غزل غزلهای سلیمان
بابها
فهرست محتوا
دختر شولَمّی در اردوگاه سلیمان پادشاه (۱:۱–۳:۵)
-
بهترین غزل سلیمان (۱)
دختر شولَمّی (۲-۷)
دختران اورشلیم (۸)
پادشاه (۹-۱۱)
«ما از طلا و نقره برایت زیورآلات میسازیم» (۱۱)
دختر شولَمّی (۱۲-۱۴)
«دلدادهٔ من برایم مثل کیسهای پر از صمغ خوشبوی مُرّ است» (۱۳)
چوپان (۱۵)
«ای عشق من، تو چقدر زیبایی»
دختر شولَمّی (۱۶، ۱۷)
«ای عشق من، تو چقدر جذاب و زیبایی» (۱۶)
-
دختر شولَمّی در اورشلیم (۳:۶–۸:۴)
-
دختران صَهیون (۶-۱۱)
تخت روان سلیمان
-
دختر شولَمّی بعد از اثبات وفاداریاش برمیگردد (۸:۵-۱۴)
-
برادران دختر شولَمّی (۵الف)
««این کیست که به دلدادهاش تکیه داده»
دختر شولَمّی (۵ب-۷)
«عشق مثل مرگ، قدرتمند است» (۶)
برادران دختر شولَمّی (۸، ۹)
«اگر خواهرمان یک دیوار باشد، … ولی اگر یک در باشد …» (۹)
دختر شولَمّی (۱۰-۱۲)
«من یک دیوارم» (۱۰)
چوپان (۱۳)
«بگذار من هم صدایت را بشنوم»
دختر شولَمّی (۱۴)
ای عشق من مثل یک غزال عجله کن
-