مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

مطابق اصول الٰهی رفتار کنیم

مطابق اصول الٰهی رفتار کنیم

مطابق اصول الٰهی رفتار کنیم

‏‹یَهُوَه تو را تعلیم می‌دهد تا سود ببری.‏› —‏ اِشَعْیا ۴۸:‏۱۷‏.‏

۱.‏ چگونه آفریدگار انسان‌ها را هدایت می‌کند؟‏

دانشمندانی که در پی کشف اسرار عالَم‌اند از انرژی عظیمی که در کائنات مشاهده می‌کنند در شگفت می‌باشند.‏ خورشید که ستاره‌ای با اندازهٔ متوسّط است در هر ثانیه انرژی‌ای معادل ۱۰۰ میلیارد بمب هیدروژنی تولید می‌کند.‏ آفریدگار عالَم با قدرت لایتناهی خود این اجرام آسمانی عظیم را کنترل و هدایت می‌کند.‏ (‏ ایّوب ۳۸:‏۳۲؛‏ اِشَعْیا ۴۰:‏۲۶‏)‏ حال،‏ خدا ما انسان‌ها را که مخلوقاتی مختار،‏ دارای توانایی‌های روحانی،‏ اخلاقی،‏ و قدرت استدلال هستیم چگونه هدایت می‌کند؟‏ یَهُوَه ما را با مهربانی به وسیلهٔ قوانین کامل و اصول والای خود و همچنین با تعالیمی که برای شکل دادن وجدانمان در اختیار ما قرار داده است راهنمایی و هدایت می‌کند.‏ —‏ ۲سموئیل ۲۲:‏۳۱؛‏ رومیان ۲:‏۱۴،‏ ۱۵‏.‏

۲،‏ ۳.‏ خدا از چه نوع اطاعتی خوشنود می‌شود؟‏

۲ دل یَهُوَه از مشاهدهٔ انسان‌هایی که اطاعت از او را پذیرفته‌اند شاد می‌گردد.‏ (‏ امثال ۲۷:‏۱۱‏)‏ یَهُوَه ما را همچون آدم‌های ماشینی و فاقد شعور که از قبل برنامه‌ریزی شده‌اند هدایت نمی‌کند.‏ او به ما اراده و اختیار داده است تا با اتخاذ تصمیمات معقولانه در راه درست قدم برداریم.‏ —‏ عبرانیان ۵:‏۱۴‏.‏

۳ عیسی که شخصیّتش بازتاب کامل شخصیّت پدرش بود به شاگردان خود گفت:‏ «شما دوست من هستید اگر آنچه به شما حکم می‌کنم بجا آرید.‏ دیگر شما را بنده نمی‌خوانم.‏» (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۴،‏ ۱۵‏)‏ بنده یا غلام در دوران باستان چاره‌ای جز اطاعت از سَرور خود نداشت.‏ در حالی که دوستی مستلزم ابراز خصوصیّاتی دلنشین است.‏ ما می‌توانیم دوست یَهُوَه باشیم.‏ (‏ یعقوب ۲:‏۲۳‏)‏ این پیوند دوستی با محبّت متقابل استحکام می‌یابد.‏ عیسی اطاعت از خدا را با محبّت به او مربوط نموده گفت:‏ «اگر کسی مرا محبّت نماید،‏ کلام مرا نگاه خواهد داشت و پدرم او را محبّت خواهد نمود.‏» (‏ یوحنّا ۱۴:‏۲۳‏)‏ یَهُوَه از سر محبّت و برای اینکه در طریقی امن گام برداریم ما را دعوت کرده است تا مطابق اصول او رفتار کنیم.‏

اصول الٰهی

۴.‏ اصل چگونه تعریف شده است؟‏

۴ اصل چیست؟‏ اصل چنین تعریف شده است:‏ «حقیقتی فراگیر یا بنیادی:‏ قانون،‏ عقیده،‏ یا فرضیه‌ای جامع و بنیادی که دیگر قوانین و عقاید بر آن استوار یا از آن مشتق شده باشند.‏» مطالعهٔ دقیق کتاب مقدّس مشخص می‌کند که پدر آسمانی ما با در نظر داشتن خیر و صلاح ابدی ما رهنمودهایی بنیادی در اختیارمان قرار داده است که موقعیّت‌ها و جنبه‌های گوناگون زندگی را در بر می‌گیرد.‏ سلیمان پادشاه راجع به فواید دائمی این رهنمودها می‌گوید:‏ «ای پسر من بشنو و سخنان مرا قبول نما،‏ که سالهای عمرت بسیار خواهد شد.‏ راه حکمت را به تو تعلیم دادم،‏ و به طریقهای راستی تو را هدایت نمودم.‏» (‏ امثال ۴:‏۱۰،‏ ۱۱‏)‏ اصول پایه‌ای که یَهُوَه در اختیار ما قرار داده است،‏ تأثیری بسزا بر رابطهٔ ما با او و با هم‌ایمانانمان،‏ و همچنین بر امور پرستش،‏ و امور روزمرهٔ زندگی دارد.‏ (‏ مزمور ۱:‏۱‏)‏ در ادامهٔ مقاله به شماری از این اصول بنیادی اشاره خواهیم کرد.‏

۵.‏ برخی اصول بنیادی کدام‌اند؟‏

۵ به عنوان نمونه،‏ عیسی اصل مربوط به رابطهٔ ما با یَهُوَه را چنین عنوان کرده است:‏ «خداوند خدای خود را به همهٔ دل و تمامی نَفْس و تمامی فکر خود محبّت نما.‏» (‏ متّیٰ ۲۲:‏۳۷‏)‏ به علاوه،‏ یَهُوَه راجع به رابطه و طرز رفتارمان با دیگران اصولی در اختیار ما قرار داده است که از آن جمله می‌توان به اصلی که به «قانون طلایی» معروف است اشاره کرد:‏ «آنچه خواهید که مردم به شما کنند،‏ شما نیز بدیشان همچنان کنید.‏» (‏ متّیٰ ۷:‏۱۲؛‏ غَلاطیان ۶:‏۱۰؛‏ تیطُس ۳:‏۲‏)‏ در خصوص پرستش و عبادتمان کتاب مقدّس به ما گوشزد کرده است:‏ «ملاحظهٔ یکدیگر را بنماییم تا به محبّت و اَعمال نیکو ترغیب نماییم.‏ و از با هم آمدن در جماعت غافل نشویم.‏» (‏ عبرانیان ۱۰:‏۲۴،‏ ۲۵‏)‏ پولُس رسول در مورد امور روزمرهٔ زندگی به این اصل اشاره می‌کند:‏ «خواه بخورید،‏ خواه بنوشید،‏ خواه هر چه کنید،‏ همه را برای جلال خدا بکنید.‏» (‏ ۱قُرِنتیان ۱۰:‏۳۱‏)‏ در کلام خدا اصول بسیار دیگری نیز وجود دارد.‏

۶.‏ وجه تمایز اصل و قانون چیست؟‏

۶ اصول کتاب مقدّس حقایقی زنده و بنیادی‌اند،‏ و مسیحیان باتدبیر سعی می‌کنند این اصول را در دل جای دهند.‏ سلیمان به وحی الٰهی نوشت:‏ «ای پسر من،‏ به سخنان من توجه نما و گوش خود را به کلمات من فرا گیر.‏ آنها از نظر تو دور نشود.‏ آنها را در اندرون دل خود نگاه دار.‏ زیرا هر که آنها را بیابد برای او حیات است،‏ و برای تمامی جسد او شفا می‌باشد.‏» (‏ امثال ۴:‏۲۰-‏۲۲‏)‏ وجه تمایز اصل و قانون چیست؟‏ اصل مبنای قانون است.‏ قانون عموماً به موقعیّت خاصّی محدود می‌شود و مدّت و حوزهٔ اجرای آن محدود است،‏ در حالی که اصل همواره معتبر می‌باشد.‏ (‏ مزمور ۱۱۹:‏۱۱۱‏)‏ اصول الٰهی هرگز کهنه و منسوخ نمی‌گردند.‏ چنانکه اِشَعْیای نبی به وحی الٰهی می‌نویسد:‏ «گیاه خشک شد و گل پژمرده گردید،‏ لیکن کلام خدای ما تا ابدالآباد استوار خواهد ماند.‏» —‏ اِشَعْیا ۴۰:‏۸‏.‏

مطابق اصول تفکّر و رفتار کنیم

۷.‏ کلام خدا چگونه ما را ترغیب می‌کند تا بر مبنای اصول تفکّر و رفتار کنیم؟‏

۷ خدا در کلام خود بارها ما را ترغیب می‌کند تا افکار و رفتاری مطابق اصول داشته باشیم.‏ وقتی از عیسی خواستند شریعت را خلاصه کند،‏ او به دو قاعدهٔ واضح و مختصر اشاره کرد که یکی بر محبّت به یَهُوَه تأکید داشت و دیگری بر محبّت به همنوع.‏ (‏ متّیٰ ۲۲:‏۳۷-‏۴۰‏)‏ عیسی هنگام بیان این دو قاعده به قسمتی از خلاصهٔ اصول بنیادی شریعت موسوی که در تثنیه ۶:‏۴،‏ ۵ عنوان شده است اشاره کرد:‏ «یَهُوَه،‏ خدای ما،‏ یَهُوَه واحد است.‏ پس یَهُوَه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوّت خود محبّت نما.‏» عیسی ظاهراً حکم یَهُوَه در لاویان ۱۹:‏۱۸ را نیز در نظر داشت.‏ سلیمان پادشاه در نتیجه‌گیری واضح،‏ کوتاه،‏ و قاطع خود در پایان کتاب جامعه چکیدهٔ بخش بزرگی از قوانین الٰهی را اینچنین به قلم آورده است:‏ «ختم تمام امر را بشنویم.‏ از خدا بترس و اوامر او را نگاه دار چونکه تمامی تکلیف انسان این است.‏ زیرا خدا هر عمل را با هر کار مخفی خواه نیکو و خواه بد باشد،‏ به محاکمه خواهد آورد.‏» —‏ جامعه ۱۲:‏۱۳،‏ ۱۴؛‏ میکاه ۶:‏۸‏.‏

۸.‏ درک عمیق اصول پایه‌ای کتاب مقدّس چگونه از ما محافظت می‌کند؟‏

۸ درک عمیق چنین اصول بنیادی‌ای به ما کمک می‌کند تا بتوانیم رهنمودهای مربوط به موارد خاص را بهتر درک و به آنها عمل کنیم.‏ اگر اصول بنیادی را کاملاً درک نکنیم و یا نپذیریم،‏ گرفتن تصمیمات عاقلانه دشوار گشته،‏ و چه بسا ایمانمان متزلزل گردد.‏ (‏ اَفَسُسیان ۴:‏۱۴‏)‏ اگر اصول پایه‌ای را به خاطر بسپاریم و در دل خویش جای دهیم بهتر می‌توانیم تصمیم‌گیری کنیم.‏ آری،‏ موفقیّت زمانی حاصل می‌شود که اصول را با درایت به کار گیریم.‏ —‏ یوشَع ۱:‏۸؛‏ امثال ۴:‏۱-‏۹‏.‏

۹.‏ چرا تشخیص و به اجرا گذاردن اصول کتاب مقدّس همیشه کار آسانی نیست؟‏

۹ درک و اجرای اصول کتاب مقدّس دشوارتر از اطاعت از یک سری قوانین است.‏ ما انسان‌های ناکامل معمولاً نمی‌خواهیم به خود زحمت دهیم و بر مبنای اصول استدلال کنیم.‏ وقتی با تصمیم یا موقعیّتی دشوار روبرو می‌شویم ترجیح می‌دهیم به قانون و مقرّرات متوسّل شویم.‏ گاه نزد فرد بالغ مسیحی‌ای،‏ مثلاً یکی از پیران جماعت می‌رویم و توقع داریم قانونی برای موقعیّت خاص ما ارائه دهد.‏ امّا شاید در کتاب مقدّس یا نشریات مبتنی بر آن قانونی مشخص برای موضوع مورد بحث یافت نشود،‏ و اگر هم یافت شود نمی‌توان آن را همه وقت و همه جا به کار گرفت.‏ شاید به یاد داشته باشی که وقتی مردی از عیسی تقاضا کرد:‏ «برادر مرا بفرما تا ارث پدر را با من تقسیم کند،‏» عیسی برای ختم غائله میان این دو برادر به جای آنکه فوراً قانونی ارائه کند به اصلی کلّی اشاره کرد:‏ «زنهار از طمع بپرهیزید.‏» رهنمودی که عیسی ارائه نمود از آن زمان تا کنون همچنان قابل استفاده و مفید است.‏ —‏ لوقا ۱۲:‏۱۳-‏۱۵‏.‏

۱۰.‏ رفتار بر طبق اصول چگونه نیّت قلبی ما را آشکار می‌سازد؟‏

۱۰ شاید افرادی را بشناسی که با اکراه و صرفاً از ترس مجازات شدن یا جریمه دادن قانون را اجرا می‌کنند.‏ کسی که برای اصول احترام قائل است چنین رفتار نمی‌کند.‏ ماهیّت اصول به گونه‌ای است که باعث می‌شود کسانی که به آنها پای‌بندند عملکردشان از صمیم قلب باشد.‏ زیرا غالباً زیر پا گذاشتن اصول کیفر و مجازات فوری به همراه ندارد.‏ لیکن،‏ همین امر فرصت خوبی به فرد می‌دهد تا دلیل اطاعت از یَهُوَه و به عبارت دیگر نیّت قلبی خود را آشکار سازد.‏ نمونهٔ خوب آن یوسف است که درخواست غیراخلاقی زن فوطیفار را رد کرد.‏ با اینکه یَهُوَه هنوز قانونی مکتوب بر ضدّ زنا و مجازاتی مشروع در خصوص رابطه با همسر مردی دیگر ارائه نداده بود،‏ یوسف از اصولی که خدا برای وفاداری زوجین مقرّر داشته بود مطلع بود.‏ (‏ پیدایش ۲:‏۲۴؛‏ ۱۲:‏۱۸-‏۲۰‏)‏ بخوبی می‌توان از عکس‌العمل او ملاحظه کرد که آن اصول تأثیری نافذ بر وی داشت:‏ «چگونه مرتکب این شرارت بزرگ بشوم و به خدا خطا ورزم؟‏» —‏ پیدایش ۳۹:‏۹‏.‏

۱۱.‏ مسیحیان در چه زمینه‌هایی اصول یَهُوَه را راهنمای خود می‌سازند؟‏

۱۱ مسیحیان امروز در موضوعات شخصی‌ای همچون انتخاب دوست،‏ سرگرمی،‏ موسیقی،‏ و نشریه به اصول یَهُوَه نیازمندند.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۳۳؛‏ فیلِپّیان ۴:‏۸‏)‏ شناخت بهتر یَهُوَه و افزایش قدرشناسی ما از او و معیارهایش،‏ وجدان و اخلاق ما را طوری می‌سازد که قادر باشیم تحت هر شرایطی،‏ حتّی در مسائل خصوصی زندگی اصول الٰهی را به کار بندیم.‏ کسی که اصول کتاب مقدّس را راهنمای زندگی خود قرار می‌دهد با حیله و نیرنگ از زیر اجرای قوانین خدا شانه خالی نمی‌کند.‏ همچنین مانند کسانی رفتار نمی‌کند که سعی دارند بی‌آنکه قانون مشخصی را زیر پا گذارند تا حد امکان به مرز خطا و گناه نزدیک شوند.‏ بی‌شک چنین نگرشی مضر است و نتیجهٔ معکوس می‌دهد.‏ —‏ یعقوب ۱:‏۲۲-‏۲۵‏.‏

۱۲.‏ برای آنکه اصول الٰهی راهنمای ما گردد چه چیزی ضرورت دارد؟‏

۱۲ مسیحیان بالغ بخوبی واقف‌اند که برای اجرای اصول یَهُوَه آشنایی با احساس او در مورد موضوعات مختلف ضرورت دارد.‏ مزمورنویس ما را چنین ترغیب کرده است:‏ «ای شما که خداوند را دوست می‌دارید،‏ از بدی نفرت کنید!‏» (‏ مزمور ۹۷:‏۱۰‏)‏ امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹ فهرستی از برخی موضوعات را که یَهُوَه ناپسند می‌داند ارائه می‌دهد:‏ «شش چیز است که خداوند از آنها نفرت دارد،‏ بلکه هفت چیز که نزد جان وی مکروه است.‏ چشمان متکبّر و زبان دروغگو؛‏ و دستهایی که خون بی‌گناه را می‌ریزد؛‏ دلی که تدابیر فاسد را اختراع می‌کند؛‏ پایهایی که در زیان‌کاری تیزرو می‌باشند؛‏ شاهد دروغگو که به کذب متکلّم شود؛‏ و کسی که در میان برادران نزاعها بپاشد.‏» چنانچه در مورد این موضوعات پایه‌ای همیشه احساس یَهُوَه را در زندگی مدّ نظر قرار دهیم خود به خود مطابق اصول رفتار خواهیم کرد.‏ —‏ اِرْمیا ۲۲:‏۱۶‏.‏

ضرورت حسن نیّت

۱۳.‏ در موعظهٔ بالای کوه،‏ عیسی بر چه نوع طرز تفکّری تأکید می‌کرد؟‏

۱۳ دانستن و اجرای اصول همچنین مانع از پرستشی پوچ و ظاهری می‌گردد.‏ پیروی از اصول تفاوت زیادی با مقرّراتی بودن دارد.‏ عیسی این موضوع را بخوبی در موعظهٔ بالای کوه روشن ساخت.‏ (‏ متّیٰ ۵:‏۱۷-‏۴۸‏)‏ باید توجه داشت که شنوندگان عیسی یهودی بودند،‏ و طبعاً می‌بایست مطابق شریعت موسوی رفتار می‌کردند.‏ امّا در واقع،‏ ایشان نظری تحریف‌شده از شریعت داشتند.‏ آنان به جای روح قانون بر نصّ (‏ عین عبارت)‏ آن تأکید می‌کردند.‏ و بیشتر به رسوم خود اهمیّت می‌دادند تا به تعالیم خدا.‏ (‏ متّیٰ ۱۲:‏۹-‏۱۲؛‏ ۱۵:‏۱-‏۹‏)‏ لذا،‏ عامهٔ مردم نیاموخته بودند چطور مطابق اصول فکر کنند.‏

۱۴.‏ عیسی چگونه به شنوندگانش کمک کرد بر مبنای اصول فکر کنند؟‏

۱۴ بر خلاف تعالیم رایج آن زمان،‏ عیسی در موعظهٔ بالای کوه به اصولی اشاره کرد که پنج جنبه از اخلاقیّات را شامل می‌گردد:‏ خشم،‏ ازدواج و طلاق،‏ تعهد،‏ انتقام،‏ همچنین محبّت و نفرت.‏ در هر مورد عیسی بر فایدهٔ پیروی از اصول تأکید نمود.‏ و به این شکل معیارهای اخلاقی والاتری به پیروان خود ارائه داد.‏ برای مثال،‏ در خصوص زنا،‏ او اصلی در اختیار ما قرار داد که نه تنها اَعمال ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد،‏ بلکه از افکار و امیال ما نیز محافظت می‌کند:‏ «هر کس به زنی نظر شهوت اندازد،‏ همان دم در دل خود با او زنا کرده است.‏» —‏ متّیٰ ۵:‏۲۸‏.‏

۱۵.‏ چرا باید از هر گونه تمایل به افراط در اجرای مقرّرات پرهیز کنیم؟‏

۱۵ این مثال روشن می‌سازد که همواره می‌باید معنا و روح اصول یَهُوَه را مدّ نظر قرار دهیم.‏ واضح است که نمی‌توان با تظاهر به پاکی اخلاقی مورد لطف یَهُوَه قرار گرفت.‏ عیسی با اشاره به رحمت و محبّت خدا نادرستی این طرز فکر را آشکار ساخت.‏ (‏ متّیٰ ۱۲:‏۷؛‏ لوقا ۶:‏۱-‏۱۱‏)‏ اگر پیرو اصول کتاب مقدّس باشیم،‏ هیچ گاه سعی نمی‌کنیم مطابق یک سری مقرّرات خشک که از تعالیم کتاب مقدّس فراتر رفته است رفتار کنیم یا دیگران را به تبعیّت از آن مقرّرات واداریم.‏ آنچه اهمیّت دارد پیروی از اصل محبّت و اطاعت از خداست،‏ نه تظاهر به پرستش او.‏ —‏ لوقا ۱۱:‏۴۲‏.‏

نتیجهٔ مسرّت‌بخش

۱۶.‏ نمونه‌هایی از اصولی را که در پس قوانین کتاب مقدّس وجود دارد ذکر کن.‏

۱۶ هنگام اطاعت از یَهُوَه باید در نظر داشته باشیم که در پس قوانین وی اصولی بنیادی وجود دارد.‏ برای نمونه،‏ بر مسیحیان واجب است که از بت‌پرستی،‏ فَحشا،‏ و استفادهٔ ناصحیح از خون بپرهیزند.‏ (‏ اَعمال ۱۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ چه اصولی در پس این اعتقادات مسیحی وجود دارد؟‏ اینکه یَهُوَه خدای غیّور است؛‏ باید به همسر خود وفادار بمانیم؛‏ و یَهُوَه سرچشمهٔ حیات است.‏ (‏ پیدایش ۲:‏۲۴؛‏ خروج ۲۰:‏۵؛‏ مزمور ۳۶:‏۹‏)‏ درک این اصول پایه‌ای پذیرفتن قوانینی که از آن سرچشمه می‌گیرد و همچنین پیروی از آنها را سهل‌تر می‌سازد.‏

۱۷.‏ از درک و اجرای اصول کتاب مقدّس چه نتیجهٔ خوبی حاصل می‌شود؟‏

۱۷ وقتی ما اصول پایه‌ای را درک و اجرا می‌کنیم حقیقتاً به مفید بودن آن پی می‌بریم.‏ امّت خدا در کنار برکات روحانی از لحاظ جسمانی نیز فایدهٔ بسیار می‌برند.‏ به عنوان نمونه،‏ پرهیز از استعمال دخانیات،‏ داشتن رفتاری پاک و عفیف،‏ و احترام به تقدّس خون فرد را از ابتلا به برخی امراض محفوظ نگه می‌دارد.‏ علاوه بر این،‏ وقتی مطابق حقایق کتاب مقدّس زندگی می‌کنیم از لحاظ مالی،‏ اجتماعی،‏ و خانوادگی نیز فایدهٔ بسیار می‌بریم.‏ هر یک از این فواید گواهی است بر ارزش معیارهای یَهُوَه و بر اینکه این معیارها براستی قابل اجرا هستند.‏ با این حال،‏ این فواید دلیل اصلی پیروی از اصول الٰهی نیستند.‏ مسیحیان حقیقی از یَهُوَه اطاعت می‌کنند چون او را دوست می‌دارند،‏ چون او شایستهٔ پرستش است،‏ و اینکه اطاعت از معیارهای یَهُوَه اصولاً کاری عاقلانه است.‏ —‏ مکاشفه ۴:‏۱۱‏.‏

۱۸.‏ اگر می‌خواهیم مسیحی‌ای موفق باشیم چه چیزی را باید راهنمای زندگی خود سازیم؟‏

۱۸ وقتی اصول کتاب مقدّس را راهنمای زندگی خود می‌سازیم به شیوهٔ زندگی برتری دست می‌یابیم که خود می‌تواند اشخاص دیگر را به سوی خدا جلب کند.‏ از همه مهم‌تر آنکه طرز زندگی ما یَهُوَه را اکرام می‌بخشد.‏ ما در می‌یابیم که یَهُوَه حقیقتاً خدایی مهربان است و خیر و صلاح ما را می‌خواهد.‏ وقتی مطابق با اصولی که در کلام یَهُوَه آمده است تصمیم‌گیری می‌کنیم یَهُوَه ما را برکت می‌دهد،‏ و با مشاهدهٔ برکاتش خود را به او نزدیک‌تر حس می‌کنیم.‏ آری،‏ پیوند محبّت میان ما و پدر آسمانی‌مان مستحکم‌تر می‌گردد.‏

آیا به خاطر می‌آوری؟‏

‏• اصل چیست؟‏

‏• تفاوت میان اصل و قانون چیست؟‏

‏• چرا مفید است که بر اساس اصول فکر و عمل کنیم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۵]‏

ویلسون،‏ مسیحی‌ای اهل کشور غَنا مطلع شد که چند روز دیگر قرار است از محل کارش اخراج شود.‏ در روز آخر،‏ شستن اتومبیل مدیر شرکت به او محوّل شد.‏ او مقداری پول در اتومبیل یافت،‏ و سرپرستش به او گفت:‏ ‹چون قرار است امروز اخراج شوی خدا این پول را برایت فرستاده است.‏› امّا،‏ ویلسون اصل صداقت در کتاب مقدّس را به اجرا گذاشت و پول را به مدیر برگرداند.‏ مدیر شرکت که انتظار چنین عملی را نداشت تحت تأثیر صداقت ویلسون قرار گرفت و نه تنها او را اخراج نکرد بلکه فوراً به او کاری دائمی و رتبه‌ای بالا پیشنهاد نمود.‏ —‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۸‏.‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۶]‏

راکیا،‏ زنی اهل آلبانی که حدوداً ۶۰ سال دارد.‏ بعد از یک اختلاف خانوادگی،‏ حدود ۱۷ سال با برادرش قطع رابطه کرد.‏ وی هنگام مطالعهٔ کتاب مقدّس با شاهدان یَهُوَه آموخت که مسیحیان واقعی می‌باید با دیگران در صلح و صفا به سر برند،‏ و از کسی کینه به دل نداشته باشند.‏ او تمام شب را دعا کرد و روز بعد در حالی که قلبش شدیداً به تپش افتاده بود روانهٔ خانهٔ برادرش شد.‏ برادرزاده‌اش در را باز کرد و از دیدن راکیا بسیار جا خورد و پرسید:‏ «کسی فوت کرده است؟‏ چطور شد به خانهٔ ما آمدید؟‏» راکیا گفت که آمده است با برادرش صحبت کند.‏ او سپس در کمال آرامش به برادرش توضیح داد که شناخت یَهُوَه و اصول کتاب مقدّس انگیزهٔ او برای آشتی کردن بوده است.‏ آنان شروع به گریستن کردند و همدیگر را در آغوش کشیدند و این تجدید پیوند را جشن گرفتند!‏ —‏ رومیان ۱۲:‏۱۷،‏ ۱۸‏.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۷]‏

متّیٰ ۵:‏۲۷،‏ ۲۸

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۷]‏

متّیٰ ۵:‏۳

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۷]‏

متّیٰ ۵:‏۲۴

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۷]‏

‏«گروهی بسیار دیده،‏ بر فراز کوه آمد و وقتی که او بنشست شاگردانش نزد او حاضر شدند.‏ آنگاه دهان خود را گشوده،‏ ایشان را تعلیم داد.‏»‏‏—‏ متّیٰ ۵:‏۱،‏ ۲‏.‏