مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏«بابل افتاده است!‏»‏

‏«بابل افتاده است!‏»‏

فصل ۱۷

‏«بابل افتاده است!‏»‏

اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۱-‏۱۷

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ موضوع اصلی کتاب مقدس چیست،‏ اما چه موضوع فرعی مهم دیگری در کتاب اِشَعْیا وجود دارد؟‏ ب)‏ کتاب مقدس چگونه سقوط بابل را توضیح می‌دهد؟‏

کتاب مقدس را می‌توان به یک قطعهٔ بزرگ موسیقی تشبیه کرد،‏ با نغمه‌ای اصلی و چندین نغمهٔ فرعی که کل قطعه را مشخص‌تر می‌سازند.‏ کتاب مقدس دارای یک موضوع اصلی است،‏ یعنی اثبات حقانیت سلطنت یَهُوَه از طریق حکومت ملکوت مسیحایی،‏ و در کنار آن موضوعات پراهمیت دیگری نیز در آن تکرار می‌شوند.‏ یکی از این موضوعات،‏ سقوط بابل است.‏

۲ موضوع سقوط بابل در بابهای ۱۳ و ۱۴ کتاب اِشَعْیا آغاز می‌شود.‏ سپس در باب ۲۱ و پس از آن در بابهای ۴۴ و ۴۵ تکرار می‌شود.‏ یک قرن بعد،‏ اِرْمیا همین موضوع را بسط می‌دهد،‏ و سرانجام کتاب مکاشفه آن را با شور و حرارت به پایان می‌رساند.‏ (‏ اِرْمیا ۵۱:‏۶۰-‏۶۴؛‏ مکاشفه ۱۸:‏۱–‏​۱۹:‏۴‏)‏ همهٔ شاگردان صادق کتاب مقدس باید به این موضوع جنبی و پراهمیتِ کلام خدا علاقه نشان دهند.‏ باب ۲۱ کتاب اِشَعْیا در این مورد ما را یاری می‌کند،‏ زیرا جزئیات جالبی دربارهٔ سقوط نبوت‌شدهٔ این قدرت جهانی بزرگ به دستمان می‌دهد.‏ جلوتر خواهیم دید که باب ۲۱ کتاب اِشَعْیا موضوع مهم دیگری را نیز در کتاب مقدس مطرح می‌سازد،‏ موضوعی که به ما کمک می‌کند تا بتوانیم امروزه هشیاری مسیحی‌مان را محک بزنیم.‏

‏«رؤیای سخت»‏

۳.‏ چرا بابل «بیابان بحر» خوانده می‌شود،‏ و این اسم چه نکته‌ای را دربارهٔ آیندهٔ آن نشان می‌دهد؟‏

۳ باب ۲۱ کتاب اِشَعْیا با لحنی تهدیدآمیز آغاز می‌گردد:‏ ‏«وحی دربارهٔ بیابان بحر:‏ چنانکه گردباد در جنوب می‌آید،‏ این نیز از بیابان از زمین هولناک می‌آید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۱ ‏)‏ بابل در دو طرف رودخانهٔ فرات واقع است و نیمهٔ شرقی آن در منطقهٔ مابین دو رود بزرگ یعنی دجله و فرات قرار دارد.‏ از آن شهر تا بحر فاصلهٔ زیادی است.‏ اما چرا «بیابان بحر» خوانده شده است؟‏ زیرا منطقهٔ بابل دستخوش سیلابهای سالیانه می‌شود که ‹بحری› وسیع و باتلاقی به وجود می‌آورند.‏ اما،‏ بابلیان این بیابان پوشیده از آب را با ساختن یک شبکهٔ پیچیدهٔ سد،‏ آب‌بند و کانال رام ساخته‌اند.‏ آنها با مهارت از این آبها به عنوان بخشی از سیستم دفاعی خود استفاده می‌کنند.‏ با این همه،‏ تدابیر بشری نخواهد توانست بابل را از چنگ کیفر الهی نجات بخشد.‏ این شهر مانند پیش دوباره بیابان خواهد گشت.‏ مصیبت در راه است،‏ و همچون توفانهای سهمگینی که گاهی از بیابان هراس‌انگیز جنوب بر اسرائیل می‌تازند،‏ نزدیک می‌شود.‏ —‏ با زَکَرِیّا ۹:‏⁠۱۴ مقایسه شود.‏

۴.‏ در رؤیای مربوط به «بابل عظیم» در کتاب مکاشفه چگونه از «آبها» و «بیابان» سخن به میان می‌آید،‏ و منظور از «آبها» چیست؟‏

۴ همانطور که در فصل ۱۴ این کتاب آموختیم،‏ بابل باستانی یک همتای امروزی دارد،‏ یعنی «بابل عظیم،‏» امپراتوری جهانی دین کاذب.‏ در کتاب مکاشفه نیز هنگام توصیف بابل عظیم صحبت از «بیابان» و «آبها» به میان می‌آید.‏ یوحنّای رسول برای مشاهدهٔ بابل عظیم به بیابان انتقال می‌یابد.‏ به او گفته می‌شود که این شهر «بر آبهای بسیار نشسته است،‏» آبهایی که مظهر «قومها و جماعتها و امّت‌ها و زبانها» می‌باشند.‏ (‏ مکاشفه ۱۷:‏⁠۱-‏۳،‏ ۵،‏ ۱۵‏)‏ پشتیبانی عامهٔ مردم همواره کلید بقای دین کاذب بوده است.‏ اما چنین «آبهایی» از آن در مقابل نابودی حمایت نخواهند کرد.‏ بابل عظیم نیز همچون همتای باستانی خود خالی،‏ متروک و ویران رها خواهد گشت.‏

۵.‏ چرا بابل به عنوان «خیانت‌پیشه» و «تاراج‌کننده» شهرت می‌یابد؟‏

۵ بابل در روزگار اِشَعْیا هنوز به صورت برترین قدرت جهانی درنیامده است،‏ با وجود این یَهُوَه در همان وقت پیش‌بینی می‌کند که هنگامی که به قدرت برسد از قدرتش سوءاستفاده خواهد کرد.‏ اِشَعْیا در ادامه می‌گوید:‏ ‏«رؤیای سخت برای من منکشف شده است،‏ خیانت‌پیشه خیانت می‌کند و تاراج‌کننده تاراج می‌نماید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۲الف ‏)‏ براستی که بابل ملتهای مغلوب،‏ منجمله یهودا را تاراج کرده،‏ به آنها خیانت خواهد کرد.‏ بابلیان اورشلیم را چپاول و معبدش را غارت خواهند کرد و مردمش را اسیر نموده با خود به بابل خواهند برد.‏ در بابل به این اُسرای درمانده خیانت شده،‏ ایمانشان مورد تمسخر قرار گرفته،‏ و دیگر امیدی برای بازگشت به میهن برایشان باقی گذارده نخواهد شد.‏ —‏ ۲تواریخ ۳۶:‏⁠۱۷-‏۲۱؛‏ مزمور ۱۳۷:‏⁠۱-‏۴‏.‏

۶.‏ الف)‏ یَهُوَه چه ناله‌ای را آرام خواهد ساخت؟‏ ب)‏ بر طبق پیشگویی چه ملتهایی به بابل حمله‌ور خواهند شد،‏ و این پیشگویی چگونه تحقق می‌یابد؟‏

۶ آری،‏ بابل مستحق ‹رؤیای سختی› است که ایام محنت‌باری را برایش به همراه خواهد آورد.‏ اِشَعْیا سپس ادامه می‌دهد:‏ ‏«ای عیلام بر آی و ای ‏[‏ماد ‏] محاصره نما.‏ تمام نالهٔ آن را ساکت گردانیدم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۲ب ‏)‏ آنانی که مورد ستم این امپراتوری خیانت‌پیشه قرار دارند رها خواهند گشت و سرانجام،‏ آه و ناله‌شان پایان خواهد یافت!‏ (‏ مزمور ۷۹:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ این رهایی چگونه فراهم خواهد آمد؟‏ اِشَعْیا می‌گوید که دو ملت به بابل حمله‌ور خواهند شد:‏ عیلام و ماد.‏ دو قرن بعد،‏ در سال ۵۳۹ ق.‏د.‏م.‏،‏ نیروهای متحد پارس و ماد به فرماندهی کورش پارسی به بابل خواهند تاخت.‏ شهریاران پارس حداقل بخشی از عیلام را پیش از سال ۵۳۹ ق.‏د.‏م.‏ تصاحب خواهند کرد.‏ * بدین ترتیب عیلامی‌ها بخشی از نیروهای پارس را تشکیل خواهند داد.‏

۷.‏ رؤیای اِشَعْیا چه تأثیری بر او می‌گذارد،‏ و مفهوم این تأثیر چیست؟‏

۷ حال به تأثیر این رؤیا بر اِشَعْیا به قلم خودش بپردازیم:‏ ‏«از این جهت کمر من از شدّت درد پر شده است و درد زه مثل درد زنی که می‌زاید مرا در گرفته است.‏ پیچ و تاب می‌خورم که نمی‌توانم بشنوم،‏ مدهوش می‌شوم که نمی‌توانم ببینم.‏ دل من می‌طپید و هیبت مرا ترسانید.‏ او شب لذّت مرا برایم به خوف مبدّل ساخته است.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۳،‏ ۴ ‏)‏ اِشَعْیا ظاهراً از ساعات آغازین شب که در بعضی ترجمه‌های کتاب مقدس «غروب» خوانده شده است لذت می‌برد زیرا زمان خوبی است برای تعمق در آرامش.‏ اما حالا فریبندگی شبانگاه جای خود را به ترس،‏ درد،‏ و خوف داده است.‏ اِشَعْیا همچون زن در حال زایمان به خود می‌پیچد و دلش ‹می‌طپد.‏› محققی این عبارت را به صورت «قلبم به نحو دیوانه‌واری می‌طپد» برگردانده است و نشان می‌دهد که منظور از آن «ضربان تب‌آلود و نامنظم نبض» می‌باشد.‏ چرا اِشَعْیا دچار چنین تشویشی می‌شود؟‏ بی‌تردید حالت او مفهومی نبوی دارد.‏ در شب بین پنجم و ششم اکتبر سال ۵۳۹ ق.‏د.‏م.‏،‏ بابلیان به چنین دلهره‌ای دچار خواهند شد.‏

۸.‏ بر طبق نبوت،‏ بابلیان با اینکه دشمن در پشت دیوارهای شهر است چگونه رفتار می‌کنند؟‏

۸ مادامیکه ظلمت آن شب سرنوشت‌ساز بر بابل سایه می‌افکند،‏ اهالی شهر با خیال آسوده و بی‌هراس به کارهای خود مشغولند.‏ حدود دو قرن پیش از آن اِشَعْیا پیشگویی می‌کند:‏ ‏«سفره را مهیّا ساخته و فرش را گسترانیده به اکل و شرب مشغول می‌باشند.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۵الف ‏)‏ آری،‏ بَلْشصَّر،‏ پادشاه خودپسند،‏ ضیافتی برپا داشته است و برای هزار تن از بزرگان،‏ و همینطور همسران و معشوقه‌های خود سفره چیده است.‏ (‏ دانیال ۵:‏⁠۱،‏ ۲‏)‏ این گروه خوشگذران می‌دانند که لشکر دشمن در پشت دیوارهای شهر است،‏ اما به نفوذناپذیری شهر خود اطمینان دارند.‏ دیوارهای غول‌آسا و خندق عمیق و خدایان بی‌شمار شهر ظاهراً تسخیر آن را غیرممکن ساخته‌اند.‏ پس «به اکل و شرب مشغول» می‌شوند.‏ بَلْشصَّر مست می‌شود و احتمالاً مهمانان دیگر نیز به او می‌پیوندند.‏ حالت مستی عالی‌رتبگان را می‌توان از سخنان بعدی اِشَعْیا حدس زد که می‌گوید آنها باید برخیزند.‏

۹.‏ چرا لازم می‌شود که ‹سپر را روغن بمالند›؟‏

۹ ‏«ای سروران برخیزید و سپر را روغن بمالید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۵ب‏،‏ د ج)‏ بناگاه ضیافت پایان می‌یابد.‏ سروران باید از جا برخیزند!‏ دانیال،‏ نبی کهنسال،‏ که به صحنه فرا خوانده شده است،‏ می‌بیند که چگونه یَهُوَه بَلْشصَّر،‏ پادشاه بابل،‏ را به خوفی مشابه خوفی که اِشَعْیا به قلم آورده،‏ دچار ساخته است.‏ هنگامی که نیروهای متحد ماد،‏ پارس و عیلام از شبکهٔ دفاعی بابل می‌گذرند،‏ بزرگان پادشاه گیج و سردرگم می‌شوند.‏ شهر بسرعت سقوط می‌کند!‏ اما معنای عبارت «سپر را روغن بمالید» چیست؟‏ در برخی موارد کتاب مقدس،‏ پادشاه یک ملت را سپر آن ملت می‌خواند زیرا اوست که مسئولیت دفاع و محافظت از سرزمینش را بر عهده دارد.‏ * (‏ مزمور ۸۹:‏۱۸‏)‏ بنابراین به احتمال زیاد،‏ این آیه از کتاب اِشَعْیا لزوم گزینش پادشاهی جدید را پیشگویی می‌کند.‏ به چه دلیل؟‏ به دلیل آنکه بَلْشصَّر «در همان شب» به قتل می‌رسد و طبعاً لازم است ‹سپر را روغن بمالند› یا به عبارت دیگر پادشاه جدیدی بر تخت بنشانند.‏ —‏ دانیال ۵:‏⁠۱-‏۹،‏ ۳۰‏.‏

۱۰.‏ پرستندگان یَهُوَه از تحقق نبوت اِشَعْیا در مورد خیانت‌پیشه چه تسلّی‌خاطری می‌یابند؟‏

۱۰ همهٔ عاشقان پرستش حقیقی از این شرح‌حال تسلّی‌خاطر می‌یابند.‏ بابل امروزی،‏ یعنی بابل عظیم،‏ نیز مانند همتای باستانی خود خیانت‌پیشه و تاراج‌کننده است.‏ حتی امروزه نیز رهبران مذهبی کار شاهدان یَهُوَه را ممنوع می‌سازند و آنها را مورد آزار و شکنجه قرار می‌دهند و یا مالیاتهای کمرشکن بر ایشان وضع می‌نمایند.‏ اما همانطور که این نبوت به ما یادآوری می‌کند،‏ یَهُوَه همهٔ این خیانتها را می‌بیند و آنها را بی‌کیفر نخواهد گذارد.‏ او همهٔ ادیانی را که او را بد جلوه می‌دهند و با قومش بدرفتاری می‌کنند،‏ از میان بر خواهد داشت.‏ (‏ مکاشفه ۱۸:‏⁠۸‏)‏ آیا چنین چیزی ممکن است؟‏ برای تقویت ایمانمان،‏ کافی است که ببینیم چگونه هشدارهای او دربارهٔ سقوط بابل باستانی و همتای امروزی آن به وقوع پیوسته‌اند.‏

بابل «افتاده است!‏»‏

۱۱.‏ الف)‏ وظیفهٔ دیده‌بان چیست،‏ و امروزه چه کسی به دیده‌بانی مشغول است؟‏ ب)‏ ارابه‌های جنگی الاغان و شتران مظهر چه هستند؟‏

۱۱ یَهُوَه حال خطاب به اِشَعْیا سخن می‌گوید و این نبی سخنانش را چنین بازگو می‌کند:‏ ‏«خداوند به من چنین گفته است:‏ ‹برو و دیده‌بان را قرار بده تا آنچه را که بیند اعلام نماید.‏› » ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۶ ‏)‏ این کلمات موضوع مهم دیگری را در این باب مطرح می‌سازد،‏ موضوع مربوط به دیده‌بان یا نگهبان.‏ این موضوع برای همهٔ مسیحیان حقیقی امروز جالب است،‏ زیرا عیسی از پیروانش خواست که ‹بیدار باشند.‏› «غلام امین و دانا» همواره در مورد نزدیکی روز داوری خدا و خطرات این دنیای فاسد سخن گفته است.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۲،‏ ۴۵-‏۴۷‏)‏ دیده‌بان بصیر اِشَعْیا چه می‌بیند؟‏ ‏«او ارابهٔ جنگی با یک جفت اسب و ارابهٔ جنگی با الاغان و ارابهٔ جنگی با شتران را دید.‏ و آنگاه به دقّت تمام توجّه نمود.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۷‏،‏ د ج)‏ این ارابه‌های جنگی هر یک به احتمال زیاد نمایندهٔ صفوفی از ارابه‌هاست که با سرعت اسبهای تعلیم‌یافته و آرایش جنگی در حال پیشروی می‌باشند.‏ ارابه‌های الاغان و شتران بخوبی مظهر دو قدرت ماد و پارس هستند که در این حمله با یکدیگر دست اتحاد خواهند داد.‏ شواهد تاریخی تأیید می‌کنند که سپاهیان پارس از الاغ و شتر در جنگ استفاده می‌کردند.‏

۱۲.‏ دیده‌بان بصیرِ اِشَعْیا چه خصوصیاتی را از خود نشان می‌دهد،‏ و امروزه چه کسانی به این خصوصیات نیاز دارند؟‏

۱۲ حال از دیده‌بان درخواست گزارش می‌شود.‏ ‏«او مثل شیر صدا زد که ‹ای آقا من دائماً در روز بر محرس ایستاده‌ام و تمامی شب بر دیده‌بانگاه خود برقرار می‌باشم.‏ و اینک ‏[‏‏«ارابهٔ جنگی،‏» د ج] مردان و سواران جفت جفت می‌آیند.‏› » ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۸،‏ ۹الف ‏)‏ دیده‌بان بصیر «مانند شیر» با شجاعت فریاد می‌زند.‏ اعلام پیام داوری علیه ملت هراس‌انگیزی همچون بابلیان شهامت می‌خواهد.‏ خصوصیت دیگری که برای این کار لازم است،‏ تحمل و بردباری می‌باشد.‏ دیده‌بان،‏ شبانه‌روز در محل نگهبانی خود حاضر است و هیچگاه نمی‌گذارد ذره‌ای از هشیاری‌اش کاسته شود.‏ به همین شکل،‏ طبقهٔ دیده‌بان نیز در این ایام آخر به شجاعت و بردباری نیاز داشته است.‏ (‏ مکاشفه ۱۴:‏۱۲‏)‏ همهٔ مسیحیان راستین به این خصوصیات نیاز دارند.‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ الف)‏ چه بر سر بابل باستانی می‌آید،‏ و منظور از شکسته شدن بتهای آن چیست؟‏ ب)‏ چگونه و چه وقت بابل عظیم به همین شکل سقوط کرد؟‏

۱۳ دیده‌بان بصیرِ اِشَعْیا ارابهٔ جنگیی را در حال نزدیک شدن می‌بیند.‏ چه خبر است؟‏ ‏«او مزید کرده،‏ گفت:‏ بابل افتاد افتاده است و تمامی تمثال‌های تراشیدهٔ خدایانش را بر زمین شکسته‌اند.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۹ب ‏)‏ چه خبر حیرت‌آوری!‏ بالاخره آنکه با قوم خدا با خیانت‌پیشگی رفتار و آنان را تاراج می‌کرد افتاد و سقوط کرد!‏ * اما منظور از شکسته شدن تمثال‌های تراشیده و بتهای بابل چیست؟‏ آیا مهاجمان مادی و پارسی به داخل معابد بابل رفته و بتهای بیشمار آنها را خرد خواهند کرد؟‏ خیر.‏ منظور از شکسته شدن بتهای بابل آن است که آنها نخواهند توانست از آن شهر دفاع کنند.‏ بابل هنگامی می‌افتد و سقوط می‌کند که دیگر نمی‌تواند به ستمگری خود نسبت به قوم خدا ادامه دهد.‏

۱۴ بابل عظیم چگونه عمل کرده است؟‏ بابل عظیم نیز در طی جنگ اول جهانی با رهبری سرکوبی قوم خدا،‏ آنها را برای مدتی با موفقیت در تبعید نگاه داشت.‏ کار موعظهٔ آنها عملاً متوقف شد.‏ رئیس و مسئولان انجمن برج دیده‌بانی به اتهامات جعلی به زندان افتادند.‏ اما در سال ۱۹۱۹ وضعیت به نحو حیرت‌انگیزی تغییر کرد.‏ مسئولان انجمن از زندان آزاد شدند،‏ دفتر ادارهٔ مرکزی بازگشایی،‏ و کار موعظه از سر گرفته شد.‏ بدین ترتیب،‏ بابل عظیم سقوط کرد زیرا دیگر قادر نبود قوم خدا را در چنگال خویش نگاه دارد.‏ * در کتاب مکاشفه،‏ سقوط بابل دو بار توسط فرشته‌ای که از بیانیهٔ اِشَعْیا ۲۱:‏۹ نقل قول می‌کند اعلام می‌شود.‏ —‏ مکاشفه ۱۴:‏⁠۸؛‏ ۱۸:‏۲‏.‏

۱۵،‏ ۱۶.‏ قوم اِشَعْیا از چه نظر خرمن ‹کوفته شده‌اند،‏› و ما از طرز رفتار اِشَعْیا در مقابل آنان چه می‌آموزیم؟‏

۱۵ اِشَعْیا این پیام نبوی را با لحنی ترحم‌آمیز نسبت به قومش به پایان می‌برد و می‌گوید:‏ ‏«ای کوفته شدهٔ من و ای محصول خرمن من آنچه از یَهُوَه صبایوت خدای اسرائیل شنیدم به شما اعلام می‌نمایم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۰ ‏)‏ در کتاب مقدس،‏ کوبیدن خرمن غالباً مظهر تأدیب و اصلاح قوم خداست.‏ قوم عهدِ خدا،‏ «محصول خرمن» خواهند شد،‏ زیرا در خرمنگاه است که دانه‌های پاک و مطلوب گندم که کوبیده شده و از کاه جدا شده‌اند،‏ باقی می‌مانند.‏ اِشَعْیا از این تأدیب احساس خرسندی نمی‌کند.‏ بلکه به حال این ‹پسران ته خرمن› که بعضی از آنها همهٔ عمر خود را در سرزمینی بیگانه در اسارت به سر خواهند برد،‏ دل می‌سوزاند.‏

۱۶ این امر می‌تواند برای همهٔ ما یادآوریِ مفیدی باشد.‏ در جماعت مسیحی امروز نیز برخی ممکن است نسبت به خطاکاران ترحم و دلسوزی نشان ندهند.‏ و شاید اغلب کسانی که تأدیب می‌شوند نیز از آن برنجند.‏ اما اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که یَهُوَه قومش را به منظور اصلاح آنان تأدیب می‌کند،‏ تأدیب را خوار و همچنین کسانی را که با فروتنی تأدیب را می‌پذیرند حقیر نمی‌شماریم و هنگامی که خود تأدیب می‌شویم آن را می‌پذیریم.‏ ما تأدیب الهی را نوعی ابراز محبت از جانب خدا می‌شماریم.‏ —‏ عبرانیان ۱۲:‏۶‏.‏

پرسشی از دیده‌بان

۱۷.‏ چرا اَدوم به نحو شایسته‌ای «دومه» نامیده می‌شود؟‏

۱۷ پیام نبوی دومی که در کتاب اِشَعْیا باب ۲۱ آمده است تصویری از دیده‌بان به دست می‌دهد و چنین آغاز می‌شود:‏ ‏«وحی دربارهٔ دومه:‏ کسی از سَعیر به من ندا می‌کند که ‹ای دیده‌بان از شب چه خبر؟‏ ای دیده‌بان از شب چه خبر؟‏› » ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۱ ‏)‏ منظور از دومه چه محلی است؟‏ از قرار معلوم در روزگار کتاب مقدس،‏ این نام به چند شهر مختلف اطلاق می‌شد،‏ اما هیچیک از آنها در اینجا منظور نظر نیست.‏ دومه که نام دیگر اَدوم است،‏ در سَعیر واقع نیست.‏ اما «دومه» از لحاظ لغوی به معنای «سکوت» است.‏ از اینرو به نظر می‌آید که مانند وحی پیشین،‏ به این منطقه نامی اطلاق شده است که مظهر آیندهٔ آن است.‏ اَدوم،‏ که دشمن انتقامجو و دیرینهٔ قوم خداست،‏ وادار به سکوت خواهد شد،‏ سکوت مرگ.‏ اما پیش از آن،‏ کسانی خواهند بود که با نگرانی جویای وقایع آینده خواهند شد.‏

۱۸.‏ وحی «صبح می‌آید و شام نیز،‏» چگونه در مورد اَدوم باستان تحقق می‌یابد؟‏

۱۸ هنگام نگارش کتاب اِشَعْیا،‏ اَدوم بر سر راه لشکر قدرتمند آشور قرار دارد.‏ برخی در اَدوم در آرزوی آنند که بدانند شب ستم چه وقت برای آنان پایان خواهد یافت.‏ پاسخ این پرسش چیست؟‏ ‏«دیده‌بان می‌گوید که صبح می‌آید و شام نیز.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۲الف ‏)‏ اوضاع در اَدوم مساعد نیست.‏ نور خفیف صبح که در افق نمایان خواهد شد در واقع نوری فریبنده است و دیری نخواهد پایید.‏ شام یعنی یک دورهٔ تاریک ظلم و ستم دیگر بسرعت در پی صبح خواهد آمد.‏ براستی که چه تصویر صحیحی از آیندهٔ اَدوم!‏ ستمگری آشور پایان خواهد گرفت،‏ اما بابل به جای آن به یک قدرت جهانی مبدل خواهد شد و اَدوم را نابود خواهد ساخت.‏ (‏ اِرْمیا ۲۵:‏۱۷،‏ ۲۱؛‏ ۲۷:‏⁠۲-‏۸‏)‏ این چرخه همچنان تکرار خواهد شد.‏ پس از بابل،‏ پارس و سپس یونان بر اَدوم ستم خواهند راند.‏ تنها در دوران روم و هنگامی که هرودس (‏ که خود اهل اَدوم است)‏ قدرت را در اورشلیم به دست می‌گیرد،‏ «صبح» کوتاهی در اَدوم برقرار خواهد شد.‏ اما آن «صبح» دیری نخواهد پایید.‏ اَدوم،‏ سرانجام به سکوت ابدی وادار خواهد شد و از صحنهٔ تاریخ محو خواهد گردید.‏ حقیقتاً که دومه نامی شایسته برای عاقبت این سرزمین است.‏

۱۹.‏ دیده‌بان از این گفته که «اگر پرسیدن می‌خواهید بپرسید و دوباره بیایید!‏» چه منظوری ممکن است داشته باشد؟‏

۱۹ دیده‌بان پیام کوتاه خود را با این کلمات به پایان می‌برد:‏ ‏«اگر پرسیدن می‌خواهید بپرسید و ‏[‏‏«دوباره،‏» د ج] بیایید!‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۲ب ‏)‏ عبارت «دوباره بیائید!‏» شاید اشاره به ‹شامها› یا شبهای پی‌درپی و بی‌پایانی است که بر اَدوم سایه خواهند افکند.‏ از طرف دیگر این عبارت را «بازگشت نمائید» نیز می‌توان ترجمه کرد.‏ در اینصورت شاید منظور نبی آن است که اگر کسی در میان اَدومیان بخواهد از سرنوشت شوم ملتش در امان بماند باید توبه کند و به سوی یَهُوَه بازگردد.‏ در هر حال،‏ دیده‌بان ما را به پرس و جوی بیشتر دعوت می‌کند.‏

۲۰.‏ چرا وحی اِشَعْیا ۲۱:‏۱۱،‏ ۱۲ برای قوم امروز یَهُوَه پراهمیت است؟‏

۲۰ این وحی کوتاه برای قوم یَهُوَه در روزگار ما معنای بسیار داشته است.‏ * ما می‌دانیم که بشر در اعماق شبی ظلمانی فرو رفته است که زاییدهٔ کوری روحانی و جدایی از خدا می‌باشد و همین دو عامل سبب نابودی این سیستم خواهد شد.‏ (‏ رومیان ۱۳:‏۱۲؛‏ ۲قُرِنتیان ۴:‏۴‏)‏ در طی این شب،‏ هر بارقهٔ امید به توانایی بشر برای برقراری صلح و امنیت همچون شعاعهای فریبندهٔ نور سحرگاهی است که فقط دورانهای تاریکتری در پی خود دارد.‏ اما سحرگاهی حقیقی در راه است،‏ طلوع حکومت هزارسالهٔ مسیح بر روی زمین نزدیک می‌باشد.‏ تا وقتی شب برقرار است،‏ ما باید هشیاری روحانی خود را حفظ کنیم و با شهامت نزدیک شدن پایان این سیستم فاسد را اعلام کنیم و بدین ترتیب به راهنمایی طبقهٔ دیده‌بان عمل کنیم.‏ —‏ ۱تَسّالونیکیان ۵:‏۶‏.‏

شب بر بیابان سایه می‌افکند

۲۱.‏ الف)‏ در «وحی دربارهٔ بیابان» ظاهراً با کلمات چگونه بازی شده است؟‏ ب)‏ قافله‌های ددانیان چه هستند؟‏

۲۱ آخرین وحی باب ۲۱ از کتاب اِشَعْیا بر ضد «بیابان» است و به این شکل آغاز می‌شود:‏ ‏«وحَیْ دربارهٔ عرب:‏ ای قافله‌های ددانیان در جنگل عرب منزل کنید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۳ ‏)‏ در برخی ترجمه‌ها در اینجا به ‏«بیابان» اشاره می‌شود که ظاهراً همان عربستان است،‏ زیرا این وحی خطاب به تعدادی از قبایل عرب می‌باشد.‏ این کلمه در برخی موارد «عصر» ترجمه شده است که در زبان عبری درست به همین شکل است.‏ به نظر برخی در اینجا با کلمات بازی شده است،‏ طوری که گویی عصری تاریک یا به عبارت دیگر دوران فلاکت،‏ بر این منطقه سایه خواهد افکند.‏ این وحی با صحنه‌ای در شب آغاز می‌شود که قافله‌های کاروانهای مردان اهل ددان،‏ یعنی یکی از قبایل صاحب‌نام عرب را نشان می‌دهد.‏ چنین قافله‌هایی در جاده‌های بازرگانی از یک واحهٔ بیابانی به واحهٔ دیگر سفر می‌کنند و بار آنها ادویه،‏ مروارید،‏ و گنجینه‌های دیگر است.‏ اما در اینجا می‌بینیم که مجبور می‌شوند راههای معمول خود را رها کرده شبها را در مخفی‌گاه به سر برند.‏ به چه دلیل؟‏

۲۲،‏ ۲۳.‏ الف)‏ چه بار کمرشکنی بر دوش قبایل عرب خواهد بود،‏ و این امر چه تأثیری بر آنان خواهد داشت؟‏ ب)‏ این مصیبت چه وقت واقع خواهد شد،‏ و به دست چه کسی؟‏

۲۲ اِشَعْیا توضیح می‌دهد:‏ ‏«ای ساکنان زمین تیما تشنگان را به آب استقبال کنید و فراریان را به خوراک ایشان پذیره شوید.‏ زیرا که ایشان از شمشیرها فرار می‌کنند.‏ از شمشیر برهنه و کمان زه شده و از سختی جنگ.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏⁠۱۴،‏ ۱۵ ‏)‏ آری،‏ بار کمرشکن جنگ بر دوش این قبایل عرب خواهد بود.‏ اهالی تیما که در یکی از پرآب‌ترین واحه‌های منطقه واقع است،‏ مجبور می‌شوند آب و نان به پناهندگان بینوای جنگ برساند.‏ این مصیبت چه زمانی واقع خواهد شد؟‏

۲۳ اِشَعْیا در ادامه می‌گوید:‏ ‏«خداوند به من گفته است بعد از یکسال موافق سالهای مزدوران تمامیِ شوکت قیدار تلف خواهد شد.‏ و بقیّهٔ شمارهٔ تیراندازان و جبّاران بنی‌قیدار قلیل خواهد شد چونکه یَهُوَه خدای اسرائیل این را گفته است.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۶،‏ ۱۷ ‏)‏ شهرت قبیلهٔ قیدار به حدی است که در برخی موارد از آن به صورت مظهر کل عربستان نام برده می‌شود.‏ یَهُوَه حکم کرده است که فقط تعداد قلیلی از تیراندازان و مردان نیرومند این قبیله باقی بمانند.‏ این واقعه چه وقت روی خواهد داد؟‏ درست «بعد از یکسال،‏» همانطور که یک کارگر مزدور برای مدت زمانی که مزد گرفته است کار می‌کند و نه بیشتر.‏ مشخص نیست که این سخنان دقیقاً چگونه تحقق یافتند.‏ دو تن از حاکمان آشوری به نامهای سرجون دوم و سَنْخاریب،‏ ادعا کرده‌اند که عربستان را به انقیاد خود درآورده‌اند.‏ یکی از پادشاهان نامبرده ممکن است این قبایل مغرور عرب را همانطور که پیشگویی شده بود از میان برده باشد.‏

۲۴.‏ چگونه می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که نبوت اِشَعْیا بر ضد عربستان تحقق یافته است؟‏

۲۴ در هر حال،‏ با اطمینان می‌توان گفت که این نبوت دقیقاً تحقق یافت.‏ کلمات پایانی این وحی با قدرت تمام این نکته را روشن می‌سازند:‏ «یَهُوَه خدای اسرائیل این را گفته است.‏» به نظر مردم روزگار اِشَعْیا باورنکردنی است که بابل بر آشور برتری یابد و سپس در طی تنها یک شب عیش و نوش از اریکهٔ قدرت به پایین فرو غلتد،‏ و اَدوم به سکوت مرگ دچار شود،‏ یا شب سختی و محرومیت بر قبایل ثروتمند عرب سایه افکند.‏ اما یَهُوَه می‌گوید که چنین خواهد شد و چنین نیز می‌شود.‏ امروزه،‏ یَهُوَه به ما می‌گوید که امپراتوری جهانی دین کاذب نیست خواهد گشت.‏ این نکته یک احتمال نیست؛‏ بلکه یک امر قطعی است.‏ یَهُوَه خود آن را بیان داشته است!‏

۲۵.‏ چگونه می‌توانیم از دیده‌بان سرمشق بگیریم؟‏

۲۵ پس بیا مانند دیده‌بان باشیم و همچنان هشیار باقی بمانیم،‏ طوری که گویی بر یک برج دیده‌بانی بلند ایستاده‌ایم و افق را زیر نظر داریم تا هر گونه خطری را که در راه است ببینیم.‏ بیا تا با طبقهٔ دیده‌بانِ امین،‏ یعنی باقیماندهٔ مسیحیان مسح‌شدهٔ کنونی بر روی زمین متحد شویم.‏ باشد که همصدا با آنان و با شهامت آنچه را که مشاهده می‌کنیم اعلام کنیم،‏ یعنی شواهد محکمی بر اینکه مسیح در آسمان در حال حکومت است و بزودی به شب تاریک جدایی از خدا پایان خواهد بخشید و پس از آن سحرگاه حقیقی یعنی حکومت هزارسالهٔ خویش بر بهشت زمینی را به ارمغان خواهد آورد!‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 6 کورش،‏ پادشاه پارس بعضی مواقع «پادشاه انشان» خوانده می‌شد —‏ انشان ناحیه یا شهری واقع در عیلام بوده است.‏ اسرائیلیان روزگار اِشَعْیا،‏ یعنی قرن هشتم ق.‏د.‏م.‏،‏ احتمالاً با پارس آشنایی نداشتند اما عیلام برایشان نامی آشنا بود و شاید به همین دلیل اِشَعْیا به جای پارس در اینجا از عیلام نام می‌برد.‏

^ بند 9 به نظر بسیاری از مفسران کتاب مقدس عبارت «سپر را روغن بمالید» اشاره به رسم سپاهیان باستانی است که پیش از نبرد به چرم سپرهای خود روغن می‌مالیدند تا ضربات را بهتر دفع کنند.‏ نمی‌توان این نظریه را به طور کامل رد کرد اما باید در نظر داشت که در شب سقوط شهر،‏ بابلیان حتی فرصت نبرد نیافتند،‏ چه رسد به آنکه با روغن مالیدن به سپرهایشان خود را برای جنگ آماده کنند!‏

^ بند 13 نبوت اِشَعْیا دربارهٔ سقوط بابل به قدری دقیق است که به نظر برخی از منتقدان کتاب مقدس بایستی پس از وقوع این رویداد نگاشته شده باشد.‏ اما همانطور که محقق عبرانی،‏ اِف.‏ دِلیتْش بدان اشاره می‌کند،‏ اگر بپذیریم که یک نبی ممکن است از طریق الهام الهی قادر به پیشگویی وقایعی باشد که صدها سال بعد اتفاق می‌افتند،‏ دیگر لزومی ندارد که به حدس و گمان بپردازیم.‏

^ بند 14 به کتاب «مکاشفه —‏ نزدیکی اوج عظیم آن!‏» (‏ انگل‍.‏)‏ صفحه‌های ۱۶۴-‏۱۶۹ مراجعه شود.‏

^ بند 20 در طی ۵۹ سالِ اولِ انتشار مجلهٔ برج دیده‌بانی،‏ آیهٔ اِشَعْیا ۲۱:‏۱۱ بر روی جلد مجله به چاپ می‌رسید.‏ همین آیه موضوع آخرین وعظ مکتوب چارلز تِیز راسِل،‏ نخستین رئیس انجمن برج دیده‌بانی بود.‏ (‏ به تصویر صفحهٔ پیش مراجعه شود.‏)‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۱۹]‏

آنان ‏‹به اکل و شرب مشغولند›‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۲۰]‏

دیده‌بان ‹مثل شیر صدا می‌زند›‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۲۲]‏

‏«من دائماً در روز .‏ .‏ .‏ و تمامی شب بر دیده‌بانگاه خود برقرار می‌باشم»‏