مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏‹طریق‌های یَهُوَه مستقیم است›‏

‏‹طریق‌های یَهُوَه مستقیم است›‏

‏‹طریق‌های یَهُوَه مستقیم است›‏

‏«طریق‌های خداوند مستقیم است و عادلان در آن‌ها سلوک می‌نمایند.‏» —‏ هوشَع ۱۴:‏۹‏.‏

۱،‏ ۲.‏ به برکت یَهُوَه اسرائیل چه نوع آغازی داشت ولی بعدها به کدام راه کشیده شد؟‏

در روزگار موسای نبی،‏ یَهُوَه خدا موهبت آغازی شرافتمندانه به اسرائیلیان عطا کرد.‏ بعدها،‏ تا اوایل قرن هشتم ق.‏د.‏م.‏ رفتار آن‌ها چنان بد شده بود که خدا آنان را به علّت گناه‌های فاحش محکوم کرد.‏ این را می‌توان با نظری اجمالی به باب‌های ۱۰ تا ۱۴ هوشَع دید.‏

۲ قلب اسرائیل پر از ریاکاری شده بود.‏ مردم آن پادشاهی ده سِبط شمالی به جای کاشتن عدالت،‏ ‹شرارت را شیار کرده بودند و نتیجتاً ظلم را درو می‌کردند.‏› (‏ هوشَع ۱۰:‏۱،‏ ۱۳‏)‏ یَهُوَه گفت:‏ «هنگامی که اسرائیل طفل بود،‏ او را دوست داشتم و پسر خود را از مصر خواندم.‏» (‏ هوشَع ۱۱:‏۱‏)‏ یَهُوَه رهایی‌دهندهٔ اسرائیلیان از بردگی مصر بود،‏ اما جز دروغ و ریا چیزی دیگر دریافت نکرد.‏ (‏ هوشَع ۱۱:‏۱۲‏)‏ بدین علّت یَهُوَه به آن‌ها چنین پند داد:‏ «به سوی خدای خود بازگشت نما و رحمت و راستی را نگاه داشته،‏ دائماً منتظر خدای خود باش.‏» —‏ هوشَع ۱۲:‏۶‏.‏

۳.‏ چه عاقبتی در انتظار سامرهٔ عصیانگر بود ولی اسرائیلیان چگونه می‌توانستند از رحمت خدا برخوردار شوند؟‏

۳ سامرهٔ عصیانگر و پادشاهش عاقبتی شوم داشتند.‏ (‏ هوشَع ۱۳:‏۱۱،‏ ۱۶‏)‏ با این حال،‏ آخرین باب از نبوّت هوشَع با خواهش و تمنا آغاز می‌شود:‏ «ای اسرائیل به سوی یَهُوَه خدای خود بازگشت نما.‏» اگر اسرائیلیان در طلب بخشش برمی‌آمدند،‏ از خدا رحمت می‌یافتند مشروط بر اینکه اعتراف کرده،‏ می‌پذیرفتند که «طریق‌های خداوند مستقیم است» و در آن طریق راه می‌رفتند.‏ —‏ هوشَع ۱۴:‏۱-‏۶،‏ ۹‏.‏

۴.‏ در این قسمت از نبوّت هوشَع به چه اصولی خواهیم پرداخت؟‏

۴ این قسمت از نبوّت هوشَع حاوی اصولی بود که به ما کمک می‌کند با خدا راه رویم.‏ در این راستا به بررسی این نکات خواهیم پرداخت:‏ (‏ ۱)‏ یَهُوَه انتظار پرستشی پاک و بدون تظاهر دارد؛‏ (‏ ۲)‏ خدا همیشه با قوم خود با محبت رفتار می‌کند؛‏ (‏ ۳)‏ همیشه به یَهُوَه امیدوار باشیم؛‏ (‏ ۴)‏ راه‌های یَهُوَه همیشه حق است،‏ و (‏ ۵)‏ هر گناهکاری می‌تواند به سوی یَهُوَه بازگردد.‏

یَهُوَه انتظار پرستشی پاک و بدون تظاهر دارد

۵.‏ یَهُوَه چه نوع خدمتی را از ما انتظار دارد؟‏

۵ یَهُوَه خدا از ما انتظار دارد که با پاکی و بدون تظاهر به او خدمت کنیم.‏ اسرائیل مانند «مَوِ برومندِ» بی‌ثمر شده بود.‏ مردم آن قوم برای پرستش کاذب ‹مذبح‌ها را زیاد ساخته بودند.‏› آن قوم مرتد حتی تماثیلی که احتمالاً ستون‌مانند بودند و برای پرستش ناپاک استفاده می‌شدند در گوشه و کنار سرزمینشان برپا کرده بودند.‏ یَهُوَه تصمیم داشت تمام آن مذبح‌ها و تماثیل را خُرد و نابود کند.‏ —‏ هوشَع ۱۰:‏۱،‏ ۲‏.‏

۶.‏ چنانچه بخواهیم با خدا راه رویم کدام خصلت نباید در ما یافت شود؟‏

۶ در میان قومی که خود را به خدا وقف کرده‌اند ریاکاری جایی ندارد.‏ با این حال چه اتفاقی برای اسرائیلیان افتاد؟‏ واضح است که ‹ دلشان پر از ریا و نفاق› شده بود!‏ اگرچه قومی وقف‌شده به یَهُوَه بودند،‏ به دلیل ریاکاری‌شان محکوم شدند.‏ از این موضوع چه می‌آموزیم؟‏ اینکه اگر ما هم خود را به خدا وقف کرده‌ایم،‏ هرگز ریاکار یا «کج‌خُلق» مباشیم!‏ زیرا امثال ۳:‏۳۲ هشدار می‌دهد:‏ «کج‌خُلقان نزد خداوند مکروهند،‏ لیکن سرّ او نزد راستان است.‏» چنانچه بخواهیم به طریق‌های خدا سلوک نماییم باید افرادی باشیم با «دل پاک و ضمیر صالح و ایمان بی‌ریا.‏» —‏ ۱تیموتاؤس ۱:‏۵‏.‏

یَهُوَه با قوم خود با مهربانی رفتار می‌کند

۷،‏ ۸.‏ الف)‏ تحت چه شرایطی می‌توانیم از محبت خدا بهره‌مند شویم؟‏ ب)‏ اگر مرتکب خطایی جدّی شویم چه باید بکنیم؟‏

۷ اگر یَهُوَه خدا را با راستی و بدون ریاکاری بپرستیم از محبت وی بهره‌مند می‌شویم.‏ به اسرائیلیان کج‌رو چنین هشدار داده شده بود:‏ «برای خود به عدالت بکارید و به حسب رحمت درو نمایید و زمین ناکاشته را برای خود خیش بزنید زیرا که وقت است که خداوند را بطلبید تا بیاید و بر شما عدالت را بباراند.‏» —‏ هوشَع ۱۰:‏۱۲‏.‏

۸ ای کاش اسرائیلیان توبه کرده،‏ یَهُوَه را می‌طلبیدند!‏ آن وقت یَهُوَه با خوشحالی تمام ‹بر سر آنان عدالت را می‌بارانید.‏› اگر دچار خطایی جدّی شدیم،‏ یَهُوَه را بطلبیم،‏ در دعا از او طلب بخشش کنیم و از پیران مسیحی بخواهیم به ما کمک روحانی بکنند.‏ (‏ یعقوب ۵:‏۱۳-‏۱۶‏)‏ همچنین به دنبال هدایت روحانی روح‌القدس خدا باشیم که پولُس در مورد آن چنین می‌نویسد:‏ «هر که برای جسم خود کارد،‏ از جسم فساد را درو کند و هر که برای روح کارد از روح حیات جاودانی خواهد دروید.‏» (‏ غَلاطیان ۶:‏۸‏)‏ اگر با توجه به روح بکاریم،‏ از لحاظ روحانی غنی‌تر خواهیم شد.‏

۹،‏ ۱۰.‏ هوشَع ۱۱:‏۱-‏۴ چگونه در مورد اسرائیل تحقق یافت؟‏

۹ با این تفاصیل می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که یَهُوَه همیشه با قوم خود با مهربانی رفتار خواهد کرد.‏ صحّت این مطلب را می‌توان در هوشَع ۱۱:‏۱-‏۴ یافت که می‌گوید:‏ «هنگامی که اسرائیل طفل بود،‏ او را دوست داشتم و پسر خود را از مصر خواندم.‏ .‏ .‏ .‏ [اما] برای بَعْلیم قربانی گذرانیدند و به جهت بت‌های تراشیده بخور سوزانیدند.‏ و من راه رفتن را به اِفرایم [یا اسرائیلیان] تعلیم دادم و او را به بازوها برداشتم،‏ اما ایشان ندانستند که من ایشان را شفا داده‌ام.‏ ایشان را به ریسمان‌های انسان و به بندهای محبت جذب نمودم و به جهت ایشان مثل کسانی بودم که یوغ را از گردن ایشان برمی‌دارند و خوراک پیش روی ایشان نهادم.‏»‏

۱۰ در اینجا یَهُوَه اسرائیل را با یک بچهٔ کوچک مقایسه می‌کند.‏ او با مهربانی به اسرائیلیان راه رفتن را یاد داد و با بازوی خود ایشان را گرفت.‏ آن‌ها را مرتب با «بندهای محبت» به سوی خود جذب نمود.‏ واقعاً که چه تصویر دلنشینی!‏ تصوّر کنید پدر یا مادری هستید که به فرزندتان اوّلین قدم‌های راه رفتن را می‌آموزید.‏ بازوانتان را گشوده‌اید مانند بندها یا ریسمان‌هایی که طفلتان در صورت لزوم یکی از آن‌ها را می‌گیرد تا به زمین نیفتد.‏ به همین شکل محبت خدا همراه با مراقبت است.‏ او بسیار خوشحال می‌شود ما را با «بندهای محبت» هدایت کند.‏

۱۱.‏ خدا چگونه برای اسرائیلیان ‹مثل کسانی شد که یوغ را از گردن ایشان برمی‌دارد›؟‏

۱۱ یَهُوَه در برخوردش با اسرائیلیان ‹مثل کسانی بود که یوغ را از گردن ایشان برمی‌دارد و خوراک پیش روی ایشان می‌گذارد.‏› بله،‏ مثل کسی که یوغ را از گردن حیوان خود برمی‌دارد یا کنار می‌زند تا حیوان بتواند براحتی غذا بخورد.‏ اسرائیلیان فقط زمانی زیر یوغ توان‌فرسای دشمنشان رفتند که یوغ اطاعت از خدا را شکستند.‏ (‏ تثنیه ۲۸:‏۴۵،‏ ۴۸؛‏ اِرْمیا ۲۸:‏۱۴‏)‏ باشد که هرگز به چنگال دشمن اصلی‌مان شیطان نیفتیم و هرگز درد یوغ توان‌فرسای وی را نچشیم.‏ بیایید به طریق‌های خدا سلوک نماییم و با او راه رویم.‏

همیشه به یَهُوَه امیدوار باشیم

۱۲.‏ طبق هوشَع ۱۲:‏۶ راه رفتن با خدا مستلزم چیست؟‏

۱۲ اگر بخواهیم همواره با خدا راه رویم باید همیشه به او امیدوار باشیم.‏ به اسرائیلیان اینچنین گوشزد شده بود:‏ «اما تو به سوی خدای خود بازگشت نما و رحمت و راستی را نگاه داشته،‏ دائماً منتظر خدای خود باش.‏» (‏ هوشَع ۱۲:‏۶‏)‏ اسرائیلیان خودسر می‌توانستند با مهربانی کردن،‏ عادل بودن و ‹منتظر خدای خود شدن› به یَهُوَه نشان دهند که توبه کرده‌اند.‏ ما نیز حتی اگر تا به امروز وفادارانه به طریق‌های یَهُوَه سلوک نموده‌ایم،‏ لازم است مهربانی کنیم،‏ عادل و همیشه به خدا امیدوار باشیم.‏ —‏ مزمور ۲۷:‏۱۴‏.‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ پولُس نبوّت هوشَع ۱۳:‏۱۴ را چگونه توضیح داد و چه دلیل محکمی برای امید بستن به خدا فراهم نمود؟‏

۱۳ نبوّت هوشَع در مورد اسرائیلیان به ما قوّت قلب می‌دهد زیرا ترغیب می‌شویم همیشه امید خود را به خدا ببندیم.‏ یَهُوَه از طریق هوشَع می‌گوید:‏ «من ایشان را از دست هاویه فدیه خواهم داد و ایشان را از موت نجات خواهم بخشید.‏ ای موت ضربات تو کجاست و ای هاویه هلاکت تو کجا است؟‏» (‏ هوشَع ۱۳:‏۱۴‏)‏ یَهُوَه تصمیم نداشت در آن زمان اسرائیلیان سرکش را از مرگ نجات دهد.‏ اما مسلّم است که سرانجام مرگ را برای همیشه از بین خواهد برد و بدین صورت پیروزی ظاهری‌اش را باطل خواهد کرد.‏

۱۴ پولُس برای هم‌ایمانان مسح‌شده‌اش از نبوّت هوشَع نقل کرده،‏ گفت:‏ «اما چون این فاسد بی‌فسادی را پوشید و این فانی به بقا آراسته شد،‏ آنگاه این کلامی که مکتوب است به انجام خواهد رسید که ‹مرگ در ظفر بلعیده شده است.‏ ای موت نیش تو کجا است و ای گور ظفر تو کجا؟‏› نیش موت گناه است و قوّت گناه،‏ شریعت.‏ لیکن شکر خدا راست که ما را به واسطهٔ خداوند ما عیسی مسیح ظفر می‌دهد.‏» (‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۵۴-‏۵۷‏)‏ یَهُوَه عیسی را از مرگ رستاخیز داد و بدین طریق ضمانتی تسلّی‌بخش فراهم ساخت تا هر کس که در یاد یا دفتر خاطرهٔ او باشد رستاخیز یابد.‏ (‏ یوحنّا ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ واقعاً که چه امید والایی!‏ البته علاوه بر امید رستاخیز،‏ دلیل محکم دیگری نیز برای راه رفتن با خدا وجود دارد.‏

راه‌های یَهُوَه همیشه حق است

۱۵،‏ ۱۶.‏ در مورد سامره چه نبوّت شده بود و آن نبوّت چگونه تحقق یافت؟‏

۱۵ ما به طریق‌های یَهُوَه خدا سلوک می‌نماییم زیرا کاملاً باور داریم که ‹راه‌های وی حق است.‏› اما ساکنان سامره به طریق‌های حق و راستی خدا سلوک نمی‌کردند.‏ در نتیجه می‌بایستی به دلیل خطایا و بی‌ایمانی‌شان به یَهُوَه،‏ مجازات می‌شدند.‏ در مورد ایشان این گونه نبوّت شده بود:‏ «سامره متحمّل گناه خود خواهد شد،‏ زیرا به خدای خود فتنه انگیخته است.‏ ایشان به شمشیر خواهند افتاد و اطفال ایشان خُرد و زنان حاملهٔ ایشان شکم‌دریده خواهند شد.‏» (‏ هوشَع ۱۳:‏۱۶‏)‏ مدارک تاریخی نشان می‌دهند که آشوریان که بالاخره سامره را تسخیر کردند قادر به چنین کارهای بی‌رحمانه‌ای بودند.‏

۱۶ سامره پایتخت ده خاندان پادشاهی اسرائیل بود.‏ این نام گاهی اوقات برای تمام منطقهٔ آن پادشاهی استفاده می‌شد که مطمئناً اینجا هم منظور همان است.‏ (‏ ۱پادشاهان ۲۱:‏۱‏)‏ شَلْمَناسَر پنجم،‏ پادشاه آشور در سال ۷۴۲ ق.‏د.‏م.‏ شهر سامره را به محاصره درآورد.‏ سرانجام آن شهر در سال ۷۴۰ ق.‏د.‏م.‏ سقوط کرد.‏ به دنبال شکست و سقوط سامره بسیاری از سران آن شهر به بین‌النهرین و ماد تبعید شدند.‏ تاریخ دقیقاً مشخص نمی‌کند که شَلْمَناسَر پنجم ساکنان آنجا را به اسارت درآورد یا جانشینش سَرْجون دوّم.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۷:‏۱-‏۶،‏ ۲۲،‏ ۲۳؛‏ ۱۸:‏۹-‏۱۲‏)‏ با این حال،‏ لوحه‌های سَرْجون به انتقال ۲۷٬۲۹۰ اسرائیلی به سرزمین‌های بالایی رود فرات و ماد اشاره می‌کند.‏

۱۷.‏ به جای بی‌حرمتی به معیارهای عادل خدا چه کار باید بکنیم؟‏

۱۷ ساکنان سامره به علّت عدم اطاعت از یَهُوَه و سلوک ننمودن به طریق‌های راست وی قیمتی گزاف پرداختند.‏ اگر ما مسیحیان وقف‌شده به یَهُوَه نیز دائماً گناه بورزیم یا از اصول الٰهی سرپیچی و به معیارهای عادل خدا بی‌حرمتی کنیم به طرزی دلخراش عذاب خواهیم دید.‏ باشد که هرگز چنین راه بدی را دنبال نکنیم!‏ بلکه به تذکر پِطْرُس عمل کنیم که می‌گوید:‏ «پس زنهار هیچ یکی از شما چون قاتل یا دزد یا شریر یا فضول عذاب نکشد.‏ لٰکن اگر چون مسیحی عذاب بکشد،‏ پس شرمنده نشود بلکه به این اسم خدا را تمجید نماید.‏» —‏ ۱پِطْرُس ۴:‏۱۵،‏ ۱۶‏.‏

۱۸.‏ چگونه می‌توانیم ‹خدا را جلال دهیم›؟‏

۱۸ بلی به جای اینکه در هر کاری خودمختار باشیم باید با سلوک نمودن به طریق‌های عادل خدا ‹نام او را جلال دهیم.‏› قائن نیز مرتکب قتل شد زیرا راه خود را پیش گرفت و به هشدار یَهُوَه که ‹گناه در کمین است› تا او را برباید،‏ توجه نکرد.‏ (‏ پیدایش ۴:‏۱-‏۸‏)‏ بَلْعام در ازای وجهی که پادشاه مُوآب به او پرداخت حاضر شد اسرائیل را لعن کند،‏ اما سعی او بیهوده بود.‏ (‏ اعداد ۲۴:‏۱۰‏)‏ و خدا قُورَح لاوی و چندین نفر دیگر از همدستانش را به علّت عصیان ورزیدن به مقام موسی و هارون از میان برد.‏ (‏ اعداد ۱۶:‏۱-‏۳،‏ ۳۱-‏۳۳‏)‏ مطمئناً هیچ یک از ما نمی‌خواهد راه جنایت‌بار قائن،‏ راه اشتباه و پر از طمع بَلْعام و یا راه هلاکتبار قُورَح مغرور را برود!‏ (‏ یهو ۱۱‏)‏ اما اگر با وجود این هشدارها خطایی بزرگ مرتکب شدیم نبوّت هوشَع ما را تسلّی می‌دهد.‏

هر گناهکاری می‌تواند به سوی یَهُوَه بازگردد

۱۹،‏ ۲۰.‏ اسرائیلیانی که توبه می‌کردند چه نوع قربانی می‌توانستند اهدا کنند؟‏

۱۹ حتی آنانی که به سبب گناهی جدّی لغزیده‌اند می‌توانند به سوی یَهُوَه بازگردند.‏ در هوشَع ۱۴:‏۱،‏ ۲ خواهشی را می‌خوانیم:‏ «ای اسرائیل به سوی یَهُوَه خدای خود بازگشت نما زیرا به سبب گناه خود لغزیده‌ای.‏ با خود سخنان گرفته،‏ به سوی خداوند بازگشت نمایید و او را گویید:‏ ‹تمامی گناه را عفو فرما و ما را به لطف مقبول فرما،‏ پس گوساله‌های لب‌های خویش را ادا خواهیم نمود.‏› »‏

۲۰ اگر اسرائیلیان توبه می‌کردند،‏ می‌توانستند ‹گوساله‌های لب‌های خویش را به خدا ادا کنند.‏› این گوساله‌های لب‌ها در اصل ستایش پاک و بی‌ریا بودند.‏ پولُس با اشاره به این نبوّت به مسیحیان عبرانی چنین تأکید می‌کند:‏ «قربانی تسبیح را به خدا بگذرانیم،‏ یعنی ثمرهٔ لب‌هایی را که به اسم او معترف باشند.‏» (‏ عبر ۱۳:‏۱۵‏)‏ امروزه،‏ ما افتخار اهدای چنین قربانی‌هایی را داریم.‏

۲۱،‏ ۲۲.‏ اسرائیلیان توبه‌کار چگونه مجدّداً برکت می‌یافتند؟‏

۲۱ اسرائیلیانی که طریق‌های خودسرانه‌شان را ترک کرده،‏ به سوی خدا برگشتند ‹گوساله‌های لب‌های خویش را ادا کردند.‏› در نتیجه برکات بازسازی را تجربه کردند،‏ درست همان طور که یَهُوَه وعده داده بود.‏ هوشَع ۱۴:‏۴-‏۷ می‌گوید:‏ «ارتداد ایشان را شفا داده،‏ ایشان را مجّاناً دوست خواهم داشت زیرا خشم من از ایشان برگشته است.‏ برای اسرائیل مثل شبنم خواهم بود و او مانند سوسن‌ها گُل خواهد کرد و مثل لبنان ریشه‌های خود را خواهد دوانید.‏ شاخه‌هایش منتشر شده،‏ زیبایی او مثل درخت زیتون و عطرش مانند لبنان خواهد بود.‏ آنانی که زیر سایه‌اش ساکن می‌باشند،‏ مثل گندم زیست خواهند کرد و مانند موها گُل خواهند آوَرْد.‏ انتشار او مثل شراب لبنان خواهد بود.‏»‏

۲۲ اسرائیلیان توبه‌کار از لحاظ روحانی شفا می‌یافتند و دوباره محبت خدا را می‌چشیدند.‏ یَهُوَه همانند شبنم تازه‌ای که طراوت می‌بخشد به آن‌ها برکات بسیار می‌داد.‏ قوم اِحیاشده‌اش ‹مثل درخت زیتون› زیبا می‌شدند.‏ و مطمئناً به طریق‌های خدا سلوک می‌نمودند.‏ حال از ما که مصمم هستیم به طریق‌های خدا سلوک نماییم چه انتظار می‌رود؟‏

همواره در راه‌های مستقیم یَهُوَه گام بردارید

۲۳،‏ ۲۴.‏ کتاب هوشَع با چه کلامی خاتمه می‌یابد و چه نبوّت تشویق‌کننده‌ای را بیان می‌کند و چه تأثیری روی ما می‌گذارد؟‏

۲۳ اگر بخواهیم همواره با خدا گام برداریم باید اوّل ‹آن حکمتی را که از بالا است› بپذیریم و همیشه طبق آن رفتار و عمل کنیم.‏ (‏ یعقوب ۳:‏۱۷،‏ ۱۸‏)‏ در آخرین آیه از نبوّت هوشَع می‌خوانیم:‏ «کیست مرد حکیم که این چیزها را بفهمد و فهیمی که آن‌ها را بداند؟‏ زیرا طریق‌های خداوند مستقیم است و عادلان در آن‌ها سلوک می‌نمایند،‏ اما خطاکاران در آن‌ها لغزش می‌خورند.‏» —‏ هوشَع ۱۴:‏۹‏.‏

۲۴ به جای اینکه با حکمت و معیارهای این دنیا هدایت شویم،‏ بیایید سلوک نمودن به طریق‌های مستقیم و عادلانهٔ خدا را برگزینیم.‏ (‏ تثنیه ۳۲:‏۴‏)‏ هوشَع ۵۹ سال مدید به طریق‌های عادل خدا سلوک نمود.‏ وی وفادارانه پیام خدا را اعلان کرد و می‌دانست کسانی که عاقل و محتاطند چنین پیامی را درک می‌کنند.‏ ما چطور؟‏ تا زمانی که یَهُوَه به ما اجازه داده است بشارت دهیم همواره به جستجوی اشخاصی عاقل باشیم که فیض او را می‌پذیرند.‏ آیا از اینکه این بشارت را در هماهنگی با «غلام امین و دانا» به گوش همگان می‌رسانیم خوشحال نیستیم؟‏ —‏ مت ۲۴:‏۴۵-‏۴۷‏.‏

۲۵.‏ بررسی نبوّت هوشَع چه کمکی به ما می‌کند؟‏

۲۵ بررسی نبوّت هوشَع مطمئناً به ما کمک کرد تا با در نظر داشتن زندگی ابدی در دنیای جدید خدا به راه‌های وی سلوک نماییم.‏ (‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۱۳؛‏ یهودا ۲۰،‏ ۲۱‏)‏ حقیقتاً چه امید باشکوهی در جلوی ما قرار داده شده است!‏ این امید برای ما شخصاً هنگامی به واقعیت خواهد پیوست که آنچه را منظورمان است یعنی ‹طریق‌های یَهُوَه مستقیم است› با کلام و اَعمال خود ثابت کنیم.‏

سؤالات زیر را جواب دهید

‏• اگر در پرستش خدا پاک باشیم او چه رفتاری با ما خواهد داشت؟‏

‏• چرا باید به یَهُوَه امید داشته باشیم؟‏

‏• چرا متقاعد شدید که راه‌های یَهُوَه درست است؟‏

‏• چگونه می‌توانیم همواره در راه‌های یَهُوَه گام برداریم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴]‏

کمک‌های روحانی پیران مسیحی را بپذیرید

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۵]‏

نبوّت هوشَع امید ما را به وعدهٔ رستاخیز بیشتر می‌کند

‏[تصاویر در صفحهٔ ۱۷]‏

نگاه خود را به زندگی جاودانی دوخته،‏ همواره با خدا راه روید