مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

فصل ۲۱

او با شک و ترس مبارزه کرد

او با شک و ترس مبارزه کرد

۱-‏۳.‏ در طی آن روز پرماجرا،‏ پِطرُس شاهد چه چیزی بود و چه شبی را گذراند؟‏

پِطرُس با زحمت پارو می‌زد.‏ تاریکی همه جا را فرا گرفته بود و او به سختی اطرافش را می‌دید.‏ در افق شرق نور ضعیفی نمایان بود.‏ آیا آن نور نشانی از سپیدهٔ صبح بود که پِطرُس انتظارش را می‌کشید؟‏ ساعت‌ها بود که پارو می‌زد و عضلاتِ کمر و شانه‌اش به درد آمده بود.‏ باد شدیدی موهایش را در هم ریخته و دریای جلیل را خروشان و پرتلاطم ساخته بود.‏ امواج دریا یکی پس از دیگری به شدّت به جلوی قایق کوبیده می‌شد و او را خیس می‌کرد.‏ ولی او همچنان به پارو زدن ادامه می‌داد.‏

۲ روز پیش از آن،‏ پِطرُس و همراهانش عیسی را در کنار ساحل تنها گذاشتند.‏ آنان دیده بودند که عیسی فقط با چند نان و ماهی،‏ هزاران گرسنه را سیر کرد.‏ سپس،‏ آن جمعیت سعی کردند که عیسی را پادشاه خود کنند،‏ اما او نمی‌خواست که در امور سیاسی دخالت کند.‏ عیسی مصمم بود که پیروانش را از چنین روحیه‌ای به دور نگاه دارد.‏ بنابراین،‏ از دست مردم گریخت و شاگردانش را وا داشت که سوار قایق شوند تا به آن سوی ساحل بروند و خود به قصد دعا کردن به تنهایی به بالای کوه رفت.‏—‏مرق ۶:‏۳۵-‏۴۵؛‏ یوحنا ۶:‏۱۴-‏۱۷ خوانده شود.‏

۳ زمانی که شاگردان سوار بر قایق از ساحل دور می‌شدند،‏ ماه بالای سرشان قرار داشت.‏ هر چند که ماه به افق غرب نزدیک شده بود،‏ اما آنان نتوانسته بودند بیش از چند کیلومتر در دریا پیش روند.‏ تقلا و تلاش‌هایشان در قایق و شدّت صدای باد و امواج،‏ مانع گفتگوهایشان می‌شد.‏ احتمالاً در این میان پِطرُس در افکار خود غرق بود.‏

در طی دو سال،‏ پِطرُس درس‌های بسیاری از عیسی آموخت،‏ اما هنوز باید درس‌های دیگری می‌آموخت

۴.‏ چرا پِطرُس الگویی خوب برای ماست؟‏

۴ پِطرُس باید به موضوعات بسیاری می‌اندیشید.‏ حال از زمان آشنایی‌اش با عیسای ناصری بیش از دو سال می‌گذشت؛‏ سال‌هایی که پر از ماجرا و درس بود.‏ اما هنوز باید درس‌های دیگری می‌آموخت؛‏ او باید می‌آموخت که با شک و ترس مبارزه کند.‏ پِطرُس با میل و رغبت چنین کرد و از خود الگویی خوب برای ما به جا گذاشت.‏ بیایید این موضوع را با هم بررسی کنیم.‏

‏«مسیح را یافته‌ایم»!‏

۵،‏ ۶.‏ پِطرُس برای تأمین معاش خانواده‌اش چه می‌کرد؟‏

۵ احتمالاً پِطرُس روزی را که با عیسی آشنا شد،‏ هرگز فراموش نکرد.‏ اَندریاس،‏ برادر پِطرُس خبری مهیج به او داد و گفت:‏ «مسیح را یافته‌ایم»!‏ این خبر،‏ مسیر زندگی پِطرُس را کاملاً عوض کرد.‏—‏یو ۱:‏۴۱‏.‏

۶ پِطرُس در شهر ساحلی کَفَرناحوم زندگی می‌کرد؛‏ شهری که در ساحل شمالی دریاچه‌ای به نام دریای جلیل واقع بود.‏ او و اَندریاس ماهیگیر بودند و با یعقوب و یوحنا،‏ پسران زِبِدی داد و ستد ماهی می‌کردند.‏ پِطرُس متأهل بود و مادرزنش و اَندریاس نیز با آنان زندگی می‌کردند.‏ تأمین مایحتاج چنین خانواده‌ای با صید ماهی آسان نبود؛‏ این امر مستلزم تلاش و زحمت و مهارت در کار بود.‏ می‌توان تصوّر کرد که این ماهیگیران چه شب‌های سخت و بلندی را در دریا می‌گذراندند.‏ آنان تور ماهیگیری بلندی داشتند که آن را از میان دو قایق به دریا می‌انداختند و سپس تور را به داخل قایق‌ها می‌کشیدند.‏ در طی روز،‏ بایستی به کار جداسازی و فروش ماهی‌ها می‌پرداختند و همچنین تورها را تمیز و تعمیر می‌کردند؛‏ کارهایی که سخت و توان‌فرسا بود.‏

۷.‏ پِطرُس از چه امری در مورد عیسی آگاه شد و چرا این خبر هیجان‌انگیز بود؟‏

۷ از آنجا که اَندریاس،‏ شاگرد یحیای تعمیددهنده بود،‏ تعالیم یحیی را برای برادرش پِطرُس بیان می‌کرد و او مسلّماً با شور و اشتیاق به گفته‌های اَندریاس گوش می‌داد.‏ روزی،‏ اَندریاس یحیی را دید که به عیسای ناصری اشاره کرد و گفت:‏ «این است برّهٔ خدا»!‏ اَندریاس بلافاصله پیرو عیسی شد و با شادی و هیجان به پِطرُس گفت:‏ ‹مسیح را یافته‌اند!‏› (‏یو ۱:‏۳۵-‏۴۰‏)‏ حدود ۴۰۰۰ سال پیش از آن،‏ آدم و حوّا در باغ عدن سرکشی کردند.‏ سپس یَهُوَه خدا وعده داد که نجات‌دهنده‌ای ظهور خواهد کرد و او بشر را از قید گناه و مرگ خواهد رهانید.‏ (‏پیدا ۳:‏۱۵‏)‏ اَندریاس این نجات‌دهنده یعنی مسیح را دید.‏ پِطرُس نیز مشتاق بود که هر چه سریع‌تر عیسی را ببیند.‏

۸.‏ مفهوم نامی که عیسی برای پِطرُس برگزید،‏ چه بود و چرا برخی هنوز بر این باورند که شخصیت پِطرُس هماهنگ با مفهوم این نام نیست؟‏

۸ تا آن زمان،‏ پِطرُس به شمعون معروف بود.‏ اما عیسی به او نگریست و گفت:‏ «تو شمعون پسر یونا هستی؛‏ و اکنون کیفا خوانده خواهی شد (‏که ترجمهٔ آن پِطرُس است)‏.‏» (‏یو ۱:‏۴۲‏،‏ ترجمهٔ قدیم‏)‏ «کیفا» در آن زمان واژه‌ای آشنا بود که به مفهوم «سنگ» است.‏ از قرار معلوم سخن عیسی یک پیشگویی بود.‏ او پیشگویی کرد که پِطرُس همچون سنگ یا صخره‌ای استوار باعث تقویت جماعت مسیحی خواهد شد.‏ آیا پِطرُس چنین نگرشی نسبت به خود داشت؟‏ ظاهراً این طور نبود.‏ حتی امروزه برخی با خواندن انجیل‌ها،‏ پِطرُس را همچون سنگ یا صخره‌ای استوار تصوّر نمی‌کنند.‏ برخی دیگر نیز می‌گویند که کتاب مقدّس او را شخصی بی‌ثبات و دودل می‌خواند.‏

۹.‏ یَهُوَه و پسرش در پی چه خصوصیات در ما هستند و چرا باید به آنان اعتماد کنیم؟‏

۹ البته پِطرُس نقاط ضعفی داشت.‏ عیسی هم این نقاط ضعف را می‌دید.‏ اما عیسی همچون یَهُوَه خدا در پی خصوصیات خوب انسان‌ها بود.‏ عیسی خصوصیات نیک پِطرُس را می‌دید و به او کمک می‌کرد تا آن را در خود پرورش دهد.‏ امروزه نیز یَهُوَه خدا و پسرش در پی خصوصیات نیک ما هستند.‏ شاید برایمان آسان نباشد که خصوصیتی نیکو در خود بیابیم.‏ با این حال،‏ باید به خدا و عیسی مسیح اعتماد کنیم و مانند پِطرُس با میل و رغبت آمادهٔ یادگیری باشیم و بگذاریم یَهُوَه ما را در دست‌های پرمحبتش شکل دهد.‏‏—‏۱یوحنا ۳:‏۱۹،‏ ۲۰ خوانده شود‏.‏

‏«مترس»!‏

۱۰.‏ پِطرُس احتمالاً شاهد چه بود،‏ اما با این حال چه کرد؟‏

۱۰ پس از آن،‏ پِطرُس تا مدتی عیسی را در فعالیت موعظه همراهی می‌کرد.‏ از این رو،‏ او شاید شاهد نخستین معجزهٔ عیسی بود؛‏ عیسی در شهر قانا،‏ در مراسم عروسی‌ای آب را به شراب تبدیل کرد.‏ اما مهم‌تر از همه این بود که او پیام فوق‌العاده و امیدبخش پادشاهی خدا را از عیسی شنید.‏ با این حال،‏ عیسی را رها کرد تا شغل ماهیگیری را از سر گیرد.‏ چند ماه بعد،‏ پِطرُس دوباره با عیسی روبرو شد.‏ او از پِطرُس خواست همواره از او پیروی کند و خدمت به خدا را در اولویت قرار دهد.‏

۱۱،‏ ۱۲.‏ الف)‏ پِطرُس چه شبی را پشت سر گذاشت؟‏ ب)‏ در طی سخنرانی عیسی،‏ پِطرُس احتمالاً به چه فکر می‌کرد؟‏

۱۱ حال پِطرُس ناامید و مأیوس شب را صبح کرد.‏ ماهیگیران،‏ بارها و بارها تور خود را به دریا انداخته بودند و هر بار آن را خالی بیرون می‌کشیدند.‏ پِطرُس مطمئناً تمام تجربه و ابتکار خود را برای صید ماهی به کار برده بود.‏ او مسلّماً در پی نقاطی بود که ماهی‌ها بیشتر در آن جمع می‌شدند.‏ بی‌شک او نیز مانند بسیاری از ماهیگیران،‏ گاهی می‌خواست که بتواند به اعماقِ آنِ آب تیره و تار بنگرد و گروهی از ماهی‌ها را ببیند یا به شکلی ماهی‌ها را به طرف تور هدایت کند.‏ به طور حتم،‏ عدم توانایی‌اش در این کار او را مأیوس می‌کرد.‏ پِطرُس برای سرگرمی ماهیگیری نمی‌کرد،‏ بلکه باید معاش خانواده‌اش را تأمین می‌کرد.‏ سرانجام،‏ دست خالی به ساحل برگشت و به تمیز کردن تور ماهیگیری پرداخت.‏ پِطرُس مشغول به کار بود که عیسی به او نزدیک شد.‏

هنگامی که عیسی در مورد مهم‌ترین موضوع فعالیتش یعنی پادشاهی خدا موعظه می‌کرد،‏ پِطرُس هرگز از شنیدن آن خسته نمی‌شد

۱۲ مردم به دور عیسی جمع شده بودند و با اشتیاق به هر سخن او گوش می‌دادند.‏ از آنجا که مردم بر عیسی ازدحام برده بودند،‏ او وارد قایق پِطرُس شد و از او خواست تا اندکی قایق را از ساحل دور کند.‏ سپس جمعیت را تعلیم داد.‏ دریا آرام بود و گفته‌هایش از آنجا به وضوح به گوش همه می‌رسید.‏ پِطرُس نیز مانند جمعیتی که در ساحل بود،‏ با دقت به سخنان او گوش می‌داد.‏ هنگامی که عیسی در مورد مهم‌ترین موضوع فعالیتش یعنی پادشاهی خدا موعظه می‌کرد،‏ پِطرُس هرگز از شنیدن آن خسته نمی‌شد،‏ زیرا هر بار مطلبی جدید می‌آموخت.‏ به راستی که افتخار بزرگی بود که او می‌توانست در رساندن خبر امیدبخش پادشاهی خدا نقشی داشته باشد!‏ با این حال،‏ احتمالاً فکر کرده بود که آیا منطقی است که به این فعالیت ادامه دهد.‏ اگر با عیسی همراه می‌شد چگونه می‌توانست مایحتاج خانواده‌اش را تأمین کند؟‏ شاید تصوّر می‌کرد که او که در شب پیشین ماهی‌ای صید نکرده بود،‏ چگونه می‌توانست هم کار کند و هم به موعظه بپردازد.‏—‏لو ۵:‏۱-‏۳

۱۳،‏ ۱۴.‏ عیسی به خاطر پِطرُس دست به چه معجزه‌ای زد و پِطرُس در مقابل چه احساسی داشت؟‏

۱۳ وقتی عیسی سخنانش به پایان رسید،‏ به پِطرُس گفت:‏ «قایق را به جایی عمیق ببر،‏ و تورها را برای صید ماهی در آب افکنید.‏» پِطرُس با شک بسیار گفت:‏ ‏«استاد،‏ همهٔ شب را سخت تلاش کردیم و چیزی نگرفتیم.‏ امّا چون تو می‌گویی،‏ تورها را در آب خواهیم افکند.‏» از قرار معلوم،‏ پِطرُس نمی‌خواست که تورها را دوباره به دریا بیفکند،‏ زیرا او اندکی پیش تورها را تمیز کرده و زمان ماهیگیری نیز گذشته بود.‏ با این حال از عیسی اطاعت کرد و به سایر ماهیگیران در قایق دیگر اشاره نمود تا او را دنبال کنند.‏—‏لو ۵:‏۴،‏ ۵‏.‏

۱۴ پِطرُس وقتی تور را از آب بیرون کشید،‏ وزن سنگینی را در دست‌های خود حس کرد.‏ او با ناباوری و با زحمت فراوان تور را می‌کشید.‏ پس از چند لحظه پِطرُس دید که انبوهی از ماهی در تور تکان می‌خورد!‏ سراسیمه به ماهیگیران قایق دیگر اشاره کرد تا به کمک او آیند.‏ وقتی آنان سر رسیدند،‏ متوجه شدند که یک قایق گنجایش آن همه ماهی را ندارد.‏ پس،‏ ماهیگیران هر دو قایق را از ماهی پر کردند،‏ طوری که قایق‌ها چنان سنگین شدند که نزدیک بود در آب فرو روند.‏ پِطرُس از حیرت گیج و مبهوت شده بود.‏ او بارها قدرت عیسی را به چشم دیده بود،‏ ولی این بار عیسی برای کمک به او و خانواده‌اش از این قدرت استفاده کرده بود.‏ در قایق،‏ مردی نشسته بود که حتی می‌توانست ماهی‌ها را به تور ماهیگیری هدایت کند!‏ ترس،‏ تمام وجود پِطرُس را فرا گرفته بود.‏ پس به پای عیسی افتاد و گفت:‏ «ای خداوند،‏ از من دور شو،‏ زیرا مردی گناهکارم!‏» پِطرُس خود را لایق همنشینی با مسیح نمی‌دانست؛‏ کسی که از قدرت خدا برخوردار بود.‏—‏لوقا ۵:‏۶-‏۹ خوانده شود.‏

‏«ای خداوند .‏ .‏ .‏ مردی گناهکارم!‏»‏

۱۵.‏ عیسی چگونه به پِطرُس آموخت که شک و ترسش بی‌مورد است؟‏

۱۵ عیسی با مهربانی گفت:‏ «مترس،‏ از این پس مردم را صید خواهی کرد.‏» (‏لو ۵:‏۱۰،‏ ۱۱‏)‏ شک پِطرُس در مورد تأمین مایحتاج روزمرهٔ خانواده‌اش بی‌مورد بود.‏ ترس او از نقاط ضعفش نیز بیهوده بود.‏ آری،‏ اکنون زمان آن نبود که در پیروی از عیسی شک یا ترسی به دل راه دهد.‏ عیسی فعالیت عظیمی را آغاز کرد که آیندهٔ بشر را تحت‌الشعاع قرار می‌داد.‏ به علاوه،‏ پِطرُس خدایی را خدمت می‌کرد که بسیار ‹رحیم و بخشنده بود.‏› (‏اشع ۵۵:‏۷‏)‏ مطمئناً یَهُوَه هم به نیازهای مادی و هم به نیازهای معنوی پِطرُس رسیدگی می‌کرد.‏—‏مت ۶:‏۳۳‏.‏

۱۶.‏ پِطرُس،‏ یعقوب،‏ یوحنا چگونه به دعوت عیسی پاسخ دادند و چرا این بهترین تصمیم زندگی آنان بود؟‏

۱۶ پِطرُس بی‌درنگ از عیسی اطاعت کرد و یعقوب و یوحنا نیز چنین کردند.‏ کتاب مقدّس در مورد آنان می‌گوید:‏ «قایقهای خود را به ساحل راندند و همه چیز را ترک گفته،‏ از پی او روانه شدند.‏» (‏لو ۵:‏۱۱‏)‏ پِطرُس با این عمل خود ایمان کاملش را به عیسی و یَهُوَه نشان داد.‏ او بهترین تصمیم را در زندگی خود گرفت.‏ امروزه نیز مسیحیانی که بر شک و ترسشان فائق می‌آیند و خدا را همچنان خدمت می‌کنند،‏ چنین ایمانی را آشکار می‌سازند.‏ یَهُوَه همواره به فکر آنانی است که به او اعتماد کامل دارند.‏—‏مز ۲۲:‏۴،‏ ۵‏.‏

‏«چرا شک کردی؟‏»‏

۱۷.‏ پِطرُس از دو سال گذشته چه خاطراتی را به یاد داشت؟‏

۱۷ از دیدار اول پِطرُس و عیسی،‏ تقریباً دو سال می‌گذشت.‏ پِطرُس در دریای توفانی جلیل که در آغاز این فصل به آن اشاره شد،‏ پارو می‌زد.‏ البته ما نمی‌دانیم که ذهن او غرق چه افکاری بود.‏ در دو سال گذشته،‏ اتفاقات بسیاری رخ داده بود!‏ برای نمونه،‏ عیسی مادرزن پِطرُس را شفا داده بود.‏ سخنرانی معروف خود را بر روی کوه اجرا کرده بود.‏ بارها و بارها از طریق تعالیم و معجزاتش ثابت کرده بود که مسیح موعود یعنی منتخب یَهُوَه خداست.‏ با گذشت زمان،‏ مطمئناً نقاط ضعف پِطرُس همچون شک و تردید تا حدّی برطرف شده بود.‏ عیسی حتی پِطرُس را به عنوان یکی از ۱۲ رسول خود برگزیده بود.‏ اما پِطرُس به زودی پی می‌برد که هنوز کاملاً بر شک و ترس خود چیره نشده است.‏

۱۸،‏ ۱۹.‏ الف)‏ توضیح دهید که پِطرُس بر روی دریای جلیل شاهد چه بود.‏ ب)‏ عیسی در مقابل درخواست پِطرُس چه کرد؟‏

۱۸ در پاس چهارم شب،‏ یعنی بین ساعت سه بعد از نیمه‌شب تا سحر،‏ ناگهان پِطرُس از پارو زدن دست کشید و مات و مبهوت ماند!‏ در دور دست بر روی امواج،‏ چیزی در حال حرکت بود.‏ آیا نور ماه قطرات آبی را که در هوا پخش می‌شد،‏ روشن ساخته بود؟‏ خیر.‏ آنچه که می‌دید،‏ به کندی حرکت می‌کرد.‏ او مردی را بر روی آب می‌دید!‏ آری،‏ آن مرد بر روی دریا راه می‌رفت و رفته‌رفته به آنان نزدیک‌تر می‌شد.‏ به نظر می‌رسید که می‌خواهد از کنار آنان بگذرد.‏ شاگردان بسیار وحشت کرده بودند؛‏ فکر می‌کردند که شبحی می‌بینند.‏ آن مرد گفت:‏ «دل قوی دارید.‏ من هستم،‏ مترسید!‏» آری،‏ آن مرد عیسی بود!‏—‏مت ۱۴:‏۲۵-‏۲۸‏.‏

۱۹ پِطرُس در جواب گفت:‏ «سرور من،‏ اگر تویی،‏ مرا بگو تا روی آب نزد تو بیایم.‏» پِطرُس که از دیدن این معجزه به هیجان آمده بود،‏ می‌خواست ایمانش را ثابت کند و در این ماجرا سهمی داشته باشد.‏ پس با شجاعت عمل کرد.‏ عیسی با مهربانی به پِطرُس اشاره کرد که به طرفش بیاید.‏ پِطرُس به سختی از قایق خارج شد و پا بر سطحِ دریایِ پرتلاطم گذاشت.‏ حالتش را تجسّم کنید؛‏ هنگامی که پاهای خود را بر سطح آب قرار داد،‏ مثل آن بود که بر روی سطحی سفت و سخت ایستاده است.‏ او با بهت و تعجب به سوی عیسی قدم برداشت.‏ اما حسی دیگر بر او چیره شد.‏—‏مَتّی ۱۴:‏۲۹ خوانده شود.‏

‏«چون توفان را دید،‏ ترسید»‏

۲۰.‏ الف)‏ چرا پِطرُس تمرکزش را از دست داد و نتیجهٔ آن چه بود؟‏ ب)‏ عیسی چه درس مهمی را به پِطرُس یادآور شد؟‏

۲۰ پِطرُس می‌بایست تمرکز خود را بر عیسی حفظ می‌کرد.‏ این عیسی بود که با استفاده از قدرت یَهُوَه او را بر سطح دریایی پرتلاطم نگاه داشته بود.‏ ایمان پِطرُس در این معجزه نقش بسزایی داشت.‏ اما او تمرکز خود را از دست داد.‏ در کتاب مقدّس می‌خوانیم:‏ «چون توفان را دید،‏ ترسید.‏» پِطرُس با دیدن امواج خروشانی که به قایق برخورد می‌کرد،‏ وحشت‌زده شد.‏ احتمالاً با خود فکر می‌کرد که در اعماق دریا غرق می‌شود.‏ ترس چنان بر او چیره شده بود که ایمانش را ضعیف و ضعیف‌تر کرده بود.‏ مردی که سنگ نامیده شده بود،‏ حال شک و تردید داشت و همانند سنگی به اعماق آب فرو می‌رفت.‏ پِطرُس شناگر ماهری بود،‏ اما از ترس خود را باخته بود.‏ او فریاد زد:‏ «سرور من،‏ نجاتم ده!‏» عیسی نیز بلافاصله دست خود را دراز کرد،‏ او را گرفت و بالا کشید.‏ در حالی که هنوز بر روی دریا ایستاده بودند،‏ درسی مهم را به پِطرُس یادآور شد و به او گفت:‏ «ای کم‌ایمان،‏ چرا شک کردی؟‏»—‏مت ۱۴:‏۳۰،‏ ۳۱‏.‏

۲۱.‏ چرا شک خطرناک است و ما چگونه می‌توانیم با آن مبارزه کنیم؟‏

۲۱ پند عیسی کاملاً به جا بود.‏ شک می‌تواند بسیار قوی و مخرّب باشد.‏ اگر شک به خود راه دهیم،‏ ایمانمان را تضعیف می‌کند و ما را از نظر روحانی غرق می‌سازد.‏ ضروری است که با شک و تردید مبارزه کنیم.‏ چگونه؟‏ اگر بر آنچه که ما را می‌ترساند و ما را مأیوس می‌سازد و ما را از یَهُوَه و عیسی دور می‌سازد،‏ تمرکز کنیم به اعتقاداتمان شک خواهیم کرد.‏ برخلاف آن،‏ اگر بر آنچه که یَهُوَه و عیسی برای دوستداران خود در گذشته انجام داده‌اند و اکنون انجام می‌دهند و در آینده انجام خواهند داد تمرکز کنیم،‏ شک و تردید را از خود دور می‌سازیم.‏

۲۲.‏ چرا سرمشق قرار دادن ایمان پِطرُس بسیار پرارزش است؟‏

۲۲ در حالی که پِطرُس به همراه عیسی به داخل قایق می‌رفت،‏ توفان قطع شد و دریای جلیل کاملاً آرام گشت.‏ پِطرُس و همراهانش اذعان کردند:‏ «براستی که تو پسر خدایی!‏» (‏مت ۱۴:‏۳۳‏)‏ می‌توان تصوّر کرد که در سپیده‌دم آن روز،‏ پِطرُس چقدر قدردان و شکرگزار بود.‏ او آموخت که هیچ گونه شک و ترسی به دل راه ندهد.‏ او پیش از این که مطابق با پیشگویی عیسی صخره‌ای محکم شود،‏ می‌بایست تغییراتی دیگر نیز در زندگی‌اش می‌داد.‏ او مصمم بود که با پشتکار تمام در راه خدا پیشرفت کند.‏ آیا شما هم چنین عزم و پشتکاری دارید؟‏ سرمشق قرار دادن ایمان پِطرُس،‏ بسیار پرارزش است.‏