بسپار به اون
۱. فهمیدم از صِدات،
که دلِت بیقراره.
مطمئن باش، خدا
خیلی دوست داره.
نزدیکِ توست
وقتی غمگینی و سُست.
پس به یَهُوَه تکیه کُن،
غُصههاتو بِسپُر دستِش.
دُعاهاتو میشنوه،
به فکرِ رنجِ تو هستش.
دلنگرونی رو
بسپار به اون. بسپار به اون. بسپار به اون.
۲. دنیایِ جدید رو
ببین که چه نزدیکه.
هر اشکی از چشمها
وقتی پاک میشه دیگه.
پس تا اون روز،
تو بمون پایدارتر هر روز.
حالا تو به یَهُوَه تکیه کُن،
غُصههاتو بِسپُر دستِش.
دُعاهاتو میشنوه،
به فکرِ رنجِ تو هستش.
دلنگرونی رو
بسپار به اون. بسپار به اون. بسپار به اون.
پس به یَهُوَه تکیه کُن،
غُصههاتو بِسپُر دستِش.
دُعاهاتو میشنوه،
به فکرِ رنجِ تو هستش.
دلنگرونی رو
بسپار به اون. بسپار به اون. بسپار به اون.
بسپار به اون. بسپار به اون.