مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

دعای توبه

دعای توبه

فصل ۲۵

دعای توبه

اِشَعْیا ۶۳:‏۱۵–‏۶۴:‏۱۲

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ مقصود خدا از تأدیب چیست؟‏ ب)‏ یهودیان پس از آن که یَهُوَه آنان را تأدیب می‌کند چه حق انتخابی خواهند داشت؟‏

نابودی اورشلیم و معبدش در سال ۶۰۷ ق.‏د.‏م.‏ تأدیبی بود که یَهُوَه بر این شهر آورد.‏ او بدین شکل ناخوشنودی عظیمش را به اهالی آن ابراز کرد.‏ با اینکه ملت نافرمان یهودا شایستهٔ چنین تأدیب سختی بودند،‏ یَهُوَه قصد نداشت یهودیان را یکسره از میان ببرد.‏ از سخنان پولُس رسول می‌توان تلویحاً دریافت که مقصود یَهُوَه از اِعمال تأدیب چه بوده است،‏ او می‌گوید:‏ «هر تأدیب در حال،‏ نه از خوشی‌ها بلکه از دردها می‌نماید،‏ اما در آخر میوهٔ عدالت سلامتی را برای آنانی که از آن ریاضت یافته‌اند بار می‌آورد.‏» —‏ عبرانیان ۱۲:‏۱۱‏.‏

۲ واکنش یهودیان در مقابل این تجربهٔ تلخ چه خواهد بود؟‏ آیا از تأدیب یَهُوَه اظهار تنفر خواهند کرد؟‏ (‏ مزمور ۵۰:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ یا اینکه به آن به چشم یک دورهٔ آموزش خواهند نگریست؟‏ آیا توبه خواهند کرد و شفا خواهند یافت؟‏ (‏ اِشَعْیا ۵۷:‏۱۸؛‏ حِزْقِیال ۱۸:‏۲۳‏)‏ از نبوّت اِشَعْیا چنین برمی‌آید که برخی از اهالی سابق یهودا تأدیب را خواهند پذیرفت.‏ در آیه‌های پایانی باب شصت و سوّم و کلّ باب شصت و چهارم ملت یهودا به صورت مردمی پشیمان تصویر شده که با التماس و دعا به درگاه یَهُوَه روی آورده‌اند.‏ اِشَعْیای نبی از جانب هموطنان خود که در آینده تبعید می‌شوند دعای توبه می‌خواند.‏ در حین این دعا از رویدادهای آینده طوری سخن می‌گوید که گویی جلوی چشم او در جریانند.‏

پدری دلسوز

۳.‏ الف)‏ اِشَعْیا در دعای نبوی‌اش چگونه یَهُوَه را تمجید می‌کند؟‏ ب)‏ دانیال چگونه در دعایش نشان می‌دهد که دعای نبوی اِشَعْیا منعکس‌کنندهٔ نظرات یهودیان نادم در بابل است؟‏ (‏ به کادر صفحهٔ ۳۶۲ مراجعه شود.‏)‏

۳ اِشَعْیا به درگاه یَهُوَه چنین دعا می‌کند:‏ ‏«از آسمان بنگر و از مسکن قدّوسیت و جلال خویش نظر افکن.‏» نبی خدا در اینجا از آسمان‌های روحانی سخن می‌گوید که جایگاه یَهُوَه و مخلوقات روحی نادیدنی‌اش می‌باشد.‏ اِشَعْیا سپس در ادامه در حالی که نظرات یهودیان تبعیدی را توصیف می‌کند می‌گوید:‏ ‏«غیرت جبروت تو کجا است؟‏ جوشش دل و رحمت‌های تو که به من نمودی بازداشته شده است.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۳:‏۱۵ ‏)‏ یَهُوَه از اِعمال قدرت در مقابل قومش امتناع کرده و مطابق ‹جوشش دل و رحمت‌هایش› یا به عبارت دیگر احساسات ژرفش عمل ننموده است.‏ با این حال باید در نظر داشت که او «پدر» ملت یهود است.‏ همانطور که اگر ابراهیم و اسرائیل (‏ یعقوب)‏ یعنی پدران جسمی این ملت نیز در آن وقت زنده می‌شدند شاید تمایل داشتند نوادگان مرتدشان را از خود برانند.‏ یَهُوَه از این پدران نیز دلسوزتر است.‏ (‏ مزمور ۲۷:‏۱۰‏)‏ به همین خاطر اِشَعْیا با سپاسگزاری می‌گوید:‏ ‏«تو ای یَهُوَه،‏ پدر ما و ولیّ ما هستی و نام تو از ازل می‌باشد.‏» —‏ اِشَعْیا ۶۳:‏۱۶‏.‏

۴،‏ ۵.‏ الف)‏ از چه جهت می‌توان گفت که یَهُوَه قومش را از طریق‌های خود گمراه ساخته است؟‏ ب)‏ یَهُوَه خواهان چه نوع پرستشی است؟‏

۴ اِشَعْیا سپس با عباراتی از دل برآمده،‏ می‌گوید:‏ ‏«ای خداوند ما را از طریق‌های خود چرا گمراه ساختی و دل‌های ما را سخت گردانیدی تا از تو نترسیم.‏ به خاطر بندگانت و اَسباط میراث خود رجعت نما.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۳:‏۱۷ ‏)‏ آری،‏ اِشَعْیا دعا می‌کند که یَهُوَه دوباره به خادمانش نظر کند.‏ اما چرا می‌گوید که یَهُوَه یهودیان را از طریق‌های خود گمراه ساخته است؟‏ آیا یَهُوَه مسئول سختدلی آنان است؛‏ سختدلی‌ای که سبب شده است از او نترسند؟‏ خیر،‏ اما اجازه می‌دهد که چنین چیزی پیش بیاید،‏ و یهودیان از فرط یأس و ناامیدی شکایت می‌کنند که چرا یَهُوَه به آنان آزادی عمل داده است.‏ (‏ خروج ۴:‏۲۱؛‏ نَحَمِیا ۹:‏۱۶‏)‏ و می‌گویند کاش یَهُوَه جلوی کارهای اشتباهشان را می‌گرفت.‏

۵ اما خدا با انسان‌ها به این شکل رفتار نمی‌کند.‏ ما انسان‌ها موجوداتی مختار هستیم و یَهُوَه تصمیم‌گیری در مورد اطاعت یا نافرمانی از او را بر عهدهٔ خود ما گذارده است.‏ (‏ تثنیه ۳۰:‏۱۵-‏۱۹‏)‏ خدا خواهان پرستشی است که از دل و ذهن ریشه گرفته باشد،‏ آن هم دل و ذهنی که محبت حقیقی بر آنها حاکم است.‏ بنابراین،‏ به یهودیان اختیار می‌دهد که خود تصمیم‌گیری کنند،‏ حتی اگر چنین کاری به آنان اجازهٔ سرکشی در مقابل خود او را بدهد.‏ از این جهت می‌توان گفت که یَهُوَه دل‌های آنان را سخت ساخته است.‏ —‏ ۲تواریخ ۳۶:‏۱۴-‏۲۱‏.‏

۶،‏ ۷.‏ الف)‏ چه نتیجه‌ای از این که یهودیان طریق‌های یَهُوَه را ترک کردند حاصل شد؟‏ ب)‏ یهودیان چه آرزوی واهی‌ای دارند،‏ ولی حق چه انتظاری را از یَهُوَه ندارند؟‏

۶ نتیجهٔ این کار چیست؟‏ اِشَعْیا به زبان نبوی می‌گوید:‏ ‏«قوم مقدّس تو اندک زمانی آن را متصرف بودند و دشمنان ما مکان قدس تو را پایمال نمودند.‏ و ما مثل کسانی که تو هرگز بر ایشان حکمرانی نکرده باشی و به نام تو نامیده نشده باشند گردیده‌ایم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۳:‏۱۸،‏ ۱۹ ‏)‏ قوم یَهُوَه برای مدتی قدس او را در تصرف خود داشتند.‏ پس از آن یَهُوَه اجازه داد که قدس ویران شود و ملتش تبعید گردند.‏ هنگام وقوع این رویداد گویی هیچ گاه بین او و نوادگان ابراهیم عهدی بسته نشده بود و نام وی هیچ گاه بر آنان نبوده است.‏ یهودیان حال که در بابل اسیر هستند،‏ از ناامیدی فریاد برمی‌آورند:‏ ‏«کاش که آسمان‌ها را منشق ساخته،‏ نازل می‌شدی و کوه‌ها از رؤیت تو متزلزل می‌گشت.‏ مثل آتشی که خورده چوب‌ها را مشتعل سازد و ناری که آب را به جوش آورد تا نام خود را بر دشمنانت معروف سازی و امّت‌ها از رؤیت تو لرزان گردند.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۱،‏ ۲ ‏)‏ شکی نیست که یَهُوَه قدرت دارد قومش را نجات بخشد.‏ او می‌تواند پایین آید و برای قومش بجنگد،‏ دستگاه‌های حکومتی آسمان‌گونه را از هم بپاشد و امپراتوری‌های کوه‌آسا را از میان بردارد و با نشان دادن غیرت آتشینی که نسبت به قومش دارد نام خویش را معروف گرداند.‏

۷ یَهُوَه در گذشته چنین کارهایی کرده است.‏ همانطور که اِشَعْیا می‌گوید:‏ ‏«حینی که کارهای هولناک را که منتظر آنها نبودیم به جا آوردی،‏ آنگاه نزول فرمودی و کوه‌ها از رؤیت تو متزلزل گردید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۳ ‏)‏ چنین کارهای عظیمی نشانگر قدرت و الوهیّت یَهُوَه است.‏ اما یهودیان بی‌ایمان روزگار اِشَعْیا حق ندارند از یَهُوَه انتظار داشته باشند که به خاطر آنان دست به چنین کارهایی بزند.‏

تنها نجات‌دهنده یَهُوَه است

۸.‏ الف)‏ یکی از اختلافاتی که یَهُوَه با خدایان دروغین ملت‌های دیگر دارد چیست؟‏ ب)‏ چرا یَهُوَه با این که قادر به نجات قومش است دست به عمل نمی‌زند؟‏ پ)‏ پولُس چگونه از اِشَعْیا ۶۴:‏۴ نقل قول می‌کند و آن را مربوط به چه کسانی می‌داند؟‏ (‏ به کادر صفحهٔ ۳۶۶ مراجعه شود.‏)‏

۸ خدایان دروغین هیچ یک برای نجات پرستندگانشان دست به کارهای عظیم نزده‌اند.‏ از این رو اِشَعْیا می‌نویسد:‏ ‏«از ایّام قدیم نشنیدند و استماع ننمودند و چشم خدایی را غیر از تو که برای منتظران خویش بپردازد ندید.‏ تو آنانی را که شادمانند و عدالت را به جا می‌آورند و به راه‌های تو تو را به یاد می‌آورند ملاقات می‌کنی.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۴،‏ ۵الف ‏)‏ فقط یَهُوَه است که به «جویندگان خود» پاداش می‌دهد.‏ (‏ عبرانیان ۱۱:‏۶‏)‏ او برای حفاظت از عادلان و کسانی که او را به یاد می‌آورند دست به عمل می‌زند.‏ (‏ اِشَعْیا ۳۰:‏۱۸‏)‏ آیا یهودیان این چنین رفتار کرده‌اند؟‏ خیر،‏ زیرا اِشَعْیا به یَهُوَه می‌گوید:‏ ‏«اینک تو غضبناک شدی و ما گناه کرده‌ایم در اینها مدت مدیدی به سر بردیم و آیا نجات توانیم یافت؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۵ب ‏)‏ سابقهٔ طولانی گناهکاری مداوم قوم خدا،‏ دلیلی باقی نمی‌گذارد که یَهُوَه غضب خویش را فرو نشاند و آنان را نجات بخشد.‏

۹.‏ یهودیان توبه‌کار چه امیدی دارند،‏ و ما از این موضوع چه می‌آموزیم؟‏

۹ یهودیان نمی‌توانند گذشته را تغییر دهند اما اگر توبه کنند و به پرستش پاک روی آورند،‏ امید بخشش و برکاتی آتی برایشان وجود دارد.‏ یَهُوَه به موقع خود توبه‌کاران را با آزاد ساختن آنان از چنگال اسارت بابلیان پاداش خواهد داد.‏ با وجود این،‏ توبه‌کاران باید صبر داشته باشند زیرا یَهُوَه با اینکه آنان توبه کرده‌اند تغییری در برنامهٔ زمانی خود ایجاد نخواهد کرد.‏ اگر هوشیار باقی بمانند و ارادهٔ یَهُوَه را به جا آورند،‏ بی‌شک نجات خواهند یافت.‏ به همین شکل،‏ مسیحیان امروز نیز با صبر و بردباری چشم امید به یَهُوَه دوخته‌اند.‏ (‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ ما مسیحیان سخنان پولُس رسول را آویزهٔ گوش خود ساخته‌ایم که می‌گوید:‏ «لیکن از نیکوکاری خسته نشویم زیرا که در موسم آن درو خواهیم کرد اگر ملول نشویم.‏» —‏ غَلاطیان ۶:‏۹‏.‏

۱۰.‏ اِشَعْیا در دعای خود با صراحت چه ناتوانی‌ای را اقرار می‌کند؟‏

۱۰ دعای نبوی اِشَعْیا فقط یک اعتراف رسمی به گناه نیست بلکه در کنار آن با صداقت اذعان می‌کند که قوم قادر به نجات خویش نمی‌باشد.‏ اِشَعْیا می‌گوید:‏ ‏«جمیع ما مثل شخص نجس شده‌ایم و همهٔ اَعمال عادلهٔ ما مانند لتهٔ ملوّث می‌باشد.‏ و همگی ما مثل برگ،‏ پژمرده شده،‏ گناهان ما مثل باد،‏ ما را می‌رباید.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۶ ‏)‏ درست است که یهودیان توبه‌کار در اواخر دوران تبعید خود احتمالاً ارتداد را کنار گذارده و به سوی یَهُوَه روی آورده‌اند و با عدالت رفتار می‌کنند،‏ اما هنوز ناکامل هستند.‏ اَعمال نیکوی آنان با اینکه شایان تحسین است،‏ نمی‌تواند گناهانشان را کفّاره کند و بنابراین گویی برای این کار به بی‌ارزشی لتهٔ ملوّث یا تکه پارچهٔ نجس است.‏ بخشش یَهُوَه هدیه‌ای است که او از روی رحمت به انسان‌ها عطا می‌کند زیرا در واقع استحقاق آن را ندارند.‏ بخشندگی او را نمی‌توان با کار خرید.‏ —‏ رومیان ۳:‏۲۳،‏ ۲۴‏.‏

۱۱.‏ الف)‏ از لحاظ روحانی چه وضعیت نابسامانی در میان اغلب یهودیان تبعیدی وجود دارد،‏ و دلیل این وضعیت ممکن است چه باشد؟‏ ب)‏ در طی دوران تبعید چه کسانی نمونه‌های عالی ایمان بودند؟‏

۱۱ اِشَعْیا آینده را چگونه می‌بیند؟‏ او چنین دعا می‌کند:‏ ‏«کسی نیست که اسم تو را بخواند یا خویشتن را برانگیزاند تا به تو متمسّک شود زیرا که روی خود را از ما پوشیده‌ای و ما را به سبب گناهان ما گداخته‌ای.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۷ ‏)‏ وضعیت روحانی قوم فوق‌العاده وخیم است.‏ آنان به نام خدا دعا نمی‌کنند.‏ با اینکه دیگر به گناه بزرگ بت‌پرستی مبتلا نیستند ظاهراً پرستش یَهُوَه را هم جدّی نمی‌گیرند و هیچ یک از آنان ‹خویشتن را برنمی‌انگیزاند تا به [یَهُوَه] متمسّک شود.‏› پس روشن است که از رابطهٔ خوبی با آفریدگار برخوردار نیستند.‏ شاید برخی از آنها خود را بی‌ارزش‌تر از آن می‌دانند که به درگاه یَهُوَه دعا کنند و یا برخی دیگر بدون آن که توجهی به یَهُوَه بکنند سرگرم زندگی روزمرهٔ خویش می‌باشند.‏ البته باید به خاطر داشت که در میان تبعیدیان افرادی همچون دانیال،‏ حَنَنْیا،‏ میشائیل،‏ عَزَرْیا،‏ و حِزْقِیال وجود دارند که نمونه‌های عالی ایمان می‌باشند.‏ (‏ عبرانیان ۱۱:‏۳۳،‏ ۳۴‏)‏ در اواخر دورهٔ هفتادسالهٔ اسارت،‏ مردانی از قبیل حَجِّی،‏ زَکَرِیّا،‏ زَرُبّابِل،‏ و یَهُوشَع کاهن اعظم وجود دارند که آماده‌اند با کفایت تمام رهبری قوم را برای خواندن نام یَهُوَه بر عهده گیرند.‏ با این همه دعای نبوی اِشَعْیا ظاهراً توصیف‌کنندهٔ وضعیت اغلب تبعیدیان است.‏

‏‹اطاعت از قربانی‌ها نیکوتر است›‏

۱۲.‏ اِشَعْیا چگونه اشتیاق یهودیان توبه‌کار را به اصلاح اَعمالشان ابراز می‌کند؟‏

۱۲ یهودیان توبه‌کار مایلند رفتار خویش را اصلاح کنند.‏ از این رو،‏ اِشَعْیا به نمایندگی از آنان به درگاه یَهُوَه چنین دعا می‌کند:‏ ‏«الآن ای خداوند‏،‏ تو پدر ما هستی.‏ ما گِلْ هستیم و تو صانع ما هستی و جمیع ما مصنوع دست‌های تو می‌باشیم.‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۸ ‏)‏ این سخنان بار دیگر نشان می‌دهد که یَهُوَه به عنوان پدر یا به عبارت دیگر عامل زندگی‌بخش انسان‌ها دارای اختیاراتی است.‏ (‏ ایّوب ۱۰:‏۹‏)‏ یهودیان توبه‌کار در اینجا به گِل نرم تشبیه شده‌اند که چون تأدیب یَهُوَه را می‌پذیرند می‌توانند مطابق معیارهای خدا شکل بگیرند.‏ اما این کار فقط در صورتی عملی است که یَهُوَه یعنی صانع یا کوزه‌گر،‏ آنان را ببخشد.‏ از این رو،‏ اِشَعْیا دو بار از یَهُوَه می‌خواهد که به یاد آورد یهودیان قوم وی هستند:‏ ‏«ای خداوند بشدّت غضبناک مباش و گناه را تا به ابد به خاطر مدار.‏ هان ملاحظه نما که همگی ما قوم تو هستیم.‏» —‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۹‏.‏

۱۳.‏ وضعیت سرزمین اسرائیل در طی دوران تبعید قوم خدا چگونه است؟‏

۱۳ مشکل یهودیان در طی دوران تبعید فقط اسارت در سرزمین بت‌پرستان نیست بلکه ویرانی اورشلیم و معبدش نیز موجب ننگ آنان و خدایشان گشته است.‏ در دعای توبهٔ اِشَعْیا بعضی از مسائلی که باعث چنین ننگی می‌باشد نقل شده است:‏ ‏«شهرهای مقدّس تو بیابان شده.‏ صهیون،‏ بیابان و اورشلیم،‏ ویرانه گردیده است.‏ خانهٔ مقدّس و زیبای ما که پدران ما تو را در آن تسبیح می‌خواندند به آتش سوخته شده و تمامیِ نفایس ما به خرابی مبدّل گردیده است.‏» —‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۱۰،‏ ۱۱‏.‏

۱۴.‏ الف)‏ یَهُوَه قبلاً دربارهٔ موقعیت موجود چه هشدار داده بود؟‏ ب)‏ با اینکه یَهُوَه از معبد و قربانی‌هایی که در آن تقدیم می‌شد خوشنود بود،‏ در نظرش چه چیزی مهم‌تر از اینهاست؟‏

۱۴ بدیهی است که یَهُوَه بخوبی از اوضاع سرزمین نیاکان یهودیان آگاهی دارد.‏ او حدود ۴۲۰ سال پیش از نابودی اورشلیم،‏ به قومش هشدار داده بود که اگر از اوامر او سرپیچی کنند و کمر به خدمت خدایان دیگر ببندند،‏ ‹آنگاه [آنان] را از روی زمینی که به ایشان داد منقطع خواهد ساخت› و معبد زیبا به تلّی خاک مبدّل خواهد شد.‏ (‏ ۱پادشاهان ۹:‏۶-‏۹‏)‏ درست است که یَهُوَه از سرزمینی که به قومش بخشیده بود و معبد باشکوهی که به احترام او ساخته بودند و همینطور قربانی‌هایی که به او تقدیم می‌کردند خوشنود بود،‏ اما وفاداری و اطاعت برای او مهم‌تر از چیزهای مادی و حتی تقدیم قربانی است.‏ پس بی‌جهت نبود که سموئیل نبی به شاؤل پادشاه گفت:‏ «آیا خداوند به قربانی‌های سوختنی و ذبایح خوشنود است یا به اطاعت فرمان خداوند؟‏ اینک اطاعت از قربانی‌ها و گوش گرفتن از پیه قوچ‌ها نیکوتر است.‏» —‏ ۱سموئیل ۱۵:‏۲۲‏.‏

۱۵.‏ الف)‏ اِشَعْیا به شکل نبوی از یَهُوَه چه درخواستی می‌کند،‏ و یَهُوَه به تقاضای او چگونه پاسخ می‌گوید؟‏ ب)‏ چه سلسله رویدادهایی سرانجام سبب می‌شود که یَهُوَه قوم اسرائیل را بکلّی از خود براند؟‏

۱۵ با این همه،‏ آیا خدای اسرائیل می‌توانست شاهد وضع اسفبار قوم توبه‌کارش باشد و دلش به رحم نیاید؟‏ اِشَعْیا با طرح پرسشی مشابه دعای نبوی خویش را به پایان می‌برد و از طرف یهودیان تبعیدی از یَهُوَه می‌پرسد:‏ ‏«ای خداوند آیا با وجود این همه،‏ خودداری می‌کنی و خاموش شده،‏ ما را بشدّت رنجور می‌سازی؟‏» ‏(‏ اِشَعْیا ۶۴:‏۱۲ ‏)‏ یَهُوَه عاقبت قومش را می‌بخشد و در سال ۵۳۷ ق.‏د.‏م.‏ آنان را به سرزمینشان باز می‌گرداند تا بتوانند پرستش پاک را در آنجا از سر گیرند.‏ (‏ یوئیل ۲:‏۱۳‏)‏ اما قرن‌ها بعد اورشلیم و معبدش بار دیگر نابود می‌شود و سرانجام یَهُوَه قوم عهدش را بکلّی از خود می‌راند.‏ به چه دلیل؟‏ به دلیل آن که از اوامرش سرپیچی می‌کنند و مسیح را از خود می‌رانند.‏ (‏ یوحنّا ۱:‏۱۱؛‏ ۳:‏۱۹،‏ ۲۰‏)‏ پس از این رویداد،‏ یَهُوَه ملت جدیدی را جایگزین اسرائیل می‌سازد،‏ این بار ملتی روحانی به نام «اسرائیل خدا.‏» —‏ غَلاطیان ۶:‏۱۶؛‏ ۱پِطْرُس ۲:‏۹‏.‏

یَهُوَه دعاهای ما را می‌شنود

۱۶.‏ کتاب مقدّس چه نکته‌ای را دربارهٔ بخشندگی یَهُوَه به ما می‌آموزد؟‏

۱۶ از آنچه بر اسرائیل گذشت درس‌های مهمی می‌توان آموخت.‏ به عنوان مثال می‌بینیم که یَهُوَه «نیکو و غفّار» است.‏ (‏ مزمور ۸۶:‏۵‏)‏ ما موجودات ناکامل برای آن که نجات یابیم به رحمت و بخشش او نیازمندیم زیرا با انجام هیچ کاری نخواهیم توانست به رحمت و بخشش او دست یابیم.‏ ولی در عین حال باید در نظر داشت که یَهُوَه فقط کسانی را می‌بخشد که از گناهان خود توبه کنند و به سوی او بازگردند.‏ —‏ اَعمال ۳:‏۱۹‏.‏

۱۷،‏ ۱۸.‏ الف)‏ از کجا می‌دانیم که یَهُوَه حقیقتاً به نظرات و احساسات ما توجه می‌کند؟‏ ب)‏ چرا یَهُوَه در مقابل انسان‌های گناهکار از خود صبر و بردباری نشان می‌دهد؟‏

۱۷ درس دیگری که می‌توانیم بیاموزیم آن است که یَهُوَه دعاهای ما را می‌شنود و به نظرات و احساساتمان در هنگام دعا با دقت تمام توجه می‌کند.‏ (‏ مزمور ۶۵:‏۲،‏ ۳‏)‏ پِطْرُس رسول به ما چنین اطمینان می‌دهد:‏ «چشمان خداوند بر عادلان است و گوش‌های او به سوی دعای ایشان.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۳:‏۱۲‏)‏ علاوه بر این،‏ می‌آموزیم که در هنگام دعا برای توبه باید با فروتنی به گناهانمان اعتراف کنیم.‏ (‏ امثال ۲۸:‏۱۳‏)‏ البته نباید گمان کنیم که می‌توانیم از رحمت خدا سوءاستفاده کنیم.‏ کتاب مقدّس به مسیحیان هشدار می‌دهد که ‹فیض خدا را بی‌فایده نیابند.‏› —‏ ۲قُرِنتیان ۶:‏۱‏.‏

۱۸ درس آخری که می‌گیریم آن است که مقصود خدا را از نشان دادن صبر و بردباری در مقابل قوم گناهکارش درک می‌کنیم.‏ پِطْرُس رسول توضیح می‌دهد که یَهُوَه از خود صبر و بردباری نشان می‌دهد «چون نمی‌خواهد که کسی هلاک گردد بلکه همه به توبه گرایند.‏» (‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۹‏)‏ با این همه،‏ کسانی که با لجاجت کاسهٔ صبر خدا را لبریز می‌سازند عاقبت تنبیه می‌شوند.‏ در این مورد در کتاب مقدّس آمده است:‏ «[یَهُوَه] به هر کس بر حسب اَعمالش جزا خواهد داد:‏ اما به آنانی که با صبر در اَعمال نیکو طالب جلال و اکرام و بقایند،‏ حیات جاودانی را؛‏ و اما به اهل تعصب که اطاعت راستی نمی‌کنند بلکه مطیع ناراستی می‌باشند،‏ خشم و غضب.‏» —‏ رومیان ۲:‏۶-‏۸‏.‏

۱۹.‏ یَهُوَه چه خصوصیات تغییرناپذیری را همواره از خود نشان خواهد داد؟‏

۱۹ خدا با نیاکان اسرائیل بدین شکل رفتار نمود و رابطهٔ ما مسیحیان با او نیز بر همین اصول استوار می‌باشد زیرا خدا تغییر نیافته است.‏ او در موقع لزوم گناهکاران را تنبیه می‌کند،‏ اما همیشه «یَهُوَه،‏ خدای رحیم و رئوف و دیرخشم و کثیراحسان و وفا؛‏ نگاه‌دارندهٔ رحمت برای هزاران،‏ و آمرزندهٔ خطا و عصیان و گناه» باقی می‌ماند.‏ —‏ خروج ۳۴:‏۶،‏ ۷‏.‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[کادر/تصاویر در صفحهٔ ۳۶۲]‏

دعای توبهٔ دانیال

دانیال نبی در کنار دیگر یهودیان طعم هفتاد سال اسارت در بابل را چشید.‏ در طی شصت و هشتمین سال تبعید،‏ این نبی از نبوّت اِرْمیا دریافت که دوران اقامت اسرائیل در بابل رو به اتمام است.‏ (‏ اِرْمیا ۲۵:‏۱۱؛‏ ۲۹:‏۱۰؛‏ دانیال ۹:‏۱،‏ ۲‏)‏ دانیال از طرف همهٔ ملت یهود به درگاه یَهُوَه دعا و توبه کرد.‏ او خود نقل می‌کند:‏ ‹روی خود را به سوی خداوند خدا متوجه ساختم تا با دعا و تضرّعات و روزه و پلاس و خاکستر مسئلت نمایم؛‏ و نزد یَهُوَه خدای خود دعا کردم و اعتراف نمودم.‏› —‏ دانیال ۹:‏۳،‏ ۴‏.‏

دعای دانیال حدود ۲۰۰ سال پس از نگارش دعای نبوی اِشَعْیا که در باب‌های شصت و سوّم و شصت و چهارم کتاب اِشَعْیا آمده است،‏ بیان شده است.‏ بی‌شک بسیاری از یهودیان صادق در طی سال‌های سخت تبعید به یَهُوَه دعا می‌کردند.‏ اما در کتاب مقدّس به دعای دانیال اهمیت بیشتری داده شده است زیرا ظاهراً منعکس‌کنندهٔ احساسات بسیاری از یهودیان باایمان می‌باشد.‏ لذا از دعای دانیال می‌توان نتیجه گرفت که دعای نبوی اِشَعْیا در حقیقت نشانگر احساسات یهودیان باایمان در بابل است.‏

به پاره‌ای از شباهت‌هایی که بین دعای دانیال و دعای اِشَعْیا وجود دارد توجه کن.‏

اِشَعْیا ۶۳:‏۱۶‏‐  دانیال ۹:‏۱۵

اِشَعْیا ۶۳:‏۱۸‏‐  دانیال ۹:‏۱۷

اِشَعْیا ۶۴:‏۱-‏۳‏‐  دانیال ۹:‏۱۵

اِشَعْیا ۶۴:‏۴-‏۷‏‐  دانیال ۹:‏۴-‏۷

اِشَعْیا ۶۴:‏۶‏‐  دانیال ۹:‏۹،‏ ۱۰

اِشَعْیا ۶۴:‏۱۰،‏ ۱۱‏‐  دانیال ۹:‏۱۶-‏۱۸

‏[کادر در صفحهٔ ۳۶۶]‏

‏«چشمی ندید»‏

پولُس رسول در نامه‌اش به قُرِنتیان به نقل از کتاب اِشَعْیا نوشت:‏ «بلکه چنانکه مکتوب است:‏ ‹چیزهایی را که چشمی ندید و گوشی نشنید و به خاطر انسانی خطور نکرد،‏ یعنی آنچه خدا برای دوستداران خود مهیا کرده است.‏› » (‏ ۱قُرِنتیان ۲:‏۹‏)‏ * پولُس و اِشَعْیا هیچ یک به چیزهایی که یَهُوَه به عنوان میراث آسمانی و یا بهشت زمینی آینده برای قومش تدارک دیده است،‏ اشاره نمی‌کنند.‏ پولُس سخنان اِشَعْیا را مربوط به برکاتی می‌داند که مسیحیان قرن اوّل از آنها برخوردار بودند،‏ برکاتی از قبیل درک عمق افکار یَهُوَه و دریافت روشنگری روحانی از جانب او.‏

مطالب عمیق روحانی را فقط زمانی می‌توان درک کرد که یَهُوَه زمان را برای افشای آنها مناسب ببیند؛‏ آن هم فقط در صورتی که روحانی باشیم و رابطه‌ای نزدیک با یَهُوَه داشته باشیم.‏ سخنان پولُس مربوط به کسانی می‌شود که یا از روحانیت بکلّی بی‌بهره‌اند و یا روحانیت کمی دارند.‏ چشمان چنین افرادی حقایق روحانی را نمی‌بیند یا به عبارت دیگر تشخیص نمی‌دهد،‏ و گوش‌هایشان چنین حقایقی را نمی‌شنود یا درک نمی‌کند.‏ معرفتی که خدا برای دوستداران خود فراهم آورده است به هیچ وجه برای چنین اشخاصی دلنشین نیست.‏ اما خدا برای افرادی مانند پولُس که خود را به او وقف کرده‌اند،‏ چنین مطالبی را از طریق روحش افشا کرده است.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۲:‏۱-‏۱۶‏.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 56 عباراتی را که پولُس نقل کرده است نمی‌توان عیناً در نوشته‌های مقدّس عبرانی یافت.‏ ظاهراً او مطالب آیات اِشَعْیا ۵۲:‏۱۵؛‏ ۶۴:‏۴ و ۶۵:‏۱۷ را با یکدیگر ادغام کرده است.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۳۶۷]‏

قوم خدا اورشلیم و معبد را مدتی کوتاه در تصرف خود داشتند