مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

فصل ۱۷

حکمت عظیم یَهُوَه

حکمت عظیم یَهُوَه

۱،‏ ۲.‏ مقصودی که یَهُوَه برای روز هفتم در نظر داشت چه بود،‏ و چگونه حکمت الٰهی در آغاز این روز محک زده شد؟‏

بشر تباه شد!‏ گل سرسبد ششمین روز آفرینش،‏ ناگهان از جایگاه رفیع خود نزول کرد.‏ یَهُوَه اعلام کرده بود که «آنچه آفریده» منجمله بشر «عالی» است.‏ (‏پیدایش ۱:‏۳۱‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏)‏ اما در آغاز روز هفتم،‏ آدم و حوّا به انتخاب خود به شیطان پیوستند و در مقابل خدا قد علم کردند.‏ بدین سان به ورطهٔ گناه،‏ ناکاملی و مرگ فرو رفتند.‏

۲ ظاهراً مقصودی که یَهُوَه برای روز هفتم در نظر داشت با شکست روبرو شده بود.‏ روز هفتم نیز مانند شش روز دیگر هزاران سال به طول می‌انجامید.‏ یَهُوَه آن روز را مقدّس خوانده بود و نهایتاً در طی آن سرتاسر زمین باید به بهشتی پر از انسان‌های کامل تبدیل می‌شد.‏ (‏پیدایش ۱:‏۲۸؛‏ ۲:‏۳‏)‏ اما پس از آن سرکشی مصیبت‌بار چگونه چنین چیزی ممکن بود؟‏ خدا در این باره چه اقدامی کرد؟‏ در اینجا بود که حکمت یَهُوَه شاید به شکلی بی‌سابقه،‏ نمایان شد.‏

۳،‏ ۴.‏ الف)‏ چرا واکنش یَهُوَه در مقابل سرکشی در باغ عدن نمونه‌ای عالی از حکمت اوست؟‏ ب)‏ هنگام مطالعهٔ حکمت یَهُوَه باید با فروتنی کدام حقیقت پراهمیت را در نظر داشته باشیم؟‏

۳ یَهُوَه فوراً دست به عمل زد.‏ او حکم مجازات این سرکشان را در باغ عدن صادر کرد.‏ ولی در عین حال،‏ گوشه‌ای از مقصود عالی خویش را نیز که برای درمان دردهای ناشی از این سرکشی در نظر داشت آشکار ساخت.‏ (‏پیدایش ۳:‏۱۵‏)‏ مقصود دوراندیشانهٔ یَهُوَه فقط به عدن محدود نمی‌شود،‏ بلکه هزاران سال تاریخ بشری و ورای آن یعنی تا آیندهٔ دوردست را شامل می‌شود.‏ مقصود یَهُوَه در این زمینه با وجود سادگی فوق‌العاده‌اش به قدری ژرف و عمیق است که خوانندهٔ کتاب مقدّس می‌تواند با رضایت خاطر،‏ تمام عمر خویش را صرف مطالعه و تفکّر در بارهٔ آن کند.‏ علاوه بر این،‏ موفقیت آن حتمی است.‏ بدین وسیله یَهُوَه به شرارت و گناه و مرگ پایان خواهد داد و انسان‌های باایمان را به کمال خواهد رسانید.‏ همهٔ این وقایع پیش از پایان هفتمین روز به انجام خواهد رسید.‏ پس می‌بینیم که یَهُوَه با وجود موانع بسیار،‏ مقصودی را که برای زمین و بشر در نظر داشته است درست مطابق برنامه به اجرا خواهد گذارد!‏

۴ آیا ابهت چنین حکمتی انسان را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد؟‏ پولُس رسول در این باره نوشت:‏ ‹حکمت و دانش او چه عظیم است!‏› (‏رومیان ۱۱:‏۳۳‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ هنگام بررسی جوانب مختلف حکمت و دانایی یَهُوَه،‏ باید فروتن باشیم و بدانیم که بررسی ما هر چقدر هم عمیق باشد فقط ذرّه‌ای از حکمت وسیع یَهُوَه را بر ما نمایان می‌سازد.‏ (‏ایّوب ۲۶:‏۱۴‏)‏ نخست،‏ به تعریف این خصوصیت حیرت‌انگیز می‌پردازیم.‏

حکمت خدا چیست‏؟‏

۵،‏ ۶.‏ رابطهٔ بین آگاهی و حکمت چیست،‏ و وسعت آگاهی یَهُوَه چقدر است؟‏

۵ حکمت با علم و دانش تفاوت دارد.‏ کامپیوترها می‌توانند اطلاعات بسیاری را در خود ذخیره کنند،‏ اما نمی‌توان آن‌ها را حکیم خواند.‏ با این حال علم و دانش با حکمت مرتبط است.‏ (‏امثال ۱۰:‏۱۴‏)‏ برای مثال،‏ اگر بخواهیم در مورد درمان یک بیماری خطرناک اطلاعاتی کسب کنیم،‏ آیا به سراغ کسی می‌رویم که آگاهی چندانی از پزشکی ندارد یا بکلّی از این حرفه بی‌اطلاع است؟‏ خیر!‏ پس می‌بینیم که بدون علم و آگاهی نمی‌توان حکیم بود.‏

۶ یَهُوَه دارای علم بی‌کران است.‏ فقط اوست که در مقام «پادشاه تمام دوران‌ها» نه آغازی دارد و نه پایانی.‏ (‏۱تیموتاؤس ۱:‏۱۷‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ و در طی اعصار متمادی همهٔ وقایع را دیده است.‏ در کتاب مقدّس آمده است:‏ «هر کجا که باشیم،‏ خدا تک تک ما را می‌شناسد؛‏ چشمان تیزبین خدای زنده،‏ همهٔ ما را چنانکه هستیم می‌بیند.‏ چیزی وجود ندارد که از نظر خدا پنهان بماند.‏» (‏عبرانیان ۴:‏۱۳‏،‏ تفس‍.‏‏؛‏ امثال ۱۵:‏۳‏)‏ یَهُوَه آفریدگار عالَم،‏ مخلوقات خود را کاملاً می‌شناسد و از بدو آفرینش بشر همهٔ کارهای آنان را مشاهده کرده است.‏ او دل یکایک ایشان را تفتیش می‌کند و هر گوشهٔ آن را می‌شناسد.‏ (‏۱تواریخ ۲۸:‏۹‏)‏ یَهُوَه ما را به صورت موجوداتی مختار آفریده است.‏ از این رو،‏ هنگامی که می‌بیند در زندگی تصمیمات حکیمانه اتخاذ می‌کنیم خوشنود می‌شود.‏ او قادر است همزمان،‏ به دعاهای بی‌شماری گوش فرا دهد.‏ (‏مزمور ۶۵:‏۲‏)‏ و تردیدی نیست که حافظه‌ای کامل و بی‌نقص دارد.‏

۷،‏ ۸.‏ یَهُوَه چگونه قوّهٔ ادراک،‏ قدرت تشخیص و حکمت خویش را نشان می‌دهد؟‏

۷ یَهُوَه علاوه بر اینکه اطلاعات زیادی در اختیار دارد،‏ می‌تواند رابطهٔ بین حقایق را ببیند و با کنار هم گذاشتن جزئیاتِ بی‌شمار به یک تصویر کلّی دست یابد.‏ او موضوع‌ها را ارزیابی و در مورد آن‌ها قضاوت می‌کند؛‏ بدین معنی که خوب را از بد و پراهمیت را از کم‌اهمیت تشخیص می‌دهد.‏ وانگهی یَهُوَه نه به ظاهر بلکه به باطن انسان می‌نگرد.‏ (‏۱سموئیل ۱۶:‏۷‏)‏ بنابراین،‏ می‌بینیم که دارای قدرت درک و تشخیص است یعنی خصوصیاتی که بر علم برتری دارند.‏ اما حکمت و دانایی او بر همهٔ این خصوصیات برتری دارد.‏

۸ حکمت و دانایی حاصل ادغام آگاهی،‏ قدرت تشخیص،‏ قوّهٔ ادراک و به‌کارگیری همگی آن‌ها در آن واحد است.‏ برخی از لغات کتاب مقدّس که «حکمت» ترجمه شده‌اند به طور تحت‌اللفظی به معنی «کار پرثمر» یا «حکمت کارساز» است.‏ بنابراین حکمت یَهُوَه حکمتی است که می‌توان در زندگی به کار گرفت.‏ او با آگاهی وسیع و درک عمیقی که دارد به بهترین وجهی تصمیم‌گیری می‌کند و تصمیمات خویش را به بهترین شکل ممکن عملی می‌سازد.‏ یَهُوَه صحّت گفتهٔ عیسی را اثبات می‌کند که می‌گوید:‏ «درستی حکمت خدا به وسیلهٔ نتایج آن به ثبوت می‌رسد.‏» (‏متّیٰ ۱۱:‏۱۹‏،‏ انجیل شریف‏)‏ نتیجهٔ کارهای یَهُوَه در سرتاسر عالَمِ کائنات،‏ گواه محکمی است بر حکمت وی.‏

شواهدی بر حکمت الٰهی

۹،‏ ۱۰.‏ الف)‏ یَهُوَه چه نوع حکمتی دارد،‏ و چگونه آن را ظاهر ساخته است؟‏ ب)‏ چرا می‌توانیم سلول را یکی از شواهد حکمت یَهُوَه بدانیم؟‏

۹ آیا برایتان پیش آمده است که از نبوغ صنعتگری که وسایل زیبا و مفید می‌سازد حیرت کنید؟‏ چنین شخصی از حکمتی قابل تحسین برخوردار است.‏ (‏خروج ۳۱:‏۱-‏۳‏)‏ یَهُوَه خود سرچشمه و صاحب غایی چنین حکمتی است.‏ داود پادشاه در مورد او می‌گوید:‏ «تو را شکر می‌کنم که مرا این چنین شگفت‌انگیز آفریده‌ای!‏ با تمام وجود دریافته‌ام که کارهای تو عظیم و شگفت‌انگیز است.‏» (‏مزمور ۱۳۹:‏۱۴‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ هر چه به آموخته‌های ما در بارهٔ بدن انسان افزوده می‌گردد بیشتر به ابهت و عظمت حکمت یَهُوَه پی می‌بریم.‏

۱۰ مثالی بزنیم:‏ ما در ابتدا فقط یک سلول کوچک بودیم.‏ اندکی بعد این سلول شروع به تقسیم شدن کرد و رفته‌رفته انسانی با حدود صدها میلیارد سلول پدید آمد.‏ سلول‌ها بسیار کوچک هستند و می‌توان ۱۰٬۰۰۰ سلول را روی نوک سوزنی جا داد،‏ اما از پیچیدگی اعجاب‌آوری برخوردارند.‏ ظرافت و پیچیدگی سلول را نمی‌توان با هیچ یک از ماشین‌ها یا کارخانجات ساخت بشر مقایسه کرد.‏ به گفتهٔ دانشمندان سلول مانند شهری حصاردار است زیرا ورودی‌ها و خروجی‌های آن کنترل می‌شوند.‏ این شهر دارای سیستم حمل و نقل،‏ شبکهٔ ارتباطات،‏ نیروگاه‌ها،‏ مراکز تولید،‏ تأسیسات دفع و بازیابی مواد زائد،‏ سازمان‌های دفاعی و حتی نوعی حکومت مرکزی در هستهٔ آن است.‏ گذشته از این،‏ سلول می‌تواند پس از چند ساعت تولید مثل کند!‏

۱۱،‏ ۱۲.‏ الف)‏ چه عاملی سبب می‌شود که سلول‌های در حال تقسیمِ جنین از هم متمایز شوند،‏ و این موضوع چگونه با آنچه در مزمور ۱۳۹:‏۱۶ آمده است هماهنگی دارد؟‏ ب)‏ چرا می‌توان گفت که مغز نشانگر «شگفت‌انگیز» بودن بدن انسان است؟‏

۱۱ البته همهٔ سلول‌ها از یک نوع نیستند.‏ سلول‌های جنین،‏ در طی عمل تقسیم،‏ وظایف گوناگونی را بر عهده می‌گیرند.‏ برخی به صورت سلول‌های عصبی و بعضی به صورت سلول‌های استخوان‌ها،‏ ماهیچه‌ها،‏ خون یا چشم درمی‌آیند.‏ برنامهٔ این عمل تمایز در «کتابخانهٔ» سلول وجود دارد؛‏ یعنی جایی که نقشه‌های ژنتیکی (‏DNA)‏ قرار دارند.‏ جالب است که داود به یَهُوَه گفت:‏ «چشمان تو جنین مرا دیده است و در دفتر تو همهٔ اعضای من نوشته شده.‏»—‏مزمور ۱۳۹:‏۱۶‏.‏

۱۲ برخی از اندام‌های بدن انسان از پیچیدگی خارق‌العاده‌ای برخوردارند.‏ به عنوان مثال مغز را در نظر بگیریم.‏ برخی از پژوهشگران مغز را پیچیده‌ترین پدیدهٔ عالَم می‌دانند.‏ این عضو دارای ۱۰۰ میلیارد سلول عصبی است،‏ یعنی رقمی برابر تعداد ستارگان کهکشان ما.‏ هر یک از این سلول‌ها با هزاران رشته به سلول‌های دیگر مرتبط است.‏ به گفتهٔ دانشمندان مغز انسان می‌تواند اطلاعات محفوظ در تمامی کتابخانه‌های جهان را در خود جای دهد و در واقع می‌توان گفت که دارای ظرفیت بی‌پایان است.‏ پژوهشگران با وجود آنکه سال‌هاست در مورد این اندام شگفت‌انگیز تحقیق می‌کنند اذعان می‌دارند که شاید هیچ گاه موفق نشوند طرز کار آن را به طور کامل درک کنند.‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ الف)‏ چگونه می‌توان مشاهده کرد که مورچه‌ها و جانوران دیگر «بسیار حکیم» هستند،‏ و این موضوع چه مطلبی را در مورد آفرینندهٔ آن‌ها به ما می‌آموزد؟‏ ب)‏ چرا می‌توان گفت که آفریده‌هایی همچون تار عنکبوت «به حکمت» ساخته شده‌اند؟‏

۱۳ با این همه،‏ انسان فقط یکی از مخلوقاتی است که یَهُوَه آفریده است.‏ در کتاب مقدّس آمده است:‏ «خداوندا،‏ کارهای دست تو چه بسیار است همهٔ آن‌ها را از روی حکمت انجام داده‌ای.‏ زمین از مخلوقات تو پر است.‏» (‏مزمور ۱۰۴:‏۲۴‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ حکمت و دانایی یَهُوَه در همهٔ موجوداتی که در اطراف خود می‌بینیم مشهود است!‏ برای مثال،‏ مورچه را در نظر بگیرید.‏ این جانور «بسیار حکیم» است.‏ (‏امثال ۳۰:‏۲۴‏)‏ اجتماع مورچه‌ها به شکلی عالی سازمان یافته است.‏ در برخی از این اجتماعات،‏ مورچه‌ها به شته‌ها جا می‌دهند و از آن‌ها نگاهداری می‌کنند،‏ و در عوض از آن‌ها غذا می‌گیرند،‏ درست مثل غذایی که انسان از دام‌های خود می‌گیرد.‏ برخی مورچه‌ها زارعند و به کاشت و پرورش قارچ می‌پردازند.‏ جانداران بسیار دیگری نیز وجود دارند که طوری برنامه‌ریزی شده‌اند تا بتوانند از روی غریزه کارهای حیرت‌انگیزی انجام دهند.‏ برای مثال،‏ هیچ یک از هواپیماهای پیشرفتهٔ ساخت بشر نمی‌تواند عملیات آکروباتی مگس خانگی را تکرار کند.‏ پرندگان مهاجر با کمک ستارگان و جهت میدان مغناطیسی زمین و یا گاهی با کمک نوعی «نقشه» که درون خود دارند،‏ راه خود را پیدا می‌کنند.‏ زیست‌شناسان سال‌ها وقت صرف می‌کنند تا رفتارهای پیچیده‌ای را که در این موجودات برنامه‌ریزی شده است،‏ مطالعه نمایند.‏ براستی که خالق این موجودات از حکمت و همینطور علمی عظیم برخوردار است!‏

۱۴ دانشمندان از حکمتی که در آفریده‌های یَهُوَه وجود دارد مطالب فراوانی می‌آموزند.‏ حتی یک رشتهٔ مهندسی به نام «بیومی‌مِتیک» وجود دارد که مقصود آن تقلید از طرح‌هایی است که در طبیعت موجود است.‏ برای مثال مهندس این رشته نه فقط زیبایی حیرت‌انگیز تار عنکبوت بلکه طراحی نبوغ‌آمیز آن را نیز می‌بیند.‏ این تارهای به ظاهر ضعیف در واقع از فولاد سخت‌تر و از الیافی که در جلیقه‌های ضدّگلوله استفاده می‌شود محکم‌تر است.‏ چقدر محکم‌تر؟‏ فرض کنیم که تار عنکبوت را به مقیاس تور یک کشتی ماهیگیری بزرگ کنیم.‏ در چنین مقیاسی تار عنکبوت می‌تواند یک هواپیمای مسافربری در حال پرواز را متوقف سازد!‏ آری،‏ یَهُوَه همهٔ این موجودات را «به حکمت» آفریده است.‏

چه کسی موجودات روی زمین را که به طور غریزی «بسیار حکیم» هستند برنامه‌ریزی کرده است؟‏

حکمت یَهُوَه و نظام آسمانی

۱۵،‏ ۱۶.‏ الف)‏ ستارگان چه شواهدی از حکمت یَهُوَه ارائه می‌دهند؟‏ ب)‏ چگونه مقام یَهُوَه به عنوان فرماندهٔ اعظم فرشتگان بسیار،‏ گواه حکمت این مدیر قابل است؟‏

۱۵ حکمت یَهُوَه در سراسر کائنات مشهود است.‏ اجرام آسمانی که در فصل ۵ در مورد آن‌ها سخن گفتیم،‏ بدون نظم در فضا پراکنده نیستند.‏ بلکه به یمن حکمتی که یَهُوَه در «قانون‌های آسمان» نهاده است،‏ با نظمی حیرت‌انگیز به صورت کهکشان‌ها،‏ خوشه‌های کهکشانی و اَبَرخوشه‌ها سازمان یافته‌اند.‏ (‏ایّوب ۳۸:‏۳۳‏)‏ تعجبی ندارد که یَهُوَه اجرام آسمانی را «لشکر» می‌نامد!‏ (‏اِشَعْیا ۴۰:‏۲۶‏)‏ علاوه بر اجرام آسمانی شگرف،‏ لشکر فرشتگان نیز بخوبی نشانگر حکمت و دانایی یَهُوَه است.‏

۱۶ همان طور که در فصل ۴ یادآور شدیم،‏ در کتاب مقدّس به یَهُوَه لقب «یَهُوَه صبایوت» یا خدای لشکرها داده شده است زیرا او فرماندهٔ اعظم لشکر چند صد میلیونی فرشتگان است.‏ فرماندهی و مدیریت این موجودات بسیار نیرومند و هوشمند علاوه بر قدرت،‏ مستلزم حکمت و دانایی عظیم است.‏ (‏عبرانیان ۱:‏۷؛‏ ۲:‏۷‏)‏ همان طور که در یوحنّا ۵:‏۱۷ آمده است یَهُوَه و عیسی همیشه مشغول به کار هستند و بدیهی است که فرشتگان نیز در کنار آن‌ها وظایفی بر عهده دارند.‏ یَهُوَه با حکمت عظیم خود به این مخلوقات هوشمند وظایفی محوّل کرده است که میلیاردها سال است از آن خسته نشده‌اند و هنوز از صمیم قلب و با اشتیاق در انجام آن می‌کوشند.‏ کار آنان به جا آوردن کلام و ارادهٔ اوست.‏—‏مزمور ۱۰۳:‏۲۰،‏ ۲۱

یَهُوَه،‏ حکیمی بی‌همتا

۱۷،‏ ۱۸.‏ کتاب مقدّس در مورد حکمت یَهُوَه چه می‌گوید،‏ و چرا حکمت او باید حیرت و احترام در ما پدید آورد؟‏

۱۷ با توجه به چنین شواهدی آیا جای تعجب است که کتاب مقدّس حکمت یَهُوَه را والاترین حکمت‌ها می‌داند؟‏ برای مثال،‏ در کتاب مقدّس آمده است که یَهُوَه،‏ حکیمی بی‌همتاست.‏ (‏رومیان ۱۶:‏۲۶‏)‏ فقط یَهُوَه به معنای واقعی حکیم و سرچشمهٔ حکمت است.‏ (‏امثال ۲:‏۶‏)‏ به همین دلیل،‏ عیسی با اینکه حکیم‌ترین مخلوق یَهُوَه است،‏ بر حکمت خویش تکیه نمی‌کرد بلکه مطابق راهنمایی‌های پدرش سخن می‌گفت.‏—‏یوحنّا ۱۲:‏۴۸-‏۵۰‏.‏

۱۸ ببینیم که پولُس رسول چگونه بی‌همتایی حکمت یَهُوَه را توصیف می‌کند:‏ «دولتمندی خدا چقدر عظیم و حکمت و معرفت او چقدر عمیق است!‏ هدف‌های او غیرقابل درک و راه‌های او غیرقابل فهمند!‏» (‏رومیان ۱۱:‏۳۳‏،‏اش‏)‏ واژهٔ یونانی که پولُس برای «عمیق» به کار برده است همخانوادهٔ نزدیک لفظ «پرتگاه ژرف» است.‏ از این رو،‏ سخنان پولُس تصویر بسیار زنده‌ای در ذهن القا می‌کند.‏ تعمّق در مورد حکمت یَهُوَه،‏ مانند آن است که به داخل پرتگاهی بی‌انتها نظر افکنیم،‏ چرا که عالَمی است چنان ژرف و گسترده که حتی درک ابعاد آن برای ما انسان‌ها ممکن نیست چه رسد به آنکه بخواهیم حد و حدود آن یا جزئیاتش را ترسیم نماییم.‏ (‏مزمور ۹۲:‏۵‏)‏ براستی که انسان در مقابل چنین حکمتی به احترام سر فرود می‌آورد!‏

۱۹،‏ ۲۰.‏ الف)‏ چرا عقاب نماد مناسبی است از حکمت الٰهی؟‏ ب)‏ یَهُوَه چگونه توانایی آینده‌نگری خویش را نشان داده است؟‏

۱۹ یَهُوَه را از جهات دیگری نیز می‌توان حکیم بی‌همتا خواند.‏ او تنها کسی است که می‌تواند آینده را ببیند.‏ به خاطر آورید که او حکمت خویش را به تیزبینی عقاب تشبیه می‌کند.‏ عقاب طلایی که فقط پنج کیلوگرم وزن دارد،‏ دارای چشمانی بزرگ‌تر از چشمان یک انسان بالغ است.‏ قدرت بینایی این پرنده حیرت‌انگیز است.‏ او می‌تواند طعمه‌های کوچک را از فاصلهٔ چند صد متری و یا حتی از فاصلهٔ بیش از یک کیلومتر ببیند!‏ یَهُوَه خود در مورد عقاب می‌گوید:‏ «چشمانش از دور می‌نگرد.‏» (‏ایّوب ۳۹:‏۲۹‏)‏ به همین شکل،‏ یَهُوَه نیز می‌تواند زمان‌های «دور» یعنی آینده را ببیند!‏

۲۰ در کتاب مقدّس شواهد بسیاری در مورد صحّت این گفته وجود دارد.‏ صدها نبوّتی که در این کتاب آمده است،‏ همگی رویدادهایی است که پیش از وقوع آن‌ها نوشته شده‌اند.‏ نتیجهٔ جنگ‌ها،‏ ظهور و سقوط قدرت‌های جهانی و حتی برخی از ترفندهای جنگی فرمانده‌های نظامی در کتاب مقدّس گاهی صدها سال پیش از وقوع آن‌ها نبوّت شده بود.‏—‏اِشَعْیا ۴۴:‏۲۵–‏۴۵:‏۴؛‏ دانیال ۸:‏۲-‏۸،‏ ۲۰-‏۲۲‏.‏

۲۱،‏ ۲۲.‏ الف)‏ چرا اساسی برای این عقیده که یَهُوَه همهٔ تصمیمات ما را در زندگی از پیش می‌داند وجود ندارد؟‏ با ذکر مثال توضیح دهید.‏ ب)‏ چرا می‌گوییم که حکمت یَهُوَه سرد و بی‌احساس نیست؟‏

۲۱ آیا این امر بدین معناست که خدا همهٔ تصمیماتی را که ما در طی عمرمان اتخاذ می‌کنیم پیش‌بینی کرده است؟‏ کسانی که به فلسفهٔ جبری یا به اصطلاح،‏ «قسمت و سرنوشت» معتقدند به این پرسش پاسخ مثبت می‌دهند.‏ اما آنان با این اعتقاد در واقع حکمت یَهُوَه را دست‌کم می‌گیرند،‏ زیرا تلویحاً می‌گویند که او قادر نیست آینده‌نگری خود را کنترل کند.‏ برای روشن شدن موضوع مثالی می‌زنیم:‏ فرض کنید که می‌توانستید با زیبایی خارق‌العاده آواز بخوانید،‏ آیا ملزم بودید تمام وقت آواز بخوانید؟‏ البته که نه!‏ به همین ترتیب،‏ یَهُوَه نیز توانایی پیش‌بینی آینده را دارد اما همیشه از آن استفاده نمی‌کند زیرا انجام این کار ممکن است اختیار و آزادی انتخاب را از ما بگیرد.‏ اختیار هدیه‌ای است پرارزش از جانب یَهُوَه که هیچ گاه از ما پس نمی‌گیرد.‏—‏تثنیه ۳۰:‏۱۹،‏ ۲۰‏.‏

۲۲ بدتر از آن،‏ اعتقاد به «قسمت و سرنوشت» در واقع بدین معناست که حکمت یَهُوَه،‏ حکمتی سرد و بی‌احساس و بی‌رحمانه است.‏ کتاب مقدّس به ما می‌آموزد که یَهُوَه «در دل حکیم» است.‏ (‏ایّوب ۹:‏۴‏،‏ د ج‏)‏ در کتاب مقدّس منظور از واژهٔ دل یا قلب،‏ اغلب شخصیت درونی آدمی است یعنی نیات و عواطفی همچون محبت.‏ بنابراین حکمت یَهُوَه نیز همچون خصوصیات دیگرش با محبت همراه است.‏—‏۱یوحنّا ۴:‏۸‏.‏

۲۳.‏ برتری حکمت یَهُوَه باید ما را به انجام چه کاری وادارد؟‏

۲۳ طبیعی است که حکمت یَهُوَه کاملاً قابل اعتماد است و به قدری بر حکمت ما انسان‌ها برتری دارد که کلام خدا با مهربانی و تأکید به ما می‌گوید:‏ «با تمام دل خود به خداوند اعتماد کن و بر عقل خود تکیه منما.‏ در هر کاری که انجام می‌دهی خدا را در نظر داشته باش و او در تمام کارهایت تو را موفق خواهد ساخت.‏» (‏امثال ۳:‏۵،‏ ۶‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ حال با هم حکمت یَهُوَه را عمیقاً بررسی می‌کنیم تا به او یعنی خدایی که بر همه چیز حکیم است،‏ نزدیک‌تر شویم.‏