معلّم بزرگمان را سرمشق قرار دهیم
معلّم بزرگمان را سرمشق قرار دهیم
«پس رفته، همهٔ امّتها را شاگرد سازید . . . و ایشان را تعلیم دهید که همهٔ اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند.»—متّیٰ ۲۸:۱۹، ۲۰.
۱، ۲. الف) چرا میتوان گفت همهٔ ما معلّم هستیم؟ ب) در امر تعلیم چه مسئولیت ویژهای بر عهدهٔ مسیحیان حقیقی است؟
آیا تو نیز معلّمی؟ در واقع همهٔ ما به نحوی معلّم هستیم. هر بار که به مسافری گمشده راه را نشان میدهیم، به همکار خود در انجام کاری کمک میکنیم، یا به کودکی نشان میدهیم چگونه بند کفشش را ببندد، در واقع در حکم یک معلّم عمل میکنیم. چنین کمکی احساس رضایت خاطر در ما به وجود میآورد! آیا اینطور نیست؟
۲ ما مسیحیان حقیقی در امر تعلیم مسئولیت ویژهای بر عهده داریم. ما مأموریت یافتهایم که ‹همهٔ امّتها را شاگرد سازیم . . . و ایشان را تعلیم دهیم.› ( متّیٰ ۲۸:۱۹، ۲۰) در جماعت نیز فرصتهای بسیاری برای تعلیم وجود دارد. مردانی واجد شرایط در حکم «شبانان و معلّمان» منصوب شدهاند تا جماعت را بنا کنند. ( اَفَسُسیان ۴:۱۱-۱۳) زنان بالغ مسیحی نیز برای زنان جوانتر در حکم «معلّمان تعلیم نیکو میباشند» و بدیشان در انجام فعالیتهای مسیحی کمک میکنند. ( تیطُس ۲:۳-۵) کتاب مقدّس به ما تأکید کرده است که یکدیگر را تشویق و با کلام خدا بنا کنیم. ( ۱تَسّالونیکیان ۵:۱۱) براستی که چه سعادت بزرگی داریم که میتوانیم در حکم معلّمِ کلام خدا معیارهای روحانی را که فایدهٔ درازمدت دارند به دیگران بیاموزیم!
۳. چگونه میتوانیم کارآیی تعلیم خود را بالا ببریم؟
۳ چگونه میتوانیم کارآیی تعلیم خود را بالا ببریم؟ نخست با سرمشق قرار دادن معلّم بزرگمان عیسی. اما شاید بپرسیم: ‹مگر میتوان عیسی را که مردی کامل بود سرمشق قرار داد؟› درست است، ما نمیتوانیم مثل عیسی معلّمی کامل باشیم. با این حال، هر یک از ما با هر امکان و تواناییای میتواند برای سرمشق قرار دادن عیسی تلاش کند. در اینجا به ذکر چهار شیوهٔ تعلیمی او میپردازیم که عبارتند از: سادگی کلام، سؤالات مؤثر، استدلالهای منطقی، و تشبیهات بجا.
تعلیم به زبانی ساده
۴، ۵. الف) چرا میتوان گفت سادگی از مشخصههای اصلی حقیقت کلام خداست؟ ب) چرا برای ساده تعلیم دادن میباید به کلماتی که استفاده میکنیم توجه کنیم؟
۴ درک حقایق پایهای کلام خدا دشوار نیستند. عیسی در دعا گفت: «ای پدر، . . . تو را ستایش میکنم که این امور را از دانایان و خردمندان پنهان داشتی و به کودکان مکشوف فرمودی!» ( متّیٰ ۱۱:۲۵) یَهُوَه اراده کرده بود که مقصودش تنها بر صادقدلان و متواضعان آشکار گردد. ( ۱قُرِنتیان ۱:۲۶-۲۸) پس میتوان گفت که سادگی، مشخصهٔ اصلی حقیقت کلام خداست.
۵ هنگام اداره کردن مطالعهٔ خانگی کتاب مقدّس یا هنگام بازدید علاقهمندان چگونه میتوانیم با سادگی تعلیم دهیم؟ خوب است ببینیم معلّم بزرگمان عیسی چگونه تعلیم میداد؟ عیسی برای آنکه تعالیم خود را به شنوندگانش که اغلب مردمانی «بیعلم و اُمّی» بودند تفهیم کند، به زبانی ساده سخن میگفت. ( اَعمال ۴:۱۳) پس، شرط اوّل ساده کردن شیوهٔ تعلیممان توجه کردن به کلماتی است که به کار میبریم. نیازی نیست که برای روشنتر کردن کلام خدا از کلمات دشوار و جملات پیچیده استفاده کنیم. «فضیلت کلام» ما چه بسا افراد را بویژه کسانی را که تحصیلات پایین یا محدودیتهای دیگری دارند از حقیقت دور کند. ( ۱قُرِنتیان ۲:۱، ۲) عیسی نشان داد که با استفاده از کلمات ساده و بجا میتوان حقیقت را به نحوی بسیار مؤثر انتقال داد.
۶. چگونه میتوانیم از قرار دادن یکبارهٔ شاگرد کتاب مقدّس در مقابل کوهی از اطلاعات اجتناب کنیم؟
۶ برای ساده کردن شیوهٔ تعلیممان باید توجه داشته باشیم شاگرد کتاب مقدّس را یکباره در مقابل کوهی از اطلاعات قرار ندهیم. عیسی همواره محدودیتهای شاگردانش را در نظر میگرفت. ( یوحنّا ۱۶:۱۲) ما نیز میباید این موضوع را در مورد شاگردان کتاب مقدّس در نظر داشته باشیم. برای مثال، وقتی مطالعهٔ کتاب را با کتاب معرفتی که بشر را به زندگی جاودانی هدایت میکند اداره میکنیم لزومی ندارد که تمام جزئیات را توضیح دهیم. * همچنین نباید با این هدف که حتماً مقدار معینی از کتاب را مطالعه کنیم بسرعت از روی مطالب بگذریم. معقولترین کار آن است که سرعت مطالعه را با نیازها و تواناییهای شاگرد تطبیق دهیم. هدف اصلی ما کمک کردن به شخص است تا شاگرد مسیح و پرستندهٔ یَهُوَه گردد. میباید به شاگرد در صورت لزوم فرصت دهیم تا موضوعات را بروشنی درک کند. این کار باعث میشود حقیقت عمیقاً به دل او بنشیند و وی را به عمل وادارد. — رومیان ۱۲:۲.
۷. چه توصیههایی به ما کمک میکند تا در گفتارهای خود در جماعت با سادگی تعلیم دهیم؟
۷ چگونه میتوانیم در گفتارهای خود در جماعت، بویژه وقتی افرادی جدید در میان حاضران هستند، به نحوی صحبت کنیم که ‹سخنمان قابل فهم› باشد؟ ( ۱قُرِنتیان ۱۴:۹) سه توصیه در این خصوص میتواند بسیار مفید واقع شود. نخست، بجاست کلمات ناآشنایی را که میباید استفاده کنیم توضیح دهیم. مطالعه و شناخت کلام خدا، کلمات ویژهای را به گنجینهٔ لغات ما افزوده است. اگر لازم است از اصطلاحاتی همچون «غلام امین و دانا،» «گوسفندان دیگر،» و «بابل عظیم،» استفاده کنیم میباید با عبارات ساده آنها را توضیح دهیم تا شنونده منظور ما را درک کند. دوّم، باید از زیادهگویی پرهیز کنیم. جملات طولانی و پیچیده باعث پرت شدن حواس شنونده میشود. برای آنکه سخنانمان روشن و واضح باشد میباید کلمات و جملات غیرضروری را حذف کنیم. سوّم، بجاست از پرداختن به موضوعات متعدد بپرهیزیم. اغلب هنگام تحقیق با جزئیات بسیاری آشنا میشویم. بهترین کار آن است که گفتارمان را به چند موضوع اصلی تقسیم کنیم، و تنها به ذکر مطالبی بپردازیم که به موضوعات مورد نظرمان مربوط میشود و در زمان تعیین شده قابل توضیح و بسط میباشد.
استفادهٔ مؤثر از سؤال
۸، ۹. چگونه میتوان سؤالی مطرح کرد که علاقهٔ شنونده را برانگیزد؟ مثالی بیاور.
۸ عیسی به نحوی استادانه با استفاده از سؤال، شاگردانش را یاری میکرد تا نیّت دل خود را به زبان آورند، همچنین بدین وسیله ذهن آنها را به فراگیری و فعالیت وا میداشت. وی به این ترتیب ذهن و دل آنان را تحت تأثیر قرار میداد. ( متّیٰ ۱۶:۱۳، ۱۵؛ یوحنّا ۱۱:۲۶) ما چگونه میتوانیم همچون عیسی به نحو مؤثر سؤال مطرح کنیم؟
۹ در موعظهٔ خانه به خانه با استفاده از سؤال میتوانیم علاقهٔ شنونده را برانگیزیم و به این ترتیب زمینه را برای صحبت در خصوص ملکوت خدا آماده کنیم. اما چگونه میتوانیم سؤالی مطرح کنیم که مناسب علایق شنونده باشد؟ لازمهٔ این کار هوشیاری است. پیش از وارد شدن به خانه خوب است کمی به اطراف بنگریم. مثلاً اگر در حیاط منزل اسباببازی دیده میشود میتوان حدس زد که کودکانی در خانه هستند. پس میتوانیم این سؤال را مطرح کنیم: ‹آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که وقتی فرزندانتان بزرگ شدند دنیا به چه صورت خواهد بود؟› ( مزمور ۳۷:۱۰، ۱۱) همچنین، آیا درِ خانه دارای چندین قفل است یا سیستم دزدگیر در خانه نصب شده است؟ در این صورت میتوان سؤال کرد: ‹آیا فکر میکنیم هیچ وقت ما انسانها بتوانیم در خانهٔ خودمان کاملاً در امنیت باشیم یا بدون هیچ ترسی در هر خیابانی قدم بزنیم؟› ( میکاه ۴:۳، ۴) اگر سطح شیبداری برای صندلی چرخدار در آنجا وجود دارد میتوانیم این پرسش را مطرح کنیم: ‹آیا فکر میکنید زمانی بیاید که همهٔ انسانها در سلامت کامل باشند؟› ( اِشَعْیا ۳۳:۲۴) در کتابچهٔ چگونه گفتگو دربارهٔ کتاب مقدّس را آغاز کنیم و آن را ادامه دهیم؟ پیشنهادهای بسیار دیگری در این خصوص یافت میشود. *
۱۰. چگونه میتوانیم با سؤال به افکار و احساسات دل شاگرد پی ببریم، اما چه موضوعی را باید همیشه در نظر داشته باشیم؟
۱۰ هنگام ادارهٔ مطالعهٔ خانگی کتاب مقدّس چگونه میتوانیم با طرح سؤال به نحوی مؤثر آموزش دهیم؟ البته، ما مانند عیسی نمیتوانیم به نیّت دل انسانها پی ببریم. ولی با سؤالاتی بجا و سنجیده میتوانیم افکار و احساسات شاگرد را به اصطلاح بیرون ‹بکشیم.› ( امثال ۲۰:۵) برای مثال، ممکن است در کتاب معرفت به بخش «چرا زندگی خداپسندانه با خود سعادت به همراه میآورد؟» رسیده باشیم. در آنجا دیدگاه خدا در خصوص تقلب، زنا، و موضوعات دیگر مورد بحث قرار گرفته شده است. شاگرد کتاب مقدّس شاید جواب سؤالات بندها را پیدا کند، اما آیا واقعاً با آن جواب موافق است؟ میتوانیم سؤال کنیم: ‹آیا دیدگاه یَهُوَه در مورد این موضوع منطقی است؟› ‹چگونه میتوان این پند کتاب مقدّس را در زندگی به کار گرفت؟› البته باید همیشه احترام شاگرد را حفظ کنیم و مواظب باشیم که با سؤالات خود باعث خجالت یا تحقیر وی نشویم. — امثال ۱۲:۱۸.
۱۱. سخنرانان چگونه میتوانند به نحوی مؤثر از سؤال استفاده کنند؟
۱۱ سخنرانان نیز میتوانند به نحوی مؤثر از سؤال استفاده کنند. سؤالات معانیبیانی، سؤالاتی که سخنران انتظار جواب از حاضران را ندارد، میتواند شنوندگان را به تعمق و تفکر برانگیزد. ( متّیٰ ۱۱:۷-۹) علاوه بر این، سخنران میتواند بعد از مقدمهٔ سخنرانی با مطرح کردن چند سؤال نکات اصلی را برجسته نماید. میتواند بگوید: «در بحث امروزمان به این سؤالات پاسخ میدهیم. . . .» و در آخر برای مرور بجاست دوباره همان سؤالات را مطرح کند.
۱۲. نمونهای بیاور که نشان دهد چگونه پیران مسیحی میتوانند با استفاده از سؤال همایمانان خود را با کلام خدا تسلّی دهند.
۱۲ پیران مسیحی طی شبانیهای خود میتوانند با کمک سؤالاتی بجا «کوتاهدلان» و افسردگان را با کلام خدا تسلّی دهند. ( ۱تَسّالونیکیان ۵:۱۴) برای مثال، پیر مسیحی برای تسلّی دادن فردی غمگین و نومید میتواند نظر وی را متوجه مزمور ۳۴:۱۸ نماید. در آنجا آمده است: «خداوند نزدیک شکستهدلان است و روحکوفتگان را نجات خواهد داد.» وی برای آنکه مطمئن شود که شخص نکتهٔ آیه را با وضعیت خود ربط داده است میتواند سؤال کند: ‹یَهُوَه به چه کسانی نزدیک است؟ آیا گاهی شده است که خود را ‹شکستهدل› و به اصطلاح ‹روحکوفته› حس کنی؟ اگر کتاب مقدّس میگوید که یَهُوَه نزدیک چنین کسانی است آیا فکر نمیکنی به تو هم نزدیک است؟› چنین سخنان پرمهر و اطمینانبخشی در فرد افسرده جانی تازه میدمد و روحیهاش را طراوت میبخشد. — اِشَعْیا ۵۷:۱۵.
استدلال منطقی
۱۳، ۱۴. الف) با کسی که نمیتواند به وجود خدایی غیرقابل رؤیت ایمان آورد چگونه میتوان استدلال کرد؟ ب) چرا نباید انتظار داشت که همه متقاعد شوند؟
۱۳ هدف ما در خدمت موعظه این است که شنوندهٔ خود را با منطق و استدلال قلباً متقاعد سازیم. ( اَعمال ۱۹:۸؛ ۲۸:۲۳، ۲۴) آیا منظور این است که حتماً از منطقی سخت و پیچیده استفاده کنیم؟ به هیچ وجه. استدلال منطقی لزوماً نباید سخت و پیچیده باشد. استدلالی معقول که به نحوی ساده ارائه شود تأثیری بسیار قویتر دارد. مثالی بزنیم.
۱۴ با کسی که نمیتواند به خدایی غیرقابل رؤیت ایمان آورد چگونه باید استدلال کرد؟ میتوان بر مبنای اصل طبیعی علت و معلول استدلال کرد. میدانیم که هر معلولی علتی دارد. میتوانیم بگوییم: ‹فرض کنید هنگام قدم زدن در منطقهای بایر و دورافتاده با خانهای خوشنما و زیبا روبرو میشوید که انبارهای آن پر از غذا است ( معلول)، حتماً قبول خواهید کرد که کسی ( علتی) آن خانه را ساخته و قفسههای انبار آن را با مواد غذایی پر کرده است. به همین صورت، وقتی طبیعت و وفور غذا در «انبارهای» کرهٔ زمین را میبینیم ( معلول)، آیا منطقی نیست که قبول کنیم کسی ( علتی) آن را به وجود آورده است؟› کتاب مقدّس با منطقی بسیار ساده میگوید: «هر خانهای به دست کسی بنا میشود، لٰکن بانی همه خداست.» ( عبرانیان ۳:۴) با این حال، باید بدانیم که برخی را نمیتوان حتی با منطقیترین استدلالها نیز قانع ساخت. کتاب مقدّس به ما یادآوری میکند که تنها افراد «مستعد» ایمان خواهند آورد. — اَعمال ۱۳:۴۸ د ج؛ ۲تَسّالونیکیان ۳:۲.
۱۵. برای برجسته ساختن خصوصیتها و شیوههای عمل یَهُوَه از چه نحوهٔ استدلالی میتوانیم استفاده کنیم؟ دو نمونه بیاور که طریق استفادهٔ از این نحوهٔ استدلال را نشان دهد.
۱۵ وقتی در خدمت موعظه یا در جماعت تعلیم میدهیم میتوانیم خصوصیتها و شیوههای یَهُوَه را با استدلالهای منطقی برجسته سازیم. یکی از شیوههای مؤثر، استدلالِ ‹چقدر بیشتر› است که عیسی نیز در برخی موارد به کار میبرد. ( لوقا ۱۱:۱۳؛ ۱۲:۲۴) این نحوهٔ استدلال که بر مبنای مقایسه است، میتواند تأثیر بسیار عمیقی بر شنونده بگذارد. مثلاً، برای نشان دادن نامعقول بودن عقیدهٔ دوزخ آتشین میتوانیم بگوییم: ‹هیچ پدر بامحبتی برای تنبیه کودک خود دست او را روی آتش نگه نمیدارد. پس چقدر بیشتر پدر آسمانی مهربان ما باید از عقیدهٔ دوزخ آتشین نفرت داشته باشد!› ( اِرْمیا ۷:۳۱) برای آموزش این موضوع که یَهُوَه به تک تک خادمان خود توجه دارد میتوانیم بگوییم: ‹اگر یَهُوَه حتی نام تک تک ستارگان آسمان را میداند چقدر بیشتر به انسانهایی توجه نشان میدهد که او را دوست میدارند و با خون پرارزش پسرش خریده شدهاند.› ( اِشَعْیا ۴۰:۲۶؛ اَعمال ۲۰:۲۸) چنین استدلالهای قویای کمک میکند تا شنوندهٔ خود را قلباً متقاعد سازیم.
مَثَلها یا تشبیهات بجا
۱۶. چرا استفاده از تشبیه در تعلیم مفید واقع میشود؟
۱۶ استفاده از مثلها یا تشبیهات بجا و مؤثر همچون چاشنی غذا تعالیم ما را دلپذیر میسازند. ارزش این شیوهٔ تعلیم در چیست؟ آموزگاری در این خصوص اظهار داشت: «یکی از پیچیدهترین مهارتهای انسان توانایی وی در تفکر انتزاعی است.» یک تشبیه، تصویری با معنا در ذهن ما ترسیم کرده، به ما در درک موضوعی مورد نظر کمک میکند. عیسی با تبحر خاصی از تشبیه استفاده میکرد. ( مَرقُس ۴:۳۳، ۳۴) ببینیم چگونه میتوانیم به نحوی مؤثر این شیوهٔ تعلیم را به کار گیریم.
۱۷. چهار نکته که تشبیه را مؤثر میسازد کداماند؟
۱۷ چه چیزی تشبیه را مؤثر میسازد؟ نخست، تشبیه باید با توجه به شنوندگانمان انتخاب شود و موقعیتی را به تصویر کشد
که با آن آشنا باشند. عیسی بسیاری از تشبیهات خود را از زندگی روزمرهٔ مردم برمیگزید. دوّم، تشبیه باید تا حد معقولی با نکتهٔ مورد نظرمان مربوط باشد. اگر بخواهیم بزور تشبیهی را به موضوع مورد بحثمان ربط دهیم، بیشتر حواس شنوندگانمان را پرت خواهیم کرد. سوّم، تشبیه را نباید با توضیحات غیرضروری پیچیده کنیم. اگر به یاد داشته باشی عیسی برخی نکات را با جزئیات توضیح میداد، ولی از تشریح نکات غیرضروری پرهیز میکرد. چهارم، کاربرد تشبیهی که استفاده میکنیم باید کاملاً روشن باشد. در غیر این صورت عدهای از حاضران نکتهٔ مورد نظر ما را متوجه نخواهند شد.۱۸. چگونه میتوانیم تشبیهی مناسب پیدا کنیم؟
۱۸ چگونه میتوانیم تشبیهی مناسب پیدا کنیم؟ تشبیه حتماً نباید داستانی طولانی و پر شرح و بسط باشد. تشبیه مختصر میتواند بسیار مؤثر واقع شود. کافی است به نکتهای که مربوط به موضوع مورد بحثمان است فکر کنیم. برای مثال، فرض کنیم که آمرزش الٰهی موضوع مورد بحث است و میخواهیم نکتهٔ موجود در اَعمال ۳:۱۹ را که میگوید یَهُوَه گناهان ما را «محو» میکند، با تشبیهی نشان دهیم. البته خود آیه نیز از نوعی استعاره استفاده کرده است. ولی ببینیم آن را به چه چیز میتوان تشبیه کرد؟ مداد پاککن یا تخته پاککن چطور است؟ میتوانیم بگوییم: ‹وقتی یَهُوَه گناهان ما را میبخشد، مثل این است که با پاککنی آن را کاملاً پاک و محو میکند.› چنین تشبیه سادهای درک موضوع را بسیار آسان میکند.
۱۹، ۲۰. الف) در کجا میتوانیم تشبیهی مناسب پیدا کنیم؟ ب) چند تشبیه خوب را که در نشریات شاهدان یَهُوَه به کار رفته است ذکر کن. ( به کادر رجوع شود.)
۱۹ در کجا میتوان تشبیهی مناسب به شکل داستان واقعی زندگی پیدا کرد؟ برای یافتن چنین تشبیهی میتوانیم در مورد چیزهایی که برای خودمان یا همایمانانمان پیش آمده و یا سرگذشت زندگی ایشان تعمق کنیم. از چیزهای دیگری نیز میتوان به عنوان تشبیه استفاده کرد؛ جانداران، اشیا، برای مثال اشیای خانه، یا حتی موضوعات آشنایی که اخیراً رخ داده است. راز یافتن تشبیهی خوب این است که با دقت و هوشیاری ‹نظارهگر› رویدادهای اطرافمان باشیم. ( اَعمال ۱۷:۲۲، ۲۳) در کتابی مرجع که موضوع بحث آن سخنرانی است میخوانیم: «سخنرانانی که با دقت به زندگی افراد طبقات مختلف اجتماع و مشغولیتهای آنان توجه کرده، مسائل را موشکافانه بررسی میکنند و تا درک کامل مسائل از سؤال کردن باز نمیایستند، تشبیهات بسیاری مییابند و میتوانند به موقع از آنها استفاده کنند.»
۲۰ منابع دیگری نیز برای یافتن تشبیهات مناسب وجود دارد؛ مجلات برج دیدهبانی، «بیدار شوید!» ( انگل.) و نشریات دیگر چاپ شاهدان یَهُوَه. بررسی تشبیهاتی که در این نشریات به کار رفته چیزهای زیادی به ما میآموزد. * به عنوان نمونه، بند یازدهم فصل ۱۷ کتاب معرفت را در نظر بگیریم. در آنجا تنوع شخصیتهای افراد جماعت به اتومبیلهایی تشبیه شده است که با هم در جاده در حرکتاند. چه چیزی این تشبیه را مؤثر ساخته است؟ میبینیم که در این تشبیه از موضوعی کاملاً معمولی و روزمره استفاده شده است و ابهامی در کاربرد آن وجود ندارد. ما میتوانیم از این تشبیهات در تعلیم دادن استفاده کنیم، و در صورت لزوم آن را با نیاز شاگرد یا با موضوع گفتارمان در جماعت تطبیق دهیم.
۲۱. معلّمی قابل و کارآزموده چه اجری میبرد؟
۲۱ معلّمی قابل و کارآزموده اجر فراوان میبرد. در واقع، ما هنگام تعلیم چیزی را با دیگران تقسیم میکنیم و بخشی از تواناییهای خود را در اختیار ایشان قرار میدهیم . همین بخشش شادی عظیمی به همراه دارد، چرا که کتاب مقدّس میگوید: «دادن از گرفتن فرخندهتر است.» ( اَعمال ۲۰:۳۵) شادی ما معلّمان کلام خدا از این است که چیزی بسیار پرارزش و ماندنی، یعنی حقیقت در خصوص یَهُوَه خدا را در اختیار همنوعان خود میگذاریم. و از این رضایت خاطر داریم که میتوانیم معلّم بزرگمان عیسی مسیح را سرمشق قرار دهیم.
[پاورقیها]
^ بند 6 چاپ شاهدان یَهُوَه.
^ بند 9 بخش «مقدمههایی برای استفاده در خدمت موعظه» صفحات ۲-۷ ملاحظه شود. — چاپ شاهدان یَهُوَه.
^ بند 20 برای یافتن نمونههای دیگر میتوان به «فهرست الفبایی نشریات برج دیدهبانی ۱۹۸۶-۲۰۰۰» ( انگل.) زیر عنوان Illustrations چاپ شاهدان یَهُوَه رجوع کنیم.
آیا به یاد داری؟
• هنگام مطالعهٔ خانگی کتاب مقدّس و گفتارهایمان در جماعت چگونه میتوانیم با سادگی تعلیم دهیم؟
• چگونه میتوانیم هنگام موعظه خانه به خانه به نحو مؤثر از سؤال استفاده کنیم؟
• چگونه میتوانیم با استدلالی منطقی خصوصیتها و شیوههای یَهُوَه را برجسته سازیم؟
• در چه منابعی میتوانیم تشبیهاتی مناسب بیابیم؟
[سؤالات مقالهٔ مطالعهای]
[کادر/تصویر در صفحهٔ ۳۱]
آیا این تشبیهات را به یاد میآوری؟
در اینجا به ذکر چند تشبیه مؤثر میپردازیم. میتوانی با مراجعه به مرجعهای ذکرشده بررسی کنی که چگونه هر یک از این تشبیهات نکتهٔ مورد نظر را بخوبی روشن میکند.
• همکاری و هماهنگی مرد و زن در بنای زندگی زناشویی موفق، مانند همکاری و هماهنگی دو بندباز یا دو بازیکن پاتیناژ هنری است. — برج دیدهبانی ۱ ژوئن سال ۲۰۰۱، صفحهٔ ۱۵.
• اظهار نظر و عقیدهمان به شخصی دیگر مانند انداختن توپ به طرف اوست. میتوانیم توپ را به نرمی بیندازیم، یا با چنان قدرتی که شخص را مجروح سازیم. — «بیدار شوید!» ۸ ژانویهٔ ۲۰۰۱، انگلیسی، صفحهٔ ۱۰ .
• یادگیری ابراز محبت مانند فراگیری زبانی جدید است. — برج دیدهبانی ۱ مارس ۱۹۹۹، صفحههای ۱۳، ۱۷.
• گناه موروثی را میتوان به پروندهٔ کامپیوتریای تشبیه کرد که ویروسی در آن وجود دارد. — آیا آفریدگاری وجود دارد که به ما اهمیت بدهد؟، صفحهٔ ۱۵۶.
• همانطور که یک شکارچی برای جلب شکار از طعمه استفاده میکند دیوها نیز برای جلب انسانها از جادوگری و احضار ارواح استفاده میکنند. — معرفتی که بشر را به زندگی جاودانی هدایت میکند، صفحهٔ ۱۱۱.
• همانگونه که فردی خیرخواه و ثروتمند با پرداختن بدهیهای یک کارخانه که ناشی از عدم صداقت مدیر سابق آن بوده است کارخانه را مجدداً به راه میاندازد و کارمندان و کارگران آن را به سر کارهایشان باز میگرداند، عیسی نیز به زمین آمد و نوادگان آدم را نجات بخشید. — برج دیدهبانی ۱ مارس ۱۹۹۹، صفحهٔ ۱۱.
• همانطور که فردی هنردوست برای ترمیم یک شاهکار هنری که آسیب فراوان دیده، به خود زحمت بسیار میدهد، یَهُوَه نیز در پس ناکاملیهایمان خصوصیتهای خوب ما را میبیند و سرانجام ما را به آن کاملیتی که آدم از دست داد میرساند. — برج دیدهبانی ۱۵ فوریهٔ ۱۹۹۰، انگلیسی، صفحهٔ ۲۲.
[تصاویر در صفحهٔ ۲۸]
مسیحیان واقعی معلّمان کلام خدا میباشند
[تصویر در صفحهٔ ۲۹]
پیران مسیحی میتوانند با استفاده از سؤال همایمانان خود را با کلام خدا تسلّی دهند