پایان همهٔ سختیها نزدیک است
پایان همهٔ سختیها نزدیک است
«او صخره است و اَعمال او کامل.» — تثنیه ۳۲:۴.
۱، ۲. الف) چرا حیات جاودانی این قدر برای شما باارزش است؟ ب) چه چیزی باعث میشود که خیلیها نتوانند به وجود خدایی که وعدهٔ آیندهای شگفتانگیز میدهد، عقیده داشته باشند؟
آیا شما نیز دوست دارید گاهگداری زندگی در بهشت را در ذهن تجسّم کنید؟ شاید گاهی نزد خود تجسّم کردهاید که این کرهٔ زمین شگفتآور را از یک سر تا سر دیگر آن گردش میکنید و دانشی عمیق از انواع و اقسام بیپایان حیوانات و گیاهان و شگفتیهای دیگر آن به دست میآورید. یا شاید هم خود را دوشادوش دیگران مشغول به کار تجسّم کردهاید که با شادی و رضایت خاطر تمام این کرهٔ پهناور را به یک پارک جهانی تبدیل کنید. حتماً به استعدادهای خود نیز فکر کردهاید و میخواهید با حوصلهٔ تمام به یادگیری هنر، معماری، موسیقی یا چیزهایی بپردازید که امروزه با این زندگی پرمشغله حتی وقت فکر کردن به آنها را نیز ندارید. در هر صورت، کتاب مقدّس این گونه امیدها و آرزوهایی را که در دل و ذهن خود میپرورانید «حیات جاودانی» میخواند. در واقع این نوع زندگی است که یَهُوَه خدا میخواهد ما انسانها تا ابد از آن لذّت ببریم. — ۱تیموتاؤس ۶:۱۹.
۲ حتی در میان گذاشتن این وعدهٔ کتاب مقدّس با دیگران نیز برای ما شادیآور است و یک افتخار بزرگ محسوب میشود. متأسفانه امروزه خیلی از انسانها نمیتوانند این وعده را باور کنند. برای بعضیها، حیات جاودانی یک خواب و رؤیای توخالی است که بیشتر خوراک ذهن اشخاصی سادهلوح میباشد. برای این دسته افراد حتی عقیده به وجود خدایی که وعدهٔ زندگی ابدی را به انسانها میدهد ممکن است بسیار سخت باشد. دلیل چه میتواند باشد؟ عدهای از آنها با مشکلی غیر قابل توجیه یعنی مسئلهٔ وجود پلیدی روبرو میشوند. در نظر آنها اگر خدایی قادر مطلق و پرمحبت وجود دارد پس چرا این همه پلیدی، رنج و سختی در دنیا هست؟ اگر چنین خدایی وجود داشت مطمئناً اجازه نمیداد جهان در پلیدی و مصیبت دست و پا بزند. اگر هم واقعاً خدایی هست، یا بیقدرت و ناتوان شده است یا ما انسانها برای او چندان اهمیت نداریم. برای خیلیها این گونه استدلال به نظر منطقی و قانعکننده میآید. با توجه به این سردرگمی، مشخص است که شیطان توانسته است به آسانی و با مهارت تمام ذهن بسیاری از مردم دنیا را کور کند. — ۲قُرِنتیان ۴:۴.
۳. مردم گرفتار چه سؤال و مسئلهایاند و چرا ما شاهدان یَهُوَه برای فراهم کردن جواب این سؤال در موقعیتی خوب قرار داریم؟
۳ ما شاهدان یَهُوَه، در موقعیت بسیار خوبی هستیم چون که میتوانیم به مردمی که شیطان و حکمت این دنیا آنها را گمراه کرده است کمک کنیم. ( ۱قُرِنتیان ۱:۲۰؛ ۳:۱۹) برای ما تشخیص این که چرا خیلیها وعدههای کتاب مقدّس را باور نمیکنند چندان سخت نیست. این عده صرفاً یَهُوَه را نمیشناسند. احتمالاً نه نام او را میدانند نه از اهمیت و مفهوم آن باخبرند. همچنین به احتمال زیاد هیچ چیز در مورد خصوصیات و خصلتهای یَهُوَه و سابقهٔ او در برآورده ساختن وعدههایش نمیدانند. ولی برکتی بزرگ نصیب ما شده است زیرا در همهٔ این موارد به معرفتی دقیق دست یافتهایم. خوب است گهگاهی نزد خود مروری کنیم و ببینیم چطور میتوانیم به مردمی که در ظلمت روحانی گرفتارند کمک کنیم تا جواب یکی از مشکلترین سؤالاتشان را پیدا کنند؛ این که ‹چرا خدا اجازه داده است پلیدی و مصیبت وجود داشته باشد؟› ( اَفَسُسیان ۴:۱۸) بدین منظور، ابتدا برخورد صحیح با این مسئله را بررسی خواهیم کرد. سپس خصوصیات و خصلتهای یَهُوَه را مورد بحث قرار خواهیم داد تا نشان دهیم او چگونه با مسئلهٔ پلیدی برخورد کرده است.
برخورد صحیح
۴، ۵. اگر کسی بپرسد که چرا خدا اجازه داده است رنج و مصیبت وجود داشته باشد، ابتدا چه باید کرد؟ توضیح دهید.
۴ اگر کسی از ما سؤال کند که چرا خدا اجازه داده است رنج و سختی وجود داشته باشد، چه جواب میدهیم؟ اوّل ممکن است بخواهیم از وقایع باغ عدن شروع کرده، توضیحاتی مفصل در این مورد به او بدهیم. در بعضی موارد این گونه واکنش ممکن است کاری باشد. اما باید احتیاط به خرج داد. وقتی با چنین سؤالی روبرو میشویم شاید لازم باشد زمینه را برای شخص کمی روشن کنیم. ( امثال ۲۵:۱۱؛ کُولُسیان ۴:۶) در اینجا به سه نکته اشاره میکنیم تا قبل از این که وارد جزئیات مفصل شویم با آوردن اینها با شخص مخاطب به چند وجه مشترک برسیم.
۵ اوّلاً، اگر واضح است که مخاطب ما از افزایش پلیدی در دنیا متأثر شده، به ستوه آمده است، به احتمال زیاد یا خود وی قربانی پلیدی و بدیهای زمانه شده است یا یکی از عزیزانش. پس عاقلانه است که ابتدا بکوشیم با چنین شخصی واقعاً همدردی کنیم. پولُس رسول به مسیحیان روم توصیه کرد: «ماتم نمایید با ماتمیان.» ( رومیان ۱۲:۱۵) ‹همدردی› با چنین شخصی ممکن است وی را تحت تأثیر قرار داده، نظرش را مساعد کند. ( ۱پِطْرُس ۳:۸) اگر وی ببیند که ما به احساسات او اهمیت میدهیم به احتمال زیاد برای گوش دادن به توضیحات ما رغبت بیشتری از خود نشان خواهد داد.
۶، ۷. چرا بجاست شخصی را که سؤالاتی بغرنج و پیچیده در مورد خدا مطرح میکند تحسین کنیم؟
۶ دوّماً، کسی را که چنین سؤالی مطرح میکند باید تحسین کنیم. چرا؟ بعضی از مردم بر این باورند که اگر وجدانشان در مورد خدا با چنین سؤالاتی در جدال است پس لابد به خدا ایمان ندارند و با این سؤالات به او بیاحترامی میکنند. از طرف دیگر، شاید هم بعضی روحانیون این باور را به آنها تلقین کردهاند. در هر صورت، نباید شخص را بیایمان پنداشت یا سؤال او را بیاحترامی به خدا تلقّی نمود. نباید فراموش کنیم که در کتاب مقدّس هم به ایماندارانی بر میخوریم که از خدا سؤالاتی مشابه کردهاند. مثلاً، داود مزمورنویس از خدا پرسید: ‹ای یَهُوَه چرا دور ایستادهای و خود را در وقتهای تنگی پنهان میکنی؟› ( مزمور ۱۰:۱) و همین طور حَبَقُّوق نبی نیز بر آن شد از خدا بپرسد: ‹ای یَهُوَه تا به کی فریاد برمیآورم و نمیشنوی؟ تا به کی نزد تو از ظلم فریاد برمیآورم و نجات نمیدهی؟ چرا بیانصافی را به من نشان میدهی و بر ستم نظر مینمایی و غضب و ظلم پیش روی من میباشد؟ منازعه پدید میآید و مخاصمت سر خود را بلند میکند؟› — حَبَقُّوق ۱:۲، ۳.
۷ این دو، افرادی وفادار و ایماندار بودند که برای خدا احترامی فراوان قائل میشدند. حال، وقتی آنها چنین سؤالی بغرنج از خدا کردند، آیا مورد غضب و نکوهش او قرار گرفتند؟ خیر. برعکس، یَهُوَه صلاح دید که چنین سؤالات بجا و صادقانهای حتماً در کلامش درج شود. امروز هم کسی که از فزونی پلیدی و سختیها به درد و ستوه آمده باشد به احتمال زیاد از فقر و گرسنگی روحانی رنج میبرد. شاید هم ندانسته در جستجوی جوابهایی است که فقط کتاب مقدّس میتواند برایش فراهم کند. فراموش نکنید، عیسی «مسکینان در روح» را یعنی کسانی را که از فقر روحانی خود آگاه بودند ستود. ( متّیٰ ۵:۳) چه افتخار بزرگی که به این تشنگان کمک کنیم به سعادتی که عیسی وعده داده بود دست یابند!
۸. کدام تعالیم گیجکننده باعث شده است مردم باور کنند که خدا مسئول درد و مصیبت است و چگونه میتوان به چنین افرادی کمک کرد؟
۸ سوّماً، شاید لازم باشد به شخص کمک کنیم ببیند که خدا مسبب و مسئول شرارتی که در دنیا حکمفرماست نمیباشد. به خیلی از مردم تعلیم دادهاند که این دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم به دست خدا اداره میشود. یا این که آنچه را که بر ما اتفاق میافتد از قدیم برای ما مقدّر کرده است. همچنین، این ۲تیموتاؤس ۳:۱۶) یَهُوَه حاکم این دنیای فاسد نیست. شیطان ابلیس است که این جهان را در دست گرفته است. ( ۱یوحنّا ۵:۱۹) یَهُوَه خدا آیندهٔ هیچ کدام از مخلوقات ذیشعور خود را از قبل تعیین نکرده است و نمیکند، بلکه هر یک از آنها آزاد و مختار است تا به خواست خود خوب یا بد را دنبال کند یا بین درست و غلط یکی را انتخاب کند. ( تثنیه ۳۰:۱۹) یَهُوَه هرگز مسبب شرارت نبوده است بلکه او از شرارت نفرت دارد چون که دلش به حال کسانی که قربانی بیعدالتیها شدهاند میسوزد. — ایّوب ۳۴:۱۰؛ امثال ۶:۱۶-۱۹؛ ۱پِطْرُس ۵:۷.
که خدا به دلایلی ناشناخته و اسرارآمیز ما را دچار مصیبت و رنج میکند. این تعالیم تماماً دروغند. این گونه تعالیم بیحرمتی محض به خدا است چون که او را مسبب شرارت و درد و رنج در دنیا معرفی میکند. پس لازم است اوّل با استفاده از کلام خدا این سوءتفاهم را برایشان رفع کنیم. (۹. «غلام امین و دانا» چه ابزاری به ما داده است تا به مردم کمک کنیم درک کنند چرا یَهُوَه خدا به درد و رنج و مصیبت اجازهٔ وجود داده است؟
۹ حال که چنین زمینهای را برای شخص چیدهاید، احتمالاً خواهید دید که مخاطب شما اکنون آمادگی بیشتری خواهد داشت که درک کند خدا به چه دلایلی اجازه داده است درد و سختی همچنان ادامه داشته باشد. «غلام امین و دانا» برای کمک به ما در این زمینه چندین ابزار در اختیارمان گذاشته است. ( متّیٰ ۲۴:۴۵-۴۷) برای نمونه، در کنگرهٔ ناحیهای «اطاعت از خدا» در سال ۲۰۰۵، رسالهای منتشر شد تحت عنوان پایان سختیها نزدیک است! اگر این رساله به زبان شما موجود است با محتوای آن خوب آشنا شوید. کتاب تعالیم کتاب مقدّس که اکنون به ۱۵۷ زبان موجود است، یک فصل کامل را به بررسی این سؤال مهم اختصاص داده است. سعی کنید نهایت استفاده را از این ابزار ببرید. با استفاده از این ابزار میتوانید دلایلی را که در کتاب مقدّس در مورد مسئلهٔ حاکمیت بر عالَم که برای اوّلین بار در باغ عدن مطرح شد ارائه دهید. در ضمن میتوانید نشان دهید که یَهُوَه چگونه با این مسئله برخورد کرد. حین این کار در نظر داشته باشید که اکنون بهترین و مهمترین دانش و اطلاعات را در اختیار مخاطبتان قرار میدهید. این دانش و معرفت چیزی جز آشنایی با یَهُوَه خدا و خصوصیات شگفتآور او نیست.
بر خصلتهای یَهُوَه تأکید کنید
۱۰. چرا برای مردم مشکل است درک کنند که خدا اجازه داده است سختیها ادامه داشته باشد و دانستن چه چیزی به آنها در راه درک دلایل وی کمک میکند؟
۱۰ در حین این که به مردم کمک میکنید درک کنند که چرا یَهُوَه گذاشته است انسانها تحت نفوذ شیطان بر خود حکومت کنند سعی کنید توجه آنها را به خصوصیات و خصلتهای یَهُوَه معطوف کنید. خیلی از مردم میدانند و معتقدند که خدا شخصی است پرقدرت چون که مرتباً میشنوند که او خدای قادر مطلق است. با این حال ممکن است نتوانند درک کنند که چرا او از قدرت بیپایان خود استفاده نمیکند تا بیعدالتی و مصایب هر چه زودتر از بین برود. این گونه اشخاص احتمالاً درکی از خصوصیات یَهُوَه یعنی تقدّس، عدالت و انصاف، حکمت و محبت او ندارند. یَهُوَه این خصوصیات را به صورت بسیار متعادل و کامل ابراز و اِعمال میکند. از این رو کتاب مقدّس میگوید: «اَعمال او کامل» است. ( تثنیه ۳۲:۴) حال وقتی در این زمینه با سؤالات متعددی روبرو میشوید چگونه میتوانید خصلتهای خدا را مطرح کنید؟ بگذارید به چند نمونه توجه کنیم.
۱۱، ۱۲. الف) چرا بخشیدن گناهی که آدم و حوّا مرتکب شدند امکانپذیر نبود؟ ب) چرا یَهُوَه گناه را تا ابد تحمّل نخواهد کرد؟
۱۱ آیا یَهُوَه نمیتوانست صرفاً از گناه آدم و حوّا چشمپوشی کند؟ متأسفانه در این مورد هیچ بخششی امکانپذیر نبود، چرا که آدم و حوّا انسانهایی کامل بودند و دانسته تصمیم گرفتند حاکمیت یَهُوَه خدا را رد کنند و هدایت شیطان را بپذیرند. پس تعجبی نیز ندارد که آن یاغیان از کردهٔ خود هیچ گونه ابراز ندامت نکردند. اما وقتی مردم میپرسند که چرا خدا آنها را نبخشید، در واقع میپرسند که چرا یَهُوَه معیارهای خود را زیر پا نگذاشت و چرا وجود یاغیگری را در دنیا روا ندانست. جواب این سؤال به ذات خود یَهُوَه خدا یعنی تقدّس وی مربوط میشود. — خروج ۲۸:۳۶؛ ۳۹:۳۰.
۱۲ در کتاب مقدّس صدها بار به تقدّس یَهُوَه اشاره میشود. متأسفانه در دنیای امروز کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که حتی مفهوم مقدّس بودن را درک کند. با این حال، یَهُوَه پاک و مطهر و خالص است و از هر گونه گناه مبرّا و دور. ( اِشَعْیا ۶:۳؛ ۵۹:۲) بدین علّت یَهُوَه در برخورد با گناه ترتیبی داد که خطا و گناه با کفّاره دادن از میان برداشته شود زیرا او به هیچ وجه مایل نیست گناه و گناهکاری را تا ابد تحمّل کند. اگر یَهُوَه خدایی بود که میتوانست از گناه چشمپوشی کند و اجازه دهد تا ابد ادامه داشته باشد دیگر امیدی برای ما باقی نمیماند. ( امثال ۱۴:۱۲) پس اطمینان داریم که یَهُوَه درست زمانی که صلاح ببیند، تقدّس سابق مخلوقات و آفرینش خود را مجدّداً به آن باز خواهد گردانید. در حتمی بودن این هیچ شکی به خود راه نمیدهیم زیرا ارادهٔ خدای مقدّس این است.
۱۳، ۱۴. چرا یَهُوَه تصمیم گرفت یاغیان عدن را از بین نبرد؟
۱۳ آیا یَهُوَه نمیتوانست به آسانی یاغیان باغ عدن را نابود و خلقت بشر را دوباره از سر شروع کند؟ البته اگر خدا میخواست، قدرت این کار را داشت؛ به زودی همین قدرت را به منظور نابودی همهٔ شریران به کار خواهد گرفت. بعضیها ممکن است با اشاره به همین قدرت و توانایی بیکران وی اعتراض کرده، بگویند: ‹پس چرا او این کار را زمانی که فقط سه یاغی بیشتر در عالَم نبود نکرد؟ آیا با این کار جلوی گسترش گناه گرفته نمیشد؟ اگر همان زمان جلوی گناه را میگرفت امروز دنیا به این روز نمیافتاد.› به راستی چرا یَهُوَه این کار را نکرد؟ تثنیه ۳۲:۴ میگوید: «همهٔ طریقهای او انصاف است.» بلی، حس عدالت یَهُوَه بسیار قوی و حساس است. در کتاب مقدّس میخوانیم که ‹یَهُوَه انصاف را دوست میدارد.› ( مزمور ۳۷:۲۸) و همین عدالتدوستی و انصافدوستی یَهُوَه خداست که مانع نابود کردن یاغیان در باغ عدن شد. چرا؟
۱۴ سرکشی شیطان مسئلهای را در بارهٔ درستی یا حقانیت طرز حکومت خدا مطرح کرد. عدالتخواهی خدا ایجاب میکرد که ادعای شیطان به شیوهای منصفانه پاسخ داده شود. اگر یاغیان را همان دم نابود میکرد یا به جزای خود میرساند، که شکی نیست مستحق آن میبودند، جواب اعتراض شیطان داده نمیشد. این عمل یَهُوَه تنها نشانه و علامتی بسیار بارز میبود از قدرت لایتناهی و عظیمش. اما سؤال سر قدرت یَهُوَه نبود. در ضمن، یَهُوَه خدا اراده و مقصود خود را به آدم و حوّا اعلام کرده بود. ارادهٔ او برای آنها این بود که میباید دارای فرزندان میشدند و کرهٔ زمین را با نوادگان خود انسان پر میکردند، تمامی زمین را تحت تسلّط خود میگرفتند و بر تمام مخلوقات غیرانسانی حکومت میکردند. ( پیدایش ۱:۲۸) حال اگر یَهُوَه آدم و حوّا را فوراً از بین میبرد آنچه را که در مورد انسان قصد و اراده کرده بود چه میشد؟ آیا در نظر همهٔ عالَم وعده و سخنانی پوچ و توخالی جلوه نمینمود؟ انصاف یَهُوَه هیچ گاه اجازه نمیداد چنین اتفاقی بیفتد بلکه خواست و ارادهاش را همیشه به انجام میرساند. — اِشَعْیا ۵۵:۱۰، ۱۱.
۱۵، ۱۶. وقتی مردم راهحلی سوای راهحل یَهُوَه برای برخورد با سرکشی در عدن پیشنهاد میکنند چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم درکی صحیح از این موضوع داشته باشند؟
۱۵ آیا در تمام عالَم هستی کسی میتوانست مسئلهٔ سرکشی را با حکمتی والاتر از حکمت یَهُوَه حل کند؟ کسانی هستند که راهحلهایی دیگر برای برخورد با یاغیان و سرکشی در عدن ارائه دادهاند. در حقیقت با این کارشان میگویند که ایشان راهحل بهتری را سراغ دارند. درست است، این گونه افراد ممکن است نیّتی بد نداشته باشند. ولی باید اذعان کنند که عقل انسانیشان از درک و حکمت شگفتآور یَهُوَه محروم است. پولُس رسول در نامهای که به مسیحیان روم فرستاد به تفصیل از حکمت الٰهی سخن گفت و در سخنان خود در مورد یک «سرّ» مقدّس صحبت کرد که به مقصود خدا مربوط میشد. مقصود الٰهی آن بود که ملکوتی به دست مسیح برپا کند تا گناهان انسانهای وفادار و ایماندار را فدیه کرده، نامش را مقدّس گرداند. پولُس رسول حکمت خدا را در جامهٔ عمل پوشاندن به چنین مقصودی با چه دیدی مینگریست؟ وی نامهٔ خود را با این سخنان به پایان رساند: «خدای حکیم وحید را به وسیلهٔ عیسی مسیح تا ابدالآباد جلال باد، آمین.» —۱۶ پولُس رسول دریافته بود که فقط یَهُوَه خدا «حکیم» است یعنی بالاترین و والاترین سرچشمهٔ حکمت در عالَم هستی. تا به امروز کدام انسان ناکامل توانسته است راهحلی بهتر برای باز کردن گرهٔ حتی یک مشکل ارائه دهد چه رسد به پیشنهاد راهحلی مؤثر برای برخورد با شدیدترین حمله و اعتراض در تاریخ به حکمت و حقانیت الٰهی؟ پس لازم است به مردم کمک کنیم همین دیدگاه احترامآمیز را آنها نیز نسبت به خدا که «در ذهن حکیم» است به دست آورند. ( ایّوب ۹:۴) هر چه به عمق حکمت یَهُوَه بیشتر پی ببریم بیشتر میتوانیم اعتماد کنیم که طرز عمل وی بهترین طریق ممکن برای برخورد با این مشکل است. — امثال ۳:۵، ۶.
والاترین خصلت یَهُوَه را فراموش نکنیم
۱۷. فهم و درکی عمیقتر از محبت یَهُوَه چگونه برای کسانی که از مصایب و سختیهای موجود در عذابند تسلّیبخش است؟
۱۷ «خدا محبت است.» ( ۱یوحنّا ۴:۸) کتاب مقدّس با این عبارت پرقدرت برجستهترین و والاترین خصلت یَهُوَه خدا را معرفی میکند که گیراترین و جذابترین خصلت وی است و بیشترین تسلّی و اطمینان خاطر را به کسانی میدهد که از فزونی شرارت در دنیا آه و ناله میکنند. یَهُوَه خدا در برخورد با گناه که آفرینش زیبای او را خدشهدار و آلوده کرده است محبت را در همهٔ جوانب این امر از خود نشان داده است. محبت بود که یَهُوَه را برانگیخت که به فرزندان آلوده به گناه آدم و حوّا امیدواری دهد. (پیدایش ۳:۱۵) و خدا بود که اجازه داد با دعا بتوانند به او نزدیک شده، رابطهای مطلوب و مقبول با وی ایجاد کنند. محبت بود که خدا را برانگیخت که برای عفو و بخشش کامل گناهان، فدیه و کفّارهای فراهم کند تا انسانهای گناهکار بتوانند به کاملیت دست یافته زندگی جاودانی به دست آورند. ( یوحنّا ۳:۱۶) و همین محبت وی است که باعث میشود با بشر مدارا کند و هر فرصت ممکن را در اختیار آنها بگذارد تا به خواست خود دست رد بر سینهٔ شیطان بزنند و حکومت یَهُوَه را بپذیرند. — ۲پِطْرُس ۳:۹.
۱۸. باید از داشتن چه معرفت و دانشی خوشحال باشیم و در مقالهٔ آینده به چه نکتهای خواهیم پرداخت؟
۱۸ در سالگرد یک حملهٔ تروریستی هولناک در دوران اخیر، کشیشی خطاب به حاضرین گفت: «ما نمیدانیم چرا خدا اجازه داده است سختیها و پلیدی ادامه داشته باشد.» واقعاً که جای تأسف است. آیا نباید خوشحال و شکرگزار باشیم که ما، برعکس آن کشیش، از دلایل این امر آگاهی کامل داریم؟ ( تثنیه ۲۹:۲۹) از آنجایی که میدانیم یَهُوَه حکیم، باانصاف و بامحبت است اطمینان داریم که وی به زودی همهٔ سختیها را پایان خواهد داد. بلی، وی حتی مشخصاً وعده داده است که این کار را حتماً انجام خواهد دارد. ( مکاشفه ۲۱:۳، ۴) ولی آنانی که طی قرون گذشته فوت کردهاند چطور؟ آیا برخورد یَهُوَه با سرکشی یاغیان در عدن جای امیدی برای مردگان باقی گذاشته است؟ بلی، محبت یَهُوَه او را برانگیخته است تا از طریق رستاخیز امیدی برای نجات آنان نیز فراهم کند. این امید و نجات موضوع مقالهٔ بعدی ما خواهد بود.
چه جواب میدهید؟
• اگر کسی بپرسد که چرا خدا اجازه داده است سختیها و مصایب ادامه داشته باشند، چه جواب میدهید؟
• عدالت و تقدّس یَهُوَه چگونه در طرز برخورد او با سرکشی در باغ عدن دیده میشود؟
• چرا باید به مردم کمک کنیم که درکی عمیقتر از محبت یَهُوَه به دست آورند؟
[سؤالات مقالهٔ مطالعهای]
[تصویر در صفحهٔ ۸]
به کسانی که از افزایش سختیها و مصایب در دنیا به ستوه آمدهاند کمک کنید
[تصاویر در صفحهٔ ۱۰]
دو مرد باایمان، داود و حَبَقُّوق نیز سؤالاتی سخت از خدا کردند