مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏«محبت یکدیگر را داشته باشید»‏

‏«محبت یکدیگر را داشته باشید»‏

‏«محبت یکدیگر را داشته باشید»‏

‏«به همین همه خواهند فهمید که شاگرد من هستید اگر محبت یکدیگر را داشته باشید.‏»‏‏—‏یوحنّا ۱۳:‏۳۵‏.‏

۱.‏ عیسی پیش از مرگ خود بر چه خصوصیتی تأکید بسیار کرد؟‏

‏«ای فرزندان.‏» (‏ یوحنّا ۱۳:‏۳۳‏)‏ عیسی این عبارت پرمهر را در شب پیش از مرگ خود خطاب به رسولانش به کار برد.‏ بر طبق گزارشات انجیل‌ها در هیچ موقعیت دیگری نمی‌بینیم که عیسی از این عبارت استفاده کرده باشد.‏ اما در آن شب استثنایی او محبت عمیق خود را به رسولانش با چنین لفظ محبت‌آمیز و پراحساسی ابراز داشت.‏ عیسی طی آن شب حدود ۳۰ مرتبه از محبت صحبت کرد.‏ چرا عیسی آنقدر بر محبت تأکید کرد؟‏

۲.‏ چرا ابراز محبت برای مسیحیان اهمیت بسیار دارد؟‏

۲ عیسی خود در توضیح اهمیت محبت گفت:‏ «به همین همه خواهند فهمید که شاگرد من هستید اگر محبت یکدیگر را داشته باشید.‏» (‏ یوحنّا ۱۳:‏۳۵؛‏ ۱۵:‏۱۲،‏ ۱۷‏)‏ آری،‏ محبت برادرانه از خصوصیات مهم پیروان مسیح است.‏ آنچه مسیحیان حقیقی را مشخص و متمایز می‌کند پوشیدن جامه‌ای بخصوص یا برگزاری مراسمی عجیب نیست،‏ بلکه محبت گرم و صمیمانه‌ای است که به یکدیگر ابراز می‌دارند.‏ ابراز این شکل والای محبت دوّمین شرط از سه شرط لازم برای شاگردی مسیح است که در آغاز مقالهٔ قبل بدان اشاره شد.‏ چگونه می‌توانیم این خصوصیت را همچنان در خود حفظ کنیم؟‏

‏‹محبت را فزونی بخشید›‏

۳.‏ پولُس در خصوص ابراز محبت چه پندی داد؟‏

۳ همان محبت والایی که در قرن اوّل در میان پیروان مسیح وجود داشت،‏ امروزه در میان شاگردان حقیقی مسیح نیز مشاهده می‌شود.‏ پولُس رسول به مسیحیان قرن اوّل چنین نوشت:‏ ‹ در خصوص محبت برادرانه،‏ لازم نیست که به شما بنویسم،‏ زیرا خود شما از خدا آموخته شده‌اید که یکدیگر را محبت نمایید؛‏ و چنین هم می‌کنید با همهٔ برادران.‏› با این حال،‏ پولُس اضافه کرد:‏ ‹محبت را فزونی بخشید.‏› (‏ ۱تَسّالونیکیان ۳:‏۱۲؛‏ ۴:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ همهٔ ما مسیحیان باید به این پند پولُس گوش دهیم و ‹محبت به یکدیگر را فزونی بخشیم.‏›‏

۴.‏ بر طبق سخنان پولُس و عیسی می‌باید محبت خود را بویژه متوجه چه کسانی کنیم؟‏

۴ پولُس در همان نامهٔ الهامی هم‌ایمانان خود را تشویق کرد که «کوتاه‌دلان را دلداری دهید و ضعفا را حمایت کنید.‏» (‏ ۱تَسّالونیکیان ۵:‏۱۴‏)‏ وی در موقعیتی دیگر به مسیحیان یادآور شد که کسانی ‹که توانا هستند،‏ ضعف‌های ناتوانان را متحمّل شوند.‏› (‏ رومیان ۱۵:‏۱‏)‏ عیسی نیز در خصوص کمک به ضعفا رهنمودهایی داد.‏ وقتی عیسی پیشگویی کرد که پس از دستگیر شدنش پِطْرُس او را ترک خواهد کرد به او گفت:‏ «هنگامی که تو بازگشت کنی برادران خود را استوار نما.‏» چرا عیسی چنین پندی به او داد؟‏ زیرا می‌دانست دیگران نیز مثل پِطْرُس او را ترک خواهند کرد و از این جهت به کمک نیاز خواهند داشت.‏ (‏ لوقا ۲۲:‏۳۲؛‏ یوحنّا ۲۱:‏۱۵-‏۱۷‏)‏ به همین سبب است که کتاب مقدّس به ما تذکر می‌دهد به افرادی که از لحاظ روحانی ضعیف شده‌اند و به جماعت نمی‌آیند کمک کنیم.‏ (‏ عبرانیان ۱۲:‏۱۲‏)‏ چرا چنین کاری مهم و ضروری است؟‏ با کمک دو حکایتی که عیسی نقل کرد می‌توان به این سؤال جواب داد.‏

گوسفند و دِرهَم گمشده

۵،‏ ۶.‏ الف)‏ دو حکایت کوتاهی که عیسی نقل کرد در مورد چه بودند؟‏ ب)‏ آن حکایات چه موضوعی را در مورد یَهُوَه روشن می‌سازد؟‏

۵ عیسی برای نشان دادن دید یَهُوَه نسبت به گمراه‌شدگان دو حکایت کوتاه نقل کرد.‏ وی در حکایت اوّل شبانی را مثال زده،‏ گفت:‏ «کیست از شما که صد گوسفند داشته باشد و یکی از آنها گم شود که آن نود و نه را در صحرا نگذارد و از عقب آن گم شده نرود تا آن را بیابد؟‏ پس چون آن را یافت،‏ به شادی بر دوش خود می‌گذارد،‏ و به خانه آمده،‏ دوستان و همسایگان را می‌طلبد و بدیشان می‌گوید با من شادی کنید زیرا گوسفند گمشدهٔ خود را یافته‌ام.‏ به شما می‌گویم که بر این منوال خوشی در آسمان رخ می‌نماید به سبب توبهٔ یک گناهکار بیشتر از برای نود و نه عادل که احتیاج به توبه ندارند.‏» —‏ لوقا ۱۵:‏۴-‏۷‏.‏

۶ عیسی در حکایت دوّم زنی را نمونه آورد و گفت:‏ «کدام زن است که ده دِرهَم داشته باشد هرگاه یک دِرهَم گم شود،‏ چراغی افروخته،‏ خانه را جاروب نکند و به دقت تفحّص ننماید تا آن را بیابد؟‏ و چون یافت،‏ دوستان و همسایگان خود را جمع کرده می‌گوید:‏ با من شادی کنید زیرا دِرهَم گمشده را پیدا کرده‌ام.‏ همچنین به شما می‌گویم شادی برای فرشتگان خدا روی می‌دهد به سبب یک خطاکار که توبه کند.‏» —‏ لوقا ۱۵:‏۸-‏۱۰‏.‏

۷.‏ از دو حکایت گوسفند گمشده و دِرهَم گمشده چه می‌آموزیم؟‏

۷ از این دو حکایت کوتاه چه می‌آموزیم؟‏ می‌آموزیم که (‏ ۱)‏ نسبت به کسانی که ضعیف شده‌اند می‌باید چه نگرشی داشته باشیم و (‏ ۲)‏ برای کمک به آنها چه باید بکنیم.‏ در ادامهٔ مقاله به بررسی این دو نکته خواهیم پرداخت.‏

گمشده ولی باارزش

۸.‏ الف)‏ شبان و زن چه عکس‌العملی در برابر چیزی که گم کرده بودند نشان دادند؟‏ ب)‏ عکس‌العمل آنان چه موضوعی را در مورد نگرششان نسبت به آنچه گمشده بود نشان می‌داد؟‏

۸ در این دو حکایت شبان و آن زن چیزی را گم کرده‌اند،‏ ولی آنچه شایان توجه است عکس‌العمل آنهاست.‏ برای مثال،‏ شبان پیش خود نمی‌گوید:‏ ‹گم شد که گم شد.‏ یک گوسفند که چیزی نیست.‏ هنوز ۹۹ گوسفند دیگر دارم.‏› زن هم نمی‌گوید:‏ ‹چرا اینقدر نگران یک سکهٔ گمشده باشم؟‏ من به همین نه دِرهَمی که برایم مانده راضی هستم.‏› خیر،‏ شبان طوری در پی گوسفند گمشده‌اش می‌گردد که گویی همین یک گوسفند را دارد.‏ و زن نیز طوری سکه‌اش را می‌جوید که گویی هیچ پول دیگری ندارد.‏ در هر دو مورد می‌بینیم که شخص برای آنچه گمشده است ارزش بسیار قائل است.‏ از این موضوع چه درسی می‌توان گرفت؟‏

۹.‏ نگرانی شبان و زن در حکایت عیسی معرف چه چیزی است؟‏

۹ قابل توجه است که عیسی از هر دو حکایت چنین نتیجه‌گیری می‌کند:‏ «بر این منوال خوشی در آسمان رخ می‌نماید به سبب توبهٔ یک گناهکار» و «همچنین به شما می‌گویم شادی برای فرشتگان خدا روی می‌دهد به سبب یک خطاکار که توبه کند.‏» نگرانی شبان و زن در دو حکایت عیسی در مقیاس بسیار کوچک‌تر احساس یَهُوَه و مخلوقات آسمانی او را نشان می‌دهد.‏ همانگونه که گوسفند و سکهٔ گمشده در نظر شبان و زن باارزش بودند،‏ کسانی که از طریق راست منحرف می‌شوند و خود را از امّت یَهُوَه جدا می‌سازند در نظر خدا باارزش و عزیز هستند.‏ (‏ اِرْمیا ۳۱:‏۳‏)‏ افرادی که از لحاظ روحانی ضعیف می‌شوند لزوماً متمرّد و سرکش نیستند و چه بسا هنوز تا حدّی مطابق انتظارات یَهُوَه رفتار می‌کنند.‏ (‏ مزمور ۱۱۹:‏۱۷۶؛‏ اَعمال ۱۵:‏۲۹‏)‏ به همین سبب،‏ یَهُوَه مثل همیشه به چنین افرادی فرصت می‌دهد و آنان را فوراً ‹از حضور خود دور نمی‌اندازد.‏› —‏ ۲پادشاهان ۱۳:‏۲۳‏.‏

۱۰،‏ ۱۱.‏ الف)‏ به کسانی که دیگر به جماعت مسیحی نمی‌آیند باید به چه چشمی نگاه کنیم؟‏ ب)‏ با نظر به دو حکایت عیسی چگونه می‌توانیم علاقه و توجه خود را به چنین افرادی نشان دهیم؟‏

۱۰ ما نیز باید همچون یَهُوَه و عیسی به کسانی که دیگر به جماعت مسیحی نمی‌آیند علاقه و توجه نشان دهیم.‏ (‏ حِزْقِیال ۳۴:‏۱۶؛‏ لوقا ۱۹:‏۱۰‏)‏ ما باید به فردی ضعیف به چشم گوسفندی گمشده نگاه کنیم،‏ نه گوسفندی مرده.‏ نباید این طور استدلال کنیم:‏ ‹چرا اینقدر نگران یک شخص ضعیف باشیم،‏ حال آن که بدون وجود او هم کار جماعت بخوبی پیش می‌رود؟‏› خیر،‏ ما به کسانی که خود را کنار کشیده‌اند،‏ لیکن مایل به بازگشت هستند به همان چشمی می‌نگریم که یَهُوَه می‌نگرد؛‏ یَهُوَه ایشان را باارزش می‌داند.‏

۱۱ اما چگونه می‌توانیم علاقه و توجه خود را به چنین افرادی نشان دهیم؟‏ دو حکایت عیسی نشان می‌دهد که می‌باید (‏ ۱)‏ در کمک کردن پیشقدم شویم،‏ (‏ ۲)‏ با مهربانی و ملاحظه رفتار کنیم،‏ و (‏ ۳)‏ از خود همّت به خرج دهیم.‏ بیاییم این نکات را یک به یک بررسی کنیم.‏

باید در کمک کردن پیشقدم شویم

۱۲.‏ عبارت ‹از عقب آن گمشده رفت› چه چیزی را در مورد طرز فکر شبان نشان می‌دهد؟‏

۱۲ عیسی در نخستین حکایت در مورد شبان می‌گوید که او ‹از عقب آن گمشده رفت.‏› آری،‏ شبان شخصاً وارد عمل می‌شود و در پی یافتن گوسفند گمشدهٔ خود برمی‌آید.‏ سختی،‏ خطرات راه و فواصل طولانی او را از یافتن گوسفند گمشده منصرف نمی‌کند.‏ او آنقدر به دنبال گوسفند خود می‌گردد «تا آن را بیابد.‏» —‏ لوقا ۱۵:‏۴‏.‏

۱۳.‏ در عهد باستان چه کسانی به یاری برادران ضعیف‌تر خود شتافتند،‏ و ما چگونه می‌توانیم ایشان را سرمشق قرار دهیم؟‏

۱۳ به همین ترتیب،‏ اغلب فرد قوی‌تر می‌باید پیشقدم شده،‏ به یاری فردی که به تشویق نیاز دارد برود.‏ مردان وفادار عهد باستان بخوبی به این موضوع واقف بودند.‏ برای مثال،‏ یوناتان،‏ پسر شاؤل پادشاه را در نظر بگیریم.‏ وی وقتی متوجه شد که دوست گرامی و عزیزش داود نیاز به دلگرمی و تشویق دارد،‏ «به جنگل آمده،‏ دست او را به خدا تقویت نمود.‏» (‏ ۱سموئیل ۲۳:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ قرن‌ها بعد نیز نَحَمِیای والی هنگامی که پی‌برد برخی از برادران یهودی‌اش ضعیف شده‌اند ‹برخاست› و به ایشان قوّت قلب داد و گفت که ‹خداوند را به یاد آورند.‏› (‏ نَحَمِیا ۴:‏۱۴‏)‏ ما نیز باید از خود همّت به خرج داده ‹برخیزیم› و در کمک کردن به کسانی که ضعیف شده‌اند پیشقدم شویم.‏ در جماعت مسیحی این وظیفه بر دوش چه کسانی است؟‏

۱۴.‏ در جماعت مسیحی چه کسانی باید به یاری ضعیفان بشتابند؟‏

۱۴ در درجهٔ اوّل پیران مسیحی هستند که وظیفه دارند ‹ دست‌های سست را قوی سازند و زانوهای لرزنده را محکم گردانند همچنین به دل‌های خائف بگویند:‏ قوی شوید و مترسید.‏› (‏ اِشَعْیا ۳۵:‏۳،‏ ۴؛‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۱،‏ ۲‏)‏ اما تذکر پولُس مبنی بر اینکه «کوتاه‌دلان را دلداری دهید و ضعفا را حمایت کنید» فقط منحصر به پیران نبود.‏ پولُس این تذکر را خطاب به کل جماعت ‹تَسّالونیکی› عنوان کرد.‏ (‏ ۱تَسّالونیکیان ۱:‏۱؛‏ ۵:‏۱۴‏)‏ پس وظیفهٔ همهٔ اعضای جماعت است که به یاری ضعیفان بشتابند.‏ هر یک از مسیحیان می‌باید مانند شبان حکایت عیسی ‹از عقب گمشده برود.‏› البته با همکاری پیران این کار را به نحو مؤثرتری می‌توان انجام داد.‏ آیا تو شخصاً در جماعت می‌توانی قدمی در راه کمک به فردی ضعیف برداری؟‏

باید مهربان و باملاحظه باشیم

۱۵.‏ دلیل رفتار شبان با گوسفند چه بود؟‏

۱۵ وقتی شبان گوسفند خود را یافت چه کرد؟‏ کتاب مقدّس می‌گوید که آن را ‹بر دوش خود گذاشت.‏› (‏ لوقا ۱۵:‏۵‏)‏ براستی که چه نکتهٔ پراحساس و در عین حال قابل توجهی!‏ گوسفند گمشده احتمالاً چند شبانه‌روز در منطقه‌ای غریب سرگردان بود و امکان داشت شیران به او حمله کنند.‏ (‏ ایّوب ۳۸:‏۳۹،‏ ۴۰‏)‏ شکی نیست که گوسفند گمشده به دلیل کمبود غذا ضعیف شده و نتوانسته است از موانع سر راه عبور کند و خود را به آغل برساند.‏ به همین دلیل است که وقتی شبان گوسفند را می‌یابد زانو زده،‏ با مهربانی او را از زمین بلند می‌کند و بر دوش خود می‌گذارد و با گذشتن از همهٔ موانع گوسفند را به گلّه می‌رساند.‏ ما چگونه می‌توانیم آن شبان را سرمشق قرار دهیم؟‏

۱۶.‏ چرا مهربانی و ملاحظه‌ای که شبان نسبت به گوسفند سرگردان از خود نشان داد برای ما شایان توجه است؟‏

۱۶ دلیل اینکه فردی،‏ دیگر به جماعت مسیحی نمی‌آید نیز شاید خستگی روحانی باشد.‏ چنین شخصی همچون گوسفندی بی‌شبان،‏ بی هدف در منطقه‌ای پرخطر سرگردان می‌شود.‏ وی بدون امنیتی که در آغل یا به عبارت دیگر جماعت مسیحی وجود دارد،‏ بیش از هر زمانی در معرض حملات ابلیس است که «مانند شیر غرّان گردش می‌کند و کسی را می‌طلبد تا ببلعد.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۸‏)‏ به علاوه،‏ وی به دلیل کمبود غذای روحانی ضعیف شده و قادر نمی‌باشد از موانع به تنهایی بگذرد و به جماعت ملحق گردد.‏ لذا،‏ با ما است که به اصطلاح زانو زده،‏ فرد ضعیف را با مهربانی بلند کنیم و او را به جماعت ملحق نماییم.‏ (‏ غَلاطیان ۶:‏۲‏)‏ چگونه؟‏

۱۷.‏ هنگام ملاقات کردن افراد ضعیف چگونه می‌توانیم پولُس رسول را سرمشق قرار دهیم؟‏

۱۷ پولُس رسول اظهار داشت:‏ «وقتی یکی ضعیف است آیا در ضعف او شریک نیستم؟‏» (‏ ۲قُرِنتیان ۱۱:‏۲۹‏،‏ انجیل شریف؛‏ ۱قُرِنتیان ۹:‏۲۲‏)‏ پولُس با همه منجمله با ضعیفان دلسوزی می‌کرد.‏ ما هم باید نسبت به ضعیفان دلسوز باشیم.‏ وقتی به ملاقات برادر یا خواهر مسیحی‌مان که از لحاظ روحانی ضعیف شده است می‌رویم،‏ باید به او اطمینان خاطر بدهیم که یَهُوَه برای او ارزش فراوان قائل است،‏ و همچنین برادران و خواهران دیگرش در جماعت بسیار مشتاق دیدار او هستند.‏ (‏ ۱تَسّالونیکیان ۲:‏۱۷‏)‏ باید همچنین به او اطمینان دهیم که همچون ‹برادری که به جهت تنگی مولود شده است› حاضر به هر گونه کمک و مساعدت هستیم.‏ (‏ امثال ۱۷:‏۱۷؛‏ مزمور ۳۴:‏۱۸‏)‏ به این ترتیب با ابراز احساسات صمیمانه‌مان می‌توانیم رفته‌رفته در او قوّت روحانی لازم را برای پیوستن به گلّهٔ خدا به وجود آوریم.‏ قدم بعدی چیست؟‏ جواب این سؤال را از حکایت زن و دِرهَم گمشده می‌توان یافت.‏

باید همّت به خرج دهیم

۱۸.‏ الف)‏ چرا در حکایت عیسی زن از یافتن سکه منصرف نشد؟‏ ب)‏ زن چه همّتی به خرج می‌دهد،‏ و نتیجهٔ آن چیست؟‏

۱۸ هنگامی که زن دِرهَم خود را گم می‌کند می‌داند که یافتن آن سخت است ولی غیرممکن نیست.‏ اگر سکه در دشتی پر از بوته و گیاه و یا دریاچه‌ای عمیق و پرگل‌ولای افتاده بود مسلّماً از یافتن آن منصرف می‌شد.‏ اما،‏ از آنجا که می‌داند سکه باید جایی در خانه افتاده باشد دقیق و موشکافانه به جستجو می‌پردازد.‏ (‏ لوقا ۱۵:‏۸‏)‏ آن زن،‏ اوّل از همه چراغی را برمی‌افروزد تا خانهٔ تاریکش را روشن کند.‏ سپس،‏ بدقت زمین را جارو می‌زند تا احیاناً صدای سکه را بشنود.‏ در آخر،‏ با چراغ تمام گوشه و کنار اتاق را بدقت برانداز می‌کند تا شاید برق سکه نظرش را جلب کند.‏ و سرانجام با یافتن آن پاداش همّت و تلاش خود را می‌گیرد!‏

۱۹.‏ حکایت زن و سکهٔ گمشده چه درسی در مورد کمک به فردی ضعیف به ما می‌آموزد؟‏

۱۹ چنانکه از جزئیات حکایت عیسی می‌توان ملاحظه کرد،‏ وظیفهٔ مسیحی کمک به ضعفا،‏ وظیفه‌ای نیست که خارج از توانایی ما باشد.‏ ولی واضح است که همّت می‌خواهد.‏ پولُس رسول نیز در همین خصوص به پیران اَفَسُس گفت:‏ «مشقّت کشیده،‏ ضعفا را دستگیری نمایید.‏» (‏ اَعمال ۲۰:‏۳۵الف‏)‏ باید به خاطر داشته باشیم که اگر آن زن فقط سرسری به دنبال سکهٔ خود می‌گشت آن را نمی‌یافت.‏ او بادقت و حساب‌شده عمل نمود و آنقدر همّت به خرج داد «تا آن را بیابد.‏» به همین شکل،‏ اگر ما نیز می‌خواهیم به فردی ضعیف کمک کنیم،‏ باید حساب‌شده عمل کنیم و از خود همّت به خرج دهیم.‏ به چه صورت؟‏

۲۰.‏ برای کمک به ضعفا چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟‏

۲۰ چگونه می‌توانیم ایمان و علاقهٔ فردی ضعیف را تقویت کنیم؟‏ شیوه‌ای خوب برای تقویت چنین شخصی مطالعهٔ کتاب مقدّس از طریق یکی از نشریات مسیحی است.‏ از طریق چنین مطالعه‌ای می‌توان به نحوی پیگیر و حساب‌شده به فرد کمک کرد.‏ در جماعت سرپرست خدمت معمولاً بهترین کسی است که می‌تواند مشخص کند چه کسی می‌تواند به شخص ضعیف کمک کند.‏ سرپرست خدمت ممکن است همچنین نشریه و موضوعی بخصوص را برای مطالعه پیشنهاد کند.‏ همانگونه که در حکایت عیسی،‏ آن زن ابزاری را به کار گرفت،‏ ما نیز ابزار زیادی در اختیار داریم تا به وسیلهٔ آن وظیفهٔ خدادادمان یعنی کمک به ضعفا را به انجام برسانیم.‏ برای این منظور دو ابزار جدید در اختیار ما قرار گرفته است.‏ یکی کتاب پرستش خدای واحد حقیقی و دیگری کتاب به یَهُوَه نزدیک شویم است.‏ *

۲۱.‏ کمک به افراد ضعیف چطور برای همه برکت می‌آورد؟‏

۲۱ وقتی ما به شخصی ضعیف کمک می‌کنیم برای همه برکت می‌آوریم.‏ نخست به خود شخص لذّت ملحق شدن به دوستان حقیقی‌اش را می‌دهیم.‏ خود ما نیز از شادی که در عطا کردن است برخوردار می‌شویم.‏ (‏ لوقا ۱۵:‏۶،‏ ۹؛‏ اَعمال ۲۰:‏۳۵ب‏)‏ با کمک به عضوی از جماعت به گرمی و صمیمیت کلّ جماعت می‌افزاییم.‏ و از همه مهم‌تر،‏ وقتی ما خادمین خدا توجه و علاقه‌ای را که یَهُوَه و عیسی به ضعیفان دارند منعکس می‌کنیم،‏ تمام افتخار و جلال را در واقع به این دو شبان بزرگمان می‌دهیم.‏ (‏ مزمور ۷۲:‏۱۲-‏۱۴؛‏ متّیٰ ۱۱:‏۲۸-‏۳۰؛‏ ۱قُرِنتیان ۱۱:‏۱؛‏ اَفَسُسیان ۵:‏۱‏)‏ براستی چه انگیزه‌ای والاتر از این که همچنان ‹محبت یکدیگر را داشته باشیم›!‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 20 چاپ شاهدان یَهُوَه.‏

آیا می‌توانی توضیح دهی؟‏

‏• چرا ابراز محبت ضروری است؟‏

‏• چرا باید به ضعیفان کمک کنیم؟‏

‏• از دو حکایت گوسفند گمشده و دِرهَم گمشده چه می‌آموزیم؟‏

‏• برای کمک به فرد ضعیف چه قدم‌های مفیدی می‌توانیم برداریم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصاویر در صفحهٔ ۲۴،‏ ۲۵]‏

برای کمک به دیگران باید پیشقدم شویم،‏ مهربان و باملاحظه باشیم،‏ و همّت به خرج دهیم

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۴،‏ ۲۵]‏

کمک به ضعیفان برای همه برکت می‌آورد