مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

‏«به آواز بلند با هم ترنّم نمایید»!‏

‏«به آواز بلند با هم ترنّم نمایید»!‏

فصل ۱۳

‏«به آواز بلند با هم ترنّم نمایید»!‏

اِشَعْیا ۵۲:‏۱-‏۱۲

۱.‏ چرا کلام نبوی باب پنجاه و دوّم کتاب اِشَعْیا منبع شادی است،‏ و چگونه این نبوّت دو بار تحقق یافته است؟‏

رهایی!‏ آیا برای قومی اسیر امیدی شادی‌بخش‌تر از امید رهایی وجود دارد؟‏ یکی از موضوع‌های اصلی کتاب اِشَعْیا رهایی و بازگشت است.‏ از این رو،‏ جای تعجب نیست که این کتاب از لحاظ تعداد عبارات توصیف‌کنندهٔ شادی بعد از کتاب مزامیر قرار دارد.‏ بویژه باب پنجاه و دوّم آن موجب شادی قوم خداست.‏ کلام نبوی این باب در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ در مورد اورشلیم تحقق می‌یابد.‏ و پس از آن در مورد «اورشلیم بالا» یعنی سازمان آسمانی مخلوقات روحی یَهُوَه که گاهی به صورت مادر یا زن توصیف می‌شود،‏ تحققی عظیم‌تر می‌یابد.‏ —‏ غَلاطیان ۴:‏۲۶؛‏ مکاشفه ۱۲:‏۱‏.‏

‏«ای صهیون!‏ .‏ .‏ .‏ قوّت خود را بپوش!‏»‏

۲.‏ صهیون چه وقت بیدار می‌شود،‏ و بیداری آن چگونه صورت می‌گیرد؟‏

۲ یَهُوَه از طریق اِشَعْیا شهر محبوبش صهیون را خوانده،‏ می‌گوید:‏ ‏«بیدار شو ای صهیون!‏ بیدار شو و قوّت خود را بپوش ای شهر مقدّس اورشلیم!‏ لباس زیبایی خویش را در بر کن زیرا که نامختون و ناپاک بار دیگر داخل تو نخواهد شد.‏ ای اورشلیم خود را از گردْ بیفشان و برخاسته،‏ بنشین!‏ و ای دختر صهیون که اسیر شده‌ای بندهای گردن خود را بگشا!‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۱،‏ ۲ ‏)‏ اورشلیم به دلیل آن که اهالی‌اش خشم یَهُوَه را برانگیختند هفتاد سال متروک می‌ماند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۲۴:‏۴؛‏ ۲تواریخ ۳۶:‏۱۵-‏۲۱؛‏ اِرْمیا ۲۵:‏۸-‏۱۱؛‏ دانیال ۹:‏۲‏)‏ حال موقع آن است که از خواب طولانی رخوت و بی‌تحرکی بیدار شود و خود را به جامهٔ زیبای رهایی بیاراید.‏ یَهُوَه دل کورش را برانگیخته است تا ‹ دختر صهیون را که اسیر شده است› رها سازد.‏ بدین ترتیب اهالی سابق اورشلیم و فرزندانشان می‌توانند بابل را ترک گفته،‏ به اورشلیم بازگردند و پرستش حقیقی را دوباره برقرار سازند.‏ هیچ فرد نامختون و ناپاکی نباید در اورشلیم یافت شود.‏ —‏ عَزْرا ۱:‏۱-‏۴‏.‏

۳.‏ چرا جماعت مسیحیان مسح‌شده را می‌توان «دختر صهیون» نامید،‏ و آنان از چه بندی آزاد شده‌اند؟‏

۳ این کلام اِشَعْیا در مورد جماعت مسیحی نیز تحقق می‌یابد.‏ جماعت مسیحیان مسح‌شده را می‌توان ‹ دختر صهیونِ› روزگار ما دانست زیرا مادرش «اورشلیم بالا» می‌باشد.‏ * مسح‌شدگان که از بند تعالیم بت‌پرستانه و اعتقادات مرتدانه آزاد شده‌اند باید موقعیت خوب خود را در مقابل یَهُوَه حفظ کنند،‏ نه با ختنهٔ جسمی بلکه با ختنه کردن قلب.‏ (‏ اِرْمیا ۳۱:‏۳۳؛‏ رومیان ۲:‏۲۵-‏۲۹‏)‏ این امر شامل حفظ پاکی روحانی،‏ ذهنی،‏ و اخلاقی در مقابل یَهُوَه نیز می‌باشد.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۷:‏۱۹؛‏ اَفَسُسیان ۲:‏۳‏.‏

۴.‏ با اینکه «اورشلیم بالا» هیچ گاه از یَهُوَه نافرمانی نکرده است،‏ کدام یک از تجربیات نمایندگانش بر روی زمین منعکس‌کنندهٔ تجربیات اهالی اورشلیم باستان است؟‏

۴ درست است که «اورشلیم بالا» هیچ گاه از یَهُوَه نافرمانی نکرده است،‏ اما نمایندگانش بر روی زمین یعنی مسیحیان مسح‌شده،‏ در طی جنگ جهانی اوّل نادانسته قانون خدا را در مورد حفظ بی‌طرفی حقیقی مسیحی درست درک نکرده،‏ آن را شکستند.‏ از این رو،‏ لطف الٰهی از آنها گرفته شد و به اسارت روحانی «بابل عظیم» یعنی امپراتوری جهانی دین کاذب درآمدند.‏ (‏ مکاشفه ۱۷:‏۵‏)‏ شرایط اسارت آنان در ماه ژوئن سال ۱۹۱۸ به اوج خود رسید زیرا در آن وقت هشت تن از اعضای کادر انجمن برج دیده‌بانی به اتهامات دروغین از جمله توطئه،‏ به زندان افتادند.‏ در آن وقت موعظهٔ سازمان‌یافتهٔ بشارت عملاً متوقف گشت.‏ اما در سال ۱۹۱۹ فریاد پرشور بیدارباش روحانی بلند شد.‏ از آن زمان مسیحیان مسح‌شده روند پاکسازی کامل‌تر خود را از ناپاکی اخلاقی و روحانی بابل عظیم آغاز کردند.‏ آنان از خاک اسارت برخاستند،‏ و «اورشلیم بالا» شکوه و جلال یک «شهر مقدّس» را که در آن ناپاکی روحانی مجاز نیست،‏ به خود گرفت.‏

۵.‏ چرا یَهُوَه کاملاً حق دارد بدون پرداخت غرامت به اسیرکنندگان،‏ قومش را از آنان پس گیرد؟‏

۵ یَهُوَه،‏ هم در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ و هم در سال ۱۹۱۹ د.‏م.‏ کاملاً حق داشت که قومش را آزاد سازد.‏ اِشَعْیا در توضیح این نکته می‌نویسد‏:‏ «‏خداوند چنین می‌گوید:‏ مفت فروخته گشتید و بی‌نقره فدیه داده خواهید شد.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۳ ‏)‏ بابل باستانی و بابل عظیم،‏ هیچ یک برای به بردگی گرفتن قوم عهدِ خدا چیزی نپرداختند.‏ از آنجایی که هیچ معاملهٔ نقدی صورت نگرفته است،‏ یَهُوَه هنوز قانوناً صاحب قوم خویش می‌باشد.‏ آیا او به کسی بدهکار بوده است؟‏ پاسخ این پرسش بی‌شک منفی است.‏ در هر دو حال،‏ یَهُوَه حقاً می‌تواند پرستندگانش را بدون پرداخت غرامت از اسیرکنندگانشان پس گیرد.‏ —‏ اِشَعْیا ۴۵:‏۱۳‏.‏

۶.‏ دشمنان یَهُوَه می‌توانستند چه درس‌هایی از تاریخ بگیرند؟‏

۶ دشمنان یَهُوَه از تاریخ درس نگرفته‌اند.‏ در ادامهٔ نبوّت می‌خوانیم:‏ ‏«خداوند یَهُوَه چنین می‌گوید:‏ که در ایّام سابق قوم من به مصر فرود شدند تا در آنجا ساکن شوند و بعد از آن آشور بر ایشان بی‌سبب ظلم نمودند.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۴ ‏)‏ فرعون مصر اسرائیلیان را که به عنوان مهمان به سرزمینش دعوت شده بودند،‏ به بردگی گرفت.‏ اما یَهُوَه فرعون و لشکرش را در دریای سرخ غرق ساخت.‏ (‏ خروج ۱:‏۱۱-‏۱۴؛‏ ۱۴:‏۲۷،‏ ۲۸‏)‏ هنگامی که سَنْخاریب،‏ پادشاه آشور اورشلیم را تهدید کرد،‏ فرشتهٔ یَهُوَه ۱۸۵٬۰۰۰ نفر از سربازانش را به هلاکت رسانید.‏ (‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۳۳-‏۳۷‏)‏ به همین شکل،‏ بابل باستان و بابل عظیم،‏ هیچ یک نمی‌توانند از عواقب ستمگری به قوم خدا بگریزند.‏

‏«قوم من اسم مرا خواهند شناخت»‏

۷.‏ اسیر شدن قوم یَهُوَه چه تأثیری بر نام او داشته است؟‏

۷ همانطور که در نبوّت آمده است اسارت قوم یَهُوَه بر نام او تأثیر می‌گذارد‏:‏ «اما الآن خداوند می‌گوید:‏ در اینجا مرا چه کار است که قوم من مجاناً گرفتار شده‌اند.‏ و خداوند می‌گوید:‏ آنانی که بر ایشان تسلّط دارند صیحه می‌زنند و نام من دائماً هر روز اهانت می‌شود.‏ بنابراین قوم من اسم مرا خواهند شناخت.‏ و در آن روز خواهند فهمید که تکلّم‌کننده من هستم،‏ هان من هستم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۵،‏ ۶ ‏)‏ اصلاً چرا یَهُوَه باید به این وضعیت اعتنا کند؟‏ چرا باید به اسیر شدن اسرائیل به دست بابل توجه نشان دهد؟‏ مداخلهٔ یَهُوَه واجب است زیرا بابل قوم او را به اسارت برده و نعرهٔ پیروزی سر داده است.‏ چنین لافزنی‌هایی نام یَهُوَه را بی‌حرمت ساخته است.‏ (‏ حِزْقِیال ۳۶:‏۲۰،‏ ۲۱‏)‏ بابل پیش خود گمان می‌کند که اسیر شدن یهودیان نشانهٔ ضعف خدای آنان است.‏ غافل از آن که ویران شدن اورشلیم به دلیل ناخوشنودی یَهُوَه از قومش می‌باشد.‏ حتی بَلْشصَّر که نایب سلطنت در بابل است،‏ در طی جشنی به افتخار خدایان بابلی برای استهزای یَهُوَه از ظروف معبد او استفاده کرد.‏ —‏ دانیال ۵:‏۱-‏۴‏.‏

۸.‏ از هنگام مرگ رسولان تا کنون با نام یَهُوَه چه کرده‌اند؟‏

۸ این مطالب چه ارتباطی با «اورشلیم بالا» دارد؟‏ از زمانی که ارتداد در میان مدعیان مسیحیت ریشه گرفت،‏ می‌توان گفت که «به سبب [آنان] در میان امّت‌ها اسم خدا را کفر می‌گویند.‏» (‏ رومیان ۲:‏۲۴؛‏ اَعمال ۲۰:‏۲۹،‏ ۳۰‏)‏ همین امر موجب شد که یهودیان سرانجام از روی خرافات کم‌کم نام الٰهی را کنار گذارند.‏ اندکی پس از مرگ رسولان،‏ مسیحیان مرتد با تقلید از آن یهودیان استعمال نام خدا را بکلّی کنار گذاردند.‏ ارتداد منجر به رشد جهان مسیحیت شد که خود بخش بزرگی از بابل عظیم را تشکیل می‌دهد.‏ (‏ ۲تَسّالونیکیان ۲:‏۳،‏ ۷؛‏ مکاشفه ۱۷:‏۵‏)‏ فساد اخلاقی بی‌حد و خونریزی‌های بی‌شرمانهٔ جهان مسیحیت بر نام یَهُوَه تأثیری نامطلوب داشته است.‏ —‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۱،‏ ۲‏.‏

۹،‏ ۱۰.‏ قوم عهدِ خدا در روزگار ما چه درک عمیق‌تری از معیارهای یَهُوَه و نام او پیدا کرده‌اند؟‏

۹ هنگامی که کورش اعظم یعنی عیسی مسیح،‏ قوم عهدِ خدا را در سال ۱۹۱۹ از اسارت بابل عظیم رها ساخت،‏ آنان شرایط یَهُوَه را بهتر درک کردند.‏ این مسیحیان تا آن زمان خود را از بسیاری از تعالیم جهان مسیحیت که ریشه در ادیان بت‌پرستانهٔ پیش از مسیحیت دارد پاک ساخته بودند،‏ تعالیمی از قبیل:‏ تثلیث،‏ فناناپذیری روح،‏ و عذاب ابدی در دوزخ آتشین.‏ اما از آن وقت به بعد تلاش کردند تا اثرات بابل را کاملاً از خود بزدایند.‏ آنان همچنین به اهمیت حفظ بی‌طرفی کامل در امور سیاسی و نظامی دنیا پی‌بردند و حتی تلاش کردند خود را از هر گونه خونی که ممکن بود برخی از آنها بر گردن داشته باشند مبریٰ سازند.‏

۱۰ خادمان امروز خدا علاوه بر این،‏ درک عمیق‌تری از اهمیت نام یَهُوَه پیدا کردند.‏ آنان در سال ۱۹۳۱ نام شاهدان یَهُوَه را بر خود نهادند و بدین ترتیب به عموم اعلام کردند که طرفدار یَهُوَه و نام وی می‌باشند.‏ در ضمن با انتشار ترجمهٔ دنیای جدید کتاب مقدّس از سال ۱۹۵۰ تا کنون نام الٰهی را مجدّداً در جای مناسب آن به کار برده‌اند.‏ آری،‏ آنان از نام یَهُوَه قدردانی کرده،‏ آن را در سراسر جهان به مردم می‌شناسانند.‏

‏«مبشّر»‏

۱۱.‏ چرا عبارت «خدای تو سلطنت می‌نماید» با توجه به رویدادهای سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ بجا و صحیح است؟‏

۱۱ حال دوباره توجه‌مان را به صهیون در حالتی که هنوز ویران است معطوف می‌کنیم.‏ پیام‌آوری که حامل بشارت است نزدیک می‌شود:‏ ‏«چه زیبا است بر کوه‌ها پای‌های مبشّر که سلامتی را ندا می‌کند و به خیرات بشارت می‌دهد و نجات را ندا می‌کند و به صهیون می‌گوید که خدای تو سلطنت می‌نماید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۷ ‏)‏ چگونه امکان دارد که در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ خدای صهیون پادشاه شود؟‏ مگر یَهُوَه همیشه پادشاه نبوده است؟‏ آری،‏ او خدای سَرمَدی و جاودانی است.‏ (‏ ۱تیموتاؤس ۱:‏۱۷‏)‏ اما عبارت «خدای تو سلطنت می‌نماید» بجا و صحیح است زیرا سقوط بابل و بیانیهٔ شاهانه در مورد بازسازی معبد اورشلیم و برقراری مجدّد پرستش پاک نشانهٔ نوینی است از سلطنت یَهُوَه.‏ —‏ مزمور ۹۷:‏۱‏.‏

۱۲.‏ چه کسی رهبری ‹بشارت› را بر عهده دارد،‏ و به چه نحوی؟‏

۱۲ در روزگار اِشَعْیا هیچ فرد یا گروهی به عنوان «مبشّر» وجود نداشت.‏ اما امروزه هویت این مبشّر مشخص شده است.‏ عیسی مسیح بزرگ‌ترین پیام‌آور یَهُوَه برای سلامتی و صلح است.‏ او مادامی که بر روی زمین بود بشارت داد که همهٔ اثرات گناهی که بشر از آدم به میراث برده است از جمله بیماری و مرگ روزی از میان خواهد رفت.‏ (‏ متّیٰ ۹:‏۳۵‏)‏ او سرمشقی از موعظهٔ غیورانهٔ بشارت در مورد دنیایی برتر،‏ از خود به جای گذارد و از هر فرصتی استفاده کرد تا دربارهٔ ملکوت خدا به مردم تعلیم دهد.‏ (‏ متّیٰ ۵:‏۱،‏ ۲؛‏ مَرقُس ۶:‏۳۴؛‏ لوقا ۱۹:‏۱-‏۱۰؛‏ یوحنّا ۴:‏۵-‏۲۶‏)‏ و شاگردانش او را سرمشق قرار دادند.‏

۱۳.‏ الف)‏ پولُس رسول چگونه عبارتِ «چه زیبا است بر کوه‌ها پای‌های مبشّر» را در ابعاد وسیع‌تری به کار می‌گیرد؟‏ ب)‏ چرا می‌توان گفت که پاهای پیام‌آوران «زیبا» هستند؟‏

۱۳ پولُس رسول در نامه‌اش به رومیان با نقل قول از اِشَعْیا ۵۲:‏۷ بر اهمیت کار موعظهٔ بشارت تأکید می‌کند.‏ او یکسری سؤالات تفکّربرانگیز مطرح می‌سازد،‏ از جمله این که ‹چگونه مردم می‌توانند بدون واعظ چیزی بشنوند؟‏› سپس اضافه می‌کند:‏ «چنانکه مکتوب است که ‹چه زیبا است پای‌های آنانی که به سلامتی بشارت می‌دهند و به چیزهای نیکو مژده می‌دهند.‏› » (‏ رومیان ۱۰:‏۱۴،‏ ۱۵‏)‏ پولُس بدین سان اِشَعْیا ۵۲:‏۷ را در ابعاد وسیع‌تری به کار گرفته،‏ به جای استفاده از کلمهٔ مفرد «مبشّر» که در متن اصلی کتاب اِشَعْیا آمده است،‏ از واژهٔ ‹آنان› استفاده می‌کند که کلمهٔ جمع می‌باشد.‏ همهٔ مسیحیان به تقلید از عیسی مسیح پیام‌آوران بشارت صلح و سلامتی هستند.‏ چرا می‌توان گفت که پاهای آنان «زیبا» است؟‏ اِشَعْیا طوری سخن می‌گوید که گویی پیام‌آور،‏ از طریق کوه‌های یهودا در حال نزدیک شدن به اورشلیم است.‏ از دور،‏ رؤیت پاهای پیام‌آور امکان‌پذیر نیست.‏ از این رو،‏ می‌توان دریافت که در اینجا منظور خود پیام‌آور است و پاهای او در واقع نمایندهٔ خود او هستند.‏ همانطور که دیدن عیسی و شاگردانش برای صالحان قرن اوّل دلپذیر و زیبا بود،‏ دیدن شاهدان عصر حاضر نیز برای افراد فروتنی که پیرو پیام نجات‌بخش بشارت هستند دلپذیر و زیباست.‏

۱۴.‏ یَهُوَه چگونه در دوران ما به پادشاهی رسیده است،‏ و از چه زمانی این خبر به انسان‌ها اعلام شده است؟‏

۱۴ در دوران ما فریاد «خدای تو سلطنت می‌نماید» از چه زمانی شنیده می‌شود؟‏ از سال ۱۹۱۹.‏ در آن سال جِی.‏ اِف.‏ راترفورد،‏ رئیس وقت انجمن برج دیده‌بانی در کنگره‌ای در سِدار پُوینت واقع در ایالت اُهایو،‏ با ایراد سخنرانی‌ای با عنوان «خطاب به یاران زحمتکشمان» هیجان فراوانی در میان حضار به وجود آورد.‏ متن آن سخنرانی که بر اساس اِشَعْیا ۵۲:‏۷ و مکاشفه ۱۵:‏۲ بود،‏ همهٔ حاضران را ترغیب کرد تا کار موعظه را آغاز کنند.‏ از این رو،‏ ‹پاهای زیبا› در «کوه‌ها» پدیدار شدند.‏ ابتدا مسیحیان مسح‌شده و سپس یاران آنها یعنی «گوسفندان دیگر» غیورانه کار موعظهٔ بشارت را در مورد به پادشاهی رسیدن یَهُوَه آغاز کردند.‏ (‏ یوحنّا ۱۰:‏۱۶‏)‏ یَهُوَه چگونه پادشاه شد؟‏ او در سال ۱۹۱۴ پادشاهی خویش را مجدّداً هنگامی اعلام کرد که پسرش،‏ عیسی مسیح را به عنوان پادشاه ملکوت آسمانی نوپای خود بر تخت نشانید.‏ پس از آن در سال ۱۹۱۹ نیز هنگامی که «اسرائیل خدا» را از بند بابل عظیم آزاد ساخت،‏ پادشاهی خویش را اعلام کرد.‏ —‏ غَلاطیان ۶:‏۱۶؛‏ مزمور ۴۷:‏۸؛‏ مکاشفه ۱۱:‏۱۵،‏ ۱۷؛‏ ۱۹:‏۶‏.‏

‏‹آواز دیده‌بانان تو است که آواز خود را بلند کرده‌اند›‏

۱۵.‏ منظور از ‹ دیده‌بانانی› که در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ با صدای بلند آواز سر می‌دهند چه کسانی است؟‏

۱۵ آیا کسی نسبت به این گفته که «خدای تو سلطنت می‌نماید» واکنشی نشان می‌دهد؟‏ آری.‏ اِشَعْیا می‌نویسد:‏ ‏«آواز دیده‌بانان تو است که آواز خود را بلند کرده،‏ با هم ترنّم می‌نمایند،‏ زیرا وقتی که خداوند به صهیون رجعت می‌کند ایشان معاینه خواهند دید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۸ ‏)‏ در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ هیچ دیده‌بانی واقعاً در اورشلیم نگهبانی نمی‌دهد تا بتواند به استقبال نخستین کسانی که از تبعید باز می‌گردند برود.‏ این شهر هفتاد سال ویران و متروک بوده است.‏ (‏ اِرْمیا ۲۵:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ از این رو،‏ منظور از ‹ دیده‌بانانی› که با صدای بلند آوا سر می‌دهند باید نخستین اسرائیلیانی باشند که خبر بازسازی صهیون را می‌شنوند و مسئولیت بازگو کردن این خبر را به دیگر فرزندان صهیون بر عهده دارند.‏ این دیده‌بانان زمانی که می‌بینند یَهُوَه در سال ۵۳۹ ق.‏د.‏م.‏ بابل را به دست کورش می‌دهد،‏ دیگر اطمینان کامل پیدا می‌کنند که یَهُوَه در حال آزاد ساختن قومش می‌باشد.‏ دیده‌بانان به همراه کسانی که به آوای آنان گوش فرا می‌دهند،‏ همگی با شادمانی و یکصدا فریاد بر می‌آورند و به دیگران بشارت می‌دهند.‏

۱۶.‏ دیده‌بانان چه کسی را «معاینه» می‌بینند و معنای آن چیست؟‏

۱۶ این دیده‌بانان هوشیار با یَهُوَه رابطه‌ای نزدیک و شخصی دارند و گویی او را «معاینه» می‌بینند یا به عبارت دیگر از روبرو می‌بینند.‏ (‏ اعداد ۱۴:‏۱۴‏)‏ رابطهٔ نزدیک آنان با یَهُوَه و با یکدیگر جلوه‌گر اتحاد آنان و ماهیت شادی‌آور پیامشان می‌باشد.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۱:‏۱۰‏.‏

۱۷،‏ ۱۸.‏ الف)‏ طبقهٔ دیده‌بان در روزگار ما چگونه بانگ بر آورده است؟‏ ب)‏ طبقهٔ دیده‌بان از چه نظر یکصدا بانگ بر آورده است؟‏

۱۷ هنگام تحقق این نبوّت در روزگار ما،‏ طبقهٔ دیده‌بان یعنی «غلام امین و دانا» نه تنها برای کسانی که به سازمان مرئی خدا پیوسته‌اند بلکه برای دیگران نیز بانگ بر آورده است.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۵-‏۴۷‏)‏ در سال ۱۹۱۹ ندایی برای گردآوری بقیهٔ مسح‌شدگان سر داده شد،‏ و در سال ۱۹۲۲ در طی کنگرهٔ سِدار پُوینت واقع در ایالت اُهایو این ندا بالاتر گرفت زیرا در آن وقت درخواست «پادشاه و ملکوتش را اعلام کنید،‏ اعلام کنید،‏ اعلام کنید» به صدا در آمد.‏ از سال ۱۹۳۵،‏ گردآوری گروه عظیمِ افراد گوسفندگونه در کانون توجه قرار گرفته است.‏ (‏ مکاشفه ۷:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ در سال‌های اخیر اعلام پادشاهی یَهُوَه شدّت بیشتری یافته است.‏ چگونه؟‏ در سال ۲۰۰۰،‏ حدود شش میلیون نفر در بیش از ۲۳۰ کشور دنیا در کار اعلام پادشاهی یَهُوَه شرکت کرده‌اند.‏ علاوه بر این،‏ برج دیده‌بانی،‏ یعنی ابزار اصلی طبقهٔ دیده‌بان،‏ این پیام شادی‌بخش را به بیش از ۱۳۰ زبان مختلف منتشر ساخته است.‏

۱۸ شرکت در چنین کار وحدت‌آفرینی مستلزم فروتنی و محبت برادرانه است.‏ برای آن که این ندا مؤثر واقع شود،‏ همه باید پیام مشابهی را موعظه کنند که شامل نام یَهُوَه،‏ فدیه‌ای که فراهم آورده،‏ حکمت،‏ محبت و ملکوت وی است.‏ مسیحیان در سراسر دنیا شانه به شانهٔ یکدیگر خدمت می‌کنند و بدین ترتیب پیوند خویش را با یَهُوَه تقویت می‌بخشند تا یکصدا به مردم مژده برسانند.‏

۱۹.‏ الف)‏ «خرابه‌های اورشلیم» چگونه شاد و دلباز می‌گردند؟‏ ب)‏ معنای این که یَهُوَه ‹ساعد قدّوس خود را بالا زده است› چیست؟‏

۱۹ قوم خدا با چنان شادی‌ای فریاد برمی‌آورند که حتی محل زندگی‌شان به نظر شاد و دلباز می‌آید.‏ در ادامهٔ نبوّت می‌خوانیم:‏ ‏«ای خرابه‌های اورشلیم به آواز بلند با هم ترنّم نمایید،‏ زیرا خداوند قوم خود را تسلّی داده،‏ و اورشلیم را فدیه نموده است.‏ خداوند ساعد قدّوس خود را در نظر تمامی امّت‌ها بالا زده است و جمیع کرانه‌های زمین نجات خدای ما را دیده‌اند.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۹،‏ ۱۰ ‏)‏ با بازگشت تبعیدیان از بابل،‏ مناطق غم‌گرفتهٔ اورشلیم متروک رنگ شادی به خود می‌گیرند زیرا پرستش پاک یَهُوَه حال می‌تواند دوباره برقرار شود.‏ (‏ اِشَعْیا ۳۵:‏۱،‏ ۲‏)‏ می‌توان بروشنی دست یَهُوَه را در این کار مشاهده کرد.‏ او «ساعد قدّوس خود» یا آستین خویش را «بالا زده است» تا به نجات قومش پردازد.‏ —‏ عَزْرا ۱:‏۲،‏ ۳‏.‏

۲۰.‏ در روزگار ما،‏ چه نتیجه‌ای از اینکه یَهُوَه ساعد قدّوس خویش را بالا زده حاصل شده است و در آینده چه نتیجه‌ای حاصل خواهد شد؟‏

۲۰ یَهُوَه در این «ایّام آخر» ساعد قدّوس خویش را برای اِحیای باقی‌ماندهٔ مسح‌شدگان یعنی «دو شاهد» ذکرشده در کتاب مکاشفه،‏ بالا زده است.‏ (‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱؛‏ مکاشفه ۱۱:‏۳،‏ ۷-‏۱۳‏)‏ اینان از سال ۱۹۱۹ به بهشت روحانی راه یافته‌اند.‏ این بهشت روحانی همان مِلک روحانی‌ای است که آنان با میلیون‌ها نفر از یارانشان یعنی گوسفندان دیگر مشترکاً در آن به سر می‌برند.‏ یَهُوَه سرانجام ساعد قدّوس خویش را برای نجات قومش از «حارمَجِدّون» بالا خواهد زد.‏ (‏ مکاشفه ۱۶:‏۱۴،‏ ۱۶‏)‏ در آن وقت،‏ ‹جمیع کرانه‌های زمین نجات خدای ما را می‌بینند.‏›‏

درخواستی فوری

۲۱.‏ الف)‏ از کسانی که ‹ظروف خداوند را بر می‌دارند› چه انتظاری می‌رود؟‏ ب)‏ چرا دلیلی وجود ندارد که یهودیانی که بابل را ترک می‌کنند دلهره داشته باشند؟‏

۲۱ آن دسته از کسانی که از بابل به اورشلیم باز می‌گردند ملزمند به یک درخواست عمل کنند.‏ اِشَعْیا می‌نویسد:‏ ‏«ای شما که ظروف خداوند را برمی‌دارید،‏ به یکسو شوید،‏ به یکسو شوید و از اینجا بیرون روید و چیز ناپاک را لمس منمایید و از میان آن بیرون رفته،‏ خویشتن را طاهر سازید.‏ زیرا که به تعجیل بیرون نخواهید رفت و گریزان روانه نخواهید شد،‏ چونکه یَهُوَه پیش روی شما خواهد خرامید و خدای اسرائیل ساقهٔ شما خواهد بود.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۵۲:‏۱۱،‏ ۱۲ ‏)‏ اسرائیلیانِ در حال عزیمت باید هر آنچه را که رنگی از پرستش کاذب بابل با خود دارد در آن شهر واگذارند و چون ظروف یَهُوَه را که از معبد اورشلیم آورده شده است حمل می‌کنند نه تنها از لحاظ ظاهری و رسمی بلکه باید در درجهٔ اوّل از لحاظ قلبی پاک باشند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۲۴:‏۱۱-‏۱۳؛‏ عَزْرا ۱:‏۷‏)‏ علاوه بر این،‏ یَهُوَه پیشاپیش آنان حرکت می‌کند،‏ از این رو،‏ نباید دلهره داشته باشند یا سراسیمه بگریزند طوری که گویی تعقیب‌کنندگانی در پی ریختن خون آنان هستند.‏ خدای اسرائیل ساقه یا عقب‌دار آنان خواهد بود.‏ —‏ عَزْرا ۸:‏۲۱-‏۲۳‏.‏

۲۲.‏ پولُس چگونه تأکید می‌کند که مسیحیان مسح‌شده باید پاک باشند؟‏

۲۲ کلام اِشَعْیا دربارهٔ حفظ پاکی به صورت وسیع‌تری دربارهٔ فرزندان «اورشلیم بالا» تحقق می‌یابد.‏ هنگامی که پولُس مسیحیان قُرِنتُس را ترغیب می‌کند که زیر یوغ ناموافق نروند از اِشَعْیا ۵۲:‏۱۱ نقل قول می‌کند:‏ «پس خداوند می‌گوید:‏ ‹از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید و چیز ناپاک را لمس مکنید.‏› » (‏ ۲قُرِنتیان ۶:‏۱۴-‏۱۷‏)‏ مسیحیان نیز درست مانند اسرائیلیانی که از بابل عازم وطن بودند باید خود را از شیوهٔ پرستش بابلی که کاذب است کاملاً پاک نگاه دارند.‏

۲۳.‏ خادمان یَهُوَه امروزه از چه جهاتی سعی می‌کنند خود را پاک نگاه دارند؟‏

۲۳ این موضوع بویژه در مورد پیروان مسح‌شده عیسی مسیح که در سال ۱۹۱۹ از بابل عظیم گریختند صادق است.‏ آنان بتدریج خود را از همهٔ اثرات پرستش کاذب پاک ساختند.‏ (‏ اِشَعْیا ۸:‏۱۹،‏ ۲۰؛‏ رومیان ۱۵:‏۴‏)‏ علاوه بر این،‏ به نحو روزافزونی به اهمیت پاکی اخلاقی پی‌بردند.‏ با اینکه شاهدان یَهُوَه همواره پیرو معیارهای اخلاقی والایی بودند،‏ مجلهٔ برج دیده‌بانی در سال ۱۹۵۲ مقاله‌هایی منتشر ساخت که بر تأدیب افراد فاسد برای پاک نگاه داشتن جماعت تأکید داشت.‏ چنین عمل تأدیب‌آمیزی به خود شخص خطاکار نیز کمک می‌کند تا به ضرورت توبهٔ صادقانه پی‌ببرد.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۵:‏۶،‏ ۷،‏ ۹-‏۱۳؛‏ ۲قُرِنتیان ۷:‏۸-‏۱۰؛‏ ۲یوحنّا ۱۰،‏ ۱۱‏.‏

۲۴.‏ الف)‏ در دوران ما،‏ «ظروف خداوند» مظهر چیست؟‏ ب)‏ چرا مسیحیان امروزه اطمینان دارند که یَهُوَه همیشه هم در پیش و هم در پس آنان حرکت کرده،‏ آنان را حراست می‌کند؟‏

۲۴ مسیحیان مسح‌شده به همراه گروه عظیمِ گوسفندان دیگر با عزمی راسخ تلاش می‌کنند تا چیزی را که از لحاظ روحانی ناپاک است لمس نکنند.‏ این حالت تطهیریافته و پاک‌شده،‏ آنان را برای حمل «ظروف خداوند» یعنی تدارکات باارزشی که خدا برای خدمت مقدّسِ موعظهٔ خانه به خانه و مطالعهٔ کتاب مقدّس و دیگر اَشکال فعالیت‌های مسیحی فراهم آورده است،‏ واجد شرایط می‌سازد.‏ قوم خدا امروزه،‏ با حفظ موضع پاک خود،‏ می‌توانند اطمینان داشته باشند که یَهُوَه همیشه هم در پیش و هم در پس آنان حرکت کرده،‏ آنان را حراست می‌کند.‏ آنان در مقام قوم پاک خدا دلایل بسیاری در دست دارند تا ‹با آواز بلند با هم ترنّم نمایند.‏›‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 3 برای کسب اطلاعات وسیع‌تر در زمینهٔ رابطهٔ بین «اورشلیم بالا» و فرزندان زمینی و مسح‌شدهٔ او به فصل پانزده این کتاب رجوع شود.‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۸۳]‏

صهیون از بند اسارت رها خواهد گشت

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۸۶]‏

از سال ۱۹۱۹ ‹پای‌های زیبا› بار دیگر در «کوه‌ها» پدیدار شده‌اند

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۸۹]‏

شاهدان یَهُوَه همه یکصدا سخن می‌گویند

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۹۲]‏

آنانی که «ظروف خداوند» را حمل می‌کنند باید از لحاظ اخلاقی و روحانی پاک باشند