مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

چه کسانی در روزگار ما خدا را جلال می‌دهند؟‏

چه کسانی در روزگار ما خدا را جلال می‌دهند؟‏

چه کسانی در روزگار ما خدا را جلال می‌دهند‏؟‏

‏«ای خداوند،‏ مستحقی که جلال و اکرام و قوّت را بیابی.‏» —‏ مکاشفه ۴:‏۱۱‏.‏

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ در رشته مهندسی بیومی‌مِتیک از چه نمونه‌هایی استفاده می‌شود؟‏ ب)‏ در اینجا چه سؤالی مطرح شده است و جواب آن چیست؟‏

حدود پنجاه سال پیش یک مهندس سوئیسی به نام ژُرژ دِمسترال،‏ سگش را برای گردش از خانه بیرون برد.‏ او بعد از بازگشت به خانه متوجه شد که دانه‌های گوی مانندی به نام خارگوی به لباس او و موهای سگش چسبیده‌اند.‏ وقتی با کنجکاوی آن‌ها را زیر میکروسکوپ بررسی کرد در شگفتی فرو رفت چون سطح دانه‌ها از خارهای قلاب‌مانندی پوشیده شده بود و به وسیلهٔ این قلاب‌ها خود را به هر جسمی که سطحش از حلقه‌های کوچکی تشکیل شده بود متصل می‌کردند.‏ ژُرژ دِمسترال بعد از مدتی نوار نایلونی به‌هم‌چسب را ابداع کرد که آن را وِلکرو می‌نامند.‏ این مهندس سوئیسی تنها کسی نبود که در ابداع خود از طبیعت الهام گرفت.‏ برادران رایت در ایالات متحده آمریکا بعد از زیر نظر گرفتن پرندگان بزرگ در حین پرواز موفق به طراحی هواپیما شدند.‏ همچنین یک مهندس فرانسوی به نام الکساندر گوستاو ایفل،‏ با توجه ساختمان بدن انسان و اصولی که باعث می‌شود استخوان ران وزن بدن را تحمّل کند،‏ برجی را طراحی و بنا کرد که به نام او معروف می‌باشد.‏

۲ در علم مهندسی رشته‌ای وجود دارد که به آن بیومی‌مِتیک می‌گویند و همان طور که در مثال‌های بالا دیدیم در آن از طرح‌های موجود در طبیعت تقلید می‌شود.‏ * در اینجا یک سؤال معقولانه مطرح می‌کنیم:‏ چند بار شنیده‌اید که این ابداع‌گران افتخار کشفیات خود را به کسی که تمام مخلوقات را بدون عیب طراحی کرده،‏ داده باشند؟‏ یعنی کسی که خارگوی،‏ پرندگان بزرگ و بدن انسان را طراحی کرده و ابداع‌گران در طرح‌های خود از آن‌ها استفاده کرده‌اند.‏ حقیقت دردناک دنیای امروز این است که افتخار و جلالی را که شایستهٔ خداست کمتر به او نسبت می‌دهند.‏

۳،‏ ۴.‏ مفهوم کلمهٔ عبری که «جلال» ترجمه شده است چیست و هنگامی که در مورد یَهُوَه از آن استفاده می‌شود به چه چیز اشاره می‌کند؟‏

۳ عده‌ای ممکن است فکر کنند اگر خدا پر جلال و پر شکوه است،‏ آیا احتیاجی است که ما او را جلال دهیم؟‏ بله،‏ یَهُوَه پر جلال‌ترین وجود در عالَم می‌باشد اما همهٔ انسان‌ها در گفتار و اَعمال خود این موضوع را تأیید نکرده و جلال و شکوهی را که شایستهٔ اوست به او نسبت نمی‌دهند.‏ در کتاب مقدّس کلمه عبری که «جلال» ترجمه شده است اهمیت،‏ مقام و عظمت را در نظر ما می‌آورد.‏ به کار بردن این لغت برای یک شخص،‏ او را در نظر دیگران با شکوه جلوه می‌دهد.‏ به این دلیل اعتراف به جلال خدا باعث می‌شود عظمت و شکوه او در نظر انسان آشکار شود.‏

۴ امروزه عدهٔ بسیار قلیلی به چیزهایی که باعث شکوه خدا می‌شود توجه می‌کنند.‏ (‏ مزمور ۱۰:‏۴؛‏ ۱۴:‏۱‏)‏ در حقیقت انسان‌های تحصیل‌کرده و بانفوذ جامعه ممکن است خدا را رد نکنند،‏ اما غالباً افکار مردم را در جهتی سوق می‌دهند که خالق پر جلال عالَم را بی‌حرمت می‌کنند.‏ آن‌ها چگونه این کار را انجام می‌دهند؟‏

‏‹ایشان را عذری نیست›‏

۵.‏ دلایل غیرمنطقی دانشمندان برای مردود ساختن آفرینش چیست؟‏

۵ بسیاری از دانشمندان اصرار می‌ورزند که خدایی وجود ندارد.‏ اما چگونه شگفتی‌های خلقت را که انسان یکی از آن‌ها است،‏ توجیه می‌کنند؟‏ آن‌ها این شگفتی‌ها را به نظریهٔ تکامل که بر مبنای حدس و گمان استوار است،‏ نسبت می‌دهند.‏ برای مثال،‏ اِستیفان جِی گولد که طرفدار نظریهٔ تکامل است می‌نویسد:‏ «وجود انسان مدیون یک گروه از ماهیان عجیب با باله‌های غیرعادی است.‏ این باله‌ها برای زندگی بر روی خشکی به پا تبدیل شده‌اند.‏ .‏ .‏ ممکن است ما به دنبال جواب قانع‌کننده‌تر دیگری باشیم اما هیچ جوابی از این بهتر پیدا نخواهیم کرد.‏» همچنین دو دانشمند دیگر به نام‌های ریچارد لیکی و راجر لِوین می‌گویند:‏ «شاید وجود نوع بشر یک اشتباه بزرگ بیولوژیکی بوده است.‏» حتی بعضی از دانشمندان زیبایی و طراحی در طبیعت را تحسین می‌کنند اما افتخار آن را به خدا نمی‌دهند.‏

۶.‏ چه کسانی مانع می‌شوند مردم جلال و افتخار را به خدایی نسبت دهند که خالق همه چیز می‌باشد؟‏

۶ بعضی افراد تحصیل‌کرده نظریهٔ تکامل را به عنوان حقیقتی محض قبول کرده اینچنین القا می‌کنند که فقط مردم عامی این نظریه را رد می‌کنند.‏ اما بیایید ببینیم واکنش مردم در قبال این اِعمال عقیده چیست؟‏ چند سال پیش مردی که با نظریهٔ تکامل آشنایی بسیار داشت با عده‌ای که این نظریه را قبول کرده بودند مصاحبه کرد.‏ او گفت:‏ «من در مصاحبهٔ خود متوجه شدم که اکثر این افراد شنیده بودند که انسان‌های با هوش این فرضیه را قبول می‌کنند از این رو پیرو آن شده بودند.‏» آری،‏ هنگامی که افراد تحصیل‌کرده عقاید خود را که بر اساس انکار وجود خداست ابراز می‌کنند مانع از این می‌شوند که دیگران جلال و افتخار را به خدا که خالق همه چیز است نسبت دهند.‏ —‏ امثال ۱۴:‏۱۵،‏ ۱۸‏.‏

۷.‏ طبق رومیان ۱:‏۲۰‏،‏ به واسطهٔ مخلوقات به چه چیز می‌توان پی‌برد و چرا؟‏

۷ آیا دانشمندان با در دست داشتن شواهد و حقایق به این نتیجه رسیده‌اند؟‏ به هیچ وجه!‏ اگر به اطراف خود بنگریم خواهیم دید با شواهدی احاطه شده‌ایم که دال بر وجود خداست.‏ پولُس رسول در بارهٔ خدا نوشت:‏ «زیرا که چیزهای نادیدهٔ او یعنی قوّت سَرمَدی و الوهیّتش از حین آفرینش عالَم [و انسان] به وسیلهٔ کارهای او فهمیده و دیده می‌شود تا ایشان [بی‌ایمانان] را عذری نباشد.‏» (‏ رومیان ۱:‏۲۰‏)‏ آفریدگار نشانه‌هایی قابل رؤیت از صنعت دست‌های خود به جای گذاشته است.‏ منظور پولُس از گفتهٔ مذکور این است که انسان از ابتدای خلقتش با دیدن مخلوقات می‌توانسته به وجود آفریدگار پی‌ببرد.‏ اما کجا می‌توان این نشانه‌ها را مشاهده کرد؟‏

۸.‏ الف)‏ چگونه آسمان بر قدرت و حکمت خدا دلالت دارد؟‏ ب)‏ چرا می‌توان گفت که عالَم باید به وجود آورنده‌ای داشته باشد؟‏

۸ آسمان پر ستاره وجود خدا را شهادت می‌دهد.‏ در مزمور ۱۹:‏۱ آمده است:‏ «آسمان جلال خدا را بیان می‌کند.‏» در اینجا منظور از «آسمان» خورشید،‏ ماه و ستارگان می‌باشد که گواهی است بر قدرت و حکمت خدا.‏ تعداد بی‌شمار ستارگان آسمان ما را مبهوت و متحیّر می‌کنند.‏ و تمام اجرام آسمانی با هدفی مشخص و بنا بر قوانین دقیق فیزیکی در مدارهای خود در حرکت می‌باشند.‏ * (‏ اِشَعْیا ۴۰:‏۲۶‏)‏ آیا این معقولانه به نظر می‌رسد که ادعا کنیم چنین نظم و دقتی اتفاقی رخ داده است؟‏ نکتهٔ جالب اینجاست که بعضی از دانشمندان اظهار می‌کنند که عالَم یکباره ظاهر شده است.‏ یک پروفسور در این باره چنین شرح می‌دهد:‏ «اینکه عالَم همیشه وجود داشته و دارای آغازی نبوده است بیشتر با نظر مُلحدان و آگنوستیک ها (‏ کسانی که امکان شناخت عالَم را نفی می‌کنند)‏ مطابقت دارد چون اگر قبول کنیم که عالَم دارای آغازی بوده است طبعاً باید به وجود آورنده‌ای نیز داشته باشد زیرا چه کسی می‌تواند معلول بدون علّت را بپذیرد؟‏»‏

۹.‏ چگونه حکمت یَهُوَه در مخلوقات او مشهود است؟‏

۹ ما بر روی زمین نشانه‌های بسیاری را نیز مشاهده می‌کنیم که حاکی از وجود خداست.‏ مزمورنویس اظهار داشت:‏ «خداوندا،‏ کارهای دست تو چه بسیار است.‏ همه آن‌ها را از روی حکمت انجام داده‌ای.‏ زمین از مخلوقات تو پر است.‏» (‏ مزمور ۱۰۴:‏۲۴‏،‏ ترجمهٔ تفسیری ‏)‏ مخلوقات یَهُوَه از جمله حیوانات،‏ نشانی از حکمت او می‌باشند.‏ همان طور که قبلاً ذکر شد دانشمندان معمولاً از طرح ساختمان بدن جانوران الهام گرفته سعی می‌کنند آن را تقلید کنند.‏ به چند مثال دیگر توجه کنید.‏ پژوهشگران امیدوارند با تحقیق بر روی شاخ گوزن،‏ کلاه‌های ایمنی محکم‌تری بسازند؛‏ آن‌ها برای ساختن سمعک‌های بهتر آزمایشاتی روی یک نوع مگس که دارای حس شنوایی بسیار قوی است،‏ انجام داده‌اند؛‏ و همچنین با مطالعه روی بال جغدها قصد دارند هواپیماهایی بسازند که رادارها قادر به گرفتن آن‌ها نباشد.‏ اما هر قدر هم که این دانشمندان تلاش کنند،‏ دست‌آوردهای‌شان نمی‌تواند مانند نمونهٔ کاملی باشد که در طبیعت یافت می‌شود.‏ کتاب «تقلید گری،‏ ابداع از طبیعت» (‏ انگل‍.‏)‏ می‌گوید:‏ «انسان‌ها در پی انجام کارهایی هستند که موجودات زندهٔ دیگر آن‌ها را با مصرف انرژی کمتر،‏ آلوده نکردن محیط زیست و به خطر نینداختن نسل خود،‏ انجام می‌دهند.‏» در حقیقت،‏ این را می‌توان حکمت نامید!‏

۱۰.‏ چرا انکار وجود طراحی بزرگ غیر منطقی است؟‏ توضیح دهید.‏

۱۰ تفاوتی نمی‌کند،‏ چه به آسمان بنگریم و چه به زمین و مخلوقات روی آن،‏ همه مملوّ از شواهدی است حاکی از وجود یک خالق.‏ (‏ اِرْمیا ۱۰:‏۱۲‏)‏ همهٔ ما از صمیم دل با مخلوقات نادیدنی آسمانی موافقیم که فریاد برمی‌آورند:‏ «ای خداوند،‏ مستحقی که جلال و اکرام و قوّت را بیابی،‏ زیرا که تو همهٔ موجودات را آفریده‌ای و محض ارادهٔ تو بودند و آفریده شدند.‏» (‏ مکاشفه ۴:‏۱۱‏)‏ بسیاری از دانشمندان نمی‌توانند شواهد وجود خالق را با چشم دل خود مشاهده کنند در صورتی که با چشمان خود طراحی و ساختار آن‌ها را تحسین می‌کنند.‏ (‏ اَفَسُسیان ۱:‏۱۸‏)‏ تحسین طراحی و زیبایی موجودات زنده در طبیعت،‏ ولی انکار خالقی که آن‌ها را طراحی کرده است درست مانند آن است که تابلوی نقاشی بسیار زیبایی را تحسین کرده ولیکن وجود هنرمندی که آن اثر را به جای گذاشته است انکار کنیم.‏ آیا این غیر منطقی نیست؟‏ جای تعجب نیست که هیچ «عذری» برای کسانی که با سرسختی وجود خدا را نمی‌پذیرند،‏ باقی نمی‌ماند.‏

راهنمایان کور،‏ بسیاری را گمراه می‌کنند

۱۱،‏ ۱۲.‏ فلسفهٔ جبر بر چه فرضیه‌ای استوار است و چرا باعث جلال خدا نمی‌شود؟‏

۱۱ بسیاری از مردم مذهبی،‏ صادقانه نسبت به خدا غیرت دارند و تصوّر می‌کنند که طریقهٔ پرستش آن‌ها باعث جلال خداست.‏ (‏ رومیان ۱۰:‏۲،‏ ۳‏)‏ در حقیقت مذاهب دنیا پایه‌گذار گروهی در اجتماع بوده که مانع شده‌اند مردم خدا را جلال دهند.‏ بیایید دو طریق را که این گروه مانع از جلال یافتن یَهُوَه شده‌اند،‏ بررسی کنیم.‏

۱۲ اوّلاً،‏ ادیان دنیا به واسطهٔ تعلیمات غلطی که به مردم داده‌اند از جلال خدا کاسته‌اند.‏ به عنوان مثال تعلیم فلسفهٔ جبر یا تقدیر و سرنوشت را در نظر بگیرید.‏ این فلسفه بر این فرضیه استوار است که چون خدا قادر است از آینده مطلع باشد پس بدون شک عاقبت همه چیز را هم از قبل می‌داند.‏ بنابراین خدا همهٔ اتفاقات را چه خوب و چه بد باید خود از قبل معین کرده باشد.‏ با توجه به این امر،‏ خدا باعث و بانی تمام رنج‌ها،‏ مصیبت‌ها و شرارت‌ها در دنیای امروز می‌باشد.‏ در صورتی‌که درد و رنج بشر باید به شیطان «رئیس این جهان» که دشمن اصلی و اعظم خداست نسبت داده شود نه به خدا.‏ در اینجا به وضوح می‌توان دید که این تعلیم باعث جلال خدا نمی‌شود.‏ —‏ یوحنّا ۱۴:‏۳۰؛‏ ۱یوحنّا ۵:‏۱۹‏.‏

۱۳.‏ چرا تصوّر اینکه خدا قادر نیست،‏ توانایی‌اش را در مورد اطلاع از رویدادهای آینده کنترل کند،‏ عاقلانه نیست؟‏ توضیح دهید.‏

۱۳ تعلیمات این فلسفه نه تنها از روی کتاب مقدّس نیست بلکه به خدا نیز تهمت می‌زند.‏ این فلسفه مابین کارهایی که خدا می‌تواند انجام دهد و کارهایی که انجام می‌دهد،‏ تفاوتی قائل نمی‌شود.‏ در کتاب مقدّس آمده است که خدا می‌تواند از رویدادهای آینده مطلع باشد.‏ (‏ اِشَعْیا ۴۶:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ ولی این بدان معنی نیست که او مسئول تمام اتفاقات است.‏ چون تصوّر اینکه خدا قادر نیست توانایی‌های خود را تحت کنترل گرفته و از آینده اطلاع حاصل نکند منطقی نیست.‏ مثالی بزنیم:‏ ممکن است شما از قدرت بدنی خارق‌العاده‌ای برخوردار باشید اما،‏ آیا هر جسم سنگینی را که می‌بینید باید بلند کنید؟‏ همین طور نیز خدا قدرت و توانایی این را دارد که از رویدادهای آینده مطلع باشد ولی این بدین معنی نیست که اجباری به دانستن آن داشته و یا آن را از قبل معین کرده باشد.‏ او انتخاب می‌کند که از چه رویدادی در آینده مطلع باشد.‏ * در اینجا به وضوح می‌توان دید که فلسفه جبری و تعلیمات غلط دیگر خدا را جلال نمی‌دهند.‏

۱۴.‏ چرا ادیان بزرگ دنیا،‏ موجب جلال خدا نشده‌اند؟‏

۱۴ دوّماً،‏ رفتار پیروان ادیان بزرگ دنیا باعث جلال خدا نمی‌شود.‏ از مسیحیان انتظار می‌رود تا تعلیمات عیسی را در زندگی خود بکار گیرند.‏ عیسی به پیروانش تعلیم داد تا ‹یکدیگر را محبت کنند› و ‹از جهان نباشند› (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۲؛‏ ۱۷:‏۱۴-‏۱۶‏)‏ آیا روحانیون جهان مسیحیت به این تعلیمات عمل کرده‌اند؟‏

۱۵.‏ الف)‏ پیشینهٔ روحانیون جهان مسیحیت در جنگ‌ها چیست؟‏ ب)‏ نتیجهٔ اَعمال این روحانیون روی میلیون‌ها نفر چه بوده است؟‏

۱۵ پیشینهٔ روحانیون جهان مسیحیت را در جنگ‌ها در نظر گیرید.‏ این روحانیون از جنگ‌های بسیاری پشتیبانی کرده،‏ آن‌ها را مجاز دانسته و حتی در آن‌ها پیشقدم بوده‌اند.‏ دعای خیر آن‌ها بدرقهٔ راه سپاهیان بوده و کشتن دیگران را موجه می‌شمردند.‏ طبعاً برای ما این سؤال مطرح می‌شود:‏ آیا به فکر این روحانیون خطور نکرد که روحانیون سپاه مقابل نیز برای پیروزی سربازان خود دعا می‌کردند؟‏ (‏ به کادر «خدا طرفدار کیست؟‏» مراجعه شود.‏)‏ روحانیونی که ادعا می‌کنند خدا در جنگ‌های خونین طرفدار آن‌ها بوده،‏ باعث جلال خدا نشده‌اند.‏ همچنین آنانی که اصول کتاب مقدّس را کهنه می‌شمارند و زنا و اَعمال قبیح را مجاز می‌دانند،‏ خدا را جلال نمی‌دهند.‏ این اَعمال ما را به یاد رهبران مذهبی می‌اندازد که عیسی آن‌ها را «بدکاران» و ‹راهنمایان کور› نامید.‏ (‏ متّیٰ ۷:‏۱۵-‏۲۳؛‏ ۱۵:‏۱۴‏)‏ اَعمال روحانیون جهان مسیحیت سبب شده تا محبت میلیون‌ها نفر نسبت به خدا سرد شود.‏ —‏ متّیٰ ۲۴:‏۱۲‏.‏

چه کسانی حقیقتاً خدا را جلال می‌دهند‏؟‏

۱۶.‏ چرا باید برای پاسخ به این سؤال که،‏ چه کسانی حقیقتاً خدا را جلال می‌دهند به کتاب مقدّس رجوع کنیم؟‏

۱۶ اگر اکثر اشخاص برجسته و بانفوذ جهان خدا را جلال نمی‌دهند،‏ پس چه کسانی حقیقتاً به این کار دست می‌زنند؟‏ برای جواب به این سؤال،‏ منطقی است که به کتاب مقدّس یعنی معیارهای خدا رجوع کنیم.‏ چون تنها خدا می‌تواند معین کند که چگونه می‌خواهد جلال یابد.‏ (‏ اِشَعْیا ۴۲:‏۸‏)‏ بیایید سه طریق را که سبب جلال خدا می‌شوند بررسی کرده،‏ در هر یک از آن‌ها به این سؤال که امروزه چه کسانی حقیقتاً این کار را می‌کنند،‏ پاسخ دهیم.‏

۱۷.‏ یَهُوَه چگونه نشان داد که جلال دادن به نامش یکی از مهم‌ترین خواسته‌های او است و چه کسانی امروزه در سراسر جهان نام خدا را جلال می‌دهند؟‏

۱۷ اوّلاً،‏ با تمجید و بزرگداشت از نام خدا می‌توانیم او را جلال دهیم.‏ مهم‌ترین خواست خدا این است که نامش تمجید شود،‏ این امر را می‌توان به وضوح در سخنان یَهُوَه به عیسی مشاهده کرد.‏ عیسی چند روز قبل از مرگش دعا کرد:‏ «ای پدر اسم خود را جلال بده!‏» ناگهان ندایی از آسمان شنیده شد که گفت:‏ «جلال دادم و باز جلال خواهم داد.‏» (‏ یوحنّا ۱۲:‏۲۸‏)‏ بدون هیچ گونه تردیدی این یَهُوَه بود که سخن می‌گفت.‏ و از پاسخش به سادگی می‌توان درک کرد که جلال یافتن نامش برای او حائز اهمیت است.‏ چه کسانی امروزه در سراسر جهان با معرفی و تمجید نام یَهُوَه به دیگران،‏ او را جلال می‌دهند؟‏ این شاهدان یَهُوَه می‌باشند که در ۲۳۵ کشور جهان مشغول انجام این کار هستند.‏ —‏ مزمور ۸۶:‏۱۱،‏ ۱۲‏.‏

۱۸.‏ چگونه می‌توانیم آنانی که خدا را به «راستی» پرستش می‌کنند شناسایی کنیم و چه گروهی از مردم تعلیمات کتاب مقدّس را بیشتر از صد سال است آموزش می‌دهند؟‏

۱۸ دوّماً،‏ ما می‌توانیم با تعلیم دادن حقیقت،‏ یَهُوَه را جلال دهیم.‏ عیسی گفت که پرستندگان حقیقی ‹خدا را به راستی می‌پرستند.‏› (‏ یوحنّا ۴:‏۲۴‏)‏ اما چگونه می‌توانیم آنانی را که خدا را به «راستی» پرستش می‌کنند شناسایی کنیم؟‏ این گروه باید هر گونه تعلیمی را که بر مبنای کتاب مقدّس نیست و آموزش‌هایی را که تصویری غلط از خدا و خواست او نشان می‌دهند،‏ مردود بشمارند.‏ در عوض حقایق محض کلام خدا را تعلیم دهند.‏ به بعضی از این تعالیم توجه کنید:‏ یَهُوَه خدای تعالی است و جلال و شکوه تنها شایستهٔ این مقام است.‏ (‏ مزمور ۸۳:‏۱۸‏)‏ عیسی پسر خدا و پادشاه منصوب شدهٔ ملکوت او است.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۲۷،‏ ۲۸‏)‏ ملکوت خدا نام یَهُوَه را تقدیس خواهد کرد و به مقاصدش در رابطه با زمین و انسان‌ها،‏ جامع عمل خواهد پوشانید.‏ (‏ متّیٰ ۶:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ بشارت یا مژدهٔ ملکوت خدا در سرتاسر عالَم موعظه خواهد شد.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۱۴‏)‏ بیشتر از صد سال است که فقط یک گروه از مردم،‏ با صداقت و وفاداری تمام این حقایق را تعلیم می‌دهند،‏ آن‌ها شاهدان یَهُوَه می‌باشند.‏

۱۹،‏ ۲۰.‏ الف)‏ چگونه رفتار نمونهٔ یک مسیحی می‌تواند خدا را جلال دهد؟‏ ب)‏ چه سؤالاتی می‌توانند در شناسایی گروهی که امروزه به واسطهٔ اَعمال خود خدا را جلال می‌دهند به ما کمک کند؟‏

۱۹ سوّماً،‏ ما با عمل کردن به معیارهای خدا می‌توانیم او را جلال دهیم.‏ پِطْرُس رسول نوشت:‏ «مراقب رفتار خود نزد اطرافیان بی ایمانتان باشید؛‏ چه،‏ در این صورت حتی اگر ایشان شما را متهم به بدکاری نمایند،‏ اما در زمان بازگشت مسیح،‏ خدا را به سبب کارهای نیکتان،‏ تمجید خواهند کرد.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۲:‏۱۲‏،‏ تفس ‏)‏ اَعمال یک مسیحی نشانهٔ ایمان او است.‏ هنگامی که مردم پی می‌برند رفتار یک فرد مسیحی به دلیل ایمان او است،‏ خدا جلال یافته است.‏

۲۰ امروزه چه کسانی با حفظ اَعمال خوب خدا را جلال می‌دهند؟‏ کدام گروه مذهبی به دلیل اَعمال صلح‌جویانه و پیروی از قوانین کشور،‏ مانند پرداخت مالیات،‏ مورد تحسین دولت‌ها قرار گرفته است؟‏ (‏ رومیان ۱۳:‏۱،‏ ۳،‏ ۶،‏ ۷‏)‏ چه کسانی به خاطر اتحاد بین‌المللی در سراسر جهان شهرت یافته‌اند،‏ چنان اتحادی که مرز تعصبات نژادی،‏ ملیت‌گرایی و فرهنگی را پشت سر گذاشته است؟‏ (‏ مزمور ۱۳۳:‏۱؛‏ اَعمال ۱۰:‏۳۴،‏ ۳۵‏)‏ چه گروهی از مردم به دیگران از روی کتاب مقدّس تعلیم می‌دهند تا به قوانین،‏ ارزش‌های خانوادگی و اصول اخلاقی کتاب مقدّس احترام بگذارند؟‏ ما فقط می‌توانیم به یک گروه اشاره کنیم که با رفتار نمونهٔ خود در این امور و موارد دیگر زبانزد همهٔ مردم می‌باشند.‏ آن‌ها شاهدان یَهُوَه هستند!‏

آیا شما یَهُوَه را جلال می‌دهید‏؟‏

۲۱.‏ چرا مطرح کردن این سؤال که آیا من یَهُوَه را جلال می‌دهم،‏ اهمیت دارد؟‏

۲۱ هر یک از ما باید از خود سؤال کند،‏ آیا من با اَعمالم یَهُوَه را جلال می‌دهم؟‏ در مزامیر ۱۴۸،‏ آیه‌های ۱ تا ۱۰ آمده است که اکثر آفریده‌های یَهُوَه مانند فرشتگان،‏ آفتاب،‏ ماه،‏ ستارگان،‏ زمین و جانوران او را تسبیح خوانده جلال می‌دهند.‏ متأسفانه چه غم‌انگیز است که اکثر انسان‌ها به این کار دست نمی‌زنند!‏ اگر ما به طریقی زندگی کنیم که یَهُوَه را جلال دهد خود را با آفریده‌های او هماهنگ ساخته‌ایم.‏ (‏ آیه‌های ۱۱ تا ۱۳‏)‏ و هیچ چیز بهتر از این نیست که زندگی خود را در این راه صرف کنیم.‏

۲۲.‏ هنگامی که یَهُوَه را جلال می‌دهیم چگونه خود بهره می‌بریم و هدف ما در زندگی چه باید باشد؟‏

۲۲ از جلال دادن یَهُوَه با اَعمالمان،‏ خود بهره خواهیم برد.‏ هنگامی که به قربانی عیسی ایمان می‌آوریم راه را برای مصالحه و دوستی با خدا می‌گشاییم و از داشتن رابطه‌ای صلح‌آمیز و پر بار با پدر آسمانی‌مان لذّت خواهیم برد.‏ (‏ رومیان ۵:‏۱۰‏)‏ اگر در پی این باشیم که یَهُوَه را به دلایل گوناگون جلال دهیم در زندگی خوشبین‌تر و قدردان‌تر خواهیم شد.‏ (‏ اِرْمیا ۳۱:‏۱۲‏)‏ سپس می‌توانیم به دیگران کمک کنیم تا به زندگی‌ای هدفمند و سعادتمند دست یابند که موجب شعف و خوشی ما خواهد شد.‏ (‏ اَعمال ۲۰:‏۳۵‏)‏ بیایید در زمرهٔ کسانی باشیم که تنها هدف آن‌ها در زندگی جلال دادن خدا می‌باشد،‏ چه در حال،‏ چه در آینده و تا ابد!‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 2 اصطلاح «بیومی‌مِتیک» از دو لغت یونانی بیو که به معنی «زندگی» و می‌مِتیک که به معنی «تقلید» می‌باشد،‏ تشکیل شده است.‏

^ بند 8 برای شرح بیشتر در بارهٔ آسمان که حاکی از قدرت و حکمت خداست به کتاب،‏ به یَهُوَه نزدیک شویم فصل‌های ۵ و۱۷،‏ چاپ شاهدان یَهُوَه،‏ مراجعه شود.‏

^ بند 13 کتاب «بینش بر نوشته‌های مقدّس» (‏ انگل‍.‏)‏ جلد اوّل،‏ صفحهٔ ۸۵۳،‏ چاپ شاهدان یَهُوَه،‏ ملاحظه شود.‏

مرور

‏• چرا می‌توان گفت که جامعهٔ دانشمندان مردم را یاری نکرده تا خدا را جلال دهند؟‏

‏• مذاهب بزرگ دنیا از دو راه مانع جلال خدا شده‌اند،‏ آن‌ها کدامند؟‏

‏• ما از چه راه‌هایی می‌توانیم خدا را جلال دهیم؟‏

‏• چرا این سؤال که آیا من یَهُوَه را جلال می‌دهم،‏ اهمیت دارد؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[کادر در صفحهٔ ۲۲]‏

خدا طرفدار کیست؟‏

مردی که در جنگ جهانی دوّم در نیروی هوایی آلمان خدمت می‌کرد و امروز یکی از شاهدان یَهُوَه می‌باشد،‏ گفت:‏

«موضوعی که در جنگ باعث ناراحتی من می‌شد این بود که روحانیون کاتولیک،‏ لوترین،‏ اپیسکوپال و دیگر شعبه‌های جهان مسیحیت قبل از پرواز هواپیماهای جنگنده خود دست به دعا برداشته و برای انجام مأموریت و ریختن بمب‌های مرگبار از خدا طلب برکت و پیروزی می‌کردند.‏ من اغلب در فکر فرو رفته از خود سؤال می‌کردم،‏ ‹خدا طرفدار کیست؟‏›‏

«روی قلاب کمربندهای سربازان آلمانی این جمله حک شده بود،‏ ‹خدا با ماست.‏› ولی من غالباً در فکر فرو می‌رفتم و از خود سؤال می‌کردم،‏ ‹چرا خدا طرفدار سربازان طرف مقابل که مذهبشان با ما یکی است و به همان خدا دعا می‌کنند،‏ نباشد؟‏› »‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۰]‏

بدون شک این شاهدان یَهُوَه می‌باشند که در سراسر جهان خدا را تمجید می‌کنند