مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

مسیحیان اوّلیه و شریعت موسوی

مسیحیان اوّلیه و شریعت موسوی

مسیحیان اوّلیه و شریعت موسوی

‏«شریعت لالای ما شد تا به مسیح برساند.‏»—‏غَلاطیان ۳:‏۲۴‏.‏

۱،‏ ۲.‏ اطاعت از شریعت موسوی چه فوایدی در بر داشت؟‏

در سال ۱۵۱۳ ق.‏د.‏م.‏ یَهُوَه مجموعه قوانینی در اختیار اسرائیلیان قرار داد.‏ یَهُوَه به قوم اسرائیل گفت که اگر از احکام و فرامین او اطاعت کنند ایشان را برکت داده،‏ از زندگی‌ای سعادتمند و رضایت‌بخش بهره‌مند خواهد ساخت.‏ —‏ خروج ۱۹:‏۵،‏ ۶‏.‏

۲ آن قوانین که شریعت موسوی و یا گاهی فقط «شریعت» خوانده می‌شد،‏ «مقدّس و عادل و نیکو» بود.‏ (‏ رومیان ۷:‏۱۲‏)‏ شریعت در انسان فضایلی همچون مهربانی،‏ صداقت،‏ عفت و پاکدامنی،‏ و انسان‌دوستی را به وجود می‌آورد.‏ (‏ خروج ۲۳:‏۴،‏ ۵؛‏ لاویان ۱۹:‏۱۴؛‏ تثنیه ۱۵:‏۱۳-‏۱۵؛‏ ۲۲:‏۱۰،‏ ۲۲‏)‏ شریعت یهودیان را ترغیب می‌کرد که به یکدیگر محبت ورزند.‏ (‏ لاویان ۱۹:‏۱۸‏)‏ ولی در عین حال ایشان را از معاشرت و ازدواج با غیریهودیانی که تحت عهد شریعت نبودند منع می‌کرد.‏ (‏ تثنیه ۷:‏۳،‏ ۴‏)‏ شریعت به مانند ‹ دیواری› یهودیان را از غیریهودیان جدا می‌ساخت و بدین ترتیب امّت خدا را از رسوم و اعتقادات مشرکانه مصون نگاه می‌داشت.‏ —‏ اَفَسُسیان ۲:‏۱۴،‏ ۱۵؛‏ یوحنّا ۱۸:‏۲۸‏.‏

۳.‏ یهودیان وقتی می‌دیدند هیچ کس نمی‌تواند به طور تمام و کمال مطابق شریعت رفتار کند،‏ به چه نتیجه‌ای می‌رسیدند؟‏

۳ اما،‏ حتی وظیفه‌شناس‌ترین یهودیان نیز نمی‌توانستند به طور تمام و کمال مطابق شریعت خدا رفتار کنند.‏ آیا یَهُوَه با دادن شریعت انتظار بیش از اندازه از یهودیان داشت؟‏ خیر.‏ یکی از دلایل یَهُوَه از دادن شریعت این بود که ایشان را از «تقصیرها» و گناهانشان آگاه سازد.‏ (‏ غَلاطیان ۳:‏۱۹‏)‏ شریعت یهودیان صادق را از نیاز مبرمشان به یک نجات‌دهنده آگاه می‌ساخت.‏ و آمدن آن نجات‌دهنده براستی یهودیان وفادار را خرسند ساخت!‏ رستگاری ایشان از گناه و مرگ نزدیک بود!‏ —‏ یوحنّا ۱:‏۲۹‏.‏

۴.‏ منظور پولُس از اینکه «شریعت لالای ما شد تا به مسیح برساند» چه بود؟‏

۴ شریعت موسوی ترتیبی دائمی نبود.‏ پولُس رسول این موضوع را برای هم‌ایمانان خود چنین توضیح داد:‏ «شریعت لالای ما شد تا به مسیح برساند.‏» (‏ غَلاطیان ۳:‏۲۴‏)‏ در دوران باستان لالای یا لَلِه خدمتکاری بود که بچه‌ها را هنگام رفت و آمد از خانه به مدرسه همراهی می‌کرد.‏ خود او معمولاً وظیفهٔ تعلیم را به عهده نداشت،‏ ولی بچه‌ها را نزد آموزگار می‌برد.‏ مقصود از شریعت موسوی نیز این بود که یهودیان خداترس را به مسیح برساند.‏ عیسی وعده داد که ‹هر روزه تا انقضای عالَم همراه پیروانش باشد.‏› (‏ متّیٰ ۲۸:‏۲۰‏)‏ وقتی جماعت مسیحی تشکل یافت کار «لالای،‏» یعنی شریعت به پایان رسید.‏ (‏ رومیان ۱۰:‏۴؛‏ غَلاطیان ۳:‏۲۵‏)‏ اما،‏ برای برخی از مسیحیان یهودی‌نژاد درک این حقیقت مهم و حیاتی چندان آسان نبود.‏ به همین دلیل،‏ ایشان همچنان برخی از احکام شریعت موسوی را،‏ حتی پس از رستاخیز عیسی به جا می‌آوردند.‏ اما بسیاری نیز طرز فکر خود را اصلاح کردند و به این طریق برای ما مسیحیان نمونه‌ای نیکو به جا گذاشتند.‏ چگونگی این موضوع را در ادامه خواهیم دید.‏

پیشرفت در درک اعتقادات مسیحی

۵.‏ از آسمان به پِطْرُس چه خطابی رسید،‏ و چرا عمل کردن به آن برای وی بسیار دشوار بود؟‏

۵ در سال ۳۶ د.‏م.‏ پِطْرُس رسول رؤیایی بسیار عجیب دید.‏ در عالَم رؤیا خطابی به او رسید که از پرندگان و حیواناتی که شریعت آنها را ناپاک می‌خواند ذبح کند و بخورد.‏ تصوّر این عمل برای پِطْرُس بسیار دشوار بود!‏ او ‹هرگز چیز ناپاک یا حرام نخورده بود.‏› بار دیگر خطاب به وی رسید که «آنچه را خدا پاک کرده است،‏ تو حرام مخوان.‏» (‏ اَعمال ۱۰:‏۹-‏۱۵‏)‏ پِطْرُس سعی نکرد در خصوص شریعت از خود سرسختی نشان دهد،‏ بلکه طرز فکر خود را اصلاح کرد.‏ همین سبب شد به کشف فوق‌العاده‌ای در خصوص مقصود الٰهی نایل آید.‏

۶،‏ ۷.‏ پِطْرُس چگونه به این نتیجه رسید که می‌تواند به غیریهودیان موعظه کند،‏ و چه نتیجهٔ دیگری از آن گرفت؟‏

۶ موضوع از این قرار بود که سه مرد به خانه‌ای که پِطْرُس در آن اقامت داشت آمدند،‏ و از وی درخواست نمودند که همراه ایشان به خانهٔ فرد خداترسی به نام کُرنیلیوس برود که البته غیریهودی و نامختون بود.‏ پِطْرُس آن مردان را به داخل خانه دعوت کرد و از ایشان پذیرایی نمود.‏ او مفهوم آن رؤیا را بخوبی درک کرده بود،‏ لذا روز بعد به اتفاق ایشان راهی خانهٔ کُرنیلیوس شد.‏ پِطْرُس در آنجا همه چیز را راجع به عیسی مسیح توضیح داد.‏ و در آن موقع بود که وی این سخن را به زبان آورد:‏ «فی‌الحقیقت یافته‌ام که خدا را نظر به ظاهر نیست،‏ بلکه از هر امّتی،‏ هر که از او ترسد و عمل نیکو کند،‏ نزد او مقبول گردد.‏» سپس نه فقط کُرنیلیوس،‏ بلکه خویشان و دوستان نزدیک وی نیز به عیسی ایمان آوردند و «روح‌القدس بر همهٔ آنانی که کلام را شنیدند،‏ نازل شد.‏» پِطْرُس که دست یَهُوَه را در همه آن رویدادها می‌دید «فرمود تا ایشان را به نام عیسی مسیح تعمید دهند.‏» —‏ اَعمال ۱۰:‏۱۷-‏۴۸‏.‏

۷ پِطْرُس چگونه به این نتیجه رسید که حتی غیریهودیانی که تحت عهد شریعت نیستند می‌توانند پیرو عیسی مسیح گردند؟‏ او با بینش روحانی خود به این نتیجه رسید.‏ وقتی پِطْرُس متوجه شد که خدا با ریختن روح خود بر آن غیریهودیان نامختون در واقع ایشان را مقبول داشته است،‏ برای وی کاملاً مسجل شد که برای تعمید نیز واجد صلاحیت می‌باشند.‏ ظاهراً پِطْرُس همچنین پی برده بود که خدا تعمید آن مسیحیان غیریهودی را مشروط بر اجرای احکام شریعت موسوی نکرده است.‏ اگر تو نیز در آن دوران زندگی می‌کردی آیا حاضر بودی همچون پِطْرُس طرز فکر خود را اصلاح کنی؟‏

برخی همچنان در پی «لالای» می‌رفتند

۸.‏ برخی از مسیحیان اورشلیم راجع به موضوع ختنه چه طرز فکری را برخلاف طرز فکر پِطْرُس ترویج می‌دادند و چرا؟‏

۸ پِطْرُس پس از ترک خانهٔ کُرنیلیوس راهی اورشلیم شد.‏ خبر اینکه غیریهودیان نامختون «کلام خدا را پذیرفته‌اند» به جماعت اورشلیم رسیده بود،‏ و شماری از شاگردان یهودی‌نژاد را ناراحت و پریشان کرده بود.‏ (‏ اَعمال ۱۱:‏۱-‏۳‏)‏ طرفداران «ختنه» با اینکه قبول کرده بودند که امّت‌های غیریهود نیز می‌توانند پیرو عیسی باشند،‏ ولی هنوز پافشاری می‌کردند که بدون اجرای احکام شریعت رستگاری امکان‌پذیر نیست.‏ البته موضوع ختنه در مناطقی که مسیحیان غیریهودی در اکثریت بودند چندان مسئله‌ساز نشده بود.‏ با این حال،‏ این اختلاف نظر به مدت ۱۳ سال ادامه یافت.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱:‏۱۰‏)‏ شکی نیست که این موضوع برای مسیحیان اوّلیه،‏ بویژه برای غیریهودیانی که در مناطق یهودی زندگی می‌کردند آزمایش سختی بوده است!‏

۹.‏ چرا بسیار مهم بود که مسئلهٔ ختنه بسرعت حل شود؟‏

۹ در سال ۴۹ د.‏م.‏ اختلاف نظر در خصوص ختنه به اوج خود رسید.‏ شماری از مسیحیان به اَنطاکیه واقع در اَرام،‏ مکانی که پولُس در آن موعظه می‌کرد آمدند.‏ ایشان در آنجا آموزش می‌دادند که غیریهودیانی که به مسیحیت می‌گروند می‌باید مطابق شریعت ختنه شوند.‏ این موضوع پولُس و بَرنابا را بر آن داشت تا شدیداً با ایشان به منازعه و مباحثه بپردازند!‏ اگر موضوع ختنه در آنجا خاتمه نمی‌یافت یقیناً باعث لغزش برخی مسیحیان یهودی‌نژاد و غیریهودی می‌شد.‏ از این رو،‏ ترتیبی داده شد که پولُس و تنی چند از مسیحیان به اورشلیم رفته از هیئت اداره‌کنندهٔ مسیحی مسئلت بخواهند تا این مشکل را برای همیشه حل کنند.‏ —‏ اَعمال ۱۵:‏۱،‏ ۲،‏ ۲۴‏.‏

نخست اختلاف عقیدهٔ صادقانه و سپس وحدت عقیده!‏

۱۰.‏ هیئت اراده‌کننده برای تصمیم‌گیری راجع به وضعیت غیریهودیان چه نکاتی را مد نظر قرار داد؟‏

۱۰ در جلسه‌ای که تشکیل شد ظاهراً عده‌ای در حمایت از موضوع ختنه و عده‌ای در مخالفت با آن صحبت کردند،‏ اما همگی بر احساسات خود مسلّط بودند.‏ بعد از بحث و گفتگوی فراوان،‏ پِطْرُس و پولُس رسول به شرح نشان‌ها و آیاتی که یَهُوَه در خصوص نامختونان ظاهر ساخته بود پرداختند.‏ آنان توضیح دادند که خدا روح خود را بر غیریهودیان نامختون ریخته است.‏ در واقع سؤال ایشان این بود:‏ ‹آیا جماعت مسیحی می‌تواند افرادی را که خدا مقبول داشته رد کند؟‏› سپس یعقوب شاگرد با خواندن آیاتی از کلام خدا ارادهٔ یَهُوَه را در مورد آن موضوع بخوبی نشان داد.‏ —‏ اَعمال ۱۵:‏۴-‏۱۷‏.‏

۱۱.‏ چه چیزی بر تصمیم‌گیری در خصوص ختنه تأثیر نگذاشت،‏ و چه چیزی نشان می‌دهد که یَهُوَه تصمیم ایشان را برکت داد؟‏

۱۱ نظر همهٔ مسیحیان به هیئت اداره‌کننده دوخته شده بود.‏ آیا پیشینهٔ یهودی آن برادران باعث می‌شد تصمیمی در حمایت از ختنه بگیرند؟‏ خیر.‏ آن مردان وفادار مصمم بودند مطابق کلام خدا و هدایت روح‌القدس عمل کنند.‏ اعضای هیئت اداره‌کننده پس از شنیدن تمام اظهارات مربوط به موضوع،‏ یکرأی موافقت کردند که هیچ یک از مسیحیان غیریهودی را ملزم به مختون شدن و متابعت از شریعت موسوی ننمایند.‏ وقتی این کلام به گوش برادران رسید بسیار شاد شدند و جماعات «روز به روز در شماره افزوده می‌گشتند.‏» مسیحیانی که مطیع رهنمودهای واضح تئوکراتیک بودند برکت یافته،‏ پاسخی بر پایهٔ آیات کلام خدا دریافت نمودند!‏ (‏ اَعمال ۱۵:‏۱۹-‏۲۳،‏ ۲۸،‏ ۲۹؛‏ ۱۶:‏۱-‏۵‏)‏ اما سؤال مهم دیگری هنوز بی‌جواب مانده بود.‏

در خصوص مسیحیان یهودی‌نژاد چطور؟‏

۱۲.‏ چه سؤالی بدون پاسخ مانده بود؟‏

۱۲ هیئت اداره‌کننده در خصوص مسیحیان غیریهودی صریحاً مشخص کرده بود که لزومی به ختنه شدن ندارند.‏ اما در خصوص مسیحیان یهودی‌نژاد چطور؟‏ در تصمیم هیئت اداره‌کننده صریحاً به این موضوع اشاره‌ای نشده بود.‏

۱۳.‏ چرا پافشاری بر اینکه به جا آوردن شریعت موسوی برای رستگاری واجب است اشتباه بود؟‏

۱۳ برخی از مسیحیان یهودی‌نژاد که ‹ در شریعت غیور› بودند همچنان پسران خود را ختنه می‌کردند و برخی از احکام شریعت را به جا می‌آوردند.‏ (‏ اَعمال ۲۱:‏۲۰‏)‏ برخی پا از این هم فراتر گذاشتند و با تأکید اجرای احکام شریعت را شرط لازم برای رستگار شدن مسیحیان یهودی‌نژاد می‌خواندند.‏ اما آنان کاملاً در اشتباه بودند.‏ دلیل آن هم روشن بود.‏ چگونه یک مسیحی می‌توانست برای بخشش گناهانش قربانی بگذراند حال آنکه قربانی مسیح آن قربانی‌ها را منسوخ کرده بود؟‏ همچنین قوانینی را در نظر بگیریم که مانع می‌شد یهودیان با غیریهودیان معاشرت نزدیک داشته باشند.‏ چنین قوانینی کاملاً دست و پای مبشّران غیور مسیحی را می‌بست،‏ چرا که دیگر نمی‌توانستند مطابق تکلیف مسیحی‌شان تمام آنچه عیسی بدیشان حکم کرده بود به غیریهودیان تعلیم دهند.‏ (‏ متّیٰ ۲۸:‏۱۹،‏ ۲۰؛‏ اَعمال ۱:‏۸؛‏ ۱۰:‏۲۸‏)‏ * هیچ گواهی در دست نداریم که نشان دهد این موضوع در جلسهٔ هیئت اداره‌کننده مورد بحث قرار گرفته باشد.‏ با این حال روشن است که جماعت مسیحی بدون کمک و مساعدت رها نشد.‏

۱۴.‏ رسالهٔ الهامی پولُس چه رهنمودی در خصوص شریعت به مسیحیان داد؟‏

۱۴ مسیحیان این بار نیز رهنمودی دریافت نمودند؛‏ لیکن نه به صورت نامه‌ای از طرف هیئت اداره‌کننده،‏ بلکه از طریق رساله‌هایی الهامی به قلم رسولان.‏ به عنوان مثال،‏ می‌توان به پیام قوی‌ای که پولُس رسول به یهودیان و غیریهودیان ساکن روم ارسال داشت اشاره کرد.‏ پولُس در رسالهٔ خود توضیح داد که یهودی واقعی «آن است که در باطن باشد و ختنه آنکه قلبی باشد.‏» (‏ رومیان ۲:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ او در همان رساله،‏ با استفاده از تشبیهی نشان داد که مسیحیان دیگر تحت عهد شریعت نیستند.‏ پولُس چنین استدلال کرد که یک زن نمی‌تواند همسر دو مرد باشد.‏ اما اگر همسرش فوت کند آزاد است تا دوباره ازدواج کند.‏ او در توضیح این تشبیه گفت که مسیحیان مسح‌شده نمی‌توانند هم تحت عهد شریعت باشند،‏ هم متعلّق به مسیح.‏ و توضیح داد که برای متحد شدن با مسیح می‌باید ‹برای شریعت مرده شوند.‏› —‏ رومیان ۷:‏۱-‏۵‏.‏

درک موضوع برای برخی دشوار بود

۱۵،‏ ۱۶.‏ چرا برخی مسیحیان یهودی‌نژاد از درک برخی مسائل در مورد شریعت عاجز ماندند،‏ و این مطلب چه چیزی را در مورد نیاز به هوشیاری روحانی به ما می‌آموزد؟‏

۱۵ استدلال پولُس بسیار منطقی و محکم بود.‏ اما چرا برخی از مسیحیان یهودی‌نژاد از درک آن عاجز ماندند؟‏ یک دلیل آن نداشتن بینش روحانی بود.‏ آنان در تغذیه از خوراک قوی روحانی اهمال می‌کردند.‏ (‏ عبرانیان ۵:‏۱۱-‏۱۴‏)‏ همچنین به طور مرتب در جلسات مسیحی حضور نمی‌یافتند.‏ (‏ عبرانیان ۱۰:‏۲۳-‏۲۵‏)‏ یک دلیل دیگر نیز مربوط به برخی از ویژگی‌های خود شریعت بود.‏ شریعت بر محور چیزهایی قابل رؤیت و ملموس همچون معبد و کهانت قرار گرفته بود.‏ برای شخصی فاقد روحانیت بسیار آسان‌تر بود که شریعت را بپذیرد تا اصول مسیحیت را که بر پایهٔ واقعیات غیر قابل رؤیت قرار گرفته بود.‏ —‏ ۲قُرِنتیان ۴:‏۱۸‏.‏

۱۶ البته پولُس در رسالهٔ خود به غَلاطیان در توضیح اینکه چرا عده‌ای از مدعیان مسیحیت چنان اصرار می‌ورزیدند تا مطابق شریعت عمل کنند به دلیل دیگری نیز اشاره نمود.‏ از توضیحات پولُس می‌بینیم که آن مردان می‌خواستند هنوز عضو یکی از ادیان بزرگ محسوب شوند و بدین طریق چهرهٔ محترمی در میان مردمان داشته باشند.‏ ایشان ابداً دوست نداشتند انگشت‌نمای مردم گردند،‏ لذا به هر سازشی تن می‌دادند تا مورد قبول جامعه قرار گیرند.‏ آری،‏ ایشان بیشتر در پی جلب رضای مردم بودند تا خدا.‏ —‏ غَلاطیان ۶:‏۱۲‏.‏

۱۷.‏ چه موقع موضوع شریعت برای همه کاملاً روشن شد؟‏

۱۷ مسیحیان بصیر و نکته‌سَنج بدقت نوشته‌های الهامی پولُس و دیگران را مطالعه نمودند و در خصوص شریعت به نتیجه‌ای صحیح رسیدند.‏ با این حال،‏ تنها در سال ۷۰ د.‏م.‏ بود که موضوع شریعت برای همهٔ مسیحیان یهودی‌نژاد روشن شد.‏ در آن زمان خدا اجازه داد تا اورشلیم،‏ معبد آن،‏ و تمام گزارشات مربوط به کهانت نابود گردد.‏ از آن تاریخ به بعد به جا آوردن بسیاری از احکام شریعت غیرممکن شد.‏

درسی برای مسیحیان امروز

۱۸،‏ ۱۹.‏ الف)‏ اگر می‌خواهیم از لحاظ روحانی سالم بمانیم می‌باید چه خصوصیتی را در خود پرورش دهیم و از چه عملی اجتناب کنیم؟‏ ب)‏ در مورد اطاعت از رهنمودهایی که از برادران مسئول دریافت می‌کنیم چه درسی از پولُس می‌آموزیم؟‏ (‏ کادر صفحهٔ ۱۷ ملاحظه شود.‏)‏

۱۸ بعد از بررسی این گزارشات تاریخی شاید از خود سؤال کنی:‏ ‹اگر من در آن دوران زندگی می‌کردم و آشکار شدن تدریجی ارادهٔ الٰهی را به چشم می‌دیدم چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دادم؟‏ آیا به سنّت‌های قدیم خود پای‌بند می‌ماندم؟‏ و یا اینکه از خودم صبر نشان می‌دادم تا موضوعات چنانکه باید روشن گردند؟‏ و وقتی موضوعات روشن می‌شدند،‏ آیا با دل و جان از آن حمایت می‌کردم؟‏›‏

۱۹ مسلّماً کسی نمی‌تواند با اطمینان بگوید که اگر در آن زمان می‌زیست چه عکس‌العملی از خود نشان می‌داد.‏ با این حال،‏ می‌توانیم از خود سؤال کنیم:‏ ‹اکنون با چه دیدی به توضیحاتی که در مورد کلام خدا داده می‌شود می‌نگرم؟‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۵‏)‏ وقتی رهنمودی بر پایهٔ کتاب مقدّس داده می‌شود،‏ آیا به آن عمل می‌کنم و سعی دارم بیشتر به نیّت و منظور از دادن آن رهنمود توجه کنم،‏ تا پافشاری کردن روی کلمه به کلمهٔ آن؟‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۴:‏۲۰‏)‏ آیا صبورانه منتظر یَهُوَه می‌مانم تا سؤالاتی را که مدت‌ها بی‌جواب مانده است روشن سازد؟‏› اکنون بسیار مهم و حیاتی است که از غذای روحانی‌ای که در اختیارمان قرار می‌گیرد کمال استفاده را بنماییم،‏ «مبادا که از آن ربوده شویم.‏» (‏ عبرانیان ۲:‏۱‏)‏ باشد که به رهنمودهای یَهُوَه که از طریق کلام خود،‏ روح‌القدس،‏ و سازمان زمینی‌اش به ما می‌دهد بدقت توجه کنیم.‏ با این کار،‏ یَهُوَه ما را تا ابد از موهبت زندگی‌ای سعادتمند و رضایت‌بخش برخوردار خواهد ساخت.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 13 پِطْرُس طی اقامت خود در اَنطاکیه واقع در اَرام از گرمی معاشرت هم‌ایمانان غیریهودی‌اش بسیار لذّت برد.‏ با این حال،‏ وقتی مسیحیان یهودی‌نژاد از اورشلیم به آنجا رسیدند پِطْرُس «از آنانی که اهل ختنه بودند ترسیده،‏ باز ایستاد و خویشتن را جدا ساخت.‏» می‌توان تصوّر کرد که چقدر آن مسیحیان غیریهودی از اینکه رسولی محترم از غذا خوردن با ایشان امتناع ورزیده بود آزرده‌خاطر شدند.‏ —‏ غَلاطیان ۲:‏۱۱-‏۱۳‏.‏

چه پاسخ می‌دهی؟‏

‏• چرا می‌توان گفت که «شریعت لالای ما شد تا به مسیح برساند»؟‏

‏• چه توضیحی می‌توان در مورد عکس‌العمل پِطْرُس و طرفداران «ختنه» نسبت به اصلاحاتی که در درک حقیقت به وجود آمد داد؟‏

‏• چه چیزی در مورد شیوه‌ای که یَهُوَه امروزه در آشکار ساختن مطالب دنبال می‌کند آموختی؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[کادر/تصویر در صفحهٔ ۱۷]‏

پولُس با تواضع آزمونی سخت را پشت سر گذاشت

پولُس در سال ۵۶ د.‏م.‏ پس از سفر میسیونری موفقیت‌آمیز خود،‏ راهی اورشلیم شد.‏ ولی در آنجا آزمونی سخت در انتظار وی بود.‏ خبر تعالیم او مبنی بر منسوخ شدن شریعت به جماعت اورشلیم رسیده بود.‏ مردان پیر جماعت از این می‌ترسیدند که مسیحیان یهودی‌نژاد از سخنان صریح پولُس در مورد شریعت لغزش بخورند و چنین نتیجه‌گیری کنند که مسیحیان به ترتیبات یَهُوَه احترام نمی‌گذارند.‏ در آن جماعت چهار مسیحی یهودی‌نژاد بودند که از پیش نذری کرده بودند؛‏ احتمالاً نذر نذیره.‏ آنان می‌بایست به معبد می‌رفتند و مراسم اختمام نذرشان را به جا می‌آوردند.‏

مردان پیر جماعت از پولُس خواستند آن چهار مرد را تا معبد همراهی کند و هزینهٔ مراسم ایشان را متقبل شود.‏ پولُس تا آن زمان حداقل در دو رسالهٔ الهامی خود با دلیل و برهان نشان داده بود که برای رستگاری لزومی به اجرای احکام شریعت نیست.‏ با این حال او به وجدان دیگران احترام می‌گذاشت.‏ پیش از آن وی چنین نوشته بود:‏ «اهل شریعت را مثل اهل شریعت [گشتم] تا اهل شریعت را سود برم.‏» (‏ ۱قُرِنتیان ۹:‏۲۰-‏۲۳‏)‏ پولُس تحت هیچ شرایطی اصول حیاتی کلام خدا را زیر پا نمی‌گذاشت،‏ و در آن موقعیت صلاح دانست مطابق پیشنهاد مردان پیر جماعت عمل نماید.‏ (‏ اَعمال ۲۱:‏۱۵-‏۲۶‏)‏ انجام آن کار خطا نبود.‏ قوانین مربوط به نذر به هیچ وجه برخلاف کلام خدا نبود و معبد نیز بتکده نبود بلکه برای پرستش پاک مورد استفاده قرار می‌گرفت.‏ پولُس که نمی‌خواست باعث لغزش کسی شود مطابق خواهش مردان جماعت عمل نمود.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۸:‏۱۳‏)‏ بی‌شک این عمل پولُس گواه بر افتادگی و تواضع وی بود؛‏ خصوصیتی که ارزش او را در نظر ما بیشتر می‌کند.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۸‏،‏ ۱۹]‏

در میان مسیحیان اختلاف نظر در خصوص شریعت موسوی چندین سال ادامه یافت