مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

پایان همهٔ سختی‌ها نزدیک است

پایان همهٔ سختی‌ها نزدیک است

پایان همهٔ سختی‌ها نزدیک است

‏«او صخره است و اَعمال او کامل.‏» —‏ تثنیه ۳۲:‏۴‏.‏

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ چرا حیات جاودانی این قدر برای شما باارزش است؟‏ ب)‏ چه چیزی باعث می‌شود که خیلی‌ها نتوانند به وجود خدایی که وعدهٔ آینده‌ای شگفت‌انگیز می‌دهد،‏ عقیده داشته باشند؟‏

آیا شما نیز دوست دارید گاه‌گداری زندگی در بهشت را در ذهن تجسّم کنید؟‏ شاید گاهی نزد خود تجسّم کرده‌اید که این کرهٔ زمین شگفت‌آور را از یک سر تا سر دیگر آن گردش می‌کنید و دانشی عمیق از انواع و اقسام بی‌پایان حیوانات و گیاهان و شگفتی‌های دیگر آن به دست می‌آورید.‏ یا شاید هم خود را دوشادوش دیگران مشغول به کار تجسّم کرده‌اید که با شادی و رضایت خاطر تمام این کرهٔ پهناور را به یک پارک جهانی تبدیل کنید.‏ حتماً به استعدادهای خود نیز فکر کرده‌اید و می‌خواهید با حوصلهٔ تمام به یادگیری هنر،‏ معماری،‏ موسیقی یا چیزهایی بپردازید که امروزه با این زندگی پرمشغله حتی وقت فکر کردن به آن‌ها را نیز ندارید.‏ در هر صورت،‏ کتاب مقدّس این گونه امیدها و آرزوهایی را که در دل و ذهن خود می‌پرورانید «حیات جاودانی» می‌خواند.‏ در واقع این نوع زندگی است که یَهُوَه خدا می‌خواهد ما انسان‌ها تا ابد از آن لذّت ببریم.‏ —‏ ۱تیموتاؤس ۶:‏۱۹‏.‏

۲ حتی در میان گذاشتن این وعدهٔ کتاب مقدّس با دیگران نیز برای ما شادی‌آور است و یک افتخار بزرگ محسوب می‌شود.‏ متأسفانه امروزه خیلی از انسان‌ها نمی‌توانند این وعده را باور کنند.‏ برای بعضی‌ها،‏ حیات جاودانی یک خواب و رؤیای توخالی است که بیشتر خوراک ذهن اشخاصی ساده‌لوح می‌باشد.‏ برای این دسته افراد حتی عقیده به وجود خدایی که وعدهٔ زندگی ابدی را به انسان‌ها می‌دهد ممکن است بسیار سخت باشد.‏ دلیل چه می‌تواند باشد؟‏ عده‌ای از آن‌ها با مشکلی غیر قابل توجیه یعنی مسئلهٔ وجود پلیدی روبرو می‌شوند.‏ در نظر آن‌ها اگر خدایی قادر مطلق و پرمحبت وجود دارد پس چرا این همه پلیدی،‏ رنج و سختی در دنیا هست؟‏ اگر چنین خدایی وجود داشت مطمئناً اجازه نمی‌داد جهان در پلیدی و مصیبت دست و پا بزند.‏ اگر هم واقعاً خدایی هست،‏ یا بی‌قدرت و ناتوان شده است یا ما انسان‌ها برای او چندان اهمیت نداریم.‏ برای خیلی‌ها این گونه استدلال به نظر منطقی و قانع‌کننده می‌آید.‏ با توجه به این سردرگمی،‏ مشخص است که شیطان توانسته است به آسانی و با مهارت تمام ذهن بسیاری از مردم دنیا را کور کند.‏ —‏ ۲قُرِنتیان ۴:‏۴‏.‏

۳.‏ مردم گرفتار چه سؤال و مسئله‌ای‌اند و چرا ما شاهدان یَهُوَه برای فراهم کردن جواب این سؤال در موقعیتی خوب قرار داریم؟‏

۳ ما شاهدان یَهُوَه،‏ در موقعیت بسیار خوبی هستیم چون که می‌توانیم به مردمی که شیطان و حکمت این دنیا آن‌ها را گمراه کرده است کمک کنیم.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۱:‏۲۰؛‏ ۳:‏۱۹‏)‏ برای ما تشخیص این که چرا خیلی‌ها وعده‌های کتاب مقدّس را باور نمی‌کنند چندان سخت نیست.‏ این عده صرفاً یَهُوَه را نمی‌شناسند.‏ احتمالاً نه نام او را می‌دانند نه از اهمیت و مفهوم آن باخبرند.‏ همچنین به احتمال زیاد هیچ چیز در مورد خصوصیات و خصلت‌های یَهُوَه و سابقهٔ او در برآورده ساختن وعده‌هایش نمی‌دانند.‏ ولی برکتی بزرگ نصیب ما شده است زیرا در همهٔ این موارد به معرفتی دقیق دست یافته‌ایم.‏ خوب است گهگاهی نزد خود مروری کنیم و ببینیم چطور می‌توانیم به مردمی که در ظلمت روحانی گرفتارند کمک کنیم تا جواب یکی از مشکل‌ترین سؤالاتشان را پیدا کنند؛‏ این که ‹چرا خدا اجازه داده است پلیدی و مصیبت وجود داشته باشد؟‏› (‏ اَفَسُسیان ۴:‏۱۸‏)‏ بدین منظور،‏ ابتدا برخورد صحیح با این مسئله را بررسی خواهیم کرد.‏ سپس خصوصیات و خصلت‌های یَهُوَه را مورد بحث قرار خواهیم داد تا نشان دهیم او چگونه با مسئلهٔ پلیدی برخورد کرده است.‏

برخورد صحیح

۴،‏ ۵.‏ اگر کسی بپرسد که چرا خدا اجازه داده است رنج و مصیبت وجود داشته باشد،‏ ابتدا چه باید کرد؟‏ توضیح دهید.‏

۴ اگر کسی از ما سؤال کند که چرا خدا اجازه داده است رنج و سختی وجود داشته باشد،‏ چه جواب می‌دهیم؟‏ اوّل ممکن است بخواهیم از وقایع باغ عدن شروع کرده،‏ توضیحاتی مفصل در این مورد به او بدهیم.‏ در بعضی موارد این گونه واکنش ممکن است کاری باشد.‏ اما باید احتیاط به خرج داد.‏ وقتی با چنین سؤالی روبرو می‌شویم شاید لازم باشد زمینه را برای شخص کمی روشن کنیم.‏ (‏ امثال ۲۵:‏۱۱؛‏ کُولُسیان ۴:‏۶‏)‏ در اینجا به سه نکته اشاره می‌کنیم تا قبل از این که وارد جزئیات مفصل شویم با آوردن این‌ها با شخص مخاطب به چند وجه مشترک برسیم.‏

۵ اوّلاً،‏ اگر واضح است که مخاطب ما از افزایش پلیدی در دنیا متأثر شده،‏ به ستوه آمده است،‏ به احتمال زیاد یا خود وی قربانی پلیدی و بدی‌های زمانه شده است یا یکی از عزیزانش.‏ پس عاقلانه است که ابتدا بکوشیم با چنین شخصی واقعاً همدردی کنیم.‏ پولُس رسول به مسیحیان روم توصیه کرد:‏ «ماتم نمایید با ماتمیان.‏» (‏ رومیان ۱۲:‏۱۵‏)‏ ‹همدردی› با چنین شخصی ممکن است وی را تحت تأثیر قرار داده،‏ نظرش را مساعد کند.‏ (‏ ۱پِطْرُس ۳:‏۸‏)‏ اگر وی ببیند که ما به احساسات او اهمیت می‌دهیم به احتمال زیاد برای گوش دادن به توضیحات ما رغبت بیشتری از خود نشان خواهد داد.‏

۶،‏ ۷.‏ چرا بجاست شخصی را که سؤالاتی بغرنج و پیچیده در مورد خدا مطرح می‌کند تحسین کنیم؟‏

۶ دوّماً،‏ کسی را که چنین سؤالی مطرح می‌کند باید تحسین کنیم.‏ چرا؟‏ بعضی از مردم بر این باورند که اگر وجدانشان در مورد خدا با چنین سؤالاتی در جدال است پس لابد به خدا ایمان ندارند و با این سؤالات به او بی‌احترامی می‌کنند.‏ از طرف دیگر،‏ شاید هم بعضی روحانیون این باور را به آن‌ها تلقین کرده‌اند.‏ در هر صورت،‏ نباید شخص را بی‌ایمان پنداشت یا سؤال او را بی‌احترامی به خدا تلقّی نمود.‏ نباید فراموش کنیم که در کتاب مقدّس هم به ایماندارانی بر می‌خوریم که از خدا سؤالاتی مشابه کرده‌اند.‏ مثلاً،‏ داود مزمورنویس از خدا پرسید:‏ ‹ای یَهُوَه چرا دور ایستاده‌ای و خود را در وقت‌های تنگی پنهان می‌کنی؟‏› (‏ مزمور ۱۰:‏۱‏)‏ و همین طور حَبَقُّوق نبی نیز بر آن شد از خدا بپرسد:‏ ‹ای یَهُوَه تا به کی فریاد برمی‌آورم و نمی‌شنوی؟‏ تا به کی نزد تو از ظلم فریاد برمی‌آورم و نجات نمی‌دهی؟‏ چرا بی‌انصافی را به من نشان می‌دهی و بر ستم نظر می‌نمایی و غضب و ظلم پیش روی من می‌باشد؟‏ منازعه پدید می‌آید و مخاصمت سر خود را بلند می‌کند؟‏› —‏ حَبَقُّوق ۱:‏۲،‏ ۳‏.‏

۷ این دو،‏ افرادی وفادار و ایماندار بودند که برای خدا احترامی فراوان قائل می‌شدند.‏ حال،‏ وقتی آن‌ها چنین سؤالی بغرنج از خدا کردند،‏ آیا مورد غضب و نکوهش او قرار گرفتند؟‏ خیر.‏ برعکس،‏ یَهُوَه صلاح دید که چنین سؤالات بجا و صادقانه‌ای حتماً در کلامش درج شود.‏ امروز هم کسی که از فزونی پلیدی و سختی‌ها به درد و ستوه آمده باشد به احتمال زیاد از فقر و گرسنگی روحانی رنج می‌برد.‏ شاید هم ندانسته در جستجوی جواب‌هایی است که فقط کتاب مقدّس می‌تواند برایش فراهم کند.‏ فراموش نکنید،‏ عیسی «مسکینان در روح» را یعنی کسانی را که از فقر روحانی خود آگاه بودند ستود.‏ (‏ متّیٰ ۵:‏۳‏)‏ چه افتخار بزرگی که به این تشنگان کمک کنیم به سعادتی که عیسی وعده داده بود دست یابند!‏

۸.‏ کدام تعالیم گیج‌کننده باعث شده است مردم باور کنند که خدا مسئول درد و مصیبت است و چگونه می‌توان به چنین افرادی کمک کرد؟‏

۸ سوّماً،‏ شاید لازم باشد به شخص کمک کنیم ببیند که خدا مسبب و مسئول شرارتی که در دنیا حکمفرماست نمی‌باشد.‏ به خیلی از مردم تعلیم داده‌اند که این دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم به دست خدا اداره می‌شود.‏ یا این که آنچه را که بر ما اتفاق می‌افتد از قدیم برای ما مقدّر کرده است.‏ همچنین،‏ این که خدا به دلایلی ناشناخته و اسرارآمیز ما را دچار مصیبت و رنج می‌کند.‏ این تعالیم تماماً دروغند.‏ این گونه تعالیم بی‌حرمتی محض به خدا است چون که او را مسبب شرارت و درد و رنج در دنیا معرفی می‌کند.‏ پس لازم است اوّل با استفاده از کلام خدا این سوءتفاهم را برایشان رفع کنیم.‏ (‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱۶‏)‏ یَهُوَه حاکم این دنیای فاسد نیست.‏ شیطان ابلیس است که این جهان را در دست گرفته است.‏ (‏ ۱یوحنّا ۵:‏۱۹‏)‏ یَهُوَه خدا آیندهٔ هیچ کدام از مخلوقات ذی‌شعور خود را از قبل تعیین نکرده است و نمی‌کند،‏ بلکه هر یک از آن‌ها آزاد و مختار است تا به خواست خود خوب یا بد را دنبال کند یا بین درست و غلط یکی را انتخاب کند.‏ (‏ تثنیه ۳۰:‏۱۹‏)‏ یَهُوَه هرگز مسبب شرارت نبوده است بلکه او از شرارت نفرت دارد چون که دلش به حال کسانی که قربانی بی‌عدالتی‌ها شده‌اند می‌سوزد.‏ —‏ ایّوب ۳۴:‏۱۰؛‏ امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹؛‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۷‏.‏

۹.‏ «غلام امین و دانا» چه ابزاری به ما داده است تا به مردم کمک کنیم درک کنند چرا یَهُوَه خدا به درد و رنج و مصیبت اجازهٔ وجود داده است؟‏

۹ حال که چنین زمینه‌ای را برای شخص چیده‌اید،‏ احتمالاً خواهید دید که مخاطب شما اکنون آمادگی بیشتری خواهد داشت که درک کند خدا به چه دلایلی اجازه داده است درد و سختی همچنان ادامه داشته باشد.‏ «غلام امین و دانا» برای کمک به ما در این زمینه چندین ابزار در اختیارمان گذاشته است.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۵-‏۴۷‏)‏ برای نمونه،‏ در کنگرهٔ ناحیه‌ای «اطاعت از خدا» در سال ۲۰۰۵،‏ رساله‌ای منتشر شد تحت عنوان پایان سختی‌ها نزدیک است!‏ اگر این رساله به زبان شما موجود است با محتوای آن خوب آشنا شوید.‏ کتاب تعالیم کتاب مقدّس که اکنون به ۱۵۷ زبان موجود است،‏ یک فصل کامل را به بررسی این سؤال مهم اختصاص داده است.‏ سعی کنید نهایت استفاده را از این ابزار ببرید.‏ با استفاده از این ابزار می‌توانید دلایلی را که در کتاب مقدّس در مورد مسئلهٔ حاکمیت بر عالَم که برای اوّلین بار در باغ عدن مطرح شد ارائه دهید.‏ در ضمن می‌توانید نشان دهید که یَهُوَه چگونه با این مسئله برخورد کرد.‏ حین این کار در نظر داشته باشید که اکنون بهترین و مهم‌ترین دانش و اطلاعات را در اختیار مخاطبتان قرار می‌دهید.‏ این دانش و معرفت چیزی جز آشنایی با یَهُوَه خدا و خصوصیات شگفت‌آور او نیست.‏

بر خصلت‌های یَهُوَه تأکید کنید

۱۰.‏ چرا برای مردم مشکل است درک کنند که خدا اجازه داده است سختی‌ها ادامه داشته باشد و دانستن چه چیزی به آن‌ها در راه درک دلایل وی کمک می‌کند؟‏

۱۰ در حین این که به مردم کمک می‌کنید درک کنند که چرا یَهُوَه گذاشته است انسان‌ها تحت نفوذ شیطان بر خود حکومت کنند سعی کنید توجه آن‌ها را به خصوصیات و خصلت‌های یَهُوَه معطوف کنید.‏ خیلی از مردم می‌دانند و معتقدند که خدا شخصی است پرقدرت چون که مرتباً می‌شنوند که او خدای قادر مطلق است.‏ با این حال ممکن است نتوانند درک کنند که چرا او از قدرت بی‌پایان خود استفاده نمی‌کند تا بی‌عدالتی و مصایب هر چه زودتر از بین برود.‏ این گونه اشخاص احتمالاً درکی از خصوصیات یَهُوَه یعنی تقدّس،‏ عدالت و انصاف،‏ حکمت و محبت او ندارند.‏ یَهُوَه این خصوصیات را به صورت بسیار متعادل و کامل ابراز و اِعمال می‌کند.‏ از این رو کتاب مقدّس می‌گوید:‏ «اَعمال او کامل» است.‏ (‏ تثنیه ۳۲:‏۴‏)‏ حال وقتی در این زمینه با سؤالات متعددی روبرو می‌شوید چگونه می‌توانید خصلت‌های خدا را مطرح کنید؟‏ بگذارید به چند نمونه توجه کنیم.‏

۱۱،‏ ۱۲.‏ الف)‏ چرا بخشیدن گناهی که آدم و حوّا مرتکب شدند امکان‌پذیر نبود؟‏ ب)‏ چرا یَهُوَه گناه را تا ابد تحمّل نخواهد کرد؟‏

۱۱ آیا یَهُوَه نمی‌توانست صرفاً از گناه آدم و حوّا چشم‌پوشی کند؟‏ متأسفانه در این مورد هیچ بخششی امکان‌پذیر نبود،‏ چرا که آدم و حوّا انسان‌هایی کامل بودند و دانسته تصمیم گرفتند حاکمیت یَهُوَه خدا را رد کنند و هدایت شیطان را بپذیرند.‏ پس تعجبی نیز ندارد که آن یاغیان از کردهٔ خود هیچ گونه ابراز ندامت نکردند.‏ اما وقتی مردم می‌پرسند که چرا خدا آن‌ها را نبخشید،‏ در واقع می‌پرسند که چرا یَهُوَه معیارهای خود را زیر پا نگذاشت و چرا وجود یاغی‌گری را در دنیا روا ندانست.‏ جواب این سؤال به ذات خود یَهُوَه خدا یعنی تقدّس وی مربوط می‌شود.‏ —‏ خروج ۲۸:‏۳۶؛‏ ۳۹:‏۳۰‏.‏

۱۲ در کتاب مقدّس صدها بار به تقدّس یَهُوَه اشاره می‌شود.‏ متأسفانه در دنیای امروز کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که حتی مفهوم مقدّس بودن را درک کند.‏ با این حال،‏ یَهُوَه پاک و مطهر و خالص است و از هر گونه گناه مبرّا و دور.‏ (‏ اِشَعْیا ۶:‏۳؛‏ ۵۹:‏۲‏)‏ بدین علّت یَهُوَه در برخورد با گناه ترتیبی داد که خطا و گناه با کفّاره دادن از میان برداشته شود زیرا او به هیچ وجه مایل نیست گناه و گناهکاری را تا ابد تحمّل کند.‏ اگر یَهُوَه خدایی بود که می‌توانست از گناه چشمپوشی کند و اجازه دهد تا ابد ادامه داشته باشد دیگر امیدی برای ما باقی نمی‌ماند.‏ (‏ امثال ۱۴:‏۱۲‏)‏ پس اطمینان داریم که یَهُوَه درست زمانی که صلاح ببیند،‏ تقدّس سابق مخلوقات و آفرینش خود را مجدّداً به آن باز خواهد گردانید.‏ در حتمی بودن این هیچ شکی به خود راه نمی‌دهیم زیرا ارادهٔ خدای مقدّس این است.‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ چرا یَهُوَه تصمیم گرفت یاغیان عدن را از بین نبرد؟‏

۱۳ آیا یَهُوَه نمی‌توانست به آسانی یاغیان باغ عدن را نابود و خلقت بشر را دوباره از سر شروع کند؟‏ البته اگر خدا می‌خواست،‏ قدرت این کار را داشت؛‏ به زودی همین قدرت را به منظور نابودی همهٔ شریران به کار خواهد گرفت.‏ بعضی‌ها ممکن است با اشاره به همین قدرت و توانایی بی‌کران وی اعتراض کرده،‏ بگویند:‏ ‹پس چرا او این کار را زمانی که فقط سه یاغی بیشتر در عالَم نبود نکرد؟‏ آیا با این کار جلوی گسترش گناه گرفته نمی‌شد؟‏ اگر همان زمان جلوی گناه را می‌گرفت امروز دنیا به این روز نمی‌افتاد.‏› به راستی چرا یَهُوَه این کار را نکرد؟‏ تثنیه ۳۲:‏۴ می‌گوید:‏ «همهٔ طریق‌های او انصاف است.‏» بلی،‏ حس عدالت یَهُوَه بسیار قوی و حساس است.‏ در کتاب مقدّس می‌خوانیم که ‹یَهُوَه انصاف را دوست می‌دارد.‏› (‏ مزمور ۳۷:‏۲۸‏)‏ و همین عدالت‌دوستی و انصاف‌دوستی یَهُوَه خداست که مانع نابود کردن یاغیان در باغ عدن شد.‏ چرا؟‏

۱۴ سرکشی شیطان مسئله‌ای را در بارهٔ درستی یا حقانیت طرز حکومت خدا مطرح کرد.‏ عدالت‌خواهی خدا ایجاب می‌کرد که ادعای شیطان به شیوه‌ای منصفانه پاسخ داده شود.‏ اگر یاغیان را همان دم نابود می‌کرد یا به جزای خود می‌رساند،‏ که شکی نیست مستحق آن می‌بودند،‏ جواب اعتراض شیطان داده نمی‌شد.‏ این عمل یَهُوَه تنها نشانه و علامتی بسیار بارز می‌بود از قدرت لایتناهی و عظیمش.‏ اما سؤال سر قدرت یَهُوَه نبود.‏ در ضمن،‏ یَهُوَه خدا اراده و مقصود خود را به آدم و حوّا اعلام کرده بود.‏ ارادهٔ او برای آن‌ها این بود که می‌باید دارای فرزندان می‌شدند و کرهٔ زمین را با نوادگان خود انسان پر می‌کردند،‏ تمامی زمین را تحت تسلّط خود می‌گرفتند و بر تمام مخلوقات غیرانسانی حکومت می‌کردند.‏ (‏ پیدایش ۱:‏۲۸‏)‏ حال اگر یَهُوَه آدم و حوّا را فوراً از بین می‌برد آنچه را که در مورد انسان قصد و اراده کرده بود چه می‌شد؟‏ آیا در نظر همهٔ عالَم وعده و سخنانی پوچ و توخالی جلوه نمی‌نمود؟‏ انصاف یَهُوَه هیچ گاه اجازه نمی‌داد چنین اتفاقی بیفتد بلکه خواست و اراده‌اش را همیشه به انجام می‌رساند.‏ —‏ اِشَعْیا ۵۵:‏۱۰،‏ ۱۱‏.‏

۱۵،‏ ۱۶.‏ وقتی مردم راه‌حلی سوای راه‌حل یَهُوَه برای برخورد با سرکشی در عدن پیشنهاد می‌کنند چگونه می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم درکی صحیح از این موضوع داشته باشند؟‏

۱۵ آیا در تمام عالَم هستی کسی می‌توانست مسئلهٔ سرکشی را با حکمتی والاتر از حکمت یَهُوَه حل کند؟‏ کسانی هستند که راه‌حل‌هایی دیگر برای برخورد با یاغیان و سرکشی در عدن ارائه داده‌اند.‏ در حقیقت با این کارشان می‌گویند که ایشان راه‌حل بهتری را سراغ دارند.‏ درست است،‏ این گونه افراد ممکن است نیّتی بد نداشته باشند.‏ ولی باید اذعان کنند که عقل انسانی‌شان از درک و حکمت شگفت‌آور یَهُوَه محروم است.‏ پولُس رسول در نامه‌ای که به مسیحیان روم فرستاد به تفصیل از حکمت الٰهی سخن گفت و در سخنان خود در مورد یک «سرّ» مقدّس صحبت کرد که به مقصود خدا مربوط می‌شد.‏ مقصود الٰهی آن بود که ملکوتی به دست مسیح برپا کند تا گناهان انسان‌های وفادار و ایماندار را فدیه کرده،‏ نامش را مقدّس گرداند.‏ پولُس رسول حکمت خدا را در جامهٔ عمل پوشاندن به چنین مقصودی با چه دیدی می‌نگریست؟‏ وی نامهٔ خود را با این سخنان به پایان رساند:‏ «خدای حکیم وحید را به وسیلهٔ عیسی مسیح تا ابدالآباد جلال باد،‏ آمین.‏» —‏ رومیان ۱۱:‏۲۵؛‏ ۱۶:‏۲۵-‏۲۷‏.‏

۱۶ پولُس رسول دریافته بود که فقط یَهُوَه خدا «حکیم» است یعنی بالاترین و والاترین سرچشمهٔ حکمت در عالَم هستی.‏ تا به امروز کدام انسان ناکامل توانسته است راه‌حلی بهتر برای باز کردن گرهٔ حتی یک مشکل ارائه دهد چه رسد به پیشنهاد راه‌حلی مؤثر برای برخورد با شدیدترین حمله و اعتراض در تاریخ به حکمت و حقانیت الٰهی؟‏ پس لازم است به مردم کمک کنیم همین دیدگاه احترام‌آمیز را آن‌ها نیز نسبت به خدا که «در ذهن حکیم» است به دست آورند.‏ (‏ ایّوب ۹:‏۴‏)‏ هر چه به عمق حکمت یَهُوَه بیشتر پی ببریم بیشتر می‌توانیم اعتماد کنیم که طرز عمل وی بهترین طریق ممکن برای برخورد با این مشکل است.‏ —‏ امثال ۳:‏۵،‏ ۶‏.‏

والاترین خصلت یَهُوَه را فراموش نکنیم

۱۷.‏ فهم و درکی عمیق‌تر از محبت یَهُوَه چگونه برای کسانی که از مصایب و سختی‌های موجود در عذابند تسلّی‌بخش است؟‏

۱۷ ‏«خدا محبت است.‏» (‏ ۱یوحنّا ۴:‏۸‏)‏ کتاب مقدّس با این عبارت پرقدرت برجسته‌ترین و والاترین خصلت یَهُوَه خدا را معرفی می‌کند که گیراترین و جذاب‌ترین خصلت وی است و بیشترین تسلّی و اطمینان خاطر را به کسانی می‌دهد که از فزونی شرارت در دنیا آه و ناله می‌کنند.‏ یَهُوَه خدا در برخورد با گناه که آفرینش زیبای او را خدشه‌دار و آلوده کرده است محبت را در همهٔ جوانب این امر از خود نشان داده است.‏ محبت بود که یَهُوَه را برانگیخت که به فرزندان آلوده به گناه آدم و حوّا امیدواری دهد.‏ (‏پیدایش ۳:‏۱۵‏)‏ و خدا بود که اجازه داد با دعا بتوانند به او نزدیک شده،‏ رابطه‌ای مطلوب و مقبول با وی ایجاد کنند.‏ محبت بود که خدا را برانگیخت که برای عفو و بخشش کامل گناهان،‏ فدیه و کفّاره‌ای فراهم کند تا انسان‌های گناهکار بتوانند به کاملیت دست یافته زندگی جاودانی به دست آورند.‏ (‏ یوحنّا ۳:‏۱۶‏)‏ و همین محبت وی است که باعث می‌شود با بشر مدارا کند و هر فرصت ممکن را در اختیار آن‌ها بگذارد تا به خواست خود دست رد بر سینهٔ شیطان بزنند و حکومت یَهُوَه را بپذیرند.‏ —‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۹‏.‏

۱۸.‏ باید از داشتن چه معرفت و دانشی خوشحال باشیم و در مقالهٔ آینده به چه نکته‌ای خواهیم پرداخت؟‏

۱۸ در سالگرد یک حملهٔ تروریستی هولناک در دوران اخیر،‏ کشیشی خطاب به حاضرین گفت:‏ «ما نمی‌دانیم چرا خدا اجازه داده است سختی‌ها و پلیدی ادامه داشته باشد.‏» واقعاً که جای تأسف است.‏ آیا نباید خوشحال و شکرگزار باشیم که ما،‏ برعکس آن کشیش،‏ از دلایل این امر آگاهی کامل داریم؟‏ (‏ تثنیه ۲۹:‏۲۹‏)‏ از آنجایی که می‌دانیم یَهُوَه حکیم،‏ باانصاف و بامحبت است اطمینان داریم که وی به زودی همهٔ سختی‌ها را پایان خواهد داد.‏ بلی،‏ وی حتی مشخصاً وعده داده است که این کار را حتماً انجام خواهد دارد.‏ (‏ مکاشفه ۲۱:‏۳،‏ ۴‏)‏ ولی آنانی که طی قرون گذشته فوت کرده‌اند چطور؟‏ آیا برخورد یَهُوَه با سرکشی یاغیان در عدن جای امیدی برای مردگان باقی گذاشته است؟‏ بلی،‏ محبت یَهُوَه او را برانگیخته است تا از طریق رستاخیز امیدی برای نجات آنان نیز فراهم کند.‏ این امید و نجات موضوع مقالهٔ بعدی ما خواهد بود.‏

چه جواب می‌دهید؟‏

‏• اگر کسی بپرسد که چرا خدا اجازه داده است سختی‌ها و مصایب ادامه داشته باشند،‏ چه جواب می‌دهید؟‏

‏• عدالت و تقدّس یَهُوَه چگونه در طرز برخورد او با سرکشی در باغ عدن دیده می‌شود؟‏

‏• چرا باید به مردم کمک کنیم که درکی عمیق‌تر از محبت یَهُوَه به دست آورند؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۸]‏

به کسانی که از افزایش سختی‌ها و مصایب در دنیا به ستوه آمده‌اند کمک کنید

‏[تصاویر در صفحهٔ ۱۰]‏

دو مرد باایمان،‏ داود و حَبَقُّوق نیز سؤالاتی سخت از خدا کردند