ایّوب باایمان، اندوهش را به زبان آورد
ایّوب با این که تهیدست، سوگوار و شدیداً بیمار بود، ایمانش را حفظ کرد. پس شیطان کوشید، ایّوب را مأیوس و دلسرد سازد تا بدین شکل او دست از وفاداری و پایبندی به خدا بردارد. «سه دوست» ایّوب، پیش او رفتند و اول در عموم با او همدردی کردند. سپس، کنار او هفت روز در سکوت نشستند و حتی یک کلمهٔ تسلّیبخش هم به او نگفتند. آنگاه ایّوب را با سخنان بیرحمانهشان مورد حمله و اتهام قرار دادند.
ایّوب با وجود سختیهای شدید به یَهُوَه وفادار ماند
۶:۳؛ ۷:۱۶؛ ۹:۲۰-۲۲؛ ۱۰:۱، ۱۲
-
اندوه بسیار باعث شد که ایّوب دیدگاه اشتباهی داشته باشد. او اشتباهاً به این نتیجه رسید که حفظ ایمانش برای خدا مهم نیست
-
ایّوب چون مأیوس و دلسرد شده بود، فکر نکرد که دلیل رنج او شاید چیزی دیگر باشد
-
ایّوب با آن که زیر غم و اندوه کمر خم کرده بود، به متهمکنندگانش دربارهٔ عشق و علاقهاش به یَهُوَه گفت