مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

محبت دلیری را فزونی می‌دهد

محبت دلیری را فزونی می‌دهد

محبت دلیری را فزونی می‌دهد

‏«خدا روح جُبْن [ترس] را به ما نداده است بلکه روح قوّت و محبت و تأدیب را.‏» —‏ ۲تیموتاؤس ۱:‏۷‏.‏

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ محبت گاهی اوقات انسان را به چه کاری برمی‌انگیزد؟‏ ب)‏ چرا عیسی شهامتی بی‌نظیر از خود نشان داد؟‏

زن و شوهری که تازه ازدواج کرده بودند در آب‌های یکی از شهرهای ساحلی شرق استرالیا غواصی می‌کردند.‏ در حال بیرون آمدن از آب بودند که ناگهان یک کوسهٔ آدمخوار به طرف زن حمله‌ور شد.‏ شوهر آن زن با دلیری تمام همسرش را کنار زد و خود را به جای زنش طعمهٔ کوسه کرد.‏ آن زن در مراسم ختم همسرش گفت:‏ «شوهرم جانش را برای من فدا کرد.‏»‏

۲ عشق و محبت انگیزه‌ای بسیار قوی است و بعضی اوقات باعث می‌شود که انسان شهامتی عجیب از خود نشان دهد.‏ عیسی مسیح گفت:‏ «کسی محبتِ بزرگ‌تر از این ندارد که جان خود را به جهت دوستان خود بدهد.‏» (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۳‏)‏ کمتر از بیست و چهار ساعت بعد از این سخنان،‏ عیسی جان خود را دلیرانه،‏ نه فقط برای یک نفر بلکه برای تمامی بشر قربانی کرد.‏ (‏ متّیٰ ۲۰:‏۲۸‏)‏ فداکاری عیسی نتیجهٔ یک تصمیم آنی و عملی دلاورانه نبود.‏ او از قبل می‌دانست که مورد تمسخر و اذیت قرار می‌گیرد و سرانجام با بی‌عدالتی تمام محکوم به اعدام بر چوبهٔ شکنجه می‌شود.‏ او حتی سعی کرد شاگردانش را برای اتفاقاتی که رخ می‌داد آماده کند.‏ وی به آن‌ها گفت:‏ ‹اینک به اورشلیم می‌رویم و پسر انسان به دست رؤسای کَهَنه و کاتبان تسلیم می‌شود و بر وی فتوای قتل می‌دهند و او را به امّت‌ها می‌سپارند،‏ و بر وی سُخریه [تمسخر] نموده،‏ تازیانه‌اش می‌زنند و آب دهان بر وی افکنده،‏ او را خواهند کشت و روز سوّم خواهد برخاست.‏› —‏ مَرقُس ۱۰:‏۳۳،‏ ۳۴‏.‏

۳.‏ چه عاملی بر دلیری عیسی افزوده بود؟‏

۳ چه عاملی باعث شد که عیسی شهامتی بی‌نظیر از خود نشان دهد؟‏ بی‌شک ایمان و خداترسی نقشی بزرگ در ابراز شهامت او داشت.‏ (‏ عبرانیان ۵:‏۷؛‏ ۱۲:‏۲‏)‏ اما مهم‌ترین عاملی که بر دلیری او افزوده بود محبت به خدا و همنوعانش بود.‏ (‏ ۱یوحنّا ۳:‏۱۶‏)‏ اگر در کنار ایمان و خداترسی،‏ محبتی همچون محبت عیسی داشته باشیم آنگاه می‌توانیم دلیری‌ای مسیح‌گونه از خود نشان دهیم.‏ (‏ اَفَسُسیان ۵:‏۲‏)‏ چگونه می‌توانیم چنین محبتی را در خود بپرورانیم؟‏ اوّل از همه باید منشأ اصلی محبت را تشخیص دهیم.‏

‏«محبت از خداست»‏

۴.‏ چرا می‌توان گفت یَهُوَه منشأ محبت است؟‏

۴ یَهُوَه هم منشأ محبت است هم تجلّی آن.‏ یوحنّای رسول نوشت:‏ «ای حبیبان،‏ یکدیگر را محبت بنماییم زیرا که محبت از خداست و هر که محبت می‌نماید از خدا مولود شده است و خدا را می‌شناسد،‏ و کسی که محبت نمی‌نماید،‏ خدا را نمی‌شناسد زیرا خدا محبت است.‏» (‏ ۱یوحنّا ۴:‏۷،‏ ۸‏)‏ بنابراین شخص هنگامی می‌تواند محبت خدایی را در خود بپروراند که با شناخت دقیق و اطاعت قلبی از یَهُوَه به او نزدیک شود.‏ —‏ فیلِپّیان ۱:‏۹؛‏ یعقوب ۴:‏۸؛‏ ۱یوحنّا ۵:‏۳‏.‏

۵،‏ ۶.‏ چه عاملی باعث شد پیروان اوّلیه عیسی محبتی مسیح‌گونه در خود بپرورانند؟‏

۵ عیسی در آخرین دعا با یازده رسولش رابطهٔ شناخت خدا و پرورش محبت را نشان داد.‏ وی گفت:‏ «اسم تو را به ایشان شناسانیدم و خواهم شناسانید تا آن محبتی که به من نموده‌ای در ایشان باشد و من نیز در ایشان باشم.‏» (‏ یوحنّا ۱۷:‏۲۶‏)‏ عیسی به شاگردانش کمک کرد تا همان محبتی را که به پدر داشت آن‌ها هم داشته باشند.‏ او هم در کلام،‏ هم در عمل نشان داد که نام خدا در واقع نمایانگر خصوصیات زیبای خداست.‏ بدین علّت توانست بگوید:‏ «کسی که مرا دید،‏ پدر را دیده است.‏» —‏ یوحنّا ۱۴:‏۹،‏ ۱۰؛‏ ۱۷:‏۸‏.‏

۶ محبت مسیح‌گونه ثمرهٔ روح‌القدس است.‏ (‏ غَلاطیان ۵:‏۲۲‏)‏ وقتی مسیحیان اوّلیه در عید پَنْطیکاست سال ۳۳ م.‏ روح‌القدس موعود را از خدا دریافتند،‏ نه تنها بسیاری از تعالیم عیسی را به یاد آوردند بلکه مفهوم آیات کتاب مقدّس را نیز بهتر و عمیق‌تر درک کردند.‏ ظاهراً همین درک عمیق بود که محبت به خدا را در دلشان افزود.‏ (‏ یوحنّا ۱۴:‏۲۶؛‏ ۱۵:‏۲۶‏)‏ نتیجهٔ این فزونی محبت چه بود؟‏ نتیجه این بود که آن مسیحیان با غیرت تمام و حتی وقتی جانشان در خطر بود از موعظهٔ بشارت دست نکشیدند.‏ —‏ اَعمال ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏.‏

دلیری و محبت در عمل

۷.‏ پولُس و بَرنابا در سفر میسیونری خود چه سختی‌هایی را متحمّل شدند؟‏

۷ پولُس رسول نوشت:‏ «خدا روح جُبْن [ترس] را به ما نداده است بلکه روح قوّت و محبت و تأدیب را.‏» (‏ ۲تیموتاؤس ۱:‏۷‏)‏ پولُس شخصاً این سخنان را تجربه کرده بود.‏ تصوّر کنید که پولُس و بَرنابا طی سفر میسیونری خود چه سختی‌هایی را متحمّل شدند.‏ آن‌ها در چند شهر از جمله اَنطاکیه،‏ ایقونیه و لِسْتَرَه موعظه کردند.‏ در هر شهر عده‌ای ایمان آوردند اما عده‌ای به دشمنی و مخالفت برخاستند.‏ (‏ اَعمال ۱۳:‏۲،‏ ۱۴،‏ ۴۵،‏ ۵۰؛‏ ۱۴:‏۱،‏ ۵‏)‏ در لِسْتَرَه حتی گروهی از مردم به پولُس حمله آورده،‏ او را سنگسار نمودند و چون پنداشتند که مرده است رهایش کردند.‏ «اما چون شاگردان گرد او ایستادند برخاسته،‏ به شهر درآمد و فردای آن روز با بَرنابا به سوی دِرْبه روانه شد.‏» —‏ اَعمال ۱۴:‏۶،‏ ۱۹،‏ ۲۰‏.‏

۸.‏ دلیری پولُس و بَرنابا چگونه محبت عمیق آن‌ها را به مردم آشکار می‌کرد؟‏

۸ آیا چنین حمله‌ای بر جان پولُس باعث شد که وی و بَرنابا ترس به خود راه داده،‏ از موعظه دست بکشند؟‏ به هیچ وجه!‏ آن دو واعظ پس از این که ‹بسیاری را شاگرد ساختند به لِسْتَرَه و ایقونیه و اَنطاکیه مراجعت کردند.‏› برای چه به آنجا بازگشتند؟‏ برای این که جدیدان را تقویت کنند تا در ایمان قوی بمانند.‏ به آن‌ها گفتند که ‹با مصیبت‌های بسیار می‌باید داخل ملکوت خدا شد.‏› جای شکی نیست که جرأت و دلیری پولُس و بَرنابا از محبت عمیقی که به ‹برّه‌های› مسیح داشتند منشأ می‌شد.‏ (‏ اَعمال ۱۴:‏۲۱-‏۲۳؛‏ یوحنّا ۲۱:‏۱۵-‏۱۷‏)‏ سپس آن دو برادر در هر جماعتی که تازه تأسیس شده بود پیرانی گماشتند و با آن‌ها دعا نموده،‏ «ایشان را به خداوندی که بدو ایمان آورده بودند،‏ سپردند.‏»‏

۹.‏ پیران جماعت شهر اَفَسُس در مقابل محبت پولُس چه عکس‌العملی از خود نشان دادند؟‏

۹ پولُس مردی بامحبت و باشهامت بود که عدهٔ زیادی از مسیحیان اوّلیه به او دلبستگی عمیق پیدا کرده بودند.‏ به یاد آورید در ملاقاتی که با پیران جماعت اَفَسُس داشت چه اتفاقی افتاد.‏ پولُس مدت سه سال بود که در آن شهر به سر می‌برد و با مخالفت‌های زیادی مواجه شده بود.‏ (‏ اَعمال ۲۰:‏۱۷-‏۳۱‏)‏ بعد از آن که پیران را تشویق کرد تا گلّهٔ خدا را که به دستشان سپرده شده بود شبانی کنند زانو زده،‏ با آن‌ها دعا کرد.‏ به دنبال آن «همه گریهٔ بسیار کردند و بر گردن پولُس آویخته،‏ او را می‌بوسیدند.‏ و بسیار متألم [غمگین] شدند خصوصاً به جهت آن سخنی که گفت:‏ ‹بعد از این روی مرا نخواهید دید.‏› » واقعاً که چه محبتی این برادران به پولُس داشتند!‏ حتی هنگامی که او را تا کشتی همراهی کردند نمی‌خواستند از او جدا شوند.‏ —‏ اَعمال ۲۰:‏۳۶–‏۲۱:‏۱‏.‏

۱۰.‏ شاهدان یَهُوَه چگونه در این دوران به خاطر محبتشان به یکدیگر از خود شهامت و دلیری نشان داده‌اند؟‏

۱۰ امروزه نیز سرپرستان سیّار،‏ پیران جماعت و برادران و خواهرانی هستند که بسیار مورد محبت و لطف قرار می‌گیرند چرا که برای گوسفندان یَهُوَه از خود شجاعت نشان می‌دهند.‏ برای نمونه در کشورهایی که درگیر جنگ‌های داخلی هستند یا در آن‌ها فعالیت موعظه ممنوع است سرپرستان سیّار و زنانشان برای ملاقات جماعات جان و آزادی خود را به خطر می‌اندازند.‏ نیز شاهدان زیادی مورد آزار و شکنجهٔ حاکمان زورگو و مزدوران آن‌ها قرار می‌گیرند چرا که خواهران و برادرانشان را لو نمی‌دهند یا نمی‌گویند از کجا غذای روحانی دریافت می‌کنند.‏ هزاران شاهد دیگر نیز یا تحت تعقیب قرار می‌گیرند یا شکنجه می‌شوند.‏ عده‌ای از آن‌ها نیز به دست مخالفان به قتل می‌رسند.‏ چرا؟‏ زیرا که نه از موعظه کردن باز می‌ایستند نه از گرد هم آمدن با هم‌ایمانانشان در جلسات مسیحی.‏ (‏ اَعمال ۵:‏۲۸،‏ ۲۹؛‏ عبرانیان ۱۰:‏۲۴،‏ ۲۵‏)‏ بیایید از ایمان این خواهران و برادران دلیر تقلید کنیم!‏ —‏ ۱تَسّالونیکیان ۱:‏۶‏.‏

نگذارید محبتتان سرد شود

۱۱.‏ شیطان چه جنگ روحانی‌ای را با خادمان یَهُوَه آغاز کرده است و آن‌ها چگونه می‌توانند استقامت کنند؟‏

۱۱ وقتی که شیطان از آسمان بر زمین افکنده شد تصمیم گرفت خشم خود را بر سر خادمان یَهُوَه بریزد زیرا «احکام خدا را حفظ می‌کنند و شهادتِ عیسی را نگاه می‌دارند.‏» (‏ مکاشفه ۱۲:‏۹،‏ ۱۷‏)‏ یکی از حربه‌های شیطان آزار و تعقیب است.‏ البته این حربه غالباً مؤثر نیست چرا که پیوند مسیحی قوم خدا را نزدیک‌تر و غیرت آن‌ها را بیشتر می‌کند.‏ حربهٔ دیگری که شیطان به کار می‌گیرد انداختن انسان‌ها به دام امیال نَفْسانی است.‏ استقامت در مقابل این حربهٔ شیطان نیاز به شهامت دارد زیرا جنگ،‏ جنگی درونی است و مسیحیان باید با امیال و خواست‌های نادرست دل ‹فریبنده و مریض› خویش مجادله کنند.‏ —‏ اِرْمیا ۱۷:‏۹؛‏ یعقوب ۱:‏۱۴،‏ ۱۵‏.‏

۱۲.‏ شیطان به چه نحو از «روح جهان» استفاده می‌کند تا از محبت و علاقهٔ ما به خدا بکاهد؟‏

۱۲ شیطان سلاحی دیگر نیز در دست دارد که بسیار مخرّب و کشنده است.‏ این سلاح «روح جهان» یعنی قوّهٔ محرکه و انگیزه‌های دنیوی است که مستقیماً با روح‌القدس خدا در جدال است.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۲:‏۱۲‏)‏ روح جهان جز طمع و مال‌پرستی که همان «خواهش چشم» است چیزی دیگر را ترویج نمی‌دهد.‏ (‏ ۱یوحنّا ۲:‏۱۶؛‏ ۱تیموتاؤس ۶:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ داشتن مال و اموال و پول ایراد ندارد.‏ اما اگر عشق و علاقهٔ ما به این چیزها بیشتر از علاقه و دلبستگی به خدا باشد آنگاه شیطان به هدف خود رسیده است.‏ «قدرت» روح جهان کشش بی‌امان و شدیدی بر امیال و خواهش‌های جسم ناکامل ما انسان‌ها دارد و مثل هوا در همه جا رخنه کرده است.‏ به هر قیمتی که شده نگذارید این روح بر نیات دلتان اثر کند.‏ —‏ اَفَسُسیان ۲:‏۲،‏ ۳؛‏ امثال ۴:‏۲۳‏.‏

۱۳.‏ چگونه ممکن است شهامت اخلاقی ما مورد آزمایش قرار گیرد؟‏

۱۳ دست رد به روح جهان زدن و مقاومت کردن با آن،‏ دلیری و شهامت می‌خواهد تا از لحاظ اخلاقی پاک بمانیم.‏ برای مثال،‏ ترک کردن سینما یا خاموش کردن تلویزیون و کامپیوتر هنگامی که صحنه‌ای غیراخلاقی پخش می‌شود،‏ اراده و دلیری می‌خواهد.‏ ایستادگی در مقابل فشارهای خردکنندهٔ اطرافیان یا قطع رابطه با دوستان ناباب جرأت و دلیری می‌خواهد.‏ همچنین پای‌بندی به اصول و قوانین الٰهی در مقابل تمسخر همکلاسی‌ها،‏ همکاران،‏ همسایگان یا خویشاوندان نیز مستلزم شجاعت است.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۱۵:‏۳۳؛‏ ۱یوحنّا ۵:‏۱۹‏.‏

۱۴.‏ حتی اگر کمی به روح جهان آلوده شده باشیم چه باید بکنیم؟‏

۱۴ پس می‌بینیم که افزایش محبت به خدا و خواهران و برادران روحانی‌مان چقدر اهمیت دارد.‏ اهداف زندگی خود را بررسی کنیم تا مطمئن شویم که روح جهان بر افکار ما اثر نگذاشته است.‏ با دیدن کوچک‌ترین اثر روح جهان در خود باید فوراً به یَهُوَه دعا کنیم تا آن را از ما دور کند و دور نگاه دارد.‏ مطمئن باشید که یَهُوَه هرگز چنین دعا و تمنایی را بی‌جواب نمی‌گذارد.‏ (‏ مزمور ۵۱:‏۱۷‏)‏ از آن گذشته،‏ روح یَهُوَه بسیار قدرتمندتر از روح جهان است.‏ —‏ ۱یوحنّا ۴:‏۴‏.‏

دلیرانه با مشکلات زندگی مبارزه کنیم

۱۵،‏ ۱۶.‏ محبت مسیح‌گونه چگونه به ما کمک می‌کند با مشکلات زندگی بسازیم؟‏ نمونه بیاورید.‏

۱۵ علاوه بر جدال‌هایی که ذکر شد اثرات ناکاملی،‏ پیری و سالخوردگی،‏ بیماری،‏ ناتوانی،‏ افسردگی و مشکلاتی دیگر از این قبیل زندگی را برای خادمان یَهُوَه،‏ تبدیل به یک مبارزهٔ مداوم کرده است.‏ (‏ رومیان ۸:‏۲۲‏)‏ محبت مسیح‌گونه به ما کمک می‌کند که با این مشکلات سر کنیم.‏ خواهری جوان را به نام نامانگُلوا،‏ اهل زامبیا که در خانواده‌ای مسیحی بزرگ شده است در نظر بگیریم.‏ وی که در سن دو سالگی معلول شده بود می‌گوید:‏ «سابقاً خیلی شرم داشتم و از خودم خجالت می‌کشیدم.‏ تصوّر می‌کردم که ظاهرم برای دیگران مشمئزکننده است.‏ ولی برادران روحانی‌ام به من کمک کردند طرز فکرم را عوض کنم.‏ بالاخره توانستم بر خجالت خود غلبه کنم و تعمید بگیرم.‏»‏

۱۶ با این که خواهر نامانگُلوا صندلی چرخدار دارد،‏ وقتی به جاده‌های خاکی می‌رسد اغلب مجبور است به کمک دست‌ها و زانوهایش برود.‏ با وجود این،‏ سالی حداقل دو بار پیشگامی کمکی می‌کند.‏ خانمی که نامانگُلوا به او موعظه می‌کرد آنچنان تحت تأثیر ایمان و دلیری خواهرمان قرار گرفت که اشک از چشمانش سرازیر شد.‏ تا به امروز پنج نفر از شاگردان نامانگُلوا تعمید گرفته‌اند و یکی از آن‌ها پیر جماعت شده است که حاکی از برکات یَهُوَه می‌باشد.‏ وی می‌گوید:‏ «اغلب اوقات پاهایم خیلی درد می‌کنند ولی نمی‌گذارم مرا از موعظه کردن بازدارند.‏» این خواهر فقط یک نمونه از شاهدانی است که در جسم بسیار ناتوانند ولی در روح نیرومند،‏ زیرا محبتی عمیق به خدا و همسایگانشان دارند.‏ شکی در این نیست که این افراد برای یَهُوَه بسیار عزیزند!‏ —‏ حَجِّی ۲:‏۷‏.‏

۱۷،‏ ۱۸.‏ چه چیزی به بسیاری از شاهدان کمک کرده است با آزمایش‌های زندگی مواجه شوند؟‏ چند نمونه از محل خود بیاورید.‏

۱۷ مبتلا شدن به بیماری‌های مزمن نیز باعث نومیدی و حتی افسردگی می‌شود.‏ پیر جماعتی می‌گوید:‏ «در گروه مطالعهٔ کتاب ما یک خواهر داریم که مرض قند دارد و کلّیه‌هایش درست کار نمی‌کنند.‏ یک خواهر دیگر هم داریم که سرطان دارد.‏ دو نفر هم آرترز دارند و یکی‌شان هم لوپوس (‏ یک نوع بیماری پوستی)‏ دارد هم فیبرومیالژی (‏ یک نوع تومور عضلانی)‏.‏ بعضی وقت‌ها خیلی افسرده می‌شوند.‏ اما فقط زمانی در جلسات غایبند که یا خیلی مریضند یا در بیمارستانند.‏ همهٔ آن‌ها هر ماه در خدمت موعظه شرکت می‌کنند.‏ این مبشّران مرا یاد پولُس رسول می‌اندازند که گفت:‏ ‹چون ناتوانم،‏ آنگاه توانا هستم.‏› دلیری و محبت آن‌ها واقعاً قابل تحسین است.‏ دیدن وضعیت آن‌ها مرا به فکر می‌اندازد و باعث می‌شود حواسم را بیشتر بر آنچه در زندگی از هر چیزی دیگر مهم‌تر است متمرکز کنم.‏» —‏ ۲قُرِنتیان ۱۲:‏۱۰‏.‏

۱۸ اگر شما هم با ناتوانی‌های جسمی،‏ بیماری یا با هر مشکلی دیگر در جدالید،‏ «همیشه دعا کنید» تا نومیدی و یأس بر شما غلبه نکند.‏ (‏ ۱تَسّالونیکیان ۵:‏۱۴،‏ ۱۷‏)‏ البته طبیعی است که احساسات و عواطفتان گهگاهی دچار آشفتگی و تشویش می‌شوند.‏ با این حال بکوشید ذهن خود را بر امور مثبت و روحانی و به خصوص برکات گرانبهای ملکوت متمرکز کنید.‏ خواهری می‌گوید:‏ «موعظه رفتن علاج دردهای من است.‏» وی با رساندن پیام خوش به مردم امید و خوش‌بینی خود را حفظ می‌کند.‏

محبت،‏ خطاکاران را به سوی یَهُوَه برمی‌گرداند

۱۹،‏ ۲۰.‏ الف)‏ چه چیزی می‌تواند به آنانی که غرق گناه شده‌اند کمک کند دلیری لازم را برای بازگشت به سوی یَهُوَه به دست آورند؟‏ ب)‏ در مقالهٔ بعدی چه مطلبی را بررسی خواهیم کرد؟‏

۱۹ بسیاری از کسانی که در ایمان ضعیف یا غرق گناه و خطاکاری شده‌اند قادر نیستند به آسانی به سوی یَهُوَه برگردند.‏ ولی اگر این افراد واقعاً توبه کنند و آتش محبت به خدا را دوباره در دلشان شعله‌ور سازند شهامت و دلیری لازم را برای بازگشت به سوی او خواهند یافت.‏ یک نمونه مردی به نام ماریو * است که در ایالات متحده زندگی می‌کند.‏ ماریو سابقاً در جماعت مسیحی فعال بود ولی بعد از چندی آن را ترک کرد و به الکل و مواد مخدّر معتاد شد.‏ و سرانجام بعد از ۲۰ سال زندگی ناشایست به زندان افتاد.‏ ماریو می‌گوید:‏ «روزی با جدّیت در مورد آینده‌ام فکر کردم.‏ تصمیم گرفتم کتاب مقدّس را دوباره بخوانم.‏ با گذشت زمان بیشتر قدر خصوصیات یَهُوَه را دانستم مخصوصاً رحمتش را که برای آن بارها دعا می‌کردم.‏ بعد از این که از زندان بیرون آمدم دیگر سراغ دوستان قدیمی‌ام نرفتم بلکه مستقیم به جلسات مسیحی رفتم و بعد از مدتی دوباره در جماعت پذیرفته شدم.‏ اگرچه اثرات بی‌بندوباری‌های گذشته هنوز در بدنم هست اما به آینده امیدوارم.‏ هر چقدر از یَهُوَه از بابت رحمت و بخشندگی‌اش تشکر کنم باز هم کم است.‏» —‏ مزمور ۱۰۳:‏۹-‏۱۳؛‏ ۱۳۰:‏۳،‏ ۴؛‏ غَلاطیان ۶:‏۷،‏ ۸‏.‏

۲۰ شکی نیست که بازگشت به سوی یَهُوَه برای افرادی همچون ماریو آسان نیست.‏ ولی اگر محبت به یَهُوَه را با مطالعهٔ کتاب مقدّس،‏ دعا و تعمّق دوباره در دل بپرورانند دلیری و عزم لازم را برای پیمودن راه سختی که در پیش دارند به دست خواهند آورند.‏ امید به ملکوت خدا نیز عامل قوّت‌بخش دیگری بود که ماریو را در این راه کمک کرد.‏ بلی،‏ امید نیز در کنار محبت،‏ ایمان و خداترسی می‌تواند عاملی بسیار قوی و مؤثر در زندگی ما باشد.‏ در مقالهٔ بعدی این عطیهٔ گرانبهای روحانی را از نزدیک بررسی خواهیم کرد.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 19 از نام مستعار استفاده شده است.‏

آیا می‌توانید پاسخ دهید؟‏

‏• محبت چگونه بر شهامت بی‌نظیر عیسی افزوده بود؟‏

‏• محبت برادرانهٔ پولُس و بَرنابا چگونه به آن‌ها شهامتی بی‌نظیر بخشیده بود؟‏

‏• شیطان از چه راه‌هایی می‌کوشد محبت مسیحی را تباه کند؟‏

‏• محبت به یَهُوَه تاب و توان تحمّل چه سختی‌هایی را به ما می‌دهد؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۵]‏

محبتی که پولُس به مردم داشت به او شهامت داد تا سختی‌ها را تحمّل کند

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۶]‏

پای‌بندی به معیارهای خدا شهامت می‌خواهد

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۶]‏

نامانگُلوا سوتوتو