مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

معلمی بزرگ که آفریدگار را به ما بهتر می‌شناساند

معلمی بزرگ که آفریدگار را به ما بهتر می‌شناساند

فصل ۹

معلمی بزرگ که آفریدگار را به ما بهتر می‌شناساند

مردم فلسطین در قرن اول «در انتظار بسر میبردند.‏» در انتظار چه چیزی؟‏ در انتظار «مسیح» بودند که انبیای خدا قرنها پیش آمدن او را پیشگویی کرده بودند.‏ مردم اطمینان داشتند که کتاب مقدس با راهنمایی خدا نوشته شده و حاوی پیشگوییهایی برای آینده است.‏ یکی از این نبوت‌ها،‏ در کتاب دانیال،‏ حاکی از آن است که مسیح در بخش نخستین قرن آنان خواهد آمد.‏ —‏ لوقا ۳:‏⁠۱۵ انجیل شریف‏؛‏ دانیال ۹:‏⁠۲۴-‏۲۶‏.‏

اما در عین حال باید مراقب مسیح‌های دورغین نیز می‌بودند.‏ (‏ متی ۲۴:‏۵‏)‏ تاریخ‌نویس یهودی یوسِفوس به تعدادی از آنها اشاره می‌کند:‏ مردی به نام تیودا پیروانش را به رود اردن هدایت کرد و ادعا نمود که آب آن از هم شکافته خواهد شد؛‏ مردی مصری مردم را به کوه زیتون برد،‏ و مدعی شد که اگر فرمان دهد دیوار اورشلیم فرو خواهد ریخت؛‏ و شیّادی در زمان فرماندار فَستوس،‏ نوید رهایی از دشواریها را می‌داد.‏ —‏ با اعمال ۵:‏⁠۳۶؛‏ ۲۱:‏۳۸ مقایسه شود.‏

بر خلاف این پیروان فریب‌خورده،‏ گروهی دیگر که «مسیحی» خوانده می‌شدند،‏ عیسای ناصری را معلم بزرگ و مسیح حقیقی می‌دانستند.‏ (‏ اعمال ۱۱:‏۲۶؛‏ مرقس ۱۰:‏۴۷‏)‏ عیسی یک مسیح دروغین نبود؛‏ بلکه همانطور که در چهار کتاب تاریخی که انجیلها نامیده می‌شوند بخوبی تأیید شده است‏،‏ دارای شرایط لازم و کافی بود.‏ * بعنوان مثال،‏ یهودیان می‌دانستند که مسیح در بَیت‌لَحَم متولد خواهد شد و از خاندان داوود بوده و کارهای حیرت‌انگیزی انجام خواهد داد.‏ همهٔ اینها در مورد عیسی به تحقق پیوست،‏ بنحوی که حتی مخالفانش بدان اذعان دارند.‏ عیسی واجد شرایطی بود که کتاب مقدس برای مسیح معین کرده است.‏ —‏ متی ۲:‏⁠۳-‏۶؛‏ ۲۲:‏۴۱-‏۴۵؛‏ یوحنا ۷:‏⁠۳۱،‏ ۴۲‏.‏

به توده‌های مردم که عیسی را ملاقات و کارهای شگرف او را مشاهده کردند،‏ و به سخنان بی‌نظیر و حکیمانه‌اش گوش فرا داده،‏ آینده‌نگری او را دیدند،‏ ثابت شد که او مسیح است.‏ در طی دوران خدمت او (‏ از سال ۲۹-‏۳۳ د.‏م.‏)‏،‏ به مدارک دال بر مسیح بودن او افزوده می‌شد.‏ در واقع او حتی ثابت کرد که مقامی بالاتر از مسیح دارد.‏ یکی از شاگردان او که از حقایق امر باخبر بود چنین نتیجه‌گیری کرد که «عیسی مسیح و پسر خدا است.‏»‏ * —‏ یوحنا ۲۰:‏۳۱‏.‏

چون عیسی ارتباطی این چنین نزدیک با خدا داشت،‏ می‌توانست آفریدگار را توصیف کرده بشناساند.‏ (‏ لوقا ۱۰:‏۲۲؛‏ یوحنا ۱:‏⁠۱۸‏)‏ عیسی نشان داد که در آسمان،‏ نزدیکی و قرابت او با پدرش آغاز شد،‏ او در آنجا با خدا همکاری کرده همهٔ چیزهای دیگر را اعم از زنده و غیرزنده بوجود آورد.‏ —‏ یوحنا ۳:‏⁠۱۳؛‏ ۶:‏⁠۳۸؛‏ ۸:‏⁠۲۳،‏ ۴۲؛‏ ۱۳:‏۳؛‏ کولسیان ۱:‏⁠۱۵،‏ ۱۶‏.‏

کتاب مقدس می‌گوید که این پسر از عالم روحی تغییر یافته و «شبیه انسان شد.‏» (‏ فیلپیان ۲:‏⁠۵-‏۸‏،‏ ا ش ‏)‏ این رویدادی معمولی نیست،‏ اما آیا امکان وقوع آن وجود دارد؟‏ دانشمندان تأیید می‌کنند که یک عنصر طبیعی مانند اورانیم می‌تواند به عنصری دیگر تبدیل شود؛‏ آنها حتی حاصل تبدیل شدن انرژی به ماده را نیز محاسبه کرده‌اند (‏ ۲E=mc‏)‏.‏ پس چرا باید از اینکه کتاب مقدس می‌گوید یک موجود روحی تغییر یافت تا به شکل انسان زندگی کند تردیدی بخود راه بدهیم؟‏

نمونهٔ دیگری که برای نشان دادن این موضوع می‌توان عرضه کرد،‏ روش تلقیح خارج از بدن است که برخی از پزشکان موفق به انجام آن شده‌اند.‏ یک زندگی که در «لولهٔ آزمایش» آغاز می‌شود به داخل بدن زن انتقال پیدا می‌کند و سپس بصورت یک نوزاد بدنیا می‌آید.‏ در مورد عیسی،‏ کتاب مقدس به ما اطمینان می‌دهد که بوسیلهٔ «قوّت حضرت اعلی» زندگیش به داخل بدن باکره‌ای به نام مریم منتقل شد.‏ او از خاندان داوود بود،‏ از اینرو عیسی می‌توانست وارث همیشگی تخت ملکوت مسیحایی که به داوود وعده داده شده بود باشد.‏ —‏ لوقا ۱:‏⁠۲۶-‏۳۸؛‏ ۳:‏⁠۲۳-‏۳۸؛‏ متی ۱:‏⁠۲۳‏.‏

عیسی بر پایهٔ رابطهٔ نزدیک و شباهتش به آفریدگار گفت:‏ «کسی که مرا دید،‏ پدر را دیده است.‏» (‏ یوحنا ۱۴:‏۹‏)‏ او همچنین گفت:‏ «هیچ‌کس نمی‌شناسد .‏ .‏ .‏ که پدر کیست،‏ غیر از پسر و هر که پسر بخواهد برای او مکشوف سازد.‏» (‏ لوقا ۱۰:‏۲۲‏)‏ از اینرو،‏ بوسیلهٔ آشنایی با تعلیمات و اعمال عیسی بر روی زمین،‏ می‌توان شخصیت آفریدگار را بنحو روشنتری مشاهده کرد.‏ برای این کار بیایید از تجربیات مردان و زنانی که با عیسی در ارتباط بوده‌اند کمک بگیریم.‏

زنی سامِری

زنی سامِری پس از صحبت با عیسی پرسید:‏ «آیا این مسیح نیست؟‏» (‏ یوحنا ۴:‏⁠۲۹‏)‏ او حتی اهالی شهر سوخار را که در آن نزدیکی قرار داشت،‏ خواند تا عیسی را ملاقات کنند.‏ چه عاملی سبب شد که عیسی را به عنوان مسیح بپذیرد؟‏

این زن هنگامی با عیسی برخورد کرد که عیسی در حال استراحت بود تا خستگی راهپیمایی تمام صبح در جاده‌های خاکی منطقهٔ پر از پستی و بلندی سامِره از تنش بدر رود.‏ با وجود خستگی،‏ با آن زن صحبت کرد.‏ عیسی با مشاهدهٔ علاقهٔ شدید این زن به موضوعات روحانی حقایق عمیقی را پیرامون این موضوع که ‹می‌باید خدا را به روح و راستی پرستید› عنوان کرد.‏ سپس آشکار ساخت که حقیقتاً مسیح است،‏ موضوعی که تا آنوقت در حضور دیگران اقرار نکرده بود.‏ —‏ یوحنا ۴:‏⁠۳-‏۲۶‏.‏

برخورد این زن سامِری با عیسی برخوردی پرمعنی بود.‏ آن زن پیش از آن عمدتاً در کوه جِرزیّم به عبادت می‌پرداخت و عبادت وی بر پایهٔ پنج کتاب اول کتاب مقدس بود.‏ اغلب سامریان حاصل ازدواجهای بین افراد ده سبط اسرائیل با دیگر اقوام بودند،‏ و یهودیان از آنها تنفر داشتند.‏ اما رفتار عیسی چقدر متفاوت بود!‏ با اینکه مأموریت یافته بود نزد «گوسفندان گم‌شدهٔ خاندان اسرائیل» برود،‏ ولی با کمال میل به این سامِری تعلیم داد.‏ (‏ متی ۱۵:‏۲۴‏)‏ در اینجا عیسی تمایل یَهُوَه را به پذیرش مردم صادق همهٔ ملتها نشان می‌دهد.‏ (‏ ۱پادشاهان ۸:‏⁠۴۱-‏۴۳‏)‏ عیسی و یَهُوَه هر دو بسیار برتر از آنند که خود را تا حد دشمنی‌ها و خصومت‌های کوته‌نظرانهٔ مذهبی که دنیای امروز را فرا گرفته‌اند تنزل دهند.‏ آگاهی از این امر باید ما را به سوی آفریدگار و پسرش بکشاند.‏

ما می‌توانیم درس دیگری نیز از تمایل عیسی به تعلیم این زن بگیریم.‏ او در آن موقع با مردی زندگی می‌کرد که شوهرش نبود.‏ (‏ یوحنا ۴:‏⁠۱۶-‏۱۹‏)‏ با این حال این موضوع باعث نشد که عیسی از صحبت با وی خودداری کند.‏ می‌توان تصور کرد که این زن از رفتار محترمانهٔ عیسی سپاسگزار بود.‏ او تنها کسی نبود که عیسی با وی خوش‌رفتاری کرد.‏ هنگامی که تعدادی از رهبران یهودی (‏ فریسیان)‏ عیسی را به دلیل هم‌سفرگی با گناهکاران توبه‌کار مورد انتقاد قرار دادند،‏ پاسخ داد:‏ «بیماران به طبیب احتیاج دارند،‏ نه تندرستان.‏ بروید و معنی این کلام را بفهمید:‏ ‹من رحمت می‌خواهم نه قربانی› زیرا من نیامدم تا پرهیزکاران را دعوت کنم بلکه گناهکاران را.‏» (‏ متی ۹:‏⁠۱۰-‏۱۳‏،‏ ا ش ‏)‏ عیسی کسانی را که با زیر پا گذاشتن قوانین و معیارهای خدا زیر بار گناهان خویش کمر خم کرده‌اند،‏ مساعدت می‌کند.‏ آگاهی از این امر که خدا و پسرش به یاری کسانی می‌آیند که در نتیجهٔ رفتار گذشته‌شان در رنجند،‏ بسیار دلگرم‌کننده است.‏ —‏ متی ۱۱:‏۲۸-‏۳۰‏.‏ *

در ضمن نباید این موضوع را از نظر دور داشت که عیسی در طی این دیدار در سامِره با یک زن،‏ با مهربانی و خیرخواهی سخن گفت.‏ چرا این امر پراهمیت است؟‏ در آن زمان به مردان یهودی تعلیم می‌دادند که نباید در ملاءعام با یک زن گفتگو کنند حتی با همسر خودشان.‏ خاخامان یهودی معتقد بودند که زنان قادر به درک و هضم تعلیمات عمیق روحانی نیستند و آنها را «سبک مغز» می‌دانستند.‏ به گفتهٔ بعضی از این استادان:‏ «بهتر است کلام قانون سوزانده شود تا اینکه به زنان داده شود.‏» شاگردان عیسی در چنین جوّی پرورش یافته بودند،‏ از اینرو وقتی باز می‌گردند ‹تعجّب می‌کنند که [عیسی] با زنی سخن می‌گوید.‏› (‏ یوحنا ۴:‏⁠۲۷‏)‏ این گزارش که تنها یکی از گزارشهای متعدد است،‏ نشان می‌دهد که عیسی تجسمی از پدر خود است،‏ خدایی که زن و مرد هر دو را آفرید و هر دو را محترم شمرد.‏ —‏ پیدایش ۲:‏⁠۱۸‏.‏

پس از آن زن سامِری همشهریان خود را متقاعد کرد که به سخنان عیسی گوش فرا دهند.‏ بسیاری از آنها حقایق را سنجیده ایمان آوردند و گفتند:‏ «دانسته‌ایم که او در حقیقت مسیح و نجات‌دهندهٔ عالم است.‏» (‏ یوحنا ۴:‏⁠۳۹-‏۴۲‏)‏ از آنجایی که ما نیز بخشی از «عالم» بشریت هستیم،‏ عیسی نقشی حیاتی برای آیندهٔ ما نیز ایفا می‌کند.‏

دیدگاه یک ماهیگیر

حال بیایید از دریچهٔ چشم دو تن از یاران عیسی —‏ پطرس و یوحنا —‏ به او نگاهی بیندازیم.‏ این ماهیگیران ساده در میان نخستین پیروان او بودند.‏ (‏ متی ۴:‏⁠۱۳-‏۲۲؛‏ یوحنا ۱:‏⁠۳۵-‏۴۲‏)‏ فریسیان آنها را ‹مردانی بی‌علم و اُمّی› و اهل زمین (‏ آمهاآرِتس ‏)‏ می‌دانستند و به آنها به چشم تحقیر نگاه می‌کردند زیرا تحصیلات خاخامها را نداشتند.‏ (‏ اعمال ۴:‏⁠۱۳؛‏ یوحنا ۷:‏⁠۴۹‏)‏ بسیاری از آنها زیر یوغ سنت‌گرایان مذهبی به ‹زحمت و گران‌باری› دچار شده،‏ تشنهٔ بصیرت و نور روحانی بودند.‏ پرفسور شارل گینیبِر از سوربن اظهار داشت که «قلبهای آنان یکسره به یَهوِه [یَهُوَه] متعلق بود.‏» عیسی بخاطر مردم ثروتمند یا بانفوذ به این مردمان ساده پشت نکرد.‏ بلکه،‏ در خلال تعالیم و رفتارهایش پدر را به آنها شناسانید.‏ —‏ متی ۱۱:‏۲۵-‏۲۸‏.‏

پطرس به شخصه از حس همدردی عیسی بهره برد.‏ اندکی پس از آنکه برای خدمت روحانی به عیسی پیوست،‏ مادرزنش به تب دچار شد.‏ عیسی به خانهٔ پطرس آمد و دست زن را گرفت،‏ و تب او قطع شد!‏ ما از روش دقیق معالجه‌ای که بکار برد آگاه نیستیم،‏ همانطور که پزشکان امروز نیز نمی‌توانند برخی روش‌های معالجه را توضیح دهند،‏ ولی می‌دانیم که تب زن قطع شد.‏ امری که مهمتر از دانستن این روش معالجه است،‏ آن است که عیسی با درمان بیماران و درماندگان نشان داد که برای مردم دلسوزی می‌کند.‏ او حقیقتاً مایل بود که به مردم کمک کند،‏ همانطور که پدرش مایل به این کار است.‏ (‏ مرقس ۱:‏⁠۲۹-‏۳۱،‏ ۴۰-‏۴۳؛‏ ۶:‏⁠۳۴‏)‏ پطرس پس از این تجربه با عیسی،‏ می‌توانست مشاهده کند که آفریدگار فرد فرد ما را درخور مهر و مراقبت می‌داند.‏ —‏ ۱پطرس ۵:‏۷‏.‏

بعدها،‏ عیسی در حالی که در صحن زنان در معبد اورشلیم بود،‏ مردم را که هدایای خود را در ظرفهای خزانه می‌ریختند می‌نگریست.‏ ثروتمندان سکه‌های فراوانی به درون ظرفها می‌ریختند.‏ عیسی که با دقت مشغول تماشا بود،‏ بیوه‌زنی را دید که دو سکهٔ بسیار کم‌ارزش به داخل ظرف انداخت.‏ عیسی به پطرس و یوحنا و دیگران گفت:‏ «یقین بدانید که این بیوه زن فقیر بیش از همه کسانی که در صندوق پول ریختند پول داده است.‏ چون آنها از آنچه که برای آن مصرفی نداشتند دادند،‏ اما او با وجود تنگدستی،‏ هر چه داشت یعنی تمام معاش خود را داد.‏» —‏ مرقس ۱۲:‏۴۱-‏۴۴‏،‏ ا ش.‏

می‌توان مشاهده کرد که عیسی در جستجوی جنبه‌های خوب شخصیت افراد بود و تلاش‌های آنها را گرامی می‌داشت.‏ به نظر شما تأثیر این امر بر پطرس و رسولان دیگر چه بود؟‏ پطرس که از طریق عیسی به شخصیت یَهُوَه پی برده بود بعدها در حالی که مزموری را نقل قول می‌کرد نوشت:‏ «چشمان خداوند بر عادلان است و گوشهای او به سوی دعای ایشان.‏» (‏ ۱پطرس ۳:‏⁠۱۲؛‏ مزمور ۳۴:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ آیا شما نیز به سوی آفریدگار و پسر او که در پی جنبه‌های خوب شخصیت شما بوده و به تقاضاهایتان گوش فرا می‌دهند جلب نمی‌شوید؟‏

پطرس پس از حدود دو سال معاشرت با عیسی،‏ اطمینان حاصل کرد که عیسی خودِ مسیح است.‏ یکبار،‏ عیسی از شاگردانش پرسید:‏ «مردم مرا کِه میدانند؟‏» آنها پاسخهای گوناگونی به او دادند.‏ سپس پرسید:‏ «شما مرا کِه میدانید؟‏» پطرس با اطمینان جواب داد:‏ «تو مسیح هستی.‏» عیسی پس از آن کاری کرد که شاید بنظر عجیب بنماید.‏ او «به آنها دستور داد که دربارهٔ او با کسی صحبت نکنند.‏» (‏ مرقس ۸:‏⁠۲۷-‏۳۰؛‏ ۹:‏⁠۳۰‏،‏ ا ش؛‏ متی ۱۲:‏۱۶‏)‏ دلیل این گفتهٔ او چه بود؟‏ زیرا عیسی خود به شخصه در میان آنها حاضر بود،‏ از اینرو مایل نبود که مردم از روی گفتهٔ دیگران درباره‌اش نتیجه‌گیری کنند.‏ آیا این کار او منطقی نبود؟‏ (‏ یوحنا ۱۰:‏۲۴-‏۲۶‏)‏ نکته در اینجاست که آفریدگار ما نیز می‌خواهد که ما خود با بررسی مدارک محکم او را بشناسیم.‏ او از ما انتظار دارد که اعتقادمان را بر پایهٔ حقایق بنا کنیم.‏ —‏ اعمال ۱۷:‏۲۷‏.‏

همانطور که می‌توان حدس زد،‏ برخی از هموطنان عیسی با وجود آنکه مدارک کافی در مورد پشتیبانی آفریدگار از عیسی در دست داشتند باز هم او را نپذیرفتند.‏ بسیاری از آنها در فکر موقعیت و مقام یا اهداف سیاسی خود بودند،‏ و چنین مسیح صادق و متواضعی مورد پسند آنها نبود.‏ عیسی در حالی که خدمت روحانیش رو به پایان می‌رفت اظهار داشت:‏ «ای اورشلیم .‏ .‏ .‏ قاتل انبیا و سنگسارکنندهٔ مرسلان خود!‏ چند مرتبه خواستم فرزندان تو را جمع کنم،‏ .‏ .‏ .‏ و نخواستید!‏ اینک خانهٔ شما برای شما ویران گذارده می‌شود.‏» (‏ متی ۲۳:‏۳۷،‏ ۳۸‏)‏ تغییر موقعیت این ملت،‏ گام مهمی بود در راه به تحقق رساندن مقصود خدا برای برکت دادن به همهٔ ملتها.‏

اندکی پس از آن پطرس و سه رسول دیگر از دهان عیسی نبوت مشروحی در مورد «انقضای عالم» شنیدند.‏ * حملهٔ رومیان و نابودی اورشلیم در طی سالهای ۶۶-‏۷۰ د.‏م.‏،‏ نخستین تحقق پیشگوییهای عیسی بود.‏ تاریخ نشان می‌دهد که آنچه عیسی پیش‌بینی کرد حقیقتاً بوقوع پیوست.‏ پطرس شاهد به تحقق پیوستن بسیاری از پیشگوییهای عیسی بود،‏ و انعکاس این امر را می‌توان در کتابهای ۱ و ۲پطرس،‏ یعنی دو کتابی که به قلم پطرس هستند یافت.‏ —‏ ۱پطرس ۱:‏⁠۱۳؛‏ ۴:‏۷؛‏ ۵:‏⁠۷،‏ ۸؛‏ ۲پطرس ۳:‏⁠۱-‏۳،‏ ۱۱،‏ ۱۲‏.‏

عیسی در طی خدمت روحانی خود با صبر و شکیبایی به یهودیان اطراف خود محبت کرد.‏ اما در عین حال از محکوم کردن شرارت نیز غافل نماند.‏ این امر به پطرس کمک کرد،‏ و به ما نیز باید کمک کند تا آفریدگارمان را بهتر بشناسیم.‏ پطرس که به چشم می‌دید نبوت عیسی در حال به تحقق پیوستن است خطاب به مسیحیان نوشت که باید ‹آمدن روز خدا را انتظار بکشند.‏› او همچنین گفت:‏ «خداوند در وعدهٔ خود تأخیر نمی‌نماید چنانکه بعضی تأخیر می‌پندارند،‏ بلکه بر شما تحمّل می‌نماید چون نمی‌خواهد که کسی هلاک گردد بلکه همه به توبه گرایند.‏» سپس سخنانی تشویق‌آمیز و دلگرم‌کننده دربارهٔ ‹آسمانهای جدید و زمین جدید که در آنها عدالت ساکن خواهد بود› اظهار کرد.‏ (‏ ۲پطرس ۳:‏⁠۳-‏۱۳‏)‏ آیا ما نیز همانند پطرس،‏ خصوصیات خدا را که در شخصیت عیسی منعکس است درک می‌کنیم،‏ و در همان حال به وعده‌های خدا در مورد آینده توکل و اعتماد داریم؟‏

چرا عیسی جان سپرد؟‏

عیسی در آخرین شبی که با رسولانش گذراند،‏ غذایی ویژه با آنها صرف کرد.‏ در میان یهودیان رسم بود که در طی چنین غذایی صاحبخانه پای مهمانان خود را که در اثر راهپیمایی با صندل در جاده‌های خاکی پر از گرد و غبار شده بودند شستشو دهد.‏ اما هیچ‌کس حاضر نشد اینکار را برای عیسی انجام دهد.‏ از اینرو او با فروتنی برخاست،‏ حوله و لگنی بدست گرفت و شروع به شستن پاهای رسولان کرد.‏ هنگامی که نوبت پطرس فرا رسید،‏ پطرس شرمگین شده نتوانست چنین خدمتی را از عیسی بپذیرید.‏ و گفت:‏ «پایهای مرا هرگز نخواهی شست.‏» عیسی در پاسخ گفت:‏ «اگر ترا نشویم تو را با من نصیبی نیست.‏» عیسی می‌دانست که زمان مرگش فرا رسیده است،‏ پس در ادامهٔ سخنانش گفت:‏ «اگر من که آقا و معلّم هستم،‏ پایهای شما را شستم،‏ بر شما نیز واجب است که پایهای یکدیگر را بشویید.‏ زیرا به شما نمونه‌ای دادم تا چنانکه من با شما کردم،‏ شما نیز بکنید.‏» —‏ یوحنا ۱۳:‏⁠۵-‏۱۷‏.‏

دهها سال بعد پطرس مسیحیان را ترغیب کرد تا از عیسی تقلید کنند،‏ نه در مورد تشریفات شستن پا،‏ بلکه در مورد خدمت فروتنانه به دیگران و نه «خداوندی» بر آنها.‏ پطرس همچنین دریافت که نمونهٔ عیسی ثابت می‌کند که «خدا مخالف متکبران است،‏ اما به فروتنان فیض می‌بخشد.‏» چه درس خوبی دربارهٔ آفریدگار!‏ (‏ ۱پطرس ۵:‏⁠۱-‏۵ ا ش؛‏ مزمور ۱۸:‏۳۵‏)‏ اما پطرس درسهای دیگری نیز فرا گرفته بود.‏

یهودای اَسخَریوطی که یکی از رسولان بود اما تن به دزدی داد،‏ پس از شام آخر یک دسته مردان مسلح را برای دستگیری عیسی با خود آورد.‏ وقتی این مردان برای دستگیری عیسی جلو آمدند پطرس نتوانست دست روی دست بگذارد.‏ شمشیر کشید و مردی را در آن میان زخمی کرد.‏ عیسی به پطرس تذکر داده گفت:‏ «شمشیر خود را غلاف کن،‏ زیرا هر که شمشیر گیرد به شمشیر هلاک گردد.‏» پس از آن عیسی جلوی چشمان پطرس،‏ مرد را لمس کرده شفا داد.‏ (‏ متی ۲۶:‏۴۷-‏۵۲؛‏ لوقا ۲۲:‏۴۹-‏۵۱‏)‏ واضح است که عیسی مطابق تعلیم خود که گفته بود «دشمنان خود را محبّت نمایید» زندگی می‌کرد،‏ و در این باره از پدر خود که «آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع می‌سازد و باران بر عادلان و ظالمان می‌باراند» تقلید می‌کرد.‏ —‏ متی ۵:‏⁠۴۴،‏ ۴۵‏.‏

در طول آن شب پرتلاطم،‏ دادگاه عالی یهود با عجله از او دادرسی کرد.‏ او را بناحق به کفرگویی محکوم کردند،‏ و نزد فرماندار رومی بردند،‏ سپس در کمال بی‌عدالتی برای اعدام فرستادند.‏ یهودیان و رومیان او را به باد تمسخر گرفتند.‏ با او با بی‌رحمی رفتار کردند و سرانجام بر چوبهٔ دار به میخ کشیدند.‏ اغلب این بدرفتاری‌ها نبوتهایی را که قرنها پیش از آن نگاشته شده بود به تحقق رساندند.‏ حتی سربازانی که عیسی را روی چوبهٔ شکنجه دیدند اقرار کردند:‏ «فی‌الواقع این شخص پسر خدا بود.‏» —‏ متی ۲۶:‏⁠۵۷–‏۲۷:‏۵۴؛‏ یوحنا ۱۸:‏⁠۱۲–‏۱۹:‏۳۷‏.‏

این وقایع باید در ذهن پطرس و دیگران این پرسش را مطرح می‌ساخت که ‹چرا مسیح باید جان می‌سپارد؟‏› آنها بعدها به دلیل این موضوع پی بردند.‏ این رویدادها نبوتی را که در کتاب اشعیا باب ۵۳ آمده است و نشان می‌دهد که مسیح نه تنها یهودیان بلکه همهٔ افراد بشر را آزاد خواهد ساخت،‏ تکمیل می‌کرد.‏ پطرس نوشت:‏ «گناهان ما را در بدن خویش بر دار متحمّل شد تا از گناه مرده شده،‏ به عدالت زیست نماییم که به ضربهای او شفا یافته‌اید.‏» (‏ ۱پطرس ۲:‏⁠۲۱-‏۲۵‏)‏ پطرس مفهوم حقیقتی را که عیسی ارائه کرد دریافته بود:‏ «پسر انسان نیز نیامد تا خدمت شود بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد.‏» (‏ متی ۲۰:‏۲۸‏،‏ ا ش ‏)‏ عیسی مجبور بود از حق زندگی بصورت یک انسان کامل دست بشوید تا بتواند نوع بشر را از وضعیت گناه‌آلودی که از آدم به میراث برده بود باز بخرد.‏ این اصل،‏ یعنی اصل فدیه،‏ یکی از تعالیم اساسی کتاب مقدس است.‏

منظور از فدیه چیست؟‏ می‌توان آن را اینطور مجسم کرد:‏ تصور کنید که یکی از پرونده‌های الکترونیکی کامپیوترتان بدلیل یک خطا (‏ یا ویروس)‏ که یکنفر در برنامهٔ کامل شما کاشته است،‏ آسیب دیده باشد.‏ اثرات نافرمانی عمدی آدم از فرمان خدا،‏ یا به عبارت دیگر ارتکاب گناه او را می‌توان به همین تشبیه کرد.‏ بگذارید تشبیه خود را ادامه دهیم.‏ همهٔ کپی‌هایی که از این پروندهٔ الکترونیکی بگیرید نیز تحت تأثیر آن خواهند بود.‏ با این حال نیازی نیست که همه چیز را از دست رفته بدانیم.‏ به کمک یک برنامهٔ مخصوص می‌توانید خطای مخرب را در پرونده‌ها و کامپیوتر خود بیابید و آن را از میان ببرید.‏ به همین شکل،‏ نوع بشر نیز از طریق آدم و حوّا به یک «ویروس» یعنی همان گناه مبتلا شده است که باید به یاری یک عامل خارجی از میان برداشته شود.‏ (‏ رومیان ۵:‏⁠۱۲‏)‏ به نقل از کتاب مقدس،‏ خدا این پاکسازی را از طریق مرگ عیسی فراهم کرده است.‏ این موهبتی است که با مهربانی برای ما فراهم آمده و می‌توانیم از آن بهره‌مند شویم.‏ —‏ ۱قرنتیان ۱۵:‏۲۲‏.‏

قدردانی از اعمال عیسی سبب شد که پطرس «مابقی عمر را در جسم نه بحسب شهوات انسانی بلکه موافق ارادهٔ خدا بسر بَرَد.‏» برای پطرس و همینطور برای ما،‏ این موضوع به معنای پرهیز از عادات مبتذل و شیوهٔ زندگی غیراخلاقی است.‏ دیگران ممکن است در صدد مشکل‌تراشی برای کسی باشند که تلاش می‌کند «ارادهٔ خدا» را بجا آورد.‏ با این همه،‏ او درخواهد یافت که زندگیش غنی‌تر و پرمعناتر شده است.‏ (‏ ۱پطرس ۴:‏⁠۱-‏۳،‏ ۷-‏۱۰،‏ ۱۵،‏ ۱۶‏)‏ در مورد پطرس چنین بود،‏ برای ما نیز در حالی که ‹جانهای خود را در نیکوکاری به خالق امین می‌سپاریم› می‌تواند همینطور باشد.‏ —‏ ۱پطرس ۴:‏⁠۱۹‏.‏

شاگردی که محبت را تشخیص داد

یوحنای رسول یکی دیگر از شاگردان عیسی بود که با او معاشرت نزدیک داشت و از اینرو می‌تواند به ما کمک کند تا آفریدگار را بهتر بشناسیم.‏ یوحنا یکی از انجیل‌ها و سه نامه را به رشتهٔ تحریر درآورد.‏ ‏(‏ ۱،‏ ۲،‏ و ۳یوحنا)‏.‏ در یکی از نامه‌های خود این بینش را در اختیار ما قرار می‌دهد:‏ «ما می‌دانیم که پسر خدا آمده و به ما فهم آن را داده است که خدای حقیقی [آفریدگار] را بشناسیم ما با خدای حقیقی و با پسر او عیسی مسیح متحد هستیم.‏ این است خدای حقیقی و این است حیات جاودانی.‏» —‏ ۱یوحنا ۵:‏⁠۲۰‏،‏ ا ش.‏

کسب آگاهی یوحنا از «خدای حقیقی» مستلزم بکارگیری «بصیرت» بود.‏ یوحنا در مورد خصوصیات آفریدگار به چه موضوعی پی برد؟‏ او نوشت:‏ «خدا محبّت است و هر که در محبّت ساکن است در خدا ساکن است.‏» چرا یوحنا می‌توانست از این موضوع مطمئن باشد؟‏ «محبّت در همین است،‏ نه آنکه ما خدا را محبّت نمودیم،‏ بلکه اینکه او ما را محبّت نمود و پسر خود را فرستاد» تا قربانی فدیه را برای ما فراهم کند.‏ (‏ ۱یوحنا ۴:‏⁠۱۰،‏ ۱۶‏)‏ یوحنا نیز مانند پطرس،‏ شدیداً تحت تأثیر محبتی که خدا با فرستادن پسرش برای جان باختن در راه ما نشان داد،‏ قرار گرفت.‏

یوحنا که خیلی به عیسی نزدیک بود می‌توانست عواطف عیسی را درک کند.‏ ماجرایی در بیت‌عنیا در نزدیکی اورشلیم،‏ عمیقاً بر یوحنا تأثیر گذارد.‏ عیسی پس از دریافت خبر بیماری دوستش ایلعازَر رهسپار بیت‌عنیا شد.‏ وقتی که به اتفاق رسولانش به آنجا رسید،‏ از مرگ ایلعازَر حداقل چهار روز گذشته بود.‏ یوحنا می‌دانست که آفریدگار یعنی سرچشمهٔ حیات بشر،‏ پشتیبان عیسی بود.‏ اما آیا عیسی می‌توانست ایلعازَر را رستاخیز بخشد؟‏ (‏ لوقا ۷:‏⁠۱۱-‏۱۷؛‏ ۸:‏⁠۴۱،‏ ۴۲،‏ ۴۹-‏۵۶‏)‏ عیسی به خواهر ایلعازَر،‏ مَرتا گفت:‏ «برادر تو خواهد برخاست.‏» —‏ یوحنا ۱۱:‏⁠۱-‏۲۳‏.‏

پس از آن یوحنا،‏ مریم،‏ خواهر دیگر ایلعازَر را دید که به دیدار عیسی می‌آید.‏ عیسی چه واکنشی نشان داد؟‏ «در روح خود بشدّت مکدّر شده مضطرب گشت.‏» یوحنا برای توصیف واکنش عیسی از یک واژهٔ یونانی (‏ که در فارسی «مکدّر» ترجمه شده است)‏ استفاده کرد که مفهوم بروز عواطف عمیق از دل را دربر دارد.‏ یوحنا می‌توانست ببیند که عیسی «مضطرب» و یا به عبارت دیگر دچار آشفتگی درونی و غمی سنگین شده است.‏ عیسی بی‌اعتنا و سرد نبود.‏ بلکه حتی ‹اشک از چشمانش سرازیر شد.‏› (‏ یوحنا ۱۱:‏۳۰-‏۳۷‏،‏ ا ش ‏)‏ تردیدی نیست که عیسی دارای احساسات و عواطف عمیق و لطیف بود،‏ و همین باعث می‌شد که یوحنا احساسات و عواطف آفریدگار را نیز درک کند،‏ برای ما نیز باید چنین باشد.‏

یوحنا می‌دانست که عواطف عیسی با عمل مثبت همراه بود زیرا فریاد عیسی را شنید که می‌گفت:‏ «ای ایلعازر بیرون بیا!‏» و همینطور هم شد.‏ ایلعازَر به زندگی بازگشت و از قبر بیرون آمد.‏ چقدر این رویداد باید مایهٔ شادی خواهران وی و ناظران این صحنه شده باشد!‏ بسیاری از آنها به عیسی ایمان آوردند.‏ دشمنان وی نمی‌توانستند رستاخیزی را که بدست او انجام شده بود منکر شوند،‏ اما وقتی خبر آن پخش شد،‏ «شوری کردند که» نه فقط عیسی بلکه «ایلعازر را نیز بکشند.‏» —‏ یوحنا ۱۱:‏۴۳؛‏ ۱۲:‏⁠۹-‏۱۱‏.‏

کتاب مقدس عیسی را ‹مظهر کامل وجود [خدا]› توصیف می‌کند.‏ (‏ عبرانیان ۱:‏۳‏،‏ ا ش ‏)‏ از اینرو خدمت روحانی عیسی مدرک کافی در اختیار ما قرار می‌دهد مبنی بر اینکه او و پدرش میل شدیدی دارند که اثرات ویرانگر بیماری و مرگ را از میان ببرند.‏ و این تمایل آنها محدود به چند رستاخیزی که در کتاب مقدس آمده است نمی‌شود.‏ در واقع عیسی در حضور یوحنا بود که گفت:‏ «زمانی می‌آید که در آن جمیع کسانیکه در مقبره‌های یادبود می‌باشند آواز [پسر] را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد.‏» (‏ یوحنا ۵:‏⁠۲۷،‏ ۲۸‏،‏ ترجمهٔ دنیای جدید؛‏ انگل‍.‏)‏ توجه کنید که یوحنا بجای آنکه از کلمهٔ رایج برای قبر استفاده کند،‏ مقبره‌های یادبود را بکار برده است.‏ چرا؟‏

در اینجا یاد و حافظهٔ خدا به میان می‌آید.‏ بطور حتم آفریدگار این عالمِ پهناور می‌تواند همهٔ جزئیات،‏ اعم از خصلتهای ذاتی یا اکتسابی عزیزان از دست رفتهٔ ما را بیاد آورد.‏ (‏ با اشعیا ۴۰:‏۲۶ مقایسه شود.‏)‏ و موضوع آن نیست که فقط می‌تواند آنها را بیاد آورد.‏ بلکه هم او و هم پسرش می‌خواهند آنها را بیاد آورند.‏ ایوب باایمان به امید فوق‌العادهٔ رستاخیز دربارهٔ خدا گفت:‏ «اگر مرد بمیرد بار دیگر زنده شود؛‏ .‏ .‏ .‏ تو [یَهُوَه] ندا خواهی کرد و من جواب خواهم داد،‏ و به صنعت دست خود مشتاق خواهی شد.‏‏» (‏ ایوب ۱۴:‏۱۴،‏ ۱۵؛‏ مرقس ۱:‏⁠۴۰-‏۴۲‏)‏ آیا آفریدگار شگرف ما شایستهٔ ستایش از طرف ما نیست!‏

عیسای رستاخیز یافته رمز رسیدن به زندگیی پرمعنا

یوحنا،‏ شاگرد محبوب عیسی،‏ به عیسی تا هنگام مرگ وی توجه داشت.‏ علاوه بر آن یوحنا بزرگترین رستاخیزی را که تا بحال بوقوع پیوسته است به نوشته درآورده است،‏ رویدادی که برای ما به معنای شالوده و اساس زندگیی جاودان و پرمعنا است.‏

دشمنان عیسی او را همانند یک تبه‌کار به چوب میخ کرده و معدوم ساختند.‏ ناظران این صحنه —‏ منجمله رهبران مذهبی —‏ او را در حالی که ساعتها زجر می‌کشید به باد تمسخر گرفتند.‏ عیسی با وجود آنکه بر روی چوبه زجر می‌کشید چشمش به مادرش افتاد و دربارهٔ یوحنا به مادرش گفت:‏ «ای زن،‏ اینک پسر تو.‏» مریم در آنوقت احتمالاً بیوه بود و فرزندانش هنوز به عیسی ایمان نیاورده بودند.‏ * از اینرو عیسی مراقبت از مادر سالخوردهٔ خود را بعهدهٔ شاگردش یوحنا گذارد.‏ این کار او انعکاسی است از طرز تفکر آفریدگار،‏ که مشوق مراقبت از بیوه‌زنان و یتیمان است.‏ —‏ یوحنا ۷:‏۵؛‏ ۱۹:‏۱۲-‏۳۰؛‏ مرقس ۱۵:‏۱۶-‏۳۹؛‏ یعقوب ۱:‏⁠۲۷‏.‏

اما عیسی چگونه می‌توانست پس از مرگش نقش خود را به عنوان «ذریّت» یعنی کسی که از طریق او «جمیع امتهای زمین برکت خواهند یافت» ایفا کند؟‏ (‏ پیدایش ۲۲:‏۱۸‏)‏ عیسی با مرگ خود در یک بعدازظهر ماه آوریل سال ۳۳ د.‏م.‏،‏ زندگی خود را به عنوان مبنای فدیه تقدیم کرد.‏ پدر حساس وی مطمئناً از عذابی که پسر بی‌گناهش متحمل شد در رنج بود.‏ اما بدین طریق،‏ بهای لازم برای پرداخت فدیه و رهایی بشر از چنگال گناه و مرگ فراهم شد.‏ (‏ یوحنا ۳:‏⁠۱۶؛‏ ۱یوحنا ۱:‏۷‏)‏ زمینه برای رویداد نهایی حاضر و آماده شده بود.‏

از آنجایی که عیسی مسیح نقش اصلی را در به انجام رساندن مقاصد خدا بعهده داشت،‏ باید به زندگی باز می‌گشت.‏ این امر به وقوع پیوست و یوحنا شاهد آن بود.‏ صبح روز سوم پس از مرگ و تدفین عیسی،‏ تعدادی از شاگردانش به قبر او رفتند.‏ قبر خالی بود.‏ پریشانی آنها از این موضوع فقط هنگامی برطرف شد که عیسی به چندین نفر از آنها ظاهر شد.‏ مریم مَجدَلِیّه گزارش داد:‏ «خداوند را دیدم!‏» اما شاگردان شهادت او را نپذیرفتند.‏ بعداً وقتی که شاگردان در اتاقی در بسته جمع شده بودند عیسی دوباره ظاهر شد و حتی با آنها به گفتگو پرداخت.‏ در عرض چند روز،‏ بیش از ۵۰۰ مرد و زن شاهد عینی زنده بودن عیسی شدند.‏ افراد دیرباور آن زمان می‌توانستند با این شاهدان معتبر صحبت کنند و صحت شهادت آنان را مورد بررسی قرار دهند.‏ مسیحیان می‌توانستند مطمئن باشند که عیسی رستاخیز یافته و بصورت موجودی روحی همچون آفریدگار بسر می‌برد.‏ مدارک مبنی بر این امر بقدری فراوان و قابل اعتمادند که بسیاری حاضر شدند زندگی خود را بدهند اما رستاخیز عیسی را انکار نکنند.‏ —‏ یوحنا ۲۰:‏⁠۱-‏۲۹؛‏ لوقا ۲۴:‏۴۶-‏۴۸؛‏ ۱قرنتیان ۱۵:‏⁠۳-‏۸‏.‏ *

یوحنای رسول نیز بدلیل شهادت در مورد رستاخیز عیسی زجر کشید.‏ (‏ مکاشفه ۱:‏۹‏)‏ اما در طی مدتی که در تبعید بسر می‌برد،‏ پاداشی فوق‌العاده دریافت داشت.‏ عیسی به او یک سلسله رؤیاهایی نشان داد که تصویر روشن‌تری از آفریدگار به ما داده،‏ و نمایشگر وقایع آینده هستند.‏ این رؤیاها در کتاب مکاشفه که در بسیاری از موارد در آن از زبان تشبیه استفاده شده است،‏ آمده‌اند.‏ عیسی مسیح در اینجا بصورت پادشاهی پیروزمند جلوه‌گر می‌شود که بزودی دشمنانش را به زانو در خواهد آورد.‏ این دشمنان شامل مرگ (‏ یکی از دشمنان همهٔ ما)‏ و موجود فاسد روحیی به نام شیطان هستند.‏ —‏ مکاشفه ۶:‏⁠۱،‏ ۲؛‏ ۱۲:‏⁠۷-‏۹؛‏ ۱۹:‏⁠۱۹–‏​۲۰:‏⁠۳،‏ ۱۳،‏ ۱۴‏.‏

یوحنا در اواخر پیام خود در مکاشفه،‏ رؤیایی می‌بیند مربوط به زمانی که زمین به بهشت مبدل می‌شود.‏ آوایی،‏ شرایط و اوضاع را در آن زمان چنین توصیف می‌کند:‏ «[خدا] با ایشان ساکن خواهد بود و [آدمیان] قومهای او خواهند بود و خودِ خدا با ایشان خدای ایشان خواهد بود.‏ و خدا هر اشکی از چشمان ایشان پاک خواهد کرد،‏ و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اول درگذشت.‏» (‏ مکاشفه ۲۱:‏⁠۳،‏ ۴‏)‏ در همان حال که مقصود خدا انجام می‌شود،‏ وعده‌ای که خدا به ابراهیم داد نیز عملی خواهد شد.‏ —‏ پیدایش ۱۲:‏۳؛‏ ۱۸:‏۱۸‏.‏

زندگی در آن زمان «حیات واقعی» خواهد بود،‏ زندگیی شبیه به آنچه آدم در هنگام آفرینشش در برابر خود داشت.‏ (‏ ۱تیموتاؤس ۶:‏⁠۱۹‏،‏ ا ش ‏)‏ دیگر بشر برای یافتن آفریدگارش و درک رابطهٔ خود با خدا در تاریکی و سرگشتگی نخواهد بود.‏ اما،‏ شاید از خود بپرسید،‏ ‹چه وقت اینها عملی خواهند شد؟‏ و چرا آفریدگار مهربان ما اجازه داده است که پلیدی و رنج تا زمان ما ادامه یابند؟‏› بیایید در فصل بعد به این پرسشها بپردازیم.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 5 متی،‏ مرقس،‏ و یوحنا شاهدان عینی بودند.‏ لوقا مدارک و شهادت شاهدان عینی را مطالعه کرده مورد تحقیق و بررسی قرار داد.‏ ویژگی‌های انجیلها این کتابها را در ردیف اسنادی درست،‏ دقیق و مطمئن قرار می‌دهند.‏ —‏ لطفاً به بروشور کتابی برای همهٔ مردم،‏ صفحه‌های ۱۶-‏۱۷‏،‏ چاپ انجمن بین‌المللی شاگردان کتاب مقدس در لندن مراجعه کنید.‏

^ بند 6 در قرآن آمده است:‏ ‹نامش مسیح ابن مریم است .‏ .‏ .‏ که در دنیا و آخرت آبرومند .‏ .‏ .‏ است.‏› (‏ سورهٔ ۳:‏⁠۴۵)‏ عیسی در شکل و صورت انسان،‏ پسر مریم بود.‏ اما پدرش چه کسی بود؟‏ قرآن می‌گوید:‏ «مَثَل خلقت عیسی بامر خدا مَثَل خلقت آدم ابوالبشر است.‏» (‏ سورهٔ ۳:‏⁠۵۹،‏ ترجمهٔ مهدی الهی قمشه‌ای)‏ نوشته‌های مقدس از آدم به عنوان «بن الله» یا پسر خدا صحبت می‌کنند.‏ (‏ لوقا ۳:‏⁠۲۳،‏ ۳۸‏)‏ نه آدم و نه عیسی هیچیک پدری بشری نداشتند؛‏ و هیچیک در نتیجهٔ برقراری رابطهٔ جنسی با زنی بوجود نیامده بودند.‏ در نتیجه همانطور که آدم پسر خدا بود عیسی نیز پسر خداست.‏

^ بند 15 طرز فکر عیسی با طرز فکر یَهُوَه یکسان است،‏ همانطور که در مزمور ۱۰۳ و اشعیا ۱:‏⁠۱۸-‏۲۰ توصیف شده است.‏

^ بند 25 این نبوت را می‌توان در متی باب ۲۴،‏ مرقس باب ۱۳‏،‏ و لوقا باب ۲۱ یافت.‏

^ بند 45 حداقل دو تن از آنان ایمان آوردند و نامه‌های دلگرم‌کننده‌ای نگاشتند (‏ به نامهای یعقوب‏،‏ یهودا‏)‏ که بخشی از کتاب مقدس را تشکیل می‌دهد.‏

^ بند 47 یکی از افسران برجستهٔ رومی این شهادت پطرس را که شاهد عینی بوده است شنید:‏ «آن سخن را شما می‌دانید که .‏ .‏ .‏ در تمامی یهودیّه منتشر شد،‏ .‏ .‏ .‏ همان کس را خدا در روز سوم برخیزانیده،‏ ظاهر ساخت.‏ .‏ .‏ .‏ ما را مأمور فرمود که به قوم موعظه و شهادت دهیم بدین که خدا او را مقرّر فرمود تا داور زندگان و مردگان باشد.‏» —‏ اعمال ۲:‏⁠۳۲؛‏ ۳:‏⁠۱۵؛‏ ۱۰:‏۳۴-‏۴۲‏.‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۵۰]‏

شما می‌توانید روایتهای مشابهی را در مورد شفا دادن مادرزن پطرس بدست عیسی،‏ مطالعه کنید.‏ (‏ متی ۸:‏⁠۱۴-‏۱۷؛‏ مرقس ۱:‏⁠۲۹-‏۳۱؛‏ لوقا ۴:‏⁠۳۸،‏ ۳۹‏)‏ لوقا که خود پزشک بود این نکتهٔ کوچک طبی را اضافه می‌کند که آن زن مبتلا به «تب شدیدی» بود.‏ چه عاملی به عیسی توانایی شفا بخشیدن به او و افراد دیگر را می‌داد؟‏ لوقا اذعان می‌کند که «[عیسی] با قدرت خداوند بیماران را شفا می‌داد.‏» —‏ لوقا ۵:‏⁠۱۷‏،‏ ا ش؛‏ ۶:‏⁠۱۹‏؛‏ ۹:‏⁠۴۳‏.‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۵۲]‏

بزرگترین موعظه

از قول موهندس گاندی،‏ پیشوای هندو،‏ گفته‌اند که اگر تعالیم این موعظه بکار گرفته شوند «همهٔ مشکلات و مصائب .‏ .‏ .‏ جهان برطرف خواهند شد.‏» انسان‌شناسی به نام آشلی مونتاگو نوشت که کشفیات جدید دربارهٔ اهمیت روانی محبت به «اعتبار» این موعظه می‌افزاید.‏

این مردان به موعظهٔ روی کوهِ عیسی اشاره می‌کنند.‏ گاندی همچنین گفت که «تعالیم این موعظه خطاب به تک تک ماست.‏» پرفسور هانس دیتِر بِتس اخیراً اظهار داشت:‏ «تأثیرات موعظهٔ سر کوه معمولاً از حیطهٔ یهودیت و مسیحیت،‏ یا حتی فرهنگ غرب بسیار فراتر می‌رود.‏» او اضافه کرد که این موعظه دارای «یک جاذبهٔ بی‌همتای عالم‌گیر» است.‏

چرا این سخنرانی نسبتاً کوتاه اما گیرا و جذاب را شخصاً مطالعه نکنیم؟‏ می‌توان آن را در کتاب متی بابهای ۵ تا ۷ و کتاب لوقا ۶:‏⁠۲۰-‏۴۹ یافت.‏ در اینجا به چند نکتهٔ اصلی که از این موعظهٔ بزرگ دست‌چین شده‌اند اشاره می‌کنیم:‏

چگونگی دستیابی به سعادت —‏ متی ۵:‏⁠۳-‏۱۲؛‏ لوقا ۶:‏⁠۲۰-‏۲۳‏.‏

چگونگی حفظ عزّت‌نفس —‏ متی ۵:‏⁠۱۴-‏۱۶،‏ ۳۷؛‏ ۶:‏⁠۲-‏۴،‏ ۱۶-‏۱۸؛‏ لوقا ۶:‏⁠۴۳-‏۴۵‏.‏

چگونگی بهبود بخشیدن به روابطمان با دیگران —‏ متی ۵:‏⁠۲۲-‏۲۶،‏ ۳۸-‏۴۸؛‏ ۷:‏⁠۱-‏۵،‏ ۱۲؛‏ لوقا ۶:‏⁠۲۷-‏۳۸،‏ ۴۱،‏ ۴۲‏.‏

چگونگی کاهش بار مشکلات زناشویی —‏ متی ۵:‏⁠۲۷-‏۳۲‏.‏

چگونگی مقابله با نگرانیها —‏ متی ۶:‏⁠۲۵-‏۳۴‏.‏

چگونگی شناخت و تشخیص شیادان مذهبی —‏ متی ۶:‏⁠۵-‏۸،‏ ۱۶-‏۱۸؛‏ ۷:‏⁠۱۵-‏۲۳‏.‏

چگونگی رسیدن به معنای زندگی —‏ متی ۶:‏⁠۹-‏۱۳،‏ ۱۹-‏۲۴،‏ ۳۳؛‏ ۷:‏⁠۷-‏۱۱،‏ ۱۳،‏ ۱۴،‏ ۲۴-‏۲۷؛‏ لوقا ۶:‏⁠۴۶-‏۴۹‏.‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۵۹]‏

مرد عمل

عیسی مسیح زاهدی گوشه‌نشین و گریزان از عمل نبود.‏ بلکه مردی مصمم و آمادهٔ عمل بود.‏ او ‹برای تعلیم مردم به تمام دهکده‌های آن اطراف می‌رفت،‏› و به مردمانی که «مانند گوسفندان بی‌شبان پریشان‌حال و پراکنده بودند» کمک می‌کرد.‏ (‏ مرقس ۶:‏۶‏،‏ ا ش؛‏ متی ۹:‏⁠۳۶؛‏ لوقا ۸:‏۱‏)‏ عیسی برخلاف بسیاری از رهبران مذهبی ثروتمند امروز،‏ به جمع‌آوری مال و ثروت نپرداخت؛‏ او حتی «جای سر نهادن» نداشت.‏ —‏ متی ۸:‏⁠۲۰‏.‏

عیسی در همان حال که تلاش‌های خود را متوجه شفا و غذای روحانی می‌کرد از نیازهای جسمی مردم نیز غافل نمی‌ماند.‏ او بیماران،‏ معلولین و دیوزدگان را شفا می‌داد.‏ (‏ مرقس ۱:‏⁠۳۲-‏۳۴‏)‏ دو بار هزاران نفر از شنوندگان مشتاق خود را از روی دلسوزی غذا داد.‏ (‏ مرقس ۶:‏⁠۳۵-‏۴۴؛‏ ۸:‏⁠۱-‏۸‏)‏ انگیزهٔ او از انجام معجزات،‏ علاقه‌اش به مردم بود.‏ —‏ مرقس ۱:‏⁠۴۰-‏۴۲‏.‏

هنگامی که فروشندگان حریص را از معبد بیرون راند بنحوی مصممانه عمل کرد.‏ شاهدان این صحنه به یاد این کلمات مزمورنویس افتادند:‏ «غیرت خانهٔ تو مرا خورده است.‏» (‏ یوحنا ۲:‏⁠۱۴-‏۱۷‏)‏ او صریحاً رهبران ریاکار مذهبی را به باد موآخذه می‌گرفت.‏ (‏ متی ۲۳:‏⁠۱-‏۳۹‏)‏ و در مقابل فشاری که سیاستمداران بانفوذ بر او وارد می‌آوردند کمر خم نمی‌کرد.‏ —‏ متی ۲۶:‏۵۹-‏۶۴؛‏ یوحنا ۱۸:‏۳۳-‏۳۷‏.‏

خواندن شرح خدمات روحانیِ جدی و فعال عیسی لذت‌بخش است.‏ بسیاری این کار را از شرح‌حال کوتاه اما زندهٔ این مردِ عمل به قلم مرقُس،‏ آغاز کرده‌اند.‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۶۴]‏

عیسی آنان را وادار به عمل کرد

در کتاب اعمال،‏ شرح تاریخیی از چگونگی شهادت دادن پطرس،‏ یوحنا،‏ و دیگران دربارهٔ رستاخیز عیسی آمده است.‏ بخش بزرگی از این کتاب به رویدادهایی می‌پردازد که مربوط به یک دانشجوی هوشمند حقوق به نام سوْلُس یا پولس است،‏ که سابقاً بشدت با مسیحیت مخالفت می‌کرد.‏ عیسی پس از رستاخیزش بر او ظاهر شد.‏ (‏ اعمال ۹:‏⁠۱-‏۱۶‏)‏ پولس که حالا دیگر مدرکی غیر قابل انکار مبنی بر زنده بودن عیسی در آسمان در دست داشت،‏ از آن پس با غیرت در مورد این موضوع به یهودیان و غیریهودیان،‏ منجمله فیلسوفان و حکما،‏ شهادت داد.‏ مطالعهٔ سخنان او در برابر این مردان عالِم و بانفوذ انسان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.‏ —‏ اعمال ۱۷:‏⁠۱-‏۳،‏ ۱۶-‏۳۴؛‏ ۲۶:‏⁠۱-‏۲۹‏.‏

پولس در طی دهها سال بسیاری از کتابهای به اصطلاح عهد جدید،‏ یا نوشته‌های یونانی مسیحی را به رشتهٔ تحریر درآورد.‏ نسخه‌های کتاب مقدس اغلب دارای فهرست مطالب یا فهرست کتابهای آن است.‏ پولس ۱۴ کتاب یعنی از کتاب رومیان تا کتاب عبرانیان را نگاشته است.‏ این کتابها حقایق عمیق و راهنمایی‌هایی حکیمانه در اختیار مسیحیان آن زمان قرار می‌دادند.‏ این کتابها بویژه برای ما ارزشمندند زیرا دیگر به رسولان یعنی شاهدان تعالیم،‏ کارها و رستاخیز عیسی دسترسی نداریم.‏ شما خواهید دید که نوشته‌های پولس می‌تواند شما را در زندگی خانوادگی،‏ همینطور روابطتان با همکاران و همسایگانتان یاری کنند.‏ به کمک این نوشته‌ها می‌توانید به زندگیتان طوری جهت دهید که معنایی واقعی یافته و برایتان رضایت به همراه آورد.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴۶]‏

دانشمندان از روش تلقیح خارج از بدن استفاده می‌کنند.‏ آفریدگار زندگی پسرش را انتقال داد تا به یک انسان مبدل شود

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴۸]‏

بسیاری از کسانی که سخنان عیسی را شنیدند و شاهد رفتار او با انسانها بودند از خلال آنها پدرش را بهتر شناختند

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۵۴]‏

عیسی با شستشوی پاهای رسولان،‏ نمونه‌ای از فروتنی و تواضع بجای گذاشت که مورد تقدیر آفریدگار است

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۵۷]‏

یک خطا (‏ یا ویروس)‏ کامپیوتر را می‌توان از سیستم آن پاک کرد؛‏ به همین شکل بشر به فدیهٔ عیسی نیاز دارد تا از ناکاملی موروثی خود رهایی یابد

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۶۳]‏

شاهدان عینی ناظر بودند که عیسی در قبری (‏ مانند این)‏ قرار داده شد و سه روز بعد به زندگی بازگردانده شد