۹

جوانان —‏ چگونه می‌توانید سعادتمند باشید؟‏

جوانی می‌تواند یکی از هیجان‌انگیزترین دوره‌های زندگی باشد.‏ آیندهٔ شما در پیش روی شماست.‏ بنابراین از آن کمال استفاده را ببرید.‏ بدنبال سعادت باشید.‏

^۲ البته این کار آسانی نیست.‏ دکتر رابرت س.‏ براون بررسیی بر روی جوانان بالغی که چند سال پیش از آن مصمم بودند که بر طبق آرمانهای خود برای جامعه و حکومت زندگی کنند،‏ انجام داد.‏ او گزارش می‌دهد که بیش از یک سوم آنها سرخورده،‏ افسرده و مضطرب شده‌اند.‏

^۳ اغلب اوقات می‌شنویم که راه حل،‏ تحصیلات خوب است.‏ ولی با این وجود بسیاری از جوانان که تحصیلات خوبی دارند نیز در پیدا کردن کار دچار اشکال می‌شوند.‏ دیگران که درآمد خوبی دارند درمی‌یابند که مشاغل پولساز آنها باعث می‌شود تا از انجام وظایف خود در زندگی باز بمانند.‏ روابط عاشقانهٔ جوانی نیز بندرت به سعادت می‌انجامند.‏ در بعضی مناطق،‏ ۸۰ درصد ازدواجهای نوجوانان طی مدت پنج سال از هم می‌پاشد.‏

^۴ چه می‌توانید بکنید تا برای شما چنین چیزی پیش نیاید و بتوانید در حال حاضر از زندگی لذت ببرید و نیز از آینده‌ای رضایت‌بخش برخوردار شوید؟‏ یا اگر دارای فرزند هستید،‏ چگونه می‌توانید فرزندان خود را برای دست‌یابی به این هدف یاری کنید؟‏

 به آفریدگار توجه کنیم

^۵ اغلب،‏ جوانان تحت تأثیر همسالان خود هستند،‏ که تجربهٔ چندانی در زندگی ندارند.‏ کتاب مقدس چنین می‌گوید:‏

‏«مرد زیرک بلا را میبیند و خویشتنرا مخفی میسازد،‏ و جاهلان می‌گذرند و در عقوبت گرفتار میشوند.‏» —‏ امثال ۲۲:‏۳؛‏ ۱۳:‏۲۰‏.‏

جوانی که واقع‌بین باشد تصدیق می‌کند که تعداد بسیار اندکی از هم‌مدرسه‌ایها یا دوستانش واقعاً به رفاه دائمی او اهمیت می‌دهند.‏ می‌توانید از خود بپرسید،‏ ‹اگر سعادت من در آینده به دلیل رفتار کنونی‌ام ضایع گردد،‏ آیا آنها اهمیتی خواهند داد؟‏›‏

^۶ ولی چه کسی واقعاً اهمیت می‌دهد و بهترین اندرز را در اختیار شما می‌گذارد؟‏ آفریدگار شما.‏ او می‌خواهد که جوانان از زندگی لذت ببرند.‏ او همهٔ آنچه را که به چشم و دل جوانان خوشایند می‌آید نفی نمی‌کند.‏ اگر چه جوانان را در برابر نتایج تلخی که از راه و روشی بی‌پروا و بی‌ملاحظه پدید می‌آید حفاظت نمی‌کند،‏ اما کاری را می‌کند که از شخصی که حقیقتاً به شما اهمیت می‌دهد توقع دارید:‏ دربارهٔ چیزهایی که اندوه‌بار و فاجعه‌آمیز هستند به شما هشدار می‌دهد،‏ و با نصایحی که در اختیارتان می‌گذارد نشان می‌دهد که چگونه از این چاله‌ها اجتناب کنید.‏ (‏امثال ۲۷:‏۵؛‏ مزمور ۱۱۹:‏۹‏)‏ نوشته‌های مقدس در این باره می‌گویند:‏

‏«ای جوان در وقت شباب خود شادمان باش و در روزهای جوانیت دلت ترا خوش سازد و در راههای قلبت و بر وفق رؤیت چشمانت سلوک نما لیکن بدان که بسبب این همه خدا ترا بمحاکمه خواهد آورد.‏ پس غم را از دل خود بیرون کن و بدیرا از جَسَد خویش دور نما.‏» —‏ جامعه ۱۱:‏۹،‏۱۰‏.‏

^۷ با این وجود،‏ بغیر از توجهی که آفریدگار به شما دارد دلایل دیگری نیز برای اهمیت دادن به او وجود دارند.‏ همانطور که به احتمال زیاد متوجه شده‌اید،‏ بسیاری از جوانان بدون هدف در زندگی سرگردانند.‏ آنان نه هدف مشخصی دارند و نه معیارهای ثابتی که زندگی خود را بر روی آنها پایه‌گذاری کنند.‏ آنان اغلب برای پر کردن پوچی زندگی خود و  هیجان بخشیدن به آن زندگی یکنواخت به مواد مخدر،‏ سیگار و کارهای هیجان‌آور خطرناک روی می‌آورند.‏ ممکن است که شما نیز به بعضی از این کارها دست زده باشید،‏ چه با آگاهی از خطرات آن و چه بی‌خبر از آنها.‏ آیا از زندگی خود تا حال و آنچه که در آینده می‌بینید راضی هستید؟‏ آیا هنگام آن نرسیده است که مکثی بکنید،‏ و در مورد زندگی خود فکر کنید؟‏

^۸ همانطور که پیش از این عنوان کردیم،‏ برای آنکه زندگی شخص معنا پیدا کند و با حقایق هماهنگی داشته باشد،‏ باید وجود آفریدگاری را برای عالم،‏ تصدیق کند.‏ او یعنی سازندهٔ ما،‏ دارای معیارهایی است.‏ (‏مزمور ۱۰۰:‏۳‏)‏ این معیارها با سرشت زندگی ما هماهنگی دارند.‏ این معیارها عملی هستند و به سعادت منتهی می‌شوند.‏ گواه این امر را در بخشهای پیش هنگامیکه رابطهٔ جنسی پیش از ازدواج،‏ باده‌گساری و قماربازی را مورد بحث قرار دادیم،‏ مشاهده کردیم.‏ * بنابراین اگر خواهان زندگی دلپذیر هستید،‏ آیا عاقلانه نخواهد بود که در هنگام تفکر در مورد اینکه چگونه خواهید زیست،‏ از چه معیارهایی پیروی خواهید کرد و چه مسیری برای زندگی خود انتخاب خواهید کرد،‏ آفریدگار را در نظر داشته باشید؟‏

زندگی همراه با هدف و عزت نفس

^۹ در جامعه ۱۱:‏۹،‏۱۰ به چند نکته از کتاب مقدس که خطاب به جوانان بود،‏ اشاره کردیم.‏ این کتاب از کتاب مقدس چنین نتیجه‌گیری می‌کند:‏

‏«پس ختم تمام امر را بشنویم.‏ از خدا بترس و اوامر او را نگاه دار چونکه تمامئ تکلیف انسان این است.‏» —‏ جامعه ۱۲:‏۱۳‏.‏

^۱۰ در سراسر زمین صدها هزار جوان بطور جدی دربارهٔ زندگی خود به تفکر پرداخته‌اند.‏ آنان آفریدگار را مورد نظر قرار داده‌اند و کلام او را  مطالعه کرده‌اند.‏ و مشاهده کرده‌اند که یکی از شرایط اصلی برای سعادت این است که در زندگی با سازندهٔ خود توافق داشته باشند.‏ شما نیز باید این را در زندگی تکلیف و مقصود خود قرار دهید.‏ روش زندگیی که نوشته‌های مقدس ترسیم می‌کنند نه غریب و افراطی است و نه  ناخوشایند.‏ بلکه متعادل و پرمعناست.‏ این روش زندگی،‏ شما را قادر می‌سازد که با مسائلی از قبیل پول،‏ کار،‏ اخلاق،‏ زندگی خانوادگی،‏ سرگرمیها و دیگر موضوعهایی که هم‌اکنون با آنها روبرو هستید و یا در آینده با آنها روبرو خواهید شد،‏ با خردمندی و موفقیت دست و پنجه نرم کنید.‏ تجربهٔ شاهدان یَهُوَه ثابت می‌کند،‏ حکمت بر مبنای نوشته‌های مقدس

‏«بجهة آنانیکه او را بدست گیرند درخت حیات است،‏ و کسیکه باو متمسّک میباشد خجسته است.‏» —‏ امثال ۳:‏۱۸‏.‏

کتاب مقدس توصیه می‌کند:‏ «ای پسر من تعلیم مرا فراموش مکن،‏ و دل تو اوامر مرا نگاه دارد.‏ زیرا که طول ایّام و سالهای حیات،‏ و سلامتیرا برای تو خواهد افزود.‏» —‏ امثال ۳:‏۱،‏۲‏.‏

^۱۱ هنگامی که از اندرز کتاب مقدس پیروی می‌کنید،‏ ممکن است بین شما و جوانان دیگر تفاوتی محسوس ایجاد شود.‏ حتی چند نفری ممکن است شما را به این دلیل سرزنش کنند.‏ (‏۱پطرس ۲:‏۲۰؛‏ ۴:‏۴‏)‏ آیا اجازه می‌دهید که این امر شما را از راهی که زندگی بسیار دلپذیری را برایتان پدید می‌آورد باز دارد؟‏

^۱۲ بسیاری از جوانان که دم از طرز فکر مختص به خود می‌زنند،‏ در واقع از اینکه با دیگران متفاوت باشند وحشت دارند.‏ با این وجود،‏ کتاب مقدس حاوی نمونه‌های خوبی از جوانانی است که از دنباله‌روی از تودهٔ مردم خودداری کردند.‏ با اینکه آنان جوانانی عادی بودند با دلبستگیها،‏ نگرانیها و امیدهایی درست مانند خود شما،‏ ولی اندیشه و کردار خود را بر طبق اندرزهای پر از حکمت خدا هدایت می‌کردند.‏

^۱۳ یک نمونه از آنها را می‌توانید در کتاب دانیال ۱:‏۶-‏۲۰؛‏ ۳:‏۱-‏۳۰ مطالعه کنید.‏ سه جوان عبرانی که همراه دانیال بودند اراده کردند که با اکثر افراد دور و بر خود متفاوت باشند.‏ هنگامی که به آنها دستور داده شد که در مقابل تمثالی تعظیم کنند،‏ از انجام آن کار امتناع کردند،‏ زیرا کلام خدا آن کار را منع کرده بود.‏ آیا شما قادر به انجام چنین کاری  می‌بودید؟‏ دیگران حتی به دلیل ایستادگی این جوانان قصد جانشان را کردند.‏ با این حال آنان بر اصول خود استوار ماندند،‏ و در شرح آن خواهید دید که خدا آنان را مورد تأیید و محافظت قرار داد.‏ در پایان،‏ پادشاه بابِل آنان را تقدیر کرد،‏ این موضوع آنچه را که سلیمان نوشت،‏ تأیید می‌کند:‏ «معهذا میدانم برای آنانیکه از خدا بترسند و بحضور وی خائف باشند سعادتمندی خواهد بود.‏» —‏ جامعه ۸:‏۱۲؛‏ خروج ۲۰:‏۴،‏۵‏.‏

^۱۴ این مردان جوان احترام دیگران را جلب کردند،‏ ولی خود نیز عزت نفس داشتند.‏ این امر هم‌اکنون نیز در مورد بسیاری از شاهدان یَهُوَهٔ جوان صادق است.‏ هم‌مدرسه‌ایها عقیدهٔ راسخ آنان را تحسین می‌کنند و همینطور این امر را که این مسیحیان می‌دانند از زندگی چه می‌خواهند.‏ آیا با این امر موافق هستید که مورد احترام بودن و برخورداری از عزت نفس به زندگی معنای بیشتری می‌بخشد؟‏

سعادت خانوادگی

^۱۵ اندرز کتاب مقدس با نزدیکتر ساختن پیوندهای خانوادگی در بوجود آوردن زندگی پراجری برای جوانان،‏ مؤثر است.‏

^۱۶ بدون شک خانواده‌هایی را می‌شناسید که در آنها بین والدین و فرزندانشان شکاف و فاصله وجود دارد،‏ چه فرزندان خردسال و چه نوجوان.‏ اغلب این شکاف هنگامی پدید می‌آید که والدین در پی هدایت فرزندان خود برمی‌آیند،‏ فرزندانی که دوست ندارند به آنها گفته شود چه باید بکنند و چه نباید بکنند.‏

^۱۷ کتاب مقدس برای غلبه بر این مشکل،‏ با ارائهٔ راهنماییهای مناسب جوانان و والدین را یاری می‌کند،‏ به عنوان مثال:‏

‏«ای فرزندان،‏ وظیفه هر مسیحی این است که از والدین خود اطاعت کند.‏ اولین حکمی که با وعده همراه بود این است ‹پدر و مادر خود را محترم بدار› و وعده آن این بود:‏ ‹تا کامیاب گردی و عمرت در زمین طولانی شود› و شما ای پدران،‏  فرزندان خود را خشمگین نسازید بلکه آنان را با آموزش و پرورش مسیحی تربیت کنید.‏» —‏ افسسیان ۶:‏۱-‏۴‏،‏ ا ش.‏

^۱۸ البته هیچ پدر یا مادری کامل نیست.‏ با این وجود برای جوانان «کار درست» این است که به والدین خود احترام بگذارند.‏ چرا؟‏ از طرفی به این دلیل که والدین ما کارهای بسیاری برای ما انجام داده‌اند —‏ ما را تغذیه کرده‌اند،‏ در هنگام بیماری مراقب ما بوده‌اند،‏ کار و فعالیت کرده‌اند تا مسکنی برای ما فراهم کنند و نیازهای ما را برطرف سازند.‏ هیچکس را نمی‌توانستیم برای انجام همهٔ این کارها و با این همه علاقهٔ دلسوزانه،‏ استخدام کنیم.‏ بنابراین اخلاق حکم می‌کند که به آنها احترام بگذاریم،‏ همانطور که ما انتظار داریم بچه‌های ما به ما احترام بگذارند.‏

^۱۹ جوانانی که صادقانه در تلاش برای به اجرا گذاشتن اندرز کتاب مقدس هستند از حس اطمینان بیشتری برخوردار خواهند بود.‏ آنان در تشکیل خانواده‌ای صمیمی مؤثر خواهند بود،‏ خانواده‌ای که سبب می‌شود زندگی آنان از آرامش و سعادت بیشتری برخوردار شود.‏ و از گزند بعضی مسائل که والدین آنها به دلیل تجربهٔ بیشتر در زندگی می‌توانند وقوع آنها را پیش‌بینی کنند مصون خواهند بود.‏ (‏امثال ۳۰:‏۱۷‏)‏ رضایتی را که جوانان می‌توانند با رفتار نمودن بر طبق خواست آفریدگارشان به دست آورند نیز نباید از نظر دور داشت.‏

 ^۲۰ قبول اندرز کتاب مقدس از جهات دیگر نیز برای جوانان سودمند می‌باشد.‏ با درک ارزش همکاری و احترام به مقامات بالاتر،‏ آنان بهتر و بدون درد سر می‌توانند در مدرسه کار کنند،‏ همینطور بعدها در روابط بین کارمند و کارفرما و هنگامی که با مسئولان دولتی سر و کار پیدا می‌کنند بهتر می‌توانند عمل کنند.‏ (‏متی ۵:‏۴۱‏)‏ همچنین اگر آنان اندرز کتاب مقدس را در دلشان حفظ کنند،‏ هنگامی که خود صاحب همسر و فرزندانی شوند از سعادت بیشتری برخوردار خواهند بود.‏

والدین نقشی حیاتی ایفا می‌کنند

^۲۱ هنگام توجه به این موضوع که چگونه جوانان می‌توانند سعادتمند باشند،‏ نمی‌توانیم نقش حیاتیی را که والدین ایفا می‌کنند نادیده  بگیریم.‏ اغلب والدین احساس مسئولیت می‌کنند و تلاش می‌کنند خوراک خوب،‏ پوشاک و مسکنی دلپذیر برای فرزندان خود فراهم آورند.‏ با این حال اگر قرار باشد که جوانان افراد نیکی ببار آیند،‏ آنان به آموزش،‏ اصلاح و هدایت اخلاقی از جانب والدین خود نیاز دارند.‏ چنین ثابت شده است که کتاب مقدس بهترین پایه و اساس برای این کار است.‏ (‏متی ۱۱:‏۱۹‏)‏ سِفر تثنیه ۶:‏۶،‏۷ شرح می‌دهد که چنین آموزشی باید جزئی دائمی از زندگی خانوادگی باشد،‏ نه آنکه تنها گاهی به آن اشاره‌ای شود.‏ همچنین چنین آموزشی می‌تواند،‏ و حتی باید از سنین پایین شروع شود.‏ —‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱۵؛‏ مرقس ۱۰:‏۱۳-‏۱۶‏.‏

^۲۲ بسیاری از والدینی که فرزندان خردسال دارند از خواندن این مطلب تعجب نخواهند کرد که:‏ «حماقت در دل طفل بسته شده است،‏ امّا چوب تأدیب آنرا از او دور خواهد کرد.‏» (‏امثال ۲۲:‏۱۵‏)‏ ولی معنای این چیست؟‏ بعضی والدین آنچنان خشونت به خرج می‌دهند که با کتک زدن فرزندان خود به آنها آسیب بدنی می‌رسانند.‏ دیگران ادعا می‌کنند که باید به بچه‌ها اجازه داده شود که خود پرورش یابند.‏ هیچکدام از این راههای افراطی درست نیستند.‏

^۲۳ پیش از این خواندیم که والدین باید ‹فرزندان خود را .‏ .‏ .‏ با آموزش و پرورش مسیحی تربیت کنند.‏› (‏افسسیان ۶:‏۴‏،‏ ا ش‏)‏ خشونت شیوهٔ آموزش مسیحی نیست.‏ (‏امثال ۱۶:‏۳۲؛‏ ۲۵:‏۲۸‏)‏ شیوهٔ آموزشی را که همراه با محبت است می‌توان با زبانی قاطعانه ابراز کرد.‏ بخصوص اگر والدین دلیل تصمیم خود را روشن سازند و همواره به آنچه می‌گویند پایبند بمانند.‏ با این همه،‏ هنگامی که حماقت در دل جوان،‏ او را به نافرمانی وامی‌دارد —‏ امری که اغلب رخ می‌دهد —‏ شکلی از تنبیه موضوع را تفهیم خواهد کرد.‏ محروم کردن او از مزیتی می‌تواند مؤثر باشد.‏ کلام خدا می‌گوید که در بعضی موارد حتی تنبیه بدنی لازم است؛‏ مثلاً می‌توان بدون غضب با دست به کفل او زد.‏ —‏ امثال ۲۳:‏۱۳،‏۱۴؛‏ ۱۳:‏۲۴‏.‏

 ^۲۴ همانطور که طفل خردسال بزرگ می‌شود،‏ طرز برخورد با او نیز تغییر خواهد کرد.‏ در حالیکه با دست به کفل زدن ممکن است مؤثرترین روش برای پسری خردسال باشد،‏ در سنین بالاتر از روشهای بهتر و مناسبتری می‌توان استفاده کرد.‏ به همین ترتیب،‏ والدین باید بتدریج به پسر یا دختر خود آزادی عمل و مسئولیت بیشتری واگذار کنند.‏ —‏ ۱قرنتیان ۱۳:‏۱۱‏.‏

^۲۵ محبت به فرزندانتان امری حیاتی برای کمک به آنها در حل مشکلاتشان است.‏ انگیزهٔ آموزش و انضباط باید محبت باشد،‏ همین سبب می‌شود که فرزندان شما اصلاح را بهتر بپذیرند.‏ فراهم نیاوردن راهنمایی و انضباط برای فرزندان مانند آن است که شخص در وظیفهٔ خود بعنوان پدر یا مادر کوتاهی کند.‏ عبرانیان ۱۲:‏۵-‏۱۱ این مطلب را توضیح می‌دهد که یَهُوَه خود،‏ از روی محبت شخص را توبیخ می‌کند.‏

^۲۶ محبت به خدا نیز اهمیت دارد.‏ این محبت والدین را وامی‌دارد که از آنچه خدا آن را محکوم می‌کند تنفر داشته باشند،‏ چیزهایی از قبیل دروغگویی،‏ طمع،‏ دزدی،‏ همجنس‌بازی و زنا.‏ (‏۱قرنتیان ۶:‏۹،‏۱۰؛‏ مزمور ۹۷:‏۱۰‏)‏ والدینی که محبت خود را به خدا نشان می‌دهند،‏ سرمشق خوبی برای فرزندان خود هستند،‏ و این امری بااهمیت است.‏ همراه با این،‏ والدین باید در فرزندان خود تنفر از بدی را بپرورانند،‏ همانطور که محبت به خدا و نیکویی را در آنها پرورش می‌دهند.‏

^۲۷ از آنجاییکه خانواده دنیای نخستین یک جوان است،‏ والدین باید سعی کنند که آن را امن بسازند.‏ گفته‌اند که یکی از بهترین کارهایی که پدر می‌تواند برای فرزندانش انجام دهد این است که به مادر آنها مهر بورزد.‏ هنگامی که زندگی خانوادگی بر پایهٔ محبت و حکمت مسیحی باشد،‏ جوانان از شالوده‌ای استوار برخوردار می‌شوند که می‌توانند بر روی آن بایستند.‏ آنان از معیارهایی سالم برخوردار خواهند شد که به آنها یاری می‌کند تا آفریدگار خود را از کودکی در نظر داشته باشند.‏ —‏ جامعه ۱۲:‏۱،‏۱۳،‏۱۴‏.‏

‏[پاورقی]‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

موضوع بحث‏:‏ چرا رسیدن به سعادت برای جوانان امری پرزحمت است؟‏ (‏۱-‏۴)‏

چرا باید خدا را در نظر داشته باشید؟‏ (‏۵-‏۸)‏

چرا توجه به خواست خدا امری طبیعی است؟‏ (‏مزمور ۱۲۸:‏۱،‏۲‏)‏ (‏۹،‏ ۱۰)‏

آیا زندگی کردن با در نظر داشتن خدا،‏ که شما را از دیگران متمایز می‌کند،‏ امر بدی است؟‏ (‏۱۱-‏۱۴)‏

چه دلایلی برای پیروی از نوشته‌های مقدس در زندگی خانوادگی‌تان،‏ وجود دارند؟‏ (‏۱۵-‏۲۰)‏

چگونه والدین می‌توانند فرزندانشان را برای پیروی از روش حکیمانه یاری کنند؟‏ (‏۲۱)‏

والدین باید چه نوع آموزش و انضباطی برای فرزندان خود فراهم کنند؟‏ (‏۲۲-‏۲۴)‏

محبت خانوادگی چه تأثیری بر مسائل جوانان می‌گذارد؟‏ (‏۲۵-‏۲۷)‏

‏[کادر در صفحهٔ ۸۹]‏

یافتن هدف زندگی

بخشی از دفتر نخست‌وزیری ژاپن سنجش افکاری در سرزمینهای مختلف انجام داد.‏ این سنجش افکار،‏ تحقیقی بود در مورد نظرات جوانان دربارهٔ هدف آنها در زندگی و برای آینده.‏ پرفسور سانشیرو شیراکاشی پس از مطالعهٔ نتایج آن به این شکل نتیجه‌گیری می‌کند که «جوانان جهان نگرشی بدبینانه» در مورد آینده دارند،‏ که بر رفتارشان در زندگی و دید کلی آنها از آن تأثیر می‌گذارد.‏ ولی چنین دیدی تغییرپذیر است.‏

دانشجویی بنام لیندا چنین نقل می‌کند:‏ «از مطالعاتم در دانشگاه،‏ می‌توانستم ببینم که روش زندگیی که با آن پرورش یافته بودم در حال انقراض است.‏ شرایط در سراسر جهان بدتر می‌شوند،‏ و من هیچ پاسخی برای آنها نداشتم و نمی‌دانستم برای یافتن این پاسخها به کجا مراجعه کنم.‏»‏

هنگامی که برای گذراندن تعطیلات در کالیفرنیا بسر می‌برد دو تن از شاهدان یَهُوَه به دیدن او رفتند.‏ او می‌گوید:‏ «آنها به من گفتند که پاسخها را می‌توان در کتاب مقدس یافت.‏ دربارهٔ بهشت روی زمین که خدا در دنیای جدیدش برقرار خواهد کرد و وعدهٔ او برای نابودی شرارت بحث کردیم.‏ هرگز به من نگفته بودند که چنین حقایق شگفت‌انگیزی را می‌توان در کتاب مقدس یافت.‏»‏

پس از آنکه لیندا به آریزونا بازگشت،‏ با جماعت محلی شاهدان یَهُوَه تماس گرفت و پیشنهاد آنها را برای مطالعهٔ رایگان کتاب مقدس بطور هفتگی پذیرفت.‏ این امر او را در فراگیری معیارهایی که به زندگی او استحکام می‌بخشیدند یاری کرد.‏ او همچنین به هدفی در زندگی دست یافت که امروز زندگی او را بسیار سعادتمندتر و سودمندتر ساخته است.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۹۲]‏

چه کسی در هنگام بیماری از شما مراقبت کرد؟‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۹۳]‏

مطالعهٔ کتاب مقدس به نوجوانان کمک می‌کند که به سعادت دست یابند