مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

ارزش زندگی در چیست؟‏

ارزش زندگی در چیست؟‏

ارزش زندگی در چیست؟‏

‏«از خدا بترس و اوامر او را نگاه دار.‏» —‏ جامعه ۱۲:‏۱۳‏.‏

۱،‏ ۲.‏ از بررسی کتاب جامعه چه فایده‌ای می‌بریم؟‏

پادشاه مملکتی را تجسّم کنید که در زندگی‌اش چیزی نیست که نداشته باشد.‏ نه فقط پادشاهی موفق بلکه ثروتمندترین و هوشمندترین مرد عصر خود نیز می‌باشد.‏ اما با همهٔ دست‌آوردها و موفقیت‌هایش،‏ هنوز جواب یک سؤال را پیدا نکرده است.‏ و آن این که:‏ چه چیزی به زندگی ارزش واقعی می‌دهد؟‏

۲ چنین پادشاهی زادهٔ تخیّلات ما نیست بلکه واقعاً وجود داشته و حدود سه هزار سال پیش می‌زیسته است.‏ پادشاه مورد نظر ما همان سلیمان حکیم است که قسمتی از کتاب مقدّس را تحت عنوان جامعه به تحریر درآورده است.‏ سلیمان در آن کتاب به تفصیل از تلاش‌هایش برای یافتن رضایت‌خاطر در زندگی می‌گوید.‏ (‏جامعه ۱:‏۱۳‏)‏ بی‌شک می‌توانیم از تجربهٔ سلیمان درس‌هایی مهم در زندگی بیاموزیم.‏ مثلاً می‌توانیم از حکمتی که در کتاب جامعه نهفته است فایده برده،‏ اهدافمان را طوری انتخاب و تنظیم کنیم تا زندگی‌مان به معنی واقعی کلمه پرمفهوم شود.‏

‏«در پی باد زحمت کشیدن»‏

۳.‏ ما انسان‌ها چه واقعیتی را نباید از یاد ببریم؟‏

۳ سلیمان برای خواننده‌اش زیبایی‌ها و شگفتی‌های خلقت خدا را توصیف کرده،‏ اعتراف می‌کند که کشف و لذّت آموختن در بارهٔ همهٔ این چیزها پایانی ندارد.‏ متأسفانه حتی فرصت کشف آن‌ها را نداریم زیرا طول حیات ما انسان‌ها بسیار کوتاه است.‏ (‏جامعه ۳:‏۱۱؛‏ ۸:‏۱۷‏)‏ همان طور که کتاب مقدّس می‌گوید نه فقط عمر ما کوتاه است بلکه به سرعت نیز می‌گذرد.‏ (‏ایّوب ۱۴:‏۱،‏ ۲؛‏ جامعه ۶:‏۱۲‏)‏ به یاد داشتن این واقعیت باید ما را به خود آورده سبب شود عاقلانه زندگی کنیم.‏ البته کاری آسان نیست زیرا شیطان مدام می‌کوشد ما را در جهتی دیگر و دور از خدا بکشاند.‏

۴.‏ الف)‏ کلمهٔ «باطل» به چه مفهوم است؟‏ ب)‏ در این مقاله دنبال کردن چه اهدافی در زندگی را بررسی خواهیم کرد؟‏

۴ سلیمان در زبان اصلی کتاب جامعه تقریباً ۳۰ بار از کلمات «باطل» و «اباطیل» و «بطالت» استفاده می‌کند تا تأکید کند که برای انسان احتمال تباه کردن زندگی‌اش بسیار است.‏ کلمهٔ عبری‌ای که «باطل» ترجمه شده است معنی چیزی پوچ،‏ بیهوده،‏ عبث و بی‌ماهیت را دارد که بی‌دوام و زودگذر است.‏ (‏جامعه ۱:‏۲،‏ ۳‏)‏ در بعضی موارد سلیمان کلمهٔ «بطالت» را در کنار عبارت «در پی باد زحمت کشیدن» می‌آورد تا مفهوم آن را برجسته سازد.‏ (‏جامعه ۱:‏۱۴؛‏ ۲:‏۱۱‏)‏ ظاهراً هر که در باد چنگ بیندازد چیزی جز مشت خالی عایدش نمی‌شود.‏ دنبال کردن اهداف بیهوده نیز به همان اندازه مأیوس‌کننده است.‏ زندگی بسیار کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم روزهای پرارزش خود را صرف اهدافی کنیم که نتیجهٔ آن‌ها پوچ و بیهوده است.‏ برای اجتناب از این دام به چند نمونه از اهداف رایج و معمول در زندگی نگاهی می‌اندازیم و نصیحت سلیمان را در آن مورد بررسی می‌کنیم.‏ اوّل دویدن در پی لذّات و دارایی را بررسی می‌کنیم.‏ سپس به ارزش واقعی کار می‌پردازیم.‏

آیا دنبال کردن لذّات زندگی رضایت‌خاطر می‌آورد؟‏

۵.‏ سلیمان می‌خواست شادی زندگی را در چه چیزهایی پیدا کند؟‏

۵ سلیمان نیز مانند خیلی از مردم امروز سعی می‌کرد رضایت و شادی زندگی را در لذّات و خوشی‌ها پیدا کند.‏ وی می‌نویسد:‏ «دل خود را از هیچ خوشی باز نداشتم.‏» (‏جامعه ۲:‏۱۰‏)‏ متن کتاب جامعه باب ۲ به خوبی آشکار می‌سازد که سلیمان شادی زندگی را در ‹پروراندن بدن خود با شراب› ولی در حدّ تعادل،‏ و با کارهایی مثل ساختن باغ‌ها و فردوس‌ها،‏ قصر و عمارات زیبا و با لذّت از نغمهٔ موسیقی و آوازه‌خوانان و همچنین خوراک‌های لذیذ جستجو می‌کرد.‏

۶.‏ الف)‏ چرا لذّت بردن در زندگی اشتباه نیست؟‏ ب)‏ در تفریح و خوشی چه تعادلی باید وجود داشته باشد؟‏

۶ لذّت همنشینی با دوستان چطور؟‏ آیا کتاب مقدّس این گونه معاشرت را منع کرده است؟‏ به هیچ وجه.‏ سلیمان می‌گوید که استراحت و همنشینی با دوستان در محیطی گرم پس از یک روز کار و زحمت عطیه و برکتی است از طرف خدا.‏ (‏جامعه ۲:‏۲۴؛‏ ۳:‏۱۲،‏ ۱۳ خوانده شود.‏‏)‏ یَهُوَه جوانان را نیز دعوت می‌کند به حد معقول ‹شادمان باشند و در روزهای جوانی‌شان دلشان آن‌ها را خوش سازد.‏› (‏جامعه ۱۱:‏۹‏)‏ بلی،‏ طبیعی است که ما انسان‌ها به استراحت و تفریح و سرگرمی سالم نیاز داریم.‏ (‏با مَرقُس ۶:‏۳۱ مقایسه شود.‏)‏ اما تفریحات و لذّات نباید بر اهداف دیگر زندگی اولویت داشته باشند.‏ بلکه باید مثل کیک و شیرینی باشند که معمولاً بعد از غذا صرف می‌شوند،‏ اما نه به عنوان غذای اصلی.‏ ولی اگر به جای غذای معمولی فقط شیرینی محبوبتان را بخورید،‏ هر قدر که لذّت‌بخش باشد،‏ دیر یا زود از خوردن آن خسته می‌شوید.‏ در ضمن،‏ شیرینی هیچ گاه به اندازهٔ غذای معمولی مغذی و نیروبخش نخواهد بود.‏ سلیمان هم به همین نتیجه رسید.‏ او پی برد که زندگی‌ای که مدام پر از لذّت و خوشی باشد در واقع «در پی باد زحمت کشیدن» است.‏ —‏ جامعه ۲:‏۱۰،‏ ۱۱‏.‏

۷.‏ چرا باید در انتخاب تفریحات احتیاط کنیم؟‏

۷ با وجود این،‏ هر تفریحی سالم و مناسب نیست.‏ بعضی از این به اصطلاح تفریحات از نظر اخلاقی و روحانی حتی بسیار زیان‌آورند.‏ میلیون‌ها نفر زندگی خود را با مواد مخدّر،‏ افراط در مشروبات الکلی یا قمار تباه کرده‌اند،‏ زیرا می‌خواستند کمی خوش بگذرانند.‏ یَهُوَه بسیار پدرانه به ما هشدار می‌دهد که اگر بگذاریم چشم و دلمان ما را به سوی کارهای زیان‌آور بکشاند باید انتظار نتایج ناگوار آن را نیز داشته باشیم.‏ —‏ غَلاطیان ۶:‏۷‏.‏

۸.‏ چرا خوب است که شیوهٔ زندگی خود را بررسی کنیم؟‏

۸ دنبال کردن بی‌رویهٔ لذّات و خوشی‌های زندگی باعث می‌شود در مسئولیت‌ها و فعالیت‌های مهم‌تر زندگی کوتاهی کنیم.‏ نباید فراموش کنیم که عمر ما به سرعت می‌گذرد و هیچ تضمینی هم نیست که همین عمر کوتاه خالی از مشکلات و بیماری و درد باشد.‏ بدین جهت،‏ همان طور که سلیمان گوشزد می‌کند،‏ بهتر است که به «خانهٔ ماتم» یعنی مجلس عزاداری و ختم برویم تا به «خانهٔ شادمانی،‏» به خصوص اگر مجلس ختم برادر یا خواهری مسیحی باشد.‏ (‏جامعه ۷:‏۲،‏ ۴ خوانده شود.‏‏)‏ چرا؟‏ برای این که با شنیدن گفتار ختم،‏ وفاداری و ایمان متوفا در ذهن ما حک می‌شود و ما را به خود می‌آورد تا عمیقاً در مورد زندگی‌مان فکر کنیم.‏ شاید با چنین تأمّلی بتوانیم در انتخاب اهداف زندگی خود تغییرات و اصلاحاتی به وجود آوریم تا زندگی معقولانه‌ای داشته باشیم.‏ —‏ جامعه ۱۲:‏۱‏.‏

آیا دنبال کردن مادیات رضایت‌خاطر می‌آورد؟‏

۹.‏ سلیمان در مورد دارایی و ثروت به چه نتیجه‌ای رسید؟‏

۹ سلیمان نبی زمانی که کتاب جامعه را می‌نوشت،‏ ثروتمندترین شخص دنیا بود.‏ (‏۲تواریخ ۹:‏۲۲‏)‏ بدیهی است که با چنین ثروتی هر چه دلش می‌خواست می‌توانست داشته باشد.‏ وی نوشت:‏ «هر چه چشمانم آرزو می‌کرد از آن‌ها دریغ نداشتم.‏» (‏جامعه ۲:‏۱۰‏)‏ اما سرانجام پی برد که دارایی برایش رضایت‌خاطر نمی‌آورد.‏ از این رو به این نتیجه رسید:‏ «آن که نقره را دوست دارد از نقره سیر نمی‌شود،‏ و هر که توانگری را دوست دارد از دخل سیر نمی‌شود.‏» —‏ جامعه ۵:‏۱۰‏.‏

۱۰.‏ چه چیزی به رضایت‌خاطر واقعی و ثروت حقیقی می‌انجامد؟‏

۱۰ با این که همه می‌دانیم مادیات ارزش و ماهیت خود را زود از دست می‌دهد گریز از جاذبهٔ ثروت و دارایی خیلی سخت است.‏ مثلاً در یک نظرسنجی عمومی در ایالات متحده ۷۵ درصد دانشجویان سال اوّل دانشگاه گفتند که هدف اصلی آن‌ها در زندگی دست یافتن به ثروت و یک زندگی مرفه است.‏ حال فرض کنیم که همهٔ این‌ها به هدف خود برسند.‏ آیا لزوماً به شادی و سعادت باطنی نیز دست می‌یابند؟‏ خیر؛‏ در این امر هیچ تضمینی نیست.‏ به گفتهٔ محققان اگر مادیات و دارایی از هر چیز دیگر زندگی مهم‌تر گردد به همان نسبت یافتن شادی و خرسندی سخت‌تر می‌شود.‏ سلیمان در زمان خود به همین نتیجه رسیده،‏ نوشت:‏ «نقره و طلا و اموال خاصّهٔ پادشاهان و کشورها نیز برای خود جمع کردم؛‏ .‏ .‏ .‏ اینک تمامی آن بطالت و در پی باد زحمت کشیدن بود.‏»‏ * (‏جامعه ۲:‏۸،‏ ۱۱‏)‏ برعکس،‏ اگر زندگی خود را با تمام جان و دل در راه خدمت به یَهُوَه بگذاریم هم از برکت او برخوردار می‌شویم هم به ثروت حقیقی می‌رسیم.‏ ‏—‏ امثال ۱۰:‏۲۲ خوانده شود.‏

چه کاری رضایت‌خاطر می‌آورد؟‏

۱۱.‏ کتاب مقدّس در مورد ارزش کار و تلاش چه می‌گوید؟‏

۱۱ عیسی گفت:‏ «پدر من تا کنون کار می‌کند و من نیز کار می‌کنم.‏» (‏یوحنّا ۵:‏۱۷‏)‏ شکی نیست که یَهُوَه خدا و عیسی مسیح دوست دارند کار کنند و فعال باشند.‏ کتاب مقدّس نشان می‌دهد که یَهُوَه از کارهای خود در آفرینش ابراز خرسندی کرده،‏ می‌گوید:‏ «و خدا هر چه ساخته بود،‏ دید و همانا بسیار نیکو بود.‏» (‏پیدایش ۱:‏۳۱‏)‏ فرشتگان نیز که آفرینش خدا را مشاهده کردند از روی خرسندی «آواز شادمانی دادند.‏» (‏ایّوب ۳۸:‏۴-‏۷‏)‏ سلیمان هم به ارزش تلاش و زحمت برای کاری پرمفهوم پی برده بود.‏ —‏ جامعه ۳:‏۱۳‏.‏

۱۲،‏ ۱۳.‏ الف)‏ دو نمونه از افراد شاغل در مورد دست یافتن به رضایت‌خاطر و صداقت در کار و شغل چه ابراز نظری کرده‌اند؟‏ ب)‏ چرا کار و شغل گاهی ممکن است شخص را عاجز و ناکام سازد؟‏

۱۲ خیلی از انسان‌ها نیز قدر و ارزش کار و زحمت صادقانه را می‌دانند.‏ مثلاً برادری به نام خوزه که نقاشی موفق است می‌گوید:‏ «وقتی تصویری را که در ذهنم دارم روی تابلو می‌آورم برای من مثل تسخیر قلّهٔ کوهی است.‏» برادری دیگر به نام میگِل * نیز که تاجری موفق است می‌گوید:‏ «کار و زحمت برای انسان خرسندی و رضایت‌خاطر می‌آورد چون که شخص می‌تواند نیاز خانواده‌اش را تأمین کند.‏ در ضمن کسی که در به انجام رساندن کار و هدفش موفق می‌شود در دلش احساس کامیابی می‌کند.‏»‏

۱۳ اما امروزه خیلی از مشاغل یکنواخت و کسل‌کننده‌اند و جای خلاقیت و ابتکار برای کارمند یا کارگر باقی نمی‌گذارند.‏ متأسفانه در بعضی موارد بی‌انصافی و تزویر،‏ محیط کار را غیرقابل تحمّل کرده است.‏ مطابق آنچه سلیمان گفته است بعضی کارمندان تنبل چون که با رؤسا یا افراد بانفوذ دوستی و رابطه برقرار کرده‌اند از مزایا و حقوقی برخوردار می‌شوند که در اصل باید به کارمندان زحمت‌کش و درستکار تعلّق می‌گرفت.‏ (‏جامعه ۲:‏۲۱‏)‏ در کنار این‌ها عوامل بسیار زیادی هست که باعث یأس و نومیدی در زندگی می‌شوند.‏ مثلاً کار یا کسبی که در ابتدا بسیار موفقیت‌آمیز به نظر می‌آمد به دلایل گوناگونی همچون اوضاع پیش‌بینی‌نشدهٔ اقتصادی ممکن است با شکست روبرو شود.‏ (‏جامعه ۹:‏۱۱ خوانده شود.‏‏)‏ بسیاری اوقات وقتی شخصی با وجود زحمت و تلاش بسیار به موفقیت دست پیدا نمی‌کند،‏ تلخ‌کام و مستأصل می‌شود زیرا که «در پی باد زحمت کشیده است.‏» —‏ جامعه ۵:‏۱۶‏.‏

۱۴.‏ چه کاری همیشه با رضایت‌خاطر همراه است؟‏

۱۴ آیا کاری هست که هیچ گاه به یأس و ناکامی نینجامد؟‏ خوزه،‏ نقاشی که قبلاً به او اشاره کردیم می‌گوید:‏ «نقاشی‌هایی که کشیده‌ام ممکن است به مرور زمان ناپدید یا نابود شوند.‏ ولی کارهای روحانی ما به چنین عاقبتی دچار نمی‌شوند.‏ من از یَهُوَه اطاعت کرده‌ام و به کار موعظه مشغول شده‌ام و می‌دانم که نتیجهٔ کارم ابدی خواهد بود چون که از افرادی معمولی مسیحیانی خداترس ساخته‌ام.‏ واقعاً چه قیمتی می‌توانم روی چنین احساسی بگذارم؟‏» (‏۱قُرِنتیان ۳:‏۹-‏۱۱‏)‏ میگِل هم می‌گوید که موعظهٔ پیام ملکوت خدا به مراتب بیشتر از کسب و کارش رضایت‌خاطر برایش آورده است.‏ سپس می‌افزاید:‏ «هیچ چیز به این اندازه برای ما شادی نمی‌آورد که حقیقتی را از کتاب مقدّس برای کسی نشان بدهم و بعد ببینم که آن حقیقت بر دلش نشسته است.‏»‏

‏«نان خود را به روی آب‌ها بینداز»‏

۱۵.‏ ارزش واقعی زندگی در چه چیزی نهفته است؟‏

۱۵ پس در مورد ارزش واقعی زندگی چه می‌توان گفت؟‏ این که اگر وقت کوتاهی را که طی دوران این نظام دنیا داریم صرف کارهای مفید روحانی بکنیم یَهُوَه را خرسند کرده‌ایم.‏ مثلاً می‌توانیم رابطه‌ای نزدیک‌تر با خدا ایجاد کنیم،‏ میراثی روحانی و معنوی برای فرزندانمان به جا گذاریم،‏ به دیگران کمک کنیم یَهُوَه را بشناسند و پیوند دوستی‌مان را با خواهران و برادرانمان محکم‌تر و ابدی سازیم.‏ (‏غَلاطیان ۶:‏۱۰‏)‏ همهٔ این کارها ارزشی ابدی دارند و هر کس که به این اهداف دست یابد برکتی بزرگ می‌یابد.‏ سلیمان خوبی کردن به دیگران را این طور توصیف کرده است:‏ «نان خود را به روی آب‌ها بینداز،‏ زیرا که بعد از روزهای بسیار آن را خواهی یافت.‏» (‏جامعه ۱۱:‏۱‏)‏ عیسی نیز به پیروانش توصیه کرد:‏ «بدهید تا به شما داده شود.‏» (‏لوقا ۶:‏۳۸‏)‏ از آن مهم‌تر،‏ یَهُوَه وعده داده است آنانی را که به دیگران خوبی می‌کنند پاداش دهد.‏ —‏ امثال ۱۹:‏۱۷؛‏ عبرانیان ۶:‏۱۰ خوانده شود.‏

۱۶.‏ چه دورانی برای برنامه‌ریزی زندگی‌مان بهترین است؟‏

۱۶ کتاب مقدّس جوانان را ترغیب می‌کند که در همان اوان زندگی خود تصمیماتی عاقلانه بگیرند تا بدانند بقیهٔ عمر خود را چگونه بگذرانند.‏ اگر چنین کنند از ناکامی‌ها و یأس‌های آینده اجتناب کرده‌اند.‏ (‏جامعه ۱۲:‏۱‏)‏ چقدر دردناک خواهد بود اگر روزی به خود آییم و متوجه شویم که بهترین سال‌های عمرمان را در راهی گذاشته‌ایم که مثل باد پوچ و بی‌ماهیت بوده است!‏

۱۷.‏ برای انتخاب راه درست زندگی به چه نیاز داریم؟‏

۱۷ یَهُوَه مثل پدری مهربان می‌خواهد که از زندگی‌مان لذّت ببریم و به دیگران نیکویی کنیم و بی‌جهت دچار درد و ناراحتی نشویم.‏ (‏جامعه ۱۱:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ برای نایل شدن به این‌ها چه باید بکنیم؟‏ اهدافی روحانی برای خود تعیین کنیم و با پشتکار بکوشیم به آن اهداف برسیم.‏ بیست سال پیش برادری به نام خاویِر مجبور شد از رشتهٔ پردرآمد پزشکی و خدمت تمام‌وقت یکی را انتخاب کند.‏ خاویِر می‌گوید:‏ «با این که شغل پزشکی شغل بسیار ارضاکننده‌ای است،‏ هیچ کاری به اندازهٔ رضایت‌خاطری که از آوردن چند نفر به حقیقت عایدم شده است برایم لذّت نمی‌آورد.‏ خدمت تمام‌وقت باعث شده است بتوانم از زندگی لذّت واقعی ببرم.‏ فقط حیف که زودتر شروع نکردم.‏»‏

۱۸.‏ چرا زندگی عیسی بر زمین موفق و ارضاکننده بود؟‏

۱۸ پس پرارزش‌ترین چیزی که باید داشته باشیم چیست؟‏ کتاب جامعه می‌گوید:‏ «نیک‌نامی از روغن معطّر بهتر است و روز ممات از روز ولادت.‏» (‏جامعه ۷:‏۱‏)‏ در این مورد نمونهٔ بهتری از عیسی و شیوهٔ زندگی او وجود ندارد.‏ هیچ شکی نیست که عیسی از نامی بسیار خوب نزد پدرش یَهُوَه برخوردار بود.‏ مرگ وفادارانهٔ عیسی ثابت کرد که حق حاکمیت با پدرش است.‏ در ضمن فدیه‌ای فراهم کرد که راه نجات را به روی ما انسان‌ها باز می‌نماید.‏ (‏متّیٰ ۲۰:‏۲۸‏)‏ عیسی طی مدتی کوتاه که بر زمین بود سرمشقی نمونه از یک زندگی واقعاً موفق و ارضاکننده از خود به جای گذاشت که شایستهٔ تقلید است.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۱۱:‏۱؛‏ ۱پِطْرُس ۲:‏۲۱‏.‏

۱۹.‏ سلیمان چه توصیهٔ حکیمانه‌ای کرد؟‏

۱۹ ما نیز می‌توانیم نزد یَهُوَه از نامی نیکو برخوردار شویم.‏ شهرت خوب نزد یَهُوَه از هر ثروت و دارایی بهتر است.‏ (‏متّیٰ ۶:‏۱۹-‏۲۱ خوانده شود.‏‏)‏ هر روزه می‌توانیم در خدمت یَهُوَه کاری انجام دهیم که مورد پسند یَهُوَه باشد و زندگی ما را غنی‌تر سازد.‏ مثلاً می‌توانیم خبر خوش ملکوت را به همهٔ انسان‌ها برسانیم،‏ پیوند زناشویی و روابط خانوادگی‌مان را محکم‌تر کنیم و با مطالعهٔ فردی کتاب مقدّس و حضور در جلسات به بلوغ روحانی خود بیفزاییم.‏ (‏جامعه ۱۱:‏۶؛‏ عبرانیان ۱۳:‏۱۶‏)‏ حال،‏ آیا مایلید یک زندگی پرمفهوم و پرارزش داشته باشید؟‏ اگر چنین است به توصیهٔ سلیمان حکیم عمل کنید:‏ «از خدا بترس و اوامر او را نگاه دار چونکه تمامی تکلیف انسان این است.‏» —‏ جامعه ۱۲:‏۱۳‏.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 10 درآمد سالانهٔ سلیمان ۶۶۶ وزنهٔ طلا (‏بیش از ۲۲٬۰۰۰ کیلوگرم)‏ بود.‏ —‏ ۲تواریخ ۹:‏۱۳‏.‏

^ بند 12 نام شخص عوض شده است.‏

چه جواب می‌دهید؟‏

‏• چه چیزی باید ما را به خود آورد تا اهداف زندگی‌مان را محک بزنیم؟‏

‏• نسبت به لذّات و دارایی چه دیدگاهی باید داشته باشیم؟‏

‏• چه کاری رضایت‌خاطری پردوام در پی دارد؟‏

‏• در زندگی چه چیز باارزشی باید به دست آوریم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۸]‏

تفریحات چه جایی باید در زندگی‌مان داشته باشد؟‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۹]‏

چه باعث می‌شود کار موعظه ارضاکننده باشد؟‏