مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

به طریق‌های خدا سلوک نماییم و ثمرات نیکو را برداشت کنیم

به طریق‌های خدا سلوک نماییم و ثمرات نیکو را برداشت کنیم

به طریق‌های خدا سلوک نماییم و ثمرات نیکو را برداشت کنیم

‏«بدرستی که باد را کاشتند،‏ پس گردباد را خواهند دروید.‏» —‏ هوشَع ۸:‏۷‏.‏

۱.‏ چگونه می‌توانیم با یَهُوَه خدا راه برویم؟‏

حین گذر از منطقه‌ای خطرناک بسیار امن‌تر است اگر همراه راهنمایی مجرّب سفر کنیم.‏ عاقلانه خواهد بود حین عبور پا به پای چنین راهنمایی حرکت کنیم تا اینکه راه خود را پیش بگیریم.‏ این مثال از لحاظی به موقعیتی که امروزه در آن قرار داریم شبیه است.‏ یَهُوَه خدا نیز مایل است راهنمای ما باشد تا حین عبور از میان صحرای بسیار بزرگ این دنیای شریر هدایت شویم.‏ بنابراین به نفع ما خواهد بود اگر عاقلانه رفتار کرده،‏ با چنین راهنمایی حرکت کنیم و سعی نکنیم خودمان هدایت قدم‌هایمان را بر عهده بگیریم.‏ حال چگونه می‌توانیم با خدا راه برویم یعنی به طریق‌های وی سلوک نماییم؟‏ در اصل،‏ با دنبال کردن راهنمایی‌ای که در کتابش فراهم دیده است.‏

۲.‏ در این مقاله چه موضوعی بررسی می‌شود؟‏

۲ مقالهٔ قبلی نمایش نبوی کتاب هوشَع را از باب‌های ۱ تا ۵ مورد بررسی قرار داد.‏ همان طور که دیدیم این نمایش درس‌های مفیدی برای سلوک کردن به طریق‌های خدا در بر دارد.‏ اکنون می‌پردازیم به چند نکته از باب‌های ۶ تا ۹ این کتاب.‏ برای شروع بهتر است نظری اجمالی بر این چهار باب بیندازیم.‏

یک نظر کلّی

۳.‏ خلاصه‌ای از باب‌های ۶ تا ۹ را بیان کنید.‏

۳ یَهُوَه هوشَع را فرستاد تا اوّل از همه به پادشاهی ده سِبط شمالی اسرائیل نبوّت کند.‏ زیرا آن قومِ معروف به اِفرایم،‏ بدین سبب که بر دیگر طوایف حاکم بود،‏ از یَهُوَه روی گردانیده بود.‏ در باب‌های ۶ تا ۹ پی می‌بریم که مردم با زیر پا گذاشتن عهد یَهُوَه و شرارت کردن،‏ از خود بی‌وفایی نشان می‌دادند.‏ (‏ هوشَع ۶:‏۷‏)‏ و بدتر از همه،‏ ترجیح می‌دادند به متحدان دنیوی روی آوردند تا به یَهُوَه.‏ از آنجایی که همواره بذر شرارت را می‌کاشتند،‏ می‌بایست بدی را هم برداشت می‌کردند،‏ یعنی داوری می‌شدند!‏ اما نبوّت هوشَع پیامی خوش و امیدبخش نیز دارد.‏ این نبی به مردم اطمینان می‌دهد که می‌توانند به یَهُوَه روی آورند و مورد رحمت وی واقع شوند،‏ به شرطی که از ته قلب توبه کنند.‏

۴.‏ از نبوّت هوشَع چه درس‌های آموزنده و مفیدی می‌گیریم؟‏

۴ در این چهار باب نبوّت هوشَع راهنمای دیگری را می‌یابیم که به ما در سلوک کردن به طریق‌های خدا کمک می‌کند.‏ اجازه دهید چهار درس آموزنده و مفید را مورد ملاحظه قرار دهیم:‏ (‏ ۱)‏ توبهٔ حقیقی در اَعمال ثابت می‌شود،‏ نه فقط در کلام؛‏ (‏ ۲)‏ قربانی به تنهایی خدا را خوشنود نمی‌سازد؛‏ (‏ ۳)‏ وقتی پرستندگانی از یَهُوَه رویگردان شوند او رنج می‌کشد؛‏ و (‏ ۴)‏ اگر خوبی بکاریم خوبی هم برداشت خواهیم کرد.‏

توبهٔ حقیقی چگونه ثابت می‌شود؟‏

۵.‏ محتوای هوشَع ۶:‏۱-‏۳ را خلاصه کنید.‏

۵ نبوّت هوشَع،‏ اوّل از همه توبه و ترحّم را به ما می‌آموزد.‏ در هوشَع ۶:‏۱-‏۳ می‌خوانیم:‏ «بیایید نزد خداوند بازگشت نماییم زیرا که او دریده [پاره کرده] است و ما را شفا خواهد داد؛‏ او زده است و ما را شکسته‌بندی خواهد نمود.‏ بعد از دو روز ما را زنده خواهد کرد.‏ روز سوّم ما را خواهد برخیزانید و در حضور او زیست خواهیم نمود.‏ پس خداوند را بشناسیم و به جدّ و جهد معرفت او را تعاقب نماییم.‏ طلوع او مثل فجرْ یقین است و بر ما مثل باران و مانند باران آخر که زمین را سیراب می‌کند خواهد آمد.‏»‏

۶-‏۸.‏ توبهٔ اسرائیلیان چه اشکالاتی داشت؟‏

۶ در اینجا چه کسی صحبت می‌کند؟‏ بعضی محققین گفته‌های مذکور را به اسرائیلیان عهدشکن ربط داده،‏ می‌گویند آن عصیانگران تظاهر به توبه می‌کردند و رحمت یَهُوَه را امری بدیهی می‌پنداشتند.‏ ولی بعضی دیگر هوشَع نبی را در حال صحبت می‌بینند که از مردم التماس دارد به سوی یَهُوَه بازگردند.‏ واقعیت امر هر چه باشد یک سؤال مطرح می‌شود.‏ آیا ده سِبط اسرائیلیان بالکل به سوی یَهُوَه بازگشته،‏ از خود توبهٔ حقیقی نشان دادند؟‏ جواب نه است.‏ یَهُوَه توسط هوشَع می‌گوید:‏ «ای اِفرایم با تو چه کنم؟‏ ای یهودا با تو چه کنم؟‏ زیرا نیکویی تو مثل ابرهای صبح و مانند شبنم است که بزودی می‌گذرد.‏» (‏ هوشَع ۶:‏۴‏)‏ چه شهادت غم‌انگیزی!‏ قوم خدا از لحاظ روحانی در موقعیت خیلی بدی قرار گرفته بود.‏ در میانشان اثری از مهربانی و محبت دیده نمی‌شد درست مانند مه که با طلوع خورشید به سرعت ناپدید می‌شود.‏ اگرچه مردم تظاهر به توبه می‌کردند،‏ اما یَهُوَه دلیلی برای عطای رحمت نمی‌یافت.‏ مشکل چه بود؟‏

۷ یک مشکل این بود که توبهٔ اسرائیلیان از ته قلب و با خلوص نیّت نبود.‏ هوشَع ۷:‏۱۴ ناخوشنودی یَهُوَه از قومش را این طور بیان می‌کند:‏ «از دل خود نزد من استغاثه نمی‌نمایند بلکه بر بسترهای خود ولوله می‌کنند.‏» آیهٔ ۱۶ ادامه می‌دهد:‏ «ایشان رجوع می‌کنند اما نه به حضرت اعلیٰ.‏» یا طبق پاورقی ترجمهٔ دنیای جدید،‏ ‏«نه به پرستشی والا.‏» با وجود ناله و اشک و ولوله،‏ قوم تصمیم بازگشت به سوی پرستش والای یَهُوَه را ندارند زیرا می‌بایست تغییراتی برای برقراری مجدّد رابطه‌شان با یَهُوَه به وجود آورند.‏ آن‌ها حقیقتاً نمی‌خواهند به طریق‌های خدا سلوک نمایند.‏

۸ دلیل دیگرِ حقیقی نبودنِ توبهٔ اسرائیلیان این بود که آن‌ها همچنان به گناه ورزیدن ادامه می‌دادند.‏ مردم از ارتکاب گناهانی همچون کلاه‌برداری،‏ قتل،‏ دزدی،‏ زنا،‏ ائتلاف و همبستگی ناخردمندانه با اقوام دیگر دست نمی‌کشیدند.‏ در هوشَع ۷:‏۴ مردم به «تنوری» تشبیه شده‌اند چون که ظاهراً امیال بد درونشان مثل آتش شعله‌ور بود.‏ با در نظر گرفتن چنین موقعیت اسفبار روحانی آیا می‌توان انتظار داشت رحمت شامل حالشان شود؟‏ به هیچ وجه!‏ برعکس،‏ هوشَع به آن مردم عصیانگر می‌گوید که یَهُوَه «عصیان ایشان را به یاد می‌آورد و گناهِ ایشان را مکافات خواهد داد.‏» (‏ هوشَع ۹:‏۹‏)‏ از این رو به آن‌ها رحم نمی‌شود!‏

۹.‏ کلام هوشَع،‏ در بارهٔ توبه و رحمت به ما چه می‌آموزد؟‏

۹ از کلام هوشَع،‏ در بارهٔ توبه و رحمت چه می‌آموزیم؟‏ اینکه اگر بخواهیم رحمت یَهُوَه شامل حال ما شود،‏ همان طور که مثال هشداردهنده به اسرائیلیان خائن نشان می‌دهد،‏ باید توبهٔ خود را از ته دل نشان دهیم.‏ چنین توبه‌ای چگونه آشکار می‌گردد؟‏ یَهُوَه با سخنان توخالی و اشک ریختن گول نمی‌خورد.‏ توبهٔ حقیقی در اَعمال ثابت می‌شود،‏ نه در کلام.‏ شخص خطاکار باید بکلّی از راه گناه‌آلودش برگشته،‏ زندگی خود را با معیارهای پرستش والای یَهُوَه هماهنگ سازد تا به او رحم شود.‏

اهدای قربانی به تنهایی خدا را خوشنود نمی‌سازد

۱۰،‏ ۱۱.‏ همان طور که در مورد اسرائیلیان باستان صدق می‌کرد،‏ چرا اهدای قربانی به تنهایی یَهُوَه را خوشنود نمی‌کرد؟‏

۱۰ حال بپردازیم به درس دوّم که به ما کمک می‌کند به طریق‌های خدا سلوک نماییم.‏ درسی که باید یاد بگیریم این است که اهدای قربانی به تنهایی خدا را خوشنود نمی‌سازد.‏ هوشَع ۶:‏۶ می‌گوید:‏ «زیرا که رحمت را پسند کردم و نه قربانی را،‏ و معرفت خدا را بیشتر از قربانی‌های سوختنی.‏» توجه کنید،‏ یَهُوَه رحمت را پسند می‌کند،‏ یعنی مهربانی که خصوصیتی قلبی است.‏ و همچنین شناخت در بارهٔ خدا را شایسته می‌داند.‏ شاید از این آیه تعجب کنید که چرا یَهُوَه «قربانی» و «قربانی‌های سوختنی» را پسند نمی‌کند؟‏ مگر در شریعت موسی اهدای چنین قربانی‌هایی خواسته نشده بود؟‏

۱۱ آری،‏ در شریعت،‏ قربانی و هدایای سوختنی خواسته شده بود اما معاصران هوشَع با مشکلی جدّی روبرو بودند.‏ از قرار معلوم،‏ اسرائیلیانی بودند که از روی انجام وظیفه چنین قربانی‌هایی را اهدا می‌کردند تا دینداری خود را که ظاهری بود به معرض نمایش بگذارند.‏ اما همزمان به گناه خود ادامه می‌دادند.‏ بدین شکل آشکار می‌ساختند که قلبشان عاری از مهربانی است.‏ و نیز نشان می‌دادند معرفت خدا را رد کرده‌اند،‏ زیرا طبق آن زندگی نمی‌کردند.‏ اگر آن مردم دلی پاک نداشتند و به راه راست نمی‌رفتند،‏ قربانی‌هایشان چه ارزشی داشت؟‏ مسلّم است که قربانی‌هایشان در نظر خدا نامطبوع و ناخوشایند بود.‏

۱۲.‏ هوشَع ۶:‏۶ چه هشداری به مردم امروز می‌دهد؟‏

۱۲ کلام هوشَع هشداری است برای خیلی از کلیساروندگان امروز.‏ آن‌ها نیز به شکلی برای خدا قربانی‌هایی را می‌گذرانند که از رسم و رسومات مذهبی ریشه گرفته‌اند.‏ اما نحوهٔ پرستش آن‌ها اثر چندانی بر زندگی و رفتار روزمره‌شان ندارد.‏ آیا چنین انسان‌هایی خدا را خوشنود می‌سازند وقتی که قلباً حاضر نیستند در مورد وی شناخت کسب کرده،‏ با به کار بردن آن در زندگی خود از اَعمال گناه‌آلود دست بردارند؟‏ هیچ کس تصوّر نکند که تنها با بجا آوردن مراسم مذهبی می‌تواند نظر خدا را جلب کند.‏ خدا از انسان‌هایی که تشریفات مذهبی را در زندگی به کلامش ترجیح می‌دهند خوشنود نیست.‏ —‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۵‏.‏

۱۳.‏ چه قربانی‌هایی را اهدا می‌کنیم و چه شرط مهمی را در خصوص ارزش واقعی این قربانی‌ها باید در نظر داشته باشیم؟‏

۱۳ ما مسیحیان حقیقی نیز باید به خاطر داشته باشیم که اهدای قربانی به تنهایی خدا را خوشنود نمی‌سازد.‏ البته درست است که امروزه حیوانی را برای خدا قربانی نمی‌کنیم.‏ اما ‹قربانی تسبیح را به خدا می‌گذرانیم،‏ یعنی ثمرهٔ لب‌هایی را که به اسم او معترفند.‏› (‏ عبرانیان ۱۳:‏۱۵‏)‏ باید بسیار مواظب باشیم تا مبادا مثل اسرائیلیان گناهکار روزگار هوشَع بشویم و فکر کنیم که با اهدا کردن قربانی به خدا می‌توان گناهان را جبران کرد.‏ تجربه‌ای را به خاطر بسپاریم.‏ دختر جوانی که در خفا به اَعمال غیراخلاقی جنسی دست می‌زد چنین اعتراف کرد:‏ «مرتب خدمت موعظه‌ام را افزایش می‌دادم زیرا فکر می‌کردم با این کار می‌توانم بر خطاهایم سرپوش بگذارم.‏» آیا این کار شبیه همان کاری نیست که اسرائیلیان عصیانگر سعی به انجام آن داشتند؟‏ همیشه به خاطر داشته باشیم که قربانی‌های تمجید زمانی مورد قبول یَهُوَه واقع می‌شوند که هماهنگ با انگیزهٔ درست قلبی و رفتاری خداپسندانه باشند.‏

یَهُوَه از روگردانی پرستندگانش به درد می‌آید

۱۴.‏ نبوّت هوشَع چه چیزی را در مورد احساسات خدا آشکار می‌سازد؟‏

۱۴ درس سوّمی که از باب‌های ۶ تا ۹ هوشَع می‌آموزیم این است که وقتی پرستندگانی از یَهُوَه رویگردان می‌شوند چه احساسی به وی دست می‌دهد.‏ یَهُوَه خدایی است بااحساس و بامحبت.‏ از این رو،‏ با دیدن توبهٔ خطاکاران به شعف می‌آید و با آن‌ها با رأفت رفتار می‌کند.‏ برعکس،‏ وقتی از توبه کردن سر باز می‌زنند او مجبور می‌شود علیه آن‌ها وارد عمل شود.‏ خدا عمیقاً به ما توجه دارد و از اینکه وفادارانه به طریق‌هایش سلوک می‌نماییم شاد می‌گردد.‏ مزمور ۱۴۹:‏۴ می‌گوید:‏ ‏«خداوند از قوم خویش رضامندی دارد.‏» ولی وقتی که خادمانش بی‌وفا می‌شوند چه احساسی به او دست می‌دهد؟‏

۱۵.‏ هوشَع ۶:‏۷ رفتار بعضی از اسرائیلیان را چگونه توصیف می‌کند؟‏

۱۵ یَهُوَه در اشاره به اسرائیلیان بی‌وفا از زبان هوشَع می‌گوید:‏ «اما ایشان مثل آدم از عهد تجاوز نمودند و در آنجا به من خیانت ورزیدند.‏» (‏ هوشَع ۶:‏۷‏)‏ واژهٔ عبری‌ای که در اینجا «خیانت ورزیدند» آمده نیز به معنای «فریبکارانه و مکّارانه عمل کردن» می‌باشد.‏ همین کلمه در مَلاکی ۲:‏۱۰-‏۱۶ برای توصیف رفتار اسرائیلیان خیانت‌پیشه به کار رفته است که نسبت به شریک زندگی خود بی‌وفا بودند.‏ مرجعی با اشاره به استفاده از این واژه در هوشَع ۶:‏۷ می‌گوید:‏ «در اینجا از ازدواج استعاری استفاده شده است تا نشان دهد که درست مانند ازدواجی حقیقی احساسات و روابط طرفین در کار است .‏ .‏ .‏ در این مورد مذکور نیز رابطه خیلی شخصی است زیرا محبت پایمال شده است.‏»‏

۱۶،‏ ۱۷.‏ الف)‏ اسرائیل با عهدی که با یَهُوَه داشت چه کرد؟‏ ب)‏ در مورد رفتارمان چه نکته‌ای را نباید فراموش کنیم؟‏

۱۶ یَهُوَه اسرائیل را همسر استعاری‌اش تلقّی می‌کرد زیرا عهدش را با این قوم بسته بود.‏ از این رو،‏ وقتی که مردمش از شرایط عهد سرپیچی کردند مانند این بود که مرتکب زنا شده بودند.‏ یَهُوَه مانند شوهری وفادار بود که شاهد دور شدن همسرش یعنی قوم بی‌وفایش بود!‏

۱۷ ما چطور؟‏ بدون شک برای یَهُوَه اهمیت دارد که آیا به طریق‌های او سلوک می‌نماییم یا نه.‏ خوب است هیچ گاه فراموش نکنیم که «خدا محبت است» و اَعمال ما بر احساساتش اثر می‌گذارد.‏ (‏ ۱یوحنّا ۴:‏۱۶‏)‏ بنابراین اگر به راه بد برویم،‏ باعث رنجش وی می‌شویم.‏ به خاطر سپردن این حقیقت،‏ حفاظ و انگیزه‌ای قوی خواهد بود در مقابل وسوسه شدن.‏

چگونه می‌توانیم خوبی را برداشت کنیم؟‏

۱۸،‏ ۱۹.‏ در هوشَع ۸:‏۷ به چه اصلی برمی‌خوریم و چگونه در مورد اسرائیلیان مصداق پیدا کرد؟‏

۱۸ در اینجا می‌پردازیم به بررسی چهارمین درس از نبوّت هوشَع که به ما نشان می‌دهد چگونه می‌توانیم خوبی را برداشت کنیم.‏ هوشَع در رابطه با حماقت و بطالت خیانتی را که اسرائیلیان در پیش گرفته بودند می‌نویسد:‏ «به درستی که باد را کاشتند،‏ پس گردباد را خواهند دروید.‏» (‏ هوشَع ۸:‏۷‏)‏ اینجا نبی قاعده‌ای را ذکر می‌کند که باید خوب به خاطر بسپاریم:‏ بین آنچه هم‌اکنون انجام می‌دهیم و آنچه در آینده برایمان رخ می‌دهد رابطه‌ای مستقیم وجود دارد.‏ حقیقت این امر،‏ چگونه در مورد اسرائیلیان عهدشکن ثابت شد؟‏

۱۹ اسرائیلیان با گناه ورزیدن،‏ همواره آنچه را بد بود می‌کاشتند.‏ آیا می‌توانستند بدون مجازات به اَعمال بد خود ادامه دهند؟‏ خیر؛‏ به هیچ وجه نمی‌توانستند از داوری الٰهی فرار کنند!‏ هوشَع ۸:‏۱۳ می‌گوید:‏ «الآن [یَهُوَه] عصیان ایشان را به یاد می‌آورد و عقوبت گناه را بر ایشان می‌رساند.‏» و در هوشَع ۹:‏۱۷ می‌خوانیم:‏ «خدای من ایشان را ترک خواهد نمود،‏ چون که او را نشنیدند؛‏ پس در میان امّت‌ها آواره خواهند شد.‏» آری،‏ به یَهُوَه برای گناهانی که مرتکب شده بودند می‌بایست حساب پس می‌دادند.‏ چون بدی را کاشتند،‏ می‌بایست بدی را هم برداشت می‌کردند؛‏ یعنی قضاوتی ناخوشایند.‏ این قضاوت در سال ۷۴۰ ق.‏د.‏م.‏ هنگامی که آشوریان پادشاهی ده سِبط شمالی اسرائیل را سرنگون کردند و سکنهٔ آنجا را به اسیری بردند صورت گرفت.‏

۲۰.‏ آنچه بر سر اسرائیلیان آمد چه واقعیتی را به ما می‌آموزد؟‏

۲۰ آنچه بر سر اسرائیلیان آمد واقعیتی اجتناب‌ناپذیر را به ما می‌آموزد:‏ هر آنچه را بکاریم همان را برداشت خواهیم کرد.‏ کلام خدا چنین هشدار می‌دهد:‏ «خود را فریب مدهید،‏ خدا را استهزا نمی‌توان کرد.‏ زیرا که آنچه آدمی بکارد،‏ همان را درو خواهد کرد.‏» (‏ غَلاطیان ۶:‏۷‏)‏ پس اگر بدی را بکاریم بدی را هم برداشت خواهیم کرد.‏ برای مثال،‏ کسانی که در زندگی راهی غیراخلاقی پیش گرفته‌اند با نتایج تلخ آن نیز روبرو خواهند شد و دیر یا زود باید حساب پس دهند.‏ هیچ انسانی از عواقب گناه معاف نخواهد بود.‏

۲۱.‏ چگونه می‌توانیم خوبی را برداشت کنیم؟‏

۲۱ حال چگونه می‌توانیم خوبی را برداشت کنیم؟‏ با مثالی ساده به این سؤال پاسخ می‌دهیم:‏ اگر کشاورزی بخواهد گندم را برداشت کند،‏ آیا باید دانهٔ جو را بکارد؟‏ مطمئناً نه!‏ کشاورز خوب می‌داند آنچه را مایل است برداشت کند باید همان را نیز بکارد.‏ به همین صورت،‏ اگر می‌خواهیم خوبی را برداشت کنیم،‏ باید خوبی هم بکاریم.‏ آیا می‌خواهید همیشه آنچه را خوب است برداشت کنید؟‏ آیا می‌خواهید حال نیز به یک زندگی شاد و رضایت‌بخش همراه با امید به زندگی ابدی در دنیای جدید خدا دست یابید؟‏ پس با راه رفتن با خدا و زندگی کردن مطابق معیارهای عادل وی،‏ همواره آنچه را خوب است بکارید.‏

۲۲.‏ از باب‌های ۶ تا ۹ هوشَع چه درس‌هایی آموختیم؟‏

۲۲ از باب‌های ۶ تا ۹ هوشَع چهار درس آموختیم که به ما در سلوک کردن به طریق‌های خدا کمک می‌کند:‏ (‏ ۱)‏ توبهٔ حقیقی در اَعمال ثابت می‌شود،‏ نه در کلام؛‏ (‏ ۲)‏ اهدای قربانی به تنهایی خدا را خوشنود نمی‌سازد؛‏ (‏ ۳)‏ وقتی پرستندگانی از یَهُوَه رویگردان شوند او رنج می‌کشد؛‏ و (‏ ۴)‏ اگر خوبی را بکاریم خوبی را هم برداشت خواهیم کرد.‏ در مقالهٔ بعدی خواهیم دید که در کنار این‌ها،‏ محتوای پنج باب نهایی کتاب هوشَع چگونه به ما کمک می‌کنند در راه‌های خدا گام نهیم.‏

چگونه جواب می‌دهید؟‏

‏• توبهٔ حقیقی چگونه آشکار و اثبات می‌شود؟‏

‏• چرا تنها با قربانی کردن نمی‌توان پدر آسمانی‌مان را خوشنود کنیم؟‏

‏• وقتی پرستندگان خدا او را ترک می‌کنند چه احساسی به او دست می‌دهد؟‏

‏• اگر بخواهیم خوبی را برداشت کنیم چه چیزی را باید بکاریم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۸]‏

آتش امیال نَفْسانی اسرائیلیان مانند آتش تنور شعله‌ور بود

‏[تصویر در صفحهٔ ۸]‏

درست همان طور که مه سحرگاه محو می‌شود مهر و وفای اسرائیلیان نیز از میان رفت

‏[تصویر در صفحهٔ ۹]‏

چرا یَهُوَه قربانی‌های قومش را رد می‌کرد؟‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۰]‏

اگر می‌خواهیم آنچه را خوب است برداشت کنیم همان را نیز باید بکاریم