دنیای جدید
۱. تصوّر کن تو توی خیالت
صدای بازی و خندیدن میاد
بچهها تو دنیا
دیگه ترس و نمیارن به یاد
میکنه از این زمین حفاظت
هر کی مطیع کلام خدا بود
تا ابد صلح پابرجاست
‹حتی اگه ماه یه روز بشه نابود›
تو پادشاهیش
محبتش رو خواهیم دید
تو دنیای جدید
امید تو دل شعلهور
امید محکمه مثل لنگر
امید پرنوره مثل خورشید
چون میشه ما رو دید
تو دنیای جدید
۲. حالا تصوّر کن یه جایی رو
توی دشت، یا تو کوه، یا پیش رودخونه
یکی انگار اونجاست
که میخواد بیاد توی خونه
انگار تو خوب میشناسیش
میگیره تو رو توی آغوش
حالا بعدِ سالها
زنده میبینیش و وایسادی روبروش
حتی مرگ و کرد
خدا ناپدید
تو دنیای جدید
امید تو دل شعلهور
امید محکمه مثل لنگر
امید پرنوره مثل خورشید
چون میشه ما رو دید
تو دنیای جدید
میرسونه یَهُوَه
به انجام همه وعدهها رو
‹دستشو باز میکنه تا
برآورده کنه آرزوها رو›
امید تو دل شعلهور
امید محکمه مثل لنگر
امید پرنوره مثل خورشید
چون میشه ما رو دید
تو دنیای جدید
تو دنیای جدید
تو دنیای جدید
تو دنیای جدید