آیا روح شخص بعد از مرگش به زندگی ادامه میدهد؟
پاسخ کتاب مقدّس
برای این که بتوانیم به این سؤال جواب دهیم، باید اول ببینیم که کلمهٔ «روح» در کتاب مقدّس به چه معناست. واژهای که در کتاب مقدّس اغلب «روح» ترجمه شده است، به زبان عبری، رُوآخ و به زبان یونانی پنویْما است. این دو کلمه معنیهای مختلف دارد، اما همهٔ آنها در واقع به یک نیروی نامرئی اشاره میکنند. برای اشاره به موارد زیر از این کلمات عبری و یونانی استفاده شده است: ۱) باد، ۲) نیروی حیات در جانداران زمینی، ۳) روحیه، یعنی انگیزهای که شخص را به گفتن چیزی یا انجام عملی برمیانگیزد، ۴) گفتههای الهامی، ۵) موجودات روحی، و ۶) روحالقدس یا نیروی فعال خدا.—خروج ۳۵:۲۱؛ مزمور ۱۰۴:۲۹؛ مَتّی ۱۲:۴۳؛ لوقا ۱۱:۱۳.
کتاب مقدّس دربارهٔ آفرینش اولین انسان، یعنی آدم چنین میگوید: «آنگاه خداوند از خاکِ زمین، آدم را سرشت. سپس در بینی آدم روح حیات دمیده، به او جان بخشید و آدم، موجود زندهای شد.» (پیدایش ۲:۷، ترجمهٔ تفسیری) طبق این آیه، کلمهٔ روح به نیروی حیات یا زندگی شخص اشاره میکند، یعنی نیرویی که او را زنده نگه میدارد.
بعد از مرگ چه اتفاقی برای روح انسان میافتد؟
برای درک بهتر مفهوم رُوآخ و پنویْما بهتر است به آیاتی که این دو واژه در آنها به کار رفته است، رجوع کنیم. به عنوان مثال، در یکی از آیات بخش عبری کتاب مقدّس میخوانیم: ‹ای یَهُوَه، روح [رُوآخ] آنها را قبض میکنی، پس میمیرند و به خاک برمیگردند.› (مزمور ۱۰۴:۲۹) همچنین در یکی از آیات بخش یونانی کتاب مقدّس آمده است: «چنانکه بدن بدون روح [پنویْما] مرده است، همچنین ایمان بدون اعمال نیز مرده است.» (یعقوب ۲:۲۶) در هر دو آیه، کلمهای که روح ترجمه شده به معنی نیرویی است که به بدن حیات میبخشد. بدن ما بدون روح جسدی بیجان است. پس روح در این آیات به مفهوم نیرویی است که به بدن جان میبخشد. مثال دیگری در کتاب مقدّس این مطلب را روشن میکند. یَهُوَه در مورد طوفان زمان نوح گفت: «من طوفان آب را بر زمین میآورم تا هر جسدی را که روح حیات [رُوآخ] در آن باشد، از زیر آسمان هلاک گردانم. و هر چه بر زمین است، خواهد مرد.» (پیدایش ۶:۱۷؛ ۷:۱۵، ۲۲، ترجمهٔ قدیم) در این آیه نیز «روح» به معنی نیرویی است که به بدن حیات و جان میبخشد.
روح را به چه چیزی میتوان تشبیه کرد؟
روح را میتوان به نیروی باتری داخل یک رادیو تشبیه کرد. همان طور که رادیو برای روشن شدن به الکتریسیته نیاز دارد، بدن ما نیز برای زنده بودن به روح یا نیروی حیات نیاز دارد. همان طور که رادیو بدون نیروی باتری یا برق شهر از کار میافتد، بدن ما نیز بدون روح یا نیروی حیات از حرکت و حیات بازمیایستد. بنابراین، روح صرفاً یک نیرو است که فاقد احساس و قدرت تفکّر و شخصیت است. طبق کلام خدا، بدن ما بدون روح یا نیروی حیات «میمیرد و به خاک برمیگردد،» یعنی از هستی ساقط میشود.
کتاب مقدّس در مورد مرگ انسان میگوید: «بدن ما که از خاک ساخته شده است، به خاک برمیگردد و روح نزد خدا میرود که آن را به ما بخشیده بود.» (جامعه ۷:۱۲، مژده برای عصر جدید) وقتی روح یا نیروی حیات از بدن بیرون میرود، شخص میمیرد و به خاک تبدیل میشود، اما نیروی حیات او دوباره در دست خدا که آن را به او داده بود قرار دارد. (ایّوب ۳۴:۱۴، ۱۵؛ مزمور ۳۶:۹) بنابراین برخلاف تصوّر خیلیها نمیتوان گفت که روح انسان به آسمان میرود و به زندگی ادامه میدهد. در واقع بعد از مرگ، تنها کسی که میتواند دوباره به شخص حیات یا زندگی بدهد یَهُوَه خداست.
این تعلیم که روح انسان بعد از مرگش به زندگی ادامه میدهد از کجا آمده است؟
این تعلیم از کتاب مقدّس نیست، بلکه ریشهٔ آن به بتپرستی و فلسفهٔ یونان باستان برمیگردد. چنین تعالیمی برخلاف کلام خداست و مورد قبول او نیست. کتاب مقدّس میگوید: «مراقب باشید که کسی شما را از طریق فلسفهها و عقاید پوچ و فریبنده اسیر نسازد.»—کولُسیان ۲:۸.