مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

مسئله‌ای که همه با آن روبرو هستیم

مسئله‌ای که همه با آن روبرو هستیم

فصل شش

مسئله‌ای که همه با آن روبرو هستیم

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ شیطان در عدن چه مسئله‌ای را مطرح ساخت؟‏ ب)‏ چگونه آن را به طور ضمنی بیان کرد؟‏

همگی ما درگیر مهم‌ترین مسئله‌ای می‌باشیم که تا کنون بشر با آن مواجه بوده است و آیندهٔ جاودانی‌مان در گرو موضعی است که اتخاذ می‌کنیم.‏ این مسئله با به پا شدن شورشی در باغ عدن مطرح شد،‏ یعنی زمانی که شیطان از حوّا پرسید:‏ «آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همهٔ درختان باغ نخورید؟‏» حوّا پاسخ داد که خدا فقط در مورد یک درخت فرموده است:‏ «از آن مخورید .‏ .‏ .‏ مبادا بمیرید.‏» سپس شیطان صریحاً یَهُوَه را به دروغگویی متهم کرد و گفت که ادامهٔ زندگی وی و شوهرش آدم به اطاعت از خدا بستگی ندارد و ادعا کرد که خدا مخلوقات خود را از چیز خوبی محروم داشته است،‏ یعنی حق وضع نمودن معیارهای خویش در زندگی.‏ شیطان گفت:‏ «خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید،‏ چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.‏» —‏ پیدایش ۳:‏۱-‏۵‏.‏

۲ شیطان به عبارت دیگر گفت،‏ برای انسان‌ها بهتر است که خودشان تصمیم‌گیری کنند و آنان نیازی به اطاعت از قوانین خدا ندارند.‏ او با این سخن به نحوهٔ حکمرانی خدا اعتراض کرد و به این صورت،‏ مسئلهٔ حقانیت سلطنت خدا بر عالَم یعنی حق او به حکمرانی که مهم‌ترین مسئله است مطرح شد:‏ چه چیزی برای بشر بهتر است،‏ حکمرانی یَهُوَه یا حکمرانی مستقل بشر بدون وابستگی به خدا؟‏ یَهُوَه می‌توانست بلافاصله آدم و حوّا را از زندگی ساقط کند،‏ لیکن با این عمل،‏ موضوع حقانیت سلطنت به طور رضایت‌بخشی حل و فصل نمی‌شد.‏ بنابراین،‏ اجازه داد جامعهٔ بشری به مدت مدیدی رشد کند و توسعه یابد تا نتیجهٔ عدم وابستگی به خدا و قوانین او به طور کامل بر همه روشن گردد.‏

۳.‏ شیطان کدام مسئلهٔ ثانوی را مطرح کرد؟‏

۳ حملهٔ شیطان به حق حاکمیت یَهُوَه به آنچه که در عدن اتفاق افتاد ختم نشد بلکه وفاداری دیگران به یَهُوَه را نیز تحت سؤال قرار داد.‏ این موضوع ثانوی کاملاً به موضوع اوّل مرتبط بود.‏ اتهام او فرزندان آدم و حوّا و همچنین پسران روحی خدا و حتی نخست‌زادهٔ عزیز یَهُوَه را شامل می‌شد.‏ برای مثال در روزگار ایّوب،‏ شیطان ادعا کرد که انسان‌ها از روی محبت به یَهُوَه و علاقه به نحوهٔ حکمرانی‌اش به او خدمت نمی‌کنند،‏ بلکه انگیزهٔ ایشان خودخواهی محض است و هنگام رویارویی با سختی‌ها،‏ تسلیم تمایلات خودخواهانه می‌شوند.‏ —‏ ایّوب ۲:‏۱-‏۶؛‏ مکاشفه ۱۲:‏۱۰‏.‏

تاریخ چه چیزی را ثابت کرده است؟‏

۴،‏ ۵.‏ تاریخ چه چیزی را در مورد قابلیت انسان در هدایت قدم‌های خویش ثابت کرده است؟‏

۴ یکی از نکات مهم موضوع سلطنت این است که خدا انسان‌ها را طوری خلق نکرده که بتوانند در زندگی مستقل از حکمرانی وی به موفقیت دست یابند.‏ انسان‌ها وابسته و محتاج به قوانین عادلانهٔ خدا خلق شده‌اند که البته این به صلاحشان است.‏ اِرْمیا نبی اذعان کرد:‏ «ای خداوند می‌دانم که طریق انسان از آن او نیست و آدمی که راه می‌رود قادر بر هدایت قدم‌های خویش نمی‌باشد.‏ ای خداوند مرا تأدیب نما.‏» (‏ اِرْمیا ۱۰:‏۲۳،‏ ۲۴‏)‏ از این رو،‏ کلام خدا به ما می‌گوید:‏ «به تمامی دل خود بر خداوند توکّل نما و بر عقل خود تکیه مکن.‏» (‏ امثال ۳:‏۵‏)‏ همانطور که خدا بشر را تابع قوانین فیزیکی آفرید تا بتواند به بقایش ادامه دهد،‏ قوانین اخلاقی را نیز وضع کرد که اطاعت از آنها موجب برقراری جامعه‌ای بی‌نفاق می‌گردد.‏

۵ بلی،‏ بر خدا آشکار بود که بدون حکمرانی او،‏ بشر هرگز نمی‌تواند در ادارهٔ امور خود موفق باشد.‏ انسان‌ها به قصد رد نمودن حکومت خدا نظام‌های سیاسی،‏ اقتصادی و مذهبی متفاوتی را تأسیس کرده‌اند،‏ اما تلاش‌های آنان بیهوده بوده است.‏ این تفاوت‌ها باعث منازعهٔ دائم میان ایشان شده و به خشونت،‏ جنگ و کشتار انجامیده است.‏ گزارش تاریخ ثابت نموده که ‹انسان بر انسان به جهت ضررش حکمرانی کرده است.‏› (‏ جامعه ۸:‏۹‏)‏ همچنین طبق پیشگویی کلام خدا،‏ ‹مردمان شریر و دغاباز در بدی ترقی کرده‌اند.‏› (‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱۳‏)‏ قرن بیستم از یکسو شاهد دسترسی انسان به اوج پیشرفت در زمینه‌های علمی و صنعتی و از سوی دیگر،‏ شاهد هولناک‌ترین فجایع تاریخ بوده است.‏ به این ترتیب،‏ کلام اِرْمیا ۱۰:‏۲۳ که می‌گوید انسان‌ها طوری خلق نشده‌اند که بتوانند قدم‌های خود را هدایت کنند،‏ کاملاً به اثبات رسیده است.‏

۶.‏ بزودی خدا به چه نحو به مسئلهٔ حکومت مستقل و خودکامهٔ بشر رسیدگی خواهد کرد؟‏

۶ نتایج اسفبار و درازمدت حاصل از عدم وابستگی به خدا نشان داده است که حکمرانی انسان‌ها همیشه به ناکامی و شکست خواهد انجامید.‏ حکومت خدا تنها راه دستیابی به سعادت،‏ وحدت،‏ تندرستی و حیات است و کلام خدا نقل می‌کند که بزودی او به حکومت مستقل و خودکامهٔ بشری خاتمه خواهد داد.‏ (‏ متّیٰ ۲۴:‏۳-‏۱۴؛‏ ۲تیموتاؤس ۳:‏۱-‏۵‏)‏ در آیندهٔ نه چندان دوری یَهُوَه در امور انسان‌ها دخالت و حکمرانی خود را بر روی زمین برقرار خواهد کرد.‏ نبوّت کتاب مقدّس بیان می‌کند:‏ «در ایّام این پادشاهان [حکومت‌های بشری روزگار ما] خدای آسمان‌ها سلطنتی را که تا ابدالآباد زایل نشود،‏ [در آسمان] برپا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر منتقل نخواهد شد [انسان‌ها هرگز دیگر بر روی زمین حکومت نخواهند کرد]،‏ بلکه تمامی آن سلطنت‌ها [سلطنت‌های حاضر] را خرد کرده،‏ مغلوب خواهد ساخت و خودش تا ابدالآباد استوار خواهد ماند.‏» —‏ دانیال ۲:‏۴۴‏.‏

راه یافتن به دنیای جدید خدا

۷.‏ هنگامی که حکمرانی خدا به حکمرانی بشر خاتمه دهد چه کسانی نجات خواهند یافت؟‏

۷ هنگامی که حکمرانی خدا به حکمرانی بشر خاتمه دهد چه کسانی نجات خواهند یافت؟‏ کتاب مقدّس پاسخ می‌دهد:‏ «راستان [حامیان حق حاکمیت خدا] در زمین ساکن خواهند شد،‏ و کاملان در آن باقی خواهند ماند.‏ لیکن شریران [مخالفین حق حاکمیت خدا] از زمین منقطع خواهند شد.‏» (‏ امثال ۲:‏۲۱،‏ ۲۲‏)‏ مزمورنویس نیز می‌گوید:‏ «بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود .‏ .‏ .‏ صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود.‏» —‏ مزمور ۳۷:‏۱۰،‏ ۲۹‏.‏

۸.‏ چگونه خدا حق سلطنت خود را به طور کامل به اثبات خواهد رسانید؟‏

۸ خدا متعاقب نابودی سیستم شریر شیطان،‏ دنیای جدید خود را بر روی زمین برقرار خواهد کرد تا عواملی را که بشر به مدت هزاران سال گرفتار آنها بوده است یعنی خشونت،‏ جنگ،‏ فقر،‏ محنت،‏ بیماری و مرگ را ریشه‌کن کند.‏ کتاب مقدّس در توصیف شکوه برکاتی که در انتظار انسان‌های مطیع است می‌گوید:‏ «خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد.‏ و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اوّل درگذشت.‏» (‏ مکاشفه ۲۱:‏۳،‏ ۴‏)‏ یَهُوَه با استفاده از ملکوت آسمانی‌اش تحت حکمرانی مسیح،‏ حق خود را در رابطه با سلطنت و یا حکمرانی بر بشر به طور کامل به اثبات خواهند رسانید.‏ —‏ رومیان ۱۶:‏۲۰؛‏ ۲پِطْرُس ۳:‏۱۰-‏۱۳؛‏ مکاشفه ۲۰:‏۱-‏۶‏.‏

واکنش آنان در برابر این مسئله

۹.‏ الف)‏ انسان‌های وفادار چه نظری در مورد کلام یَهُوَه داشتند؟‏ ب)‏ نوح به چه شکل وفاداری خود را ثابت کرد و ما از رفتار او چه می‌آموزیم؟‏

۹ در طول تاریخ مردان و زنان باایمان،‏ وفاداری خود را به سلطان عالَم،‏ یَهُوَه ثابت کردند.‏ آنان می‌دانستند که گوش دادن به کلام یَهُوَه و اطاعت از دستورات او شرط زیستن است.‏ نوح چنین انسانی بود.‏ خدا به او گفت:‏ «انتهای تمامی بشر به حضورم رسیده است .‏ .‏ .‏ پس برای خود کشتی‌ای .‏ .‏ .‏ بساز.‏» نوح خود را مطیع هدایت یَهُوَه ساخت اما دیگران علیٰ‌رغم دریافت هشدار طوری به زندگی ادامه می‌دادند که گویی هیچ واقعهٔ غیرمعمولی اتفاق نخواهد افتاد.‏ معهٰذا نوح کار ساختن کشتی بسیار بزرگی را آغاز کرد و در مورد طریق‌های عادل یَهُوَه به دیگران موعظه می‌کرد.‏ گزارش کتاب مقدّس ادامه می‌دهد:‏ «پس نوح چنین کرد و به هرچه خدا او را امر فرمود،‏ عمل نمود.‏» —‏ پیدایش ۶:‏۱۳-‏۲۲؛‏ عبرانیان ۱۱:‏۷؛‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۵‏.‏

۱۰.‏ الف)‏ ابراهیم و سارَه چگونه حمایت خود را از سلطنت یَهُوَه نشان دادند؟‏ ب)‏ از نحوه عمل ابراهیم و سارَه چه درسی می‌آموزیم؟‏

۱۰ ابراهیم و سارَه نیز در خصوص حمایت از سلطنت یَهُوَه سرمشق خوبی از خود به جا گذاشتند زیرا همیشه مطابق دستورات یَهُوَه عمل می‌کردند.‏ آنان در اور کلدانی،‏ شهری با مردمان ثروتمند ساکن بودند.‏ بعدها یَهُوَه از ابراهیم خواست که بار سفر خود را ببندد و به سرزمینی غریب برود.‏ ابراهیم «چنانکه خداوند بدو فرموده بود،‏ روانه شد.‏» بی‌تردید سارَه نیز از زندگی راحتی برخوردار بود،‏ منزل مجللی داشت و دوستان و خویشاوندان دورش را گرفته بودند.‏ با وجود این،‏ از یَهُوَه و شوهر خود اطاعت کرد و بی‌خبر از اوضاع زندگی در کنعان،‏ به همراه ابراهیم عازم آن سرزمین شد.‏ —‏ پیدایش ۱۱:‏۳۱–‏۱۲:‏۴؛‏ اَعمال ۷:‏۲-‏۴‏.‏

۱۱.‏ الف)‏ موسی تحت کدام وضعیت از سلطنت یَهُوَه حمایت کرد؟‏ ب)‏ از رفتار موسی چه می‌آموزیم؟‏

۱۱ یکی از دیگر حامیان سلطنت یَهُوَه موسی بود.‏ او تحت دشوارترین وضعیت یعنی در مقابل فرعون مصر از یَهُوَه جانبداری کرد.‏ موسی شخصی بود که احساس عجز و ناتوانی می‌کرد و به قابلیت خود در سخن گفتن شک داشت.‏ با وجود این،‏ از یَهُوَه اطاعت کرد و توانست با پشتیبانی یَهُوَه و به یاری برادرش،‏ هارون،‏ بدفعات کلام یَهُوَه را به فرعون متکبر و خودرأی اعلام کند.‏ حتی بعضی از اسرائیلیان موسی را به باد انتقاد گرفتند و با او تندی کردند لیکن او دستورات یَهُوَه را وفادارانه به اجرا گذاشت تا اینکه عاقبت،‏ یَهُوَه از او استفاده کرد و اسرائیلیان را از مصر نجات داد.‏ —‏ خروج ۷:‏۶؛‏ ۱۲:‏۵۰،‏ ۵۱؛‏ عبرانیان ۱۱:‏۲۴-‏۲۷‏.‏

۱۲.‏ الف)‏ چه چیزی نشان می‌دهد که وفاداری به یَهُوَه صرفاً به معنی انجام آنچه که در کلام او آمده است نمی‌باشد؟‏ ب)‏ تشخیص این نوع وفاداری چطور به ما کمک می‌کند تا مطابق اوّل یوحنّا ۲:‏۱۵ عمل کنیم؟‏

۱۲ انسان‌هایی که به یَهُوَه وفادار بودند به منظور اطاعت از او نیاز به نوشته‌ای نداشتند.‏ وقتی زن فوطیفار سعی کرد تا یوسف را اغفال کند با او زنا نماید،‏ فرمانی از سوی خدا راجع به ممنوعیت زنا هنوز به تحریر در نیامده بود.‏ یوسف در مورد ترتیب ازدواج که یَهُوَه آن را در عدن وضع کرده بود آگاهی داشت و می‌دانست اگر با زن مرد دیگری رابطهٔ جنسی برقرار کند خدا را از خود می‌رنجاند.‏ یوسف نمی‌خواست همچون مصریان رفتار کند و با این کار صبر خدا را بیازماید.‏ او بر روی رفتار یَهُوَه با بشر تأمل می‌کرد و پس از تشخیص ارادهٔ او آن را با جدّیت به اجرا می‌گذاشت و با این کار،‏ حمایت خود را از طریق‌های او نشان می‌داد.‏ —‏ پیدایش ۳۹:‏۷-‏۱۲؛‏ مزمور ۷۷:‏۱۱،‏ ۱۲‏.‏

۱۳.‏ الف)‏ ایّوب چگونه ثابت کرد که ابلیس دروغگویی بیش نیست؟‏ ب)‏ سه جوان عبری به چه نحو این موضوع را ثابت کردند؟‏

۱۳ کسانی که یَهُوَه را حقیقتاً می‌شناسند حتی اگر تحت آزمایشات سخت قرار گیرند از او روگردان نخواهند شد.‏ برای مثال،‏ ایّوب را در نظر بگیریم.‏ یَهُوَه در مورد ایّوب بسیار اظهار رضایت می‌کرد،‏ لیکن شیطان ادعا نمود که ایّوب نیز اگر دارایی فراوان و یا سلامت خود را از دست بدهد به یَهُوَه پشت خواهد کرد.‏ اما ایّوب علیٰ‌رغم بی‌خبری از علت آن همه مصایبی که بر سرش آمده بود ثابت کرد که ابلیس دروغگویی بیش نیست.‏ (‏ ایّوب ۲:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ قرن‌ها بعد،‏ شیطان مجدّداً به منظور اثبات ادعای خود،‏ پادشاه بابل را برانگیخت تا سه جوان عبری را تهدید به مرگ کند.‏ آن پادشاه با غضب فراوان به آن جوانان گفت،‏ چنانچه به قصد پرستش در برابر تمثالی که برافراشته است تعظیم نکنند در کورهٔ آتش افکنده خواهند شد.‏ آن سه جوان مجبور بودند تصمیم بگیرند که یا از دستور پادشاه اطاعت کنند یا از شریعت یَهُوَه دربارهٔ اجتناب از بت‌پرستی.‏ از این رو،‏ با قاطعیت تمام در جواب پادشاه گفتند که فقط یَهُوَه،‏ سلطان متعال خود را عبادت خواهند کرد.‏ وفاداری به خدا در نظر آن سه جوان مهم‌تر و ارزشمندتر از زندگی‌شان بود!‏ —‏ دانیال ۳:‏۱۴-‏۱۸‏.‏

۱۴.‏ چگونه ممکن است ما انسان‌های ناکامل بتوانیم حقیقتاً وفاداری خود را به یَهُوَه ثابت کنیم؟‏

۱۴ آیا از مثال‌های فوق باید چنین نتیجه‌گیری کنیم که فقط انسانِ کامل می‌تواند به یَهُوَه وفادار بماند و اگر اشتباهی از ما سر بزند،‏ در حفظ وفاداری بکلّی شکست خورده‌ایم؟‏ خیر!‏ کتاب مقدّس به ما می‌گوید که موسی در موارد مختلف قصور ورزید.‏ اگرچه یَهُوَه از دست موسی آزرده‌خاطر شد،‏ او را از خود نراند.‏ رسولان عیسی مسیح نیز ضعف‌هایی داشتند و مرتکب خطا می‌شدند.‏ یَهُوَه می‌داند که ما ناکاملی را به ارث برده‌ایم.‏ حال ما می‌توانیم او را از خود خوشنود سازیم چنانچه از هر حیث به ارادهٔ او احترام بگذاریم و تعمداً برخلاف آن عمل نکنیم.‏ اگر به دلیل ضعف و ناکاملی مرتکب خطایی شدیم،‏ باید از ته دل توبه نماییم و از تکرار آن خودداری کنیم.‏ با این کار،‏ علاقهٔ خود را به آنچه که در نظر یَهُوَه خوب است و نیز نفرت و انزجارمان را از آنچه که در نظر او بد است حقیقتاً نشان خواهیم داد.‏ همچنین،‏ بر اساس ایمانمان به ارزش فدیهٔ عیسی از منزلت پاکی در حضور خدا برخوردار می‌شویم.‏ —‏ عاموس ۵:‏۱۵؛‏ اَعمال ۳:‏۱۹؛‏ عبرانیان ۹:‏۱۴‏.‏

۱۵.‏ الف)‏ کدام انسان کمال اخلاقی خود را به طور کامل نسبت به خدا حفظ کرد و با این کار خود چه چیزی را به اثبات رساند؟‏ ب)‏ چگونه می‌توانیم از عمل عیسی فایده ببریم؟‏

۱۵ آیا اطاعت کامل از سلطنت یَهُوَه برای انسان‌ها نامقدور است؟‏ جواب این سؤال به مدت تقریباً ۴۰۰۰ سال،‏ ‹سرّی مقدّس› باقی ماند.‏ (‏ ۱تیموتاؤس ۳:‏۱۶‏)‏ گرچه آدم کامل خلق شده بود،‏ خود را به طور کامل به خدا اختصاص نداد.‏ حال چه کسی می‌توانست نمونه‌ای کامل از تخصیص خدایی به جا بگذارد؟‏ یقیناً هیچ یک از فرزندان گناهکار آدم قادر به این کار نمی‌بود.‏ تنها انسانی که می‌توانست نمونه‌ای کامل از تخصیص خدایی از خود به جا بگذارد عیسی مسیح بود.‏ (‏ عبرانیان ۴:‏۱۵‏)‏ عیسی با رفتار خود نشان داد که چنانچه آدم اراده می‌کرد می‌توانست کمال اخلاقی‌اش را به طور کامل حفظ کند.‏ ناگفته نماند که آدم در شرایط و وضعیت مساعدتری به سر می‌بُرد.‏ پس ایراد از خلقت خدا نبود.‏ بنابراین،‏ ما سعی می‌کنیم در تخصیص خویشتن به یَهُوَه سلطان عالَم و اطاعت از قوانینش از سرمشق عیسی مسیح تقلید کنیم.‏ —‏ تثنیه ۳۲:‏۴،‏ ۵‏.‏

پاسخ ما

۱۶.‏ چرا باید در رابطه با مسئلهٔ حقانیت سلطنت یَهُوَه همواره مراقب رفتارمان باشیم؟‏

۱۶ امروز همهٔ ما بدون استثنا با مسئلهٔ حقانیت سلطنت یَهُوَه بر عالَم روبرو هستیم.‏ چنانچه علناً اظهار کنیم که قصد جانبداری از یَهُوَه را داریم،‏ شیطان ما را هدف حملات خود قرار می‌دهد.‏ او از هر سو به ما فشار می‌آورد و تا پایان این سیستم شریر به آزار و اذیت خود ادامه خواهد داد.‏ بنابراین،‏ باید مراقب باشیم.‏ (‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۸‏)‏ با رفتار خود می‌توانیم نشان دهیم که در مسئلهٔ مهمِ حقانیت سلطنت یَهُوَه و همچنین در مسئلهٔ ثانوی یعنی حفظ کمال اخلاقی تحت آزمایش،‏ چه موضعی را اختیار کرده‌ایم.‏ خیانت و عهدشکنی در دنیا امری متداول شده است،‏ لیکن ما نباید همچون انسان‌های دنیوی رفتار کنیم.‏ پس به منظور حفظ کمال اخلاقی خود باید جد و جهد کنیم و معیارهای عادلانهٔ یَهُوَه را در تمام جوانب زندگی به اجرا بگذاریم.‏

۱۷.‏ چرا باید از دروغ و دزدی اجتناب کنیم؟‏

۱۷ برای مثال،‏ تقلید از شیطان «پدر دروغگویان» خطا محسوب می‌شود.‏ (‏ یوحنّا ۸:‏۴۴‏)‏ ما باید در رفتارمان صادق باشیم.‏ در این سیستم شیطانی،‏ جوانان معمولاً با والدین خود صادقانه رفتار نمی‌کنند.‏ لیکن جوانان مسیحی با اجتناب از ریاکاری و دروغگویی نشان می‌دهند که ادعای شیطان مبنی بر اینکه خادمین خدا تحت آزمایش،‏ کمال اخلاقی خود را زیر پا می‌گذارند دروغ است.‏ (‏ ایّوب ۱:‏۹-‏۱۱؛‏ امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹‏)‏ همچنین پرداختن به بعضی از مشاغل و معاملات نشانگر آن است که شخص از «پدر دروغگویان» جانبداری می‌کند،‏ نه از خدای حقیقت.‏ ما از انجام چنین کارهایی اجتناب می‌کنیم.‏ (‏ میکاه ۶:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ دزدی هیچ وقت جایز نیست؛‏ حتی اگر شخص محتاجی مال فرد ثروتمندی را بدزدد.‏ (‏ امثال ۶:‏۳۰،‏ ۳۱؛‏ ۱پِطْرُس ۴:‏۱۵‏)‏ دزدی برخلاف شریعت خداست،‏ هرچند که شیئی کم‌ارزش و یا این عمل در بعضی اماکن معمول باشد.‏ —‏ لوقا ۱۶:‏۱۰؛‏ رومیان ۱۲:‏۲؛‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۸‏.‏

۱۸.‏ الف)‏ در پایان سلطنت هزارسالهٔ مسیح،‏ انسان‌ها تحت چه آزمایشی قرار می‌گیرند؟‏ ب)‏ در زمان حاضر باید خود را به چه کاری عادت دهیم؟‏

۱۸ طی حکومت هزارسالهٔ مسیح،‏ شیطان و دیوهایش در هاویه گرفتار می‌شوند و نخواهند توانست انسان‌ها را تحت تأثیر افکار خود قرار دهند.‏ چه آرامشی!‏ اما بعد از هزار سال،‏ به مدت کوتاهی آزاد خواهند شد.‏ سپس،‏ شیطان و پیروانش،‏ نجات‌یافتگان را یعنی کسانی را که کمال اخلاقی خود را نسبت به خدا حفظ کرده‌اند تحت فشار قرار خواهند داد.‏ (‏ مکاشفه ۲۰:‏۷-‏۱۰‏)‏ اگر خدا ما را لایق بشمارد و در آن زمان امتیاز زندگی را به ما عطا کند،‏ در مقابل مسئلهٔ حقانیت سلطنت بر عالَم چه واکنشی نشان خواهیم داد؟‏ از آنجایی که در آن زمان همهٔ انسان‌ها کامل خواهند بود،‏ هر نوع عدم وفاداری اقدامی تعمدی محسوب می‌گردد و به نابودی ابدی منجر خواهد شد.‏ بنابراین،‏ چقدر واجب است که در حال حاضر عادت کنیم در برابر راهنمایی‌هایی که یَهُوَه از طریق کلام یا سازمانش در اختیار ما می‌گذارد واکنش مثبت نشان دهیم!‏ با انجام این کار می‌توانیم تخصیص قلبی خود را به یَهُوَه،‏ سلطان عالَم نشان دهیم.‏

مرور مبحث

‏• همهٔ ما با چه مسئلهٔ مهمی روبرو هستیم؟‏ چگونه درگیر آن شده‌ایم؟‏

‏• مردان و زنان دوران باستان به چه طریق‌هایی کمال اخلاقی خود را حفظ کردند و چه نکتهٔ خاصی در رفتار آنان مشاهده می‌شود؟‏

‏• چرا بر ما واجب است که با رفتار روزمرهٔ‌مان یَهُوَه را تجلیل کنیم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏