ضرورت اعتماد
ضرورت اعتماد
مسمومیت غذا خوشایند نیست. کسی که بارها مسموم شده باشد لازم میداند که به غذای خود توجه نشان دهد. ولی اجتناب از غذا برای جلوگیری از احتمال خطر مسمومیت، تصمیمی عاقلانه نمیباشد. چنین رویهای نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه منجر به مشکلات بیشتری میشود. بدون غذا هیچ کس نمیتواند برای مدت زیادی دوام آورد.
ضربه خوردن از کسی که به او اعتماد کردهایم نیز خوشایند نیست. کسی که مکرّراً از اعتمادش سوءاستفاده شده است لازم میداند تا در انتخاب اشخاص دقت بیشتری بخرج دهد. با این همه نمیتوان راه حل مشکل را در دوری کردن از مردم یافت. به چه دلیل؟ زیرا بدگمانی به دیگران شادی و سعادت را از ما میرباید. لازمهٔ یک زندگی رضایتبخش، رابطهٔ دوستی با دیگران بر اساس اعتماد دو جانبه میباشد.
کتابی آلمانی در این مورد میگوید: «اعتماد پایهٔ اصلی به وجود آوردن ارتباط با دیگران است.» روزنامهای سوئیسی مینویسد: «اعتماد به دیگران غریزهای است انسانی.» و چون «اعتماد به دیگران به زندگی کیفیت میبخشد» میتوان گفت «نیازی است حیاتی.» همین روزنامه چنین ادامه میدهد که شخص بدون اعتماد به دیگران «نمیتواند با گرفتاریهای زندگی دست و پنجه نرم کند.»
حال که اعتماد به دیگران نیازی است ضروری به چه کسی میتوان بدون ضربه خوردن اعتماد کرد؟
با تمام دل به یَهُوَه اعتماد کنید
کتاب مقدّس میگوید: «با تمام دل به خداوند اعتماد کن.» ( امثال ۳:۵، ترجمهٔ تفسیری) کلام خدا مرتباً ما را تشویق میکند که به یَهُوَه آفریدگارمان اعتماد کنیم.
چه دلیلی برای اعتماد به خدا وجود دارد؟ یکی از دلایل مقدّس بودن یَهُوَه خداست. اِشَعْیا نبی در بارهٔ یَهُوَه نوشت: «مقدّس، مقدّس، مقدّس است خداوند قادر متعال.» ( اِشَعْیا ۶:۳، تفس.) آیا این فکر که یَهُوَه مقدّس است ما را به وی مجذوب نمیکند؟ بدرستی که چنین است زیرا که قدّوسیت یَهُوَه به این معناست که وی پاک است و از هر تخلّف و خطا به دور و کاملاً مورد اعتماد است. وی از هر گونه انحراف و بدگویی مبراست و محال است اعتمادی را که به وی داریم زیر پا گذارد.
۱یوحنّا ۴:۸) اَعمال خدا بر اساس محبت است. قدّوسیت یَهُوَه و دیگر صفات چشمگیرش او را خدایی بینظیر ساخته که میتوان به طور مطلق به او اعتماد کرد. هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند معتمدتر از یَهُوَه باشد.
صفات بارز خدا و اینکه وی مشتاق است این صفات را برای حمایت از خادمانش به کار گیرد دلیلی است برای اعتماد به وی. قدرت عظیمش وی را قادر میسازد تا از ما به بهترین نحوی حمایت کند. عدالت و حکمت کاملش هدایتکنندهٔ روشی است که برای حمایت از ما انتخاب میکند. و محبت خدا وی را برمیانگیزد تا خادمانش را یاری دهد. یوحنّای رسول نوشت: «خدا محبت است.» (شادی در اعتماد به یَهُوَه
دلیل عاقلانهٔ دیگری که میتوان به یَهُوَه اعتماد کرد این است که وی بهتر از هر کس ما را میشناسد. او میداند که هر انسانی نیاز به یک رابطهٔ گرم، مطمئن و بادوام با خالق خود دارد. کسانی که چنین رابطهای با خدا دارند خود را در امنیت احساس میکنند. داود پادشاه چنین نتیجهگیری میکند: «خوشا حالِ کسی که خداوند اعتمادِ خود میگرداند.» ( مزمور ۴۰:۴، ترجمهٔ فاضلخان همدانی ) امروزه میلیونها نفر با داود کاملاً همعقیده هستند.
بگذارید چند نمونه را بررسی کنیم. دُریس در کشورهای دومنیکا، آلمان، یونان و ایالات متحده زندگی کرده است. وی میگوید: «بسیار خوشحالم که به یَهُوَه اعتماد و توکّل دارم. او میداند که چگونه از لحاظ جسمانی، روحانی و عاطفی به من کمک کند. یَهُوَه بهترین دوستی است که تا به حال داشتهام.» وُلفگانگ که مشاور حقوقی است میگوید: «چقدر خوب است به کسی تکیه کنیم که از صمیم قلب به ما علاقه دارد. اعتماد به کسی که نه تنها قادر است آنچه را که برای ما مفید است انجام دهد بلکه حاضر و مایل است به ما کمک کند!» مردی به نامِ هام که در آسیا متولّد شده است ولی در حال حاضر در اروپا زندگی میکند میگوید: «من کاملاً مطمئنم که یَهُوَه همه چیز را تحت کنترل دارد و به هیچ وجه اشتباه نمیکند، پس با خوشحالی به او توکّل میکنم.»
البته ضروری است که هر کدام از ما نه تنها به آفریدگار بلکه به مردم نیز اعتماد کنیم. یَهُوَه همچون دوستی حکیم و با تجربه میتواند به ما در انتخاب اشخاصی که میخواهیم به آنها اعتماد کنیم پند دهد. با مطالعهٔ دقیق کتاب مقدّس میتوانیم پند او را در این زمینه کسب کنیم.
اشخاص قابل اعتماد
مزمورنویس اظهار میکند: «بر رؤسا توکّل مکنید و نه بر اِبن آدم که نزد او اعانتی نیست.» ( مزمور ۱۴۶:۳) این نوشتهٔ الهامی یاد آور این موضوع است که به بسیاری از انسانها نمیتوان اعتماد کرد. حتی متخصصان و کارشناسانِ امور علمی که همچون رؤسای این دنیا هستند خود به خود شایستهٔ اعتمادمان نیستند. راهنماییهای آنان اغلب پر از خطاست و اعتماد به این «رؤسا» میتواند بسرعت به دلسردی و سرخوردگیمان مبدّل گردد.
خروج ۱۸:۲۱، تفس.) از این گزارش چه درسی میآموزیم؟
البته، چنین چیزی نباید ما را نسبت به هر کس بیاعتماد سازد. لذا در انتخاب کسی که میخواهیم به او اعتماد کنیم میباید دقت بیشتری بخرج دهیم. اما چگونه میتوان مردم را محک زد؟ شاید مثالی از قوم باستان اسرائیل در این زمینه به ما کمک کند. وقتی موسی مردانی را برای مسئولیتهای سنگین انتخاب میکرد خداوند به او چنین پندی داد: «از میان قوم اسرائیل افرادی کاردان و خداترس و درستکار که از رشوه متنفر باشند انتخاب کن.» (آن مردان قبل از منتخبشدنشان صفات خدایی را از خود نشان داده بودند. آنان ثابت کرده بودن که مردانی خداترس هستند و از روی حرمت به آفریدگار نمیخواهند خدا را از خود ناخوشنود سازند. برای مردم اسرائیل باستان کاملاً روشن بود که آن مردان معیارهای خدا را در زندگی خود به کار میگیرند. این موضوع که آنان از رشوه متنفر بودند دال بر وجدان پاک آنان بود. به این مفهوم که مقام و قدرت هرگز نمیتوانست ایشان را به فساد بکشاند. آنان از اعتماد دیگران برای به دست آوردن نفع شخصی یا نفع دوستان و آشنایانشان سوءاستفاده نمیکردند.
آیا عاقلانه نیست که امروزه در انتخاب کسانی که مورد اعتماد خود میسازیم چنین معیاری را به کار گیریم؟ آیا کسانی را میشناسید که در طریق خود ترس خدایی را نمایان سازند؟ آیا رفتارشان نمایانگر معیارهای خداست؟ آیا آنان وفادارانه از اَعمال نادرست اجتناب میکنند؟ آیا در اَعمالشان صادق هستند و سعی نمیکنند با فریب موقعیت را به نفع خود تغییر دهند؟ مردان و زنانی که در رفتار خود چنین باشند حقیقتاً که باارزش و مورد اعتماد هستند!
زود دلسرد نشوید
در انتخاب اشخاص میباید صبور بود چون که به مرور زمان میتوان تشخیص داد که شخص قابلاعتماد هست یا خیر. عاقلانهترین روش این است که به تدریج به شخصی اعتماد کنیم. چگونه؟ خوب، میتوان رفتار شخص را برای مدتی زیر نظر قرار داد و ملاحظه کرد که وی در مواقع بخصوص چه واکنشی از خود نشان میدهد. آیا شخص در موضوعات کماهمیت قابلاعتماد است؟ برای مثال، آیا وی آنچه را که قرض گرفته است پس میدهد و یا آن را همان طور که قول داده است بموقع بر میگرداند؟ اگر جواب مثبت باشد، میتوانیم به شخص در امور بزرگتر و جدّیتر نیز اعتماد کنیم. این اصلی است که در کتاب مقدّس آمده است: «آنکه در اندک امین باشد در امر بزرگ نیز امین بُوَد.» ( لوقا ۱۶:۱۰) با دقت کردن در انتخاب شخص و صبور بودن میتوانیم از سرخوردگی جلوگیری کنیم.
چه باید کرد اگر کسی ما را مأیوس سازد؟ اگر از کتاب مقدّس اطلاع داشته باشید به طور حتم به یاد میآورید که عیسی مسیح در شب دستگیریاش از رسولان خود مأیوس شد. زیرا یهودای اسخریوطی به او خیانت کرد و بقیه از ترس پا به فرار گذاشتند. پِطْرُس حتی عیسی را سه بار انکار کرد. ولی عیسی فقط عمل یهودا را عمدی تشخیص داد. با اینکه عیسی در آن موقعیت سخت مأیوس شده بود ولی چند هفته بعد به یازده رسولش ابراز اعتماد نمود. ( متّیٰ ۲۶:۴۵-۴۷، ۵۶، ۶۹-۷۵؛ ۲۸:۱۶-۲۰) ما هم اگر از شخصی مأیوس شده باشیم میباید بررسی کنیم که آیا شخص واقعاً غیرقابلاعتماد است و یا اینکه عمل وی فقط ضعفی موقتی است که زاییدهٔ ناکاملیت میباشد.
آیا شخص قابل اعتمادی هستیم؟
کسی که تصمیم میگیرد در انتخاب معتمدین خود دقت به خرج دهد میباید از خودش نیز سؤال کند: ‹آیا من شخصاً قابل اعتماد هستم؟ چه معیارهای معقولانهای از اعتماد را میباید در خود و دیگران جویا باشم؟›
شخص قابلاعتماد همیشه راستگوست. ( اَفَسُسیان ۴:۲۵) وی به هیچ وجه برای به دست آوردن دل دیگران حرف خود را تغییر نمیدهد. اگر قولی میدهد با تمام وجود سعی میکند تا پای حرف خود بایستد. ( متّیٰ ۵:۳۷) اگر کسی او را محرم خود داند سرّش را برای دیگران فاش نمیسازد. شخص معتمد به زوج خود وفادار میماند. به عکسها و فیلمهای مبتذل نگاه نمیکند، تخیلات جنسی در ذهن خود نمیپروراند و از گفتگو و همنشینی با جنس مخالف نظر سوء ندارد. ( متّیٰ ۵:۲۷، ۲۸) وی در راه تأمین زندگی خود و خانوادهاش بسیار کوشاست و سعی نمیکند خرج خود را به گردن دیگران اندازد. ( ۱تیموتاؤس ۵:۸) مد نظر داشتن این اصول کتاب مقدّس به ما کمک میکند تا اشخاص قابلاعتماد را تشخیص دهیم. مهمتر از همه پایبند بودنمان به این معیارها سبب میشود تا دیگران نیز به ما اعتماد کنند.
زندگی در دنیایی که بتوان به همهٔ مردم اعتماد کرد بسیار خوشایند است. دنیایی که دیگر جایی برای دلسردی و یأس در آن وجود نخواهد داشت! آیا این فقط یک رؤیاست؟ این برای کسانی که با جدّیت به وعدههای کتاب مقدّس مینگردند به هیچ وجه یک رؤیا نیست. کلام خدا آمدن یک «زمین جدید» زیبا را نبوّت میکند که از هر فریب، دروغ و سوءاستفاده به دور است و در آن ناله، مریضی و حتی مرگ جای ندارد! ( ۲پِطْرُس ۳:۱۳؛ مزمور ۳۷:۱۱، ۲۹؛ مکاشفه ۲۱:۳-۵) آیا چنین چشماندازی حقیقتاً باارزش نیست؟ شاهدان یَهُوَه با شادی تمام حاضرند که این اطلاعات حیاتی را در اختیار شما قرار دهند.
[تصویر در صفحهٔ ۴]
بیاعتمادی به دیگران شادی را از ما میرباید
[تصویر در صفحهٔ ۵]
معتمدترین شخص یَهُوَه خداست
[تصاویر در صفحهٔ ۷]
همهٔ ما در روابطمان با دیگران نیاز به اعتماد دو جانبه داریم