مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

پاداش ایمان یک پادشاه

پاداش ایمان یک پادشاه

فصل ۲۹

پاداش ایمان یک پادشاه

اِشَعْیا ۳۶:‏⁠۱–‏۳۹:‏۸

۱،‏ ۲.‏ حِزْقیّا در حکمرانی،‏ برتری خود را چگونه بر آحاز ثابت کرد؟‏

حِزْقیّا در سن بیست و پنج سالگی بر تخت پادشاهی یهودا نشست.‏ او چگونه حکمرانی بود؟‏ آیا در جای پای پدرش،‏ آحازِ پادشاه،‏ گام نهاد و تابعانش را به پرستش خدایان کاذب ترغیب نمود؟‏ یا اینکه همانند نیای خود،‏ داودِ پادشاه،‏ قوم را به سوی پرستش یَهُوَه راهنمایی کرد؟‏ —‏ ۲پادشاهان ۱۶:‏۲‏.‏

۲ اندکی پس از آنکه حِزْقیّا بر تخت نشست،‏ مشخص شد که مایل است «آنچه در نظر خداوند پسند بود،‏ .‏ .‏ .‏ به عمل آورد.‏» (‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏⁠۲،‏ ۳‏)‏ این پادشاه در سال اول حکومت خود فرمان ترمیم معبد یَهُوَه و برقراری مجدد خدمات معبد را صادر نمود.‏ (‏ ۲تواریخ ۲۹:‏⁠۳،‏ ۷،‏ ۱۱‏)‏ پس از آن جشن فِصَح مفصلی برپا داشت و همهٔ قوم منجمله ده سِبط شمالی اسرائیل را بدان دعوت کرد.‏ براستی که آن عید عیدی فراموش‌نشدنی بود زیرا از روزگار سلیمانِ پادشاه تا بدان روز نظیرش دیده نشده بود.‏ —‏ ۲تواریخ ۳۰:‏⁠۱،‏ ۲۵،‏ ۲۶‏.‏

۳.‏ الف)‏ آن دسته از اهالی اسرائیل و یهودا که در جشن فِصَح برپا شده توسط حِزْقیّا شرکت کردند،‏ دست به چه کاری زدند؟‏ ب)‏ مسیحیان امروز از عمل قاطع شرکت‌کنندگان در آن جشن فِصَح چه درسی می‌گیرند؟‏

۳ در پایان جشن فِصَح،‏ شرکت‌کنندگان تحت تأثیر فضای آن جشن،‏ تمثالها را شکستند و اَشَیریم را قطع نمودند و مکانهای بلند و مذبحهای خدایان کاذبشان را منهدم ساختند،‏ سپس در حالی که مصمم به خدمتگذاری به خدای حقیقی بودند راهی شهرهای خویش گشتند.‏ (‏ ۲تواریخ ۳۱:‏۱‏)‏ براستی که تغییر شگرفی در گرایشهای مذهبی آنان پدید آمده بود!‏ مسیحیان حقیقی امروز می‌توانند از آن رویداد درس بگیرند و از اهمیت ‹با هم آمدن در جماعت غافل نشوند.‏› چنین گردهماییهایی،‏ چه در جماعتهای محلی چه در مقیاس بزرگتر،‏ در مجمع‌ها و کنگره‌ها حیاتی و ضروری می‌باشند زیرا حضور روح خدا و برادران،‏ مسیحیان را تشویق می‌کند تا ‹به محبت و اعمال نیکو ترغیب نمایند.‏› —‏ عبرانیان ۱۰:‏۲۳-‏۲۵‏.‏

ایمان تحت آزمایش

۴،‏ ۵.‏ الف)‏ حِزْقیّا استقلال خود را از آشور چگونه نشان می‌دهد؟‏ ب)‏ سَنْخاریب دست به چه اقدام نظامیی علیه یهودا می‌زند،‏ و حِزْقیّا برای جلوگیری از حملهٔ آنی به اورشلیم چه می‌کند؟‏ پ)‏ حِزْقیّا در مقابل تهاجم آشوریان چه اقداماتی برای دفاع از اورشلیم انجام می‌دهد؟‏

۴ مشکلات عظیمی در انتظار اورشلیم است.‏ حِزْقیّا پیمانی را که پدر بی‌ایمانش آحاز با آشوریان منعقد ساخته بود فسخ کرده و حتی فلسطیان یعنی متفقین آشور را زیر سلطهٔ خویش گرفته است.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏⁠۷،‏ ۸‏)‏ این رویدادها خشم پادشاه آشور را برانگیخته است.‏ از اینرو در کتاب مقدس می‌خوانیم:‏ ‏«در سال چهاردهم حِزْقیّا پادشاه واقع شد که ‏[‏سَنْخاریب ‏] پادشاه آشور بر تمامی شهرهای حصاردار یهودا برآمده،‏ آنها را تسخیر نمود.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۱ ‏)‏ حِزْقیّا احتمالاً به امید آنکه از حملهٔ آنی لشکریان بی‌رحم آشور به اورشلیم جلوگیری کند،‏ موافقت می‌کند تا به سَنْخاریب خراج هنگفتی بالغ بر سیصد وزنهٔ نقره و سی وزنهٔ طلا بپردازد.‏ * —‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏۱۴‏.‏

۵ از آنجایی که در خزانهٔ سلطنتی طلا و نقرهٔ کافی برای پرداخت این خراج وجود ندارد،‏ حِزْقیّا مابقی این مبلغ را با استفاده از فلزات ارزشمند معبد فراهم می‌کند.‏ علاوه بر آن درهای معبد را که با طلا پوشانیده شده‌اند پایین می‌کشد و برای سَنْخاریب می‌فرستد.‏ بدین ترتیب آشوریان برای مدتی قانع می‌شوند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ اما ظاهراً،‏ حِزْقیّا درمی‌یابد که آنها بزودی دوباره به اورشلیم حمله‌ور خواهند شد.‏ از این جهت،‏ دست به یکسری اقدامات مقدماتی می‌زند.‏ قوم منابعی را که ممکن است به آشوریان مهاجم آب برساند می‌بندند.‏ علاوه بر آن حِزْقیّا استحکامات اورشلیم را ترمیم می‌کند و زرادخانه‌ای از ‹اسلحه و سپرهای بسیار› می‌سازد.‏ —‏ ۲تواریخ ۳۲:‏⁠۴،‏ ۵‏.‏

۶.‏ حِزْقیّا به چه کسی توکل می‌کند؟‏

۶ با این همه،‏ حِزْقیّا به ترفندهای زیرکانه یا استحکامات جنگی توسل نمی‌جوید بلکه به یَهُوَه صبایوت توکل می‌کند و به سرداران جنگی خود چنین تذکر می‌دهد:‏ «دلیر و قوی باشید!‏ و از پادشاه آشور و تمامی جمعیتی که با وی هستند،‏ ترسان و هراسان مشوید!‏ زیرا آنکه با ماست از آنکه با وی است قوی‌تر می‌باشد.‏ با او بازوی بشری است و با ما یَهُوَه خدای ما است تا ما را نصرت دهد و در جنگهای ما جنگ کند.‏» قوم با رغبت ‹بر سخنان حِزْقیّا پادشاه یهودا اعتماد می‌نمایند.‏› (‏ ۲تواریخ ۳۲:‏⁠۷،‏ ۸‏)‏ حال وقایع هیجان‌انگیزی را که در بابهای سی و شش تا سی و نه نبوت اِشَعْیا آمده‌اند مرور کرده،‏ در ذهن تجسم می‌کنیم.‏

دعوی رَبْشاقی

۷.‏ رَبْشاقی کیست و به چه منظور به اورشلیم گسیل داشته شده است؟‏

۷ سَنْخاریب،‏ رَبْشاقی (‏ یک عنوان نظامی است نه اسم شخص)‏ را به همراه دو تن از صاحب‌منصبان خویش به اورشلیم گسیل می‌دارد تا شهر را به تسلیم دعوت کند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏۱۷‏)‏ این افراد با سه نمایندهٔ حِزْقیّا،‏ یعنی اِلْیاقیم که ناظر خانه است و شِبنای کاتب و یوآخ بن آساف وقایع‌نگار،‏ بیرون دیوار شهر ملاقات می‌کنند.‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۳۶:‏⁠۲،‏ ۳‏.‏

۸.‏ رَبْشاقی چگونه سعی می‌کند مقاومت اورشلیم را در هم بشکند؟‏

۸ هدف رَبْشاقی روشن است،‏ او می‌خواهد اورشلیم را وادار کند تا بدون نبرد تسلیم شود.‏ از اینرو به زبان عبرانی فریاد برمی‌آورد:‏ ‏«این اعتماد شما که بر آن توکّل می‌نمایید چیست؟‏ .‏ .‏ .‏ کیست که بر او توکّل نموده‌ای که به من عاصی شده‌ای؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏⁠۴،‏ ۵ ‏)‏ سپس یهودیان وحشت‌زده را ریشخند کرده،‏ به آنها یادآوری می‌کند که در انزوای کامل به سر می‌برند.‏ یهودیان به چه کسی می‌توانند روی آورند؟‏ آیا می‌توانند بر آن ‏«نی خرد شده» یعنی مصر اتکا کنند؟‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۶ ‏)‏ مصر در آن وقت حقیقتاً به نی خرد شده می‌ماند؛‏ این کشور که زمانی قدرت جهانی بود موقتاً زیر سلطهٔ اتیوپی (‏ حَبَش)‏ درآمده است و فرعون فعلی آن به نام تِرْهاقْه مصری نیست بلکه اهل اتیوپی است.‏ خود این شخص بزودی مغلوب آشور خواهد شد.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۹:‏⁠۸،‏ ۹‏)‏ مصر حتی نمی‌تواند خود را نجات بخشد چه رسد به آنکه به یاری یهودا بیاید.‏

۹.‏ چه عاملی ظاهراً سبب می‌شود که رَبْشاقی تصور کند که یَهُوَه قومش را تنها گذارده است،‏ ولی واقعیت امر چیست؟‏

۹ رَبْشاقی حال استدلال می‌کند که یَهُوَه برای قومش نخواهد جنگید زیرا از آنها ناخشنود است و می‌گوید:‏ ‏«اگر مرا گویی که بر یَهُوَه خدای خود توکّل داریم آیا او آن نیست که حِزْقیّا مکان‌های بلند و مذبح‌های او را برداشته است؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۷ ‏)‏ بدیهی است که یهودیان با ویران ساختن مکانهای بلند و مذبح‌ها در آن سرزمین نه تنها به یَهُوَه پشت نکرده‌اند بلکه در واقع به سوی او بازگشته‌اند.‏

۱۰.‏ چرا تعداد مدافعان یهودا فرقی در نتیجهٔ امر ندارد؟‏

۱۰ سپس رَبْشاقی ضعف نظامی یهودیان را به آنها خاطرنشان می‌سازد و با تکبر آنان را به مبارزه طلبیده می‌گوید:‏ ‏«من دو هزار اسب به تو می‌دهم اگر از جانب خود سواران بر آنها توانی گذاشت.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۸ ‏)‏ ولی آیا اصلاً اهمیتی دارد که تعداد سواران تعلیم‌یافتهٔ یهودا زیاد است یا کم؟‏ خیر،‏ زیرا نیروی برتر نظامی نیست که یهودا را نجات خواهد بخشید،‏ بلکه همانطور که در امثال ۲۱:‏۳۱ آمده است:‏ «اسب برای روز جنگ مهیّا است،‏ اما نصرت از جانب خداوند است.‏» رَبْشاقی در ادامه ادعا می‌کند که یَهُوَه به آشوریان برکت خواهد داد نه به یهودیان.‏ در غیر اینصورت چطور ممکن است که آشوریان بتوانند تا این حد در قلمرو یهودا رسوخ کنند.‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۹،‏ ۱۰‏.‏

۱۱،‏ ۱۲.‏ الف)‏ چرا رَبْشاقی اصرار دارد که به «زبان یهود» سخن بگوید،‏ و چگونه تلاش می‌کند شنوندگان یهودی خود را اغوا کند؟‏ ب)‏ تأثیر احتمالی سخنان رَبْشاقی بر یهودیان چیست؟‏

۱۱ نمایندگان حِزْقیّا نگران تأثیر استدلال رَبْشاقی بر مردانی هستند که می‌توانند صدای گفتگوی آنان را از بالای دیوار شهر بشنوند.‏ بنابراین از او درخواست می‌کنند:‏ ‏«تمنّا اینکه با بندگانت به زبان اَرامی گفتگو نمایی زیرا آن را می‌فهمیم و با ما به زبان یهود در گوش مردمی که بر حصارند گفتگو منمای.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۱۱ ‏)‏ اما رَبْشاقی به هیچ وجه مایل نیست به زبان اَرامی سخن بگوید،‏ زیرا قصد دارد نطفهٔ تردید و ترس را در دل یهودیان بنشاند و بدین ترتیب آنان را وادار به تسلیم کرده،‏ اورشلیم را بدون نبرد فتح کند!‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۱۲ ‏)‏ بدین جهت دوباره به «زبان یهود» سخن آغاز کرده،‏ به اهالی اورشلیم هشدار می‌دهد:‏ ‏«حِزْقیّا شما را فریب ندهد زیرا که شما را نمی‌تواند رهانید.‏» سپس سعی می‌کند با توصیف زندگی یهودیان در زیر سایهٔ حکومت آشور آنان را اغوا کند:‏ ‏«با من صلح کنید و نزد من بیرون آیید تا هر کس از مو خود و هر کس از انجیر خود بخورد و هر کس از آب چشمهٔ خود بنوشد.‏ تا بیایم و شما را به زمین مانند زمین خودتان بیاورم یعنی به زمین غلّه و شیره و زمین نان و تاکستانها.‏» —‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۱۳-‏۱۷‏.‏

۱۲ امسال یهودیان محصولی درو نخواهند کرد،‏ زیرا تهاجم آشور مانع از کشت و زرع شده است.‏ از اینرو تصور چشیدن انگورهای آبدار و نوشیدن آب گوارا طبعاً برای مردانی که بر روی دیوار شهر به این گفتگو گوش می‌دهند فریبنده است.‏ اما رَبْشاقی به این اکتفا نکرده،‏ به تضعیف روحیهٔ یهودیان ادامه می‌دهد.‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ برغم استدلالهای رَبْشاقی،‏ چرا آنچه بر سامره رفته است در مورد یهودا صدق نمی‌کند؟‏

۱۳ رَبْشاقی سپس از انبار مباحثاتش حربهٔ دیگری بیرون کشیده یهودیان را از باور کردن این سخنان حِزْقیّا که ‏«یَهُوَه البتّه ما را خواهد رهانید» برحذر می‌دارد.‏ او به یهودیان خاطرنشان می‌سازد که خدایان سامره نتوانستند ده سِبط شمالی را از مغلوب شدن به دست آشوریان نجات بخشند.‏ آیا خدایان ملتهای مغلوب دیگر توانستند چنین کنند؟‏ رَبْشاقی می‌پرسد:‏ ‏«خدایان حمات و ارفاد کجایند و خدایان سفروایم کجا و آیا سامره را از دست من رهانیده‌اند؟‏» —‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۱۸-‏۲۰‏.‏

۱۴ البته رَبْشاقی که خود پرستشگر خدایان کاذب است،‏ نمی‌تواند درک کند که بین سامِرهٔ مرتد و اورشلیمِ زیر حکمرانی حِزْقیّا فرق عظیمی وجود دارد.‏ خدایان کاذب سامره هرگز قادر نبودند پادشاهی اسباط دهگانه را نجات بخشند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۷:‏⁠۷،‏ ۱۷،‏ ۱۸‏)‏ اما اورشلیم تحت حکمرانی حِزْقیّا از پرستش خدایان کاذب دست کشیده،‏ کمر خدمت به یَهُوَه بسته است.‏ با وجود این،‏ گروه سه نفریِ نمایندگان یهودا سعی نمی‌کنند موضوع را برای رَبْشاقی توضیح دهند.‏ ‏«ایشان سکوت نموده،‏ به او هیچ جواب ندادند زیرا که پادشاه امر فرموده و گفته بود که او را جواب ندهید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۲۱ ‏)‏ اِلْیاقیم و شِبنا و یوآخ نزد حِزْقیّا بازگشته و گزارشی رسمی از سخنان رَبْشاقی به او می‌دهند.‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۳۶:‏۲۲‏.‏

تصمیم‌گیری حِزْقیّا

۱۵.‏ الف)‏ حِزْقیّا حال باید چه تصمیمی بگیرد؟‏ ب)‏ یَهُوَه به قومش چگونه اطمینان‌خاطر می‌دهد؟‏

۱۵ حال تصمیم با حِزْقیّای پادشاه است.‏ آیا اورشلیم باید تسلیم آشوریان شود یا به نیروهای مصر بپیوندد و یا اینکه موضع خود را حفظ کند و بجنگد؟‏ حِزْقیّا شدیداً تحت فشار است.‏ او پس از آنکه اِلْیاقیم و شِبنا را به همراه کاهنان پیر نزد اِشَعْیای نبی می‌فرستد تا خواست یَهُوَه را از او بپرسند،‏ خود به معبد یَهُوَه می‌رود.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏⁠۱،‏ ۲ ‏)‏ فرستادگان پادشاه،‏ پلاس بر تن،‏ نزد اِشَعْیا آمده می‌گویند:‏ ‏«امروز روز تنگی و تأدیب و اهانت است .‏ .‏ .‏ شاید یَهُوَه خدایت سخنان رَبْشاقی را که آقایش پادشاه آشور او را برای اهانت نمودن خدای حیّ فرستاده است بشنود و سخنانی را که یَهُوَه خدایت شنیده است توبیخ نماید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏⁠۳-‏۵ ‏)‏ آری،‏ آشوریان در مقابل خدای حیّ قد علم کرده‌اند!‏ آیا یَهُوَه به سخنان تمسخرآمیز آنها توجهی نشان خواهد داد؟‏ یَهُوَه از زبان اِشَعْیا به یهودیان چنین اطمینان‌خاطر می‌دهد:‏ ‏«از سخنانی که شنیدی که بندگان پادشاه آشور مرا بدانها کفر گفته‌اند مترس.‏ همانا روحی بر او می‌فرستم که خبری شنیده،‏ به ولایت خود خواهد برگشت و او را در ولایت خودش به شمشیر هلاک خواهم ساخت.‏» —‏ اِشَعْیا ۳۷:‏⁠۶،‏ ۷‏.‏

۱۶.‏ سَنْخاریب چه نامه‌هایی می‌فرستد؟‏

۱۶ در این فاصله،‏ رَبْشاقی نزد سَنْخاریب پادشاه که در لِبْنَه مشغول نبرد است فرا خوانده می‌شود.‏ سَنْخاریب تنبیه اورشلیم را به بعد موکول کرده است.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۸ ‏)‏ با وجود عزیمت رَبْشاقی باری از دوش حِزْقیّا برداشته نمی‌شود.‏ سَنْخاریب در نامه‌های تهدیدآمیز خود وضعیت اورشلیم را در صورت رد پیشنهادِ تسلیم توصیف کرده می‌نویسد:‏ ‏«تو شنیده‌ای که پادشاهان آشور با همهٔ ولایتها چه کرده و چگونه آنها را بالکلّ هلاک ساخته‌اند و آیا تو رهایی خواهی یافت؟‏ و آیا خدایان امّت‌هایی که پدران من آنها را هلاک ساختند .‏ .‏ .‏ ایشان را نجات دادند.‏ پادشاه حمات کجا است و پادشاه ارفاد و پادشاه شهر سفروایم و هینع و عوّا؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏⁠۹-‏۱۳ ‏)‏ آشوریان در اصل می‌گویند که مقاومت بی‌فایده است و فقط عرصه را بر یهودیان تنگتر خواهد ساخت!‏

۱۷،‏ ۱۸.‏ الف)‏ انگیزهٔ حِزْقیّا از اینکه از یَهُوَه تقاضای حمایت می‌کند چیست؟‏ ب)‏ یَهُوَه از طریق اِشَعْیا چه پاسخی به آشوریان می‌دهد؟‏

۱۷ حِزْقیّا که می‌داند تصمیمش ممکن است عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد،‏ به معبد رفته نامهٔ سَنْخاریب را در حضور یَهُوَه پهن می‌کند.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۱۴ ‏)‏ سپس از صمیم قلب دست به دعا می‌شود و از یَهُوَه تمنا می‌کند به تهدیدهای آشوریان گوش فرا دهد و دعایش را با این کلمات پایان می‌بخشد:‏ ‏«پس حال ای یَهُوَه خدای ما ما را از دست او رهایی ده تا جمیع ممالک جهان بدانند که تو تنها یَهُوَه هستی.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۱۵-‏۲۰ ‏)‏ از این سخنان می‌توان بروشنی دریافت که حِزْقیّا در درجهٔ اول نگران ننگی است که در صورت شکست اورشلیم به دست آشوریان بر نام یَهُوَه خواهد آمد،‏ نه نجات خویش.‏

۱۸ یَهُوَه از زبان اِشَعْیا به حِزْقیّا پاسخ می‌گوید.‏ اورشلیم نباید تسلیم آشوریان شود بلکه باید محکم و استوار ایستادگی کند.‏ اِشَعْیا در حالی که گویی خطاب به سَنْخاریب سخن می‌گوید،‏ با شهامت پیام یَهُوَه را به آشوریان اعلام کرده می‌گوید:‏ ‏«آن باکره دختر صهیون تو را حقیر شمرده،‏ استهزا نموده است و دختر اورشلیم سر خود را ‏[به نشانهٔ تمسخر] به تو جنبانیده است.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۲۱،‏ ۲۲ ‏)‏ یَهُوَه سپس در واقع چنین می‌افزاید:‏ ‹تو کیستی که قدّوس اسرائیل را استهزا کنی؟‏ اعمال تو بر من روشن است.‏ بلندپروازی‌هایت و سخنان پر لاف و گزافت.‏ با وجود اینکه با اتکا به لشکریانت سرزمینهای بسیاری را فتح کرده‌ای،‏ شکست‌ناپذیر نیستی.‏ همهٔ تدبیرهایت را نقش بر آب خواهم ساخت.‏ تو را مغلوب خواهم کرد.‏ با تو همان خواهم کرد که تو با دیگران کردی.‏ بر بینی تو افسار زده،‏ تو را به آشور باز خواهم گرداند!‏› ‏—‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۲۳-‏۲۹‏.‏

‏«علامت برای تو این خواهد بود»‏

۱۹.‏ یَهُوَه چه علامتی به حِزْقیّا می‌دهد،‏ و مفهوم آن چیست؟‏

۱۹ حِزْقیّا چگونه می‌تواند اطمینان داشته باشد که نبوت اِشَعْیا تحقق خواهد یافت؟‏ یَهُوَه در پاسخ به این پرسش می‌گوید:‏ ‏«علامت برای تو این خواهد بود که امسال غلّهٔ خودرو خواهید خورد و سال دوّم آنچه از آن بروید و در سال سوّم بکارید و بدروید و تاکستانها غرس نموده،‏ میوهٔ آنها را بخورید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۳۰ ‏)‏ یَهُوَه خوراک یهودیان به دام افتاده را تأمین خواهد کرد.‏ آنها با وجود آنکه به دلیل تهاجم آشور نمی‌توانند بذر بکارند،‏ خوشه‌چینی آنچه از محصول سال پیش باقی مانده خوراکشان را تأمین خواهد کرد.‏ سال آینده سال سَبَّت است و با وجود آنکه یهودیان محتاجند،‏ سال آیش مزارع آنها خواهد بود.‏ (‏ خروج ۲۳:‏۱۱‏)‏ یَهُوَه وعده می‌دهد که اگر قوم از او اطاعت کنند،‏ در مزارع دانهٔ کافی برای تغذیهٔ آنها موجود خواهد بود.‏ سال بعد از سال سَبَّت می‌توانند دوباره همانند قبل بذر بکارند و از حاصل زحمات خویش بهره‌مند شوند.‏

۲۰.‏ کسانی که از حملهٔ آشوریان نجات یابند از چه جهت ‹به پایین ریشه می‌زنند و به بالا میوه می‌آورند›؟‏

۲۰ یَهُوَه حال قومش را به گیاهی تشبیه می‌کند که براحتی از ریشه کنده نمی‌شود:‏ ‏«بقیّه‌ای که از خاندان یهودا رستگار شوند بار دیگر به پایین ریشه خواهند زد و به بالا میوه خواهند آورد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۳۱،‏ ۳۲ ‏)‏ آری،‏ کسانی که به یَهُوَه توکل کنند از هیچ چیز هراسی به دل راه نمی‌دهند و خود و اخلافشان در آن سرزمین محکم و استوار باقی خواهند ماند.‏

۲۱،‏ ۲۲.‏ الف)‏ در مورد سَنْخاریب چه پیشگویی می‌شود؟‏ ب)‏ سخنان یَهُوَه در مورد سَنْخاریب چگونه و چه وقت تحقق می‌یابند؟‏

۲۱ اما خطری که آشور برای اورشلیم پدید آورده است چگونه برطرف خواهد شد؟‏ یَهُوَه پاسخ می‌دهد:‏ ‏«به این شهر داخل نخواهد شد و به اینجا تیر نخواهد انداخت و در مقابلش با سپر نخواهد آمد و منجنیق در پیش او برنخواهد افراشت.‏ به راهی که آمده است به همان برخواهد گشت و به این شهر داخل نخواهد شد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۳۳،‏ ۳۴ ‏)‏ بین آشور و اورشلیم نبردی در نخواهد گرفت،‏ و نکتهٔ جالب آنکه آشوریان هستند که بدون نبرد شکست خواهند خورد نه یهودیان.‏

۲۲ یَهُوَه مطابق سخنانش فرشته‌ای را گسیل می‌دارد تا ۰۰۰‏,‏۱۸۵ نفر از زبده‌ترین مردان جنگی سَنْخاریب را به هلاکت برساند.‏ این واقعه ظاهراً در نزدیکی لِبْنَه روی می‌دهد.‏ خود سَنْخاریب هنگامی که از خواب برمی‌خیزد با جسد بی‌جان رهبران،‏ سرداران و مردان زورمندش روبرو می‌شود و خجلت‌زده به نِینَوا باز می‌گردد.‏ ولی به رغم این شکستِ سخت با لجاجت هر چه تمامتر همچنان به خدای کاذبش،‏ نِسْروک وفادار باقی می‌ماند.‏ چند سال بعد،‏ در حالی که در معبد نِسْروک به عبادت مشغول است به دست دو تن از پسرانش به قتل می‌رسد.‏ بار دیگر ثابت می‌شود که نِسْروکِ بی‌جان قادر نیست پرستندگانش را نجات بخشد.‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۳۵-‏۳۸‏.‏

تقویت بیشتر ایمان حِزْقیّا

۲۳.‏ مقارن نخستین حملهٔ سَنْخاریب به یهودا حِزْقیّا با چه وضعیت بحرانیی روبرو می‌شود،‏ و عواقب این وضعیت بحرانی چه ممکن است باشد؟‏

۲۳ تقریباً مقارن نخستین حملهٔ سَنْخاریب به یهودا،‏ حِزْقیّا بسختی بیمار می‌گردد.‏ اِشَعْیا به او می‌گوید که در آستانهٔ مرگ است.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۸:‏۱ ‏)‏ پادشاه سی و نه ساله مبهوت و ناامید بر جای می‌ماند.‏ نگرانی او فقط از بابت سلامتی خویش نیست بلکه به آیندهٔ قوم نیز می‌اندیشد.‏ اورشلیم و یهودا در معرض خطر تهاجم آشوریان قرار دارند.‏ اگر حِزْقیّا بمیرد،‏ چه کسی جنگ را رهبری خواهد کرد؟‏ در آن زمان،‏ حِزْقیّا پسری ندارد که حکومت را پس از او به دست گیرد.‏ از اینرو،‏ در دعایی پرشور طالب رحمت یَهُوَه می‌شود.‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۳۸:‏⁠۲،‏ ۳‏.‏

۲۴،‏ ۲۵.‏ الف)‏ یَهُوَه از سر لطف دعای حِزْقیّا را چگونه مستجاب می‌سازد؟‏ ب)‏ بر طبق آنچه در اِشَعْیا ۳۸:‏⁠۷،‏ ۸ آمده است یَهُوَه چه معجزه‌ای انجام می‌دهد؟‏

۲۴ اِشَعْیا هنوز از حیاط قصر خارج نشده است که یَهُوَه او را با پیامی دیگر دوباره نزد پادشاهِ محنت‌زده و بستری می‌فرستد:‏ ‏«دعای تو را شنیدم و اشکهایت را دیدم.‏ اینک من بر روزهای تو پانزده سال افزودم.‏ و تو را و این شهر را از دست پادشاه آشور خواهم رهانید و این شهر را حمایت خواهم نمود.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۸:‏⁠۴-‏۶؛‏ ۲پادشاهان ۲۰:‏⁠۴،‏ ۵‏)‏ یَهُوَه وعدهٔ خویش را با علامتی عجیب تثبیت خواهد کرد:‏ ‏«اینک سایهٔ درجاتی که از آفتاب بر ساعت آفتابی آحاز پایین رفته است ده درجه به عقب برمی‌گردانم.‏» —‏ اِشَعْیا ۳۸:‏⁠۷،‏ ۸الف‏.‏

۲۵ به نقل از یوسِفوس،‏ تاریخ‌نگار یهودی،‏ در داخل قصر سلطنتی پلکانی بود که احتمالاً ستونی در نزدیکی آن قرار داشت.‏ هنگامی که اشعهٔ آفتاب بر ستون می‌تابید،‏ سایهٔ آن روی پله‌ها می‌افتاد.‏ از روی حرکت سایهٔ ستون بر روی پله‌ها می‌شد ساعت روز را تعیین کرد.‏ حال یَهُوَه معجزه‌ای خواهد کرد.‏ پس از آنکه سایه طبق معمول بر روی پله‌ها پایین می‌رود،‏ آن را دوباره به اندازهٔ ده پله برمی‌گرداند.‏ چه کسی تا به حال چنین چیزی شنیده است؟‏ کتاب مقدس نقل می‌کند:‏ ‏«پس آفتاب از درجاتی که بر ساعت آفتابی پایین رفته بود،‏ ده درجه برگشت.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۸:‏۸ب ‏)‏ اندکی بعد،‏ حِزْقیّا از بستر بیماری برمی‌خیزد.‏ خبر این واقعه حتی به بابل می‌رسد.‏ هنگامی که پادشاه بابل این خبر را می‌شنود،‏ پیام‌آورانی به اورشلیم گسیل می‌دارد تا از واقعیت امر آگاه شود.‏

۲۶.‏ یکی از نتایج افزایش عمر حِزْقیّا چیست؟‏

۲۶ حدود سه سال پس از بهبودی معجزه‌آسای حِزْقیّا نخستین پسرش مَنَسّی،‏ متولد می‌شود.‏ مَنَسّی بعدها برای رحمت و دلسوزی خدا ارزشی قائل نمی‌شود،‏ و این امر را از نظر دور می‌دارد که اگر خدا رحمت نشان نمی‌داد خود او هیچگاه تولد نمی‌یافت!‏ مَنَسّی بیشتر عمر خود را صرف کارهایی می‌کند که در نظر یَهُوَه فوق‌العاده ناپسندند.‏ —‏ ۲تواریخ ۳۲:‏۲۴؛‏ ۳۳:‏⁠۱-‏۶‏.‏

قضاوت نادرست

۲۷.‏ حِزْقیّا سپاسگزاری خویش را از چه راههایی نسبت به یَهُوَه نشان می‌دهد؟‏

۲۷ حِزْقیّا همچون نیای خویش داود مرد ایمان است و کلام خدا را ارج می‌نهد.‏ به نقل از امثال ۲۵:‏۱ اوست که مطالبی را که حالا بابهای بیست و پنج تا بیست و نه کتاب امثال را تشکیل می‌دهد جمع‌آوری کرده است.‏ برخی معتقدند که مزمور ۱۱۹ نیز از سروده‌های وی می‌باشد.‏ سرود پرشور سپاسگزاری که پس از بهبودی از بیماری‌اش تألیف کرده است نشانگر ژرفای احساسات این مرد می‌باشد.‏ مطابق نتیجه‌گیری وی مهمترین چیز در زندگی آن است که بتوان یَهُوَه را ‏«در تمامی روزهای عمر خود» در معبدش تمجید کرد.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۸:‏⁠۹-‏۲۰ ‏)‏ باشد که همگی ما در مورد پرستش پاک چنین احساسی داشته باشیم!‏

۲۸.‏ حِزْقیّا پس از بهبودی معجزه‌آسای خود مرتکب چه اشتباهی در قضاوت می‌شود؟‏

۲۸ حِزْقیّا به رغم ایمانش ناکامل است.‏ پس از آنکه یَهُوَه شفایش می‌دهد در قضاوت مرتکب اشتباه بزرگی می‌شود.‏ اِشَعْیا در این مورد می‌نویسد:‏ ‏«در آن زمان مَرُودَک بلدان بن بلدان پادشاه بابل مکتوبی و هدیه‌ای نزد حِزْقیّا فرستاد زیرا شنیده بود که بیمار شده و صحّت یافته است.‏ و حِزْقیّا از ایشان مسرور شده،‏ خانهٔ خزاین خود را از نقره و طلا و عطریّات و روغن معطّر و تمام خانهٔ اسلحهٔ خویش و هر چه را که در خزاین او یافت می‌شد به ایشان نشان داد و در خانه‌اش و در تمامی مملکتش چیزی نبود که حِزْقیّا آن را به ایشان نشان نداد.‏» —‏ اِشَعْیا ۳۹:‏⁠۱،‏ ۲‏.‏ *

۲۹.‏ الف)‏ انگیزهٔ حِزْقیّا از نشان دادن ثروت خویش به فرستادگان بابلی احتمالاً چیست؟‏ ب)‏ عواقب قضاوت نادرست حِزْقیّا چه خواهد بود؟‏

۲۹ آشوریان حتی پس از شکست سختی که از فرشتهٔ یَهُوَه می‌خورند،‏ همچنان بسیاری از کشورها منجمله بابل را مورد تهدید قرار می‌دهند.‏ احتمالاً حِزْقیّا پادشاه بابل را به چشم یاور آیندهٔ خود می‌بیند و می‌خواهد او را تحت تأثیر قرار دهد.‏ اما یَهُوَه مایل نیست که اهالی یهودا دشمنان خود را به یاری بطلبند،‏ بلکه از آنها انتظار دارد که به او توکل کنند!‏ یَهُوَه از زبان اِشَعْیا،‏ وقایع آینده را برای حِزْقیّا فاش می‌سازد:‏ ‏«اینک روزها می‌آید که هر چه در خانهٔ تو است و آنچه پدرانت تا امروز ذخیره کرده‌اند به بابل برده خواهد شد.‏ و .‏ .‏ .‏ چیزی از آنها باقی نخواهد ماند.‏ و بعضی از پسرانت را که از تو پدید آیند و ایشان را تولید نمایی خواهند گرفت و در قصر پادشاه بابل خواجه‌سرا خواهند شد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۳۹:‏⁠۳-‏۷ ‏)‏ آری،‏ همان ملتی که حِزْقیّا می‌خواهد تحت تأثیر قرار دهد سرانجام خزانه‌های اورشلیم را چپاول خواهند کرد و اهالی آن را به بردگی خواهند کشید.‏ حِزْقیّا با نشان دادن خزانه‌اش به بابلیان،‏ فقط حرص و ولع آنان را بیشتر می‌سازد.‏

۳۰.‏ حِزْقیّا چه طرز رفتار خوبی از خود نشان داد؟‏

۳۰ در دوم تواریخ ۳۲:‏۲۶ ظاهراً با اشاره به اینکه حِزْقیّا خزانه‌اش را به بابلیان نشان می‌دهد آمده است:‏ «حِزْقیّا با ساکنان اورشلیم،‏ از غرور دلش تواضع نمود،‏ لهذا غضب خداوند در ایام حِزْقیّا بر ایشان نازل نشد.‏»‏

۳۱.‏ مابقی عمر حِزْقیّا چگونه سپری شد،‏ و ما از آن چه می‌توانیم بیاموزیم؟‏

۳۱ حِزْقیّا به رغم ناکاملی‌اش مرد ایمان بود.‏ او می‌دانست که خدایش یَهُوَه شخصیت و احساسات دارد.‏ حِزْقیّا در وقت تنگی عمیقاً به یَهُوَه دعا می‌کرد و یَهُوَه دعایش را مستجاب می‌ساخت.‏ یَهُوَه خدا برای مابقی عمر حِزْقیّا به او صلح و آرامش ارزانی داشت و حِزْقیّا از این بابت سپاسگزار بود.‏ ‏(‏ اِشَعْیا ۳۹:‏۸ ‏)‏ یَهُوَه امروزه در نظر ما نیز باید واقعی باشد.‏ باشد که ما نیز هنگام بروز مشکلات همانند حِزْقیّا از یَهُوَه طلب حکمت و راه نجات کنیم،‏ چرا که «هر کس را به سخاوت عطا می‌کند و ملامت نمی‌نماید.‏» (‏ یعقوب ۱:‏۵‏)‏ اگر تاب آوریم و به یَهُوَه ایمان بورزیم،‏ می‌توانیم مطمئن باشیم که «به جویندگان خود پاداش می‌دهد،‏» چه در حال حاضر و چه در آینده.‏ —‏ عبرانیان ۱۱:‏۶‏،‏ انجیل شریف.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

^ بند 4 ارزش آن به بهای کنونی بیش از ۵/‏۹ میلیون دلار (‏ ایالات متحدهٔ آمریکا )‏ است.‏

^ بند 28 ملتهای همجوار پس از آگاهی از شکست سَنْخاریب،‏ طلا و نقره و هدایای گرانبهایی به حِزْقیّا پیشکش می‌کنند.‏ در دوم تواریخ ۳۲:‏۲۲،‏ ۲۳،‏ ۲۷‏،‏ آمده است که «حِزْقیّا دولت و حشمت بسیار عظیمی» یافت و «به نظر همهٔ امّت‌ها محترم شد.‏» شاید همین هدایا است که خزانهٔ وی را دوباره پر می‌سازد،‏ زیرا پس از پرداخت خراج به آشوریان خزانه خالی گشته بود.‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۳۸۳]‏

حِزْقیّای پادشاه هنگام رویارویی با نیروهای آشور به یَهُوَه توکل می‌کند

‏[تصویر تمام‌صفحه در صفحهٔ ۳۸۴]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۳۸۹]‏

پادشاه فرستادگانی نزد اِشَعْیا می‌فرستد تا از تدبیر یَهُوَه آگاه شود

‏[تصویر در صفحهٔ ۳۹۰]‏

حِزْقیّا دعا می‌کند که با شکست آشور نام یَهُوَه جلال یابد

‏[تصویر در صفحهٔ ۳۹۳]‏

فرشتهٔ یَهُوَه ۰۰۰‏٬‏۱۸۵ آشوری را هلاک می‌سازد