پیدایش ۹‏:‏۱‏-‏۲۹

  • فرمان‌هایی به همهٔ انسان‌ها ‏(‏۱-‏۷‏)‏

  • عهد رنگین‌کمان ‏(‏۸-‏۱۷‏)‏

  • پیشگویی‌هایی دربارهٔ نسل نوح ‏(‏۱۸-‏۲۹‏)‏

۹  بعد خدا به نوح و پسرانش برکت داد و گفت:‏ «بارور و زیاد شوید و زمین را پر کنید.‏ ۲  همهٔ جانوران زمین،‏ همهٔ پرندگان آسمان،‏ همهٔ موجوداتی که روی زمین حرکت می‌کنند و همهٔ ماهیان دریا مثل قبل،‏ از شما ترس و وحشت خواهند داشت.‏ الآن من همهٔ آن‌ها را تحت تسلّط شما قرار می‌دهم.‏* ۳  شما می‌توانید هر جانور زنده‌ای را بخورید.‏ همان طور که من گیاهان سبز را به شما داده بودم،‏ این‌ها را هم به عنوان غذا به شما می‌دهم.‏ ۴  اما نباید گوشت را با خونش که جان آن است،‏ بخورید.‏ ۵  به علاوه،‏ اگر کسی خونتان را که همان زندگی شماست بریزد،‏ من حساب آن را از او می‌خواهم.‏ اگر حیوانی خون انسانی را بریزد،‏ آن حیوان باید کشته شود.‏ اگر انسانی جان همنوع* خود را بگیرد،‏ حساب آن را از او می‌خواهم.‏ ۶  اگر کسی خون انسانی را بریزد،‏ خون خودش هم باید به دست انسان ریخته شود،‏ چون من انسان را به صورت خود آفریده‌ام.‏»‏* ۷  خدا در ادامه گفت:‏ «بارور و زیاد شوید و زمین را پر کنید.‏»‏ ۸  بعد خدا به نوح و پسرانش گفت:‏ ۹  ‏«من الآن با شما و با نسلتان* عهد می‌بندم؛‏ ۱۰  همین طور با همهٔ جانورانی که با شما از کشتی بیرون آمدند،‏ یعنی پرندگان،‏* چهارپایان* و جانوران دیگر و با همهٔ جانورانی که بعد از آن‌ها روی زمین خواهند بود،‏ عهد می‌بندم.‏ ۱۱  این است عهد من با شما:‏ دیگر هیچ وقت همهٔ انسان‌ها و جانوران* را با طوفان نابود نمی‌کنم و دیگر هیچ وقت زمین را با طوفان* ویران نمی‌کنم.‏»‏ ۱۲  خدا در ادامه گفت:‏ «من با شما و همهٔ جانورانی که با شما هستند عهد می‌بندم و برای این عهد نشانه‌ای می‌گذارم که برای تمام نسل‌های بعد هم پابرجا می‌ماند.‏ ۱۳  من رنگین‌کمان خود را در میان ابرها قرار می‌دهم تا نشانهٔ عهد من با زمین* باشد.‏ ۱۴  هر وقت که بالای زمین ابری بیاورم و در میان ابرها رنگین‌کمان ظاهر شود،‏ ۱۵  عهدی را به یاد خواهم آورد که با شما و تمام جانوران بسته‌ام؛‏ این که دیگر هیچ وقت طوفانی* نخواهد آمد تا همهٔ انسان‌ها و جانوران* را نابود کند.‏ ۱۶  وقتی رنگین‌کمان در بین ابرها ظاهر شود،‏ من آن را می‌بینم و این عهد جاودانی را به یاد می‌آورم که با انسان‌ها و تمام جانوران زمین بسته‌ام.‏»‏ ۱۷  خدا بار دیگر به نوح گفت:‏ «این نشانهٔ عهدی است که من با همهٔ انسان‌ها و جانورانی که روی زمینند،‏ بسته‌ام.‏»‏ ۱۸  پسران نوح که از کشتی بیرون آمدند،‏ سام،‏ حام و یافِث بودند.‏ حام پدر کنعان بود که بعدها به دنیا آمد.‏ ۱۹  این‌ها سه پسر نوح بودند و تمام انسان‌ها که در سراسر زمین زندگی می‌کنند،‏ از نسل آن‌ها آمده‌اند.‏ ۲۰  نوح به کشاورزی مشغول شد و درختان انگور کاشت.‏ ۲۱  روزی او از شراب آن درختان انگور خورد و مست شد و خود را در خیمه‌اش برهنه کرد.‏ ۲۲  حام،‏ پدر کنعان،‏ دید که پدرش برهنه است.‏ پس رفت و به دو برادرش که بیرون بودند،‏ خبر داد.‏ ۲۳  سام و یافِث ردایی برداشتند و آن را روی شانه‌های خود انداختند و عقب‌عقب وارد خیمه شدند.‏ آن‌ها در حالی که روی برگردانده بودند،‏ پدرشان را با آن ردا پوشاندند تا برهنگی او را نبینند.‏ ۲۴  وقتی مستی از سر نوح پرید و بیدار شد،‏ از کاری که پسر کوچکش با او کرده بود،‏ باخبر شد ۲۵  و گفت:‏ ‏«لعنت بر کنعان.‏ او غلام* برادرانش باشد.‏»‏ ۲۶  بعد گفت:‏ ‏«تمجید بر یَهُوَه،‏ خدای سام.‏کنعان غلام او باشد.‏ ۲۷  خدا به یافِث زمینی وسیع بخشد،‏و یافِث در خیمه‌های سام ساکن شود.‏ کنعان غلام او هم باشد.‏»‏ ۲۸  بعد از طوفان،‏ نوح ۳۵۰ سال دیگر زندگی کرد.‏ ۲۹  بنابراین،‏ نوح ۹۵۰ سال عمر کرد و بعد مرد.‏

پاورقی‌ها

یا:‏ «به دست شما می‌دهم.‏»‏
یا:‏ «برادر.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «او انسان را به صورت خدا آفریده است.‏»‏
یا:‏ «نوادگان.‏»‏
یا:‏ «جانوران بالدار.‏»‏
یا:‏ «حیوانات اهلی و وحشی.‏»‏
یا:‏ «همهٔ جسم‌ها.‏»‏
یا:‏ «سیل.‏»‏
یا:‏ «انسان‌ها و جانوران روی زمین.‏»‏
یا:‏ «آب سیل‌آسا.‏»‏
یا:‏ «همهٔ جسم‌ها.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «غلام غلامان.‏» یا:‏ «پست‌ترین غلام.‏»‏