مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

فصل ۱۲

‏«آیا نزد خدا بی‌انصافی است؟‏»‏

‏«آیا نزد خدا بی‌انصافی است؟‏»‏

۱.‏ بی‌عدالتی چه تأثیری بر ما دارد؟‏

اگر شیّادی پس‌انداز یک عمر زحمت بیوه‌زنِ سالخورده‌ای را با نیرنگ از چنگ او بیرون آورد،‏ یا مادر سنگدلی نوزاد بی‌دفاع خویش را رها کند و برود،‏ یا شخصی بدون آنکه مرتکب گناهی شده باشد محکوم و زندانی شود،‏ ما چه واکنشی از خود نشان می‌دهیم؟‏ تردیدی نیست که چنین وقایعی ما را ناراحت می‌کند زیرا ما انسان‌ها دارای حس عمیق عدالتخواهی هستیم.‏ بی‌عدالتی خشممان را برمی‌انگیزد و انتظار داریم مظلوم به حق خود برسد و ظالم مجازات شود.‏ در غیر این صورت از خود می‌پرسیم مگر خدا شاهد این وقایع نیست؟‏ پس چرا کاری نمی‌کند؟‏

۲.‏ واکنش حَبَقُّوق در مقابل بی‌عدالتی چه بود،‏ و چرا یَهُوَه او را به این خاطر سرزنش نکرد؟‏

۲ در سرتاسر تاریخ برای خادمان وفادار یَهُوَه چنین سؤالاتی مطرح بوده است.‏ به عنوان مثال،‏ حَبَقُّوق نبی در دعایی به درگاه خدا گفت:‏ «تا به کی باید ناظر این بی‌عدالتی‌ای که اطراف مرا گرفته است باشم؟‏ چرا کاری نمی‌کنی؟‏ به هر جا که نگاه می‌کنم خرابی و ظلم می‌بینم،‏ همه جا را جنگ و دشمنی فرا گرفته است.‏» (‏حَبَقُّوق ۱:‏۳‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏)‏ یَهُوَه حَبَقُّوق را به دلیل این پرسش‌های صریح سرزنش نکرد زیرا خود اوست که قوّهٔ درک عدالت را در ما انسان‌ها نهاده است.‏ آری،‏ یَهُوَه کمی از حس عمیق عدالتخواهی خویش را به ما نیز بخشیده است.‏

یَهُوَه از بی‌عدالتی تنفر دارد

۳.‏ چرا می‌توان گفت که یَهُوَه بیشتر از ما از بی‌عدالتی‌ها آگاه است؟‏

۳ یَهُوَه نسبت به بی‌عدالتی بی‌اعتنا نیست.‏ او ناظر همهٔ وقایع است.‏ در کتاب مقدّس در بارهٔ روزگار نوح چنین آمده است:‏ «خداوند دید مردم غرق در گناهند و دائماً به سوی زشتی‌ها و پلیدی‌ها می‌روند.‏» (‏پیدایش ۶:‏۵‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ به مفهوم این گفته توجه کنید.‏ ما فقط از گوشهٔ کوچکی از بی‌عدالتی‌هایی که در جهان صورت می‌گیرد باخبریم و یا رنج می‌بریم در حالی که یَهُوَه از همهٔ بی‌عدالتی‌ها باخبر و از نیّت پست ظالمان نیز آگاه است.‏—‏اِرْمیا ۱۷:‏۱۰‏.‏

۴،‏ ۵.‏ الف)‏ کتاب مقدّس چگونه نشان می‌دهد که یَهُوَه به مظلومان توجه دارد؟‏ ب)‏ چه بی‌عدالتی‌ای در حق یَهُوَه انجام شده است؟‏

۴ اما یَهُوَه علاوه بر آنکه بی‌عدالتی را می‌بیند به وضعیت مظلومان نیز اهمیت می‌دهد.‏ هنگامی که ملل مخاصم به قومش ظلم می‌کردند،‏ آه و نالهٔ آنان را می‌شنید و «دلش بر آن‌ها می‌سوخت.‏» (‏داوران ۲:‏۱۸‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ بعضی انسان‌ها هر چه بیشتر بی‌عدالتی می‌بینند سنگدل‌تر می‌شوند.‏ اما یَهُوَه چنین نیست!‏ او در طی ۶۰۰۰ سال همه نوع بی‌عدالتی را به چشم دیده است؛‏ با وجود این،‏ هنوز از آن متنفر است.‏ کتاب مقدّس به ما اطمینان می‌دهد که یَهُوَه از «زبان دروغگو؛‏ و دست‌هایی که خون بی‌گناه را می‌ریزد» و «شاهدی که دروغ می‌گوید» تنفر دارد.‏—‏امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹‏،‏ تفسیری.‏

۵ در ضمن می‌توان انتقاد شدید از رهبران بی‌انصاف اسرائیل را نمونه آورد.‏ او از زبان نبی خود به آنان می‌گوید:‏ «شما کسانی هستید که باید مفهوم عدالت را بدانید.‏» یَهُوَه بعد از آنکه سوءاستفادهٔ این مردان فاسد را از قدرت،‏ با کلماتی گویا توضیح می‌دهد،‏ عاقبتِ آن‌ها را پیشگویی کرده،‏ می‌گوید:‏ «زمانی که از خداوند کمک بطلبید او به دعای شما گوش نخواهد داد،‏ او روی خود را از شما برخواهد گرداند،‏ زیرا مرتکب کارهای زشت شده‌اید.‏» (‏میکاه ۳:‏۱-‏۴‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ انزجار یَهُوَه از بی‌عدالتی را می‌توان در این سخنان بخوبی حس کرد،‏ چرا که حتی در حق خود او نیز بی‌عدالتی شده است.‏ شیطان هزاران سال است که با بی‌انصافی او را ملامت می‌کند.‏ (‏امثال ۲۷:‏۱۱‏)‏ گذشته از این،‏ هولناک‌ترین بی‌عدالتی تاریخ در حق پسرش که «هیچ گناه نکرد» صورت گرفت،‏ زیرا او را به اسم یک تبهکار به قتل رساندند.‏ (‏۱پِطْرُس ۲:‏۲۲؛‏ اِشَعْیا ۵۳:‏۹‏)‏ پس می‌بینیم که یَهُوَه از وضعیت مظلومان آگاه است و نسبت به آن بی‌اعتنا نیست.‏

۶.‏ هنگام برخورد با بی‌عدالتی ممکن است چه واکنشی از خود نشان دهیم،‏ و چرا؟‏

۶ وقتی شاهد بی‌عدالتی هستیم و یا کسی به ما ظلم می‌کند،‏ طبعاً ناراحت و پریشان می‌شویم.‏ زیرا یَهُوَه ما را به صورت خود آفریده است،‏ و بی‌عدالتی دقیقاً نقطهٔ مقابل طبیعت اوست.‏ (‏پیدایش ۱:‏۲۷‏)‏ پس چرا اجازه می‌دهد بی‌عدالتی وجود داشته باشد؟‏

موضوع حقانیت سلطنت یَهُوَه

۷.‏ توضیح دهید که چگونه حقانیت سلطنت یَهُوَه زیر سؤال برده شد.‏

۷ پاسخ پرسش مذکور به موضوع حقانیت سلطنت خدا مربوط می‌شود.‏ همان طور که دیدیم،‏ آفریدگار حق دارد بر زمین و ساکنانش حکمروایی کند.‏ (‏مزمور ۲۴:‏۱؛‏ مکاشفه ۴:‏۱۱‏)‏ در آغاز تاریخ بشر،‏ حقانیت حاکمیت یَهُوَه زیر سؤال برده شد.‏ به چه صورت؟‏ یَهُوَه به نخستین انسان یعنی آدم فرمان داده بود که نباید از میوهٔ یکی از درختان باغی که خانهٔ بهشتی او بود بخورد.‏ نتیجهٔ سرپیچی از این فرمان چه بود؟‏ خدا به او گفت:‏ «اگر از میوهٔ آن بخوری،‏ مطمئن باش خواهی مرد.‏» (‏پیدایش ۲:‏۱۷‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ فرمان خدا هیچ کار دشواری برای آدم و همسرش،‏ حوّا نبود.‏ با این حال،‏ شیطان به حوّا تلقین کرد که خدا بی‌جهت آنان را محدود ساخته است.‏ و با کمال وقاحت به حوّا گفت:‏ «مطمئن باش نخواهید مرد!‏ بلکه خدا خوب می‌داند زمانی که از میوهٔ آن درخت بخورید،‏ چشمان شما باز می‌شود و مانند خدا می‌شوید و می‌توانید خوب را از بد تشخیص دهید.‏»—‏پیدایش ۳:‏۱-‏۵‏.‏

۸.‏ الف)‏ شیطان در واقع به حوّا چه گفت؟‏ ب)‏ شیطان از چه جهاتی به سلطنت خدا اعتراض کرد؟‏

۸ شیطان در واقع گفت که یَهُوَه نه تنها اطلاعاتی ضروری را از حوّا پنهان داشته بلکه به حوّا دروغ گفته است.‏ شیطان منکر حاکمیت خدا نشد اما با زیرکی حقانیت،‏ شایستگی و مشروع بودن حکومت او را زیر سؤال برد.‏ به عبارت دیگر،‏ ادعا کرد که یَهُوَه بدرستی سلطنت نمی‌کند و حکمرانی او به نفع تابعانش نیست.‏

۹.‏ الف)‏ عاقبت نافرمانی آدم و حوّا چه بود،‏ و این موضوع چه پرسش‌های مهمی را مطرح ساخت؟‏ ب)‏ چرا یَهُوَه این گردن‌کشان را فوراً نابود نکرد؟‏

۹ پس از آن،‏ آدم و حوّا هر دو با خوردن میوهٔ درخت ممنوعه از فرمان یَهُوَه سرپیچی کردند.‏ سزای این نافرمانی مرگ بود،‏ درست همان طور که خدا فرمان داده بود.‏ اما دروغ شیطان چند موضوع مهم را مطرح ساخت:‏ ‹آیا یَهُوَه براستی حق دارد بر بشر حکمرانی کند،‏ یا اینکه انسان‌ها باید بر خود حکومت کنند؟‏ آیا یَهُوَه به نحو احسن سلطنت می‌کند؟‏› یَهُوَه می‌توانست با استفاده از قدرت لایزالش آدم و حوّا و شیطان را همان جا نابود سازد.‏ اما اگر آن‌ها را از میان می‌برد قدرت خویش را ثابت می‌کرد در حالی که موضوع بر سر حقانیت سلطنتش بود.‏ در واقع از این کار نتیجهٔ معکوس حاصل می‌شد و حقانیت سلطنتش بیشتر مورد تردید قرار می‌گرفت.‏ تنها راه چاره برای آنکه مشخص شود،‏ آیا انسان‌ها می‌توانند بدون کمک یَهُوَه سعادتمندانه زندگی کنند آن بود که مدتی مستقل از او به سر برند.‏

۱۰.‏ تاریخ چه موضوعی را در مورد حکومت انسان بر انسان نشان می‌دهد؟‏

۱۰ گذشت زمان چه موضوعی را آشکار ساخته است؟‏ در طی هزاران سال،‏ انسان‌ها انواع گوناگون حکومت را از قبیل استبدادی،‏ دموکراتیک،‏ سوسیالیسم،‏ و کمونیسم تجربه کرده‌اند.‏ نتیجهٔ کار این حکومت‌ها را می‌توان در این عبارت صریح کتاب مقدّس خلاصه کرد:‏ «انسان بر انسان به جهت ضررش حکمرانی می‌کند.‏» (‏جامعه ۸:‏۹‏)‏ بی‌جهت نیست که اِرْمیای نبی می‌گوید:‏ «ای خداوند می‌دانم که طریق انسان از آن او نیست و آدمی که راه می‌رود قادر بر هدایت قدم‌های خویش نمی‌باشد.‏»—‏اِرْمیا ۱۰:‏۲۳‏.‏

۱۱.‏ چرا یَهُوَه اجازه داد که بشر درد و رنج بکشد؟‏

۱۱ اگر یَهُوَه از ابتدا می‌دانست که استقلال بشر یا به معنای دیگر حکومت انسان بر انسان،‏ رنج و عذاب فراوان به بار می‌آورد،‏ چرا اجازه داد که چنین شود؟‏ آیا این کار او از روی بی‌انصافی بود؟‏ به هیچ وجه!‏ مثالی می‌زنیم:‏ تصوّر کنید که پزشک جرّاحی تشخیص می‌دهد که تنها راه نجات بیمارش عمل جرّاحی است.‏ او بخوبی واقف است که عمل جرّاحی عوارضی دردناک با خود به همراه خواهد داشت اما چون اطمینان دارد که زندگی بیمارش را نجات خواهد داد،‏ جرّاحی را انجام می‌دهد.‏ یَهُوَه نیز مانند آن پزشکِ مهربان بخوبی می‌دانست و حتی پیشگویی کرده بود که اگر اجازه دهد بشر بر خود حکومت کند درد و محنت فراوان پدید خواهد آمد.‏ (‏پیدایش ۳:‏۱۶-‏۱۹‏)‏ از طرف دیگر می‌دانست که برای نجاتِ دائمی و واقعی انسان‌ها باید اجازه دهد همهٔ آنان عواقبِ وخیم نافرمانی را به چشم خود ببینند.‏ بدین ترتیب موضوع برای همیشه حل و فصل می‌شد.‏

موضوع وفاداری انسان

۱۲.‏ شیطان با متهم کردن ایّوب،‏ در واقع چه تهمتی به همهٔ انسان‌ها زده است؟‏

۱۲ مطلب فوق را از جنبهٔ دیگری نیز می‌توان نگریست.‏ شیطان هنگامی که حقانیت و درستی حکومت خدا را زیر سؤال برد علاوه بر اینکه به سلطنت یَهُوَه تهمت زد،‏ به خادمانش نیز تهمت زد و ادعا کرد که وفاداری آن‌ها ظاهری است.‏ برای نمونه در مورد ایّوب درستکار به یَهُوَه گفت:‏ «ایّوب و خانواده و اموالش را از هر گزندی محفوظ داشته‌ای.‏ دسترنج او را برکت داده‌ای و ثروت زیاد به او بخشیده‌ای.‏ دارایی‌اش را از او بگیر،‏ آنگاه خواهی دید که آشکارا به تو کفر خواهد گفت!‏»—‏ایّوب ۱:‏۱۰،‏ ۱۱‏،‏ تفسیری.‏

۱۳.‏ منظور واقعی شیطان از تهمت‌هایی که به ایّوب زد چه بود،‏ و این موضوع چگونه همهٔ افراد بشر را نیز شامل می‌گردد؟‏

۱۳ شیطان مدعی شد که یَهُوَه از قدرت خود برای حفاظت از ایّوب استفاده نموده و بدین سان ایمانِ ایّوب را خریده است.‏ مفهوم این گفته آن است که وفاداری ایّوب به خدا ساختگی بوده زیرا انگیزهٔ او از پرستش خدا فقط نفع شخصی بوده است.‏ شیطان ادعا کرد که حتی مردی همچون ایّوب اگر از برکات آفریدگار محروم شود،‏ وی را ترک می‌کند.‏ شیطان می‌دانست که ایّوب نمونهٔ ‹مردی کامل و راست و خداترس است که از گناه اجتناب می‌کند.‏›‏ * پس اگر موفق می‌شد او را به ترک خدا وادارد،‏ به احتمال زیاد می‌توانست بقیهٔ انسان‌ها را نیز به ترک خدا وادارد.‏ بنابراین شیطان در واقع وفاداری همهٔ خادمان خدا را زیر سؤال برد.‏ او در حالی که همهٔ افراد بشر را متهم می‌کرد،‏ به یَهُوَه گفت:‏ «انسان برای نجات جان خود حاضر است هر چه دارد بدهد.‏»—‏ایّوب ۱:‏۸؛‏ ۲:‏۴‏،‏ تفسیری.‏

۱۴.‏ تاریخ در مورد تهمتی که شیطان به انسان‌ها زده است،‏ چه نشان می‌دهد؟‏

۱۴ تاریخ گواه آن است که برخلاف ادعای شیطان،‏ بسیاری از انسان‌ها همچون ایّوب،‏ با وجود مشکلات فراوان به یَهُوَه وفادار باقی مانده‌اند.‏ آنان با ایمان و وفاداری خود دل یَهُوَه را شاد ساخته‌اند.‏ و بدین طریق یَهُوَه نیز می‌تواند پاسخ دندان‌شکنی به گزافه‌گویی شیطان بدهد که می‌گوید انسان‌ها در صورت روبرو شدن با مشکلات دست از خدمت به خدا برمی‌دارند.‏ (‏عبرانیان ۱۱:‏۴-‏۳۸‏)‏ آری،‏ درستکاران حتی در دشوارترین موقعیت‌ها نه تنها به یَهُوَه پشت نمی‌کنند بلکه بیشتر به او اتکا می‌کنند تا نیروی لازم را برای تحمّل این مصایب به ایشان ارزانی دارد.‏—‏۲قُرِنتیان ۴:‏۷-‏۱۰‏.‏

۱۵.‏ چه پرسشی را می‌توان در مورد داوری‌های گذشته و آیندهٔ خدا مطرح ساخت؟‏

۱۵ ما دو جنبهٔ عدالت یَهُوَه یکی اثبات حقانیت سلطنتش و دیگری اثبات وفاداری انسان را بررسی کردیم.‏ در کتاب مقدّس به جنبه‌های دیگر عدالت یَهُوَه نیز اشاره شده است.‏ در ادامه به چند نمونه از آن‌ها می‌پردازیم و می‌بینیم که او چگونه عدالت را در مورد افراد و ملت‌ها به اجرا گذارده است.‏ علاوه بر این،‏ نبوّت‌هایی نیز در مورد داوری‌های او برای آینده ذکر شده است.‏ چرا می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که داوری‌های یَهُوَه همیشه منصفانه است؟‏

عدالت خدا عدالت واقعی است

یَهُوَه هیچ گاه «عادل را با شریر هلاک» نمی‌کند

۱۶،‏ ۱۷.‏ چه نمونه‌هایی نشانگر آن است که ما انسان‌ها با دید محدودی که داریم قادر به اجرای عدالت واقعی نیستیم؟‏

۱۶ در مورد یَهُوَه بحق می‌توان گفت که «همهٔ طریق‌های او انصاف است.‏» (‏تثنیه ۳۲:‏۴‏)‏ اما هیچ یک از ما انسان‌ها نمی‌تواند چنین ادعایی در مورد خود بکند زیرا در اغلب موارد دید محدود ما قدرت تشخیصمان را نیز محدود می‌سازد.‏ برای مثال،‏ ابراهیم را در نظر بگیرید.‏ با وجود آنکه سُدُوم پر از شرارت بود ابراهیم برای آنکه یَهُوَه را از نابودی آن شهر منصرف سازد از او پرسید:‏ «آیا عادل را با شریر هلاک خواهی کرد؟‏» (‏پیدایش ۱۸:‏۲۳-‏۳۳‏)‏ پاسخ این پرسش بی‌شک منفی بود،‏ زیرا یَهُوَه پس از آنکه لوط عادل و دخترانش،‏ سالم به شهر صوغَر رسیدند،‏ گوگرد و آتش از آسمان بر سُدُوم بارانید.‏ (‏پیدایش ۱۹:‏۲۲-‏۲۴‏)‏ برخلاف ابراهیم،‏ یُونُس وقتی دید که خدا اهالی نِینَوا را بخشیده است «غیظش افروخته شد.‏» یُونُس که هلاکت این مردم را اعلام کرده بود،‏ بدون توجه به توبهٔ از صمیم دلشان،‏ انتظار داشت که نابودی آن‌ها را به چشم ببیند.‏—‏یُونُس ۳:‏۱۰–‏۴:‏۱‏.‏

۱۷ یَهُوَه به ابراهیم اطمینان داد که هنگام اجرای عدالت نه تنها شریران را نابود می‌سازد،‏ بلکه درستکاران را نیز نجات می‌بخشد.‏ از طرف دیگر یُونُس باید می‌آموخت که یَهُوَه رحیم و بخشنده است و اگر شریر از خطا دست بردارد،‏ حاضر است او را ببخشد.‏ (‏مزمور ۸۶:‏۵‏)‏ یَهُوَه مانند انسان‌ها نیست که برای قدرت‌نمایی کسی را محکوم کند و یا رحمت را از کسی دریغ دارد،‏ چون می‌ترسد او را ضعیف بنامند.‏ اما یَهُوَه چنین نیست بلکه هر گاه دلیلی برای رحمت وجود داشته باشد آن را از کسی دریغ نمی‌کند.‏—‏اِشَعْیا ۵۵:‏۷؛‏ حِزْقِیال ۱۸:‏۲۳‏.‏

۱۸.‏ با کمک کتاب مقدّس نشان دهید که یَهُوَه با مسائل فقط از روی احساسات برخورد نمی‌کند.‏

۱۸ اما باید در نظر داشت که احساسات یَهُوَه سبب نمی‌شود که نسنجیده عمل کند.‏ او هنگامی که قومش به ورطهٔ بت‌پرستی افتاد،‏ با قاطعیت گفت:‏ «به سبب کارهایتان،‏ خشم خود را بر شما فرو خواهم ریخت و شما را به سزای اَعمالتان خواهم رساند.‏ دیگر با چشم شفقّت به شما نگاه نخواهم کرد و دلم برای شما نخواهد سوخت.‏ شما را به سزای اَعمال زشتتان خواهم رساند.‏» (‏حِزْقِیال ۷:‏۳،‏ ۴‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ پس می‌بینیم که وقتی انسان‌ها با خودسری راه خود را در پیش می‌گیرند،‏ یَهُوَه نیز مطابق راهشان آنان را داوری می‌کند.‏ اما این داوری بر اساس گواه و مدرک محکم است.‏ به عنوان مثال،‏ هنگامی که «فریاد» شکایت در مورد سُدُوم و غَمورَه به گوش او رسید،‏ اظهار داشت:‏ «به پایین می‌روم تا به فریادی که به گوش من رسیده است،‏ رسیدگی کنم.‏» (‏پیدایش ۱۸:‏۲۰،‏ ۲۱‏،‏ تفس‍.‏‏)‏ بسیاری از انسان‌ها پیش از آنکه همهٔ جوانب موضوعی را بشنوند عجولانه در مورد آن قضاوت می‌کنند.‏ براستی چقدر جای سپاسگزاری است که یَهُوَه چنین نیست!‏ او حقیقتاً همان است که کتاب مقدّس توصیف می‌کند یعنی «خدای امین و از ظلم مبرّا.‏»—‏تثنیه ۳۲:‏۴‏.‏

اطمینان به عدالت یَهُوَه

۱۹.‏ اگر در مورد شیوهٔ داوری یَهُوَه ابهاماتی در ذهنمان به وجود آید،‏ چه می‌توانیم بکنیم؟‏

۱۹ کتاب مقدّس بعضی مطالب را در مورد اَعمال یَهُوَه بی‌پاسخ می‌گذارد؛‏ و جزئیات امر را در مورد چگونگی داوری افراد و گروه‌های مردم در آینده نیز در اختیار ما نمی‌گذارد.‏ هر گاه در کتاب مقدّس به متون یا نبوّت‌هایی که جزئیاتشان مشخص نیست برخورد می‌کنیم،‏ بهتر است وفاداری میکاه نبی را سرمشق خود قرار دهیم که می‌گوید:‏ «من منتظر یاری خداوند هستم.‏ صبر می‌کنم تا خدا مرا نجات دهد.‏»—‏میکاه ۷:‏۷‏،‏ تفسیری.‏

۲۰،‏ ۲۱.‏ چرا می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که یَهُوَه همیشه عادلانه و درست عمل می‌کند؟‏

۲۰ می‌توان اطمینان داشت که یَهُوَه در هر موقعیتی عادلانه و درست عمل می‌کند.‏ حتی زمانی که انسان‌ها متوجه بی‌عدالتی نمی‌شوند،‏ او بی‌عدالتی‌ها را می‌بیند و چنین وعده می‌دهد:‏ «انتقام از آن من است من جزا خواهم داد.‏» (‏رومیان ۱۲:‏۱۹‏)‏ اگر ما منتظر یَهُوَه بمانیم،‏ اعتقاد راسخی را که پولُس رسول از خود نشان داد سرمشق قرار داده‌ایم.‏ او نوشت:‏ «آیا نزد خدا بی‌انصافی است؟‏ حاشا!‏»—‏رومیان ۹:‏۱۴‏.‏

۲۱ در عین حال باید در نظر داشت که ما در «زمان‌های سخت» به سر می‌بریم.‏ (‏۲تیموتاؤس ۳:‏۱‏)‏ بی‌عدالتی و ‹ظلم› موجب سوءاستفاده‌ها و اَعمال بی‌رحمانهٔ بسیار شده است.‏ (‏جامعه ۴:‏۱‏)‏ اما یَهُوَه تغییر نکرده است.‏ او هنوز از بی‌عدالتی تنفر دارد و از رنج مظلومان بشدّت متأثر می‌شود.‏ اگر ما به یَهُوَه و سلطنتش وفادار بمانیم،‏ به ما قدرت تحمّل مصایب را خواهد بخشید تا وقت معین که همهٔ بی‌عدالتی‌ها را به وسیلهٔ ملکوت خود از میان بردارد.‏—‏۱پِطْرُس ۵:‏۶،‏ ۷‏.‏

^ بند 13 یَهُوَه در بارهٔ ایّوب گفت:‏ «مثل او در زمین نیست.‏» (‏ایّوب ۱:‏۸‏)‏ به احتمال زیاد،‏ ایّوب پس از مرگ یوسف و پیش از آنکه موسی به رهبری اسرائیل برگزیده شود می‌زیست.‏ بنابراین می‌شد گفت که در آن وقت وفاداری ایّوب به خدا در میان انسان‌های هم‌عصرش بی‌همتا بود.‏