مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

در میان قوم منتخب خدا تولّد یافته بودند

در میان قوم منتخب خدا تولّد یافته بودند

در میان قوم منتخب خدا تولّد یافته بودند

‏‹یَهُوَه خدایت تو را برگزیده است تا قوم مخصوص برای خود او باشی.‏› —‏ تثنیه ۷:‏۶‏.‏

۱،‏ ۲.‏ یَهُوَه به خاطر قومش اسرائیل به چه اَعمال شگفت‌انگیز دست زد و این قوم چه رابطه‌ای با خدا برقرار ساخت؟‏

در سال ۱۵۱۳ ق.‏م.‏ یَهُوَه با خادمان خود عهدی بست و رابطه‌ای جدید بر اساس آن پایه‌گذاری کرد.‏ یَهُوَه چندی قبل،‏ در همان سال اَبَرقدرت آن زمان را از پا درآورده بود تا اسرائیلیان را از بردگی‌شان نجات دهد.‏ خدا با این کار نجات‌دهنده و صاحب آن قوم شد.‏ اما قبل از اینکه وارد عمل شود به موسی چنین گفت:‏ «بنی‌اسرائیل را بگو،‏ من یَهُوَه هستم،‏ و شما را از زیر مشقّت‌های مصریان بیرون خواهم آورد،‏ و شما را از بندگی ایشان رهایی دهم،‏ و شما را به بازوی بلند و به داوری‌های عظیم نجات دهم.‏ و شما را خواهم گرفت تا برای من قوم شوید،‏ و شما را خدا خواهم بود.‏» —‏ خروج ۶:‏۶،‏ ۷‏،‏ به پاورقی ترجمهٔ دنیای جدید ‏(‏ انگل‍.‏)‏ رجوع شود؛‏ ۱۵:‏۱-‏۷،‏ ۱۱.‏

۲ اندکی پس از ترک مصر،‏ اسرائیلیان با خدایشان عهد بسته،‏ با وی رابطه برقرار کردند.‏ از این تاریخ به بعد یَهُوَه به جای اینکه فقط با یک خاندان یا ایل و طایفه‌ای خاص رابطه داشته باشد با قومی سازمان‌یافته و با امّتی از امّت‌های زمین رابطه ایجاد کرد.‏ (‏ خروج ۱۹:‏۵،‏ ۶؛‏ ۲۴:‏۷‏)‏ در این راستا،‏ او قوانینی را برای قومش فراهم نمود که زندگی روزمره و از آن مهم‌تر،‏ نحوهٔ پرستش آن‌ها را نظم و شکل می‌داد.‏ موسی خطاب به آن امّت گفت:‏ «زیرا کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد چنانکه یَهُوَه،‏ خدای ما است،‏ در هر وقت که نزد او دعا می‌کنیم؟‏ و کدام طایفهٔ بزرگ است که فرایض و احکام عادله‌ای مثل تمام این شریعتی که من امروز پیش شما می‌گذارم،‏ دارند؟‏» —‏ تثنیه ۴:‏۷،‏ ۸‏.‏

در میان قومی شاهد تولّد یافته بودند

۳،‏ ۴.‏ دلیل مهم و اساسی به وجود آوردن امّت اسرائیل چه بود؟‏

۳ قرن‌ها بعد،‏ یَهُوَه از طریق یکی از انبیای خود،‏ اِشَعْیا،‏ به اسرائیلیان دلیل اصلی به وجود آوردن امّتشان را به آن‌ها گوشزد کرد.‏ اِشَعْیا نوشت:‏ «الآن خداوند که آفرینندهٔ تو ای یعقوب،‏ و صانع تو ای اسرائیل است چنین می‌گوید:‏ ‹مترس زیرا که من تو را فدیه دادم و تو را به اسمت خواندم پس تو از آن من هستی.‏ زیرا من یَهُوَه خدای تو و قدّوس اسرائیل نجات‌دهندهٔ تو هستم.‏ .‏ .‏ .‏ پسران مرا از جای دور و دخترانم را از کران‌های زمین بیاور.‏ یعنی هر که را به اسم من نامیده شود و او را به جهت جلال خویش آفریده و او را مصوّر نموده و ساخته باشم.‏› یَهُوَه می‌گوید که ‹شما و بندهٔ من که او را برگزیده‌ام شهود من می‌باشید.‏ .‏ .‏ .‏ این قوم را برای خود ایجاد کردم تا تسبیح مرا بخوانند.‏› » —‏ اِشَعْیا ۴۳:‏۱،‏ ۳،‏ ۶،‏ ۷،‏ ۱۰،‏ ۲۱‏.‏

۴ اسرائیلیان ملتی بودند که به نام یَهُوَه خوانده می‌شدند و برای او نقش شاهدان را داشتند زیرا به امّت‌ها و ملت‌های دیگر شهادت می‌دادند که سلطنت یَهُوَه کاملاً به حق است.‏ از این رو می‌توان گفت که آن‌ها ملتی بودند که خدا «به جهت جلال خویش آفریده» بود.‏ به این دلیل اسرائیلیان باید او را «تسبیح» می‌خواندند و نجاتی را که برایشان فراهم کرده بود به گوش همه می‌رساندند و در ضمن نام مقدّسش را نیز جلال می‌دادند.‏

۵.‏ قوم اسرائیل از چه نظر مملکتی وقف‌شده بود؟‏

۵ در قرن یازدهم ق.‏م.‏ سلیمان پادشاه تأکید کرد که یَهُوَه اسرائیل را از ملت‌ها و امّت‌های دیگر مجزا ساخته بود.‏ او در دعایی به یَهُوَه چنین گفت:‏ «زیرا که تو ایشان را از جمیع قوم‌های جهان برای ارثیت خویش ممتاز نموده‌ای.‏» (‏ ۱پادشاهان ۸:‏۵۳‏)‏ هر اسرائیلی قادر بود شخصاً رابطه‌ای منحصر به فرد با خدایش یَهُوَه برقرار کند.‏ موسی قبلاً به قوم گفته بود:‏ ‹شما پسران یَهُوَه خدای خود هستید زیرا برای یَهُوَه،‏ خدایتان قوم مقدّس هستید.‏› (‏ تثنیه ۱۴:‏۱،‏ ۲‏)‏ بدین دلیل لازم نبود هر اسرائیلی که متولّد می‌شد خود را به خدا وقف کند زیرا در میان قومی وقف‌شده به دنیا آمده بود.‏ (‏ مزمور ۷۹:‏۱۳؛‏ ۹۵:‏۷‏)‏ اسرائیلیان نسل به نسل فرامین و قوانین یَهُوَه را می‌آموختند و چون که قومشان با خدا عهد بسته بود ملزم بودند پابند موازین آن باشند.‏ —‏ تثنیه ۱۱:‏۱۸،‏ ۱۹‏.‏

آزادی انتخاب داشتند

۶.‏ هر اسرائیلی چه تصمیمی باید می‌گرفت؟‏

۶ با اینکه هر اسرائیلی در قومی به دنیا آمده بود که از قبل به خدا وقف شده بود،‏ هر یک از آن‌ها باید شخصاً تصمیم می‌گرفت تا چه حد خدا را می‌خواست خدمت کند.‏ بنا بر چنین واقعیتی،‏ موسی قبل از ورود قوم به سرزمین موعود به آن‌ها گفت:‏ «امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد می‌آورم که حیات و موت و برکت و لعنت را پیش روی تو گذاشتم؛‏ پس حیات را برگزین تا تو با ذریّتت زنده بمانی.‏ و تا یَهُوَه خدای خود را دوست بداری و آواز او را بشنوی و به او ملصق شوی،‏ زیرا که او حیات تو و درازی عمر توست تا در زمینی که خداوند برای پدرانت،‏ ابراهیم و اسحاق و یعقوب،‏ قَسَم خورد که آن را به ایشان بدهد،‏ ساکن شوی.‏» (‏ تثنیه ۳۰:‏۱۹،‏ ۲۰‏)‏ پس هر اسرائیلی می‌بایست تصمیم می‌گرفت که آیا به یَهُوَه خدا محبت می‌کرد یا نه،‏ آیا به سخنان او گوش می‌کرد یا نه و نهایتاً،‏ آیا به خدایش می‌چسبید یا نه.‏ و از آنجا که هر یک مختار و تصمیمش دست خودش بود منطقاً نتایج و عواقب انتخابش را نیز باید می‌پذیرفت.‏ —‏ تثنیه ۳۰:‏۱۶-‏۱۸‏.‏

۷.‏ پس از مرگِ نسلِ دوران یوشَع چه اتفاقی افتاد؟‏

۷ اگر بخواهیم بدانیم وفاداری به خدا چه نتایجی دارد یا اینکه خیانت به خدا چه پیامدی دارد کافی است به وقایع زمان داوران در تاریخ اسرائیل بنگریم.‏ تا کمی قبل از آغاز آن دوران،‏ اسرائیلیان از پیشوایی یوشَع اطاعت می‌کردند و در نتیجه برکت می‌یافتند.‏ در کتاب داوران می‌خوانیم:‏ «در تمامی ایّام یوشَع و تمامی ایّام مشایخی که بعد از یوشَع زنده ماندند،‏ و همهٔ کارهای بزرگ خداوند را که برای اسرائیل کرده بود،‏ دیدند،‏ قوم،‏ خداوند را عبادت نمودند.‏» ولی افسوس که اندکی پس از مرگ یوشَع «طبقهٔ [یا نسلی] دیگر برخاستند که خداوند و اَعمالی را که برای اسرائیل کرده بود،‏ ندانستند.‏ و بنی‌اسرائیل در نظر خداوند شرارت ورزیدند.‏» (‏ داوران ۲:‏۷،‏ ۱۰،‏ ۱۱‏)‏ به نظر می‌آید نسل جدیدی که بعد از آن‌ها پا به عرصه گذاشت از روی عدم تجربه قدر و منزلت میراثش را ندانست و درک نکرد که جزو قومی وقف‌شده بود که خدا به خاطرش اَعمال بزرگ و شگفت‌آوری در گذشته انجام داده بود.‏ —‏ مزمور ۷۸:‏۳-‏۷،‏ ۱۰،‏ ۱۱‏.‏

می‌بایست بر طبق وقفشان زندگی می‌کردند

۸،‏ ۹.‏ الف)‏ چه ترتیباتی در شریعت،‏ به اسرائیلیان فرصت می‌داد وقف خود را به یَهُوَه نشان دهند؟‏ ب)‏ کسانی که قربانی‌های اختیاری اهدا می‌کردند چه برکتی می‌یافتند؟‏

۸ یَهُوَه در پرستش خود مقتضیاتی گنجانده بود که به هر اسرائیلی فرصت می‌داد عملاً به وقف قومی و ملی خود وفا کند.‏ برای نمونه در چهارچوب شریعتی که به قوم خود داده بود قربانی گذراندن و اهدای هدایا نقشی مهم و الزامی ایفا می‌کرد.‏ اهدای بعضی از این قربانی‌ها واجب بود و بعضی دیگر تبرّعی یعنی غیرواجب یا اختیاری.‏ (‏ عبرانیان ۸:‏۳‏)‏ مثلاً قربانی سوختنی،‏ هدیهٔ آردی و ذبیحهٔ (‏ ذبح‌شدهٔ)‏ سلامتی همه قربانی‌های اختیاری بودند که برای رضایت یَهُوَه و به دست آوردن لطف او اهدا می‌شد.‏ بدین گونه اهداکنندهٔ این قربانی‌ها فرصتی می‌یافت تا سپاس خود را به خدایش ابراز کند.‏ —‏ لاویان ۷:‏۱۱-‏۱۳‏.‏

۹ یَهُوَه از این هدایا و قربانی‌های اختیاری خوشنود می‌شد.‏ حتی قربانی‌های سوختنی و آردی را «عطر خوشبو به جهت خداوند» می‌خواندند.‏ (‏ لاویان ۱:‏۹؛‏ ۲:‏۲‏)‏ هنگام قربانی ذبیحهٔ سلامتی،‏ خون و پیه آن را به یَهُوَه اهدا می‌کردند ولی قسمت‌هایی از گوشت قربانی را کاهنان و عابدی که قربانی را اهدا کرده بود می‌خوردند.‏ این خوراک جمعی مظهر رابطه‌ای نیک و مسالمت‌آمیز با یَهُوَه بود.‏ شریعت می‌گفت:‏ «چون ذبیحه سلامتی نزد خداوند بگذرانید،‏ آن را بگذرانید تا مقبول شوید.‏» (‏ لاویان ۱۹:‏۵‏)‏ قطع نظر از وقف ملی قوم اسرائیل،‏ کسی که وقف قلبی و واقعی خود را با اهدای قربانی اختیاری نشان می‌داد ‹مقبول خدا می‌شد› و برکت می‌یافت.‏ —‏ مَلاکی ۳:‏۱۰‏.‏

۱۰.‏ یَهُوَه ناخوشنودی خود را در روزگار اِشَعْیا و مَلاکی چگونه ابراز کرد؟‏

۱۰ متأسفانه امّت وقف‌شدهٔ اسرائیل به یَهُوَه وفادار نماند.‏ یَهُوَه از زبان اِشَعْیای نبی به قوم گفت:‏ «گوسفندان قربانی‌های سوختنی خود را برای من نیاوردی و به ذبایح خود مرا تکریم ننمودی!‏ به هدایا بندگی بر تو ننهادم.‏» (‏ اِشَعْیا ۴۳:‏۲۳‏)‏ در ضمن قربانی‌هایی را که اهدا می‌کردند یا از روی اجبار بود یا از روی تظاهر.‏ مسلّم است که در چشم یَهُوَه چنین هدیه‌ای فاقد هر گونه ارزش بود.‏ برای یک نمونهٔ دیگر باید نزدیک به سیصد سال از دوران اِشَعْیا جلوتر برویم.‏ در روزگار مَلاکی نبی،‏ اسرائیلیان با اهدای حیوانات معیوب و علیل و ناقص همچنان به بی‌وفایی و تظاهر خود ادامه می‌دادند.‏ یَهُوَه نارضایتی خود را از زبان مَلاکی به آن‌ها نشان داده،‏ گفت:‏ «در شما هیچ خوشی ندارم و هیچ هدیه از دست شما قبول نخواهم کرد.‏ .‏ .‏ .‏ (‏ حیوانات)‏ دریده شده و لنگ و بیمار را آورده،‏ آن‌ها را برای هدیه می‌گذرانید آیا من آن‌ها را از دست شما قبول خواهم کرد؟‏» —‏ مَلاکی ۱:‏۱۰،‏ ۱۳؛‏ عاموس ۵:‏۲۲‏.‏

امّتی وقف‌شده طرد گشت

۱۱.‏ چه فرصتی نصیب ملت اسرائیل شده بود؟‏

۱۱ هنگامی که ملت اسرائیل به یَهُوَه وقف شد،‏ یَهُوَه به آن‌ها چنین وعده داد:‏ «اکنون اگر آواز مرا فی‌الحقیقه بشنوید،‏ و عهد مرا نگاه دارید،‏ همانا خزانهٔ خاص من از جمیع قوم‌ها خواهید بود.‏ زیرا که تمامی جهان،‏ از آن من است.‏ و شما برای من مملکت [یعنی یک پادشاهی متشکل از] کَهَنه و امّت مقدّس خواهید بود.‏» (‏ خروج ۱۹:‏۵،‏ ۶‏)‏ سرانجام وقتی مسیح موعود در میان آن قوم ظهور کرد به آن قوم فرصتی داده شد تا اعضای بالقوّهٔ آن ملکوت یا حکومت خدا شوند.‏ (‏ پیدایش ۲۲:‏۱۷،‏ ۱۸؛‏ ۴۹:‏۱۰؛‏ ۲سموئیل ۷:‏۱۲،‏ ۱۶؛‏ لوقا ۱:‏۳۱-‏۳۳؛‏ رومیان ۹:‏۴،‏ ۵‏)‏ اما با پشت کردن به این فرصت گرانبها اکثر ملت اسرائیل به وقف خود عمل نکردند.‏ (‏ متّیٰ ۲۲:‏۱۴‏)‏ آن‌ها نه فقط مسیح را رد کردند بلکه او را به قتل نیز رساندند.‏ —‏ اَعمال ۷:‏۵۱-‏۵۳‏.‏

۱۲.‏ عیسی چه گفت که نشان می‌داد یَهُوَه ملت وقف‌شدهٔ اسرائیل را رد کرده بود؟‏

۱۲ عیسی چند روز قبل از مرگش به روحانیون یهود گفته بود:‏ «مگر در کتب هرگز نخوانده‌اید این که سنگی را که معمارانش رد نمودند،‏ همان سر زاویه شده است.‏ این از جانب خداوند آمد و در نظر ما عجیب است.‏ از این جهت شما را می‌گویم که ملکوت خدا از شما گرفته شده،‏ به امّتی که میوه‌اش را بیاورند،‏ عطا خواهد شد.‏» (‏ متّیٰ ۲۱:‏۴۲،‏ ۴۳‏)‏ اندکی بعد عیسی آشکارا گفت که یَهُوَه آن امّت را رد کرده بود:‏ «ای اورشلیم،‏ اورشلیم،‏ قاتل انبیا و سنگسارکنندهٔ مرسلان خود!‏ چند مرتبه خواستم فرزندان تو را جمع کنم،‏ مثل مرغی که جوجه‌های خود را زیر بال خود جمع می‌کند و نخواستید!‏ اینک خانهٔ شما برای شما ویران گذارده می‌شود.‏» —‏ متّیٰ ۲۳:‏۳۷،‏ ۳۸‏.‏

امّتی جدید وقف شد

۱۳.‏ در روزگار اِرْمیای نبی یَهُوَه چه نبوّتی کرد؟‏

۱۳ در روزگار اِرْمیای نبی یَهُوَه جنبه‌ای تازه از رابطهٔ خود را با قومش آشکار کرد.‏ در نوشته‌های اِرْمیا می‌خوانیم:‏ ‏«خداوند می‌گوید:‏ ‹اینک ایّامی می‌آید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازه‌ای خواهم بست.‏ نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصر بیرون آورم زیرا که ایشان عهد مرا شکستند،‏ با آنکه خداوند می‌گوید من شوهر ایشان بودم.‏› اما خداوند می‌گوید:‏ ‹این است عهدی که بعد از این ایّام با خاندان اسرائیل خواهم بست.‏ شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود.‏› » —‏ اِرْمیا ۳۱:‏۳۱-‏۳۳‏.‏

۱۴.‏ امّت جدید یَهُوَه در چه تاریخ و بر چه اساسی به وجود آمد و این امّت جدید چه کسانی‌اند؟‏

۱۴ این عهد تازه یا جدید پس از اینکه عیسی در سال ۳۳ م.‏ کشته شد و چندی بعد بهای خون ریخته‌شده‌اش را در آسمان به پدرش تقدیم کرد منعقد شد.‏ (‏ لوقا ۲۲:‏۲۰؛‏ عبرانیان ۹:‏۱۵،‏ ۲۴-‏۲۶‏)‏ اما آن عهد زمانی معتبر و به اجرا گذاشته شد که «اسرائیل خدا» یا امّتی جدید با ریختن روح‌القدس در سال ۳۳ م.‏ تولّد یافت.‏ (‏ غَلاطیان ۶:‏۱۶؛‏ رومیان ۲:‏۲۸،‏ ۲۹؛‏ ۹:‏۶؛‏ ۱۱:‏۲۵،‏ ۲۶‏)‏ پِطْرُس با اشاره به مفهوم این عهد به هم‌ایمانانش خاطرنشان کرد:‏ «شما قبیلهٔ برگزیده و کهانت ملوکانه و امّت مقدّس و قومی که مِلک خاصّ خدا باشد هستید تا فضایل او را که شما را از ظلمت،‏ به نور عجیب خود خوانده است،‏ اعلام نمایید.‏ که سابقاً قومی نبودید و الآن قوم خدا هستید.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۲:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ بدین ترتیب،‏ رابطهٔ ویژه‌ای که ملت اسرائیل با یَهُوَه داشت به پایان رسید.‏ در سال ۳۳ م.‏ یَهُوَه لطف خود را از اسرائیل فطری سلب کرده،‏ نعمات خود را نصیب یک اسرائیل مجازی یا روحانی نمود که جماعت مسیحی را تشکیل می‌داد.‏ این امّت جدید است که برای ملکوت میوه می‌آورد.‏ —‏ متّیٰ ۲۱:‏۴۳‏.‏

فرداً وقف شده‌اند

۱۵.‏ در عید پَنْطیکاست سال ۳۳ م.‏ پِطْرُس رسول شنودگانش را به چه تعمیدی ترغیب کرد؟‏

۱۵ از عید پَنْطیکاست سال ۳۳ م.‏ به بعد هر کس که می‌خواست به اسرائیل روحانی بپیوندد،‏ خواه یهودی خواه یونانی،‏ باید شخصاً خود را به خدا وقف می‌کرد و «به اسمِ اَب و اِبن و روح‌القدس» تعمید می‌گرفت.‏ * (‏ متّیٰ ۲۸:‏۱۹‏)‏ در همان عید پَنْطیکاست بود که پِطْرُس رسول یهودیان و جدیدانی را که دعوت را پذیرفتند ترغیب کرد:‏ «توبه کنید و هر یک از شما به اسم عیسی مسیح به جهت آمرزش گناهان تعمید گیرید و عطای روح‌القدس را خواهید یافت.‏» (‏ اَعمال ۲:‏۳۸‏)‏ پس برای این یهودیان و جدیدانی که به یهودیت گرویده بودند،‏ تعمید امری واجب بود تا نشان دهند زندگی خود را به یَهُوَه وقف کرده بودند.‏ در ضمن تعمید آن‌ها ثابت می‌کرد که فدیهٔ عیسی را پذیرفته بودند چون که می‌دانستند یَهُوَه فقط به وسیلهٔ خون مسیح گناهانشان را می‌بخشید.‏ و نیز می‌دانستند که باید نقش عیسی مسیح را به عنوان پیشوای خود و سر جماعت مسیحی و کاهن اعظم یَهُوَه قبول کنند.‏ —‏ کُولُسیان ۱:‏۱۳،‏ ۱۴،‏ ۱۸‏.‏

۱۶.‏ در روزگار پولُس یهودیان و غیریهودیانی که به مسیحیت می‌گرویدند چگونه جزو اسرائیل روحانی می‌شدند؟‏

۱۶ چند سال بعد پولُس رسول نوشت:‏ «نخست آنانی را که در دمشق بودند و در اورشلیم و در تمامی مرز و بوم یهودیه و امّت‌ها را نیز اعلام می‌نمودم که توبه کنند و به سوی خدا بازگشت نمایند و اَعمال لایقهٔ توبه را به جا آورند.‏» (‏ اَعمال ۲۶:‏۲۰‏)‏ پس از اینکه پولُس یهودی و غیریهودی را متقاعد می‌ساخت که عیسی همان مسیح موعود است،‏ آن‌ها را تشویق و کمک می‌کرد خود را به یَهُوَه وقف کنند و تعمید گیرند.‏ (‏ اَعمال ۱۶:‏۱۴،‏ ۱۵،‏ ۳۱-‏۳۳؛‏ ۱۷:‏۳،‏ ۴؛‏ ۱۸:‏۸‏)‏ همهٔ این شاگردان جدید با روی آوردن به خدا جزو اسرائیل روحانی می‌شدند.‏

۱۷.‏ چه مُهری بزودی زده خواهد شد و در کنار آن چه فعالیت دیگری در حال رخ دادن است؟‏

۱۷ بزودی مُهر تأیید نهایی بر پیشانی باقی‌ماندگان اسرائیل روحانی که هنوز بر زمین زنده‌اند زده می‌شود.‏ وقتی مُهر تأیید بر همهٔ آن‌ها زده شد آنگاه به ‹چهار فرشته‌ای که چهار باد زمین را باز می‌دارند› اجازه داده خواهد شد تا آن‌ها را برای آغاز «عذاب سخت» رها کنند.‏ با این حال گردآوری «گروهی عظیم» از کسانی که تا ابد روی زمین زندگی خواهند کرد همچنان ادامه دارد.‏ این «گوسفندان دیگر» آزادانه و از روی میل تمام «به خون برّه» ایمان آورده‌اند و به نشان وقف خود به یَهُوَه تعمید گرفته‌اند.‏ (‏ مکاشفه ۷:‏۱-‏۴،‏ ۹-‏۱۵؛‏ ۲۲:‏۱۷؛‏ یوحنّا ۱۰:‏۱۶؛‏ متّیٰ ۲۸:‏۱۹،‏ ۲۰‏)‏ در میان این جمع بزرگ عدهٔ کثیری جوان هست که در خانواده‌های مسیحی بزرگ شده‌اند.‏ اگر شما نیز یکی از این افراد هستید،‏ مطمئناً از مقالهٔ بعدی لذّت خواهید برد.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 15 برای اطلاعات بیشتر لطفاً به برج دیده‌بانی شمارهٔ ۱۵ مه ۲۰۰۳ صفحات ۳۰-‏۳۱ (‏ انگل‍.‏)‏ رجوع کنید.‏

مرور مقاله

‏• چرا فرزندان اسرائیلی نیازی نداشتند خود را به یَهُوَه وقف کنند؟‏

‏• اسرائیلیان چگونه می‌توانستند نشان دهند که به وقف خود وفا می‌کردند؟‏

‏• چرا یَهُوَه قوم وقف‌شدهٔ خود را طرد کرد و چه جانشینی برای آن قوم تعیین کرد؟‏

‏• بعد از عید پَنْطیکاست سال ۳۳ م.‏ یهودیان و غیریهودیانی که می‌خواستند جزو اسرائیل روحانی شوند چه باید می‌کردند؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۲]‏

فرزندان اسرائیلی در میان قوم منتخب خدا متولّد می‌شدند

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۴]‏

هر اسرائیلی باید شخصاً تصمیم می‌گرفت که آیا می‌خواست خدا را بپرستد یا نه

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۴]‏

هدایای اختیاری به اسرائیلیان فرصتی می‌بخشید تا عمق محبت خود به یَهُوَه را نشان دهند

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۶]‏

بعد از عید پَنْطیکاست سال ۳۳ م.‏ هر کس که می‌خواست پیرو مسیح شود باید خود را به خدا وقف می‌کرد و سپس تعمید می‌گرفت