آشنایی با «فکر مسیح»
آشنایی با «فکر مسیح»
«‹زیرا کیست که فکر خداوند را دانسته باشد تا او را تعلیم دهد؟› لکن ما فکر مسیح را داریم.»—۱قرنتیان ۲:۱۶.
۱، ۲. یَهُوَه مناسب دانست که چه موضوعی را راجع به عیسی برای ما در کلام خود افشا نماید؟
عیسی چه شمایلی داشت؟ رنگ موها، پوست و چشمان او چگونه بود؟ قد او چقدر بود؟ چقدر وزن داشت؟ طی قرون متمادی، بازنماییهای هنری زیادی از عیسی به عمل آمده است که با یکدیگر بسیار تفاوت داشته و دارند؛ از تصاویر منطقی گرفته تا اشکال دور از واقعیت. بعضی از هنرمندان عیسی را با شخصیتی مردانه و نیز پرشور و هیجان به تصویر درآورده، در حالی که عدهای دیگر او را فردی نحیف و بیروح ترسیم کردهاند.
۲ لهذا کتاب مقدس توجه ما را معطوف به چیز دیگری جز ظاهر عیسی میگرداند. یَهُوَه صلاح دانست که موضوع بسیار مهمتری را راجع به عیسی بر ما افشا نماید: شخصیت وی. گزارشهای انجیل نه فقط سخنان و اعمال عیسی بلکه همچنین عمق احساسات و الگوی فکریی را که در پس آنها بود توصیف میکند. مطالعهٔ این چهار گزارش الهامشده نگرشی دقیق را به درون آنچه که پولس رسول «فکر مسیح» نامید برای ما میسر میگرداند. (۱قرنتیان ۲:۱۶) آشنایی با افکار، احساسات و شخصیت عیسی از اهمیت فراوانی برخوردار است. آیا دلیلی برای این اظهار وجود دارد؟ حداقل دو دلیل.
۳. آشنایی با فکر مسیح چه بینشی در اختیار ما قرار میدهد؟
لوقا ۱۰:۲۲) این مانند آن است که عیسی بگوید: ‹اگر میخواهید بدانید که یَهُوَه چگونه شخصی است، به من نگاه کنید.› (یوحنا ۱۴:۹) بنابراین، با مطالعهٔ مطالب درون انجیلها در خصوص طرز فکر و احساسات عیسی، به افکار و احساسات یَهُوَه پی میبریم و این معرفت ما را یاری میکند تا خدای خود را بهتر شناخته، به او نزدیک شویم.—یعقوب ۴:۸.
۳ ابتدا اینکه فکر مسیح تصویری اجمالی از نحوهٔ تفکر یَهُوَه در اختیار ما قرار میدهد. عیسی به قدری با پدر خود آشنا و صمیمی بود که میتوانست بگوید: «هیچکس نمیشناسد که پسر کیست، جز پدر و نه که پدر کیست، غیر از پسر و هر که پسر بخواهد برای او مکشوف سازد.» (۴. چنانچه بخواهیم حقیقتاً مانند مسیح رفتار کنیم، ابتدا چه باید بیاموزیم و چرا؟
۴ دلیل دیگر آن است که آشنایی با فکر مسیح به ما کمک میکند ‹تا در اثر قدمهای وی رفتار نماییم.› (۱پطرس ۲:۲۱) پیروی از عیسی صرفاً به معنای تکرار سخنان و تقلید اعمال او نمیباشد. از آنجایی که سخنان و اعمالمان تحت تأثیر افکار و احساساتمان قرار دارند، به منظور پیروی از مسیح باید ‹طرز فکر› او را در خود پرورش دهیم. (فیلپیان ۲:۵) به بیان دیگر، اگر میخواهیم حقیقتاً مانند عیسی رفتار کنیم ابتدا باید بیاموزیم که در حد خود، به عنوان انسانهای ناکامل، همچون عیسی فکر کنیم و همچون او احساس کنیم. بنابراین، بگذار اکنون به مدد نگارندگان انجیلها نگاهی دقیق و ژرف به درون فکر مسیح بیفکنیم. نخست میخواهیم عوامل مؤثر بر طرز فکر و احساسات عیسی را مورد بحث قرار دهیم.
زندگی ماقبلبشری عیسی
۵، ۶. الف) معاشران ما چه تأثیری میتوانند بر روی ما داشته باشند؟ ب) نخستین پسر خدا پیش از آمدن به زمین از چه معاشرتی برخوردار بود و این معاشرت چه تأثیری بر او گذاشت؟
۵ معاشران نزدیکمان میتوانند بر روی ما یعنی بر افکار، احساسات و اعمالمان تأثیری مثبت یا منفی بگذارند. * (امثال ۱۳:۲۰) به معاشرتی که عیسی پیش از آمدن به زمین، یعنی در آسمان داشت فکر کن. انجیل یوحنا توجه ما را به زندگی ماقبلبشری عیسی به عنوان «کلمه» یا سخنگوی خدا جلب مینماید و میگوید: «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدایی بود. همان در ابتدا نزد خدا بود.» (یوحنا ۱:۱، ۲ دج) از آنجایی که یَهُوَه آغازی نداشته است، بودن کلمه نزد خدا از «ابتدا،» اشاره به آغاز عمل خلقت میکند. (مزمور ۹۰:۲) عیسی «نخستزادهٔ تمامی آفریدگان» میباشد. از این رو، او قبل از خلقت دیگر مخلوقات روحی و عالم مادی وجود داشت و میزیست.—کولسیان ۱:۱۵؛ مکاشفه ۳:۱۴.
۶ عدهای از دانشمندان قدمت عالم مادی را حداقل دوازده میلیارد سال برآورد کردهاند. چنانچه اینگونه برآوردها قریب به واقعیت باشند، نخستین پسر خدا مدتی مدید پیش از خلقت آدم از رابطهای نزدیک با پدرش برخودار بوده است. (با میکاه ۵:۲ مقایسه شود.) بدین شکل رابطهای عمیق و پرمهر میان آن دو به وجود آمد. در خصوص این پسر نخستزاده آمده که به عنوان مظهر حکمت طی زندگی ماقبلبشری خود چنین گفته است: «روزبروز شادی مینمودم، و همیشه به حضور [یَهُوَه] اهتزاز میکردم.» (امثال ۸:۳۰) یقیناً سالیان بیشمار معاشرت صمیمی با سرچشمهٔ محبت تأثیر فراوانی بر پسر خدا گذاشته است! (۱یوحنا ۴:۸) این پسر با افکار، احساسات و طریقهای پدرش آشنا گردید و بهتر از هر شخص دیگری آنها را از خود بازتاب نمود.—متی ۱۱:۲۷.
زندگی زمینی و تأثیرات آن بر عیسی
۷. یکی از دلایل ضرورت آمدن نخستین پسر خدا به زمین چیست؟
۷ پسر خدا میبایست مسائل بیشتری میآموخت زیرا یَهُوَه قصد داشت که پسرش بتواند همچون کاهن اعظم رحیم و دلسوزی «همدرد ضعفهای ما بشود.» (عبرانیان ۴:۱۵) یکی از دلایل آمدن پسر خدا به صورت انسان به زمین، آن بود که برای ایفای نقش چنین کاهن اعظمی صلاحیت کسب کند. عیسی بر روی زمین مبدل به یک انسان از گوشت و خون شد و در وضعیتها و تحت تأثیر عواملی قرار گرفت که سابقاً در آسمان صرفاً میتوانست به مشاهدهٔ آنها بپردازد. اکنون عیسی میتوانست احساسات و عواطف بشری را شخصاً تجربه نماید. او بدفعات خسته، تشنه و گرسنه شد. (متی ۴:۲؛ یوحنا ۴:۶، ۷) آموزش عیسی از این هم فراتر رفت؛ در واقع او متحمل همه گونه دشواریها و رنجها شده، بدین شکل «اطاعت را آموخت» و به جهت ایفای نقش خود به عنوان کاهِن اعظم کاملاً واجد صلاحیت گردید.—عبرانیان ۵:۸-۱۰.
۸. در مورد نخستین سالهای زندگی عیسی بر روی زمین چه میدانیم؟
۸ در مورد تجربههای عیسی طی نخستین سالهای حیاتش بر روی زمین چه میتوان گفت؟ گزارش زندگی کودکی او بسیار مختصر است. فقط متی و لوقا به حکایت وقایع مربوط به زمان تولد عیسی پرداختهاند. نویسندگان انجیل بر این حقیقت که عیسی پیش از آمدن به زمین در آسمان میزیست واقف بودند. زندگی ماقبلبشری عیسی بیش از هر چیز دیگری آشکار ساخته بود که او چه نوع بشری میشد. معهذا، عیسی یک انسان بود. اگر چه او کامل بود، میبایست دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و تا رسیدن به بلوغ کامل امور بسیاری را میآموخت. (لوقا ۲:۵۱، ۵۲) کتاب مقدس به شرح وقایع خاصی در رابطه با نخستین سالهای زندگی عیسی میپردازد که بیتردید او را تحت تأثیر قرار دادهاند.
۹. الف) چه واقعیتی نشان میدهد که عیسی در خانوادهای فقیر متولد شده است؟ ب) ظاهراً عیسی تحت چه شرایطی بزرگ شده است؟
۹ شواهد بیانگر آن میباشند که عیسی در خانوادهای فقیر متولد شده است و این واقعیت از قربانیی که یوسف و مریم تقریباً چهل روز بعد از تولد عیسی به معبد آوردند معلوم میگردد. آنان در عوض آوردن یک برهٔ جوان برای قربانی سوختنی و یک کبوتر یا فاختهٔ جوان برای قربانی گناه، «جفت فاختهای یا دو جوجهٔ کبوتر» به معبد آوردند. (لوقا ۲:۲۴) طبق شریعت موسی این نوع قربانی برای فقرا در نظر گرفته شده بود. (لاویان ۱۲:۶-۸) متعاقب تولد معجزهآسای عیسی، یوسف و مریم از طریق رابطهٔ طبیعی زناشویی صاحب حداقل شش فرزند دیگر شدند و بدین شکل خانوادهشان از لحاظ تعداد رشد کرد. (متی ۱۳:۵۵، ۵۶) نتیجتاً عیسی در خانوادهای پرجمعیت و ظاهراً در شرایطی ساده و بیپیرایه بزرگ شد.
۱۰. چه چیزی نشان میدهد که یوسف و مریم انسانهای خداترسی بودند؟
۱۰ والدین عیسی انسانهای خداترسی بودند و به نحو احسن از عیسی مراقبت میکردند. مادر او، مریم، شخصیت برجستهای داشت. اگر به خاطر داشته باشی، جبرائیل فرشته به او چنین تحیت گفت: «سلام بر تو ای نعمت رسیده، خداوند با توست و تو در میان زنان مبارک هستی.» (لوقا ۱:۲۸) یوسف نیز مرد متدینی بود. او هر سال وفادارانه عازم سفر به اورشلیم میشد و به منظور شرکت در مراسم فِصَح مسافتی برابر با ۱۵۰ کیلومتر را میپیمود. شرکت در مراسم فِصَح امری واجب بر مردان محسوب میگشت، لذا مریم نیز به همراه یوسف در اورشلیم حضور مییافت. (خروج ۲۳:۱۷؛ لوقا ۲:۴۱) در یکی از این مراسم بود که یوسف و مریم بعد از ساعتها جستجو به معبد رفته، عیسای دوازدهساله را در میان معلمان یافتند. عیسی در پاسخ به والدین دلواپس خویش گفت: «مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟» (لوقا ۲:۴۹) واژهٔ «پدر» ظاهراً معنا و مفهومی دلگرمکننده و مثبت برای عیسای جوان داشت. از قرار معلوم به او گفته شده بود که یَهُوَه پدر واقعی او میباشد. همچنین یوسف نیز میبایست پدرخواندهٔ خوبی برای عیسی بوده باشد. مسلماً یَهُوَه مردی تندخو یا قسیالقلب را به منظور بزرگ کردن پسر عزیزش انتخاب نمیکرد!
۱۱. عیسی چه حرفهای را فرا گرفت و در دوران کتاب مقدس آن شغل شامل انجام چه کارهایی میشد؟
۱۱ عیسی طی سالهایی که در ناصره زندگی میکرد ظاهراً از پدرخواندهٔ خود، یوسف، حرفهٔ نجاری را فرا گرفت و به قدری در این حرفه تبحر پیدا کرد که بعدها مردم او را نیز «نجّار» مینامیدند. (مرقس ۶:۳) در زمان کتاب مقدس نجاران به جهت بنای منازل، ساختن مبلمان (همچون میز، چهارپایه و نیمکت) و تولید ابزار زراعی به کار گرفته میشدند. در قرن دوم د.م. یوستینوس شهید در «گفتگو با تْرایفو» (انگل.) راجع به عیسی چنین نوشت: «چو در میان انسانها میزیست کار نجاری میکرد و خیش و یوغ میساخت.» البته این حرفهٔ آسانی نبود، چرا که خریداری الوار برای نجاران دوران باستان شاید امری نامقدور میبود. شواهد بیشتر حکایت از این دارند که یک نجار مجبور بود برود، درختی را یافته آن را با تبر قطع کند و به مکان خود حمل نماید. از این رو، عیسی احتمالاً بر دشواریهای امرار معاش، معامله با مشتریان و گذراندن امورات زندگی واقف بود.
۱۲. چه چیزی نشان میدهد که یوسف ظاهراً قبل از عیسی فوت کرده است، و این واقعه برای عیسی به چه معنا بود؟
۱۲ بخصوص از آنجایی که یوسف ظاهراً پیش از مرگ عیسی وفات یافته است، این امکان میرود که عیسی به عنوان پسر ارشد در صدد فراهم آوردن مایحتاج خانواده برآمده باشد. * در مجلهٔ برج دیدهبانی صهیون، شمارهٔ ۱ ژانویهٔ سال ۱۹۰۰ چنین آمده است: «روایت نقل میکند که عیسی جوانی بیش نبود که یوسف فوت کرد. سپس عیسی با پیشه کردن شغل نجاری شروع به حمایت مالی از خانوادهٔ خود مینماید. کتاب مقدس تا حدی بر این موضوع صحه میگذارد و در جایی نیز عیسی را نجار مینامد و سخن از مادر و برادران او به میان میآورد، لیکن به یوسف اشارهای نمیشود. (مرقس ۶:۳) . . . بنابراین، کاملاً محتمل است که مدت هجده سال از زندگی سرورمان یعنی از زمان آن واقعه [که در لوقا ۲:۴۱-۴۹ ذکر گردیده است] تا هنگام تعمیدش در انجام وظایف عادی زندگی سپری شده باشد.» بلی، مریم و فرزندانش، از جمله عیسی، از قرار معلوم با درد از دست دادن شوهر و همچنین پدری عزیز آشنا بودند.
۱۳. چرا عیسی در آغاز خدمت زمینی خود از معرفت، بصیرت و چنان احساساتی برخوردار بود که هیچ انسانی نمیتوانست به آنها دست یابد؟
۱۳ عیسی از خانوادهای مرفه برخوردار نبود و شخصاً زندگی مردم عادی را تجربه کرد. سپس، در سال ۲۹ د.م. زمان آن رسید تا وظیفهٔ مقرر از جانب خدا را به انجام برساند. او در پاییز همان سال در آب تعمید گرفت و به عنوان پسر روحی خدا مولود شد. ‹شکافته شدن آسمان› متعاقب تعمید عیسی بر این مطلب دلالت دارد که او اکنون میتوانست زندگی ماقبلبشری خود و نیز افکار و احساساتی را که در آسمان داشت به یاد آورد. (لوقا ۳:۲۱، ۲۲) بدینسان عیسی خدمت خود را با معرفت، بصیرت و چنان احساساتی آغاز کرد که تحصیل آنها برای هیچ انسانی میسر و امکانپذیر نمینمود. به دلیل کاملاً موجهی نگارندگان انجیلها اکثر گزارش خود را به وقایعی که در حین خدمت زمینی عیسی اتفاق افتاد اختصاص دادهاند. با وجود این، آنان نتوانستهاند کل سخنان و اعمال عیسی را گزارش کنند. (یوحنا ۲۱:۲۵) لیکن آنچه ایشان به الهام خدا به قلم آوردهاند ما را قادر میگرداند تا بدقت طرز فکر بزرگترین انسان همهٔ اعصار را مورد بررسی قرار دهیم.
او چه شخصیتی داشت
۱۴. انجیلها عیسی را چگونه به عنوان شخصی با محبت و مهربان توصیف میکنند؟
۱۴ انجیلها عیسی را انسان بامحبت و مهربانی توصیف میکنند که دلی پراحساس داشت. او واکنشهای عاطفی فراوانی از خود نشان میداد: دلسوزی برای یک جذامی (مرقس ۱:۴۰، ۴۱)؛ اندوه به موجب رفتار انسانهای لاقید (لوقا ۱۹:۴۱، ۴۲)؛ ابراز غضبی عادلانه نسبت به صرافان طماع (یوحنا ۲:۱۳-۱۷). از آنجایی که عیسی با دیگران همدردی میکرد، به آسانی متأثر میشد و احساسات خود را در انظار بروز میداد. برای مثال، پس از مرگ دوست عزیز خود، ایلعازَر، مشاهده کرد که خواهر وی، مریم، میگرید و از این بابت بقدری منقلب شد که در مقابل مردم شروع به گریستن کرد.—یوحنا ۱۱:۳۲-۳۶.
۱۵. چگونه مهر و عاطفهٔ عیسی از طرز نگرش او در مورد انسانها و همچنین رفتارش با آنان آشکار میگشت؟
۱۵ مهر و عاطفهٔ فراوان عیسی بخصوص از طرز نگرش او در مورد انسانها و همچنین از رفتارش با آنان پیدا بود. او فقرا و مظلومین را اعانت میکرد تا ایشان بتوانند ‹در نفوس خود آرامی یابند.› (متی ۱۱:۴، ۵، ۲۸-۳۰) عیسی با وجود تمام مشغلهای که داشت خود را صرف نیازهای رنجدیدگان میکرد؛ دردمندانی همچون آن زنی که خونریزی داشت و به آهستگی جامهٔ او را لمس نمود، و آن گدای نابینایی که برای شفا یافتن مدام فریاد کمک برمیآورد. (متی ۹:۲۰-۲۲؛ مرقس ۱۰:۴۶-۵۲) او همواره به محسنات انسانها چشم میدوخت و از آنان تقدیر به عمل میآورد. با وجود این، در صورت لزوم از توبیخ و اصلاح آنان غفلت نمیورزید. (متی ۱۶:۲۳؛ یوحنا ۱:۴۷؛ ۸:۴۴) در آن زمان که زنان از حقوق کمی برخوردار بودند، عیسی حفظ تعادل را مینمود و با ایشان همراه با عزت و احترام رفتار میکرد. (یوحنا ۴:۹، ۲۷) به این سبب، میتوانیم درک کنیم که چرا عدهای از زنان با کمال میل اموال خود را در راه خدمتگزاری به او خرج میکردند.—لوقا ۸:۳.
۱۶. چه چیزی نشانگر نظر متعادل عیسی در مورد زندگی و مادیات میباشد؟
۱۶ عیسی همچنین نظر متعادلی در مورد زندگی داشت. مادیات برای او اهمیت چندانی نداشتند و به نظر میرسد که او از این لحاظ تهیدست بود. در موقعیتی با اشاره به خودش گفت: «پسر انسان را جای سر نهادن نیست.» (متی ۸:۲۰) با این حال، عیسی تمایل داشت بر شادی دیگران بیفزاید. وقتی در یک جشن عروسی شرکت کرد بر همه واضح بود که به آنجا نیامده است تا لطف مناسبت را یعنی رویدادی که علامت مشخصهٔ آن معمولاً موسیقی، آواز و خوشی میباشد از آن بگیرد. در واقع، عیسی حتی اولین معجزهٔ خود را در آن جشن انجام داد. وقتی شراب تمام شد، آب را تبدیل به شرابی مرغوب کرد؛ نوشیدنیی که «دل انسان را شادمان میکند.» (مزمور ۱۰۴:۱۵؛ یوحنا ۲:۱-۱۱) بدین شکل آن مناسبت ادامه یافت، در ضمن عروس و داماد خجالتزده یا شرمنده نشدند. لیکن عیسی در اکثر موارد با جدیت و تقریباً بیوقفه به خدمت موعظه مشغول بود که این خود دال بر نظر متعادل او میبود.—یوحنا ۴:۳۴.
۱۷. چرا انتظار میرود که عیسی در هنر تعلیم استاد بوده باشد و تعالیم او منعکسکنندهٔ چه بودند؟
۱۷ عیسی در هنر تعلیم استاد بود. او با حقایق زندگی روزمره آشنایی کامل داشت و بسیاری از تعالیمش آن حقایق را منعکس مینمودند. (متی ۱۳:۳۳؛ لوقا ۱۵:۸) بلی، سبک تعلیم او بینظیر بود — همیشه واضح، ساده و عملی. لیکن مهمتر از همه موضوعات تعلیم او میباشند. تعالیم عیسی نمایانگر میل باطنی او به آشنا ساختن شنوندگانش با افکار، احساسات و طریقهای یَهُوَه بودند.—یوحنا ۱۷:۶-۸.
۱۸، ۱۹. الف) عیسی با کدام زبان تمثیل پدر خود را توصیف نمود؟ ب) در مقالهٔ بعدی چه موضوعی مورد بحث قرار خواهد گرفت؟
۱۸ اغلب، عیسی از مثل استفاده میکرد. او با زبان تمثیل که زبانی زنده است و به آسانی از خاطر نمیرود پدرش را بر مردم آشکار مینمود. عیسی در عوض صحبت اجمالی در خصوص رحمت خدا، یَهُوَه را به پدر غفاری تشبیه کرد که با دیدن بازگشت پسر نادم و توبهکار خویش بسیار متأثر گشت و «دوان دوان آمده او را در آغوش خود کشیده، بوسید.» (لوقا ۱۵:۱۱-۲۴) عیسی فرهنگ خشک زمان خود و رهبران مذهبیی را که با نگاه حقارت به مردم عادی مینگریستند محکوم کرد و توضیح داد که پدرش خدایی است که میتوان به او تقرب جست؛ خدایی که التماس خاضعانهٔ یک باجگیر را بر دعای متظاهرانهٔ یک فریسی متکبر ترجیح میدهد. (لوقا ۱۸:۹-۱۴) عیسی در وصف توجه و علاقهٔ یَهُوَه به مخلوقاتش بیان کرد که او حتی از وقت به زمین افتادن یک گنجشک کوچک آگاه است و سپس به شاگردان خود اطمینان خاطر داد و گفت: «ترسان مباشید زیرا شما از گنجشکان بسیار افضل هستید.» (متی ۱۰:۲۹، ۳۱) قابل درک است که مردم ‹از تعلیم او در حیرت میافتادند› و به سوی او جلب میشدند. (متی ۷:۲۸، ۲۹) یک بار «جمعیّت» زیادی به مدت سه روز با او به سر بردند و حتی غذا برای خوردن نداشتند!—مرقس ۸:۱، ۲.
۱۹ چقدر باید از اینکه یَهُوَه از طریق کلام خود فکر مسیح را بر ما آشکار نموده است قدردان باشیم! لذا چگونه میتوانیم فکر مسیح را در خود پرورش دهیم تا در رفتارمان با دیگران نمایان گردد؟ این موضوع در مقالهٔ بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
[پاورقیها]
^ بند 5 مکاشفه ۱۲:۳، ۴ به این موضوع اشاره میکند که مخلوقات روحی نیز میتوانند تحت تأثیر معاشران خود قرار گیرند. در این آیات، شیطان به عنوان ‹اژدهایی› توصیف شده است که با استفاده از نفوذ خود «ستارگان» یا پسران روحی دیگر را بر آن داشته است که در عمل عصیانگری علیه خدا به او بپیوندند.—با ایوب ۳۸:۷ مقایسه شود.
^ بند 12 آخرین اشارهٔ مستقیم به یوسف زمانی میشود که او و مریم عیسای دوازدهساله را در معبد مییابند. معهذا کتاب مقدس اشارهای به حضور یوسف در جشن عروسی در قانا یعنی در آغاز خدمت عیسی نمیکند. (یوحنا ۲:۱-۳) در سال ۳۳ د.م. عیسی را بر تیر آویختند و او مریم را به دست رسول محبوب خود، یوحنا، سپرد تا از وی نگهداری کند؛ عملی که در حیات یوسف نیازی به انجام آن نمیبود.—یوحنا ۱۹:۲۶، ۲۷.
آیا به خاطر میآوری؟
• چرا آشنایی با «فکر مسیح» اهمیت دارد؟
• عیسی در زندگی ماقبلبشری خود از چه معاشرتی برخوردار بود؟
• عیسی طی زندگی زمینی خود شخصاً چه شرایط و اوضاعی را تجربه کرد و تحت تأثیر چه مسائلی قرار گرفت؟
• گزارش انجیلها در خصوص شخصیت عیسی چه میگویند؟
[سؤالات مقالهٔ مطالعهای]
[تصویر در صفحهٔ ۸]
عیسی در خانوادهای پرجمعیت و ظاهراً در شرایطی محقرانه بزرگ شد
[تصویر در صفحهٔ ۱۰]
معلمان شریعت از سطح درک و نیز از پاسخهای عیسای دوازدهساله به حیرت افتاده بودند