مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

ضمیمه

آیا انسان دارای روحی فناناپذیر است؟‏

آیا انسان دارای روحی فناناپذیر است؟‏

با شنیدن واژهٔ روح،‏ چه چیزی به ذهنتان می‌آید؟‏ بسیاری از مردم تصوّر می‌کنند روح چیزی نامرئی و فناناپذیر در وجود انسان است که وقتی شخص می‌میرد بدن را ترک می‌کند و به حیات ابدی خود ادامه می‌دهد.‏ این اعتقاد به قدری رایج است که بسیاری از مردم وقتی می‌آموزند کتاب مقدّس چنین چیزی را آموزش نمی‌دهد،‏ بسیار متعجب می‌شوند.‏ حال ببینیم روح در کتاب مقدّس به چه مفهوم است؟‏

مفهوم روح در کتاب مقدّس

واژهٔ روح در کتاب مقدّس فارسی،‏ ترجمهٔ واژهٔ عبری رُوآخ و واژهٔ یونانی پْنویْما می‌باشد.‏ برای درک بهتر مفهوم رُوآخ و پْنویْما بهتر است به آیاتی که این دو واژه در آن‌ها به کار رفته است،‏ رجوع کنیم.‏ به عنوان مثال،‏ در یکی از آیات بخش عبری کتاب مقدّس می‌خوانیم:‏ ‹ای یَهُوَه،‏ روح [رُوآخ] آن‌ها را قبض می‌کنی،‏ پس می‌میرند و به خاک خود برمی‌گردند.‏› (‏مزمور ۱۰۴:‏۲۹‏)‏ همچنین در یکی از آیات متن یونانی کتاب مقدّس آمده است:‏ «چنانکه بدن بدون روح [پْنویْما] مرده است،‏ همچنین ایمان بدون اَعمال نیز مرده است.‏» (‏یعقوب ۲:‏۲۶‏)‏ در هر دو آیه،‏ کلمه‌ای که روح ترجمه شده به معنی نیرویی است که به بدن حیات می‌بخشد.‏ بدن ما بدون روح جسدی بی‌جان است.‏ پس روح در این آیات به مفهوم نیرویی است که به بدن جان می‌بخشد.‏ مثال دیگری در کتاب مقدّس این مطلب را روشن می‌کند.‏ یَهُوَه در مورد طوفان زمان نوح گفت:‏ «من طوفان آب را بر زمین می‌آورم تا هر جسدی را که روح حیات [رُوآخ] در آن باشد،‏ از زیر آسمان هلاک گردانم.‏ و هر چه بر زمین است،‏ خواهد مرد.‏» (‏پیدایش ۶:‏۱۷؛‏ ۷:‏۱۵،‏ ۲۲‏)‏ در این آیه نیز «روح» به معنی نیرویی است که به بدن حیات و جان می‌بخشد.‏

روح را می‌توان به نیروی باتری داخل یک رادیو تشبیه کرد.‏ همان طور که رادیو برای روشن شدن به الکتریسیته نیاز دارد،‏ بدن ما نیز برای زنده بودن به روح یا نیروی حیات نیاز دارد.‏ و همان طور که رادیو بدون نیروی برق ذخیره‌شده در باتری یا برق شهر از کار می‌افتد،‏ بدن ما نیز بدون روح یا نیروی حیات از حرکت و حیات بازمی‌ایستد.‏ به علاوه،‏ روح نیز مثل نیروی برق فاقد احساس و قدرت تفکّر و شخصیت است و چنانکه مزمورنویس نوشته است بدن ما بدون روح یا نیروی حیات «می‌میرد و به خاک خود برمی‌گردد،‏» یعنی از هستی ساقط می‌شود.‏

کتاب جامعه ۱۲:‏۷ در مورد مرگ انسان می‌گوید:‏ ‹خاک [یعنی جسد انسان] به زمین برمی‌گردد به طوری که بود.‏ و روح نزد خدا که آن را بخشیده بود رجوع می‌نماید.‏› وقتی روح یا نیروی حیات از بدن می‌رود شخص می‌میرد و به خاک تبدیل می‌شود و به اصطلاح جان به جان‌آفرین می‌سپارد.‏ (‏ایّوب ۳۴:‏۱۴،‏ ۱۵؛‏ مزمور ۳۶:‏۹‏)‏ پس،‏ مفهوم این آیه این نیست که روح فضا را می‌پیماید و نزد خدا می‌رود.‏ خیر،‏ مفهوم آن این است که نیروی حیات یا جان شخص دوباره در دست کسی قرار می‌گیرد که قادر است آن را به شخص بازگرداند.‏ آری،‏ تنها یَهُوَه است که می‌تواند روح یا نیروی حیات را به شخص بازگرداند و به او جان بخشد.‏

کتاب مقدّس به ما نوید داده است که یَهُوَه تمام عزیزانی را که در قبرها آرمیده‌اند به همین شکل زنده خواهد ساخت!‏ (‏یوحنّا ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ یَهُوَه خدا،‏ برای آنان بدنی تازه خواهد سرشت و به آن‌ها روح حیات و جان دوباره خواهد بخشید.‏ براستی که چه واقعهٔ مسرّت‌بخش و چه روز شادی‌آوری خواهد بود!‏

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید به بروشور به هنگام مرگ چه اتفاقی می‌افتد؟‏ و کتاب «استدلال از روی نوشته‌های مقدّس» (‏انگل‍.‏)‏ بخش «روح» زیر عنوان «آیا پس از مرگ،‏ روح انسان به حیات ادامه می‌دهد؟‏» چاپ شاهدان یَهُوَه مراجعه نمایید.‏