حِزقیال ۴۳‏:‏۱‏-‏۲۷

  • جلال یَهُوَه معبد را پر می‌کند ‏(‏۱-‏۱۲‏)‏

  • مذبح ‏(‏۱۳-‏۲۷‏)‏

۴۳  بعد آن مرد مرا به دروازهٔ شرقی معبد برد.‏ ۲  در آنجا جلال حضور خدای اسرائیل را دیدم که از شرق می‌آمد؛‏ صدایش مثل صدای آب‌های خروشان بود و زمین از جلال حضورش روشن شد.‏ ۳  صحنه‌ای که در این رؤیا دیدم شبیه رؤیایی بود که وقتی برای نابودی* شهر آمدم* دیده بودم و مثل رؤیایی که در کنار رود کِبار دیده بودم.‏ بعد به خاک افتادم و سجده کردم.‏ ۴  آن وقت حضور پرجلال یَهُوَه از دروازهٔ شرقی وارد معبد* شد.‏ ۵  بعد روح خدا* مرا از زمین بلند کرد و به صحن داخلی برد و دیدم که جلال حضور یَهُوَه معبد را پر کرده است.‏ ۶  صدای کسی را شنیدم که از داخل معبد با من صحبت می‌کرد.‏ آن مرد آمد و کنارم ایستاد.‏ ۷  او به من گفت:‏ ‏«ای پسر انسان،‏ این جایگاه تخت پادشاهی‌ام است و جایی است که در آن قدم می‌گذارم و تا ابد در میان قوم اسرائیل ساکن می‌شوم.‏ قوم اسرائیل و حاکمانشان دیگر با بت‌پرستی* و پرستش مجسمه‌هایی که برایشان مثل پادشاه بود،‏* به اسم مقدّسم بی‌حرمتی نمی‌کنند.‏ ۸  وقتی آستانه و ورودی بتکده‌شان را کنار آستانه و ورودی معبد من ساختند،‏ فقط یک دیوار بین من و بت‌هایشان بود.‏ آن‌ها با تمام این کارهای زشتشان به اسم مقدّسم بی‌حرمتی کردند و برای همین من با خشم زیاد نابودشان کردم.‏ ۹  حالا آن‌ها باید بت‌ها و مجسمه‌هایی را که برایشان مثل پادشاه بود،‏ از خود دور کنند تا من تا ابد در میانشان ساکن شوم.‏ ۱۰  ‏«ای پسر انسان،‏ دربارهٔ این معبد با قوم اسرائیل صحبت کن تا از همهٔ گناهانشان خجالت بکشند و بگذار طرح و نقشهٔ آن را بررسی کنند.‏* ۱۱  اگر از همهٔ کارهایی که کرده‌اند واقعاً خجالت کشیدند،‏ تمام جزئیات نقشهٔ معبد را برایشان توضیح بده،‏ از جمله نقشهٔ تمام محوطه و طرح ورودی‌ها و خروجی‌هایش.‏ طرح آن را با تمام جزئیاتش برایشان بکش و قوانین و مقرّرات مربوط به آن را برایشان بنویس تا به آن‌ها عمل کنند.‏ ۱۲  قانون معبد این است که تمام محوطهٔ معبد که روی کوه ساخته شده،‏ بسیار مقدّس است.‏ بله،‏ این قانون معبد است.‏ ۱۳  ‏«مذبح با همان واحدی اندازه‌گیری شد که معبد با آن اندازه‌گیری شده بود.‏* پایهٔ دورتادور مذبح به اندازهٔ نیم متر* بیرون آمده بود و ارتفاع آن هم نیم متر* بود.‏ این قسمت یک لبه به قطر یک وجب* داشت و پایین‌ترین قسمت مذبح بود.‏ ۱۴  ارتفاع سکویی که روی پایه قرار داشت،‏ یک متر* و پهنایش نیم متر* بود.‏ سکوی بعدی بلندتر بود.‏ ارتفاعش دو متر* و پهنایش نیم متر* بود.‏ ۱۵  روی این سکو،‏ آتشدان مذبح قرار داشت که ارتفاعش دو متر* بود و چهار گوشهٔ آن چهار شاخ داشت.‏ ۱۶  آتشدان مذبح مربع و طول و عرضش شش متر* بود.‏ ۱۷  طول و عرض سکوی بلندی که زیر آتشدان قرار داشت،‏ هفت متر* بود و از آتشدان نیم متر* بیرون آمده بود.‏ دورتادور این سکو لبه‌ای به قطر ۲۵ سانتی‌متر* بود.‏ ‏«پله‌های مذبح در سمت شرق قرار داشت.‏»‏ ۱۸  آن مرد به من گفت:‏ «ای پسر انسان،‏ یَهُوَه حاکم متعال می‌گوید:‏ ‹وقتی مذبح ساخته شد،‏ برای تقدیم قربانی سوختنی و پاشیدن خون بر مذبح،‏ باید به این دستورالعمل‌ها عمل کنید.‏›‏ ۱۹  ‏«یَهُوَه حاکم متعال می‌گوید:‏ ‹به لاویانِ کاهن که از نسل صادوق هستند و می‌توانند برای خدمت به حضور من بیایند،‏ گوساله‌ای بده تا به عنوان قربانی گناه تقدیم کنند.‏ ۲۰  بعد مقداری از خون گوساله را بردار و با مالیدن آن روی چهار شاخ مذبح،‏ چهار گوشهٔ سکوی میانی و لبهٔ آن،‏ مذبح را پاک و مقدّس کن.‏* ۲۱  بعد گوساله‌ای را که برای قربانی گناه تقدیم شده،‏ بردار و آن را بیرون معبد در جایی که تعیین شده بسوزان.‏ ۲۲  در روز دوم،‏ یک بز نر و سالم برای قربانی گناه تقدیم کن.‏ کاهنان باید مذبح را با خون آن پاک و مقدّس کنند،‏ همان طور که با خون گوساله پاک و مقدّس کردند.‏›‏ ۲۳  ‏«وقتی این مراسم پاکسازی را انجام دادی،‏ یک گوسالهٔ نر و سالم و یک قوچ سالم قربانی کن.‏ ۲۴  تو باید آن‌ها را به حضور یَهُوَه بیاوری تا کاهنان روی آن‌ها نمک بپاشند و آن‌ها را به عنوان قربانی سوختی به یَهُوَه تقدیم کنند.‏ ۲۵  برای یک هفته،‏ هر روز یک بز نر و یک گوساله و یک قوچ به عنوان قربانی گناه تقدیم کن.‏ همهٔ آن‌ها باید سالم و بی‌عیب باشند.‏ ۲۶  کاهنان به مدت هفت روز باید مذبح را پاک و مقدّس کنند تا آمادهٔ استفاده شود.‏ ۲۷  بعد از آن هفت روز،‏ یعنی از روز هشتم به بعد،‏ کاهنان باید قربانی‌های سوختنی و قربانی‌های شراکتی را که مردم می‌آورند روی مذبح تقدیم کنند.‏ آن وقت من از شما راضی و خوشحال خواهم بود.‏› این گفتهٔ یَهُوَه حاکم متعال است.‏»‏

پاورقی‌ها

ظاهراً منظور پیشگویی نابودی شهر است.‏
یا احتمالاً:‏ «آمد.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «خانه.‏»‏
به عبری روآخ‏.‏ این واژه ممکن است به معنی یک موجود روحی مثل فرشتگان هم باشد.‏ رجوع به واژه‌نامه.‏
یا:‏ «فاحشگی روحانی.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «و اجساد بی‌جانِ پادشاهانشان.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «طرح آن را اندازه بگیرند.‏»‏
رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
در متن عبری اندازه‌های مذبح به ذراع بلند (‏۵۱٬۸ سانتی‌متر)‏ است.‏ رجوع به حِزْقیال ۴۰:‏۵‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «دو ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «چهار ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «چهار ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۲ ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۴ ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «نیم ذراع بلند.‏» رجوع به ضمیمهٔ ب۱۴.‏
تحت‌اللفظی:‏ «از گناه پاک کن و برایش کفّاره بده.‏»‏