امید است هرگز رویگردان و هلاک نشویم!
امید است هرگز رویگردان و هلاک نشویم!
«ما جزء آنان نیستیم که رویگردان شده و هلاک میشوند.»—عبرانیان ۱۰:۳۹ انجیل شریف.
۱. چه موقعیتی سبب شد پطرس رسول مغلوب ترس شود؟
رسولان با شنیدن سخنان استاد عزیزشان، عیسی، بحتم به حیرت افتادند چون گفت که آنها پخش و پراکنده شده او را ترک خواهند کرد. چگونه ممکن بود چنین کاری از آنها نسبت به پیشوایشان که در آن لحظهٔ حساس از زمان قرار گرفته بود سر بزند؟ پطرس مصرانه گفت: «هر گاه همه لغزش خورند، من هرگز نخورم.» در واقع، پطرس شخصی بود شجاع و دلیر. ولی وقتی که عیسی پس از خیانت یهودای اَسخَریوطی دستگیر شد، همهٔ رسولان، از جمله پطرس، از صحنه گریختند و پراکنده شدند. اندکی بعد، هنگامی که عیسی در خانهٔ قیافا، کاهِن اعظم بازجویی میشد پطرس با تشویش بسیار در حیاط خانهٔ قیافا در انتظار به سر میبرد. با سپری شدن آن شب سرد، بیم دستگیری و اعدام بر پطرس چیره شد چون گمان نمیکرد که عاقبتی جز این نصیب عیسی و یاران او شود. بالاخره چند نفر در آن میان پطرس را شناختند و انگشت اتهام به سویش دراز کرده گفتند که او نیز یکی از یاران نزدیک عیسی است. وحشت وجود پطرس را در بر گرفت و با دستپاچگی سه بار رابطهٔ خود را با عیسی تکذیب نمود و حتی منکرانه مدعی شد که اصلاً او را نمیشناسد!—مرقس ۱۴:۲۷-۳۱، ۶۶-۷۲.
۲. الف) در آن شبی که عیسی دستگیر شد چرا عکسالعمل پطرس که از روی ترس بود او را در زمرهٔ رویگردانانی که هلاک میشوند قرار نمیدهد؟ ب) در چه موردی باید مصمم باشیم؟
۲ پطرس تنزل ایمان و تلخترین شکست زندگی خود را چشید و احتمالاً تا زمانی که زنده بود هیچگاه آن واقعهٔ اسفبار را فراموش نکرد. ولی با نظر به عکسالعمل پطرس در آن شب، آیا میتوان قاطعانه گفت که او مردی بود ترسو؟ آیا این واقعه پطرس را در زمرهٔ کسانی قرار داد که بعدها پولس در وصف آنها گفت «که رویگردان شده و هلاک میشوند.»؟ (عبرانیان ۱۰:۳۹ ا ش) به احتمال زیاد، اکثر ما بر این عقیدهایم که سخنان پولس در خصوص پطرس صدق نمیکنند. چرا؟ برای اینکه ترس پطرس لغزشی گذرا بود، خدشهای ناچیز در دفتر یک زندگی برجسته و مملو از شهامت و ایمان. احتمالاً بسیاری از ما نیز، درست مانند پطرس با وقایع مشابهی در گذشتهٔ خود مواجه شدهایم که به خاطر آوردن آنها عرق سرد شرمساری و خجالت را بر پیشانیمان میگذارد؛ لحظاتی که ترسِ غیرمنتظره زبانمان را بست و نتوانستیم با دلیری از حقیقت، آن طوری که باید و شاید دفاع کنیم. (با رومیان ۷:۲۱-۲۳ مقایسه شود.) اما، میتوان آسودهخاطر بود که چنین لغزش زودگذری ما را مانند آن عدهای که از خدا و ایمان رویگردان شده و نهایتاً هلاک خواهند شد نمیسازد. با اینحال، باید بر حذر بود تا هرگز در شمار این نوع اشخاص محسوب نشویم. چرا؟ چگونه میتوان از تبدیل شدن به چنین شخصی اجتناب کرد؟
روی گرداندن و هلاک شدن یعنی چه؟
۳. ترس چگونه بر ایلیا و یونس نبی چیره شد؟
۳ وقتی پولس به ‹رویگردانان› اشاره کرد منظور او کسانی نبود که در لحظهای لغزیده شهامت خود را از دست دادند. مسلماً پولس از تجربهٔ پطرس و موارد مشابه مطلع بود. برای مثال، ایلیا نبیی بود دلیر که با شهامت و صراحت سخن میگفت، ولی وقتی ایزابِل ملکهٔ شریر او را تهدید به مرگ کرد، از ترس جان خود پا به فرار گذاشت. (۱پادشاهان ۱۹:۱-۴) مورد چیرگی ترس بر یونس حادتر بود. یَهُوَه او را امر کرد به شهر نینوا که به شرارت و قساوت معروف بود سفر کند. یونس فوراً سوار کشتی شده روانهٔ تَرْشیش شد که در ۳۵۰۰ کیلومتری و در جهت عکس مقصد اصلیاش قرار داشت! (یونس ۱:۱-۳) با وجود این، منصفانه نخواهد بود اگر این انبیای وفادار و پطرس را در کنار کسانی قرار دهیم که از روی ترس و واهمه از ایمان خود رویگردان شدند. چرا میتوان چنین ادعا کرد؟
۴، ۵. الف) مضمون نامهٔ پولس چگونه منظور او را از ‹هلاک شدن› که در عبرانیان ۱۰:۳۹ آمده است روشن میسازد؟ ب) منظور پولس از اینکه «ما جزء آنان نیستیم که رویگردان شده و هلاک میشوند» چه بود؟
۴ به تمامی گفتهٔ پولس توجه کن که گفت: «ولی ما جزء آنان نیستیم که رویگردان شده و هلاک میشوند.» منظور او از ‹هلاک شدن› چه بود؟ در برخی موارد از آن کلمهٔ یونانی که پولس به کار برد برای اشاره به نابودی ابدی استفاده میشود. این توصیف با مضمون سخنان او در توافق است. پولس درست قبل از این گفته چنین هشدار داده بود: «زیرا اگر ما پس از شناخت کامل حقیقت عمداً به گناه خود ادامه دهیم دیگر هیچ قربانیای برای گناهان ما باقی نمیماند، بلکه فقط دورنمای وحشتناک روز داوری و خشم مهلک الهی که دشمنان خدا را میسوزاند در انتظار ماست.»—عبرانیان ۱۰:۲۶، ۲۷ ا ش.
۵ بنابراین، وقتی پولس نوشت که «ما جزء آنان نیستیم که رویگردان شده و هلاک میشوند» منظورش این بود که او و خوانندگان مسیحیاش مصمم بودند هرگز از یَهُوَه روی برنگردانند و از خدمت به او باز نایستند. در غیر اینصورت، عاقبتی جز نابودی ابدی در انتظارشان نبود. یهودای اَسخَریوطی و دیگر دشمنان حقیقت که عمداً علیهٔ روح یَهُوَه عمل کردند از جمله کسانی بودند که چنین هلاکتی نصیبشان شد. (یوحنا ۱۷:۱۲؛ ۲تسالونیکیان ۲:۳) اینگونه افراد در شمار آن «ترسندگان» خواهند بود که در دریاچهٔ سمبولیک آتش دچار نابودی ابدی میشوند. (مکاشفه ۲۱:۸) خیر، ما هرگز نمیخواهیم در شمار این عده باشیم!
۶. خواست شیطان ابلیس این است که ما چه طریقی را در پیش بگیریم؟
۶ خواست شیطان ابلیس این است که همه جملگی از ایمان خود رویگردان شده هلاک شویم. او که استاد «مکرهای» شریر است میداند که چنین روند مخربی اغلب با چیزهایی جزئی آغاز میشود. (افسسیان ۶:۱۱، پاورقی د ج) اگر از طریق حملهٔ مستقیم به اهدافش دست نیابد، سعی خواهد کرد از طریقی نامحسوس ایمان مسیحیان واقعی را دستخوش فرسایش سازد. هیچ چیز برای او خوشایندتر از این نیست که شاهدان غیور یَهُوَه را خاموش ببیند. در اینجا روشی را که شیطان بر ضد مسیحیان عبرانی که پولس آنها را در نامهاش مخاطب قرار داده بود بررسی خواهیم کرد.
مسیحیان به چه صورت تحت فشار قرار گرفتند تا از ایمان رویگردان شوند؟
۷. الف) تاریخچهٔ جماعت اورشلیم از چه قرار بود؟ ب) بعضی از مخاطبان نامهٔ پولس در چه وضعیت روحانیی قرار داشتند؟
۷ بر طبق مدارک موجود، پولس نامهٔ خود به عبرانیان را در حدود سال ۶۱ د.م. نوشت. جماعت مسیحی در اورشلیم تاریخچهای پرهیاهو داشت. پس از مرگ عیسی، موجی از آزار و اذیت به پا شد که بسیاری از مسیحیان آن شهر را مجبور ساخت شهر را ترک کرده پراکنده شوند. بازگشت دوران آرامش به منطقه افزایش شمار مسیحیان را میسر ساخت. (اعمال ۸:۴؛ ۹:۳۱) با سپری شدن سالها موجهای آزار و اذیت دیگری سر برافراشته، پس از مدتی فرو نشستند. ظاهراً وقتی که پولس نامهٔ خود به عبرانیان را به تحریر درآورد، آن جماعت در دوران آرامش نسبی به سر میبرد. ولی هنوز عوامل فشار به جای خود باقی بودند. قریب به سه دهه از نبوت عیسی در مورد نابودی اورشلیم میگذشت. احتمالاً عدهای احساس میکردند که این نابودی موعود بیش از حدّ معقول تأخیر کرده و ممکن است در طی حیاتشان رخ ندهد. بعضی دیگر نیز به همراه جدیدان که ایمانشان از طریق آزار و اذیت مورد آزمایش قرار نگرفته بود، شاید چیزی از صبر و تحمل تحت آزمایش نمیدانستند. (عبرانیان ۱۲:۴) مسلماً شیطان در صدد بود از چنین شرایطی نهایت سوءاستفاده را بکند. او چه ‹مکرهایی› را به کار گرفت؟
۸. بسیاری از یهودیان، جماعت نوپای مسیحی را با چه دیدی مینگریستند؟
۸ جامعهٔ یهودیان در اورشلیم و یهودیه، جماعت نوپای مسیحی را به چشم حقارت مینگریست. با یک نگاه به محتوای نامهٔ پولس میتوان تشخیص داد که احتمالاً رهبران دینی یهودی و پیروانشان چه طعنههایی به مسیحیان میزدند. در واقع احتمال میرود با گوشه و کنایه گفته باشند: ‹ما در اورشلیم معبدی داریم که قرنها قدمت دارد! کاهن اعظمی شریف داریم که به خدمت مشغول است و کاهنان دیگر نیز زیر دست او مشغول به خدمتند. هر روز قربانیهای متعددی عرضه میشود. شریعت را داریم که از طریق فرشتگان به موسی نازل شد که با علامات و نشانهای چشمگیر بر کوه سینا همراه بود. ولی این فرقه، این مسیحیانِ از یهودیت برگشته، هیچکدام از اینها را ندارند!› آیا با این سخنانِ تحقیرآمیز به هدف خود نائل شدند؟ از قرار معلوم بعضی از مسیحیان تحت تأثیر این چنین حملات قرار گرفته بودند. از این جهت، پولس با نامهٔ خود بموقع به یاریشان شتافت.
چرا مسیحیان نمیبایست رویگردان میشدند؟
۹. الف) چه موضوعی را میتوان در بافت نامهٔ پولس به عبرانیان تشخیص داد؟ ب) از چه لحاظ مسیحیان در معبدی خدمت میکردند که از معبد اورشلیم بهتر بود؟
۹ در اینجا دو برهانی را که پولس به خواهران و برادرانش در یهودیه خاطرنشان کرد تا آنها را از خطر روی گرداندن و هلاکت بر حذر دارد، بررسی میکنیم. اولین برهان برتری سیستم پرستش مسیحی بود که میتوان این را براحتی از کل مضمون نامهٔ پولس به عبرانیان استنباط کرد. این برهان را میتوان در بافت نامهٔ پولس تشخیص داد. معبدِ اورشلیم صرفاً نمونهای بود از واقعیتی بس بزرگتر، یعنی معبد روحانی یَهُوَه، عمارتی «ناساختهشده به دست.» (عبرانیان ۹:۱۱) آن مسیحیان افتخار داشتند که جهت حمایت از پرستش پاک در آن ترتیبات و تشکیلات روحانی خدمت کنند. در این راستا، آنها تحت عهدی ممتازتر یعنی عهدی تازه که قرنها پیش وعده داده شده بود و واسط آن عیسی مسیح از موسی برتر بود، خدمت میکردند.—ارمیا ۳۱:۳۱-۳۴.
۱۰، ۱۱. الف) چرا اصل و نسب عیسی او را برای خدمت به عنوان کاهِن اعظم در معبد روحانی فاقد صلاحیت نکرد؟ ب) عیسی از چه لحاظ کاهن اعظمی بود بهتر از کاهن اعظمی که در اورشلیم خدمت میکرد؟
۱۰ در ضمن، آن مسیحیان کاهِن اعظم بهتری داشتند، یعنی عیسی مسیح. با اینکه او از اصل و نسب هارُون نبود، کاهن اعظمی بود «به رتبهٔ ملکیصدق.» (مزمور ۱۱۰:۴) ملکیصدق که دودمانش هیچ کجا ثبت نشده است، هم پادشاه و هم کاهن اعظم شهر سالیمِ باستانی بود. به اینصورت، مظهر بارزی از عیسی بود که کهانت او نیز از هیچ انسان ناکاملی به ارث نرسیده بود بلکه وابسته به عاملی بس بزرگتر بود—سوگند یَهُوَه خدا. عیسی نیز مانند ملکیصدق، هم به عنوان کاهِن اعظم خدمت میکند و هم به عنوان پادشاه که هیچگاه مرگ را نخواهد چشید.—عبرانیان ۷:۱۱-۲۱.
۱۱ علاوه بر این، عیسی برخلاف کاهن اعظم در اورشلیم، ملزم نبود که هر سال قربانی بگذراند. قربانی او زندگی کاملش بود که فقط یک بار فدا کرد. (عبرانیان ۷:۲۷) تمامی آن قربانیهایی که در معبد گذرانده میشد تنها تصویر و تجسمی بودند از آنچه عیسی قربانی کرد. قربانی کامل او آمرزش واقعی گناه را برای کسانی که ایمان ورزیدند امکانپذیر ساخت. نکتهٔ دلگرمکننده اینجا بود که پولس با سخنانش نشان داد که این کاهِن اعظم همان عیسای تغییرناپذیر است که مسیحیان اورشلیم میشناختند، همان عیسای فروتن و مهربانی که «همدرد ضعفهای ما» است. (عبرانیان ۴:۱۵؛ ۱۳:۸) آن مسیحیان مسحشده امتیاز والای خدمت به عنوان زیردستان مسیح را داشتند! چطور ممکن بود که حتی فکر روی گرداندن از ایمان و برگشتن به «اصول ضعیف و فقیر» یهودیتِ فاسد را به فکرشان خطور دهند؟—غلاطیان ۴:۹.
۱۲، ۱۳. الف) پولس چه برهان دومی آورد تا مسیحیان عبرانی هیچگاه از ایمان رویگردان و هلاک نشوند؟ ب) چرا به یاد آوردن سابقهٔ تحمل و استقامت مسیحیان عبرانی آنها را تشویق میکرد تا هرگز از ایمان رویگردان و هلاک نشوند؟
۱۲ پولس تنها به این مدرک اکتفا نکرد و در واقع با اشاره به سابقهٔ استقامت و تحمل عبرانیان، برهان دومی نیز برای آنان آورد تا هرگز از ایمان رویگردان و هلاک نشوند. او این چنین نوشت: «ایّام سلف را به یاد آورید که بعد از آنکه منوّر گردیدید، متحمّل مجاهدهای عظیم از دردها شدید.» پولس به آنها یادآوری کرد که هنگام تحمل دشنامها و زحمات در معرض «تماشای مردم» قرار گرفته بودند. بعضیها به زندان افتاده بودند؛ بقیه به حمایت و پشتیبانی از این عده برخاسته با آنها همدرد شده بودند. بله، آنها ایمان و استقامتی نمونه از خود نشان داده بودند. (عبرانیان ۱۰:۳۲-۳۴) اما چرا پولس میخواست که آنها این چنین تجربهٔ دردناکی را ‹به یاد آورند›؟ آیا چنین چیزی بیشتر مایهٔ دلسردی آنها نمیشد؟
۱۳ خیر، برعکس، به یاد آوردن «ایّام سلف» عبرانیان را بر آن میداشت به خاطر بیاورند که چطور یَهُوَه به آنها کمک کرد تا آن زحمات را تحمل کنند. با کمک خدا توانسته بودند بسیاری از حملات شیطان را خنثی کنند. پولس نوشت: «خدا بیانصاف نیست که عمل شما و آن محبت را که به اسم او . . . ظاهر کردهاید، فراموش کند.» (عبرانیان ۶:۱۰) بله، یَهُوَه تمام اعمال وفادارانهشان را در حافظهٔ نامحدود خود گنجانده بود. بدین وسیله، به یاد پند عیسی میافتیم که گفت گنج خود را در آسمانها بیندوزیم. هیچ دزدی به این گنجها دسترسی نخواهد داشت؛ از گزند بید و زنگ هم مصونند. (متی ۶:۱۹-۲۱) در حقیقت، این گنجها فقط در صورتی از بین خواهند رفت که شخص مسیحی از ایمانش رویگردان شده به هلاکت برگردد. در آنصورت، آنچه در آسمان اندوخته است و گنج محسوب میشود به هدر میرود. پولس چه برهان محکمی برای مسیحیان عبرانی آورد تا هرگز چنین طریقی را در پیش نگیرند! آیا هدر دادن آن همه سال خدمت وفادارانهشان حیف نبود؟ طریق بهتر و درستتر آن بود که به تحمل و استقامت خود ادامه دهند.
هرگز از ایمان رویگردان و هلاک نشویم
۱۴. امروزه ما با چه دشواریهایی مشابه دشواریهای مسیحیان قرن اول مواجهایم؟
۱۴ چنین برهانی محکم، مسیحیان واقعی امروز را نیز قوت میبخشد تا هرگز از ایمان رویگردان نشوند. ابتدا باید برکتی را که یَهُوَه به صورت پرستش پاک به ما ارزانی داشته است به خاطر بیاوریم. ما نیز مانند مسیحیان قرن اول در روزگاری به سر میبریم که اعضای ادیان رایجتر با ریشخند ما را به تمسخر میگیرند و با تکبر تمام، عمارات دینی خود و قدمت عرف و سننشان را به رخ ما میکشند. در عوض، یَهُوَه به ما اطمینان خاطر میبخشد که نحوهٔ پرستش ما مقبول او واقع شده است. در واقع، ما امروزه از برکتی برخورداریم که مسیحیان قرن اول از آن محروم بودند. احتمالاً خواهی پرسید که ‹چطور چنین چیزی ممکن است؟› مگر معبد روحانی در زمانی که آنها در قید حیات بودند شروع به کار نکرد؟ مگر مسیح هنگام تعمیدش در سال ۲۹ د.م. کاهِن اعظم نشد؟ بعضی از آنها پسر خدا و معجزاتی را که انجام داده بود به چشم خود دیده بودند. حتی بعد از مرگش نیز معجزات دیگری رخ داد ولی بر طبق آنچه نبوت شده بود این عطایا سرانجام به پایان رسیدند.—۱قرنتیان ۱۳:۸.
۱۵. مسیحیان واقعی امروزه در دوران تحقق کدام نبوت به سر میبرند و این به چه مفهوم است؟
۱۵ با وجود همهٔ اینها، ما هماکنون در دورانی بسیار خطیر به سر میبریم چون نبوت مفصل معبد رؤیای حزقیال، در کتاب حزقیال بابهای ۴۰ تا ۴۸ در حال تحقق است. * از اینرو، ترتیباتی را که خدا برای برقراری پرستش پاک تدارک دیده است به چشم دیدهایم. آن معبد روحانی هماکنون از هر گونه آلودگی دین کاذب و بتپرستی تطهیر شده است. (حزقیال ۴۳:۹؛ ملاکی ۳:۱-۵) قدری در این فواید تطهیر که نصیبمان شده است تأمل کن.
۱۶. مسیحیان قرن اول با چه تحولات مأیوسکنندهای مواجه شدند؟
۱۶ در طی قرن اول، آیندهٔ جماعت سازمانیافتهٔ مسیحی چندان درخشان نبود. عیسی نبوت کرده بود که اوضاع مانند متی ۱۳:۲۴-۳۰) بنا به سخنان او همینطور هم شد. با اینکه یوحنای رسول به عنوان آخرین مدافع در مقابل فساد روحانی استوار ایستاده بود، با فرا رسیدن پایان قرن اول ارتداد به اوج شکوفایی رسیده بود. (۲تسالونیکیان ۲:۶؛ ۱یوحنا ۲:۱۸) اندکی پس از مرگ رسولان طبقهٔ روحانیون سر برافراشته، گله را مورد ستم قرار دادند و جامههای مخصوص خود به تن کردند. ارتداد مانند طاعون شیوع پیدا کرد. چقدر این رویدادها میبایست باعث یأس مسیحیان میشده است! آنها با چشمان خود میدیدند که چطور پرستشی کاذب و آلوده بتدریج جانشین ترتیبات پرستش پاک میشد—آن هم در کمتر از یک قرن پس از تأسیس جماعت مسیحی به دست مسیح.
مزرعهای خواهد بود که تازه در آن گندم کاشته باشند ولی فوراً آن را با تخمهای کرکاس بپوشانند تا تشخیص جوانههای گندم از کرکاس عملاً غیرممکن شود. (۱۷. جماعت مسیحی معاصر از کدام لحاظ بیشتر از جماعت مسیحی قرن اول دوام آورده است؟
۱۷ حال، تفاوت اوضاع را ببین. تا به امروز، پرستش پاک بیش از دوران رسولان دوام آورده است! از زمانی که این مجله در سال ۱۸۷۹ شروع به انتشار کرد، یَهُوَه از تطهیر پرستش ما باز نایستاده است. یَهُوَه به همراه عیسی مسیح در سال ۱۹۱۸ به منظور مطهر ساختن معبد روحانی وارد آن مکان شدند. (ملاکی ۳:۱-۵) از سال ۱۹۱۹ به بعد، تدارکاتی که برای عبادت یَهُوَه خدا برقرار شده بودند به مرور زمان پالایش یافتند. با گذشت زمان درک ما نیز از نبوتهای کتاب مقدس و اصول آن بیشتر و واضحتر شده است. (امثال ۴:۱۸) همهٔ اینها را مدیون چه کسی باید باشیم؟ مسلماً هیچ انسان ناکاملی استحقاق چنین قدردانیی را ندارد. فقط یَهُوَه به همراه پسرش که پیشوای جماعت است قادر بودند به حفاظت از امتش برخیزند و آن را از آلودگی این روزگار فاسد در امان نگاه دارند. امید است که هیچکدام از ما در شکرگذاری و قدردانی از یَهُوَه قصور نکنیم چون تنها به التفات و عنایت اوست که اجازه داریم سهمی در پرستش پاک داشته باشیم. بیاییم عزممان را جزم کنیم تا هرگز از ایمان رویگردان و هلاک نشویم!
۱۸. چه دلیل متقاعدکنندهای وجود دارد تا هرگز از ایمانمان روی برنگردانیم و هلاک نشویم؟
۱۸ مانند آن مسیحیان عبرانی، ما نیز برهانی ثانوی در اختیار داریم که ما را متقاعد میسازد هرگز طریقی بزدلانه اختیار نکنیم و از ایمان رویگردان نشویم—این برهان محکم چیزی جز سابقهٔ تحمل و استقامت ما نیست. همهٔ ما، اعم از کسانی که در سالهای اخیر به عبادت یَهُوَه پرداختهاند و آنهایی که سالیان سال است او را وفادارنه میپرستند، در یک امر شریکیم و آن هم سابقهٔ خدمت و اعمال مسیحی است. بسیاری در میان ما مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، به زندان افتادهاند، تحت ممنوعیت دچار زحمت شدهاند، قساوت و بیرحمی چشیدهاند و یا اموالشان را از دست دادهاند. بسیاری دیگر نیز با مخالفت خانوادهٔ خود مواجهاند و متحمل تحقیر و تمسخر و بیاعتنایی دیگران شدهاند. همهٔ ما از خود استقامت نشان داده تحمل کردهایم و با وجود دشواریها و آزمایشها، وفادارنه به خدمت یَهُوَه ادامه دادهایم. بدین طریق سابقهای از پایداری و استقامت از خود به جای گذاشتهایم که یَهُوَه هیچگاه فراموش نخواهد کرد و چون گنجی در آسمانها برایمان اندوخته شده است. با این تفاصیل، الآن هرگز وقت برگشتن به سیستم کهنه و فاسدی که ترک کردهایم نیست! چرا باید بیهوده آن همه اعمالی را که با زحمت تمام به انجام رساندهایم به باد فنا بسپاریم؟ مخصوصاً امروزه که «اندک زمانی» بیش به انتهای این سیستم باقی نمانده است، این سخن مصداق بیشتری مییابد.—عبرانیان ۱۰:۳۷.
۱۹. چه نکاتی را در مقالهٔ بعدی مورد بررسی قرار خواهیم داد؟
۱۹ آری، عزممان را راسخ کنیم تا ‹از آن آنانی نباشیم که رویگردان شده و هلاک میشوند!› بلکه بکوشیم در زمرهٔ آن ‹ایمانداران› باشیم. (عبرانیان ۱۰:۳۹) چگونه میتوانیم طوری عمل کنیم که این توصیف در خصوص ما صدق کند و چطور میتوانیم به همایمانان مسیحیمان کمک کنیم تا آنها نیز به همین طریق عمل کنند؟ مقالهٔ بعدی این نکات را مورد بررسی قرار خواهد داد.
[پاورقی]
^ بند 15 لطفاً به مجلهٔ برج دیدهبانی، شمارهٔ ۱ مارس ۱۹۹۹، صفحات ۱۸-۳۱ رجوع شود.
آیا به یاد میآوری؟
• روی گرداندن و هلاک شدن یعنی چه؟
• چه عواملی بر مسیحیان عبرانی که مخاطب پولس بودند فشار وارد میآورد؟
• پولس چه برهانی برای عبرانیان آورد تا از ایمان رویگردان و هلاک نشوند؟
• چه برهانی در اختیار داریم که هرگز از ایمانمان رویگردان و هلاک نشویم؟
[سؤالات مقالهٔ مطالعهای]
[تصاویر در صفحهٔ ۷]
لغزش و ترس پطرس او را در زمرهٔ آنانی قرار نداد که ‹رویگردان شده و هلاک خواهند شد.›