مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏«جمیع شما برادرانید»‏

‏«جمیع شما برادرانید»‏

‏«جمیع شما برادرانید»‏

‏«شما آقا خوانده مشوید،‏ زیرا استاد شما یکی است یعنی مسیح و جمیع شما برادرانید.‏»—‏متّیٰ ۲۳:‏۸‏.‏

۱.‏ چه موضوعی شایستهٔ بررسی است؟‏

‏«به میسیونرها باید بیشتر احترام گذاشت یا به بیت‌ایلی‌ها؟‏» این سؤالی بود که خواهری مسیحی اهل یکی از کشورهای خاور دور از یک میسیونر استرالیایی پرسید.‏ این خواهر می‌خواست بداند که باید به یک میسیونر که از کشور دیگری است بیشتر احترام بگذارد یا به یک خادم محلی که در شعبهٔ انجمن برج دیده‌بانی خدمت می‌کند.‏ این پرسش معصومانه که انعکاسی از یک فرهنگ طبقاتی است،‏ آن میسیونر را متعجب ساخت.‏ پرسیدن اینکه چه کسی بزرگتر است،‏ ناشی از علاقهٔ انسانها برای طبقه‌بندی افراد از لحاظ قدرت و نفوذ آنهاست.‏

۲.‏ چگونه باید به هم‌ایمانان خود بنگریم؟‏

۲ چنین علاقه‌ای ریشهٔ کهن دارد.‏ حتی شاگردان عیسی در مورد اینکه چه کسی در میان آنها بزرگتر است با یکدیگر مجادله‌ای دامنه‌دار داشتند.‏ (‏ متّیٰ ۲۰:‏۲۰-‏۲۴؛‏ مَرقُس ۹:‏۳۳-‏۳۷؛‏ لوقا ۲۲:‏۲۴-‏۲۷‏)‏ آنها نیز در جامعهٔ یهودی قرن اول پرورش یافته بودند؛‏ جامعه‌ای با فرهنگ طبقاتی.‏ عیسی در حالیکه چنین جامعه‌ای را مدّ نظر داشت به شاگردانش توصیه کرد:‏ «شما آقا خوانده مشوید،‏ زیرا استاد شما یکی است یعنی مسیح و جمیع شما برادرانید.‏» (‏ متّیٰ ۲۳:‏۸‏)‏ عنوان مذهبی «ربّی» که در اینجا «آقا» ترجمه شده است در واقع به معنای «معلم» است و به گفتهٔ محقق کتاب مقدس آلبرت بارنز «در کسانی که به این عنوان دست می‌یافتند احساس غرور و برتری و در کسانی که به آن دست نمی‌یافتند احساس رشک و حقارت ایجاد می‌کرد،‏ و به طور کلی روحیه و تمایلاتی که این عنوان در افراد به وجود می‌آورد با ‹سادگیی که در مسیح مشاهده می‌کنیم مغایرت داشت.‏›» مسیحیان از ذکر کلمهٔ «پیر» به صورت عنوانی تملق‌آمیز پیش از ذکر نام سرپرستان خود خودداری می‌کنند.‏ (‏ ایّوب ۳۲:‏۲۱،‏ ۲۲‏)‏ از سوی دیگر،‏ پیران نیز مطابق توصیهٔ عیسی،‏ به اعضای جماعت احترام می‌گذارند،‏ همانطور که یَهُوَه پرستندگان وفادار خود را و عیسی مسیح پیروان وفادار خویش را محترم می‌دارند.‏

از یَهُوَه و عیسی سرمشق بگیریم

۳.‏ یَهُوَه چگونه به مخلوقات روحی خود احترام گذارد؟‏

۳ با اینکه یَهُوَه خدای «متعال» است،‏ از همان ابتدای خلقت به مخلوقات خویش اختیاراتی داد و بدین ترتیب احترام خود را به آنان نشان داد.‏ (‏ مزمور ۸۳:‏۱۸‏)‏ یَهُوَه هنگامی که نخستین انسان را می‌آفرید یگانه پسر مولود خود را «معمار» این طرح قرار داد.‏ (‏ امثال ۸:‏۲۷-‏۳۰؛‏ پیدایش ۱:‏۲۶‏)‏ یَهُوَه حتی هنگامی که تصمیم گرفت اَخاب،‏ پادشاه شریر را نابود سازد از فرشتگان آسمانی خود دعوت کرد تا نظر خود را در مورد چگونگی اجرای تصمیمش ابراز کنند.‏—‏۱پادشاهان ۲۲:‏۱۹-‏۲۳‏.‏

۴،‏ ۵.‏ یَهُوَه چگونه به مخلوقات انسانی خود احترام می‌گذارد؟‏

۴ یَهُوَه سلطان مطلق عالم است.‏ (‏ تثنیه ۳:‏۲۴‏)‏ او نیازی به شنیدن نظرات انسانها ندارد.‏ با وجود این،‏ لطف می‌کند و به آنها توجه نشان می‌دهد.‏ مزمورنویسی چنین می‌سراید:‏ «کیست مانند یهوه خدای ما که بر اعلیٰ‌علیّین نشسته است؟‏ و متواضع می‌شود تا نظر نماید،‏ بر آسمانها و بر زمین.‏ که مسکین را از خاک برمی‌دارد.‏»—‏مزمور ۱۱۳:‏۵-‏۸‏.‏

۵ یَهُوَه پیش از نابود ساختن سَدُوم و غَمُورَه،‏ به پرسشهای ابراهیم پاسخ گفت و حس عدالت‌طلبی وی را ارضا ساخت.‏ (‏ پیدایش ۱۸:‏۲۳-‏۳۳‏)‏ او نتیجهٔ درخواستهای ابراهیم را از ابتدا می‌دانست،‏ با این حال با صبر و حوصله به سخنان ابراهیم گوش فرا داد و استدلال وی را پذیرفت.‏

۶.‏ به هنگام پرسش حَبَقُّوق از یَهُوَه،‏ چگونه یَهُوَه او را محترم داشت؟‏

۶ یَهُوَه به سخنان حَبَقُّوق نیز گوش فرا داد.‏ حَبَقُّوق از یَهُوَه پرسید:‏ «ای خداوند تا به کی فریاد برمی‌آورم و نمیشنوی؟‏» آیا یَهُوَه این پرسش را حمله‌ای به مقام خود دانست؟‏ خیر،‏ او پرسشهای حَبَقُّوق را مشروع دانست و متعاقب آن روشن ساخت که قصد دارد از کلدانیان برای به اجرا گذاردن داوری استفاده کند.‏ او به حَبَقُّوق نبی اطمینان داد که ‹این داوری پیشگویی‌شده البتّه خواهد آمد.‏› (‏ حَبَقُّوق ۱:‏۱،‏ ۲،‏ ۵،‏ ۶،‏ ۱۳،‏ ۱۴؛‏ ۲:‏۲،‏ ۳‏)‏ یَهُوَه نگرانیهای حَبَقُّوق را جدی تلقی کرد و به آنها پاسخ داد و بدین ترتیب احترام خود را به این نبی نشان داد.‏ در نتیجه حَبَقُّوق که پریشان و آشفته شده بود شادی خود را باز یافت و به خدای نجات به طور کامل توکل کرد.‏ انعکاس این نکته را می‌توان در کتاب الهام‌شدهٔ حَبَقُّوق دید.‏ مطالب آن،‏ امروزه موجب توکل بیشتر ما به یَهُوَه می‌گردد.‏—‏حَبَقُّوق ۳:‏۱۸،‏ ۱۹‏.‏

۷.‏ چرا نقشی که پِطْرُس در پَنطیکاست سال ۳۳ د.‏م.‏ ایفا کرد پراهمیت است؟‏

۷ عیسی مسیح نمونهٔ خوب دیگری است از کسی که به دیگران احترام می‌گذارد.‏ او به شاگردانش گفته بود:‏ «هر که مرا پیش مردم انکار نماید،‏ من هم در حضور پدر خود که در آسمان است او را انکار خواهم نمود.‏» (‏ متّیٰ ۱۰:‏۳۲،‏ ۳۳‏)‏ در شبی که به او خیانت شد،‏ همهٔ شاگردانش او را رها کردند و پِطْرُس رسول سه بار او را انکار کرد.‏ (‏ متّیٰ ۲۶:‏۳۴،‏ ۳۵،‏ ۶۹-‏۷۵‏)‏ اما عیسی به ظاهر امر توجه نکرد بلکه احساسات درونی پِطْرُس را مدّ نظر قرار داد و متوجه شد که از صمیم قلب توبه کرده است.‏ (‏ لوقا ۲۲:‏۶۱،‏ ۶۲‏)‏ فقط ۵۱ روز بعد،‏ مسیح نمایندگی ۱۲۰ تن از شاگردانش را در روز پَنطیکاست به این رسول توبه‌کار سپرد و به او اجازه داد که از نخستین ‹کلید ملکوت› استفاده کند.‏ (‏ متّیٰ ۱۶:‏۱۹؛‏ اعمال ۲:‏۱۴-‏۴۰‏)‏ پِطْرُس فرصت یافت تا ‹بازگشت کند و برادرانش را استوار نماید.‏›—‏لوقا ۲۲:‏۳۱-‏۳۳‏.‏

احترام به اعضای خانواده

۸،‏ ۹.‏ هنگامی که شوهر به همسرش احترام می‌گذارد چگونه یَهُوَه و عیسی را سرمشق قرار داده است؟‏

۸ خوب است که شوهران و والدین هنگام اِعمال اختیاراتِ خداداد خود از یَهُوَه و عیسی مسیح سرمشق بگیرند.‏ پِطْرُس چنین گوشزد می‌کند:‏ «ای شوهران،‏ با فطانت با [زنان خود] زیست کنید،‏ چون با ظروف ضعیف‌ترِ زنانه،‏ و ایشان را محترم دارید.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۳:‏۷‏)‏ یک ظرف چینی بی‌شک ظریفتر از یک ظرف چوبی است.‏ آیا هنگام کار با یک ظرف چینی دقت بیشتری به خرج نمی‌دهیم؟‏ شوهر می‌تواند با سرمشق قرار دادن یَهُوَه و توجه کردن به نظرات همسرش در مورد امور خانوادگی،‏ این دقت را به خرج دهد.‏ به خاطر داریم که یَهُوَه سر فرصت با ابراهیم استدلال کرد.‏ شوهر چون ناکامل است ممکن است همهٔ جوانب موضوع را نسنجد.‏ از اینرو آیا خردمندانه‌تر نیست که به همسرش احترام بگذارد و با خلوص نیت نظر وی را نیز جویا شود؟‏

۹ در کشورهایی که مردسالاری رواج دارد،‏ مرد خانواده باید به خاطر داشته باشد که شاید همسرش براحتی نتواند احساسات درونی‌اش را ابراز کند.‏ در این صورت باید از طرز رفتار عیسی مسیح با شاگردانش،‏ یعنی بخشی از طبقهٔ عروس آیندهٔ او،‏ هنگامی که بر روی زمین بود،‏ سرمشق بگیرد.‏ او آنان را عزیز می‌داشت و محدودیتهای جسمی و روحانی آنان را حتی پیش از آنکه نیازهای خود را به زبان آورند در نظر می‌گرفت.‏ (‏ مَرقُس ۶:‏۳۱؛‏ یوحنّا ۱۶:‏۱۲،‏ ۱۳؛‏ اَفَسُسیان ۵:‏۲۸-‏۳۰‏)‏ علاوه بر این،‏ به کارهایی که همسرت برای تو و خانواده انجام می‌دهد توجه کن،‏ و قدردانی خود را از آنها به زبان آور و در عمل نشان بده.‏ هم یَهُوَه و هم عیسی از افراد شایسته،‏ قدردانی و آنها را تحسین می‌کردند و برکت می‌دادند.‏ (‏ ۱پادشاهان ۳:‏۱۰-‏۱۴؛‏ ایّوب ۴۲:‏۱۲-‏۱۵؛‏ مَرقُس ۱۲:‏۴۱-‏۴۴؛‏ یوحنّا ۱۲:‏۳-‏۸‏)‏ همسر زنی اهل خاور دور به جمع شاهدان یَهُوَه پیوست و زنش دربارهٔ او گفت:‏ «شوهرم عادت داشت همیشه سه چهار قدم جلوتر از من راه برود و هر چه بار بود من باید حمل می‌کردم.‏ اما حالا بارها را خودش حمل می‌کند و به خاطر کارهایی که در خانه انجام می‌دهم از من قدردانی می‌کند!‏» شوهران می‌توانند با چند کلام صادقانه و از روی قدرشناسی،‏ به همسرشان نشان دهند که برایش ارزش قائل هستند.‏—‏امثال ۳۱:‏۲۸‏.‏

۱۰،‏ ۱۱.‏ والدین چه درس خوبی را از رفتار یَهُوَه با قوم سرکش اسرائیل می‌توانند بیاموزند؟‏

۱۰ والدین باید خدا را،‏ بویژه هنگام توبیخ فرزندانشان،‏ سرمشق قرار دهند.‏ ‹‏خداوند بر اسرائیل و بر یهودا شهادت می‌داد› تا از کارهای ناشایست خود دست بردارند اما آنها ‹گردنهای خود را سخت گردانیدند.‏› (‏ ۲پادشاهان ۱۷:‏۱۳-‏۱۵‏)‏ اسرائیلیان حتی «به دهان خود او را تملّق نمودند و به زبان خویش به او دروغ گفتند.‏» بسیاری از والدین شاید احساس کنند که فرزندانشان نیز گاهی همینطور عمل می‌کنند.‏ اسرائیلیان «خدا را امتحان کردند» و رنجانیدند و به او اهانت کردند.‏ با وجود این یَهُوَه «به حسب رحمانیتش گناه ایشان را عفو نموده،‏ ایشان را هلاک نساخت.‏»—‏مزمور ۷۸:‏۳۶-‏۴۱‏.‏

۱۱ یَهُوَه حتی برای اسرائیلیان دلیل و برهان آورد:‏ «بیایید تا با همدیگر محاجه نماییم.‏ اگر گناهان شما مثل ارغوان باشد مانند برف سفید خواهد شد.‏» (‏ اِشَعْیا ۱:‏۱۸‏)‏ با اینکه یَهُوَه اشتباهی مرتکب نشده بود،‏ قوم سرکش خود را فرا خواند تا با آنها به امور رسیدگی کند.‏ براستی که چنین طرز رفتار خوبی سرمشقی است برای والدین!‏ هنگامی که موقعیت ایجاب کند به سخنان فرزندانت در مورد موضوع توجه کن و با آنها استدلال کرده،‏ برایشان تشریح کن که چرا باید اصلاحاتی در خود به وجود آورند.‏ با این کار به آنها نشان می‌دهی که برایشان ارزش قائل هستی.‏

۱۲.‏ الف)‏ چرا نباید به فرزندانمان بیش از یَهُوَه احترام بگذاریم؟‏ ب)‏ هنگام توبیخ فرزندانمان چگونه می‌توانیم نشان دهیم که برایشان ارزش قائل هستیم؟‏

۱۲ البته تردیدی نیست که فرزندانت گاهی نیاز به راهنمایی جدی دارند.‏ پدر و مادرها نباید مثل عیلی عمل کنند که ‹پسران خود را زیاده از یَهُوَه محترم می‌داشت.‏› (‏ ۱سموئیل ۲:‏۲۹‏)‏ اما در عین حال باید توجه داشته باشند که کودکان و نوجوانان باید حس کنند که منظور والدین از اصلاح آنها ابراز محبت است.‏ آنها باید بدانند که پدر و مادرشان دوستشان دارند.‏ پولس به پدرها تذکر داد:‏ «ای پدران،‏ فرزندان خود را به خشم میاورید بلکه ایشان را به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت نمایید.‏» (‏ اَفَسُسیان ۶:‏۴‏)‏ در اینجا در حینی که اختیارات والدین محفوظ تلقی می‌شود،‏ به این نکته اشاره می‌شود که پدر باید برای فرزندانش ارزش قائل باشد و باید مراقب باشد با سختگیری بیش از حد آنها را به خشم نیاورد.‏ آری،‏ حفظ شأن فرزندان مستلزم تلاش و وقت است اما نتیجه‌ای که از آن حاصل می‌شود ارزش هر نوع فداکاری را دارد.‏

۱۳.‏ دیدگاه کتاب مقدس در مورد اعضای سالخوردهٔ خانواده چیست؟‏

۱۳ احترام گذاردن به اعضای خانواده فقط به ارزش قائل شدن برای آنها محدود نمی‌شود.‏ ضرب‌المثلی ژاپنی می‌گوید:‏ «موقع پیری مطیع بچه‌هایت باش.‏» نکتهٔ نهفته در این مثل آن است که والدین سالخورده نباید از حدود اختیارات خود به عنوان پدر و مادر تجاوز کنند و باید به گفته‌های فرزندان بالغ خود توجه نمایند.‏ از سوی دیگر درست است که بر طبق کتاب مقدس والدین باید به فرزندان خود احترام بگذارند و به سخنان آنها گوش فرا دهند،‏ اما فرزندان نیز باید از بی‌احترامی کردن به اعضای سالخوردهٔ خانواده خودداری کنند.‏ در امثال ۲۳:‏۲۲ آمده است:‏ «مادر خود را چون پیر شود خوار مشمار.‏» سلیمان پادشاه مطابق این مثل رفتار کرد و هنگامی که مادرش از او درخواستی کرد او را محترم داشت.‏ او بر دست راست تخت پادشاهی خود تختی برای مادرش قرار داد و به گفته‌های مادر سالخورده‌اش،‏ بَتْشَبَع،‏ گوش فرا داد.‏—‏۱پادشاهان ۲:‏۱۹،‏ ۲۰‏.‏

۱۴.‏ چگونه می‌توانیم به اعضای سالخوردهٔ جماعت احترام بگذاریم؟‏

۱۴ در خانوادهٔ گستردهٔ روحانی ما،‏ فرصتهای زیادی وجود دارد برای آنکه به افراد سالخوردهٔ جماعت ‹بیشتر از خود اکرام بنماییم.‏› (‏ رومیان ۱۲:‏۱۰‏)‏ آنها شاید دیگر توان پیشین را نداشته باشند و از این بابت احساس یأس و سرخوردگی کنند.‏ (‏ جامعه ۱۲:‏ ۱-‏۷‏)‏ یکی از شاهدان سالخوردهٔ مسح‌شده که در آسایشگاهی بستری بود یأس خویش را چنین ابراز کرد:‏ «دلم می‌خواهد بمیرم تا دوباره سر کار برگردم.‏» احترام به چنین برادران و خواهران سالخورده و قدردانی از آنها می‌تواند آنان را یاری کند.‏ اسرائیلیان فرمان داشتند که ‹ در پیش ریش سفید برخیزند،‏ و روی مرد پیر را محترم دارند.‏› (‏ لاویان ۱۹:‏۳۲‏)‏ باید برای آنها ارزش قائل شویم،‏ بدین ترتیب که نشان دهیم به آنها نیاز داریم و از آنها تقدیر می‌کنیم.‏ ‹برخیزیدن› شاید مستلزم نشستن و گوش فرا دادن به سخنان آنها دربارهٔ دست‌آوردهای چندین و چند ساله‌شان باشد.‏ با این کار از یک سو از آنها تجلیل کرده‌ایم و از سوی دیگر به زندگی روحانی خود غنای بیشتری بخشیده‌ایم.‏

‏«هر یک دیگری را بیشتر از خود اکرام بنماید»‏

۱۵.‏ پیران چگونه می‌توانند برای اعضای جماعت ارزش قائل شوند؟‏

۱۵ سرمشق خوب پیران موجب شکوفایی اعضای جماعت می‌گردد.‏ (‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۲،‏ ۳‏)‏ پیران مهربان با وجود زندگی پرمشغلهٔ خود،‏ فقط هنگام بروز مشکلات با اعضای جماعت صحبت نمی‌کنند بلکه در وقت عادی نیز پیشقدم شده با کودکان،‏ جوانان،‏ سرپرستان خانواده،‏ مادران تنها،‏ زنان خانه‌دار و سالخوردگان به گفتگو می‌پردازند.‏ آنها به سخنان اعضای جماعت گوش فرا می‌دهند و از آنها به خاطر زحماتشان قدردانی می‌کنند.‏ پیر هوشیاری که به خواهر یا برادری ابراز خوشنودی می‌کند در واقع از یَهُوَه سرمشق گرفته است که به مخلوقات زمینی خود ارج می‌نهد.‏

۱۶.‏ چرا باید برای پیران و بقیهٔ اعضای جماعت به یک اندازه احترام قائل شویم؟‏

۱۶ پیران با سرمشق قرار دادن یَهُوَه،‏ به دیگران نشان می‌دهند که چگونه به این تذکر پولس عمل کنند:‏ «با محبّت برادرانه یکدیگر را دوست دارید و هر یک دیگری را بیشتر از خود اکرام بنماید.‏» (‏ رومیان ۱۲:‏۱۰‏)‏ این کار شاید برای پیرانی که در کشورهایی با فرهنگ طبقاتی زندگی می‌کنند،‏ مشکل باشد.‏ به عنوان مثال،‏ در یکی از کشورهای خاور دور،‏ دو کلمه برای لفظ «برادر» وجود دارد،‏ یکی محترمانه و دیگری معمولی.‏ تا اندکی پیش،‏ اعضای جماعت،‏ پیران و افراد سالخوردهٔ جماعت را با لفظ محترمانه خطاب می‌کردند و بقیه را با لفظ معمولی.‏ اما،‏ از آنها درخواست شد که همیشه از لفظ معمولی استفاده کنند زیرا عیسی به پیروانش گفت:‏ «جمیع شما برادرانید.‏» (‏ متّیٰ ۲۳:‏۸‏)‏ در کشورهای دیگر شاید این اختلاف تا این حد محسوس نباشد،‏ با این حال همهٔ ما باید مراقب باشیم که در مقابل تمایل بشری به ایجاد اختلاف طبقاتی،‏ مقاومت کنیم.‏ —‏ یعقوب ۲:‏۴‏،‏ انجیل شریف.‏

۱۷.‏ الف)‏ چرا پیران باید خوشرو باشند؟‏ ب)‏ پیران از چه راههایی می‌توانند در رفتار خود با اعضای جماعت به یَهُوَه اقتدا کنند؟‏

۱۷ درست است که پولس می‌گوید که برخی از پیران شایستهٔ «حرمت مضاعف» می‌باشند،‏ اما باید در نظر داشت که با برادران دیگر فرقی ندارند.‏ (‏ ۱تیموتاؤس ۵:‏۱۷‏)‏ ما می‌توانیم «با دلیری نزدیک به تخت فیض» سلطان عالم بیاییم،‏ اما آیا نباید بتوانیم نزد پیران که باید به یَهُوَه اقتدا کنند برویم؟‏ (‏ عبرانیان ۴:‏۱۶؛‏ اَفَسُسیان ۵:‏۱‏)‏ سرپرستان می‌توانند از تعداد کسانی که برای گرفتن یا دادن توصیه و پیشنهاد به آنها رجوع می‌کنند تشخیص دهند که طرز برخوردشان با دیگران در جماعت چگونه است.‏ ما باید از یَهُوَه درس بگیریم که دیگران را در اجرای طرحهایش شرکت می‌دهد.‏ او با واگذار کردن مسئولیت به دیگران برای آنان ارزش و اعتبار قائل می‌شود.‏ با وجود اینکه برخی پیشنهادات شاهدان دیگر ممکن است غیرعملی به نظر آید،‏ پیران باید از علاقه‌ای که آنها به موضوع نشان داده‌اند قدردانی کنند.‏ به خاطر داشته باش که چگونه یَهُوَه به سؤالهای ابراهیم و فریاد اندوه حَبَقُّوق پاسخ گفت.‏

۱۸.‏ پیران چگونه می‌توانند هنگام اصلاح کسانی که به کمک نیاز دارند،‏ یَهُوَه را سرمشق قرار دهند؟‏

۱۸ در برخی موارد بعضی از برادران مسیحی‌مان نیاز به اصلاح پیدا می‌کنند.‏ (‏ غَلاطیان ۶:‏۱‏)‏ با وجود این هنوز در نظر یَهُوَه ارزشمندند و باید با آنها با احترام رفتار شود.‏ شاهدی اظهار داشت:‏ «وقتی که توصیه‌دهنده با من با احترام رفتار کند،‏ بدون تردید و واهمه پیش او می‌روم.‏» اغلب افراد وقتی با آنها محترمانه رفتار می‌شود،‏ توصیه را بهتر می‌پذیرند.‏ گوش دادن به سخنان کسی که خطایی مرتکب شده است،‏ با وجود آنکه ممکن است وقت زیادی ببرد،‏ پذیرش توصیه را برای او آسانتر می‌سازد.‏ به یاد آور که یَهُوَه چگونه از روی رحمت خود برای اسرائیلیان بارها و بارها دلیل و برهان آورد.‏ (‏ ۲تواریخ ۳۶:‏۱۵؛‏ تیطُس ۳:‏۲‏)‏ توصیه‌ای که با همدلی و همدردی بیان شود به دل شخصی که بدان نیاز دارد خواهد نشست.‏—‏امثال ۱۷:‏۱۷؛‏ فیلپّیان ۲:‏۲،‏ ۳؛‏ ۱پِطْرُس ۳:‏۸‏.‏

۱۹.‏ ما باید چه دیدگاهی در مورد کسانی داشته باشیم که اعتقادات مسیحی ندارند؟‏

۱۹ ما باید به کسانی که شاید در آینده برادر روحانی ما گردند نیز احترام بگذاریم.‏ چنین افرادی ممکن است در پذیرفتن کلام از خود سرعت عمل نشان ندهند،‏ با وجود این باید بردبار باشیم و احترام شخص را حفظ کنیم.‏ یَهُوَه «نمی‌خواهد که کسی هلاک گردد بلکه همه به توبه گرایند.‏» (‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۹‏)‏ آیا ما نباید با یَهُوَه هم‌عقیده باشیم؟‏ با محترم شمردن مردم به طور کلی می‌توانیم راه شهادت دادن به آنها را هموار سازیم،‏ بویژه اگر همیشه از خود نوعدوستی نشان دهیم.‏ البته،‏ تردیدی نیست که باید از معاشرتهایی که خطرات روحانی به دنبال دارند پرهیز کرد.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۳۳‏)‏ با این حال می‌توانیم به کسانی که هم‌اعتقاد ما نیستند ‹ملاطفت نماییم.‏›—‏اعمال ۲۷:‏۳‏.‏

۲۰.‏ سرمشقی که از یَهُوَه و عیسی مسیح می‌گیریم ما را به انجام چه کاری وا می‌دارد؟‏

۲۰ آری،‏ یَهُوَه و عیسی مسیح تک‌تک ما را شایستهٔ احترام می‌دانند.‏ باشد که همیشه طرز عمل آنها را به یاد داشته باشیم و ما نیز در احترام گذاردن به دیگران پیشقدم شویم و همیشه این سخنان سرورمان،‏ عیسی مسیح را آویزهٔ گوش خود سازیم که می‌گوید:‏ «جمیع شما برادرانید.‏»—‏متّیٰ ۲۳:‏۸‏.‏

چگونه پاسخ می‌دهی؟‏

‏• به هم‌ایمانان خود باید به چه چشمی بنگریم؟‏

‏• سرمشقی که یَهُوَه و عیسی به جای گذاردند چگونه ما را وا می‌دارد تا به دیگران احترام بگذاریم؟‏

‏• شوهران و والدین چگونه می‌توانند به دیگران احترام بگذارند؟‏

‏• اگر پیران،‏ مسیحیان دیگر را برادران خود بدانند خواه ناخواه چگونه عمل خواهند کرد؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴]‏

با ابراز قدردانی از همسرت او را محترم بدار

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴]‏

با گوش فرا دادن به سخنان فرزندانت نشان بده که برایشان ارزش قائل هستی

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴]‏

به اعضای جماعت احترام بگذار