مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏‹بیایید تا با همدیگر امور را مرتب کنیم›‏

‏‹بیایید تا با همدیگر امور را مرتب کنیم›‏

فصل ۳

‏‹بیایید تا با همدیگر امور را مرتب کنیم›‏

اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۰-‏۳۱

۱،‏ ۲.‏ یَهُوَه حکمرانان و مردم اورشلیم و یهودا را به چه کسانی تشبیه می‌کند،‏ و چرا تشبیه او بجاست؟‏

اهالی اورشلیم با شنیدن انتقاداتی که در اِشَعْیا ۱:‏⁠۱-‏۹ آمده است،‏ احتمالاً به دفاع از خود برمی‌آیند و با افتخار می‌خواهند همهٔ قربانیهایی را که به یَهُوَه عرضه می‌کنند،‏ برای او برشمرند.‏ ولی یَهُوَه در آیه‌های ۱۰ تا ۱۵ پاسخ خجل‌کننده‌ای به آنها می‌دهد.‏ شروع این آیه‌ها بدین قرار است:‏ ‏«ای حاکمان سُدُوم کلام خداوند را بشنوید و ای قوم ‏[‏غَمورَه ‏] شریعت خدای ما را گوش بگیرید.‏» —‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۰‏.‏

۲ سُدُوم و غَمورَه فقط به جهت اعمال جنسی زشت اهالی‌شان از میان نرفتند،‏ بلکه سنگدلی و تکبر آنان نیز در این امر دخالت داشت.‏ (‏ پیدایش ۱۸:‏۲۰،‏ ۲۱؛‏ ۱۹:‏⁠۴،‏ ۵،‏ ۲۳-‏۲۵؛‏ حِزْقِیال ۱۶:‏⁠۴۹،‏ ۵۰‏)‏ بی‌تردید کسانی که سخنان اِشَعْیا را می‌شنوند از اینکه آنها را به اهالی این شهرهای نفرین‌شده تشبیه می‌کند سخت حیرت می‌کنند.‏ * ولی یَهُوَه قومش را درست همانطور که هستند می‌بیند،‏ و اِشَعْیا هم پیام خدا را برای آنکه ‹گوش آنها را بخاراند› یا به عبارت دیگر باب طبع آنها شود،‏ نرمتر نمی‌سازد.‏ —‏ ۲تیموتاؤس ۴:‏۳‏.‏

۳.‏ منظور یَهُوَه از اینکه می‌گوید از قربانیهای قوم «سیر شده‌ام» چیست،‏ و چرا چنین است؟‏

۳ به دیدگاه یَهُوَه دربارهٔ پرستش تشریفاتی این قوم توجه کن:‏ ‏«خداوند می‌گوید از کثرت قربانی‌های شما مرا چه فایده است؟‏ از قربانی‌های سوختنی قوچها و پیه پرواریها سیر شده‌ام و به خون گاوان و بره‌ها و بزها رغبت ندارم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۱ ‏)‏ قوم گویی فراموش کرده‌اند که یَهُوَه به قربانیهای آنان نیازمند نیست.‏ ‏(‏ مزمور ۵۰:‏⁠۸-‏۱۳‏)‏ او به هیچیک از هدایای انسانها احتیاج ندارد.‏ به همین جهت اگر قوم گمان کنند که با هدایایی که با اکراه به پیشگاه یَهُوَه می‌آورند به او لطف کرده‌اند،‏ سخت در اشتباهند.‏ یَهُوَه در اینجا از استعاره‌ای کوبنده استفاده می‌کند.‏ عبارت «سیر شده‌ام» را می‌توان به صورت «اشباع شده‌ام» یا ‹پر شده‌ام› نیز ترجمه کرد.‏ آیا تا به حال آنقدر احساس سیری کرده‌ایم که حتی ظاهر غذا برایمان تهوع‌آور شود؟‏ یَهُوَه در مقابل این هدایا چنین احساسی دارد؛‏ او بکلی از آنها منزجر شده است!‏

۴.‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۲ چگونه بیهودگی حضور قوم را در معبد اورشلیم نشان می‌دهد؟‏

۴ یَهُوَه سپس اضافه می‌کند:‏ ‏«وقتی که می‌آیید تا به حضور من حاضر شوید،‏ کیست که این را از دست شما طلبیده است که دربار مرا پایمال کنید؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۲ ‏)‏ مگر یَهُوَه مطابق قانون خود از قوم نخواسته بود که ‹به حضور او› یعنی به معبدش در اورشلیم بیایند؟‏ (‏ خروج ۳۴:‏۲۳،‏ ۲۴‏)‏ بله،‏ ولی افراد قوم فقط برای حفظ ظاهر به آنجا می‌آیند،‏ و بدون آنکه نیت پاکی داشته باشند فقط رسوم و تشریفات پرستش پاک را به جا می‌آورند.‏ در نظر یَهُوَه آنها با رفت و آمدهای مکرر خود در صحن معبد فقط زمین آن را ‹پایمال می‌کنند› و کاری جز ساییدن آن انجام نمی‌دهند.‏

۵.‏ برخی از اعمال پرستشی که یهودیان به جا می‌آورند کدامند،‏ و چرا اینها برای یَهُوَه به صورت «بار سنگین» درآمده است؟‏

۵ پس جای تعجب نیست که یَهُوَه با کلامی محکمتر ادامه می‌دهد:‏ ‏«هدایای باطل دیگر میاورید.‏ بخور نزد من مکروه است و غُرّهٔ ماه و سَبَّت و دعوت جماعت نیز.‏ ‏[‏‏«قدرت غیرعادی،‏» د ج] را با محفل مقدّس نمی‌توانم تحمّل نمایم.‏ غرّه‌ها و عیدهای شما را جان من نفرت دارد؛‏ آنها برای من بار سنگین است که از تحمّل نمودنش خسته شده‌ام.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۳،‏ ۱۴ ‏)‏ هدیهٔ آردی،‏ بخور،‏ سَبَّت‌ها،‏ و مجمع‌های رسمی همگی بخشی از شریعت خدا به اسرائیل هستند.‏ ‹غرّهٔ ماه› یا به عبارت دیگر روز اول ماه،‏ به گفتهٔ شریعت باید به جا آورده شود و بتدریج رسوم سالم دیگری به آن افزوده می‌شود.‏ (‏ اعداد ۱۰:‏۱۰؛‏ ۲۸:‏۱۱‏)‏ روز اول ماه،‏ سَبَّتِ ماهانه به شمار می‌آید،‏ و مردم در این روز از کار کردن دست می‌کشند و برای تعلیم گرفتن از انبیا و کاهنان گرد می‌آیند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۴:‏⁠۲۳؛‏ حِزْقِیال ۴۶:‏۳؛‏ عاموس ۸:‏۵‏)‏ خود جشنها ایرادی ندارند ولی مشکل آن است که فقط برای حفظ ظاهر انجام می‌شوند.‏ علاوه بر آن،‏ یهودیان در حین جشنهای رسمی شریعت خدا از «قدرت غیرعادی،‏» یا به عبارت دیگر جادوگری نیز استفاده می‌کنند.‏ * از اینرو،‏ یَهُوَه از عبادت آنها «بار سنگین» دارد.‏

۶.‏ یَهُوَه از چه نظر «خسته» شده است؟‏

۶ ولی چگونه ممکن است که یَهُوَه احساس ‹خستگی› کند در حالیکه می‌دانیم «از کثرت قوّت» برخوردار است و «درمانده و خسته نمی‌شود»؟‏ (‏ اِشَعْیا ۴۰:‏۲۶،‏ ۲۸‏)‏ یَهُوَه در اینجا استعاره‌ای روشن و واضح به کار می‌برد تا ما بتوانیم احساساتش را درک کنیم.‏ آیا تا به حال برایت پیش آمده که بار سنگینی را آنقدر حمل کنی که دیگر طاقت نداشته باشی و منتظر فرصتی باشی تا آن را بر زمین بگذاری؟‏ یَهُوَه در مورد عبادت ریاکارانهٔ قومش دقیقاً همین احساس را دارد.‏

۷.‏ چرا یَهُوَه دیگر به دعاهای قومش گوش فرا نمی‌دهد؟‏

۷ یَهُوَه سپس به خصوصی‌ترین و شخصی‌ترین جنبهٔ عبادت اشاره می‌کند و می‌گوید:‏ ‏«هنگامی که دستهای خود را دراز می‌کنید،‏ چشمان خود را از شما خواهم پوشانید و چون دعای بسیار می‌کنید،‏ اجابت نخواهم نمود زیرا که دستهای شما پر از خون است.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۵ ‏)‏ دراز کردن دستها به سوی آسمان حرکتی حاکی از التماس است.‏ در نظر یَهُوَه،‏ این حرکت دیگر معنا ندارد،‏ چرا که دستهای قومش به خون آغشته است.‏ خشونت در آن سرزمین موج می‌زند.‏ ظلم به ضعفا امری عادی شده است.‏ التماس و دعای افرادی این چنین ستمگر و خودپسند به درگاه یَهُوَه برای برکات بیشتر،‏ تنفرانگیز است.‏ بی‌جهت نیست که یَهُوَه می‌گوید آن را «اجابت نخواهم نمود»!‏

۸.‏ اشتباهی که جهان مسیحیت امروزه مرتکب می‌شود چیست،‏ و چگونه برخی از مسیحیان به دام مشابهی گرفتار می‌شوند؟‏

۸ امروزه نیز،‏ دعاهای تکراری و بیهودهٔ جهان مسیحیت و مناسک مذهبی دیگرش نتوانسته است مورد لطف خدا قرار گیرد.‏ (‏ متّیٰ ۷:‏⁠۲۱-‏۲۳‏)‏ نکتهٔ اساسی آن است که ما باید مراقب باشیم در چنین دامی گرفتار نشویم.‏ گاهی ممکن است یک مسیحی به انجام گناهی بزرگ عادت کند،‏ سپس با خود استدلال کند که اگر گناهم را پنهان کنم ولی فعالیتم را در جماعت مسیحی افزایش دهم،‏ گناهم شسته خواهد شد.‏ چنین فعالیتی که فقط جنبهٔ تشریفاتی دارد مورد پسند یَهُوَه نیست.‏ آیه‌های بعدی کتاب اِشَعْیا تنها راه علاج بیماری روحانی را به ما نشان می‌دهند.‏

راه علاج بیماری روحانی

۹،‏ ۱۰.‏ پاکیزگی تا چه حد در پرستش یَهُوَه اهمیت دارد؟‏

۹ یَهُوَه،‏ خدای رحمت و دلسوزی،‏ سپس با لحنی گرمتر و گیراتر ادامه می‌دهد:‏ ‏«خویشتن را شسته،‏ طاهر نمایید و بدی اعمال خویش را از نظر من دور کرده،‏ از شرارت دست بردارید.‏ نیکوکاری را بیاموزید و انصاف را بطلبید.‏ ‏[‏‏«ظالمان را اصلاح کنید،‏» د ج].‏ یتیمان را دادرسی کنید و بیوه‌زنان را حمایت نمایید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۶،‏ ۱۷ ‏)‏ در اینجا با مجموعه‌ای از نو دستور یا فرمان روبرو هستیم.‏ چهار فرمان اول منفی هستند،‏ از این جهت که مربوط به پاک کردن گناه می‌باشند؛‏ پنج فرمان آخر حاکی از اعمال مثبتی هستند که برکت یَهُوَه را به دنبال دارند.‏

۱۰ شستن و طاهر ساختن همیشه بخش مهمی از پرستش پاک را تشکیل می‌داده است.‏ (‏ خروج ۱۹:‏⁠۱۰،‏ ۱۱؛‏ ۳۰:‏۲۰؛‏ ۲قُرِنتیان ۷:‏۱‏)‏ خواست یَهُوَه آن است که پاکیزگی عمیقتر باشد و به دل پرستندگانش راه یابد.‏ پراهمیت‌تر از همه پاکی اخلاقی و روحانی است که یَهُوَه در واقع به آن اشاره می‌کند.‏ دو فرمان اول آیهٔ ۱۶ تکراری نیستند،‏ بلکه به گفتهٔ یک دستورنویس عبری منظور از عبارت اول یعنی ‹خویشتن را بشوی› آغاز عمل طاهر ساختن است،‏ در حالیکه عبارت دوم،‏ ‹خویشتن را طاهر نما› به معنای تلاش مداومی است که برای پاک نگاه داشتن خویش باید انجام داد.‏

۱۱.‏ برای مبارزه با گناه چه باید بکنیم،‏ و چه کاری را به هیچ وجه نباید انجام دهیم؟‏

۱۱ ما هیچ چیز را نمی‌توانیم از یَهُوَه پنهان کنیم.‏ (‏ ایّوب ۳۴:‏۲۲؛‏ امثال ۱۵:‏۳؛‏ عبرانیان ۴:‏⁠۱۳‏)‏ بنابراین مقصود از این فرمان که ‹بدی اعمال خویش را از نظر من دور کنید› آن است که باید از بدی دست کشید.‏ و طبعاً به معنای آن است که نباید گناهان بزرگ را پنهان کرد،‏ زیرا این عمل نیز خود گناه شمرده می‌شود.‏ امثال ۲۸:‏۱۳ هشدار می‌دهد:‏ «هر که گناه خود را بپوشاند برخوردار نخواهد شد،‏ اما هر که آن را اعتراف کند و ترک نماید رحمت خواهد یافت.‏»‏

۱۲.‏ الف)‏ چرا ‏‹آموختن نیکوکاری› اهمیت دارد؟‏ ب)‏ بویژه پیران چگونه می‌توانند رهنمودهای «انصاف را بطلبید» و «ظالمان را اصلاح کنید» را به کار گیرند؟‏

۱۲ از اعمال مثبتی که یَهُوَه در آیهٔ ۱۷ باب اول اِشَعْیا فرمان می‌دهد درس بسیار می‌توان گرفت.‏ توجه کن که در آنجا نمی‌گوید «نیکوکاری کنید» بلکه می‌گوید «نیکوکاری را بیاموزید.‏» برای آنکه دریابیم در نظر خدا چه چیز نیکوست و آن را با رغبت انجام دهیم،‏ باید کلام خدا را شخصاً مطالعه کنیم.‏ علاوه بر آن،‏ یَهُوَه نمی‌گوید که «باانصاف باشید» بلکه می‌گوید «انصاف را بطلبید.‏» حتی پیران باتجربه نیز باید برای یافتن راه عادلانهٔ حل مسائل پیچیده بدقت کلام خدا را بررسی کنند.‏ همانطور که یَهُوَه در ادامه فرمان می‌دهد،‏ مسئولیت ‹اصلاح ظالمان› با آنهاست.‏ این رهنمودها برای شبانان مسیحی امروز حائز اهمیت است چرا که می‌خواهند گله را از گزند «گرگان درنده» حفظ کنند.‏ —‏ اعمال ۲۰:‏⁠۲۸-‏۳۰‏.‏

۱۳.‏ امروزه ما چگونه می‌توانیم فرمانهای مربوط به یتیمان و بیوه‌زنان را به جا آوریم؟‏

۱۳ دو فرمان آخر آن دسته از مردم قوم خدا را در بر می‌گیرد که آسیب‌پذیرترند،‏ یعنی یتیمان و بیوه‌زنان.‏ دنیا تا آنجا که بتواند از چنین افرادی سوءاستفاده می‌کند؛‏ ولی در میان مردم خدا وضع نباید این چنین باشد.‏ پیرانِ مهربان،‏ دختران و پسران بی‌پدر جماعت را ‹ دادرسی می‌کنند› و مراقبند که در دنیا در حقشان بی‌انصافی نشود و همچنین در مقابل کسانی که بخواهند از آنها سوءاستفاده کنند یا آنها را به فساد بکشانند حامی‌شان هستند.‏ پیران از بیوه‌زنان ‹حمایت می‌نمایند› یا مطابق یکی از معانی این کلمهٔ عبری برای آنها «مبارزه می‌کنند.‏» همهٔ مسیحیان باید برای نیازمندانی که در میان ما هستند،‏ سرچشمهٔ پناه،‏ تسلّی،‏ و عدالت باشند،‏ زیرا این نیازمندان در چشم یَهُوَه ارزشمندند.‏ —‏ میکاه ۶:‏۸؛‏ یعقوب ۱:‏⁠۲۷‏.‏

۱۴.‏ چه پیام مثبتی در اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۶،‏ ۱۷ آمده است؟‏

۱۴ حقاً که یَهُوَه از طریق این نه فرمان پیامی راسخ و مثبت به ما می‌رساند!‏ گاهی اوقات کسانی که به گناه آلوده می‌شوند گمان می‌کنند که قدرت مقابله با آن را ندارند.‏ چنین برداشتی ناامیدکننده و اشتباه است.‏ یَهُوَه می‌داند و می‌خواهد ما نیز بدانیم که به کمک او هر گناهکاری می‌تواند گناه را کنار بگذارد،‏ برگردد و راه راست را در پیش گیرد.‏

درخواستی دلسوزانه و عادلانه

۱۵.‏ عبارت «بیایید تا با همدیگر امور را مرتب کنیم» چگونه گاهی سوءتعبیر شده است،‏ و معنای واقعی آن چیست؟‏

۱۵ حال یَهُوَه با لحنی گرمتر و دلسوزانه‌تر اضافه می‌کند:‏ ‏«خداوند می‌گوید بیایید تا با همدیگر ‏[‏‏«امور را مرتب نماییم،‏» د ج]‏‏.‏ اگر گناهان شما مثل ارغوان باشد مانند برف سفید خواهد شد و اگر مثل قرمز سرخ باشد،‏ مانند پشم خواهد شد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۸ ‏)‏ دعوتی که در آغاز این آیهٔ زیبا آمده اغلب سوءتعبیر شده است.‏ به عنوان مثال،‏ در کتاب «مجموعهٔ توراه و هفطارا» به این شکل نقل شده است:‏ «خدا میفرماید:‏ ‹حال بیائید با هم مذاکره کنیم.‏› » به هیچ عنوان چنین نیست!‏ به یَهُوَه به هیچ وجه نمی‌توان خرده گرفت،‏ بخصوص در مورد رفتارش با این قوم سرکش و ریاکار.‏ (‏ تثنیه ۳۲:‏⁠۴،‏۵‏)‏ منظور از این آیه،‏ یک بحث دوجانبه بین دو جناح برابر نیست،‏ بلکه مقصود محکمه‌ای است که در آن عدالت تثبیت می‌شود.‏ در اینجا گویی یَهُوَه اسرائیل را به دادگاه فرا می‌خواند.‏

۱۶،‏ ۱۷.‏ از کجا می‌دانیم که یَهُوَه مایل است حتی گناهان بزرگ را ببخشد؟‏

۱۶ چنین فراخوانی شاید به نظر هولناک بیاید،‏ اما یَهُوَه رحیم‌ترین و دلسوزترین قاضی‌ها و از لحاظ بخشندگی بی‌مانند است.‏ (‏ مزمور ۸۶:‏⁠۵‏)‏ فقط اوست که می‌تواند گناهان اسرائیل را که «مثل ارغوان» می‌باشد پاک سازد و «مانند برف سفید» نماید.‏ نه تلاشهای بشری،‏ نه کلیشه‌های مذهبی،‏ نه قربانی گذاردن‌ها،‏ و نه دعاها هیچیک نمی‌تواند لکهٔ گناه را پاک سازد.‏ فقط بخشندگی یَهُوَه قادر به شستن گناه است و بس،‏ و آن هم بر طبق شرایطی که خود تعیین می‌کند و در مقابل توبهٔ واقعی و از صمیم قلب.‏

۱۷ این حقیقت به قدری اهمیت دارد که یَهُوَه دوباره آن را تکرار می‌کند و این بار در قالبی شاعرانه می‌گوید که گناهان «قرمز سرخ» همچون پشم تازهٔ رنگ‌نشده،‏ سفید خواهند گشت.‏ یَهُوَه می‌خواهد ما بدانیم که حقیقتاً بخشندهٔ گناهان است،‏ حتی گناهان بزرگ،‏ البته تا وقتی که ببیند صادقانه توبه کرده‌ایم.‏ برای آن دسته از افرادی که نمی‌توانند این موضوع را در مورد خود باور کنند،‏ می‌توان نمونه‌هایی همچون مَنَسّی را مطرح کرد.‏ او سالهای متمادی مرتکب گناهان هولناک شد.‏ با این حال توبه کرد و بخشیده شد.‏ (‏ ۲تواریخ ۳۳:‏⁠۹-‏۱۶‏)‏ یَهُوَه می‌خواهد همهٔ ما منجمله کسانی که مرتکب گناهان سنگین شده‌اند،‏ بدانیم که هیچگاه برای ‹مرتب نمودن امور› دیر نیست.‏

۱۸.‏ یَهُوَه به قوم سرکشش چه حق انتخابی داده است؟‏

۱۸ یَهُوَه به قومش یادآوری می‌کند که حق انتخاب دارند.‏ ‏«اگر خواهش داشته،‏ اطاعت نمایید،‏ نیکویی زمین را خواهید خورد.‏ امّا اگر ابا نموده،‏ تمرّد کنید شمشیر شما را خواهد خورد زیرا که دهان خداوند چنین می‌گوید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۱۹،‏ ۲۰ ‏)‏ در اینجا یَهُوَه بر طرز رفتار قوم تأکید می‌کند و با استفاده از استعارهٔ گویای دیگری مطلب را روشن می‌سازد.‏ اهالی یهودا می‌توانند یکی از این دو را انتخاب کنند:‏ یا بخورند یا خورده شوند.‏ اگر با رضایت‌خاطر به سخنان یَهُوَه گوش فرا دهند و از او فرمانبرداری کنند،‏ نیکویی زمین را خواهند خورد.‏ اما اگر همچنان به رفتار خودسرانهٔ خود ادامه دهند به وسیلهٔ شمشیر دشمنان خورده می‌شوند!‏ نمی‌توان باور کرد که کسی شمشیر دشمنانش را به رحمت و بخشش بیکران خدا ترجیح دهد.‏ با وجود این،‏ همانطور که آیه‌های بعدی اِشَعْیا نشان می‌دهند،‏ اورشلیم چنین انتخابی می‌کند.‏

مرثیه‌ای برای شهر محبوب

۱۹،‏ ۲۰.‏ الف)‏ یَهُوَه چگونه احساسات خود را در مقابل خیانتی که به او شده ابراز می‌کند؟‏ ب)‏ از چه نظر می‌توان گفت که ‹عدالت در اورشلیم سکونت می‌داشت›؟‏

۱۹ در اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۱-‏۲۳‏،‏ می‌توان به عمق شرارت اورشلیم در آن زمان پی برد.‏ اِشَعْیا حال شعری الهام‌شده را به سبک مرثیه و نوحه آغاز می‌کند.‏ ‏«شهر امین چگونه زانیه شده است.‏ آنکه از انصاف مملّو می‌بود و عدالت در وی سکونت می‌داشت،‏ امّا حال قاتلان.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۱ ‏)‏

۲۰ اورشلیم چقدر به ابتذال کشیده شده است!‏ این شهر که زمانی همچون زنی وفادار بود حال به صورت زنی زانیه (‏ زناکار)‏ درآمده است.‏ چه تشبیه دیگری بهتر از این می‌تواند توصیفگر احساس نامطلوب ناشی از خیانت و یأسی باشد که یَهُوَه دارد؟‏ «عدالت در [این شهر] سکونت می‌داشت.‏» چه زمانی؟‏ حتی پیش از آنکه اسرائیل به وجود آید،‏ یعنی در روزگار ابراهیم،‏ این شهر سالیم نام داشت.‏ مردی که بر آن حکم می‌راند هم پادشاه بود و هم کاهن.‏ نام او مِلکیصِدِق،‏ به معنی «پادشاه عدالت» بود،‏ و بی‌تردید شایستگی این نام را داشت.‏ (‏ عبرانیان ۷:‏⁠۲؛‏ پیدایش ۱۴:‏⁠۱۸-‏۲۰‏)‏ قریب به ۱۰۰۰ سال بعد،‏ اورشلیم تحت حکمرانی داود و سلیمان به اوج عظمت خود رسید.‏ «عدالت در وی سکونت می‌داشت،‏» بویژه تا وقتی که پادشاهانش در راه یَهُوَه گام می‌نهادند و سرمشق خوبی برای مردم می‌بودند.‏ اما در روزگار اِشَعْیا،‏ از این دورانها رویایی بیش باقی نبود.‏

۲۱،‏ ۲۲.‏ منظور از دُرد و شراب مخلوط با آب چیست،‏ و چرا رهبران یهودا لایق چنین تشبیهی هستند؟‏

۲۱ ظاهراً مشکل اصلی،‏ رهبران قوم هستند.‏ اِشَعْیا در ادامهٔ نوحه‌اش می‌گوید:‏ ‏«نقرهٔ تو به دُرد مبدّل شده،‏ و شراب تو از آب ممزوج گشته است.‏ سروران تو متمرّد شده و رفیق دزدان گردیده،‏ هر یک از ایشان رشوه را دوست می‌دارند و در پی هدایا می‌روند.‏ یتیمان را دادرسی نمی‌نمایند و دعوی بیوه‌زنان نزد ایشان نمی‌رسد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۲،‏ ۲۳ ‏)‏ دو تشبیه زنده که به دنبال یکدیگر آمده‌اند ذهن خواننده را برای موضوع بعدی آماده می‌سازند.‏ آهنگر در کورهٔ خود دُرد یا ناخالصی نقرهٔ مذاب را می‌گیرد و بیرون می‌ریزد.‏ سروران و داوران اسرائیل مثل این ناخالصی هستند نه مثل نقره،‏ از اینرو باید دور ریخته شوند.‏ آنها درست مثل شرابی که آب در آن ریخته باشند بی‌ارزش و بی‌مزه هستند.‏ چنین نوشیدنیی را باید دور ریخت!‏

۲۲ آیهٔ ۲۳ نشان می‌دهد که چرا این رهبران سزاوار چنین توصیفی هستند.‏ شریعت موسی به قوم خدا منزلت بخشید،‏ و آنان را از ملتهای دیگر متمایز ساخت.‏ فرمان حمایت از یتیمان و بیوه‌زنان یکی از این موارد تمایز است.‏ (‏ خروج ۲۲:‏⁠۲۲-‏۲۴‏)‏ ولی در روزگار اِشَعْیا برای پسر بی‌پدر دادرسی وجود ندارد.‏ و بیوه‌زنان حتی کسی را نمی‌یابند که به دردشان گوش دهد،‏ چه رسد به آنکه به حمایت از آنها برخیزد.‏ این داوران و رهبران سرگرم رسیدگی به منافع خود هستند،‏ از جمله رشوه‌خواری،‏ جمع‌آوری هدایا،‏ و همدستی با دزدان و حمایت از مجرمان در حالی که اجازه می‌دهند قربانیان آنها مورد آزار و اذیت قرار گیرند.‏ از همه بدتر آن است که «متمرّد» بوده،‏ دست از خطاکاری برنمی‌دارند.‏ چه وضعیت تأسف‌انگیزی!‏

یَهُوَه قومش را تصفیه می‌کند

۲۳.‏ یَهُوَه چگونه احساساتش را در مورد دشمنانش ابراز می‌کند؟‏

۲۳ یَهُوَه چنین سوءاستفاده از قدرت را تا ابد تحمل نمی‌کند.‏ اِشَعْیا در ادامه می‌گوید:‏ ‏«بنابراین،‏ خداوند یَهُوَه صبایوت،‏ قدیر اسرائیل می‌گوید هان من از خصمان خود استراحت خواهم یافت و از دشمنان خویش انتقام خواهم کشید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۴ ‏)‏ سه لقبی که در اینجا به یَهُوَه داده شده است،‏ تأکیدی است بر خداوندیِ بحق و قدرت عظیم او.‏ لفظ «هان» به احتمال زیاد نمودار آن است که ترحم یَهُوَه حال با عزم وی در به اجرا گذاردن خشمش توأم می‌شود.‏ خشمی که بی‌دلیل نیست.‏

۲۴.‏ یَهُوَه به چه روندی می‌خواهد قومش را تصفیه کند؟‏

۲۴ قوم خود یَهُوَه دشمنان وی گردیده‌اند.‏ آنان کاملاً سزاوار انتقام الهی هستند.‏ یَهُوَه از آنها «استراحت» خواهد یافت،‏ یا به عبارت دیگر از دست آنان راحتی خواهد یافت.‏ آیا این امر به معنی نابودی کامل و دائمی قومی است که نام او را بر خود دارد؟‏ خیر،‏ چرا که یَهُوَه در ادامه می‌گوید:‏ ‏«و دست خود را بر تو برگردانیده،‏ دُرْد تو را بالکلّ پاک خواهم کرد،‏ و تمامی ریمت را دور خواهم ساخت.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۵ ‏)‏ یَهُوَه در اینجا از روند تصفیه به عنوان تشبیه استفاده می‌کند.‏ در روزگار باستان فرد قالگر یا تصفیه‌کننده غالباً برای کمک به عمل جداسازی ریم (‏ ناخالصی)‏ از فلز باارزش،‏ از قلیا استفاده می‌کرد.‏ یَهُوَه،‏ نیز که قوم خود را کاملاً شریر نمی‌شمارد به همین شکل آنها را ‹به انصاف تأدیب خواهد نمود.‏› او فقط ‹ریم› یا مواد زائد را خارج خواهد ساخت.‏ به عبارت دیگر افراد خودسر و نامطلوبی را که از تعلیم گرفتن و اطاعت کردن امتناع می‌ورزند از میان بر خواهد داشت.‏ * (‏ اِرْمیا ۴۶:‏۲۸‏)‏ اِشَعْیا با نگارش این سخنان افتخار یافت که تاریخ را پیش از وقوع آن به قلم آورد.‏

۲۵.‏ الف)‏ یَهُوَه چگونه در سال ۶۰۷ ق.‏د.‏م.‏ قومش را تصفیه کرد؟‏ ب)‏ یَهُوَه در دوران ما چه وقت قومش را تصفیه کرد؟‏

۲۵ یَهُوَه با از میان برداشتن ریم (‏ مواد زائد)‏ که مظهر رهبران و افراد سرکش دیگر بود،‏ حقیقتاً قومش را تصفیه کرد.‏ در سال ۶۰۷ ق.‏د.‏م.‏،‏ مدتها پس از روزگار اِشَعْیا،‏ اورشلیم نابود گشت و اهالی‌اش برای یک تبعید ۷۰ ساله به بابل برده شدند.‏ این واقعه از بعضی جهات نظیر عملی بود که خدا مدتها بعد به انجام رساند.‏ نبوتی که در مَلاکی ۳:‏⁠۱-‏۵ آمده است،‏ و مدتها پس از تبعید یهودیان به بابل نگاشته شده است،‏ نشان می‌دهد که خدا مجدداً قومش را تصفیه خواهد کرد.‏ نبوت مذکور مربوط به زمانی است که یَهُوَه خدا به همراهی «رسول عهد» یعنی عیسی مسیح پا به معبد روحانی خود می‌گذارد.‏ این رویداد با توجه به شواهد موجود در پایان جنگ جهانی اول رخ داد.‏ یَهُوَه همهٔ کسانی را که ادعای مسیحیت می‌کردند بررسی کرد و مسیحیان حقیقی را از مسیحیان کاذب جدا ساخت.‏ نتیجهٔ این بررسی چه بود؟‏

۲۶-‏۲۸.‏ الف)‏ تحقق نخستین اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۶ چگونه بود؟‏ ب)‏ این نبوت چگونه در دوران ما به تحقق پیوسته است؟‏ پ)‏ این نبوت چگونه می‌تواند امروزه برای پیران مفید باشد؟‏

۲۶ یَهُوَه پاسخ می‌دهد:‏ ‏«داوران تو را مثل اوّل و مشیران تو را مثل ابتدا خواهم برگردانید و بعد از آن،‏ به شهر عدالت و قریهٔ امین مسمّیٰ خواهی شد.‏ صهیون به انصاف فدیه داده خواهد شد و انابت‌کنندگانش به عدالت.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۶،‏ ۲۷ ‏)‏ اورشلیم باستانی تحقق نخستین این نبوت را به خود می‌بیند.‏ پس از آنکه در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ تبعیدشدگان به شهر محبوب خود بازگشتند،‏ دوباره داوران و مشیران امین همچون روزگار گذشته به روی کار آمدند.‏ حَجِّی نبی و زَکَرِیّای نبی،‏ یَهُوشَع کاهن،‏ عَزْرای کاتب،‏ زَرُبّابِل والی،‏ همگی باقیماندگان وفاداری را که از تبعید بازمی‌گشتند به طریقهای خدا راهنمایی کردند.‏ با وجود این،‏ نبوت مذکور در قرن بیستم به نحو پراهمیت‌تری تحقق یافت.‏

۲۷ در سال ۱۹۱۹،‏ قوم نوین یَهُوَه از دوران آزمایش سرافراز بیرون آمد.‏ این قوم از لحاظ روحانی از چنگ بابل عظیم،‏ یعنی امپراتوری جهانی دین کاذب،‏ رها گشته بود.‏ تفاوت بین باقیماندهٔ مسح‌شدگان وفادار و روحانیان مرتد جهان مسیحیت مشخص‌تر شده بود.‏ خدا قومش را دوباره برکت داد و ‹برای آنها داوران و مشیرانی› قرار داد،‏ که همان مردان وفاداری هستند که قوم خدا را بر طبق کلامش و نه بر طبق سنتهای بشری پند می‌دهند.‏ امروزه در میان «گلهٔ کوچک» که در حال کاهش است و میلیونها نفر «گوسفندان دیگر» که تعدادشان رو به فزونی است،‏ هزاران نفر از چنین مردانی وجود دارند.‏ —‏ لوقا ۱۲:‏۳۲؛‏ یوحنّا ۱۰:‏۱۶؛‏ اِشَعْیا ۳۲:‏⁠۱،‏ ۲؛‏ ۶۰:‏۱۷؛‏ ۶۱:‏⁠۳،‏ ۴‏.‏

۲۸ پیران می‌دانند که گاهی به منظور پاک نگاه داشتن جماعت از لحاظ اخلاقی و روحانی و برای اصلاح خطاکاران،‏ باید به صورت ‹ داور› عمل کنند.‏ مقصود اصلی این مردان انجام کارها به روش خدایی و تقلید از عدالت رحیمانه و متعادل خدا می‌باشد.‏ ولی در اغلب موارد در حکم ‹مشیر› هستند.‏ البته چنین مشیرانی هیچ وجه تشابهی با سروران یا حاکمان مستبد ندارند،‏ بلکه تمام تلاش خود را می‌کنند تا «بر قسمت‌های خود [یعنی آنانی که از خدا به میراث برده‌اند] خداوندی نکنند.‏› —‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۳‏.‏

۲۹،‏ ۳۰.‏ الف)‏ یَهُوَه چه حکمی در مورد کسانی که نخواهند از این روند تصفیه بهره‌مند شوند صادر کرده است؟‏ ب)‏ افراد قوم از چه نظر از درختان و باغهای خود «خجل» می‌شوند؟‏

۲۹ در مورد ‹دُردی› که در نبوت اِشَعْیا به آن اشاره شده است چه می‌توان گفت؟‏ چه بر سر کسانی خواهد آمد که نخواهند از روند تصفیهٔ خدا بهره‌مند شوند؟‏ اِشَعْیا در ادامه می‌افزاید:‏ ‏«و هلاکت عاصیان و گناهکاران با هم خواهد شد و آنانی که خداوند را ترک نمایند،‏ نابود خواهند گردید.‏ زیرا ایشان از درختان بلوطی که شما خواسته بودید خجل خواهند شد و از باغاتی که شما برگزیده بودید رسوا خواهند گردید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۲۸،‏ ۲۹ ‏)‏ کسانی که بر ضد یَهُوَه شوریده و گناه می‌کنند،‏ و به پیامهای هشداردهندهٔ او آنقدر بی‌اعتنایی می‌کنند تا اینکه دیگر کار از کار می‌گذرد،‏ بی‌تردید به «هلاکت» رسیده و ‹نابود می‌گردند.‏› این رویداد در ۶۰۷ ق.‏د.‏م.‏ به وقوع می‌پیوندد.‏ اما منظور از درختها و باغها چیست؟‏

۳۰ اهالی یهودا دچار بت‌پرستی مزمن هستند و غالباً درختها،‏ باغها و بیشه‌ها در مراسم مبتذل آنها نقش مهمی ایفا می‌کنند.‏ برای مثال،‏ پرستشگران بَعْل و همسرش،‏ عَشْتُورَت،‏ معتقدند که در فصل خشک،‏ این دو خدا می‌میرند و مدفون می‌شوند.‏ این بت‌پرستان برای آنکه آنها را بیدار کرده و به جفتگیری وادارند تا باروری را به سرزمینشان باز آورند،‏ زیر درختان «مقدس» بیشه‌ها یا باغها گرد می‌آیند و دست به اعمال زشت جنسی می‌زنند.‏ هنگامی که باران و باروری به سرزمین بازمی‌گردد،‏ افتخار آن نصیب این خدایان کاذب می‌شود؛‏ و اعتقادشان را به خرافات استوارتر می‌سازد.‏ ولی وقتی یَهُوَه بت‌پرستان سرکش را نابود می‌سازد،‏ هیچیک از بتها به حمایت از آنها برنمی‌آید.‏ این مردمان سرکش از این درختها و باغهای ناتوان «خجل» می‌شوند.‏

۳۱.‏ بت‌پرستان با چه چیزی روبرو می‌شوند که از خجالت بدتر است؟‏

۳۱ بت‌پرستان یهودا با چیزی بدتر از خجالت روبرو می‌شوند.‏ یَهُوَه حال مَثَل خود را برگردانده،‏ خود بت‌پرستان را به درخت تشبیه می‌کند.‏ ‏«شما مثل بلوطی که برگش پژمرده و مانند باغی که آب نداشته باشد خواهید شد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۳۰ ‏)‏ این مَثَل با شرایط اقلیمی گرم و خشک خاورمیانه همخوان است،‏ چرا که هیچ درخت و باغی در چنین آب و هوایی بدون آب فراوان دوام نمی‌آورد.‏ گیاهان خشک براحتی طعمهٔ آتش می‌شوند.‏ از اینرو مثلی که در آیهٔ ۳۱ آمده است بجاست.‏

۳۲.‏ الف)‏ ‹مرد زورآوری› که در آیهٔ ۳۱ به او اشاره می‌شود کیست؟‏ ب)‏ او از چه نظر شبیه ‹پُرزه› خواهد بود و چه ‹شعله‌ای› او را به آتش خواهد کشید،‏ و نتیجه چه خواهد بود؟‏

۳۲ ‏«مرد زورآور پُرزهٔ کتان و عملش شعله خواهد شد و هر دوی آنها با هم سوخته خواهند گردید و خاموش‌کننده‌ای نخواهد بود.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۳۱ ‏)‏ این «مرد زورآور» کیست؟‏ کلمهٔ عبرانیی که در اینجا آمده مفاهیم قدرت و ثروت را در بر دارد.‏ این کلمه به احتمال زیاد نمودار پیروان ثروتمند و متکی به خودِ خدایان کاذب است.‏ در روزگار اِشَعْیا نیز همچون روزگار ما،‏ افراد فراوانی هستند که یَهُوَه و پرستش پاک او را نمی‌پذیرند و برخی از آنها در ظاهر موفق هستند.‏ اما یَهُوَه هشدار می‌دهد که چنین افرادی مانند «پُرزهٔ کتان،‏» یعنی الیاف زبر کتان هستند که از فرط سستی و خشکی،‏ همینکه گویی بوی آتش به آنها می‌خورد از هم گسیخته می‌شوند.‏ (‏ داوران ۱۶:‏⁠۸،‏ ۹‏)‏ حاصل عمل بت‌پرست —‏ چه خدایان کاذب،‏ چه مال و ثروت و یا هر چیز دیگری را که به غیراز یَهُوَه بپرستد —‏  همچون جرقه‌ایست که به «شعله» مبدل خواهد شد.‏ شعله و پُرزه یا پُرز کتان هر دو در آتشی که هیچ کس قادر به فرو نشاندن آن نیست از بین خواهند رفت.‏ هیچ قدرتی در عالم توانایی باطل ساختن احکام کامل یَهُوَه را ندارد.‏

۳۳.‏ الف)‏ چگونه هشدارهای خدا در مورد داوری آینده نیز گویای رحمت اوست؟‏ ب)‏ یَهُوَه چه فرصتی به انسانها داده است،‏ و این امر چه تأثیری بر فرد فرد ما دارد؟‏

۳۳ آیا این پیام نهایی با پیام رحمت و بخشش آیهٔ ۱۸ هماهنگی دارد؟‏ البته!‏ یَهُوَه به دلیل رحمتش چنین هشدارهایی را توسط خادمانش نگاشته و در اختیار انسانها قرار می‌دهد.‏ چون «نمی‌خواهد که کسی هلاک گردد بلکه همه به توبه گرایند.‏» (‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۹‏)‏ فرد فرد مسیحیان حقیقی امروز مفتخرند که پیامهای هشداردهندهٔ خدا را به انسانها اعلام کنند تا توبه‌کنندگان از بخشش لایزال او و زندگی جاودانی بهره‌مند شوند.‏ واقعاً که نشانهٔ مهربانی یَهُوَه است که به بشر فرصت می‌دهد تا پیش از آنکه دیر شود با او ‹امور را مرتب نمایند›!‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 2 بنا بر روایات باستانی یهودی،‏ به دستور مَنَسّی،‏ پادشاه شریر،‏ اِشَعْیا را با اره تکه‌تکه کردند.‏ (‏ با عبرانیان ۱۱:‏۳۷ مقایسه شود.‏)‏ در کتابی آمده است که برای معدوم ساختن اِشَعْیا به این شکل،‏ یک نبی کاذب او را چنین متهم کرد:‏ «او اورشلیم را سُدُوم و شاهزادگان یهودا و اورشلیم را همچون اهالی غَمورَه خوانده است.‏»‏

^ بند 5 واژهٔ عبرانیی که «قدرت غیرعادی» ترجمه شده است را می‌توان به صورت «آنچه مضر است،‏» «آنچه غیرعادی است» و «نادرست،‏» نیز برگرداند.‏ به نقل از «فرهنگ الهیات عهد عتیق» (‏ انگل‍.‏)‏ انبیای عبرانی از این کلمه برای محکوم کردن «شرارتی که در اثر سوءاستفاده از قدرت پدید می‌آید» استفاده می‌کردند.‏

^ بند 24 عبارت «دست خود را بر تو برگردانیده» به معنای آن است که یَهُوَه دست از حمایت از قومش برداشته و در عوض آنها را تنبیه خواهد کرد.‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏