مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

از طرزفکر دنیوی دوری کنید

از طرزفکر دنیوی دوری کنید

‏‹مراقب باشید که کسی شما را از طریق فلسفه‌ها و عقاید پوچ و فریبندهٔ [دنیا] اسیر نسازد.‏›—‏کولُسیان ۲:‏۸‏.‏

سرودهای:‏ ۳۸،‏ ۳۱

۱.‏ پولُس رسول چه پندی به هم‌ایمانان مسیحی خود داد؟‏ (‏تصویر ابتدای مقاله ملاحظه شود.‏)‏

پولُس رسول احتمالاً در اواخر اولین دوران حبس خود در شهر روم باستان که حدود سال‌های ۶۰ تا ۶۱ میلادی بود،‏ به مسیحیان کولُسی نامه‌ای نوشت.‏ او در نامهٔ خود به آنان به اهمیت «قدرت درک امور روحانی» اشاره کرد.‏ (‏کول ۱:‏۹‏)‏ همچنین به آنان چنین هشدار داد:‏ «من این را می‌گویم تا کسی شما را با استدلال‌های زیرکانه فریب ندهد.‏ مراقب باشید که کسی شما را از طریق فلسفه‌ها و عقاید پوچ و فریبنده اسیر نسازد.‏ این فلسفه‌ها و عقاید بر اساس سنّت انسان‌ها و اصول ابتدایی دنیاست،‏ نه بر اساس تعالیم مسیح.‏» (‏کول ۲:‏۴،‏ ۸‏)‏ پولُس برای آنان توضیح داد که چرا برخی از افکار و عقاید رایج اشتباه هستند و چرا طرزفکر دنیوی برای انسان ناکامل جذاب و گیراست.‏ برای مثال،‏ این افکار و عقاید ممکن است در شخص این احساس را به‌وجود آورد که او خردمندتر و برتر از دیگران است.‏ قصد پولُس از نوشتن آن نامه این بود که به هم‌ایمانانش کمک کند تا از طرزفکر دنیوی و رفتارهای نادرست دوری کنند.‏—‏کول ۲:‏۱۶،‏ ۱۷،‏ ۲۳‏.‏

۲.‏ چرا می‌خواهیم برخی از افکار دنیوی را بررسی کنیم؟‏

۲ طرزفکر دنیوی سبب می‌شود که شخص راهنمایی‌های یَهُوَه خدا را کوچک بشمارد یا نادیده بگیرد.‏ چنین طرزفکری می‌تواند ایمان ما را به‌تدریج ضعیف کند.‏ امروزه ممکن است هر یک از ما تحت تأثیر افکار دنیوی قرار گیریم.‏ این نوع طرزفکر از طریق تلویزیون،‏ اینترنت،‏ در محل کار و یا در مدرسه ترویج داده می‌شود.‏ از این رو،‏ در این مقاله بررسی خواهیم کرد که چگونه می‌توانیم از چنین طرزفکری دوری کنیم و نگذاریم که ذهنمان را فاسد سازد.‏ حال پنج نمونه از عقاید و افکار دنیوی را بررسی می‌کنیم و خواهیم دید که چگونه باید از چنین افکار و عقایدی دوری کنیم.‏

آیا باید حتماً به خدا ایمان داشته باشیم؟‏

۳.‏ چه اعتقادی برای بسیاری از مردم جذاب و گیراست،‏ و چرا؟‏

۳ ‏«بدون ایمان به خدا نیز می‌توان انسان خوبی بود.‏» در بسیاری از کشورها مردم اغلب می‌گویند که به خدا ایمان ندارند و به این شکل خود را از جمله کسانی می‌دانند که دین و مذهبی ندارند.‏ آنان ممکن است در مورد وجود خدا به‌دقت تحقیق نکرده باشند،‏ اما تمایل دارند که آزاد باشند و آنچه را می‌خواهند انجام دهند.‏ ‏(‏مزمور ۱۰:‏۴ خوانده شود.‏)‏ برخی شاید فکر کنند روشنفکر هستند اگر بگویند «من می‌توانم بدون اعتقاد داشتن به خدا از معیارهای والایی برخوردار باشم.‏»‏

۴.‏ چگونه می‌توانیم با کسی که به وجود خدا اعتقاد ندارد،‏ استدلال کنیم؟‏

۴ آیا ادعای بی‌ایمانان در این خصوص که خدایی وجود ندارد،‏ بر اساس دلایل منطقی است؟‏ اگر شخصی برای یافتن پاسخ این سؤال که حیات آفریده شده است یا خیر،‏ به دست‌آوردهای علمی روی آورد،‏ به‌راحتی در دریایی از اطلاعات غرق می‌شود.‏ اما در واقع پاسخ آن ساده است.‏ اگر یک خانه سازنده‌ای دارد،‏ به‌حتم موجودات زنده نیز سازنده‌ای دارند.‏ ساده‌ترین سلول روی زمین بسیار پیچیده‌تر از یک خانه است.‏ زیرا یک سلول قادر است سلولی دیگر تولید کند و تکثیر یابد،‏ کاری که هیچ خانه‌ای نمی‌تواند انجام دهد.‏ سلول‌ها این توانایی را دارند که اطلاعات لازم برای تکثیر را در خود ذخیره و کپی کنند.‏ طراح این سلول‌های زنده چه کسی است؟‏ کتاب مقدّس چنین پاسخ می‌دهد:‏ «البته هر خانه‌ای به دست کسی ساخته می‌شود،‏ اما سازندهٔ همه چیز خداست.‏»—‏عبر ۳:‏۴‏.‏

۵.‏ آیا برای تشخیص معیارهای درست،‏ ایمان به خدا ضروری است؟‏

۵ آیا برای تشخیص معیارهای درست،‏ ایمان به خدا ضروری است؟‏ کلام خدا نشان می‌دهد آنانی که به خدا اعتقاد ندارند نیز ممکن است دارای برخی معیارهای شایسته باشند.‏ (‏روم ۲:‏۱۴،‏ ۱۵‏)‏ برای مثال،‏ آنان شاید به والدین خود احترام بگذارند و آن‌ها را دوست داشته باشند.‏ اما اگر بر طبق معیارهای یَهُوَه خدا عمل نکنند،‏ ممکن است تصمیمات اشتباهی در زندگی بگیرند.‏ (‏اشع ۳۳:‏۲۲‏)‏ بسیاری از متفکّران معتقدند که وضعیت زمین اسفبار است و بشر برای حل مشکلات به کمک خدا نیاز دارد.‏ ‏(‏اِرْمیا ۱۰:‏۲۳ خوانده شود.‏)‏ پس ما نباید هرگز با این طرز فکر وسوسه شویم که شخص می‌تواند بدون اعتقاد به خدا و نادیده گرفتن معیارهای او،‏ کاملاً خوب را از بد تشخیص دهد.‏—‏مز ۱۴۶:‏۳‏.‏

آیا اصلاً نیازی به دین و مذهب است؟‏

۶.‏ بسیاری از مردم چگونه به ادیان می‌نگرند؟‏

۶ ‏«برای خوشبخت شدن نیازی به دین نیست.‏» این نوع طرزفکر دنیوی برای بسیاری از مردم جذاب و گیراست،‏ چون از دید آنان دین و مذهب،‏ خسته‌کننده و برای جامعهٔ امروزی بی‌فایده است.‏ برخی نیز از دین گریزانند،‏ زیرا اکثر ادیان برای این که مردم را از خدا دور سازند،‏ وجود دوزخی آتشین را تعلیم می‌دهند،‏ به‌اجبار از مردم پول می‌گیرند یا از سیاستمداران پشتیبانی می‌کنند.‏ از این رو،‏ جای تعجب نیست که شمار مردمی که فکر می‌کنند برای خوشبخت شدن نیازی به دین نیست،‏ روزبه‌روز افزایش می‌یابد.‏ چنین اشخاصی ممکن است بگویند:‏ «من به مسائل روحانی علاقه‌مندم،‏ اما نمی‌خواهم با هیچ دین یا سازمانی سروکار داشته باشم.‏»‏

۷.‏ پرستش حقیقی چگونه ما را سعادتمند می‌سازد؟‏

۷ آیا انسان می‌تواند بدون اعتقاد به دین و مذهب،‏ واقعاً خوشبخت باشد؟‏ بی‌شک اگر انسان خود را درگیر دین کاذب نسازد،‏ می‌تواند خوشبخت باشد.‏ اما تنها در صورتی می‌تواند به معنای واقعی شاد و خوشبخت باشد که به یَهُوَه،‏ «خدای شاد» نزدیک باشد.‏ (‏۱تیمو ۱:‏۱۱‏)‏ خدا شاد است،‏ چون هر کاری که انجام می‌دهد برای فایده رساندن به دیگران است.‏ خادمان یَهُوَه خدا نیز همچون او به فکر یاری رساندن به دیگران هستند و به این دلیل شادند.‏ (‏اعما ۲۰:‏۳۵‏)‏ برای مثال،‏ پرستش حقیقی به ما کمک می‌کند خانواده‌ای سعادتمند داشته باشیم،‏ زیرا به ما می‌آموزد که به همسرمان وفادار بوده به او احترام بگذاریم،‏ فرزندانی مؤدب تربیت کنیم و از صمیم دل اعضای خانوادهٔ خود را دوست داشته باشیم.‏ بنابراین،‏ پرستش حقیقی به قوم یَهُوَه خدا کمک می‌کند تا در سراسر دنیا همچون خانواده‌ای متحد یکدیگر را دوست داشته باشند و در جماعت‌ها صلح و آرامش را حفظ کنند.‏—‏اِشَعْیا ۶۵:‏۱۳،‏ ۱۴ خوانده شود.‏

۸.‏ بر طبق مَتّی ۵:‏۳ چگونه مردم می‌توانند به خوشبختی واقعی دست یابند؟‏

۸ آیا انسانی که خدا را خدمت نمی‌کند،‏ می‌تواند واقعاً خوشبخت باشد؟‏ چه چیزی سبب خوشبختی انسان‌ها می‌شود؟‏ برخی از شغل و حرفهٔ خود،‏ از ورزش و یا از سرگرمی‌هایی که دارند راضی هستند و لذّت می‌برند.‏ برخی دیگر وقتی به خانواده یا دوستان خود توجه نشان داده و به نیازهایشان رسیدگی می‌کنند،‏ شاد و خوشحال می‌شوند.‏ با این که این چیزها لذّت‌بخش و شادی‌آور است،‏ مقصود والاتری در زندگی وجود دارد که سبب خوشبختی پایدار می‌شود.‏ ما انسان‌ها برخلاف حیوانات این توانایی را داریم که آفریدگارمان را بشناسیم و با وفاداری به او خدمت کنیم.‏ خدا ما را به گونه‌ای آفریده است که خوشبختی واقعی ما به رابطه‌مان با او بستگی دارد.‏ ‏(‏مَتّی ۵:‏۳ خوانده شود.‏)‏ برای مثال،‏ وقتی برای پرستش یَهُوَه خدا با هم‌ایمانانمان گرد هم می‌آییم،‏ احساس شادی و دلگرمی می‌کنیم.‏ (‏مز ۱۳۳:‏۱‏)‏ همچنین وقتی می‌بینیم که از یک خانوادهٔ متحد و جهانی برخورداریم،‏ زندگی پاک و سالمی داریم و آینده‌ای درخشان در انتظار ماست،‏ دلمان از شادی لبریز می‌شود.‏

آیا به معیارهای اخلاقی نیازمندیم؟‏

۹.‏ الف)‏ بسیاری از مردم دنیا در مورد رابطهٔ جنسی چه طرز فکری دارند؟‏ ب)‏ چرا کلام خدا رابطهٔ جنسی را فقط در چهارچوب ازدواج مجاز می‌داند؟‏

۹ ‏«چرا رابطهٔ جنسی فقط در چهارچوب ازدواج مجاز است؟‏» مردم شاید به ما بگویند:‏ «باید از زندگی لذّت برد.‏ چرا رابطهٔ جنسی فقط در چهارچوب ازدواج مجاز است؟‏» مسیحیان نباید مرتکب اعمال نامشروع جنسی شوند.‏ چرا؟‏ زیرا کلام خدا چنین اعمالی را جایز نمی‌داند.‏ * ‏(‏۱تِسالونیکیان ۴:‏۳-‏۸ خوانده شود.‏)‏ یَهُوَه خدا خالق ماست،‏ از این رو حق دارد که برای ما قانون بگذارد.‏ او رابطهٔ جنسی را فقط در چهارچوب ازدواج مجاز می‌داند.‏ یَهُوَه خدا چون ما را دوست دارد به ما قوانینی داده که به نفع ماست.‏ خانواده‌ای که از قوانین خدا اطاعت می‌کنند،‏ محبت و احترامشان نسبت به یکدیگر بیشتر می‌شود و احساس امنیت می‌کنند.‏ خدا کسانی را که از قانون او آگاهند اما عمداً اطاعت نمی‌کنند،‏ مجازات می‌کند.‏—‏عبر ۱۳:‏۴‏.‏

۱۰.‏ مسیحیان چگونه می‌توانند از اعمال نامشروع جنسی دوری کنند؟‏

۱۰ کلام خدا به ما می‌آموزد که چگونه از اعمال نامشروع جنسی دوری کنیم.‏ یک راه این است که چشمان خود را پاک نگاه داریم.‏ عیسی در این مورد گفت:‏ «هر که به گونه‌ای به زنی چشم بدوزد که شهوت در دلش برانگیخته شود،‏ همان دم در دل خود با او زنا کرده است.‏ پس،‏ اگر چشم راستت باعث لغزشت می‌شود،‏ آن را درآور و دور انداز.‏» (‏مت ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ از این رو،‏ مسیحیان باید از تماشای پورنوگرافی یا گوش دادن به آهنگ‌هایی که متن آن غیراخلاقی است،‏ دوری کنند.‏ پولُس رسول به هم‌ایمانان مسیحی خود چنین نوشت:‏ «تمایلات خود را که زمینی است،‏ بکُشید؛‏ یعنی امیال نامشروع جنسی.‏» (‏کول ۳:‏۵‏)‏ علاوه بر این،‏ باید دقت کنیم که افکار و گفتارمان نیز پاک باشد.‏—‏افس ۵:‏۳-‏۵‏.‏

آیا باید در پی مقام و شغلی عالی باشیم؟‏

۱۱.‏ چرا در پی مقام و شغلی عالی بودن ممکن است برای شخص جذاب باشد؟‏

۱۱ ‏«برای رسیدن به خوشبختی باید به دنبال مقام و شغلی عالی بود.‏» مردم شاید ما را تشویق کنند که به دنبال مقام و شغلی عالی باشیم،‏ به‌خصوص شغلی که ما را مشهور،‏ قدرتمند و ثروتمند سازد.‏ از آنجایی که بسیاری از مردم بر این باورند که برای رسیدن به خوشبختی باید به دنبال مقام و شغلی عالی باشند،‏ شاید چنین طرزفکری در ذهن ما نیز رخنه کند.‏

۱۲.‏ آیا کلید خوشبختی دستیابی به مقام و شغلی عالی است؟‏

۱۲ آیا با داشتن مقام و شغلی که شما را قدرتمند و مشهور می‌سازد،‏ شاد و خوشبخت خواهید شد؟‏ به هیچ وجه!‏ به یاد آورید که شیطان می‌خواست قدرتمند و مشهور شود.‏ در واقع می‌توان گفت که او به این خواسته‌اش رسید.‏ اما به جای این که شاد و خوشبخت باشد،‏ خشمگین و ناراحت است.‏ (‏مت ۴:‏۸،‏ ۹؛‏ مکا ۱۲:‏۱۲‏)‏ بنابراین،‏ شاید دستیابی به مقام و شغلی عالی سبب شادی موقتی شود،‏ اما وقتی به دیگران یاری می‌رسانیم که با خدا آشنا شوند و از حکمت الٰهی بهره برند،‏ شادی و خوشبختی پایدار نصیب‌مان می‌شود.‏ علاوه بر این،‏ در پی مقام و شغلی عالی بودن،‏ اغلب به رقابت،‏ ستیزه‌جویی و حسادت می‌انجامد و عاقبت آن ‹بطالت و در پیِ باد دویدن› است.‏—‏جا ۴:‏۴‏.‏

۱۳.‏ الف)‏ با چه دیدی باید به شغل خود بنگریم؟‏ ب)‏ بر طبق نامهٔ پولُس به تِسالونیکیان،‏ چه چیز سبب شادی و خوشبختی واقعی او شد؟‏

۱۳ البته برای امرار معاش باید درآمد داشته باشیم و اشتباه نیست در پی شغلی مناسب و لذّت‌بخش باشیم.‏ اما شغل ما نباید مهم‌ترین چیز در زندگی‌مان باشد.‏ عیسی در این خصوص گفت:‏ «هیچ کس نمی‌تواند به دو ارباب خدمت کند؛‏ زیرا یا از یکی نفرت و دیگری را دوست خواهد داشت یا به یکی وفادار و از دیگری بیزار خواهد بود.‏ شما نمی‌توانید هم غلام خدا و هم غلام ثروت باشید.‏» (‏مت ۶:‏۲۴‏)‏ خدمت به یَهُوَه خدا و تعلیم کتاب مقدّس به دیگران بیشترین شادی را نصیب ما می‌سازد.‏ پولُس رسول به درستی این امر پی برد.‏ او در جوانی در پی مقام و شغلی عالی بود،‏ اما وقتی مسیحی شد به شادی و خوشبختی واقعی دست یافت،‏ زیرا می‌دید که با تعلیم کلام خدا به دیگران زندگی آنان بهبود می‌یابد.‏ ‏(‏۱تِسالونیکیان ۲:‏۱۳،‏ ۱۹،‏ ۲۰ خوانده شود.‏)‏ هیچ شغلی در دنیا وجود ندارد که بتواند به اندازهٔ خدمت به یَهُوَه و تعلیم کلام او به دیگران،‏ ما را شاد و خوشبخت سازد.‏

وقتی به دیگران کمک می‌کنیم از حکمت الٰهی بهره برند،‏ به شادی واقعی و پایدار دست می‌یابیم (‏بندهای ۱۲،‏ ۱۳ ملاحظه شود)‏

آیا بشر قادر است مشکلات دنیا را حل کند؟‏

۱۴.‏ چرا این طرز فکر که انسان‌ها قادرند مشکلات خود را حل کنند برای مردم جذاب و گیراست؟‏

۱۴ ‏«انسان‌ها قادرند مشکلات خود را حل کنند.‏» این طرز فکر دنیوی برای بسیاری از مردم جذاب و گیراست.‏ زیرا اگر این گفته حقیقت داشته باشد،‏ انسان‌ها دیگر به راهنمایی خدا نیازی ندارند و می‌توانند آنچه بخواهند انجام دهند.‏ شاید شنیده‌اید که برخی می‌گویند مشکلاتی همچون جنگ،‏ جرم و جنایت،‏ بیماری و فقر کمتر شده است.‏ در گزارشی چنین آمده است:‏ «جامعهٔ بشری روزبه‌روز بهتر می‌شود،‏ چون انسان‌ها تصمیم گرفته‌اند دنیای بهتری بسازند.‏» آیا این گفته واقعاً درست است؟‏ آیا انسان‌ها سرانجام پی برده‌اند که چگونه مشکلات دنیا را حل کنند؟‏ برای پاسخ به این پرسش‌ها می‌خواهیم دقیق‌تر به مشکلات دنیا نگاه کنیم.‏

۱۵.‏ چه حقایقی مشخص می‌کند که مشکلات بشر وخیم‌تر شده است؟‏

۱۵ جنگ‌ها:‏ در طی دو جنگ جهانی بیش از ۶۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادند.‏ تعداد کسانی که تا سال ۲۰۱۵ به دلیل جنگ و آزار و اذیت مجبور به ترک خانه و وطن خود شدند،‏ حدود ۶۵ میلیون نفر است.‏ این تعداد تنها در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۲٬۴ میلیون نفر بوده است.‏ جرم و جنایت:‏ در برخی مناطق دنیا میزان بعضی از جرم‌ها کمتر شده است.‏ اما انواع دیگر جرم و جنایت،‏ مانند جرم‌های اینترنتی،‏ جرم و جنایت در میان خانواده‌ها،‏ ترور و فساد همچنان رو به افزایش است.‏ انسان قادر نبوده است جرم و جنایت را ریشه‌کن کند.‏ بیماری:‏ انسان‌ها برای برخی بیماری‌ها علاج پیدا کرده‌اند.‏ اما بر طبق گزارشی که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد،‏ هر ساله ۹ میلیون نفر که کمتر از ۶۰ سال دارند به دلیل بیماری قلبی،‏ سکتهٔ مغزی،‏ سرطان،‏ بیماری‌های تنفسی و دیابت،‏ جان خود را از دست می‌دهند.‏ فقر:‏ بانک جهانی گزارش داد که در سال ۱۹۹۰ شمار کسانی که زیر خط فقر زندگی می‌کردند ۲۸۰ میلیون نفر بود،‏ اما در سال ۲۰۱۲ شمار آنان به ۳۳۰ میلیون نفر رسید.‏

۱۶.‏ الف)‏ چرا فقط پادشاهی خدا قادر است مشکلات دنیا را حل کند؟‏ ب)‏ بر طبق پیشگویی اِشَعْیای نبی و مزمورنویس،‏ پادشاهی خدا چه برکاتی را نصیب مردم خواهد ساخت؟‏

۱۶ این گزارشات نباید ما را شگفت‌زده کند،‏ زیرا اقتصاد و سیاست دنیا تحت نفوذ انسان‌هایی خودخواه است.‏ آنان هرگز نمی‌توانند جنگ،‏ جرم و جنایت،‏ بیماری و فقر را ریشه‌کن کنند.‏ فقط پادشاهی خدا قادر است این کار را انجام دهد.‏ توجه کنید که یَهُوَه خدا چه کارهایی برای بشر انجام خواهد داد.‏ جنگ‌ها:‏ پادشاهی خدا همهٔ عواملی را که سبب جنگ می‌شود،‏ از بین خواهد برد؛‏ عواملی همچون خودخواهی،‏ فساد و رشوه‌خواری،‏ وطن‌پرستی،‏ دین کاذب و حتی خود شیطان.‏ (‏مز ۴۶:‏۸،‏ ۹‏)‏ جرم و جنایت:‏ پادشاهی خدا هم‌اکنون به میلیون‌ها نفر آموزش می‌دهد که همنوع خود را دوست داشته باشند و به یکدیگر اعتماد کنند.‏ هیچ حکومتی در جهان قادر نیست چنین کاری انجام دهد.‏ (‏اشع ۱۱:‏۹‏)‏ بیماری:‏ یَهُوَه خدا وعده داده است که پرستندگان حقیقی او از سلامتی کامل برخوردار خواهند شد.‏ (‏اشع ۳۵:‏۵،‏ ۶‏)‏ فقر:‏ یَهُوَه فقر را از بین خواهد برد و این امکان را برای همه فراهم خواهد کرد که با او رابطه‌ای نزدیک داشته باشند و از زندگی به معنای واقعی لذّت ببرند.‏ چنین زندگی‌ای بیشتر از هر دارایی و ثروتی ارزش دارد.‏—‏مز ۷۲:‏۱۲،‏ ۱۳‏.‏

‏«بدانید چگونه به هر کس پاسخ دهید»‏

۱۷.‏ چگونه می‌توانید از طرز فکر دنیوی دوری کنید؟‏

۱۷ بنابراین،‏ وقتی یک طرز فکر دنیوی ایمانتان را محک می‌زند،‏ تحقیق کنید که کلام خدا در آن مورد چه می‌گوید و آن موضوع را با هم‌ایمانان باتجربهٔ خود در میان بگذارید.‏ توجه کنید که چرا چنین طرز فکری جذاب و گیراست،‏ چرا اشتباه است و چگونه می‌توانید از آن دوری کنید.‏ در واقع،‏ همهٔ ما اگر به پند پولُس گوش دهیم،‏ می‌توانیم از طرز فکر دنیوی دوری کنیم.‏ او گفت:‏ «با مردمِ بیرون حکیمانه رفتار کنید .‏ .‏ .‏ تا بدانید چگونه به هر کس پاسخ دهید.‏»—‏کول ۴:‏۵،‏ ۶‏.‏

^ بند 9 آیات یوحنا ۷:‏۵۳–۸:‏۱۱ در نخستین دست‌نوشته‌های کتاب مقدّس ذکر نشده است،‏ بلکه برخی مترجمان آن نوشته‌های غیرمعتبر را به ترجمهٔ خود افزودند.‏ بعضی‌ها با خواندن آن آیات به اشتباه استنباط کرده‌اند که فقط شخصی بی‌گناه می‌تواند قضاوت کند که یک شخص زناکار است یا نه.‏ اما در شریعتی که خدا به اسرائیلیان داد چنین آمده بود:‏ «اگر مردی در حال زنا با زنی شوهردار یافت شود،‏ هر دو باید کشته شوند.‏»—‏تث ۲۲:‏۲۲‏.‏